نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 مشاوره، علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
2 گروه مشاوره، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
3 دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
چکیده
مقدمه: رشد اجتماعی میتواند، نقش بسیار با اهمیتی در کیفیت زندگی حال و آینده داشته باشد و دانش آموزان میتوانند با موفقیت در رشد اجتماعی بر احساسات منفی و مثبت خود کنترل داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان در رابطه بین فراغت خانواده با رشد اجتماعی دانش آموزان در مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 98-1397 انجام گرفت.
روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر شهر زابل به تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فراغت خانواده (زبریسکی، 2000)، رشد اجتماعی (الیس وایتزمن، 1990 )، ارتباط والد-فرزندی (بارنس و اولسن، 1982) و ارتباط با همسالان (هادسون، 1997) بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین فراغت خانواده با ارتباط با همسالان (001/0P>؛2/0=β)؛ فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (001/0P>؛24/0=β)؛ ارتباط با همسالان با رشد اجتماعی (001/0P>؛32/0=β)؛ ارتباط والد-فرزند با رشد اجتماعی (001/0P>؛33/0=β) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین متغیرهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان توانستند، نقش واسطهای در رابطه بین فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند (002/0P>؛17/0β=).
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شرکت دسته جمعی و فعالانه اعضای خانوده در فعالیتهای فراغتی و تفریحی میتواند از طریق ارتقاء کیفیت ارتباط با همسالان و ارتباط با والدین باعث رشد اجتماعی بالاتر در دانشآموزان شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Path analysis of family leisure to social development by mediating the quality of Parent-Adolescent communication and the quality of Relationships with Peers
نویسندگان [English]
- Mohamad Rahdar 1
- Mohamad Sajjad Seydi 2
- alireza rashidi 3
1 Department of Counseling, Faculty of Social Sciences, Razi University, Kermanshah, Iran.
2 Department of Counseling, Faculty of Social Sciences, Razi University, Kermanshah, Iran.
3 Department of Counseling, Faculty of Social Sciences, Razi University, Kermanshah, Iran.
چکیده [English]
Introduction: The purpose of this study was to investigate the mediating role of parent-child relationship and relationships with peers in the relationship between family leisure and social development in secondary school students in the second grade of the academic year of 2018-19.
Method:The research design was descriptive and correlational. The study population consisted of all male students in Zabol city of 300 individuals randomly selected by multistage cluster sampling. The research tools included Family Leisure Questionnaire (Zbarski, 2000), Social Development (Ellis Whitman, 1990), Parent-Child Relations (Barnes & Olsen, 1982), and Relationships with Peers (Hudson, 1997).
Rusalts: The findings of this study showed that there is a meaningful relationship between Family Leisure and Relationships with Peers (β=0/2, p < 0/001), Family Leisure and Parent-Child Relations (β=0/24, p < 0/001), Parent-Child Relations and Social development (β=0/32, p < 0/001), Relationships with Peers and Social development (β=0/33, p < 0/001). parent-child relationship variables and relationships with peers played an intermediate role in the relationship between family leisure and social development (β=0/17, p < 0/002).
Conclusion : So the result is Active participation of family members in leisure activities by raising the quality of communication with peers and communicating with parents, it can promote higher social development in students.
کلیدواژهها [English]
- Family Leisure
- Social development
- Parent-Child Relations
- Relationships with Peers
مقدمه
بی شک یکی از جنبههای ارزشمند رشد انسان، فرآیند اجتماعی شدن اوست. زندگی اجتماعی امروزه، ضرورت تماس با دیگران را به عنوان امری گریز ناپذیر جلوه می سازد. رشد اجتماعی[1]، دارنده ارتباط سالم و منطبق با واقعیت در افراد است. نوجوانانی که مهارت اجتماعی کافی کسب کرده اند در ایجاد ارتباط با همسالان[2] و یادگیری در محیط آموزشی موفقترند نسبت به نوجوانانی که فاقد این مهارت میباشند، مهارت اجتماعی، مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده که نقطه شروع موفقیت و تداوم بر همکنش های اجتماعی مثبت مانند: کمک کردن، شروع روابط، کنترل خلق و خو و به عبارتی رشد اجتماعی می شود (گریشام، به نقل از بری و ارین[3]، 2010). پژوهش ها نشان داده اند که عملکرد روابط بین والد و فرزند[4] دارای ویژگی های بسیار خاصی می باشد و به این ترتیب پشتیبانی کردن از این رابطه، برای رشد اجتماعی نوجوانان لازم است (بری و ارین، 2010).
ارتباط، محرک روابط اجتماعی و یک ضرورت برای همه روابط است و هنگامی که با تعامل والد-فرزند میآید، نقش حیاتی را ایفا میکند و آن ایجاد و حفظ روابط بین والدین و فرزندان است که باعث تعامل قوی بین والدین و فرزند میشود و به طور قابل توجهی به درک و پذیرش متقابل بین والدین و فرزند کمک میکند (پاپوو و ایلسانمی، [5]2015 ). فقدان ارتباط با والدین در زندگی نوجوانان به فعل و انفعالات والد-فرزندی ضعیفتر و سطحیتر منجر خواهد شد و این مسأله به نوبه خود سبب بروز مشکلات پیچیده در آینده میشود (رونکن[6]، 2012). هولت[7] (2015) معتقد است که تعامل والد-فرزندی نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و یک رابطه مهم و حیاتی برای ایجاد امنیت و عشق است که متشکل از ترکیبی از رفتارها، احساسات و انتظاراتی است که منحصر به والدین و فرزند است. پژوهش ها نشان داده است که دلبستگی به والدین و تعاملات والد-فرزندی بر سلامت روان آن ها تأثیر میگذارد و به عنوان یک عامل حفاظت، این رابطه مثبت به بهبود سلامت روانی کمک میکند (کوانکالی[8]، 2018). همچنین کیفیت روابط والد-فرزندی ممکن است، اثرات معنا داری بر روی احساسات و روابط دیگران مخصوصاً همسالان دارد (تیلزر، ایچین و کیو، 2015؛ سفجی، کرنک، اوربک و ورماست[9]، 2010).
لیو بونک[10] (2016) استدلال میکنند که روابط خوب با همسالان، میتواند حمایت اجتماعی و حس تعلق اجتماعی غنیتری به بار آورد. شکلگیری ارتباط با مدرسه میتواند، ریشه در تعاملات اولیه فرد با خانواده و همچنین همسالان (دلبستگی و روابط بین فردی) داشته باشد (واترز، کراس و رانیونز[11] ، 2009 ). در سنین نوجوانی، نوجوانان به رفاقت و دوستی با همسالان، جذب گروهی و پذیرش در جمع دوستان اهمیت می دهند، در این سال ها دوستی ها استحکام مییابند و خود را به شکل های محتلفی مانند رفاقت و احساس تعلق به گروه نشان میدهند و در حقیقت عوامل اجتماعی زیادی از جمله رفتار گروهی، پذیرش همسالان و نقش های اجتماعی بر امر یادگیری و پیشرفت شاگردان باقی میگذارند، چون تحصیل و یادگیری در محیط اجتماعی رخ می دهد (نجارپور، 1390). پژوهشگران در مطالعات خود نشان دادند که کمرنگ شدن و اختلال در کیفیت ارتباط با همسالان میتواند متأثر از کاهش تعاملات گرم و صمیمی با اعضای خانواده و دیگر فعالیت های فراغتی خانواده باشد (لی و بونک، 2016؛ سعدی پور، 1393).
