روانشناسی اجتماعی
مازیار باقریان؛ روناک پورمند؛ جلیل باباپور خیرالدین؛ تورج هاشمی نصرت آباد
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ جنسیّتزدگی دوسوگرایانۀ آشکار و ناآشکار (ضمنی) با نقشهای جنسیّتی و پیشبینی نقشهای جنسیّتی بر اساس انواع مختلف جنسیّتزدگی در نوجوانان بود.روش: روش پژوهش از لحاظ هدف در ردیف پژوهشهای کاربردی و به لحاظ جمعآوری دادهها از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش را تمام نوجوانان دختر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ جنسیّتزدگی دوسوگرایانۀ آشکار و ناآشکار (ضمنی) با نقشهای جنسیّتی و پیشبینی نقشهای جنسیّتی بر اساس انواع مختلف جنسیّتزدگی در نوجوانان بود.روش: روش پژوهش از لحاظ هدف در ردیف پژوهشهای کاربردی و به لحاظ جمعآوری دادهها از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش را تمام نوجوانان دختر و پسر 12 تا 18 سالهی شهر تبریز که در حال تحصیل در یکی از مدارس این شهر بودند، تشکیل دادهاند. نمونۀ مورد از 122 نفر نوجوان تشکیل شده است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامۀ نقشهای جنسیّتی توماس و رابینسون (1981)، مقیاس جنسیّتزدگی دوسوگرایانه (گلیک و فیسک، 1996)، و تست تداعی ضمنی جنسیّتزدگی دوسوگرایانه (گرینوالد و همکاران، 1998؛ دیالیویرالاکس و همکاران، 2015) استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین جنسیّتزدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار با نقشهای جنسیّتی مردانه همبستگی مثبت (p < .01)، و بین جنسیّتزدگی خصمانه آشکار و ناآشکار با نقشهای جنسیّتی زنانه همبستگی منفی وجود دارد (p < .01). همچنین تحلیلهای رگرسیون نشان دادند، جنسیّتزدگی خصمانه آشکار و ناآشکار میتوانند؛ نقشهای جنسیّتی زنانه (p < .01) واریانس و جنسیّتزدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار نیز میتوانند؛ نقشهای جنسیّتی مردانه را به شکلی معنادار پیشبینی کنند (p < .01). علاوه بر این، یافتهها نشان داد، متغیرهای پژوهش 5/19% از واریانس نقشهای جنسیّتی زنانه، و 17% از واریانس نقشهای جنسیّتی مردانه را پیشبینی میکنند.نتیجهگیری: از نگرشهای جنسیّتزده دوسوگرایانۀ مختلف میتوان برای پیشبینی نقشهای جنسیّتی نوجوانان استفاده کرد.
الهام سعیدی؛ حسن صبوری مقدم؛ تورج هاشمی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که 377 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای هوش هیجانی بار- اُن (1997)، پرخاشگری بأس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که 377 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای هوش هیجانی بار- اُن (1997)، پرخاشگری بأس و پری (1992) و نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) پاسخ دادند. یافتهها به روش رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که هوش هیجانی و نشخوار خشم قادرند، بطور معنی دار تغییرات پرخاشگری را پیشبینی کنند که در این میان هوش هیجانی بطور منفی و نشخوار خشم بطور مثبت در تبیین پرخاشگری نقش داشتند. ضرایب بیانگر این بودند که هوش هیجانی با بالاترین مقدار (64/0-) سهم بیشتری در تبیین پرخاشگری دارد. نتیجهگیری: مبتنی بر یافتهها میتوان استنباط کرد که پرخاشگری از عوامل شناختی و مدیریت و کنترل هیجانات تأثیر پذیرفته و برای کنترل آن لازم است بر مهارتهای شناختی و هیجانی تأکید شود.
منصور بیرامی؛ تورج هاشمی؛ مجتبی عاشوری
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، ، صفحه 1-14
چکیده
مقدمه: دستیابی به هدفهای آموزشی و پرورشی با وجود آشفتگیهای عاطفی ـ سازشی امری مشکل و غیرممکن است، بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بینفردی دانشآموزان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ...
بیشتر
مقدمه: دستیابی به هدفهای آموزشی و پرورشی با وجود آشفتگیهای عاطفی ـ سازشی امری مشکل و غیرممکن است، بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بینفردی دانشآموزان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند و براساس تکمیل پرسشنامه حساسیت بینفردی،30 نفر از دانشآموزان، انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. دانشآموزان هر دو گروه به سیاهه سازگاری اجتماعی برای دانشآموزان مدارس، پاسخ دادند. گروه آزمایش، به مدت دوازده جلسه، در معرض برنامه آموزش تنظیم هیجان قرار گرفت، سپس در مرحله پسآزمون، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، باعث کاهش حساسیت بینفردی، در گروه آزمایش در مراحل پسآزمون شد. همچنین، میزان سازگاری اجتماعی در گروه آزمایش ،در مراحل پسآزمون، افزایش یافت و مقایسه میانگین نمرات پیشآزمون– پسآزمون تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجهگیری: باتوجه به اینکه آموزش تنظیم هیجانی میتواند باعث کاهش حساسیت بینفردی و ارتقای سازگاری اجتماعی دانشآموزان شود، بهتر است که در برنامهریزیهای آموزشی و پرورشی جنبههای عاطفی و هیجانی دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد