حمیرا الوندی؛ هلن صدیق
چکیده
مقدمه: زندگی انسان از مجموعة باورهای مثبت و منفی تشکیل شده و این باورها در پیشبرد زندگی نقش مهم و اساسی ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیکهای مشاوره ...
بیشتر
مقدمه: زندگی انسان از مجموعة باورهای مثبت و منفی تشکیل شده و این باورها در پیشبرد زندگی نقش مهم و اساسی ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیکهای مشاوره شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر بوده که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای باور به دنیا عادلانه ساتون و داگلاس(2005)، بهزیستی اجتماعی کییز(1998) و اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف(1392) استفاده شد. دادهها با روش همبستگی و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS23 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باور به دنیای عادلانه با بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (46/0r=، 01/0p <). اما بین باور به دنیای عادلانه و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که باور به دنیای عادلانه 27 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی را تبیین نماید. نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت باورهای افراد نسبت به دنیا میتواند در تامین بهزیستی و سلامت آنها موثر باشد.
فاطمه عیسی زاده؛ شیما حیدری؛ سوسن آقاجان بگلو؛ مجید صفاری نیا
چکیده
مقدمه: شیوع نسبتاً کم اختلال هویت جنسی سبب شده است که تحقیقات کمی در این مورد انجام گیرد و این امر نیز موجب شده است که مشکلات مبتلایان حل نشده باقی بماند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- ...
بیشتر
مقدمه: شیوع نسبتاً کم اختلال هویت جنسی سبب شده است که تحقیقات کمی در این مورد انجام گیرد و این امر نیز موجب شده است که مشکلات مبتلایان حل نشده باقی بماند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش، افراد ترنس سکشوال(پسر به دختر) شهر تهران بود؛ که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از افرادی که برای عمل تغییر جنسیت به مراکز و کلینیک های منطقه 3 مراجعه کرده بودند و یا در پارک دانشجو واقع در منطقه 11شهر تهران حضور داشتند، به طور داوطلبانه پرسشنامۀ سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را تکمیل کردند و سپس به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در معرض طرحواره درمانی کلاسیک قرار گرفت، سپس در مرحلۀ پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی، باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش و مرحلۀ پس آزمون شد؛ همچنین مقایسۀ میانگین نمرات پیش آزمون- پس آزمون سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که طرحواره درمانی می تواند باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال شود، بهتر است که این شیوۀ درمان در برنامه های درمانی این افراد به کار برده شود.
محمد رهدار؛ محمدسجاد صیدی؛ علیرضا رشیدی
چکیده
مقدمه: رشد اجتماعی میتواند، نقش بسیار با اهمیتی در کیفیت زندگی حال و آینده داشته باشد و دانش آموزان میتوانند با موفقیت در رشد اجتماعی بر احساسات منفی و مثبت خود کنترل داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان در رابطه بین فراغت خانواده با رشد اجتماعی دانش آموزان در مقطع متوسطه دوم ...
بیشتر
مقدمه: رشد اجتماعی میتواند، نقش بسیار با اهمیتی در کیفیت زندگی حال و آینده داشته باشد و دانش آموزان میتوانند با موفقیت در رشد اجتماعی بر احساسات منفی و مثبت خود کنترل داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان در رابطه بین فراغت خانواده با رشد اجتماعی دانش آموزان در مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 98-1397 انجام گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر شهر زابل به تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فراغت خانواده (زبریسکی، 2000)، رشد اجتماعی (الیس وایتزمن، 1990 )، ارتباط والد-فرزندی (بارنس و اولسن، 1982) و ارتباط با همسالان (هادسون، 1997) بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین فراغت خانواده با ارتباط با همسالان (001/0P>؛2/0=β)؛ فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (001/0P>؛24/0=β)؛ ارتباط با همسالان با رشد اجتماعی (001/0P>؛32/0=β)؛ ارتباط والد-فرزند با رشد اجتماعی (001/0P>؛33/0=β) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین متغیرهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان توانستند، نقش واسطهای در رابطه بین فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند (002/0P>؛17/0β=). نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شرکت دسته جمعی و فعالانه اعضای خانوده در فعالیتهای فراغتی و تفریحی میتواند از طریق ارتقاء کیفیت ارتباط با همسالان و ارتباط با والدین باعث رشد اجتماعی بالاتر در دانشآموزان شود.
صمد رحمتی؛ رودابه هوشمندی؛ آرزو سادات موسوی انزهایی؛ وحیده دهاقین
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهتجربی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و مرحلة پیگیری بود. جامعه آماری، نوجوانان پسر بزهکارِ مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز بود که از این بین به روش نمونهگیری هدفمند، ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهتجربی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و مرحلة پیگیری بود. جامعه آماری، نوجوانان پسر بزهکارِ مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز بود که از این بین به روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه قرار گرفتند و به مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی (دیزوریلا و همکاران، 2004) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل برای گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای به اجرا گذاشته شد. در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه بعد، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامههای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تحمل پریشانی (01/0 >p) و توانایی حل مسئله اجتماعی سازنده(05/0 >p)و کاهش توانایی حل مسئله اجتماعی غیرسازنده(01/0 >p) نوجوانانِ بزهکار مؤثر بوده است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل را بر بهبود تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان بزهکار تأئید کرد.
علی رضا عظیم پور؛ فاطمه نعمتی هابیل؛ حبیب هادیان فرد
چکیده
مقدمه: علیرغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بیثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهشها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلقوخو و سبکهای دلبستگی بود. روش: جامعهی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون ...