فعالیت های فراغتی خانواده[12] فرصتی برای خانواده ها فراهم میآورد تا تغییر را در یک وضعیت نسبتاً آرام تجربه کنند که این امر به ایجاد سازگاری و انعطاف پذیری بیشتر خانواده ها به طور کلی منجر میشود (اسمیت، فریمن و زبریسکی[13]، 2010). فعالیت های فراغتی خانواده فعالیتی است که افراد تصمیم میگیرند در زمان اختیاری خود به طور مداوم به رفتارهای در دسترس بپردازند (فایارد، ویکز[14]، 2014 ). در پژوهشی به نقش عزت نفس، خشونت خانوادگی، رابطه والد-فرزندی و حمایت اجتماعی ادراک شده در رفتار زورگویی دانش آموزان با روش پژوهش توصیفی پرداخته شده که یافته ها نشان داده است که متغیرهای فردی، اجتماعی و خانوادگی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر فرآیند زورگویی شدن اثر دارند (شهرضا، جهرمی، شاهنوش و پورمند، 1396). در پژوهشی دیگر که حسینپور و قنبری (1396) به بررسی رابطه بین جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با رشد مهارت های اجتماعی در بین دانش آموزان متوسطه اول شهرستان ایذه با حجم نمونه200 نفر به روش نمونهگیری تصادفی پرداختند، نتایح با استفاده از تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که جو عاطفی خانواده پیشبینیکننده خوبی برای کنترل عاطفی و رشد مهارت های اجتماعی است. در پژوهشی به بررسی ایده های والدین در مورد یادگیری و اوقات فراغت فرزندانشان پرداخته شده است که نتایج نشان میدهد که والدین از طریق اوقات فراغت، احساسات، ارزش ها و مهارت های رفتاری را به فرزندان خود نشان میدهند (چوی[15]، 2016). در پژوهشی دیگر (ویلکنسون[16]، 2017) به بررسی نقش اوقات فراغت خانواده به عنوان زمینه ای برای حمایت از مداخلات ارتباطی جوانان پرداخته شده است، نتایج نشان داده است که فعالیت های تفریحی خانواده ها میتواند به طور طبیعی زمینه حمایت از جوانان را فراهم کند، زیرا برای آن ها فرصت های طبیعی فراهم می کند تا با دوستان خود ارتباط اجتماعی برقرار کنند. در پژوهشی دیگر به بررسی تأثیر رایانه ها در رشد اجتماعی کودکان و مشارکت در مدرسه پرداخته شده است که در این پژوهش کودکانی تحت درمان بودند که در شبکه های اجتماعی مشارکت فعالی داشتند و این نمونه از کودکان با استفاده از روش کنترل تصادفی انخاب شده بودند و نتایج نشان داد که هیچ مشکلی در رشد اجتماعی و مشارکت در مدرسه کودکان ایجاد نمیکند و شواهدی مبتنی بر اینکه که مشارکت کامپیوتر در فعالیت های پس از مدرسه، ارتباط با همسالان و دیگر فعالیت های اجتماعی به مانند ورزش را کاهش میدهد، یافت نشد (فایرلی و کلیل[17]، 2016).
با توجه به اهمیت رشد اجتماعی در دانش آموزان و اینکه متغیرهای مؤثر بر آن تاکنون در غالب یک مدل مفهومی منسجم در ادبیات پژوهشی داخل و خارج از کشور بررسی نشده است، لذا پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا کیفیت ارتباط والد-فرزندی و کیفیت ارتباط با همسالان میتوانند در رابطه بین فراغت خانواده با رشد اجتماعی دانش آموزان نقشی واسطهای ایفا کنند؟
روش
جامعۀ آماریشامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر زابل در سال تحصیلی 98-97، نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد، بدین گونه که از بین تمام مدارس مقطع متوسطه دوم به طور تصادفی 4 مدرسه را انتخاب کرده ایم و سپس از هر مدرسه 75 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. و با توجه به اینکه حجم نمونه کلی در معادلات ساختاری بر اساس قاعده (بنتلر و چو[18]، 1984، به نقل از هومن، 1394) به ازای هر پارامتر حداقل 5 آزمودنی می باشد (بشلیده، 1394) و همچنین حداقل حجم نمونه200 نفر می باشد لذا با توجه به احتمال ریزش و نیز تخمین 35 پارامتر در مدل ارائه شده، پژوهشگر تعداد300 نفر را برای شرکت در پژوهش حاضر در نظر گرفته است.
پژوهش بدین صورت انجام گرفت که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بدین گونه که از بین تمام مدارس مقطع متوسطه دوم به طور تصادفی4 مدرسه انتخاب شده است و سپس از هر مدرسه75 نفر به طور تصادفی انتخاب شده اندکه پرسشنامه ها در بین دانش آموزان این4 مدرسه انتخاب شده، توزیع گردید. ملاک های ورود که شامل 1-شرکت کنندگان در پژوهش داوطلب باشند2-مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم باشند3- حداقل سه ماه از تحصیل شان گذشته باشد و ملاک های خروج که شامل1-به دلایل شخصی حاضر به شرکت نشوند2- کمتر از سه ماه در مدرسه تحصیل کرده باشند، در پژوهش اطمینان حاصل شد. پیش از شروع تکمیل پرسشنامه ها ابتدا توضیحاتی راجع به اهداف پژوهش، محرمانه بودن اطلاعات آن ها، طریقه پر کردن پرسشنامه ها و اینکه پاسخ صحیح و غلط در این پرسشنامه ها وجود ندارد و نحوه استفاده از آن ها، در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. از شرکت کنندگان درخواست شد که با رعایت امانت و صداقت، با دقت تمام، به پر کردن پرسشنامه ها بپردازند. تکمیل هر پرسشامه حدود20 دقیقه طول می کشید. در تمام مدتی که آزمودنی پرسشنامه ها را تکمیل می کرد، پژوهشگر به سؤالات احتمالی پاسخ می داد.
همچنین در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرمافزار SPSS-24 و Amos-24 استفاده شد.
ابزارهای پژوهش
الف) پرسشنامه فراغت خانواده(FLAP)[19]: این پرسشنامه توسط زبریسکی (2000)، ساخته شده است و سؤالات آن نشان دهنده ی الگوهای هسته ای فراغت خانواده و نشان دهنده الگوهای تعادلی فراغتی خانواده می باشند، در هر سوال از پاسخ دهنده در مورد شرکت او در یکی از فعالیت های مربوط به آن دسته پرسیده می شود. اگر پاسخ بله بود پاسخ دهنده باید مقیاس های ترتیبی تخمینی فراوانی(حدودا چند مرتبه) و طول مدت(حدودا چقد طول می کشد) را برای هر دسته تکمیل کند. برای نمره گذاری ابتدا هر یک از مقیاس های ترتیبی فراوانی و طول مدت در هر دسته فعالیت محاسبه می شود.سپس نمره ی فعالیت های به تفکیک هسته ای یا تعادلی بودن برای محاسبه هر یک از خرده مقیاس ها با هم جمع بسته می شوند. جمع نمرات این دو خرده مقیاس، نمره کل فعالیت های فراغتی را بدست می دهد. این پرسشنامه دارای دو خرده مقیاس هسته ای و تعادلی می باشد. این مقیاس ویژگی های قابل قبول روانسجی از قبیل شواهد مربوط به روایی سازه، روایی محتوایی، پایایی درونی را از خود نشان داده (اسمیت، فریمن، زبریسکی2010؛ زبریسکی، 2000) و پایایی بازآزمایی برای خرده مقیاس هسته ای(74%R=) و برای تعادلی(78%R=) و برای نمره کل (78%R=) گزارش شده است (زبریسکی و مک کرمیک، 2001). در مطالعه حاضر ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ 71/0 و نیز ساختار دو عاملی این ابزار (روایی سازه) با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم به روش بیشینه درست نمایی[20] مورد تأیید قرار گرفت که شاخص های برازش آن در جدول 1 گزارش شده است.
جدول 1: شاخص های برازش مدل FLAP
CMIN/DF |
GFI |
AGFI |
IFI |
CFI |
RMSEA |
07/2 |
8/0 |
84/0 |
9/0 |
9/0 |
059/0 |
ب) پرسشنامه رشد اجتماعی[21]: این آزمون توسط الیس وایتزمن [22]در سال1990 ساخته شد و برای تعیین رشد اجتماعی نوجوانان13تا18 سال مورد استفاده قرار می گیرد و دارای6 زیرمقیاس به شرح: همکاری-خوش خلقی و سازگاری-احترام به دیگران-مسئولیت پذیری-امیدواری-خوش بینی و صبر و بردباری است. این آزمون مداد کاغذی است و در حدود20 تا25 دقیقه باید اجرا شود. این آزمون دارای27 سؤال و شامل سؤالاتی می باشد که جنبه های مختلف رشد اجتماعی دانش آموزان را مورد سنجش قرار می دهد، نمرات آن بین 0 تا 25 قرار می گیرد. در پژوهش فاضل(1382) روایی محتوایی این پرسشنامه توسط اساتید دانشگاه اصفهان مورد تأیید قرار گرفته است و پایایی آن را با روش بازآزمایی به فاصله چهار هفته مورد ارزیابی قرار داد که ضریب پایایی آن 70% گزارش شده است.
ج) پرسشنامه ارتباط والد –نوجوان[23] (PACS): این ابزار برای سنجش نحوه نگرش و ارتباطات باز خانوادگی در ارتباطات والد- فرزندی مورد استفاده قرار می گیرد که توسط بارنس و اولسن[24] (1982) ساخته شد. این مقیاس یک آزمون مداد- کاغذی است 20 سؤالی که بر مبنای طیف لیکرتی 5 درجه ای (از شماره ی 1 به معنای کاملا موافق و تا شماره ی 5 به معنای کاملا مخالف) تنظیم شده است و دو خرده مقیاس ارتباطات باز و مشکل ساز را شامل می شود (بارونس اولسن، 1982). در مطالعه بارونس و اولسن (1982) اعتبار ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از خرده مقیاس 87/0 و 78/0و در مطالعه سلس[25] (2002)، 88/0 برای نمره کلی بدست آمد. همچنین پایای بازآزمایی در یک دوره زمانی شش ماهه 89/0 و یکساله 99/0 محاسبه و روایی سازه و نیز روایی ملاکی مطلوبی گزارش شد.در مطالعه حاضر ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ارتباطات باز 88/0 و مشکل ساز50/0 و نیز ساختار دو عاملی این ابزار (روایی سازه) با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی به روش بیشینه درست نمایی مورد تأیید قرار گرفت که شاخص های برازش آن در جدول 2 گزارش شده است.
جدول 2: شاخص های برازش مدل عاملی PACS
CMIN/DF |
GFI |
AGFI |
IFI |
CFI |
RMSEA |
89/1 |
9/0 |
88/0 |
88/0 |
88/0 |
054/0 |
د) پرسشنامه شاخص رابطه با همسالان[26] (IPR): پرسشنامه روابط با همسالان ابزاری 25 گویه ای است که توسط هادسون (1997) جهت سنجش کیفیت روابط افراد با همسالان و نیز شدت و میزان مشکلاتی را که با همسالانشان تجربه می کنند ساخته شده است. پاسخ به گویه های این ابزار در یک طیف لیکرتی 7 درجه ای (از هیچ وقت تا همیشه) درجه بندی شده است. برخی گویه های این ابزار عبارتند از "همکلاسی هایم با من بد رفتاری میکنند" ؛ "همکلاسی هایم به احترام می گذارند". در مطالعه هادسون (1997) ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 94/0محاسبه و روایی ملاکی این ابزار مطلوب گزارش شده است. در مطالعه حاضر ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 86/0 و نیز ساختار تک عاملی این ابزار (روایی سازه) با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی به روش بیشینه درست نمایی مورد تأیید قرار گرفت که شاخص های برازش آن در جدول 3 گزارش شده است.
جدول 3: شاخص های برازش مدل تک عاملی شاخص رابطه با همسالان
CMIN/DF |
GFI |
AGFI |
IFI |
CFI |
RMSEA |
54/2 |
87/0 |
84/0 |
89/0 |
88/0 |
072/0 |
یافتهها
در آزمودنی های شرکت کننده، بیشترین سن مربوط به 16 سال و کمترین سن مربوط به 18 سال می باشد، 50 درصد از خانواده های آزمودنی های شرکت کننده پر جمعیت بودند و فقط 4 درصد از آزمودنی ها خانواده های کم جمعیت داشتند و بقیه خانواده ها از نظر جمعیت متوسط بودند، از آزمودنی هایی که در این پژوهش شرکت کردند تعداد 105 نفر که شامل بیشترین می شود از پایه یازدهم بودند و کمترین نیز از پایه دوازدهم که 31 درصد شرکت کنندگان را شامل می شدند، بودند همچنین شغل والدین آزمودنی ها بیشتر کارمند با درصد فراوانی 43 نسبت به دیگر مشاغل بود و کمترین با درصد فراوانی 3 درصد شامل بیکار بودند. به منظور بررسی پیش فرض های تحلیل مسیر مبنی بر ارتباط بین متغیرهای مدل، آزمون ضریب همبستگی پیرسون اجرا شد که نتایج آن در جدول 4 آمده است.
