نازیلا ابراهیمی؛ امین کرایی؛ ذبیح اله عباس پور؛ مسعود شهبازی
چکیده
ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج میپردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران میباشند. یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفهی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج میشود. مؤلفههای دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند. نتیجهگیری: یافتههای به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همهی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار میباشد.
سارا قربانی؛ محمد رضا جهانی زاده؛ سید مهران میربد؛ لیلا امیدی
چکیده
مقدمه: سلامت اجتماعی از اساسیترین معیارهای رفاه اجتماعی هر جامعهای است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعهای مؤثر است و به نوعی بهزیستن و خوب نگریستن به زندگی و حیات جمعی را برای فرد فراهم میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایههای روانشناختی و اجتماعی با سلامت اجتماعی با توجه به متغیر میانجی حمایت اجتماعی انجام شده است. ...
بیشتر
مقدمه: سلامت اجتماعی از اساسیترین معیارهای رفاه اجتماعی هر جامعهای است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعهای مؤثر است و به نوعی بهزیستن و خوب نگریستن به زندگی و حیات جمعی را برای فرد فراهم میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایههای روانشناختی و اجتماعی با سلامت اجتماعی با توجه به متغیر میانجی حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای پیام نور حسن آباد و ورزنه در سال تحصیلی 1396-97 بودند که از میان آنها نمونهای به حجم 150 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و وارد تحلیل شدند. دادهها از طریق پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی بولن و اونیکس (2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس (1986) و پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کیز (۲۰۰۴) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تنها ضرایب مسیرهای سرمایه اجتماعی به حمایت اجتماعی، سرمایه روانشناختی به سلامت اجتماعی و مسیر حمایت اجتماعی به سلامت اجتماعی مثبت و معنادار است (05/0>Ρ). همچنین نتایج نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی نتوانسته است نقش میانجیگر در رابطه بین سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی ایفا نماید(05/0<Ρ). نتیجهگیری: دانشجویانی که سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی مطلوبتری داشته باشند از سلامت اجتماعی مناسبی برخوردار خواهند بود.
روانشناسی اجتماعی
طیبه موسی بیگی؛ سهیلا سروش نیا؛ مجید صفاری نیا؛ علیرضا آقایوسفی
چکیده
مقدمه: جامعه پسندی به عنوان یک خصیصه شخصیتی به ارائه تصویر مطلوب و مورد پسند از خود اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کنندة جامعه پسندی، سبب شناخت بهتر عوامل نیرومندساز تعامل های اجتماعی میشود. هدف این پژوهش، پیش بینی جامعه پسندی بر اساس سبک های تبادل اجتماعی و سبک فرزند پروری در دانشجویان بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی ...
بیشتر
مقدمه: جامعه پسندی به عنوان یک خصیصه شخصیتی به ارائه تصویر مطلوب و مورد پسند از خود اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کنندة جامعه پسندی، سبب شناخت بهتر عوامل نیرومندساز تعامل های اجتماعی میشود. هدف این پژوهش، پیش بینی جامعه پسندی بر اساس سبک های تبادل اجتماعی و سبک فرزند پروری در دانشجویان بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرکز تحصیلات تکمیلی پیام نور تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود که تعداد 200 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002)، مقیاس سبکهای تبادل اجتماعی (لیبمن و همکاران، 2011) و پرسشنامه سبکهای فرزند پروری بامریند (1967) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون ساده چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها در نرم افزار Spss-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی و سبک فرزند پروری مقتدرانه میتوانند، جامعه پسندی را با اطمینان پیش بینی نمایند (001/0P≤ ). نتایج ضریب رگرسیونی استاندارد شده نیز نشان داد، انصاف با بتای استاندارد 35/0 بیشترین قدرت پیش بینی را داراست.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت ،سبک فرزند پروری مقتدرانه، سبک های تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی میتوانند، جامعه پسند را تبیین و توجیه نمایند و میتوانند، برای شناسایی عوامل زمینه ساز جامعه پسندی بکار برده شود.
روانشناسی اجتماعی
کریم سواری؛ رقیه تراهی
چکیده
مقدمه: اعتیاد یکی از مهمترین انحرافات و آسیبهای اجتماعی است و یک بیماری اجتماعی به شمار میرود که عوارض جسمی و روانی آن پیامدهای منفی بر فرد، اعضای خانواده و جامعه دارد. این تحقیق با هدف مقایسه عملکرد خانواده، حمایت اجتماعی و باورهای غیرمنطقی معتادان متجاهر و معتادان خودمعرف صورت پذیرفت.
