روانشناسی اجتماعی
نعیمه صابری؛ مه سیما پورشهریاری؛ عباس عبداللهی
چکیده
مقدمه: دلبستگی مکان، به پیوند عاطفی میان فرد و مکان اطلاق میشود. این مفهوم تجارب زندگی افراد را در سه حوزهی عاطفی، شناختی و رفتاری به میزان قابل توجهی تحت تاثر قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگری مدت سکونت در رابطه دلبستگی مکان با سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی در زنان ساکن شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از ...
بیشتر
مقدمه: دلبستگی مکان، به پیوند عاطفی میان فرد و مکان اطلاق میشود. این مفهوم تجارب زندگی افراد را در سه حوزهی عاطفی، شناختی و رفتاری به میزان قابل توجهی تحت تاثر قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگری مدت سکونت در رابطه دلبستگی مکان با سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی در زنان ساکن شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بوده و نمونه آن متشکل از 241 زن ساکن شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390)، مقیاس سلامت روانی بشارت (1388) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، روش مدل معادلات ساختاری، نرمافزارهای SPSS20 و SmartPLS3 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میان دلبستگی مکان با سلامت روان و نیز میان دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت معنادار برقرار است. گرچه میان مدت سکونت و دلبستگی مکان رابطه معنادار مثبت وجود دارد، مدت سکونت نمیتواند در رابطه میان دلبستگی مکان با سلامت روان و بهزیستی اجتماعی نقش تعدیلگری ایفا کند.نتیجه گیری: براساس یافتهها میتوان گفت دلبستگی مکان، در افزایش سلامت روان و بهزیستی اجتماعی زنان نقش قابل توجهی دارد.
روانشناسی اجتماعی
پرستو حسن زاده؛ مجید صفاری نیا؛ احمد علیپور؛ حسین زارع؛ سوسن علیزاده فرد
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮماﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع زمینهیابی و توصیفی (همبستگی) بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران بود که 207 نفر از آنها به روش ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮماﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع زمینهیابی و توصیفی (همبستگی) بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران بود که 207 نفر از آنها به روش داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون نرمافزاری تداعی ناآشکار پیوندجویی با طبیعت محقّقساخته، مقیاس دلبستگی مکان صفارینیا (1390) و مقیاس هویت محیطی کلایتون (2003) بود. جهت محاسبه پایایی مقیاس از روشهای ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی و برای محاسبه روایی از روش روایی همزمان (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. همچنین، برای بررسی برازش مدل مفروض رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت با میانجیگری مؤلفههای دلبستگی مکان از روش تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: ضرایب پایایی به دست آمده با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی نشان داد که این آزمون از پایایی مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشاندهنده وجود رابطه مثبت معنیدار بین دلبستگی مکان و هویت محیطی با پیوندجویی با طبیعت بود (01/0p<) که حاکی از روایی همزمان نسبتاً بالای آزمون پیوندجویی با طبیعت با مقیاسهای دلبستگی مکان و هویت محیطی بود. نتایج نشان داد مدل اصلاحشده پژوهش برازش قابل قبولی با دادهها دارد و بر اساس آن هویت محیطی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق هویت مکان و دلبستگی عاطفی بر پیوندجویی با طبیعت تأثیر میگذارد و از میان مؤلفههای دلبستگی مکان فقط هویت مکان و دلبستگی عاطفی رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت را میانجیگری میکردند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش به مسئولان و دستاندرکاران محیط زیست و روانشناسان محیط پیشنهاد میشود که با برگزاری کارگاههای آموزشی به آموزش و توسعه آزمون نرمافزاری پیوندجویی با طبیعت و مفاهیم هویت محیطی و دلبستگی مکان بپردازند و برای ارتقای پیوندجویی با طبیعت به تقویت هویت محیطی و دلبستگی مکان اقدام کنند.
حجت الله رشیدکلویر؛ پرستو حسن زاده؛ حسن اکبری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسهای بوده و نمونه آن متشکل از 100 زن و مرد ساکن در منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفارینیا ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسهای بوده و نمونه آن متشکل از 100 زن و مرد ساکن در منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفارینیا (1390)، مقیاس واکنش روانی هانگ و فادا (1996) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه و چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی (ویلایی) و آپارتمانی شهر رشت تفاوت معنیداری دارد (05/0>p). بهعبارتدیگر، ساکنان منازل شخصی در مقایسه با ساکنان منازل آپارتمانی از دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی بیشتری برخوردار بودند و نیز واکنش روانی ساکنان منازل آپارتمانی بیشتر از ساکنان منازل شخصی بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت که برای افزایش دلبستگیِ مکان، بهزیستی اجتماعی و کاهش واکنش روانیِ ساکنان منازل آپارتمانی، ضروری است، در حوزه برنامهریزی و طراحی مکان در راستای ایجاد تجارب ادراکی- حسی و پیوندهای شناختی، عاطفی و رفتاری مثبت ساکنان بررسیهای بیشتری صورت گیرد.