جدول4: ماتریس همبستگی متغیرها
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
متغیر |
|
|
|
|
|
1 |
فراغت خانواده |
1 |
|
|
|
1 |
**25/0 |
رشد اجتماعی |
2 |
|
|
1 |
**49/0 |
**24/0 |
ارتباط باز |
3 |
|
1 |
**31/0- |
**28/0- |
**13/0- |
ارتباط مشکل زا |
4 |
1 |
**26/0 |
**42/0 |
**49/0 |
**25/0 |
رابطه با همسالان |
5 |
همانطور که جدول3 مشاهده می کنید متغیرهای این پژوهش(فراغت خانواده، ارتباط والد-فرزندی، ارتباط با همسالان و رشد اجتماعی)، در سطح 01/0 معنادار می باشد. در ادامه مدل مذکور به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. پس از اعمال شاخص های اصلاح (کواریانس خطای ارتباط مشکل ساز به ارتباط با همسالان، گشودگی به ارتباط با همسالان و گشودگی به ارتباط مشکل ساز) مدل مورد تحلیل مجدد قرار گرفت و شاخص های برازش استخراج گردید.
جدول5: شاخص های برازش مدل
CMIN/DF |
GFI |
AGFI |
CFI
|
RMSEA |
98/2 |
99/0 |
94/0 |
99/0 |
081/0 |
شاخص های برازش ارائه شده در جدول5 نشان می دهد که مدل مذکور از برازش مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین ضرایب مسیر مستقیم حاصل از تحلیل مسیر در شکل 1 و اطلاعات تفصیلی در جدول6 گزارش شده است.
ارتباط و-ف (مشکل زا) |
**25/0 |
**13/0- |
**24/0 |
**49/0 |
**28/0- |
**49/0 |
ارتباط با همسالان |
فراغت خانواده |
رشد اجتماعی |
ارتباط و-ف گشودگی |
شکل 1: نمای تصویری مدل
جدول6: ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای پژوهش
متغیر |
برآورد غیر استاندارد |
برآورد استاندارد |
خطای معیار |
نسبت بحرانی |
سطح معناداری |
فراغت خانواده با رشد اجتماعی |
02/0 |
08/0 |
01/ |
73/1 |
08/0 |
فراغت خانواده با ارتباط با همسالان |
2/0 |
2/0 |
04/0 |
45/4 |
001/0 |
فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (گشودگی) |
07/0 |
24/0 |
02/0 |
33/4 |
001/0 |
فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (مشکل زا) |
02/0 |
13/0- |
01/0 |
24/2- |
02/0 |
ارتباط با همسالان با رشد اجتماعی |
11/0 |
32/0 |
02/0 |
19/6 |
001/0 |
ارتباط و-ف (گشودگی) با رشد اجتماعی |
33/0 |
33/0 |
05/0 |
13/6 |
001/0 |
ارتباط و-ف (مشکل زا) با رشد اجتماعی |
1/0 |
1/0 |
07/0 |
2- |
05/0 |
نتایج جدول 6 نشان می دهد که بین فراغت خانواده با ارتباط با همسالان (001/0P>؛2/0β=)؛ فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (گشودگی) (001/0P>؛24/0β=)؛ فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (مشکل زا) (001/0P>؛13/0-β= )؛ ارتباط با همسالان با رشد اجتماعی (001/0P>؛2/0β=)؛ ارتباط و-ف (گشودگی) با رشد اجتماعی (001/0P>؛2/0β=)؛ ارتباط و-ف (مشکل زا) با رشد اجتماعی (001/0P>؛2/0β=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین رابطه بین فراغت خانواده با رشد جتماعی معنادار نشد (08/0P>؛08/0β=). در نهایت مدل مذکور توانست 26/0 واریانس رشد اجتماعی را تبیین کند. در ادامه معناداری روابط غیر مستقیم متغیرها از طریق روش بوت استراپ ( خود راه انداز) و با 1500 نمونه گیری مجدد مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بوت استراپ مربوط به روابط غیر مستقیم در مدل اصلاح شده پژوهش در جدول6 آمده است.