روش: طرح تحقیق، علیّ مقایسه ای و ...
بیشتر
مقدمه: اعتیاد یکی از مهمترین انحرافات و آسیبهای اجتماعی است و یک بیماری اجتماعی به شمار میرود که عوارض جسمی و روانی آن پیامدهای منفی بر فرد، اعضای خانواده و جامعه دارد. این تحقیق با هدف مقایسه عملکرد خانواده، حمایت اجتماعی و باورهای غیرمنطقی معتادان متجاهر و معتادان خودمعرف صورت پذیرفت.
روش: طرح تحقیق، علیّ مقایسه ای و جامعه آماری، کلیه معتادان متجاهر تحت درمان اجباری و معتادان خودمعرف کمپهای خصوصی ترک اعتیاد شهر اهواز بودند که170 نفر آنان (80 معتاد متجاهر و90 معتاد خودمعرف) در سال 1402- 1401 به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها، از طریق پرسش نامه عملکرد خانواد کونگ و همکاران (2022)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988) و باورهای غیرمنطقی محقق ساخته (1402) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، عملکرد خانواده (416/39F= و 01/0p<)، حمایت اجتماعی (239/41F= و 01/0p<) و باورهای غیرمنطقی (459/25F= و 01/0p<) معتادان متجاهر و معتادان خودمعرف متفاوت است.
نتیجه گیری: پیشنهاد میشود، به منظور بالا بردن کیفیت عملکرد خانوادههای معتادان متجاهر و خودمعرف، ضرورت تدارک دوره آشنایی با عملکرد مطلوب خانواده؛ اهتمام به حمایت اجتماعی و کاهش تفکر غیرمنطقی توصیه می شود.
آرزو ذکایی فر؛ توکل موسی زاده
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبکهای فرزند پروری والدین در پیشبینی رشد اجتماعی کودکان پیشدبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبکهای فرزند پروری والدین در پیشبینی رشد اجتماعی کودکان پیشدبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که تـعداد 618 مهدکودک فعال را دارا میباشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونهگیری تصـادفی خوشـهای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبکهای فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و دادههای بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبکهای فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل دادهها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبکهای فرزندپروی سهلگیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معنـاداری 05/0p> مثبت و معنیدار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیشبینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافتههای به دست آمده از این پژوهش میتوان گفت، سبکهای فرزندپروری یکی از پیشبینی کنندههای مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهشهای انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهلگیرانه و رشد اجتماعی را نشان میدهد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بدست آمده میتوان نتیجهگیری کرد: زمانی که والدین در روشهای تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه میدهند، به گفتههای کودکان خود گوش میسپارند و گفتگو با آنها را ترویج میدهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهلگیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
محسن گل محمدیان؛ ایوب سقزی
چکیده
مقدمه: اختلال در روابط بینفردی چالش اصلی در ازدواج و فعالیت گروهی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای ...
بیشتر
مقدمه: اختلال در روابط بینفردی چالش اصلی در ازدواج و فعالیت گروهی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای شهر سنندج در نیمسال اول تحصیلی 98-1399 بود. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب در مرحله بعد بر اساس نقطه برش پرسشنامه مشکلات بینفردی (بارخام و همکاران، 1962) 114 نفر در گروه بدون علائم اختلال در روابط بینفردی و 186 نفر در گروه با علائم اختلال در روابط بینفردی جایگزین گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه مشکلات بینفردی (بارخام و همکاران، 1962)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی (دیتوماسو و همکاران، 2004) و مقیاس بدرفتاری روانشناختی (کواتس و مسمن مور، 2014) بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه با رعایت پیشفرضهای توزیع نرمال و همگنی واریانسها تحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که میانگین احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی، مشکلات بینفردی و ابعادشان بین دو گروه با و بدون علائم اختلال در روابط بینفردی تفاوت معنیدار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش بر اهمیت توجه به احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بینفردی تأکید دارد؛ بنابراین انتظار میرود، مشاوران و رواندرمانگران مرتفع نمودن احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بینفردی گام بردارند.
