نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه روان شناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه­ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش­های اخلاقی و پرخاشگری بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. مشارکت­کنندگان در این پژوهش 343 دانشجوی (142 مرد، 193 زن و 8 نفر جنسیت خود را مشخص نکرده بودند) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1398 بودند که با روش نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب شدند و مقیاس منش­های اخلاقی (خرمائی و قائمی، 1397)، پرسشنامه شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011) و مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) را کامل کردند. داده­ها با استفاده از روش مدل­یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته­ها: نتایج روابط ساختاری نشان داد که منش­های بخشش­گرا و پارسایانه به گونه منفی پرخاشگری را پیش­بینی می­کنند و منش وظیفه­گرا به گونه مثبت پیش­بینی کننده پرخاشگری است. براساس یافته­ها منش­های صداقت­گرا، آداب­گرا و وظیفه­گرا به شکل مثبت احساس گناه را پیش­بینی می­کنند، منش آداب­گرا نیز به شکل منفی احساس شرم را پیش­بینی می­کند و منش پارسایانه رابطه مثبتی با احساس شرم دارد. همچنین، احساس شرم به شکل مثبت و احساس گناه به شکل منفی پرخاشگری را پیش­بینی کردند. علاوه بر این، نقش واسطه­ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش­های اخلاقی و پرخاشگری تأیید شد (05/ > p).
نتیجه­ گیری: در مجموع، یافته­ها نشان داد که منش­های اخلاقی و هیجان گناه پرخاشگری را کاهش می­دهند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Relationship between Moral Characters and Aggression among University Students: The Mediating Role of Shame and Guilt Emotions

نویسندگان [English]

  • shahla dehghani
  • Farhad Khormaei

Department of Educational Psychology, Faculty of Education and Psychology, Shiraz University, Shiraz, Iran

چکیده [English]

Introduction: This study aimed to investigate the mediating role of shame and guilt emotions in the relationship between moral characters and aggression.
Method: The research method was descriptive and correlational. The participants of this study were 343 (142 males, 193 females and 8 people did not specify their gender) undergraduate students of Shiraz University in the academic year 1398 who were selected by multistage cluster sampling and completed the Moral Characters Scale (Khormaei and Ghaemi, 1397), the Shame and Guilt Proneness Questionnaire (Cohen et al, 2011) and the Aggression Scale (Bass and Perry, 1992). Data were analyzed using structural equation modeling.
Finding: The results of structural relationships showed that forgiving and pious characters predict aggression negatively and conscientiousness characters predicts aggression positively. According to the findings, honesty, etiquetee and conscientiousness characters predict feeling of guilt positively, etiquettee character predicts feeling of shame negatively and pious character has a negative relationship with the feeling of shame. Also, feeling of shame positively and feeling of guilt negatively predicted aggression. Moreover, the mediating role of shame and guilt emotions was confirmed in the relationship between moral characters and aggression (P < 0/05).
Conclusion: Overall, the findings showed that moral characters and the emotion of guilt reduce aggression.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Aggression
  • Moral characters
  • Shame and guilt emotions

مقدمه

در گذشته تکاملی، پرخاشگری[1] رفتاری انطباقی برای اجداد ما بود که در گروه­های کوچک زندگی می­کردند و برای دفاع از فرزندان و به دست آوردن منابع از پرخاشگری استفاده می­کردند. بنابراین پرخاشگرترین افراد کسانی بودند که به احتمال زیاد ژن­های خود را به نسل­های بعدی منتقل می­کردند، اما هنگامی که انسان اجتماعی­تر شد پرخاشگری نسبت به دیگران در گروه اجتماعی که بقاء فرد به آن وابسته بود کمتر انطباقی بود و ژن­های جامعه­پسند رایج شدند و در دوران امروزی، پرخاشگری ناسازگار و مخرب به نظر می­رسد و مشکلات بیشتری را نسبت به حل کردن آن­ها ایجاد می­کند (بوشمن[2]، 2018). در سرتاسر جهان یکی از متداول­ترین رفتارهای ضداجتماعی به خصوص در بین افراد 15 تا 44 ساله، پرخاشگری است (مایلز، تارپ، استنفورد، شارپ، منفی و کنت[3]، 2015) که در دهه­­های اخیر افزایش یافته و به گونه مخربی بر تعاملات و روابط انسانی اثرگذار است (خانزاده، رشیدی، یگانه، زارعی­منش و قنبری، 1392).

پرخاشگری با توجه به ابعاد و اشکال مختلف تعریف می­شود که بسته به پدیده مورد مطالعه متفاوت است (رامیرز و اندرو[4]، 2006). پرخاشگری هر نوع رفتاری است که به قصد آسیب رساندن به فرد دیگری انجام می­شود و اینکه فرد تمایل دارد از این رفتار اجتناب کند (اندرسون و بوشمن[5]، 2002). در تعریفی دیگر، پرخاشگری به معنی واکنشی با هدف آسیب رساندن به جاندار دیگر است (باس، 1961؛ به نقل از کراهه 2006/1390) . پرخاشگری با ترکیبی از سه مؤلفه مطرح شده است: 1- پرخاشگری فیزیکی و کلامی که شامل صدمه زدن یا آسیب رساندن به دیگران می­شود و نمایانگر مؤلفه ابزاری یا حرکتی رفتار است. 2- خشم که شامل برانگیختگی فیزیولوژیک و آماده شدن برای پرخاشگری است و نشان­دهنده مؤلفه هیجانی یا عاطفی رفتار است. 3- خصومت که شامل احساس دشمنی و کینه­ورزی نسبت به دیگران است و مؤلفه شناختی رفتار را نشان می­دهد (باس و پری[6]، 1992).

مطالعات قبلی نشان داده­اند که پرخاشگری می­تواند اثرات مضر طولانی­مدت بر رشد و ثبات اجتماعی افراد داشته باشد (هوانگ[7] و همکاران، 2017) و ممکن است آسیب مستقیم جسمی و یا مشکلات روان­شناختی و رفتاری را به دنبال داشته باشد (صیدی، صفاری­نیا و احمدیان، 1398). پرخاشگری در حال حاضر یک نگرانی مهم برای جامعه است و پیامد مضری برای قربانیان و پرخاشگران به همراه دارد. قربانیان پرخاشگری با احتمال بیشتری از افسردگی، اضطراب، احساس تنهایی، حرمت خود پایین، استرس و مشکلات خواب رنج می­برند و افرادی که رفتار پرخاشگرانه دارند با احتمال بالایی سوءمصرف مواد، مشارکت در فعالیت­های بزهکاری، اختلال­های شخصیت، عملکرد تحصیلی پایین، غیبت در مدرسه و مشکلات روابط شخصی را نشان می­دهند (مگییاس، گومز_لیال، گوتیرز_کبو، کابلو و فرناندز_بروکال[8]، 2018؛ سعیدی، صبوری مقدم، هاشمی، 1399). بنابراین، بر اساس پژوهش­های انجام شده و اهمیت پرخاشگری از این منظر که بر زندگی افراد و از جمله سلامت روانی، اجتماعی و فردی آن­ها به شکل نامطلوبی اثرگذار است، شناسایی عوامل پیش­بین پرخاشگری ضروری می­نماید.

بسیاری از اعمال پرخاشگرانه، خطاهای اخلاقی هستند و به نوبه خود بسیاری از خطاهای اخلاقی شامل پرخاشگری فیزیکی یا کلامی است (آرسنیو و لیمریس[9]، 2004). باتوجه به اهمیت اخلاق در روابط اجتماعی (کوهن و مورس[10]، 2014) و اخلاقی بودن برخی صفات شخصیتی مدل پنج عاملی مانند توافق­پذیری و وظیفه­گرایی و مدل هگزاکو مانند صداقت-فروتنی و وظیفه­گرایی که با
منش­های اخلاقی مرتبط هستند (کیم و کوهن[11]، 2015) می­توان گفت یکی از پیشایندهای احتمالی پرخاشگری، منش­های اخلاقی[12] است.

کلونینجر، شوراکیک و پرزی­بک[13] (1993) منش را به صورت آنچه تعریف کرده­اند که افراد به طور عمدی و براساس ارزش­ها و اهداف، از خود می­سازند. از نظر آنان رشد منش وابسته به تجربه است و تحت تأثیر فرهنگ و اجتماع قرار می­گیرد. منش­های اخلاقی به معنای آمادگی فرد برای تفکر، احساس و رفتار به صورت اخلاقی دربرابر غیراخلاقی و یا مجموعه­ای از تفاوت­های فردی مرتبط با اخلاق مفهوم­پردازی شده است (کوهن و مورس، 2014). در پژوهش حاضر منش­های اخلاقی خصیصه­هایی فرض می­شوند که ارزش­های دینی و فرهنگی بر روی آن­ها بارگذاری شده است، به عبارتی دارنده این صفات در یک فرهنگ به عنوان فرد اخلاق­گرا تلقی می­­شود. این ویژگی­ها نسبتاً پایدار و سازمان­یافته هستند و در تعامل با موقعیت سازوکارهای شناختی، هیجانی و رفتاری فرد را تحت تأثیر قرار می­دهند (خرمائی و قائمی، 1397). دسته­بندی صفات منشی به این صورت است که صفات منشی صداقت­گرا
ارزش­های درستکارانه مانند (عدم دروغگویی و راست­گویی) را دربر می­گیرد، صفات منشی آداب­گرا ارزش­های دگرخواهانه مبتنی بر مراقبت و احترام به دیگران (مانند خوش­روئی، مهربانی، همدلی، تواضع و قدردانی) را شامل می­شود، صفات منشی بخشش­گرا شامل ارزش­های دگرخواهانه مبتنی بر چشم­پوشی از خطای دیگران (مانند اهل مدارا، بخشنده، انتقادپذیر و عیب­پوش) است، صفات منشی وظیفه­گرا ارزش­های مبتنی بر انجام وظیفه و تعهدات فردی است (مانند مسئولیت­پذیری، پایبندی، وقت­شناسی و نظم) و صفات منشی پارسایانه صفات دین­مدارانه (مانند مؤمن، متوکل، شاکر، مخلص، متقی و اهل عبادت) را شامل می­شود (خرمائی و قائمی، 1397).

