روانشناسی اجتماعی
حسن جوزی؛ فرزانه رمضانپور؛ محمدجواد بگیان کوله مرز
چکیده
مقدمه: استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بخش جدایین اپذیر از زندگی ما است، با این حال استفاده بیش از حد از آنها پیامدهای روانشناختی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. این پژوهش با هدف الگویی ساختاری سبکهای دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن با اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجیگری مهارتهای ارتباطی ...
بیشتر
مقدمه: استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بخش جدایین اپذیر از زندگی ما است، با این حال استفاده بیش از حد از آنها پیامدهای روانشناختی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. این پژوهش با هدف الگویی ساختاری سبکهای دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن با اعتیاد به شبکه های اجتماعی با میانجیگری مهارتهای ارتباطی در دانش آموزان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 1400 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش 400 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان نورآباد (دلفان) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبکهای دلبستگی هازن و شیور (1987)، سه گانه تاریک شخصیت جونز و پائلوس (2014)، پرسشنامه حساسیت به طرد دونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی توتگون- یونال و دنیز (2015) و مهارت های ارتباطی کروکوت (1996) به صورت آنلاین پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج حاصل از مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که 32 درصد از واریانس مهارتهای ارتباطی توسط سبکهای دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن و 41 درصد از واریانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی توسط سبکهای دلبستگی، سه گانه تاریک شخصیت، حساسیت به طرد شدن و مهارتهای ارتباطی تبیین میشود.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافتهها نشان میدهند که تضعیف حساسیت طرد و افزایش مهارتهای ارتباطی را میتوان در مطالعات آینده به عنوان عواملی برای اعتیاد به شبکههای اجتماعی برای مطالعات پیشگیری یا مداخله در نظر گرفت.
محمود برجعلی؛ عرفان برهانی
چکیده
مقدمه: همه انسانها برای دستیابی به زندگی بهتر به آموختن مهارتهای ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بیسرپرست شهر تهران میباشد.
روش: روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست ...
بیشتر
مقدمه: همه انسانها برای دستیابی به زندگی بهتر به آموختن مهارتهای ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بیسرپرست شهر تهران میباشد.
روش: روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بیسرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارتهای ارتباطی در 9 جلسهی نود دقیقهای برگزار گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل دادهها و نمرات، برای آزمون فرضیهها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیرگذار بوده است.
نتیجهگیری: فقدان مهارتهای ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بیسرپرست میگردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار میآورد، توصیه میشود؛ مهارتهای ارتباطی در مراکز نگهداری شبانهروزی و نیمهمتمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آنها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
آرزو امید پور؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش اثربخشی آموزش قدردانی بر همدلی و مهارتهای ارتباطی نوجوانان بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 3258 از دانش آموزان دختر پایه هشتم شهرستان رشت در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها نمونهای به تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش اثربخشی آموزش قدردانی بر همدلی و مهارتهای ارتباطی نوجوانان بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 3258 از دانش آموزان دختر پایه هشتم شهرستان رشت در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها نمونهای به تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای مهارتهای ارتباطی کوئین دام (2004) و همدلی جولیف و فارینگتون (2006) و آموزش قدردانی ایمونز و مک کالوگ (۲۰۰۳) استفاده شد. دادههای پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش قدردانی بر افزایش همدلی (028/0P˂) و مهارتهای ارتباطی دختران نوجوان اثرگذار است (001/0P˂). نتیجهگیری: بر اساس نتایج یافته های این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که دوره نوجوانی دوره بسیار حساس و با اهمیتی است که دارای ویژگیهای منحصر به فرد میباشد و در این زمینه آموزش قدردانی میتواند مؤثر باشد.