روانشناسی اجتماعی
پریسا جمشاد؛ رحیم داوری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگیهای شخصیت و ناگوییهیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت.روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگیهای شخصیت و ناگوییهیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت.روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنجگانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگوییهیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. دادههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روانرنجوری و ناگوییهیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برونگرایی، گشودگی، توافقپذیری و باوجدانبودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روانرنجوری، توافقپذیری و ناگوییهیجانی قادر به پیشبینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود.نتیجه گیری: طبق یافتههای پژوهش با کاهش روانرنجوری و ناگوییهیجانی و افزایش توافقپذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش مییابد و میتوان نتیجه گرفت که ویژگیهای شخصیت و ناگوییهیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند. ضر با هدف پیشبینی پرخاشگری ارتباطی پنهان براساس ویژگیهای شخصیت و ناگوییهیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگوییهیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روانرنجوری و ناگوییهیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برونگرایی، گشودگی، توافقپذیری و باوجدانبودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روانرنجوری، توافقپذیری و ناگوییهیجانی قادر به پیشبینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود. نتیجهگیری: طبق یافته های پژوهش با کاهش روانرنجوری و ناگوییهیجانی و افزایش توافقپذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش می یابد و میتوان نتیجه گرفت که ویژگیهای شخصیت و ناگوییهیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند.
روانشناسی اجتماعی
مطهره السادات حسینی اسفیدواجانی؛ رضا قربان جهرمی؛ فریبرز درتاج؛ سید بشیر حسینی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی یک معادله ساختاری برای نوجوانان در رابطه بین هیجانهای منفی، ترس از در حاشیه ماندن و قربانی قلدری سایبری بود.روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 ساله شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بود که از میان آنها 400 نفر از سطح دبیرستان ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی یک معادله ساختاری برای نوجوانان در رابطه بین هیجانهای منفی، ترس از در حاشیه ماندن و قربانی قلدری سایبری بود.روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 ساله شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بود که از میان آنها 400 نفر از سطح دبیرستان های متوسطه دوم شهر تهران از مناطق شمال، جنوب، غرب و شرق تهران مورد نیاز بود. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه قلدری سایبری، مقیاس افسردگی/ اضطراب/ تنیدگی و پرسشنامه ترس از در حاشیه ماندن استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که اولین فضای مجازی مورد استفاده نوجوانان مورد مطالعه، اینستاگرام بود، بعد از آن به ترتیب نرم افزارها و پیام رسان های واتساپ، تلگرام، بله، ایتا، سروش، شاد، اسکایپ و فیسبوک در رتبه های بعدی قرار دارند. یافته های این مطالعه بیانگر اثر مستقیم هیجانهای منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است و ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد.نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که اثر مستقیم هیجانهای منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است. هیجانهای منفی مستقیما و به طور مستقل نمیتواند، منجر به قلدری سایبری شود. ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد.
لیلا قبادی؛ رامین حبیبی کلیبر؛ ابوالفضل فرید؛ جواد مصرآبادی
چکیده
مقدمه: دانشآموزان در مدرسه دچار چالشهای زیادی در تعاملات اجتماعی میشوند که برای رفع آنها نیاز به توانایی حل مسئله اجتماعی دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی با کنترل اثر هوش هیجانی در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.
روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و ...
بیشتر
مقدمه: دانشآموزان در مدرسه دچار چالشهای زیادی در تعاملات اجتماعی میشوند که برای رفع آنها نیاز به توانایی حل مسئله اجتماعی دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی با کنترل اثر هوش هیجانی در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.
روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. با روش نمونهگیری در دسترس دو کلاس ۳۰ نفره انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. در این پژوهش از پرسشنامههای حل مسئله اجتماعی (دروزیلا و همکاران، ۲۰۰۲) و هوش هیجانی صفت فرم کودکان (ماورولی و همکاران، ۲۰۰۸) استفاده شد. دانشآموزان گروه آزمایش به مدت ۲۲ جلسه ۴۵ دقیقهای برنامه آموزش هوش موفق (استبرگ و گریگورنکو،۲۰۱۱) را دریافت نمودند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته: تحلیل کوواریانس بعد از کنترل اثر هوش هیجانی بر حل مسئله اجتماعی نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه پس از مداخله در حل مسئله اجتماعی وجود دارد ( ). همچنین در پس آزمون و پیگیری اثربخشی برنامه هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی معنی دار بود ).
نتیجه گیری: مطابق یافتههای این پژوهش میتوان از آموزش هوش موفق برای افزایش حل مسئله اجتماعی استفاده کرد و نتایج بسیار ارزشمند این برنامه آموزشی را در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانشآموزان مشاهده نمود.