براساس نتایج پژوهش­ها صفات شخصیتی که به عنوان صفات منشی و اخلاقی درنظر گرفته شده­اند با پرخاشگری رابطه منفی دارند (سوکولوفسکا، دینیک و توماسویچ[14]، 2018؛ نایت، دالن، یوول و مادسون[15]، 2018؛ بارتلت و آندرسون[16]، 2012؛ جونز، میلر و لینام[17]، 2011؛ گرام و کولانی[18]، 2009؛ بتن کورت، تالی، بنجامین و والنتین[19]، 2006؛ ترمبلی و ایوارت،[20] 2005؛ گلیسون، کمپبل و ریچاردسون[21]، 2004؛ شکوفه­فرد و خرمائی، 1391). علاوه بر این مطالعات پیشین نشان­دهنده رابطه منفی بین بخشش و پرخاشگری است که در پژوهش حاضر بخشش از مؤلفه­های منش­های اخلاقی است (کوینتانا­_اورتس، ری و ورتینگتون[22]، 2019؛ وب، دیولا و بریور[23]، 2012؛ واتسون، رپی و تودوروف[24]، 2015).

از آنجا که در تعریف منش های اخلاقی بر ارزش­های فرهنگی تأکید شد، از جمله مهم­ترین منابعی که ارزش­های فرهنگ را شکل می­دهد باورهای مذهبی است. بر اساس مطالعات صورت گرفته مذهب بخش مهمی از زندگی روان­شناختی و اجتماعی بسیاری از افراد است و عوامل مذهبی می­توانند تصمیمات کنارآمدن، رفتارهای سلامت، نگرش­های اجتماعی و حالت­های هیجانی را تحت تأثبر قرار دهند (اکسلاین[25]، 2002)، مذهب نقش مهمی در مهار پرخاشگری و خشونت داشته است (سیدنی آگور[26]، 2016؛ شپرد، میلر و اسمیت[27]، 2015؛ سالاس-رایت، وون و ماینارد[28]، 2013؛ لیچ، برمن و یوبانکز[29]، 2008). با توجه به اینکه صفات منشی بیش از صفات دیگر که منشاء و پیش­آمادگی­های زیستی دارند قابل آموزش و تغییر هستند، بررسی رابطه این صفات و پرخاشگری ضرورت دارند.

علاوه بر صفات منشی، مطالعات صورت گرفته نشان می­دهند که  هیجانات اخلاقی شرم[30] و گناه[31] از دیگر عواملی است که می­توانند به گونه­ای متفاوت پرخاشگری را پیش­بینی کنند (تانگنی، واگنر، بارلو، مارشال و گرامزو[32]، 1996؛ تانگنی و دیرینگ[33]، 2002). هیجانات شرم و گناه در نتیجه یک خطا ظاهر می­شوند و کارکرد مهمی در دو سطح فردی و ارتباطی دارند. همچنین این احساسات در طول زندگی تأثیر عمیق و مداومی بر رفتارهای بین­فردی دارند. شرم و گناه هیجانات خودآگاه و اخلاقی هستند. این هیجانات به دلیل نقش محوری "خود" و "ارزشیابی"، خودآگاه تلقی می­شوند و به دلیل نقش مهم در پرورش رفتار اخلاقی به عنوان هیجانات اخلاقی معرفی شده­اند (تانگنی و دیرینگ، 2002). در این بیان احساس شرم نیز یک هیجان دردناک و مخرب است. در شرم موضوع نگرانی "تمام خود[34]" است و "امر بد" به عنوان بازتابی از "خود بد" تجربه می­شود و "تمام خود" به طرز دردناکی مورد بررسی قرار می­گیرد و ارزیابی منفی می­شود که با احساس کوچک بودن، کوچک شدن و احساس بی­ارزشی و ضعف و ناتوانی همراه است (تانگنی، واگنر و گرامزو[35]، 1992). برخلاف تمرکز بر خود دردناک شرم، احساس گناه بر یک "رفتار خاص[36]" متمرکز است که به صورت منفی ارزیابی می­شود و جدا از "خود فرد" است. به عبارتی احساس گناه بر هویت یا خودپنداره شخص تأثیر نمی­گذارد. در گناه حسی از تنش، پشیمانی و تأسف نسبت به کار بدی که انجام شده است، وجود دارد و این احساس تنش و پشیمانی اغلب عمل جبرانی، اعتراف، عذرخواهی یا به نوعی جبران خسارت وارد شده را برمی­انگیزاند (تانگنی[37]، 1996). افراد مستعد شرم به احتمال زیاد دیگران و همچنین خود را برای رویدادهای منفی سرزنش می­کنند و بیشتر مستعد خشم و خصومت هستند و به طور کلی کمتر توانایی همدلی با دیگران را دارند. از طرفی به نظر می­رسد افراد مستعد گناه قادر به همدلی با دیگران و پذیرش مسئولیت­پذیری برای رویداد منفی بین­فردی هستند (تانگنی و دیرینگ، 2002). در حقیقت هیجان شرم با پاسخ­های ناسازگارانه و هیجان گناه با پاسخ­های سازگارانه همراه است (واتسون، گومز و گولون[38]، 2015).

با وجود دیدگاه سنتی مبنی بر اینکه این عواطف شرم و گناه یکسان هستند، تحقیقات اخیر نشان داده است که گناه و شرم احساساتی متمایز هستند که نتایج کارکردی مختلف را ایجاد می­کنند (تریسی و روبینز[39]، 2006). احساس گناه با رفتارهای جامعه­پسند و جبرانی همراه است درحالیکه شرم با پنهان­کاری و کناره­گیری اجتماعی مرتبط است (تانگنی و دیرینگ، 2002). علاوه بر این، شرم شامل ویژگی­های درونی، پایدار، غیرقابل کنترل و کلی در مورد خود است، گناه شامل ویژگی­های درونی، ناپایدار، کنترل­پذیر و خاص در مورد خود است (تریسی و روبینز، 2006). ارتباط بین شرم و گناه و پرخاشگری در یافته­های تجربی و نظری بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است و بین این دو هیجان و پرخاشگری رابطه وجود دارد (روس، هاگز و سالمیوالی[40]، 2014؛ استوویگ، تانگنی، هگل، هارتی و مک کلوزکی[41]، 2010؛ آسلاند، استارین، لیپرت و نلسون[42]، 2009؛ هون، سیروچی و لسون[43]، 2009؛ تانگنی و همکاران، 1996؛ تانگنی، واگنر، فلچر و گرامزو[44]، 1992؛ پورشهریاری، 1388). با توجه به کارکردهای متفاوت هیجان شرم و گناه، بررسی رابطه این هیجانات و پرخاشگری ضرورت دارد. از طرفی دیگر، نتایج پژوهش­ها نشان داده­اند که صفات منشی نیز بر هیجانات شرم و گناه اثرگذار هستند (فانگ، دانگ و فانگ[45] ، 2019؛ دالوپ، لی، آشتون، بوچر و دکستر[46]، 2015؛ آبراهام و پن[47]، 2016؛ اردن و آکبگ[48]، 2015؛ آبه[49]، 2004؛ خرم­روز، ملتفت و فیروزی، 1397؛ ربانی، بیگدلی و نجفی، 1394؛ جوکار و کمالی، 1394).

نوآوری پژوهش حاضر بررسی پرخاشگری از منظر اخلاقی است که در این میان نقش صفات منشی به عنوان متغیر برون­زاد با واسطه­گری هیجانات اخلاقی قابل توجه است که تاکنون پژوهش­هایی که در این حوزه انجام شده است بیشتر به پیش­آمادگی­های سرشتی شخصیت توجه داشته­اند و به صفات منشی که متأثر از فضای اجتماعی و فرهنگی خانواده و اجتماع است کمتر توجه شده است. با توجه به مطالب گفته شده مدل مفهومی این پژوهش در شکل (1) آمده است و بر آن اساس فرضیه­های پژوهش مطرح شده است.

 

منش­های اخلاقی

منش صداقت­گرا

منش آداب­گرا

منش بخشش­گرا

منش وظیفه­گرا

منش پارسایانه

احساس گناه

احساس شرم

پرخاشگری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1. مدل مفهومی پژوهش حاضر

 

فرضیه اول: منش­های اخلاقی پیش­بینی کننده پرخاشگری در دانشجویان است.

فرضیه دوم: منش­های اخلاقی پیش­بینی کننده هیجانات شرم و گناه در دانشجویان است.

فرضیه سوم: هیجانات شرم و گناه پیش­بینی کننده پرخاشگری در دانشجویان است.

فرضیه چهارم: هیجانات شرم و گناه نقش واسطه­ای در رابطه بین منش­های اخلاقی و پرخاشگری ایفا می­کنند.

