سجاد بشرپور؛ شیوا رحیم زادگان
چکیده
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر 425 نفر از افراد مراجعه کننده به رمال و فالگیر در شهرستان ارومیه است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های پردازش اطلاعات اپستین و پاسینی(1999)، اعتقاد به خرافات محقق ساخته(1398) و حس عاملیت) وودی و همکاران2013) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک پردازش خرد گرایی و حس عاملیت با باورهای خرافی رابطه منفی معنی دار و سبک پردازش تجربه ای با باورهای خرافی رابطه مثبت دارند و هر سه قادر به پیش بینی باورهای خرافی می باشند(01/0.> p). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت، نتایج این مطالعه دارای کارکردهایی برای کاهش گسترش خرافه گرایی و رمالی در جامعه است.
سجاد بشرپور؛ حمیدرضا صمدی فرد
دوره 8، شماره 31 ، آذر 1397، ، صفحه 1-16
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودپنداره، عزتنفس و سلامت اجتماعی در پیشبینی افکار خودکشی دانشآموزان پسر انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان پسر متوسطه شهر اردبیل در سال 1397-1396 بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای 354 نفر از آنان به عنوان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودپنداره، عزتنفس و سلامت اجتماعی در پیشبینی افکار خودکشی دانشآموزان پسر انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان پسر متوسطه شهر اردبیل در سال 1397-1396 بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای 354 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از ابزارهای خودپنداره (منداگلیو و پیریست، 1995)، عزتنفس (کوپراسمیت، 1967)، سلامت اجتماعی (کییز و شپیرو، 2004) و افکار خودکشی (بک، 1991) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین خودپنداره (49/0-r=)، عزتنفس (57/0-r=) و سلامت اجتماعی (59/0-r=) با افکار خودکشی در دانشآموزان پسر رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<).همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره 16/0-، عزتنفس 24/0- و سلامت اجتماعی 29/0- افکار خودکشی دانشآموزان را پیشبینی میکنند (05/0p<).
نتیجه گیری: افکار خودکشی دانشآموزان پسر توسط متغیرهای خودپنداره، عزتنفس و سلامت اجتماعی قابل پیشبینی است، بنابراین پیشنهاد میشود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش افکار خودکشی دانشآموزان، نقش خودپنداره، عزتنفس و سلامت اجتماعی را مورد توجه قرار دهند.