بیشتر
مقدمه: علیرغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بیثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهشها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلقوخو و سبکهای دلبستگی بود. روش: جامعهی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که 266 نفر از آنها به روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسشنامه سرشت و منش (کلونینجر و همکاران، 1994)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان بشارت (2011)، مقیاس آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل (1957) و همچنین پرسشنامه مقبولنمایی اجتماعی کران و مارلو (1960) استفاده شد. پس از مهار اثر مقبولنمایی اجتماعی از طریق ضریب همبستگی تفکیکی، متغیرهای دارای رابطهی معنیدار با پرخاشگری کلی بعنوان متغیر پیشبین پرخاشگری وارد تحلیل رگرسیون به روش گامبهگام شدند. یافتهها: ضرایب همبستگی نشان داد که پرخاشگری با متغیرهای نوجویی، آسیبپرهیزی، پشتکار، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا دارای رابطه مثبت معنیدار است. همچنین براساس خروجی رگرسیون دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، متغیر خلقوخویی آسیبپرهیزی در کنار مقبولنمایی اجتماعی توانستند به میزان 47 درصد پرخاشگری را پیشبینی کنند که البته از این میزان 16 درصد مربوط به سبک پاسخدهی مقبولنمایانهی اجتماعی بود. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که در جمعیت بهنجار دانشجویی وزن متغیرهای با ثبات شخصیتی در پیشبینی پرخاشگری چندان هم زیاد نیست و شاید بقیه پراکنش پرخاشگری را بتوان با عوامل موقعیتی و اکتسابیتر تبیین نمود. با توجه به سهم کم متغیرهای دیرپای شخصیتی، انتظار از اصلاح پذیری و درمان پرخاشگری دانشجویان با مداخله افزایش مییابد.
آرزو ذکایی فر؛ توکل موسی زاده
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبکهای فرزند پروری والدین در پیشبینی رشد اجتماعی کودکان پیشدبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبکهای فرزند پروری والدین در پیشبینی رشد اجتماعی کودکان پیشدبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که تـعداد 618 مهدکودک فعال را دارا میباشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونهگیری تصـادفی خوشـهای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبکهای فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و دادههای بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبکهای فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل دادهها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبکهای فرزندپروی سهلگیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معنـاداری 05/0p> مثبت و معنیدار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیشبینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافتههای به دست آمده از این پژوهش میتوان گفت، سبکهای فرزندپروری یکی از پیشبینی کنندههای مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهشهای انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهلگیرانه و رشد اجتماعی را نشان میدهد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بدست آمده میتوان نتیجهگیری کرد: زمانی که والدین در روشهای تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه میدهند، به گفتههای کودکان خود گوش میسپارند و گفتگو با آنها را ترویج میدهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهلگیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
لیلا جوادی علمی؛ حسن اسدزاده
چکیده
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخصهای مهم کیفیت دانشگاهی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمکطلبی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش: جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ دانشجویان دورۀ کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی ...
بیشتر
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخصهای مهم کیفیت دانشگاهی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمکطلبی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش: جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ دانشجویان دورۀ کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل دادند. نمونۀ پژوهش شامل 304 دانشجو (253 پسر، 51 دختر) بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانیزاده، 1391)، کمکطلبی (ریان و پنتریچ، 1997)، حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت وهمکاران، 1988) و تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) استفاده شد. یافتهها: حمایت اجتماعی ادراک شده، کمکطلبی و تدریس تحولآفرین مستقیماً بر اشتیاق تحصیلی اثر داشتند. همچنین حمایت اجتماعی، کمکطلبی و تدریس تحولآفرین به شکل غیرمستقیم و از طریق سرزندگی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. سرزندگی تحصیلی نقش میانجیگری بین کمکطلبی تحصیلی، تدریس تحولآفرین، حمایت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان داشت. در مجموع متغیرهای پژوهش توانستند، حدود 31 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: با تقویت کمکطلبی تحصیلی دانشجویان، حمایت اجتماعی و استفادۀ استادان از روش تدریس تحولآفرین میتوان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کنند و سرزندگی تحصیلی خود را افزایش دهند. این عوامل میتواند در تعامل با یکدیگر، اشتیاق تحصیلی دانشجویان را ارتقاء بخشند.
ابوالفضل بابایی؛ شهرام واحدی؛ علی ایمان زاده؛ یوسف ادیب
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعۀ حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعۀ حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطۀ اول شهر ابهر در سال تحصیلی 99-98 بودند و از میان مدارس مقطع متوسطۀ اول به روش تصادفی خوشهای دو مدرسه انتخاب و پرسشنامۀ خودگزارشدهی رفتار اجتماعی کودکان - کریک و گروتپتر (1995) در آنها اجرا شد، همچنین با همکاری کادر مدیریتی و مشاور مدرسه 31 دانشآموز برای هر گروه، انتخاب شدند. سپس یکی از مدارس به صورت هدفمند بهعنوان گروه آزمایش جهت اجرای برنامه برگزیده شد و مدرسه دیگر بهعنوان گروه کنترل هیچ برنامه مداخلهای دریافت نکرد. برنامۀ مداخلهای با محتوای مهارت حساسیت اخلاقی اندیکات، باک، میشل و ناروائیز (2001) به مدت 9 جلسۀ 45 دقیقهای در گروه آزمایش اجرا شد همچنین، پرسشنامۀ بیتفاوتی اخلاقی بندوراو همکاران (1996) و پرسشنامۀ خودگزارشدهی رفتار اجتماعی کودکان کریک و گروتپتر (1995) پیش و پس از برنامه مداخلهای اجرا گردید و دادهها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که دریافت آموزش حساسیت اخلاقی در گروه آزمایش، موجب کاهش نمرات پسآزمونهای مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد میگردد که موضوع رشد اخلاقی و مهارتهای مرتبط با آن در جهت توسعه چندوجهی مهارتهای کودکان و نوجوانان درزمینۀ پیشگیری و کنترل خشونت و قلدری مدنظر قرار گیرد.