 

روش

پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن با استفاده از روش مدل­یابی معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش منش­های اخلاقی به عنوان متغیر برون­زاد، پرخاشگری به عنوان متغیر درون­زاد و احساس شرم و گناه متغیرهای واسطه­ای مدل پژوهش هستند. مشارکت­کنندگان پژوهش حاضر 343 نفر (142 مرد، 193 زن و 8 نفر جنسیت خود را مشخص نکرده بودند) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1398 بودند که با روش خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که از بین دانشکده­های دانشگاه شیراز، پنج دانشکده و از هر دانشکده سه کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید و دانشجویان این کلاس­ها شرکت­کنندگان در پژوهش بودند. ملاک انتخاب حجم نمونه بر اساس کلاین[50] (2016) بوده است. وی به ازای هر پارامتر تعداد 10 تا 20 نفر را پیشنهاد می­کند که در هر صورت حجم نمونه نباید کمتر از 200 نفر باشد. ملاک ورود مشارکت­کنندگان در پژوهش دانشجوی دوره کارشناسی بود و ملاک خروج داشتن بیماری روان­شناختی، استفاده از دارو و یا پاسخ ناقص به ابزار پژوهش بوده است. برای جمع­آوری داده­ها، قبل از توزیع پرسشنامه­ها توضیحاتی راجع به هدف پژوهش، محرمانه ماندن اطلاعات هر شخص، چگونگی پاسخ دادن به پرسشنامه­ها به دانشجویان ارائه شد. درنهایت اینکه تمام دانشجویان با رضایت و بدون محدودیت زمانی پرسشنامه­ها را کامل کردند.

 

ابزارهای پژوهش

الف) مقیاس منش­های اخلاقی (خرمائی و قائمی، 1397): این ابزار بر اساس فرم بلند پرسشنامه منش­های اخلاقی (خرمائی و قائمی، 1397) ساخته شده و شامل 40 گویه است که بر اساس طیف لیکرت از کاملاً نادرست (1) تا کاملاً درست (5) نمره­گذاری شده است. نتایج تحلیل عامل وجود 8 عامل را در این پرسشنامه مورد تأیید قرار داد که تحت عناوین منش پارسایانه/ انکارورزانه، منش آداب­گرا/ گستاخانه، منش وظیفه­گرا/ تساهل­گرا، منش صداقت­گرا/ نیرنگ­بازانه، منش تبعیت­گرا/ طغیان­گرا، منش حساسیت­گرا/ بی­تفاوت­گرا، منش بخشش­گرا/ تقابل­گرا و منش استقلال­گرا/ وابستگی­گرا نام­گذاری شده است. این عامل­ها درمجموع 51 درصد واریانس پرسشنامه را تبیین می­نمایند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای زیرمقیاس­ها به ترتیب 90/0، 72/0، 70/0، 66/0، 72/0، 52/0 و 62/0 و پایایی کل پرسشنامه 76/0 محاسبه شده است. نتایج تحلیل عامل در پژوهش خرمائی و محمودنژاد (زیر چاپ) نیز وجود هشت عامل را در این پرسشنامه مورد تأیید قرار داد. همچنین ضرایب آلفای کرونباخ برای هر یک از ابعاد منش پارسایانه/ انکارورزانه، منش آداب­گرا/ گستاخانه، منش وظیفه­گرا/ تساهل­گرا، منش صداقت­گرا/ نیرنگ­بازانه، منش تبعیت­گرا/ طغیان­گرا، منش حساسیت­گرا/ بی­تفاوت­گرا، منش بخشش­گرا/تقابل­گرا و منش استقلال­گرا/ وابستگی­گرا به ترتیب 92/0، 75/0، 64/0، 61/0، 72/0، 50/0، 72/0، 72/0 و برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد.

در پژوهش حاضر با توجه به پیشینه پژوهش از بین صفات منشی پنج صفت صداقت­گرا، آداب­گرا، بخشش­گرا، وظیفه­گرا و پارسایانه در قالب 20 گویه مورد مطالعه قرار گرفت. حداقل نمره 20 و حداکثر نمره 100 است. روایی این مقیاس نیز با روش تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. بر اساس نتایج تحلیل عامل تأییدی دو گویه 4 و 18 مؤلفه منش صداقت­گرا و گویه 19 مؤلفه منش آداب­گرا به دلیل بار عاملی پایین­ حذف شدند. در ادامه 3 گویه منش صداقت­گرا با بار عاملی (38/0 تا 60/0)، 3 گویه منش آداب­گرا با بار عاملی (31/0 تا 77/0)، 4 گویه منش بخشش­گرا با بار عاملی (31/0 تا 68/0)، 4 گویه منش وظیفه­گرا با بار عاملی (41/0 تا 70/0) و 3 گویه منش پارسایانه با بار عاملی (76/0 تا 91/0) بر روی مؤلفه­های مرتبط بارگذاری شد. شاخص­های برازش مدل (94/0 :GFI، 91/0 :AGFI، 93/0 :CFI، 91/0 :TLI، 93/0 :IFI، 05/0 :RAMSEA) نیز نشان دهنده برازش مطلوب بودند. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 80/0 محاسبه شد.

ب) مقیاس آمادگی شرم و گناه (کوهن، وولف، پنتر و اینسکو[51]، 2011): این مقیاس شامل 16 گویه است که تفاوت­های افراد را در میزان تجربه شرم و گناه در محدوده تخلف­های شخصی اندازه­گیری می­کند. در این مقیاس در مورد موقعیت­هایی که احتمال دارد افراد در زندگی روزمره با آن­ها رو­به­رو شوند، سناریوهایی مطرح شده و به دنبال آن واکنش­های متداول نسبت به آن موقعیت­ها ارائه شده است و از شرکت­کندگان خواسته می­شود که خودشان را در آن موقعیت تصور کنند و میزان احتمال واکنش خود را بر اساس طیف لیکرت هفت ارزشی نشان دهند (کوهن و همکاران، 2011). در پژوهش خود روایی کل مقیاس را به روش تحلیل عامل تأییدی و پایایی آن را به روش آلفای کرونباخ (60/0) محاسبه کردند و شاخص­های برازش را مطلوب گزارش دادند. نتایج تحلیل عاملی سازندگان مقیاس نشان داد که احساس گناه شامل دو عامل فرعی ارزیابی رفتار منفی و پاسخ­های جبرانی به دنبال تخلف­های خصوصی است و احساس شرم شامل دو عامل فرعی خودارزیابی منفی و پاسخ­های کناره­جویانه به دنبال تخلف­هایی است که در معرض دید عموم قرار دارد. در این مقیاس 8 گویه به شرم و 8 گویه به هیجان گناه تعلق دارد و در سطح دوم، هر عامل فرعی با 4 گویه سنجیده می­شود.

جوکار و کمالی (1394) در پژوهش خود با استفاده از روش تحلیل عاملی دو عامل احساس گناه و احساس شرم را استخراج کردند که به ترتیب 12 گویه و 4 گویه را شامل می­شوند. در پژوهش جوکار و کمالی (1394) مقیاس هفت ارزشی به پنج ارزشی تبدیل شد که بر اساس طیف لیکرت از به ندرت (1) تا خیلی زیاد (5) نمره­گذاری شده است. حداقل نمره 16 و حداکثر آن 80 است. و ضرایب آلفای 83/0 و 51/0 به ترتیب برای احساس گناه و احساس شرم به دست آمد.

در پژوهش حاضر برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که 12 گویه احساس گناه بار عاملی (31/0 تا 65/0) و 3 گویه احساس شرم بار عاملی (31/0 تا 66/0) را به خود اختصاص دادند. همچنین گویه 12 به دلیلی بار عاملی پایین حذف شد. شاخص­های برازش (94/0 :GFI، 92/0 :AGFI، 93/0 :CFI، 91/0 :TLI، 93/0 :IFI، 05/0 :RAMSEA) نیز بیانگر برازش مطلوب بودند. پایایی مقیاس شرم و گناه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد و مقدار ضریب به دست آمده برای احساس گناه و احساس شرم به ترتیب 81/0 و 48/0 بوده است.

ج) مقیاس پرخاشگری: این مقیاس توسط باس و پری (1992) جهت سنجش پرخاشگری تدوین شده است و 29 گویه را شامل می­شود. گویه­ها مطابق با طیف لیکرت پنج ارزشی از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (5) درجه­­بندی می­شوند و چهار مؤلفه پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت توسط این مقیاس اندازه­گیری می­شوند. حداقل نمره 29 و حداکثر نمره 145 است. گویه­های 24 و 29 که به ترتیب به مؤلفه­های پرخاشگری فیزیکی و خشم تعلق دارند به صورت معکوس نمره­گذاری می­شوند. باس و پری (1992) در پژوهش خود نشان دادند که این ابزار از پایایی مطلوبی برخوردار است. همسانی درونی چهار مؤلفه پرخاشگری و نمره کل با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه­های پرخاشگری فیزیکی 85/0، پرخاشگری کلامی 72/0، خشم 83/0 خصومت 77/0 و برای نمره کل پرسشنامه 89/0 بود. همچنین ضریب بازآزمایی برای چهار مؤلفه این ابزار با فاصله 9 هفته ارزیابی شد و ضرایب 72/0 تا 80/0 به آن­ها تعلق گرفت و همبستگی چهار مؤلفه با یکدیگر 25/0 تا 45/0 محاسبه شد که نشان­دهنده روایی مطلوب این ابزار بوده است. محمدی (1385) این ابزار را جهت تعیین ویژگی­های روان­سنجی به فارسی برگرداند. در ادامه با استفاده از روش­های بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس پرخاشگری را محاسبه کرد که به ترتیب ضرایب 78/0، 73/0 و 89/0 را به دست آورد. جهت بررسی روایی نیز از سه روش تحلیل عاملی، روایی همزمان و روایی واگرا استفاده کرد و یافته­ها­ی به دست آمده وجود چهار مؤلفه را تأیید کرد. در پژوهش حاضر برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. با توجه به نتایج تحلیل عامل تأییدی گویه­های 2 و 10 مؤلفه پرخاشگری کلامی به دلیل بار عاملی پایین حذف شدند. در ادامه 9 گویه مؤلفه پرخاشگری فیزیکی با بار عاملی (32/0 تا 66/0)، 3 گویه مؤلفه پرخاشگری کلامی با بار عاملی (34/0 تا 68/0)، 7 گویه مؤلفه خشم با بار عاملی (40/0 تا 66/0) و 8 گویه مؤلفه خصومت با بار عاملی (31/0 تا 75/0) بارگذاری شد. شاخص­های برازش: (90/0 :GFI، 92/0 :CFI، 90/0 :TLI، 92/0 :IFI، 04/0 :RAMSEA) نیز نشان­دهنده برازش مطلوب بودند. پایایی پرسشنامه پرخاشگری با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد و مقدار ضریب به دست آمده برای مؤلفه­های پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت به ترتیب 78/0، 50/0، 73/0 و 72/0 است و ضریب پایایی کل پرسشنامه 88/0 به دست آمد.

