per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
1
18
91529
Original Article
رابطه هیجانهای منفی با وسوسه و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد دارای بازگشت: نقش واسطهای حمایت اجتماعی
The Relationship of Negative Emotions with Craving and Relapse Rate in Substance Dependent Subjects with Relapse: Mediating Role of Social Support
علی فرنام
alifarnam1@gmail.com
1
شهنواز محمودزهی
shahnavazmahmoodzehi@gmail.com
2
چکیده: مقدمه: اعتیاد اختلالی مزمن و بازگشت کننده است که تأثیرات عمیق اجتماعی، روانشناختی، جسمی و اقتصادی در پی دارد. با توجه به تأثیرات آن بر جامعه و افراد هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای حمایت اجتماعی در رابطهی بین هیجانات منفی با وسوسه و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد دارای بازگشت بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (PLS) به روش تحلیل مسیر بود. نمونه پژوهش 130 نفر از افراد وابسته به مواد افیونی مراجعهکننده به درمانگاههای ترک اعتیاد شهر زاهدان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای حمایت اجتماعی (SSAS)، هیجانات منفی (21-DASS) و پیشبینی از بازگشت (RPS) استفاده شد. دادهها با آزمونهای آماری رگرسیون گامبهگام و مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرمافزارهای 23-SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که همبستگی معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد. از بین زیر مقیاسهای هیجان منفی، افسردگی و اضطراب توان پیشبینی احتمال مصرف مواد را داشتند در صورتی که زیر مقیاس استرس توان پیشبینی قدرت میل افراد وابسته به مواد افیونی دارای بازگشت را داشتند (05/0>P). همچنین الگوی مدل یابی ساختاری نشان داد که حمایت اجتماعی تأثیر منفی معناداری علیه پیشبینی از بازگشت دارد و اثر هیجانهای منفی را بر پیشبینی از بازگشت کم میکند و بهعنوان یک ضربهگیر عمل میکند درحالیکه هیجانهای منفی بر پیش-بینی از بازگشت مواد تأثیر مثبت میگذارند و باعث افزایش بازگشت افراد به مواد میشوند (05/0>P). نتیجهگیری: بهطورکلی مصرف مواد و اعتیاد یکی از معضلات و نگرانیهای عمده جهان امروز است و ازآنجاکه انسان موجودی اجتماعی است، به ارتباط با افراد و کمک و حمایت آنان نیازمند است؛ بنابراین حمایت اجتماعی با افزایش سلامت روانشناختی فرد همانند سپری علیه بازگشت پس از درمان عمل میکند. ایجاد حمایت اجتماعی برای معتادان در حال ترک یکی از عناصر مهم در کاهش وسوسه و ترک مواد است. واژههای کلیدی: هیجانهای منفی، وسوسه و احتمال مصرف، مصرف مواد، حمایت اجتماعی، بازگشت اعتیاد
Introduction: The aim of present study was to investigate the mediating role of social support in relationship between negative emotions with craving and relapse rate in substance dependent subjects with relapse. Method: The method of research was descriptive correlational and structural equation modeling. The sample population consisted of 130 opiate addicts in Zahedan addiction treatment clinics. They were selected by simple random sampling. In order to collect the data, Social Support Appraisal Scale (SSAS), Negative Emotions (DASS- 21) and Relapse Prediction Scale (RPS) were used. The data were analyzed using stepwise regression, structural equation modeling, SPSS 23 and Smart-PLS soft wares. Results: The results showed that there was a significant correlation between research variables. Depression and anxiety predicted craving and stress predicted relapse rate in substance dependent subjects with relapse (p<0.05), also structural equation modeling revealed that social support has a significant negative effect on relapse prediction and decreases the effect of negative emotions on relapse prediction. Social support acts as restrain while negative emotions have a positive influence on relapse prediction (p<0.05) and increase relapse in opium addicts. Conclusion: Nowadays, addiction is one of the global issues and concern. Since human is a social creature, he or she needs to have relationship with other people and need their help and support. Therefore, social support as well as psychological health enhancement act as a shield against post treatment relapse. Creating social support for addicts who are in treatment is one of the important elements in decreasing crave and substance withdrawal.
https://www.socialpsychology.ir/article_91529_cc5632007980805b1f3d983616b01475.pdf
هیجانهای منفی
وسوسه و احتمال مصرف
مصرف مواد
حمایت اجتماعی
بازگشت اعتیاد
Negative Emotions
Craving and Relapse Rate
Substance abuse
Social Support
Relapse of Addiction
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
19
34
91532
Original Article
نقش حمایت اجتماعی و هیجانخواهی در تابآوری امدادگران جمعیت هلال احمر
The Role of Social Support and Sensation Seeking in Resiliency of Reliefs of the Red Crescent Society
مجتبی دلیر
m_dalir@azad.ac.ir
1
ناهید قاسمی
nd.ghassemi@gmail.com
2
گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
گروه روانشناسی،دانشکده روانشنلسی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب،تهران،ایران
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و هیجانخواهی در تابآوری امدادگران جمعیت هلال احمر اجرا گردید. روش: تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را امدادگران جمعیت هلال احمر شهر تهران در سال 97-96 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 150 نفر از این امدادگران بودند که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه ارزیابی حمایت اجتماعی (1986) و مقیاس هیجانخواهی (1978) استفاده شد. اطلاعات بهدست آمده با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحقیق نشان دادند که بین همه مولفههای هیجانخواهی با تابآوری همبستگی معنیدار وجود دارد. بعلاوه، بین همه مولفههای حمایت اجتماعی با تابآوری همبستگی معنیدار وجود دارد (01/0>P). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هیجانخواهی و حمایت اجتماعی قدرت پیشبینی تابآوری در بین امدادگران را دارند. نتیجهگیری: با توجه به اهمیت تابآوری در شرایط تنشزا در بین امدادگران، توصیه میشود میزان هیجانخواهی ایشان در آغاز همکاری بررسی شود و در ادامه نیز امکان دریافت حمایت اجتماعی برای امدادگران فرآهم گردد. کلید واژهها: حمایت اجتماعی، هیجانخواهی، تابآوری، امدادگران
Introduction: This research was carried out with the aim of investigating the role of social support and sensation seeking in rescuers of Red Crescent Society. Method: The research method was correlation. The statistical population of the study was the rescuers of the Red Crescent Society of Tehran in the years 97-96. The sample consisted of 150 rescuers who were selected by available sampling. In this study, Conner and Davidson’s Resiliency Scale (2003), Social Support Assessment Questionnaire (1986) and Sensation Seeking Scale (1978) were used. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and multiple regressions. Results: The results of the research showed that there is a significant correlation between all the sensation seeking components and resiliency. There is a significant correlation between all social support components and resiliency (P <0.01). Also, the results of regression analysis showed that sensation seeking and social support have the potential for prediction of resiliency among rescuers. Conclusion: Regarding the importance of resiliency in stressful situations among rescuers, it is recommended that their sensation seeking level be considered at the beginning of the collaboration, and then providing the possibility of receiving social support for the rescuers is recommended. Key words: Social Support, Sensation Seeking, Resiliency, Rescuers
https://www.socialpsychology.ir/article_91532_8b76168423718886f1535f46db4baa8d.pdf
حمایت اجتماعی
هیجان خواهی
تاب آوری
امدادگران
Social Support
Sensation seeking
resiliency
Rescuers
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
35
52
91533
Original Article
طرحواره های شناختی پرخاشگر، شیوه های کنترل خشم و رضایت جنسی با گرایش مردان به خشونت علیه زنان
aggressive cognitive scripts, anger control methods and sexual satisfaction with tendency of men to violence against their women
فریبرز نیکدل
fnikdel@yu.ac.ir
1
صادق جاودانیان
sadegh.javdaneyan@gmail.com
2
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحوارههای شناختی پرخاشگر، شیوههای کنترل خشم و رضایت جنسی مردان با گرایش آنها به خشونت علیه زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. جهت وصول به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت بود از کلیه مردان متأهل استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1396، تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامههای گرایش به نزاع خشونت علیه زنان، طرحوارههای شناختی پرخاشگر، سیاهۀ بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و رضایت جنسی پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد طرحوارههای شناختی پرخاشگر با گرایش به خشونت علیه زنان رابطه مثبت و معنادار دارد. بین شیوههای کنترل خشم و گرایش به خشونت ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، ارتباط بین رضایت جنسی مردان و گرایش آنها به خشونت علیه زنان منفی و معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد طرحوراههای شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوۀ کنترل خشم به ترتیب پیشبینی کنندههای گرایش به خشونت علیه زنان بودند. نتیجهگیری: طرحواره های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه های مدیریت و کنترل خشم می توانند گرایش مردان به خشونت علیه زنانشان را پیش بینی کنند.