مانا ابراهیمی مجرد؛ فرهنگ مظفر؛ سید باقر حسینی؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
مقدمه: احساس هویت مکانی بهعنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محلههای مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت مکانی آنها دارد. ...
بیشتر
مقدمه: احساس هویت مکانی بهعنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محلههای مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکلگیری هویت مکانی آنها دارد. از این جهت، هدف مقاله حاضر بررسی رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با احساس هویت مکانی آنها است.
روش: روش پژوهش، همبستگی و مدلیابی روابط علّی است. جامعه آماری، شامل کلیه ساکنان محله سپه شهر قزوین در زمستان سال 1399 بوده است. نمونه پژوهش،280 نفر از ساکنان محله سپه بودهاند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامه محققساخت میان آنها توزیع گردید. پس از تأیید پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی، مدل تجربی به روش تحلیل مسیر به دست آمد.
یافتهها: نتایج نشان داد ابعاد شکلگیری احساس هویت مکانی در محله سپه شامل اینهمانی، تناسب محیطی و بیگانگی است. از میان پیوندهای اجتماعی و معنایی، انطباق اجتماعی- فرهنگی ازجمله روابط همسایگی، سازگاری با آدابورسوم و تطابق با سبک زندگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر بعد تناسب محیطی در شکلگیری هویت مکانی ساکنان دارد (P<0/01).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، هویت مکانی در محله سپه، غالباً ناشی از حس مشترکی است که میان ساکنان بهواسطه عضویت در یک مقوله اجتماعی شکل گرفته است، بنابراین جهت ارتقای احساس هویت مکانی ساکنان لازم است متغیرهای انطباق اجتماعی- فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
روانشناسی اجتماعی
سحر کرمانیان؛ فاطمه گلشنی؛ آنیتا باغداساریانس؛ فرهاد جمهری
چکیده
مقدمه: خودشیفته چالشهای قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود میآورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن میتواند در تدوین برنامههای پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری ...
بیشتر
مقدمه: خودشیفته چالشهای قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود میآورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن میتواند در تدوین برنامههای پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی انجام گردید.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 45-20 ساله شهر تهران بودند که در سال401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره به کلینیکهای روانشناسی مراجعه کردند. حجم نمونه 350 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی، پرسشنامه خودشیفتگی آمز (2008)، پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391)، پرسشنامه عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 2007)، شیوههای فرزندپروری ادراک شده (گرولینگ و همکاران، 1997)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) و مقیاس کمالگرایی چند بعدی (فلت و هویت، 1991) بودند. سپس داده ها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Amos و با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان میدهد، مدل برازش یافته رگههای شخصیت خودشیفته 38 درصد توسط متغیرهای درون مدل تبیین شده است و ارتباط مستقیم و معناداری بین تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تروماهای اوایل زندگی، شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر و عملکرد خانواده به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی ارتباط داشتند (05/0<P).نتیجهگیری: پژوهش حاضر نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در ارتباط با تروماهای اوایل کودکی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین خودشیفتگی مورد تأیید قرار داد.
روانشناسی اجتماعی
کبری عالی پور؛ محمد عباسی؛ عزت اله قدم پور
چکیده
مقدمه: دانش آموزان بزرگترین سرمایه های هر کشوری محسوب میشوند، بنابراین توجه به رشد همه جانبه ی آنها یکی از وظایف مهم نظام آموزشی قلمداد میشود. ، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس ...
بیشتر
مقدمه: دانش آموزان بزرگترین سرمایه های هر کشوری محسوب میشوند، بنابراین توجه به رشد همه جانبه ی آنها یکی از وظایف مهم نظام آموزشی قلمداد میشود. ، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرمآباد بود که در سال تحصیلی 402-1401مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود که نمونه مورد نظر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی رایان و پینتریچ (1997) و رضایت تحصیلی شیخ الاسلامی و احمدی (1390) جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بستهی کیفیت زندگی در مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند؛ پس از اتمام دوره ی آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین نمرات پس آزمون کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان در گروههای آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه منجر به افزایش میزان کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان میشود.
ملیحه توحیدیان؛ اعظم فرح بیجاری؛ غلامرضا دهشیری
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی افراد مضطرب اجتماعی، ناتوانی آنان در شناسایی حالات ذهنی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز طراحی و اجرا گردید. روش: بدین منظور نمونه ای متشکل از 218 نفر زن و مرد بزرگسال به وسیله پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAQ)، پرسشنامه هوش اجتماعی ترمسو(TSIS)، ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی افراد مضطرب اجتماعی، ناتوانی آنان در شناسایی حالات ذهنی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز طراحی و اجرا گردید. روش: بدین منظور نمونه ای متشکل از 218 نفر زن و مرد بزرگسال به وسیله پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAQ)، پرسشنامه هوش اجتماعی ترمسو(TSIS)، آزمون ذهن خوانی از طریق چشم(RMET) و آزمون ذهن خوانی از طریق صدا(RMVT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش اجتماعی و مؤلفه های آن و ذهن خوانی از طریق چشم با اضطراب اجتماعی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. ضمن این که هیچ رابطه معنی داری بین ذهن خوانی ازطریق صدا با اضطراب اجتماعی و هوش اجتماعی یافت نگردید. نتایج رگرسیون نشان داد مؤلفه های مهارت های اجتماعی و آگاهی اجتماعی از هوش اجتماعی و همینطور ذهن خوانی از طریق چشم قادرند 37 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را به طور معنی داری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: در مجموع می توان چنین نتیجه گیری نمود که افراد مضطرب اجتماعی در مؤلفه های هوش اجتماعی و توانایی ذهن خوانی از طریق مشاهده دیگران ضعیف تر عمل می کنند، موضوعی که می بایست در شناخت و درمان اضطراب اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
روانشناسی اجتماعی
هیمن محمودفخه
چکیده
مقدمه: بیتفاوتی اخلاقی به توجیه رفتارهای آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بیتفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران ...
بیشتر
مقدمه: بیتفاوتی اخلاقی به توجیه رفتارهای آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بیتفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، بیتفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بیتفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بیتفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بیتفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند.نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بیتفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بیتفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
روانشناسی اجتماعی
ذکریا صالحی خلردی؛ لیلا حسینی طبقدهی
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی باورهای هوشی در رابطه بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402انجام شد.روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و شیوه گردآوری داده ها به صورت مقطعی و تحلیل آن ها به روش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی باورهای هوشی در رابطه بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402انجام شد.روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و شیوه گردآوری داده ها به صورت مقطعی و تحلیل آن ها به روش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. در این پژوهش 218 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده ﮐﻮﯾﻨﻠﺲ و ﻧﻠﺴﻮن (1988)، باورهای هوشی بابایی (1377) و پرسشنامه شایستگی های هیجانی-اجتماعی زو و ﺟﻲ (٢٠١٢) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر و با نرم افزار 18SPSS، 23 Amos انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی با درماندگی آموخته شده وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و 44 درصد از درماندگی آموخته شده توسط شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی قابل تبیین می باشد. شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی بر درماندگی آموخته شده اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم شایستگی های هیجانی-اجتماعی با میانجیگری باورهای هوشی بر درماندگی آموخته شده تایید گردید.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تلویحات کاربردی به مشاوران و روانشناسان جهت کاهش درماندگی آموخته شده با توجه به مولفه های باورهای هوشی و شایستگی های هیجانی-اجتماعی در دانش آموزان ارایه می دهد.
لیلا جوادی علمی؛ حسن اسدزاده
چکیده
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخصهای مهم کیفیت دانشگاهی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمکطلبی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش: جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ دانشجویان دورۀ کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی ...
بیشتر
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخصهای مهم کیفیت دانشگاهی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمکطلبی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش: جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ دانشجویان دورۀ کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل دادند. نمونۀ پژوهش شامل 304 دانشجو (253 پسر، 51 دختر) بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانیزاده، 1391)، کمکطلبی (ریان و پنتریچ، 1997)، حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت وهمکاران، 1988) و تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) استفاده شد. یافتهها: حمایت اجتماعی ادراک شده، کمکطلبی و تدریس تحولآفرین مستقیماً بر اشتیاق تحصیلی اثر داشتند. همچنین حمایت اجتماعی، کمکطلبی و تدریس تحولآفرین به شکل غیرمستقیم و از طریق سرزندگی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. سرزندگی تحصیلی نقش میانجیگری بین کمکطلبی تحصیلی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان داشت. در مجموع متغیرهای پژوهش توانستند، حدود 31 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: با تقویت کمکطلبی تحصیلی دانشجویان، حمایت اجتماعی و استفادۀ استادان از روش تدریس تحولآفرین میتوان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کنند و سرزندگی تحصیلی خود را افزایش دهند. این عوامل میتواند در تعامل با یکدیگر، اشتیاق تحصیلی دانشجویان را ارتقاء بخشند.
مهناز علی اکبری دهکردی؛ سهیلا دهخدایی
چکیده
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده است که مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث بروز مشکلات عدیده جسمی و روانی میشود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از ...
بیشتر
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده است که مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث بروز مشکلات عدیده جسمی و روانی میشود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متأهل مبتلا به بیماری MS که عضو انجمن ام اس شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر براساس ملاکهای ورود به مطالعه و به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای مبتنی بر رویکرد هیجان مدار شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت. آزمودنیها در سه مرحله به پرسشنامههای سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دروگتیس و دروگتیس (1990) و پرسشنامه سلامت اجتماعی کیز (۲۰۰۴) پاسخ دادند. همچنین دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: جلسات غنی سازی روابط مبتنی بر رویکرد هیجان مدار سبب بهبود سازگاری روانی اجتماعی با بیماری در مرحله پس آزمون و پیگیری شده (01/0>p) و اثر آن در طول زمان نیز ثابت باقی مانده است. درحالیکه مداخله آزموشی تنها در مرحله پس آزمون سبب افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است (05/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد که آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار منجر به بهبود سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
روانشناسی اجتماعی
محمد نقی ایمانی گله پرده سری؛ فریبا حنیفی؛ علی ملاحسینی
چکیده
مقدمه: این پژوهش که با هدف ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. روش: این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی، برحسب نوع دادهها؛ آمیخته(کیفی-کمی)، از نظر شیوه گرداوری دادهها و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری را در بخش کیفی، خبرگان علمی دانشگاه و متخصصان آموزش عالی و در بخش کمی، اعضای ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش که با هدف ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. روش: این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی، برحسب نوع دادهها؛ آمیخته(کیفی-کمی)، از نظر شیوه گرداوری دادهها و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری را در بخش کیفی، خبرگان علمی دانشگاه و متخصصان آموزش عالی و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد شهر تهران تشکیل دادند که به ترتیب به روش هدفمند و اشباع نظری و از طریق معادلات ساختاری نمونه گیری شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارهای مصاحبه نیمهساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی و تائید قرار گرفت. روش تحلیل دادهها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریهپردازی داده بنیاد و در بخش استنباطی و کمی آزمونهای تیتک نمونهای، مدلسازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی بود.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفههای نیرومندی، جذب، وقف، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تعلق خاطر کاری اساتید، مؤلفههای سرمایه روانشناختی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی، رهبری خدمتگزار، هویت سازمانی، احساس معنا در کار، به عنوان عوامل اثرگذار و مؤلفههای تعهد سازمانی، تعادل کار و زندگی، عملکرد شغلی، به عنوان مؤلفههای تأثیرپذیر شناسایی و برازش مطلوب مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید را ارائه می دهد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که با بازنگری در برنامهریزی و مدیریت جذب و نگهداری نیروی انسانی، تجدید نظر در شیوههای انتخاب مدیران، تعادل در استفاده از مدیران خارج از سازمان و تغییر در سبک رهبری دانشگاه، میتوان رغبت و تعلق خاطر کاری در اساتید دانشگاه آزاد اسلامی را ارتقاء داد.
روانشناسی اجتماعی
حسین سامانی؛ سروش گلبابائی؛ خاطره برهانی
چکیده
مقدمه: قیممآبی در روابط بینفردی و زندگی اجتماعی پدیدهای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطهی آن را با دیگر سازههای روانشناختی بررسی کردهاند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بینفردی با مؤلفههای همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیاممآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیممآبی ...
بیشتر
مقدمه: قیممآبی در روابط بینفردی و زندگی اجتماعی پدیدهای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطهی آن را با دیگر سازههای روانشناختی بررسی کردهاند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بینفردی با مؤلفههای همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیاممآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیممآبی با مؤلفههای مختلف همدلی و سرایت رفتاری است.روش: تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونهگیری به روش دردسترس صورت گرفته است. ساختار و بار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. طی مطالعهی دوم با استفاده از پرسشنامهی قیممآبی ساخته شده در تحقیق اول، مقیاس واکنشپذیری بینفردی (گلبابائی و همکاران، 2022) و مقیاس همدلی (جردن و همکاران، 2016) ، رابطهی بین مؤلفههای مختلف همدلی و سرایت رفتاری با سازهی قیممآبی از طریق همبستگی و مدل رگرسیونی مشخص شد.یافتهها: نمرهی قیممآبی با دغدغه همدلانه (0.05 p <) رابطهی مثبت معنادار و با پریشانی شخصی رابطهی منفی معنادار (0.05 < p) داشت. همچنین دو متغیر دغدغه همدلانه (0.01 < p) و پریشانیشخصی (0.01 < p) به عنوان پیشبین در مدل نهایی رگرسیونی به عنوان پیشبین نمرهی قیممآبی افراد باقیماندند.نتیجهگیری: رابطهی معکوس میان دو مؤلفهی همدلی (دغدغه همدلانه و پریشانی شخصی) با قیممآبی مؤید لزوم توجه به پیامدهای گاه متضاد سازههای زیرمجموعهی همدلی است. مطالعات آینده میتوانند با روش آزمایشی و بررسی دیگر سازههای روانشناختی، عوامل مؤثر بر قیممآبی را روشن کنند.
عبدالباسط محمودپور؛ ثنا دهقانپور؛ ناصر یوسفی؛ سحر ایجادی
چکیده
مقدمه: صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر ...
بیشتر
مقدمه: صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونهگیری دردسترس از سرای محلههای 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکتکنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبکهای حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوههای صحیح حل تعارض و تمرینات ذهنآگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه میشود.
کریم بابایی؛ فرزانه میکاییلی منیع؛ علی عیسی زادگان؛ عزت الله احمدی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. این پژوهش با استفاده از مجموعه ذهن خوانی تصویری – صوتی کمبریج (CAM) گولن و همکاران (2015) و همچنین آزمون ذهن خوانی از روی چشم ها ( بار آن – کوهن، ویلیرایت، هیل، ریست و پلامپ، 2001) و مقیاس خودگزارشی نوع دوستی (SRA) روشتون و همکاران (1981) اجزا گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و همچنین تحلیل واریانس چند راهه تحلیل گردیدند. یافتهها: بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پایه رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پیچیده رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین از لحاظ رفتارهای نوع دوستانه تفاوت معناداری بین دو جنس وجود ندارد و بین شناخت هیجانات پایه و پیچیده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات هر دو شامل فهم حالات ذهنی دیگران است و بر همین اساس افراد با توانایی بالا در شناخت هیجانات بیشتر رفتارهای نوع دوستانه نشان میدهند.
روانشناسی اجتماعی
نواب کاظمی؛ لیدا نعمتی؛ سیده لیبا یادگاری؛ فرزانه عبدوس
چکیده
چ
مقدمه: شناخت اجتماعی، به فرآیند تشخیص، پردازش و استفاده از دادههای اجتماعی برای نظمدهی عملکرد میانفردی و رفتاراثربخش اجتماعی میپردازد و از نظرگاه روانشناسی اجتماعی در روابط اجتماعی وکارآمد، دارای اهمیت بهسزایی است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی شناخت اجتماعی براساس تمایزیافتگی خود وانعطافپذیری روانشناختی در دانشجویان ...
بیشتر
چ
مقدمه: شناخت اجتماعی، به فرآیند تشخیص، پردازش و استفاده از دادههای اجتماعی برای نظمدهی عملکرد میانفردی و رفتاراثربخش اجتماعی میپردازد و از نظرگاه روانشناسی اجتماعی در روابط اجتماعی وکارآمد، دارای اهمیت بهسزایی است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی شناخت اجتماعی براساس تمایزیافتگی خود وانعطافپذیری روانشناختی در دانشجویان انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از بین آنها 221 نفر نمونه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی، کمری وجعفری (1397)، تمایزیافتگی خود (دریک، 2011) و پرسشنامه انعطافپذیری روانشناختی دنیس وواندرال (2010) گردآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS-24و روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان دادند که تمایز یافتگی خود و انعطافپذیری روانشناختی، شناخت اجتماعی را با اطمینان پیشبینی میکند. نتایج ضریب رگرسیونی استانداردشده نیزنشان داد که مؤلفههای تمایزیافتگی خود با 6/44 درصد از سهم پیشبینیکنندگی بیشتری در شناخت اجتماعی برخوردارند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضراهمیت نقش تمایزیافتگی خود و انعطافپذیری روانشناختی در دانشجویان را مشخص میسازد که میتواند درطراحی برنامههای مشاورهای کارآمد باشد.
مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: جامعهپسندی با انواع شاخصهای روانشناختی مثبت در ارتباط است. هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعهپسندی دانشجویان بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 220 دانشجو با استفاده از ...