 

یافته­ها

اطلاعات توصیفی متغیرها شامل میانگین، انحراف معیار، حداقل نمره و حداکثر نمره در جدول شماره 1 ارائه شده است.

 

جدول 1. میانگین، انجراف استاندارد، حداقل نمره و حداکثر نمره متغیرهای پژوهش

متغیرها

میانگین

انحراف معیار

حداقل نمره

حداکثر نمره

1- منش صدااقت­گرا

19/10

11/2

4

15

2- منش آداب­گرا

62/11

80/1

5

15

3- منش بخشش­گرا

88/13

40/2

7

20

4- منش وظیفه­گرا

59/15

55/2

8

20

5- منش پارسایانه

71/11

68/2

3

15

6- هیجان شرم

42/7

49/2

3

15

7- هیجان گناه

22/49

70/6

26

60

8- فیزیکی

28/20

86/5

9

40

9- کلامی

71/6

08/2

3

14

10- خشم

56/18

75/4

8

30

11- خصومت

41/21

99/4

9

37

12- پرخاشگری کل

95/66

18/14

37

115

 

به منظور ارائه تصویر روشنی از رابطه میان متغیرهای پژوهش همبستگی بین آن­ها محاسبه شد که در جدول 2 آورده شده است. همانطور که ماتریس همبستگی نشان می­دهد اکثر این ضرایب معنادار هستند و به همین دلیل مدل فرضی پژوهش حاضر با استفاده از مدل­یابی معادلات ساختاری بررسی شد.

 

جدول 2. ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش

متغیرها

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

1- منش صداقت­گرا

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2- منش آداب­گرا

**26/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3- منش بخشش­گرا

**26/0

**41/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

4- منش وظیفه­گرا

**31/0

**48/0

**29/0

1

 

 

 

 

 

 

 

5- منش پارسایانه

**22/0

**34/0

**18/0

**40/0

1

 

 

 

 

 

 

6- هیجان شرم

01/0

06/0-

08/0-

01/0

**18/0

1

 

 

 

 

 

7- هیجان گناه

**27/0

**29/0

10/0

**27/0

**23/0

**11/0-

1

 

 

 

 

8- فیزیکی

*11/0-

**16/0-

**34/0-

06/0-

10/0-

**24/0

**36/0-

1

 

 

 

9- کلامی

09/0-

**18/0-

**23/0-

05/0-

**14/0-

10/0

**22/0-

**51/0

1

 

 

10- خشم

*11/0-

**22/0-

**42/0-

04/0-

06/0-

**18/0

05/0-

**55/0

**46/0

1

 

11- خصومت

09/0-

*12/0-

**28/0-

05/0-

*11/0-

**22/0

*12/0-

**44/0

**46/0

**59/0

1

05/0 * P <                    01/0 ** P <

 

در ادامه نتایج حاصل از محاسبات انجام شده برای کلیه مسیرهای مستقیم در جدول شماره 3 ارائه شده است که نشان می­دهد منش بخشش­گرا (001/0>p، 40/0- =β) و منش پارسایانه (006/0>p، 17/0- =β) به طور منفی و معنی­دار پرخاشگری را پیش­بینی
می­کنند. همچنین منش وظیفه­گرا (003/0>p، 17/0=β) به طور مثبت و معنی­داری پرخاشگری را پیش­بینی می­کند. همانطور که در جدول 3 مشاهده می­شود، بر اساس نتایج به دست آمده منش صداقت­گرا (001/0>p، 24/0=β)، منش آداب­گرا (016/0>p، 16/0=β) و منش وظیفه­گرا (048/0>p، 13/0=β) به طور مثبت و معنی­داری احساس گناه را پیش­بینی می­کنند. علاوه بر این منش آداب­گرا به صورت منفی (016/0>p، 19/0- =β) و منش پارسایانه به صورت مثبت و معنی­داری (001/0>p، 32/0=β) احساس شرم را
پیش­بینی می­کنند. در ادامه مطابق با تحلیل­های صورت گرفته احساس شرم به نحو مثبت و معنی­داری (001/>p، 35/0=β) و احساس گناه  به نحو منفی و معنی­داری پرخاشگری را پیش­بینی می­کنند (001/0>p، 24/0- =β).

در کنار گزارش ضرایب اثرات مستقیم، اثرات غیرمستقیم و کل متغیر­های پژوهش نیز نشان داده شده است. با نگاهی به جدول 3 مشاهده می­شود که اثر غیرمستقیم متغیر منش صداقت­گرا (001/0>p، 06/0- =β) و منش وظیفه­گرا (02/0>p، 03/0- =β) به واسطه احساس گناه بر پرخاشگری منفی و معنی­دار است. همچنین منش آداب­گرا (003/0>p، 10/0- =β) به واسطه احساس شرم و احساس گناه بر پرخاشگری اثرغیرمستقیم منفی و معنی­داری دارد. اثرغیرمستقیم منش پارسایانه نیز (001/0>p، 11/0 =β) به واسطه احساس شرم بر پرخاشگری مثبت و معنی­دار به دست آمد.

 

جدول 3. اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیرهای مدل پژوهش

مسیرها

برآوردها

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

اثر کل

به پرخاشگری از:

منش صداقت­گرا

.....

**06/0-

.**06/0-

منش آداب­گرا

.....

**10/0-

.**10/0

منش بخشش­گرا

**40/0-

.....

**40/0-

منش وظیفه­گرا

*17/0

*03/0-

*14/0

منش پارسایانه

**17/0-

**11/0

.06/0-

احساس شرم

**35/0

.....

**35/0

احساس گناه

**24/0

.....

**24/0-

به احساس شرم از:

منش آداب­گرا

**19/0-

.....

*19/0-

منش پارسایانه

**32/0

.....

**32/0

به احساس گناه از:

منش صداقت­گرا

**24/0

.....

**24/0

منش آداب­گرا

**16/0

.....

*16/0

منش وظیفه­گرا

*13/0

.....

*13/0

05/0 * P <                    01/0 ** P <

 

در ادامه شاخص­های برازش مدل در جدول 4 آورده شده است. ارزیابی شاخص­ها نشان می­دهد که مقادیر به دست آمده در سطح قابل قبولی قرار دارند و مدل دارای برازش مطلوب است.

 

جدول 4. شاخص­های برازش مدل

شاخص

X2/DF

GFI

AGFI

GFI

TLI

IFI

RMSEA

PCLOSE

مقدار

56/1

93/0

90/0

94/0

92/0

94/0

04/0

97/0

مقادیر قابل قبول

3 <

90/0 >

90/0 >

90/0 >

90/0 >

90/0 >

08/0 <

05/0 >

 

و مدل نهایی به دست آمده در شکل 2 ترسیم شده است. بر اساس این مدل ابعاد منش­ اخلاقی و هیجانات شرم و گناه با یکدیگر توانستند 36 درصد از واریانس پرخاشگری را تبیین کنند.

 

 

شکل 2. مدل نهایی پژوهش

 

بحث و نتیجه­گیری

 هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه­ای هیجانات شرم و گناه در رابطه­ی بین منش­های اخلاقی و پرخاشگری بود. در ادامه فرضیه­های مطرح شده به تفکیک مورد بحث قرار گرفته­اند.

در مورد اولین فرضیه پژوهش مبنی بر پیش­بینی مستقیم پرخاشگری توسط منش­های اخلاقی (صداقت­گرا، آداب­گرا، وظیفه­گرا، بخشش­گرا و پارسایانه) یافته­ها حاکی از آن بود که بین منش وظیفه­گرا و پرخاشگری رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد. این یافته با نتایج مطالعات پیشین که نشان دادند بین وظیفه­گرایی و پرخاشگری رابطه منفی وجود دارد و در پژوهش­هایی هم رابطه­ای دیده نشده است، ناهمسو است (سوکولوفسکا و همکاران، 2018؛ نایت و همکاران، 2018؛ بارلت و اندرسون، 2012؛ جونز و همکاران، 2011؛ گرام و کولانی، 2009؛ بتن­کورت و همکاران، 2006). در تبیین این یافته می­توان گفت افراد وظیفه­­گرا از سطح آرزوی بالایی برخوردار هستند، آن­ها در هر کاری که انجام می­دهند تلاش می­کنند که به برتری برسند و عملکرد عالی داشته باشند و این نشانگر ویژگی کمال­گرایی است که خود یکی از رویه­های وظیفه­گرایی است و می­توان گفت برخورداری از ویژگی کمال­گرایی سبب پرخاشگری چنین افرادی می­شود (کاستا و مک­کری[52]، 2008). همانطور که پژوهش­هایی در این زمینه صورت گرفته و یافته­ها حاکی از آن بود که کمال­گرایی ناسازگار (یعنی ناهمخوانی که به صورت تفاوت بین استانداردهایی که فرد برای خودش درنظر می­گیرد و عملکرد واقعی او تعریف شده است)  خشم، خصومت و رفتارهای پرخاشگرانه را در پی دارد (چستر، مروین و دی­وال[53]، 2014؛ اونگن[54]، 2009). علاوه بر این می­توان گفت که افراد وظیفه­گرا به جهت دقت در کار رک بوده و صحبت­ها را بی­پرده بیان می­کنند و این جدیت در مقیاس پرخاشگری به صورت رک­گویی کلامی و خصومت دیده می­شود.

در ادامه فرضیه اول، نتایج نشان داد که بین منش بخشش­گرا و پرخاشگری رابطه منفی و معنی­داری وجود دارد. این یافته با نتایج مطالعات پیشین (کوینتانا و همکاران، 2019؛ واتسون و همکاران، 2015؛ وب و همکاران، 2012) همسو است. در تبیین این یافته می­توان اینگونه استدلال کرد که بخشش در دو سطح درون­فردی و بین­فردی برای افراد سودمند است (ریک و مانیا[55]، 2012). از این جهت که بخشش در سطح درون­فردی سبب افزایش سلامت جسمی و روانی می­شود. افراد افسردگی، اضطراب، فشارخون و هیجانات منفی کمتری مانند خشم و خصومت را تجربه می­کنند و از کیفیت خواب بهتری برخوردار هستند (توساینت، ورتینگتون و ویلیامز[56]، 2015؛ ریک و مانیا، 2012). همچنین بخشش با بهزیستی روان­شناختی، احساسات مثبت، خوشبینی و رضایت از زندگی رابطه مثبت دارد (توساینت و همکازان، 2015). در سطح بین­فردی، بخشش با مهار پرخاشگری همراه است (کوینتانا و همکاران، 2019) و منجر به مصالحه، حمایت اجتماعی بالاتر، مهارت­های اجتماعی و انگیزه انتقام کمتر می­شود (توساینت و همکاران، 2015) و افراد با ویژگی بخشش در طولانی­مدت رابطه رضایت­بخش و ثبات در دوستی را ارتقا می­بخشند (وان در وال، کارمان و سیلسن[57]، 2017). درواقع پژوهشگران معتقدند که برای مقابله با قلدری و زورگویی و زمانی که افراد مورد آزار و اذیت قرار می­گیرند، برای مدیریت احساسات منفی و واکنش استرس، بخشش بسیار مهم است و می­تواند منجر به رشد منش شود به این دلیل که افراد احساسات خود را بهتر تنظیم می­کنند (ایگان و تودورف[58]، 2009؛ ویتولیت، لودویگ و لان[59]، 2001)

یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که منش پارسایانه به عنوان یکی دیگر از مؤلفه­های منش­های اخلاقی به گونه منفی و معنی­داری پرخاشگری را پیش­بینی می­کند که این یافته در راستای نتایجی است که در مطالعات متعددی (سیدنی­آگور، 2016؛ شپرد و همکاران، 2015؛ سالاس-رایت و همکاران، 2013؛ لیچ و همکاران، 2008؛ ربانی و همکاران، 1394) به دست آمده است. در تبیین این یافته می­توان گفت که عوامل مذهبی در تصمیم­گیری برای کنار آمدن، رفتارهای سلامت، نگرش­های اجتماعی و حالت­های هیجانی فرد بسیار تأثیرگذار هستند (اکسلاین، 2002). همچنین مذهب مهربانی، شفقت، مراقبت و بخشش را تشویق می­کند و نقش مهمی در مهار پرخاشگری و خشونت دارد، افراد دین­دار پرخاشگری کمتری را از خود نشان می­دهند (شپرد و همکاران، 2015). در واقع، دین­داری به عنوان محافظی در برابر خشونت عمل می­کند و حضور در مراسم مذهبی، باورهای مذهبی و مشارکت در گروه­های مذهبی به کاهش خشونت کمک می­کند (سالاس- رایت و همکاران، 2013).

در مورد دومین فرضیه پژوهش مبنی بر پیش­بینی مستقیم هیجانات شرم و گناه بر اساس منش­های اخلاقی (صداقت­گرا، آداب­گرا، بخشش­گرا، وظیفه­گرا و پارسایانه) نتایج نشان داد که منش­های اخلاقی صداقت­گرا و آداب­گرا به طور مثبت و معنی­داری احساس گناه را پیش­بینی می­کنند. این یافته در راستای نتایج مطالعات پیشین بود که نشان دادند بین صفات توافق­پذیری و صداقت-فروتنی و احساس گناه رابطه مثبتی وجود دارد (فانگ و همکاران، 2019؛ دالوپ و همکاران، 2015؛ اردن و آکبگ، 2015). درواقع منش صداقت­گرا ویژگی­ صادق­بودن و منش آداب­گرا ارزش­هایی مبتنی بر مراقبت و احترام به دیگران، خوش­روئی، مهربانی، همدلی، تواضع و قدردانی را دارا هستند و صفات توافق­پذیری مدل پنج عاملی شخصیت و صداقت­-فروتنی مدل هگزاکو ویژگی­های ذکرشده را نیز دربرمی­گیرند. همانطور که قبلاٌ ذکر شد این صفات، اخلاقی هستند و به منش­های صداقت­گرا و آداب­گرا مرتبط هستند. در تبیین این یافته می­توان گفت افرادی که صداقت و فروتنی بالایی دارند زمانی که هنجارهای شخصی و اجتماعی را نقض می­کنند بیشتر احساس گناه را تجربه می­کنند و این نشان می­دهد که افراد با صداقت-فروتنی بالا، هنجارهای اخلاقی و مسئولیت­پذیری اجتماعی را درونی می­کنند که رفتارهای آن­ها را هدایت می­کنند (فانگ و همکاران، 2019). از طرفی افراد توافق­پذیر به دلیل درک کردن دیگران، ارزیابی وقایع از دیدگاه آن­ها و همدلی داشتن، احساس گناه را تجربه می­کنند (اردن و آکبگ، 2015). در حقیقت افرادی که شخصیت سازگاری دارند تمایل دارند که هیجاناتی مانند احساس گناه و همدلی را تجربه کنند که باعث می­شود به دیگران و کارهایی که انجام می­دهند و اینکه به آن­ها کمک می­کنند یا صدمه می­زنند، توجه کنند (کوهن و همکاران، 2011). بر این اساس می­توان گفت که برخورداری از منش صداقت­گرا و آداب­گرا سبب تمایل فرد به تجربه احساس گناه می­شود.

طبق یافته­های پژوهش حاضر منش آداب­گرا به گونه منفی و معنی­داری احساس شرم را پیش­بینی می­کند. این یافته با پژوهش اردن و آکبگ (2015) که نشان دادند توافق­پذیری با شرم رابطه مثبتی دارد، ناهمسو است اما با نتایج پژوهش آبه (2004) که رابطه منفی را بین توافق­پذیری و احساس شرم به دست آوردند، همسویی دارد. این یافته را می­توان اینگونه تبیین کرد که منش آداب­­گرا ارزش­های دگرخواهانه را دربرمی­گیرد که مبتنی بر مراقبت و احترام به دیگران است و از صفاتی مانند خوش­روئی، مهربانی، همدلی، تواضع و قدردانی برخوردار است. افرادی که از صفت فروتنی برخوردار هستند هنگامی که مرتکب خطای بین­فردی می­شوند تمایل دارند که معذرت­خواهی کنند و از آن­جا که تمایل به عذرخواهی کردن با هیجان شرم رابطه منفی دارد (دالوپ و همکاران، 2015) می­توان گفت افرادی که از منش آداب­گرا برخوردار هستند احساس شرم کمتری را تجربه می­کنند.

در ادامه فرضیه دوم، یافته­ها نشان داد که منش وظیفه­گرا به شکل مثبت و معنی­داری با هیجان گناه رابطه دارد. این یافته با نتایج مطالعات (آبراهم و پن، 2016؛ دالوپ و همکاران، 2015؛ اردن و آکبگ، 2015) همسو است. در تبیین این یافته می­توان اینگونه استدلال کرد که مسئولیت­پذیری یکی از ویژگی­های وظیفه­گرایی است که نشان­دهنده تمایل فرد به دنبال کردن قوانینی است که باعث می­شود گروه­های اجتماعی به صورت یکنواخت عمل کنند و علاوه بر این مسئولیت­پذیری یکی از ویژگی­های احساس گناه نیز است. بنابراین فرد وظیفه­شناس چون مسئولیت­پذیر است، احساس گناه می­کند (آبراهم و پن، 2016).

همچنین منش پارسایانه به عنوان یکی دیگر از مؤلفه­های منش­های اخلاقی به شکل مثبت و معنی­داری با هیجان شرم رابطه دارد. این نتیجه با بعضی از پژوهش­های پیشین همسو (خرم­روز و همکاران، 1397) و با بعضی از پژوهش­ها ناهمسو است (ربانی و همکاران، 1394؛ جوکار و کمالی، 1394). یافته­های مطالعات پیشین در مورد رابطه مذهب و احساس شرم متناقض بوده است. رابطه مثبت، منفی و عدم رابطه بین این دو متغیر از نتایجی است که در پژوهش­ها به دست آمده است. در تبیین این یافته می­توان گفت افرادی که مؤمن، متوکل، شاکر، مخلص و اهل عبادت هستند زمانی که کار اشتباهی انجام می­دهند احساس شرم می­کنند. هیجان شرم یک تجربه بسیار دردناک است که شامل ارزیابی منفی از "کل خود" است که عزت­نفس پایین را به همراه دارد و تهدیدی برای احساس خودارزشی و خودکارآمدی فرد است (تانگنی و همکاران، 1992). به طور کلی پژوهش­ها نشان دادند که پیروان مذهب­های مختلف، هیجانات متفاوتی را تجربه می­کنند و مذهب بر تجربه نوع هیجانات تأثیرگذار است (کیم پریتو و داینر[60]، 2009).

در مورد سومین فرضیه پژوهش مبنی بر پیش­بینی مستقیم پرخاشگری توسط هیجانات شرم و گناه نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که احساس شرم به طور مثبت و معنی­داری پرخاشگری را پیش­بینی می­کند و احساس گناه با پرخاشگری رابطه منفی و معنی­داری دارد. این یافته با نتایج مطالعات (روس و همکاران، 2014؛ استویگ و همکاران، 2010؛ آسلاند و همکاران، 2009؛ هون و همکاران، 2009؛ تانگنی و همکاران، 1996؛ تانگنی و همکاران، 1992؛ پورشهریاری، 1388) همسو است. در تبیین این یافته می­توان گفت زمانی که فرد به گونه­ای رفتار می­کند که از نظر اخلاقی یا اجتماعی قابل قبول نیست، هیجان خودآگاه شرم یا گناه را تجربه می­کند. فردی که در نتیجه رفتار منفی خود احساس شرم می­کند "تمام خود" را به صورت منفی ارزیابی می­کند. در واقع فرد رفتار منفی و عدم موفقیت خود را به صورت یک نقص کلی و پایدار از خود درنظر می­گیرد و در ادامه احساس کوچک­شدن و کوچک بودن را برای شخص به همراه دارد (تانگنی و همکاران، 1996). افراد به هنگام تجربه شرم به شدت احساس تحقیر­شدن می­کنند که باعث دفاع از خود جریحه­دار شده، خشم و پرخاشگری می­شود (لوئیس[61]، 1971). همچنین، فرد احساس بی­ارزشی، پست­بودن، ضعیف بودن و نقص می­کند و همین موجب می­شود که فرد خشمگین شود، دیگران را سرزنش کند و برای رسیدن به حس عاملیت و کنترل، پرخاشگری ­کند (استوویگ و همکاران، 2010). اما فردی که در نتیجه انجام رفتار منفی و یا شکست­خوردن احساس گناه را تجربه می­کند به جای اینکه "تمام خود" را به صورت منفی ارزیابی کند و احساس بدی نسبت به "خود" پیدا کند، "رفتار یا شکست خود" را به گونه منفی ارزیابی می­کند. فرد به دنبال عملکرد بدی که داشته است احساس تنش، پشیمانی و تأسف می­کند و همین باعث می­شود که فرد درصدد اقدامات جایگزین مانند اعتراف، معذرت­خواهی یا انجام اصلاحات و جبران آسیب­هایی برآید که انجام داده است (تانگنی و همکاران، 1992). همچنین می­توان گفت افرادی که احساس گناه می­کنند اسنادهای درونی، ناپایدار و خاص درباره کارهای خود دارند که به احساسات منفی درمورد رفتارهای خاصی که شخص مرتکب شده است، منجر می­شود. اما افردی که احساس شرم می­کنند اسنادهای درونی، پایدار و کلی در مورد "خود" دارند که به احساسات منفی درمورد "خود کلی" منجر می­شود (تریسی و روبینز، 2004). علاوه بر این احساس گناه به تسهیل همدلی دیگرمدار کمک می­کند که نقش مهمی در پاسخ دادن فرد به خشم دارد. همدلی نسبت به دیگران به افرادی که احساس گناه می­کنند، کمک می­کند که مجدد موقعیت ایجادکننده خشم را ارزیابی کنند و باعث می­شود که فرد واکنش­های خشم و پرخاشگری کمتری از خود نشان دهد (تانگنی و دیرینگ، 2002؛ تانگنی و همکاران، 1996). برعکس، احساس شرم، توانایی افراد را در برقراری ارتباط همدلانه با دیگران مختل می­کند (تانگنی، استوویگ و ماسک[62]، 2007). در مجموع می­توان گفت که احساس گناه درخدمت بسیاری از کارکردهای سازگار، مفید و جامعه­پسند است و به نظر می­رسد که گناه به تقویت و حفظ روابط نزدیک کمک می­کند (لیت و بامیستر[63]، 1998). همچنین، احساس گناه در انگیزه دادن به مردم برای انتخاب مسیرهای اخلاقی در زندگی مؤثر است. ظرفیت گناه برای تقویت الگوی مادام العمر رفتار اخلاقی، انگیزه بیشتر افراد برای مسئولیت­پذیری و انجام اقدامات جبرانی در اثر شکست یا تخلف، مناسب است. در مقابل، طبق تحقیقات، شرم منجر به انواع رفتار پرخطر یا مشکل­آفرین می­شود (تانگنی و همکاران، 2007).

فرضیه چهارم پژوهش حاضر اینگونه مطرح شد که هیجانات شرم و گناه در رابطه بین  منش­های اخلاقی و پرخاشگری نقش
واسطه­ای را ایفا می­کنند. این فرضیه تأیید شد و یافته­های پژوهش حاضر نشان دادند که منش­های اخلاقی می­توانند از طریق احساس شرم و گناه پرخاشگری را پیش­بینی کنند. به این صورت که دو بعد منش اخلاقی یعنی منش­های صداقت­گرا و آداب­گرا به صورت غیرمستقیم پرخاشگری را پیش­بینی کردند. در واقع منش صداقت­گرا با افزایش احساس گناه و منش آداب­گرا با افزایش احساس گناه و کاهش احساس شرم موجب کاهش پرخاشگری می­شوند. در تبیین این یافته می­توان گفت افرادی که صداقت-فروتنی بالایی دارند هنجارهای مسئولیت­پذیری اخلاقی و اجتماعی را درونی می­کنند و هنگامی که یک هنجار اجتماعی را نقض کنند احساس گناه
می­کنند (فانگ و همکاران، 2019). در ادامه احساس گناه موجب پذیرش مسئولیت می­شود و فرد تمایلی به سرزنش دیگران برای رویداد بین­فردی منفی ندارد. از آنجا که گناه شامل ارزیابی منفی رفتارهایی است که تاحدودی جدا از "کل خود" است، تجربه گناه کمتر تهدیدآمیز است و بنابراین احتمال کمتری دارد که فرد از سرزنش کردن دیگران و خشم نسبت به آن­ها استفاده کند (تانگنی و همکاران، 1992). علاوه بر این مطالعات قبلی نشان داده است که رابطه مثبتی بین گناه و همدلی وجود دارد. بنابراین در آسیب­های بین­فردی، پاسخ فردی که احساس گناه می­کند با همدلی و نگرانی بین­فردی که در او وجود دارد تعدیل می­شود و از پرخاشگری پیشگیری می­کند (تانگنی، 1991). به طور خلاصه، افرادی که از منش صداقت­گرا و آداب­گرا برخوردار هستند تمایل دارند احساس گناه کنند و احساس شرم کمتری را تجربه کنند و برای رهایی از احساسات منفی از راهبردهای سازنده­ای مانند عذرخواهی و جبران استفاده می­کنند. در نتیجه پرخاشگری کمتری از خود نشان می­دهند.

در ادامه، یافته­ها حاکی از آن بود که  منش وظیفه­گرا با افزایش احساس گناه موجب کاهش پرخاشگری می­شود. نتیجه به دست آمده را می­توان اینگونه تبیین کرد که یکی از رویه­های وظیفه­گرایی مسئولیت­پذیری است و نمایانگر تمایل افراد به دنبال کردن قوانینی است که باعث می­شود گروه­های اجتماعی به صورت یکنواخت عمل کنند. همچنین مسئولیت­پذیری یکی از ویژگی­های احساس گناه است (آبراهام و پن، 2016). یکی دیگر از ویژگی­های افراد وظیفه­گرا این است اگر خطایی انجام دهند به عذرخواهی کردن تمایل دارند که یکی از اقدامات سازنده و مرتبط با احساس گناه است (دالوپ و همکاران، 2015). از طرفی، به نظر می­رسد احساس گناه هیجان سازگارانه­تری است که به شیوه­های مختلف برای افراد و روابط آن­ها سودمند است (تانگنی و همکاران، 2007).  به طور کلی، افرادی که  از منش وظیفه­گرا و به ویژه از مسئولیت­پذیری برخوردار هستند از طریق احساس گناه و در نظرگرفتن "رفتار خود" و تأثیری که بر دیگران می­گذارند، پرخاشگری کمتری از خود نشان می­دهند.

بر اساس نتایج، منش پارسایانه به عنوان یکی دیگر از منش­های اخلاقی به واسطه هیجان شرم با پرخاشگری رابطه دارد. اگرچه منش پارسایانه به صورت مستقیم پرخاشگری را کاهش می­دهد اما بر اساس یافته­ها افرادی که از منش پارسایانه برخوردار هستند زمانی که احساس شرم می­کنند از خود پرخاشگری نشان می­دهند. همانطور که قبلا مطرح شد رابطه بین مذهب و احساس شرم متناقض بوده است (خرم­روز و همکاران، 1397؛ ربانی و همکاران، 1394؛ جوکار و کمالی، 1394) و به نظر می­رسد که همچنان این رابطه نیازمند انجام پژوهش­های بیشتری است. نتایج مطالعه­ای از نقش مذهب به عنوان منبع تغییر در تجربه هیجانات حمایت می­کند و اینکه مذهب، به خودی خود، خواه مسیحیت، بودائیسم یا مذهب دیگری، در تجربه هیجانات خوشایند و ناخوشایند توسط پیروان آن مذاهب نقش دارد (کیم پریتو و داینر، 2009). درنتیجه با توجه به یافته­های پژوهش حاضر افراد با برخورداری از منش پارسایانه زمانی که کار اشتباهی انجام می­دهند احساس شرم می­کنند. افرادی که آمادگی شرم دارند، از خود همدلی نشان نمی­دهند به این معنا که احساس شرم به طور منفی با توانایی همدلی کردن همراه بوده است و شواهد نظری، بالینی و تجربی نشان می­دهد که شرم ممکن است نه تنها منجر به رفتار اجتنابی شود بلکه باعث دفاع، خشم انتقام­جویانه و سرزنش­کردن دیگران می­شود (تانگنی و همکاران، 1996).

