فریبرز نیکدل؛ صادق جاودانیان
دوره 9، شماره 33 ، خرداد 1398، ، صفحه 35-52
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحوارههای شناختی پرخاشگر، شیوههای کنترل خشم و رضایت جنسی مردان با گرایش آنها به خشونت علیه زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. جهت وصول به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت بود از کلیه مردان متأهل استان کهگیلویه و بویراحمد ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحوارههای شناختی پرخاشگر، شیوههای کنترل خشم و رضایت جنسی مردان با گرایش آنها به خشونت علیه زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. جهت وصول به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت بود از کلیه مردان متأهل استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1396، تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامههای گرایش به نزاع خشونت علیه زنان، طرحوارههای شناختی پرخاشگر، سیاهۀ بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و رضایت جنسی پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد طرحوارههای شناختی پرخاشگر با گرایش به خشونت علیه زنان رابطه مثبت و معنادار دارد. بین شیوههای کنترل خشم و گرایش به خشونت ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، ارتباط بین رضایت جنسی مردان و گرایش آنها به خشونت علیه زنان منفی و معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد طرحوراههای شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوۀ کنترل خشم به ترتیب پیشبینی کنندههای گرایش به خشونت علیه زنان بودند. نتیجهگیری: طرحواره های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه های مدیریت و کنترل خشم می توانند گرایش مردان به خشونت علیه زنانشان را پیش بینی کنند.