بیشتر
مقدمه: جامعهپسندی با انواع شاخصهای روانشناختی مثبت در ارتباط است. هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعهپسندی دانشجویان بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 220 دانشجو با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادهها به وسیلۀ شاخصهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. شرکت کنندگان مقیاس شخصیت جامعهپسند پنر ( 2002 )، پرسشنامه سرشت و منش (آدان سرا-گرابولسا، ساسی و ناتاله (2009 ) و مقیاس چند بُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج نشان داد، جامعهپسندی با پاداش وابستگی، خودراهبری، همکاری، خودفراروی و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی مثبت معنادار و با آسیب پرهیزی و نوجویی همبستگی منفی معنادار دارد (01/0.(p< همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که همکاری 33/0، حمایت اجتماعی ادراک شده 11/0 و خودراهبری 02/0 از واریانس جامعه پسندی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (01/0.(p<
نتیجه گیری: با توجه به نقش ابعاد سرشت و منش و حمایت اجتماعی ادراک شده در جامعه پسندی دانشجویان، یافتههای این مطالعه تلویحات مهمی در این افراد دارد.
مینو سادات امین زاده؛ فریبرز باقری
چکیده
مقدمه: رفتار خرید آنی میتواند، تبعات منفی بسیاری برای فرد به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مصرف کنندگان و خریداران 65-18 سال شهر تهران بود که با توجه به ملاک های ...
بیشتر
مقدمه: رفتار خرید آنی میتواند، تبعات منفی بسیاری برای فرد به دنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مصرف کنندگان و خریداران 65-18 سال شهر تهران بود که با توجه به ملاک های ورود تعداد 242 نفر (157 زن، 85 مرد) به روش نمونه گیری هدفمند برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استاندارد خرید آنی، پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان و ذهن آگاهی با رفتار خرید ناگهانی دارای همبستگی منفی معنادار هستند و راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان با رفتار خرید ناگهانی دارای همبستگی مثبت معنادار بود (01/0P<). همچنین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار خرید آنی دارای نقش واسطهای بود.
نتیجه گیری: بنابراین از طریق طراحی برنامههای مبتنی بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ذهنآگاهی میتوان به اصلاح رفتار خرید آنی پرداخت.
روانشناسی اجتماعی
محمد جعفرپور لواسانی؛ نوازش مرندی زاده شیروان؛ سید مهدی موسویان؛ فرزین باقری شیخانگفشه؛ حجت اله فراهانی
چکیده
مقدمه: جامعهستیزی، اختلال شخصیتی چندبعدی است که تا به امروز توجه زیادی را در فضاهای بالینی به خود جلب کرده است. لذا در این پژوهش، اعتبار نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعهستیزی نوجوانان (YPI) و ارزیابی شاخصههای روانسنجی آن مورد نظر قرار گرفته است.روش: روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی از نوع اکتشافی بود. نمونه شامل 557 نوجوان پسر ساکن استانهای ...
بیشتر
مقدمه: جامعهستیزی، اختلال شخصیتی چندبعدی است که تا به امروز توجه زیادی را در فضاهای بالینی به خود جلب کرده است. لذا در این پژوهش، اعتبار نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعهستیزی نوجوانان (YPI) و ارزیابی شاخصههای روانسنجی آن مورد نظر قرار گرفته است.روش: روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی از نوع اکتشافی بود. نمونه شامل 557 نوجوان پسر ساکن استانهای تهران و گلستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای جامعهستیزی نوجوانان و همدلی شناختی و عاطفی (QCAE) را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی مقیاس جامعهستیزی نوجوانان از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شد.یافتهها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از وجود سه عامل بین فردی، عاطفی و رفتاری بود و دلالت بر نیکویی برازش مدل به دست آمده داشت (001/0>P). همبستگی معنادار میان پرسشنامه همدلی شناختی و عاطفی و مقیاس جامعهستیزی نوجوانان، روایی واگرای این ابزار را تأیید میکند (01/0>P). اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب عوامل، قابل قبول به دست آمد. نتایج پایایی این ابزار از طریق روش بازآزمایی، همبستگی بالا بین دو اجرا را نشان داد (01/0>P).نتیجهگیری: در مجموع میتوان گفت نسخه فارسی فرم بلند مقیاس جامعهستیزی نوجوانان (YPI) و ساختار سه عاملی آن مورد تأیید قرار گرفت و میتوان با برخوردار بودن از روایی و اعتبار مناسب، در پژوهشهای روانشناختی آن را به کار گرفت.