در نهایت، یافته­های این پژوهش به لحاظ نظری دانش و اطلاعات را در زمینه شناسایی پیشایندهای پرخاشگری گسترش می­دهند که می­توانند مورد توجه واقع شوند. در مورد کاربرد عملی، با توجه به اینکه منش­ها قابل آموزش هستند پیشنهاد می­شود که دست­اندرکاران تعلیم و تربیت آموزش صفات منشی به ویژه منش بخشش­گرا را در برنامه­های خود مورد توجه قرار دهند و به آموزش هیجان سازگارانه گناه در دانشجویان بپردازند به این دلیل که احساس گناه می­تواند آثار سازنده اخلاقی و رفتاری برای آن­ها داشته باشد. با توجه به یافته­های پژوهش حاضر پیشنهاد می­شود در پژوهش­های آتی نقش منش­ها و هیجانات شرم و گناه بر رفتارهای جامعه پسند بررسی شود. همچنین می­توان به آموزش منش­ها و تأثیر آن­ها بر کاهش پرخاشگری پرداخت. پژوهش حاضر با محدودیت­هایی همراه بوده است. اول اینکه این پژوهش از نوع همبستگی است، بنابراین باید در استنباط علّی از نتایج پژوهش احتیاط کرد. دوم اینکه این پژوهش فقط دانشجویان دوره کارشناسی را دربرمی­گیرد در نتیجه باید در تعمیم­دادن یافته­های پژوهش به گروه­های سنی و دوره­های تحصیلی دیگر احتیاط کرد.

 

[1]. aggression

[2]. Bushman

[3]. Miles, Tharp, Stanford, Sharp, Menefee, & Kent

[4]. Ramirez & Andreu

[5]. Anderson & Bushman

[6]. Buss & Pery

[7]. Huang

[8]. Megias, Gomez-Leal, Gutierrez-Cobo, Cabello, & Fernández-Berrocal

[9]. Arsenio & Lemerise 

[10]. Cohen & Morse

[11]. Kim & Cohen 

[12]. moral characters

[13]. Cloninger, Svrakic, & Przybeck

[14]. Sokolovska, Dinic, & Tomasevic 

[15]. Knight, Dahlen, Bullock-Yowell, & Madson 

[16]. Barlett & Anderson

[17]. Jones, Miller, & Lynam

[18]. Grumm & von Collani 

[19]. Bettencourt, Talley, & Benjamin

[20]. Tremblay & Ewart

[21]. Gleason, Campbell, & South Richardson

[22]. Quintana-Orts, Rey, & Worthington

[23]. Webb, Dula & Brewer

[24]. Watson, Rapee, & Todorov

[25]. Exline

[26]. Sydney-Agbor

[27]. Shepperd, Miller, & Smith

[28]. Salas-Wright, Vaughn, & Maynard

[29]. Leach, Berman, & Eubanks

[30]. shame

[31]. guilt

[32]. Tangney, Wagner, Barlow, Marschall, & Gramzow  

[33]. Tangney & Dearing

[34]. entire self

[35]. Tangney, Wagner, & Gramzow 

[36]. Specific behavior

[37]. Tangney

[38]. Watson, Gomes, & Gullone

[39]. Tracy & Robins

[40]. Roos, Hodges, & Salmivalli

[41]. Stuewig, Tangney, Heigel, Harty, & McCloskey

[42]. Aslund, Starrin, Leppert, & Nilsson

[43]. Heaven, Ciarrochi, & Leeson

[44]. Tangney, Wagner, Fletcher, & Gramzow

[45]. Fang, Dong, & Fang

[46]. Dunlop, Lee, Ashton, Butcher, & Dykstra

[47]. Abraham & Pan

[48]. Abraham & Pan

[49]. Abe

[50]. Kline

[51]. Cohen, Wolf, Panter, & Insko

[52]. Costa & McCrae

[53]. Chester, Merwin, & DeWall

[54]. Ongen

[55]. Riek & Mania

[56]. Toussaint, Worthington, & Williams

[57]. van der Wal, Karremans, & Cillessen

[58]. Egan & Todorov

[59]. Witvliet, Ludwig, & Laan

[60]. Kim-Prieto, & Diener

[61].  Lewis

[62]. Tangney, Stuewig, & Mashek

[63]. Leith & Baumeister

  • پورشهریاری، مه­سیما. (1388). بررسی رابطه شرم با ابعاد خشم و مقایسه آن در دانشجویان دانشگاه تهران. مطالعات روان­شناختی، 5(3)، 46-28.
  • جوکار، بهرام و کمالی، فاطمه. (1394). بررسی رابطه معنویت و احساس شرم و گناه. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 5(1)، 21-4.
  • حسین خانزاده، عباسعلی، رشیدی، نورالدین، یگانه، طیبه، زارعی­منش، قاسم و قنبری، نیکزاد. (1392). تأثیر آموزش مهارت­های زندگی بر میزان اضطراب و پرخاشگری دانشجویان. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، 12(7)، 558-546.
  • خرمائی، فرهاد و قائمی، مریم. (1397). بررسی ویژگی­های روان­سنجی پرسشنامه منش­های اخلاقی. بخش روان­شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
  • خرمائی، فرهاد و محمودنژاد، خاتون. (زیر چاپ). رابطه منش­های اخلاقی و بی­صداقتی تحصیلی دانشجویان: نقش واسطه­گری عدم درگیری اخلاقی. مجله اخلاق و تاریخ پزشکی.
  • خرم­روز، سید جواد، ملتفت، قوام و فیروزی، محمدرضا. (1397). رابطه بین دلبستگی به خدا با بهزیستی روان شناختی و نقش واسطه­ای احساس شرم و گناه. مجله ارمغان دانش، 23(1)، 123-112.
  • ربانی، زینب، بیگدلی، ایمان­اله و نجفی، محمود. (1394). رابطه مذهب با سلامت­روان: نقش میانجی احساس شرم و گناه.
    پژوهش­های روان­شناسی بالینی و مشاوره، 5(1)، 153-134.
  • سعیدی، الهام، صبوری­ مقدم، حسن و هاشمی، تورج. (1399). پیش­بینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری در دانشجویان دانشگاه تبریز. پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی، 10(38)، 82-65.
  • شکوفه فرد، شایسته و خرمائی، فرهاد. (1391). صبر و بررسی نقش پیش­بین مؤلفه­های آن در پرخاشگری دانشجویان. روان­شناسی و دین، 5(2)، 112-99.
  • صیدی، ستار، صفاری­نیا، مجید و احمدیان، حمزه. (1398). مدل ارتباط پرخاشگری و دیدگاه­گیری اجتماعی با رفتار جامعه­پسند با نقش واسطه­ای اعتماد اجتماعی. پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی، 9(36)، 20-1.
  • کراهه، باربارا. (2006/1390). پرخاشگری از دیدگاه روان­شناسی اجتماعی (ترجمه محمدحسین نظری­نژاد). تهران: انتشارات رشد.
  • محمدی، نوراله. (1385). بررسی مقدماتی شاخص­های روان­سنجی پرسشنامه پرخاشگری باس- پری. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 25(4)، 135-151.

 

