بهرام ملکی؛ سید عدنان حسینی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانهای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندیها بر عزتنفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوستۀ دانشگاه فرهنگیان کردستان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانهای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندیها بر عزتنفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوستۀ دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 956 نفر بود. از میان آنها به روش نمونهگیری تصادفی منظم 90 نفر (45 مرد و 45 زن) از فهرست کل دانشجویان دانشگاه که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به روش تصادفی و به نسبت یکسان در دو گروه آزمایش دستکاری مثبت و دستکاری منفی و یک گروه کنترل گمارده شدند. پس از سنجش عزتنفس ناآشکار توسط آزمون ترجیح حروف الفبای نام، بهعنوان پیشآزمون، از نرمافزار رایانهای ساخته شده برای دستکاری مثبت و منفی عزتنفس ناآشکار استفاده شد. پس از اجرای مداخله بر روی گروههای آزمایش، مجدداً از شرکتکنندگان سنجش عزتنفس ناآشکار بهعنوان پسآزمون به عمل آمد. یافتهها: یافتههای حاصل تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، دستکاری مثبت باعث افزایش معنادار (001/0P=) عزتنفس ناآشکار و دستکاری منفی باعث کاهش معنادار (001/0P=) عزتنفس ناآشکار شد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزتنفس ناآشکار از تجارب دوران کودکی ناشی میشود، بعدها میتواند از طریق بهکارگیری اصول یادگیری اولیه شرطیسازی پاسخگر افزایش و یا کاهش یابد.