Purpose: The purpose of this paper was Predicting the tendency of men to violence against their women , based on aggressive cognitive scripts, anger control methods and sexual satisfaction in Kohgiluyeh and Boyerahmad provinces Method: The study method was a Non-experimental from correlation type. In order to achieve the above goal, from Statistical population of the research that was all married men in Kohgiluyeh and Boyerahmad Province in 1396, 400 poeple was selected by multi-stage cluster sampling method and responded to questionnaires of the tendency to violence against women, aggressive cognitive scripts, pielbergers State-Trait Anger Expression and sexual satisfaction. Result: The results showed that aggressive cognitive scripts have a positive and significant relationship with the tendency towards violence against women. There was a negative and significant relationship between the methods of controlling anger and the tendency toward violence. Also, the relation between sexual satisfaction of men and their tendency towards violence against women is negative and significant. Regression results showed that aggressive cognitive scripts, sexual satisfaction and anger control method respectively, were predictors of tendency toward violence against women. Conclusion: Aggressive cognitive scripts, sexual satisfaction, and anger management and control methods can predict the tendency of men to violence against women.
https://www.socialpsychology.ir/article_91533_79352ec32199313e77fc15a75cd774cf.pdf
طرحواره های شناختی پرخاشگر
شیوه های کنترل خشم
رضایت جنسی
گرایش به خشونت علیه زنان
aggressive cognitive scripts
tendency of men to violence against women
anger control methods
sexual satisfaction
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
53
76
91536
Original Article
تاثیراهمال کاری تحصیلی بر بهزیستی روانشناختی: نقش های واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت -منفی و رضایت از زندگی
Effect of Procrastination on Psychological Well Being: Mediating Roles of Flow Experience, Life Satisfaction and Positive-Negative Affective
فاطمه هاتف نیا
hatefniapegah@yahoo.com
1
فریبرز درتاج
dortaj@atu.ac.ir
2
احمد علی پور
ahmadalipour45@yahoo.com
3
نورعلی فرخی
farrokhinoorali@yahoo.com
4
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
استاد گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
دانشیار گروه سنجش، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
مقدمه: بهزیستی روانشناختی از منظر روانشناسان اجتماعی نوعی احساس رضایت است. از آنجایی که بهزیستی روانشناختی پیامدهای روانشناختی مثبت زیادی به همراه دارد، بررسی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر پایۀ اهمال کاری تحصیلی و نقش واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت - منفی و رضایت از زندگی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دبیرستانهای شهر ری در سال 97-1396 بود که 464 نفر از ایشان به صورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های بهزیستی روانشناختی (1989)، رضایت از زندگی (2001)، اهمال کاری (1390)، شناور بودن (2003) و مقیاس عواطف مثبت -منفی (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شدند. یافتهها: از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر می توان به تاثیر مستقیم و معنادار اهمال کاری تحصیلی بر رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز نقش واسطه ای این دو متغیر در تاثیر بر بهزیستی روانشناختی اشاره کرد. در مجموع مدل پژوهش حاضر توانست 54 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کند. نتیجهگیری: مطابق نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روانشناسان اجتماعی و تربیتی جهت ارتقاء بهزیستی روانشناختی و کاهش اهمال کاری تحصیلی بر اساس عواطف مثبت و رضایت از زندگی دانش آموزان، برنامه های آموزشی مناسبی تدوین نمایند.
Introduction: Psychological well-being is a sense of satisfaction from the perspective of social psychologists. Since psychological well-being has many positive psychological consequences, it is very important to study the fa Effect of Procrastination on Psychological Well Being: Mediating Role of Flow Experience, Positive-Negative Affective and Life Satisfaction well-being based on educational procrastination and mediator role of flow experience, positive-negative affective and life satisfaction. Method: This study was a descriptive correlational of the structural equation modeling. The statistical population consisted of all high school students from city of Rey at year of 1396-1397 and participants were 464 students who were selected by clustering random sampling. The students were replied to psychological wellbeing (1989), Satisfaction with Life Scale (2001), Educational procrastination (2011), flow experience (2003) and positive-negative affective (1988) scales. Data were analyzed using partial least squares approach (PLS). Results: Among the significant findings of this study, we can mention the direct effect of procrastination on life satisfaction and positive affection as well as the mediator roles of life satisfaction and positive affection on psychological well-being. In sum, the current model of the present study could explain 54% of the variance of psychological well-being. Conclusion: According to results of this research, it is suggested that appropriate educational programs be developed by that social and educational psychologists to improve the psychological well-being and reduce procrastination based on positive emotions and satisfaction of students' life.
https://www.socialpsychology.ir/article_91536_cf9f278b21ef5fec69946346d16c13b7.pdf
بهزیستی روانشناختی
اهمال کاری تحصیلی
شناور بودن
عواطف مثبت
رضایت از زندگی
psychological wellbeing
educational procrastination
flow experience
positive-negative affective
life satisfaction
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
77
94
91538
Original Article
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط دینداری و شیوه های فرزند پروری با معنا در زندگی مبتنی بر میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر
The structural equations modeling of relationship between religiosity and parenting styles with meaning in life based on identity styles in female adolescents
مهرداد کلانتری
mehrdadk@edu.ui.ac
1
حمیدطاهر نشلط دوست
h.neshat@edu.ui.ac.ir
2
حمیدرضا عریضی
dr.oreyzi@edu.ui.ac.ir
3
امیدعلی باپیری
omidbapiri@yahoo.com
4
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان ، ایران
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان
دانشگاه فرهنگیان
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش دینداری و شیوه های فرزند پروری بر معنا در زندگی با میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر از طریق الگوسازی معادلات ساختاری است. این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی است. جامعه آماری دانش آموزان سال سوم دوره دبیرستان به تعداد4476 نفر بودند. نمونه آماری 200 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دینداری (گلاک و استارک،1965) شیوه های فرزندپروری( بامریند، 1973) سبک های هویت (برزونسکی،1989) و معنا در زندگی ( استگر و همکاران،2006)بود. داده ها با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری بررسی شد. یافته ها بیانگر آن بود که اثر مستقیم متغیرهای دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت بر متغیر معنا در زندگی، معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر دینداری بر متغیر معنا در زندگی در صورتی که متغیر سبک های هویت میانجی باشد، معنادار می باشد. در نتیجه معنا در زندگی به واسطه دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت پیش بینی می شود
The purpose of this study was to explain the effect of religiosity& parenting style on meaning in life by mediating of identity style in female adolescent through structural equations modelling. This is a correlation study using causal modeling. The statistical population of the study was 4476 students in the third year of high school. A sample of 200 people was selected through multistage cluster random sampling. . Measurement tools included a religiosity questionnaire (Glock & Stark,1966), identity style (Berzonsky, 1989), Parenting Style (Baumrind,1991), and meaning in life questionnaire (Steger et al., 2006). Data were analyzed using structural equation modeling approach. . The findings indicated that the direct effect of the variables of religiosity, parenting style and identity style, on the meaning variable in life was significant. Also, the indirect effect of religiosity variable on a meaning in life is significant if the variable of identity style is mediator. Consequently, meaning in life is anticipated through religiosity, parenting style and identity style.
https://www.socialpsychology.ir/article_91538_12c48c63bbecdd6ad98af7aff0f3a299.pdf
معنا در زندگی
دینداری
شیوه فرزندپروری
سبک های هویت
نوجوانان دختر
Meaning in Life
Religiosity
Parenting style
identity style
female adolescent
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
95
114
91541
Original Article
نقش سرمایه اجتماعی و روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین
The role of social and psychological capital in predicting couples' marital intimacy
بهمن اکبری گوابری
bakbari44@yahoo.com
1
ازاده فرگت
forgetazadeh@gmail.com
2
ساناز علی خواه
sanaz.alikhah@gmail.com
3
ملیناز مجیدی
forgetazadeh48@gmail.com
4
مدیر گروه رشته روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه ازاد رشت
البرز گوهردشت. بلوار انقلاب فاز ۳بلوک ۳ خیابان هشتم ساختمان فابیان پلاک ۱۹ واحد ۷
دانشگاه ازاد رشت
علوم انسانی دانشگاه رشت
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادله پیش بین بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در دوماهه پایانی سال 1396 به تعداد تقریبی 300 نفر که از این بین تعداد 165 نفر نمونه بر اساس جدول مورگان و به نمونهگیری گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن(2000) و صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2003) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه اجتماعی و خرده مقیاسهای مشارکت در جامعه محلی، عاملیت اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد، تعاملات با خانواده و دوستان، تحمل تنوع، ارزش زندگی و تعاملات شغلی؛ و بین نمره کل سرمایه روانشناختی و خرده مقیاسهای خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با صمیمیت زناشویی زوجین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0P<).