  • Abe, J. A. (2004). Shame, guilt, and personality judgment. Journal of Research in Personality, 38(2), 85–104.
  • Abraham, J., & Pane, M.M. (2016). Conscientiousness and collectivism as the predictors of shame and guilt proneness. Asian Journal of Quality of Life, 1(3), 1-9.
  • Anderson, C., & Bushman, B. J. (2002). Human aggression. Annual Review of Psychology, 53(1), 27-51.
  • Arsenio, W. F., & Lemerise, E. A. (2004). Aggression and moral development: Integrating social information processing and moral domain models, Child Development, 75 (4), 987-1002.
  • Aslund, C., Starrin, B., Leppert, J., & Nilsson, K. W. (2009). Social status and shaming experiences related to adolescent overt aggression at school. Aggressive Behavior, 35, 1–13.
  • Barlett, C. P., & Anderson, C. A. (2012). Direct and indirect relations between the big five personality traits and aggressive and violent behavior. Personality and Individual Differences, 52, 870–875.
  • Bettencourt, B. A., Talley, A., Benjamin, A. J., & Valentine, J. (2006). Personality and aggressive behavior under provoking and neutral conditions: A meta-analytic review. Psychological Bulletin, 132(5), 751–777.
  • Bushman, B. J. (2018). Editorial overview: Aggression and violence. Current Opinion Psychology, 19, 4-6.
  • A. H., & Perry, M. (1992). The aggression questionnaire. Journal of Personality and Social Psychology, 63 (3), 452-459.
  • Chester, D. S., Merwin, L. M., & DeWall, C. N. (2014). Maladaptive perfectionism’s link to aggression and self-harm: Emotion regulation as a mechanism. Aggressive Behavior, 41(5), 443–454.
  • Cloninger, C. R., Svrakic, D. M., & Przybeck, T. R. (1993). A psychobiological model of temperament and character. Archives of General Psychiatry, 50, 975–990.
  • Cohen, T. R., & Morse, L. (2014). Moral character: What it is and what it does. Research in Organizational Behavior, 34, 43-61.
  • Cohen, T. R., Wolf, S. T., Panter, A. T., & Insko, CH. A. (2011). Introducing the GASP Scale: A new measure of guilt and shame proneness. Journal of Personality and Social Psychology, 100(5), 947–966.
  • Costa, P. T., & McCrea, R. R. (2008). The revised NEO personality inventory (NEO-PI-R) and the NEO inventories. Odessa, FL: Psychological Assessment Resources. 223-253.
  • Dunlop, P. D., Lee, K., Ashton, M. C., Butcher, S. B., & Dykstra, A. (2015). Please accept my sincere and humble apologies: The HEXACO model of personality and the proclivity to apologize. Personality and Individual Differences, 79, 140 145.
  • Egan, L. A., & Todorov, N. (2009). Forgiveness as a coping strategy to allow school students to deal with the effects of being bullied: Theoretical and empirical discussion. Journal of Social and Clinical Psychology, 28, 198–222.
  • Erden, S., & Akbag, M. (2015). How do personality traits effect shame and guilt? An evaluation of the Turkish culture. Eurasian Journal of Educational Research, 58, 113-132.
  • Exline, J. J. (2002). The picture is getting clearer, but is the scope too limited? Three overlooked questions in the psychology of religion. Psychological Inquiry, 13(3), 245–247.
  • Fang, Y., Dong, Y., & Fang, L. (2019). Honesty‐humility and prosocial behavior: The mediating roles of perspective taking and guilt‐proneness. Scandinavian Journal of Psychology, 60, 386-393.
  • Gleason, K. A., Jensen-Campbell, L. A., & South Richardson, D. (2004). Agreeableness as a predictor of aggression in adolescence. Aggressive Behavior, 30, 43–61.
  • Grumm, M., & von Collani, G. (2009). Personality types and self-reported aggressiveness. Personality and Individual Differences, 47, 845-850.
  • Heaven, C. L. P., Ciarrochi, J., & Leeson, P. (2009). The longitudinal links between shame and increasing hostility during adolescence. Personality and Individual Differences, 47, 841-844.
  • Huang, J., Tang, J., Tang, L., Chang, H. J., Ma, Y., Yan, Q., & Yu, Y. (2017). Aggression and related stressful life events among Chinese adolescents living in rural areas: A cross-sectional study. Journal of Affective Disorders, 211, 20-26.
  • Jones, S. E., Miller, J. D., & Lynam, D. R. (2011). Personality, antisocial behavior, and aggression: A meta-analytic review. Journal of Criminal Justice, 39, 329–337.
  • Kim, Y., & Cohen, T. R. (2015). Moral character and workplace deviance: Recent research and current trends. Current Opinian in Psychology, 6, 134-138.
  • Kim-Prieto, C., & Diener, E. (2009). Religion as a source of variation in the experience of positive and negative emotions. The Journal of Positive Psychology, 4(6), 447–460.
  • Kline, R. B. (2016). Methodology in the social sciences. Principles and practice of structural equation modeling (4th ed.). New York, NY, US: Guilford Press.
  • Knight, N., M., Dahlen, E. R., Bullock-Yowell, E., & Madson, M. B. (2018). The HEXACO model of personality and dark triad in relational aggression. Personality and Individual Differences, 122, 109-114.
  • Leach, M. M., Berman, M. E., & Eubanks, L. (2008). Religious activities, religious orientation, and aggressive behavior. Journal for the Scientific Study of Religion, 47(2), 311–319.
  • Leith, K., & Baumeister, R. (1998). Empathy, shame, guilt, and narratives of interpersonal conflicts: Guilt-prone people are better at perspective taking. Journal of Personality, 66(1), 1–37.
  • Lewis, H. B. (1971). Shame and guilt in neurosis. New York.: International Universities Press.
  • Megias, A., Gomez-Leal, R., Gutierrez-Cobo, M. J., Cabello, R., & Fernández-Berrocal, P. (2018). The relationship between aggression and ability emotional intelligence: The role of negative affect. Psychiatry Research, 270, 1074–1081.
  • Miles, S. R., Tharp, A. T., Stanford, M., Sharp, C., Menefee, D., & Kent, T. A. (2015). Emotion dysregulation mediates the relationship between traumatic exposure and aggression in healthy young women. Personality and Individual Differences, 76, 222–227.
  • Ongen, D. E. (2009). The relationships between perfectionism and aggression among adolescents. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 1(1), 1073–1077.
  • Quintana-Orts, C., Rey, L., & Worthington, E. L. (2019). The Relationship between forgiveness, bullying, and cyberbullying in adolescence: A systematic Trauma, Violence, & Abuse, 22(486), 1-17.
  • Ramírez, J. M., & Andreu, J. M. (2006). Aggression, and some related psychological constructs (anger, hostility, and impulsivity) some comments from a research project. Neuroscience & Biobehavioral Reviews, 30(3), 276–291.
  • Riek, B. M., & Mania, E. W. (2012). The antecedents and consequences of interpersonal forgiveness: A meta-analytic review. Personal Relationships, 19, 304–325.
  • Roos, S., Hodges, E. V. E., & Salmivalli, C. (2014). Do guilt- and shame-proneness differentially predict prosocial, aggressive, and withdrawn behaviors during early adolescence. Developmental Psychology, 50(3), 941–946.
  • Salas-Wright, C. P., Vaughn, M. G., & Maynard, B. R. (2013). Religiosity and violence among adolescents in the United States. Journal of Interpersonal Violence, 20(10), 1-23.
  • Shepperd, J. A., Miller, W. A., & Smith, C. T. (2015). Religiousness and aggression in adolescents: The mediating roles of self-control and compassion. Aggressive Behavior, 41, 608–621.
  • Sokolovska, V., Dinic, B. M., & Tomasevic, A. (2018). Aggressiveness in the HEXACO personality model. Psihologija, 1-20.
  • Stuewig, J., Tangney, J. P., Heigel, C., Harty, L., & McCloskey, L. (2010). Shaming, blaming, and maiming: Functional links among the moral emotions, externalization of blame, and aggression. Journal of Research in Personality, 44, 91–102.
  • Sydney-Agbor, N. N. (2016). Impact of religiousity, family relations and gender on aggressive behaviours among undergraguates. International Journal of Social Science and Humanity, 6(1), 42-46.
  • Tangney, J. P. (1991). Moral affect: The good, the bad, and the ugly. Journal of Personality and Social Psychology, 61, 598-607.
  • Tangney, J. P. (1996). Conceptual and methodological issues in the assessment of shame and guilt. Invited Essay, 34(9), 741-754.
  • Tangney, J. P., & Dearing, R. L. (2002). Shame & guilt. Guilford Press.
  • Tangney, J. P., Stuewig, J., & Mashek, D. J. (2007). Moral Emotions and Moral Behavior. Annual Review of Psychology, 58(1), 345–372.
  • Tangney, J. P., Wagner, P. E., & Gramzow, R. (1992a). Proneness to shame, proneness to guilt, and psychopathology. Journal of Abnormal Psychology, 103, 469-478.
  • Tangney, J. P., Wagner, P. E., Hill-Barlow, D., Marschall, D. E., & Gramzow, R. (1996b). Relation of shame and guilt to constructive versus destructive responses to anger across the lifespan. Journal of Personality and Social Psychology, 70(4), 797–809.
  • Tangney, J., Wagner, P., Fletcher, C., & Gramzow, R. (1992b). Shamed into anger? The relation of shame and guilt to anger and self-reported aggression. Journal of Personality and Social Psychology, 62(4), 669–675.
  • Toussaint, L. L., Worthington, E. L. J., & Williams, D. R. (Eds.). (2015). Forgiveness and health: Scientific evidence and theories relating forgiveness to better health. Dordrecht, the Netherlands: Springer.
  • Tracy, J. L., & Robins, R. W. (2004). Putting the self into self-conscious emotions: A theoretical model. Psychological Inquiry, 15, 103–125.
  • Tracy, T. L., & Robins, R. W. (2006). Appraisal antecedents of shame and guilt: Support for a theoretical model. Personality and Social Psychology, 32(10), 1339-1351.
  • Tremblay, P. F., & Ewart, L. A. (2005). The buss and perry aggression Questionnaire and its relations to values, the big five, provoking hypothetical situations, alcohol consumption patterns, and alcohol expectancies. Personality and Individual Differences, 38, 337–346.
  • Van Der Wal, R. C., Karremans, J. C., & Cillessen, A. H. N. (2017). Causes and consequences of children’s forgiveness. Child Development Perspectives, 11, 97–101.
  • Watson, H., Rapee, R., & Todorov, N. (2015). Forgiveness reduces anger in a school bullying context. Journal of Interpersonal Violence, 1, 1–16.
  • Watson, S., Gomes, R., & Gullone, E. (2015). The Shame and Guilt Scales of the Test of Self-Conscious Affect–Adolescent (TOSCA-A): Factor Structure, Concurrent and Discriminant Validity, and Measurement and Structural Invariance across Ratings of Males and Females. Assessment, 24(4), 517-527.
  • Webb, J. R., Dula, C. S., & Brewer, K. (2012). Forgiveness and aggression among College Students. Journal of Spirituality in Mental Health, 14(1), 38–58.
  • Witvliet, C. V. O., Ludwig, T. E., & Laan, K. L. V. (2001). Granting forgiveness or harboring grudges: Implications for emotion, physiology, and health. Psychological Science, 12(2), 117–123.