سوسن علیزاده فرد؛ سهیلا سادات رسول
چکیده
قلدری در محل کار را میتوان یکی از عومل اصلی استرس در فضای کاری دانست که عواقب نامطلوبی به همراه دارد. یکی از محیطهای کاری که بروز رفتار قلدری در آن بسیار گزارش شده است، محیط بیمارستان برای پرستاران شاغل در آنهاست. بسیاری قلدری را مربوط به نگرشهایی میدانند که از تعاملات بینفردی در بافت محیط کار سرچشمه میگیرد؛ بنابراین ...
بیشتر
قلدری در محل کار را میتوان یکی از عومل اصلی استرس در فضای کاری دانست که عواقب نامطلوبی به همراه دارد. یکی از محیطهای کاری که بروز رفتار قلدری در آن بسیار گزارش شده است، محیط بیمارستان برای پرستاران شاغل در آنهاست. بسیاری قلدری را مربوط به نگرشهایی میدانند که از تعاملات بینفردی در بافت محیط کار سرچشمه میگیرد؛ بنابراین انتظار میرود که مفاهیم مبتنی بر نظریۀ تبادلات اجتماعی در این مورد راهگشا باشد. هدف این پژوهش، پیشبینی رفتار قلدری در محیط کار پرستاران بر اساس سبکهای تبادل اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل پرستاران شاغل در بیمارستان شهر تهران بود که تعداد 250 نفر از پرستاران سه بیمارستان آموزشی به روش نمونهگیری خوشهای در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه قلدری در محیط کار (اینارسن، 2009)، و مقیاس سبکهای تبادل اجتماعی (لیبمن، 2011) استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایهگذاری افراطی میتوانند رفتار قلدری در محیط کار پرستاران را با اطمینان پیشبینی نمایند (05/0p≥ ). این نتایج تاییدکننده نقش سبکهای تبادل اجتماعی در ارتباط با بروز رفتار قلدری در محیط کار است و میتواند در شناخت بهتر آن و طراحی مداخلات آموزشی و درمانی روانشناختی موثر باشد.
رضا فرجی؛ مجتبی رنجبری؛ ایوب مرادی؛ محمد امیری
چکیده
هدف: جهتگیری جامعه پسندانه از متغیرهای مهم دوره نوجوانی است که میتواند نقش قابلتوجهی در کاهش مشکلات اجتماعی و افزایش سلامت جامعه داشته باشد. پژوهش حاضر به تعیین نقش احساس برخورداری از حقوق شهروندی و ابعاد سرمایههای اجتماعی در جهتگیری جامعه پسندانه دانشآموزان می پردازد.
روش: به این منظور نمونهای شامل 360 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: جهتگیری جامعه پسندانه از متغیرهای مهم دوره نوجوانی است که میتواند نقش قابلتوجهی در کاهش مشکلات اجتماعی و افزایش سلامت جامعه داشته باشد. پژوهش حاضر به تعیین نقش احساس برخورداری از حقوق شهروندی و ابعاد سرمایههای اجتماعی در جهتگیری جامعه پسندانه دانشآموزان می پردازد.
روش: به این منظور نمونهای شامل 360 دانشآموز دختر و پسر متوسطه دوم کرمانشاه بوسیلهی پرسشنامه احساس برخورداری از حقوق شهروندی (سام آرام و برزگر، 1395)، پرسشنامه جهتگیری جامعه پسندانه (پنر و همکاران، 2008) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن (2000) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که احساس برخورداری از حقوق شهروندی (ابعاد حقوق اجتماعی، فرهنگی و مدنی) در مجموع 20 درصد و سرمایههای اجتماعی (ابعاد پیشگامی در فعالیتهای اجتماعی، ارتباط تحصیلی/کاری، ارتباط با دوستان و ارزش زندگی) نیز در مجموع 5/27 درصد از واریانس جهتگیری جامعه پسندانه را در جهت مثبت پیشبینی میکنند (05/0P<).
نتیجهگیری: این نتایج نشاندهندة اثرات مثبت سازههای احساس برخورداری از حقوق شهروندی و سرمایههای اجتماعی در جهتگیری جامعه پسندانه دانشآموزان است، بنابراین سازههای مذکور نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین و برنامهریزان کشوری و خصوصاً آموزشوپرورش هستند.
ارمغان دماوندیان؛ فاطمه گلشنی؛ مجید صفاری نیا؛ آنیتا باغداساریانس
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. از سیاهه ی خود گزارشی رفتارهای خود-آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد؛ برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. برنامه مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر جهت تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت پایدار موجب کاهش پرخاشگری شده است. اما در اثر بخشی دو روش مداخله، تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، موجب بهبود کارکرد های درون فردی و بین فردی رفتار های خود آسیب و مولفه سازگاری و تحمل خود تنظیمی هیجانی شده است.
حسین هنرور؛ توکل آقایاری هیر؛ محمد باقر علیزاده اقدم؛ ابراهیم محمد پور
چکیده
مقدمه: توسعهی پایدار چالش بزرگی برای جوامع در حال توسعه است، چرا که شهروندان آنها با سبکهای زندگی مصرفی، فراتر از ظرفیت زیست محیطیشان از منابع طبیعی استفاده میکنند. چنین تأثیری که از آن تحت عنوان «ردپای اکولوژیک» یاد میشود، در کنار عوامل دیگر، تحت تأثیر عوامل ارزشی و نگرشی مانند فردگرایی، مادیگرایی و مصرفگرایی ...
بیشتر
مقدمه: توسعهی پایدار چالش بزرگی برای جوامع در حال توسعه است، چرا که شهروندان آنها با سبکهای زندگی مصرفی، فراتر از ظرفیت زیست محیطیشان از منابع طبیعی استفاده میکنند. چنین تأثیری که از آن تحت عنوان «ردپای اکولوژیک» یاد میشود، در کنار عوامل دیگر، تحت تأثیر عوامل ارزشی و نگرشی مانند فردگرایی، مادیگرایی و مصرفگرایی است. روش: روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15-65 سال شهر ارومیه بوده که از میان آنها 516 نفر با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای ردپای اکولوژیک ترنر (2013)، مادیگرایی ریشینس (2004)، مصرفگرایی بیبین (1994) و فردگرایی استفاده شد. یافتهها: دادهها با استفاده از آزمونهای مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فردگرایی (بصورت غیر مستقیم از طریق مصرفگرایی و مادیگرایی) و مادیگرایی (بصورت مستقیم)، اثری مثبت و معنیدار (در سطح معنیداری کمتر از 01/0) بر میزان ردپای اکولوژیک مصرف در بین شهروندان ارومیهای دارند. بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، متغیرهای مستقل تحقیق حدود 20 درصد از تغییرات ردپای اکولوژیک را تبیین کردند. نتیجهگیری: جهتگیریهای ارزشی فردگرایانه و مادیگرایانه از عوامل اصلی مؤثر بر ردپای اکولوژیک شهروندان است و ضروری است، جهت کاستن اندازه ردپا، مداخلات رسمی و غیررسمی آموزشی و فرهنگسازی در دستور کار مسئولین امر قرار گیرد.
حجت الله رشیدکلویر؛ پرستو حسن زاده؛ حسن اکبری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسهای بوده و نمونه آن متشکل از 100 زن و مرد ساکن در منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفارینیا ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسهای بوده و نمونه آن متشکل از 100 زن و مرد ساکن در منازل شخصی و آپارتمانی شهر رشت بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفارینیا (1390)، مقیاس واکنش روانی هانگ و فادا (1996) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکراهه و چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی مکان، واکنش روانی و بهزیستی اجتماعی در ساکنان منازل شخصی (ویلایی) و آپارتمانی شهر رشت تفاوت معنیداری دارد (05/0>p). بهعبارتدیگر، ساکنان منازل شخصی در مقایسه با ساکنان منازل آپارتمانی از دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی بیشتری برخوردار بودند و نیز واکنش روانی ساکنان منازل آپارتمانی بیشتر از ساکنان منازل شخصی بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت که برای افزایش دلبستگیِ مکان، بهزیستی اجتماعی و کاهش واکنش روانیِ ساکنان منازل آپارتمانی، ضروری است، در حوزه برنامهریزی و طراحی مکان در راستای ایجاد تجارب ادراکی- حسی و پیوندهای شناختی، عاطفی و رفتاری مثبت ساکنان بررسیهای بیشتری صورت گیرد.
کریم بابایی؛ فرزانه میکاییلی منیع؛ علی عیسی زادگان؛ عزت الله احمدی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. این پژوهش با استفاده از مجموعه ذهن خوانی تصویری – صوتی کمبریج (CAM) گولن و همکاران (2015) و همچنین آزمون ذهن خوانی از روی چشم ها ( بار آن – کوهن، ویلیرایت، هیل، ریست و پلامپ، 2001) و مقیاس خودگزارشی نوع دوستی (SRA) روشتون و همکاران (1981) اجزا گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و همچنین تحلیل واریانس چند راهه تحلیل گردیدند. یافتهها: بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پایه رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پیچیده رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین از لحاظ رفتارهای نوع دوستانه تفاوت معناداری بین دو جنس وجود ندارد و بین شناخت هیجانات پایه و پیچیده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات هر دو شامل فهم حالات ذهنی دیگران است و بر همین اساس افراد با توانایی بالا در شناخت هیجانات بیشتر رفتارهای نوع دوستانه نشان میدهند.
لیلا صدری؛ منصوره شهریاری احمدی؛ پریسا تجلی
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه علی همنوایی با همسالان و مدیریت بدن با میانجیگری وابستگی به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی، انجام شد. روش: جامعۀ آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99- 1398 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها 251 نفر که به اضطراب اجتماعی ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه علی همنوایی با همسالان و مدیریت بدن با میانجیگری وابستگی به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی، انجام شد. روش: جامعۀ آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99- 1398 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها 251 نفر که به اضطراب اجتماعی مبتلا بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه استاندارد اضطراب اجتماعی (2000)، پرسشنامه همنوایی (1372)، مقیاس مدیریت بدن (1393) و پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل (1395) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و به منظور تعیین پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد، رابطه مستقیم همنوایی با همسالان با اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل (01/0≤ P , 30/0= β)، و رابطه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل با مدیریت بدن (01/0≤ P , 28/0= β)، معنی دار بود. همچنین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل رابطه بین همنوایی با همسالان و مدیریت بدن را به صورت کامل میانجیگری کرد.نتیجهگیری: میتوان با آموزش به نوجوانان در زمینه استفاده صحیح از تلفن هوشمند و شبکههای اجتماعی از تأثیر همنوایی با همسالان بر مدیریت بدن کاست.
اکرم بوربور؛ سمیه تاجیک اسماعیلی
چکیده
هدف: رسانهها بهعنوان فراهمکننده، چارچوبهای تجربی برای مخاطبان، نگرشهای کلّی فرهنگی برای تفسیر اطلاعات توسط افراد ایجاد کرده و در نهایت میتواند بر هویت آنان تأثیر بگذارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران طراحی و اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر ...
بیشتر
هدف: رسانهها بهعنوان فراهمکننده، چارچوبهای تجربی برای مخاطبان، نگرشهای کلّی فرهنگی برای تفسیر اطلاعات توسط افراد ایجاد کرده و در نهایت میتواند بر هویت آنان تأثیر بگذارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران طراحی و اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- همبستگی است که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازهگیری پرسشنامه انجام شده است. جامعۀ آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399، و نمونۀ آماری بر اساس جدول مورگان 300 نفر است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مربوط به میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی که محققساخته بوده و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفارینیا و روشن (1390) استفاده شدهاست.
یافتهها: یافتههای حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش از طریق محاسبه ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن و آزمون معنیداری نشان داد که بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در طول شبانهروز، با بعد جمعی هویت زنان رابطه منفی و معنیدار مشاهده میشود(Sig<0/05). بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در طول شبانهروز با بعد فردی هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه منفی وجود داشته لیکن معنیدار نیست(Sig>0/05). یافتهها همچنین نشان داد میان نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، آموزشهای لازم برای زنان در زمینه استفادۀ بهینه از این شبکهها به منظور کاهش آسیبها در حوزه هویت اجتماعی ضروری به نظر میرسد.