سیما سادات کرسوی؛ مجید صدوقی
چکیده
مقدمه: قلدری در مدرسه نوعی خشونت میان فردی است که میتواند عواقب کوتاهمدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانیان آنها در پی داشته باشد؛ بنابراین شناسایی عوامل زمینهساز آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رفتار، ترجیح و شایستگی اجتماعی با رفتارهای قلدری در دانشآموزان با توجه به نقش تعدیلکنندگی ...
بیشتر
مقدمه: قلدری در مدرسه نوعی خشونت میان فردی است که میتواند عواقب کوتاهمدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانیان آنها در پی داشته باشد؛ بنابراین شناسایی عوامل زمینهساز آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رفتار، ترجیح و شایستگی اجتماعی با رفتارهای قلدری در دانشآموزان با توجه به نقش تعدیلکنندگی جنسیت بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان 13 تا 15 ساله شهر کاشان بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 414 نفر (202 دختر و 212 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و به پرسشنامه شایستگی اجتماعی اسمارت و سان سون (2003)، مقیاس رفتار اجتماعی واردن و مکینان (2003)، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و آزمون گروه سنجی پاسخ دادند. یافتهها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که در بین دختران و پسران، قلدری با شایستگی اجتماعی و رفتار اجتماعی رابطه معکوس معنادار دارد. همچنین، اگرچه در بین دختران رابطه معناداری میان قلدری با ترجیح اجتماعی (پذیرش و طرد) مشاهده نشد، در بین پسران قلدری با طرد اجتماعی رابطه معناداری داشت. بعلاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت (17/0=β، 11/4= t)، رفتار اجتماعی (43/0- =β، 9/0-=t) و طرد اجتماعی (11/0=β، 65/2=t) میتوانند بهطور معناداری 30/0 واریانس قلدری را تبیین نمایند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت در رابطه طرد اجتماعی و رفتار اجتماعی با قلدری نقش تعدیلکننده داشت. نتیجهگیری: نتایج، نشانگر اهمیت شایستگی، رفتار اجتماعی و ترجیح اجتماعی در بروز رفتارهای قلدری است؛ بنابراین، تدوین و اجرای برنامههایی در جهت آموزش رفتار اجتماعی بهمنظور کسب جایگاه اجتماعی مطلوب در میان همسالان و بهطور خاص، کاستن از طرد اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی در پسران میتواند به کاهش رفتار قلدری در دانشآموزان کمک کند.
ابوالفضل بابایی؛ شهرام واحدی؛ علی ایمان زاده؛ یوسف ادیب
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعۀ حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعۀ حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطۀ اول شهر ابهر در سال تحصیلی 99-98 بودند و از میان مدارس مقطع متوسطۀ اول به روش تصادفی خوشهای دو مدرسه انتخاب و پرسشنامۀ خودگزارشدهی رفتار اجتماعی کودکان - کریک و گروتپتر (1995) در آنها اجرا شد، همچنین با همکاری کادر مدیریتی و مشاور مدرسه 31 دانشآموز برای هر گروه، انتخاب شدند. سپس یکی از مدارس به صورت هدفمند بهعنوان گروه آزمایش جهت اجرای برنامه برگزیده شد و مدرسه دیگر بهعنوان گروه کنترل هیچ برنامه مداخلهای دریافت نکرد. برنامۀ مداخلهای با محتوای مهارت حساسیت اخلاقی اندیکات، باک، میشل و ناروائیز (2001) به مدت 9 جلسۀ 45 دقیقهای در گروه آزمایش اجرا شد همچنین، پرسشنامۀ بیتفاوتی اخلاقی بندوراو همکاران (1996) و پرسشنامۀ خودگزارشدهی رفتار اجتماعی کودکان کریک و گروتپتر (1995) پیش و پس از برنامه مداخلهای اجرا گردید و دادهها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که دریافت آموزش حساسیت اخلاقی در گروه آزمایش، موجب کاهش نمرات پسآزمونهای مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد میگردد که موضوع رشد اخلاقی و مهارتهای مرتبط با آن در جهت توسعه چندوجهی مهارتهای کودکان و نوجوانان درزمینۀ پیشگیری و کنترل خشونت و قلدری مدنظر قرار گیرد.
مسعود نجاری؛ هوشنگ جدیدی؛ امید مرادی؛ کیومرث کریمی
دوره 8، شماره 29 ، خرداد 1397، ، صفحه 43-58
چکیده
مقدمه: در حال حاضر قلدری در مدارس یک پدیده همهگیر است که میلیونها دانشآموز را تحت تأثیر قرار میدهد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: در حال حاضر قلدری در مدارس یک پدیده همهگیر است که میلیونها دانشآموز را تحت تأثیر قرار میدهد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی سازگاری اجتماعی و اثربخشی آن بر میزان قلدری دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیة دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از طریق روش نمونهگیری خوشهای تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب گردید و جهت جمعآوری دادهها به مقیاس قلدری ایلی نویز (2001) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقهای و به مدت 5 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه سازگاری اجتماعی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادههای بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامة سازگاری اجتماعی بر کاهش قلدری دانشآموزان تأثیر معناداری داشته است (52/0=η، p<0/000، f= 28/94).
نتیجهگیری: در مجموع نتایج حاکی از اثربخش بودن برنامه سازگاری اجتماعی به عنوان یک روش مؤثر در کاهش قلدری دانشآموزان پسر بود. پیشنهاد میشود که این برنامه در دستور کار متولیان آموزش و پرورش و نهادهای تربیتی جهت مقابله و کاهش رفتارهای افراد قلدر در مدارس قرار بگیرد.
راضیه شیخ الاسلامی؛ سمانه نوری
دوره 6، شماره 24 ، دی 1395
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش نظریهی ذهن بر همدلی و قلدری در کودکان بود.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی کودکان دختر پیشدبستانیهای شهر تهران بود که به روش نمونهگیری در دسترس 36 کودک انتخاب شدند. از این نمونه بهصورت تصادفی 18 کودک در گروه آزمایش ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش نظریهی ذهن بر همدلی و قلدری در کودکان بود.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی کودکان دختر پیشدبستانیهای شهر تهران بود که به روش نمونهگیری در دسترس 36 کودک انتخاب شدند. از این نمونه بهصورت تصادفی 18 کودک در گروه آزمایش و 18 کودک در گروه گواه گمارده شده و از مادران آنها پیشآزمون گرفته شد. سپس جلسات آموزش نظریهی ذهن برای گروه آزمایش اجرا شد و سپس از مادران هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش آزمون همدلی ایزنبرگ و پرسشنامهی تجدیدنظرشدهی قلدری/قربانیشدن الویوس بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج افزایش معناداری در میانگین نمرات همدلی و کاهش معناداری در خردهمقیاسهای قلدری (001/≥p) نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه گواه را نشان داد.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که جلسات آموزش نظریهی ذهن میتواند به بهبود همدلی و کاهش رفتارهای قلدری در کودکان بیانجامد؛ بنابراین، نظریهی ذهن بر افزایش هیجانات اخلاقی و بهبود رفتارها و مهارتهای اجتماعی در کودکان تأثیر دارد.