Abstract The purpose of this study was to determine the role of social capital and psychological capital in predicting marital intimacy . The research method was descriptive correlational and predictive equation. The statistical population of the study consisted of all the couples referring to the medical centers of Rasht in the last two months of 1396 in approximately 300 individuals, of which 165 were sampled according to the Morgan table and available for sampling and Completed The Lutanese Psychological Capital Inventory (2007), Oniks and Bullen Social Capital (2000), and Thompson & Walker's Intimacy (2003). Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and stepwise regression. The results showed that between total score of social capital and subscales of participation in local community, social agency, feeling of security and trust, interactions with family and friends, tolerance of diversity, life value and occupational interactions; and between total psychological score and self-efficacy subscales, Hope, resiliency and optimism have a positive and significant relationship with couples' marital intimacy (P<0.05).
https://www.socialpsychology.ir/article_91541_45eb9e46d495cdc075c516976076205a.pdf
کلید واژهها: صمیمیت زناشویی
سرمایه اجتماعی
سرمایه روانشناختی
Key Words: Marital intimacy
Social Capital
psychological capital
per
انجمن روانشناسی اجتماعی ایران
پژوهش های روانشناسی اجتماعی
2251-8002
2717-3615
2019-06-15
9
33
127
115
91543
Original Article
تدوین الگوی رضایت از زندگی براساس ویژگی های شخصیتی و حل مساله اجتماعی با میانجیگری بی تابی روانی در افراد متاهل
Elaboration of a model of life satisfaction based on personality traits and social problem solving with Psychic tuneup in married individuals
طیبه مالمیر
psy.ty.co@gmail.com
1
مالک میر هاشمی
malmir.psy@gmail.com
2
ناصر الدین کاظمی حقیقی
nkazemih@gmail.com
3
نسرین باقری
lesanim@yahoo.com
4
گروه روانشناسی . واحد رودهن، دانشگاه ازاد اسلامی، رودهن. ایران.
گروه روانشناسی واحد رودهن،دانشگاه ازاد اسلامی،رودهن،ایران
گروه روانشناسی دانشگاه ازاد واحد تهران جنوب،ایران
گروه روانشناسی واحد رودهن دانشگاهخ ازاد اسلامی ،رودهن،ایران
این پژوهش با هدف مدل یابی رضایت از زندگی ، ویژگی های شخصیتی ، سبک های حل مسئله و بی تابی روانی در افراد متاهل بود. جامعه آماری در این پژوهش افراد متاهل مراجعه کننده به سرای محله در شهر تهران در سال 97-1396 بودند ، برای مشخص شدن حجم نمونه از روش کلاین استفاده شدو تعداد 480 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت اززندگی، بی تابی روانی، آزمون شخصیتی برژه و پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R )استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه (AMOS)اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بدست آمد نتایج تحلیل نشان می دهد متغیر بی تابی روانی ارتباط بین سبک های حل مسئله با رضایت از زندگی را به صورت کامل و ارتباط بین پیوند جویی و رضایت از زندگی را به صورت جزیی میانجی گری می کند. نتایج نشان داد سطوح رضایت از زندگی فقط یک پدیده ثانویه نیست که محصول تجارب مثبت زندگی یا ویژگی های شخص و غیره باشدو باید بادید تعاملی وهمه جانبه به ان نگریست.
The aim of this study was to model life satisfaction, personality traits, problem-solving styles, and Psychic tuneup in married individuals. The statistical population of this study was married people referred to the neighborhood of Tehran in 1396-97. The Klein method was used to determine the sample size and 480 people were selected by multi-stage random sampling. To collect data, life satisfaction questionnaire Psychic tuneup, personality test and social problem solving questionnaire. For analysis of the results using the path analysis, the effects of direct and indirect variables were obtained by the AMOS program. The results of the analysis show that the psychological non-return variable has the relation between problem solving styles and life satisfaction in full, and the relation between linkage and life satisfaction. Mediates in part. The results show that levels of life satisfaction are not just a secondary phenomenon that is a product of the positive experiences of life or personality characteristics, and can be viewed interactively and globally.
https://www.socialpsychology.ir/article_91543_82f7224c81ca7cb5c69e56426f527f78.pdf
واژگان کلیدی: رضایت از زندگی
ویژگی شخصیتی
سبک های حل مساله اجتماعی
بی تابی روانی
Key words: life satisfaction
personality traits
social problem solving
Psychic tuneup