جدول 7: آزمون معناداری اثر غیر مستقیم با روش بوت استراپ
سطح معناداری |
حد بالا |
حد پایین |
برآورد استاندارد |
مسیر |
002/0 |
23/0 |
11/0 |
17/0 |
فراغت خانواده به رشد اجتماعی از طریق ارتباط با همسالان و رابطه والد-فرزندی(مشکل زا و گشودگی) |
همانگونه که در جدول 7 آمده است مسیر غیر مستقیم فراغت خانواده با رشد اجتماعی از طریق ارتباط با همسالان و ارتباط والد-فرزندی با ضریب (17/0) و سطح ( 002 /0 ) معنیدار شده است. این بدین معنا است که متغیرهای ارتباط با همسالان و رابطه والد-فرزندی (مشکل زا و گشودگی) میتوانند نقشی واسطه ای در رابطه فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند و بخشی از واریانس این رابطه را تبیین کند.
بحث و نتیجهگیری
یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای رابطه والد-فرزندی و رابطه با همسالان توانستند نقش واسطه ای در رابطه بین فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند و از بین ضرایب مستقیم مدل تنها رابطه فراغت خانواده با رشد اجتماعی معنادار نشد که با نتایج تحقیقاتی ویلکنسون (2017)، کیمبورلی (2016) که در این زمینه انجام شده است؛ همسو نبود. در تبیین این نتیجه می توان گفت که با توجه به ضریب همبستگی معنادار این دو متغیر به نظر میرسد به دلیل قدرت تبیینکنندگی بالای متغیرهای واسطه ای در مدل مذکور رابطه مستقیم این دو بی معنا شده و این رابطه صرفاً از طریق دو متغیر واسطهای تبیین شده است.
نتایج پژوهش حاکی از رابطه علی بین فراغت خانواده با ارتباط با همسالان بود که با یافته های لی بونک (2016) و سعدی پور (1393) همسو است. در تبیین این رابطه میتوان گفت که فراغت خانواده زمینه را برای حمایت مداخلات ارتباطی جوانان فراهم می آورد و هر چه خانواده و والدین وقت بیشتری را در اختیار فرزندان خود قرار میدهند، فرزندان آن ها دارای کیفیت بهتری در ارتباط با همسالان هستند و بالعکس والدینی که وقت کمتری در ارتباط با فرزندان خود دارند، فرزندان آن ها اضطراب اجتماعی بیشتری و تجربه طرد از طرف همسالان را بیشتر تجربه کرده اند (سو، استفن و پتیت، 2016).
با توجه به تبیین بالا میتوان گفت که فراغت خانواده در ارتباط با فرزندان، هرچه بیشتر باشد؛ تأثیر بیشتری در رشد فرزندان در چگونگی پذیرش همسالان دارد و اینگونه فرزندان آن ها بهتر با همسالان خود در جامعه ارتباط برقرار میکنند و کمتر دچار سردرگمی در ارتباط با دوستان خود می شوند. والدینی که در بحث فراغت های خانوادگی بیشتر از فرزندان خود حمایت کرده و آن ها را مشارکت دهند و از ایده های آن ها استفاده کنند، اینگونه دانش آموزان به خود باوری بهتری در ارتباط به همسالان رسیده و احساس میکنند؛ عضو مهمی در بین دوستان خود هستند ولی اگر والدینی، فرزندان خود را فقط یکبار در سال در فعالیت های مربوط به اعضای خانواده مانند رفتن به سینما، ملاقات همسایگان مشارکت دهند، نباید دیگر انتظار این را داشته باشند که فرزندان آن ها در گروه همسالان رفتار رشدی مناسبی داشته باشند.
نتایج تحلیل مسیر نشان داد که فراغت خانواده با رابطه والد-فرزندی رابطه علّی دارد و نتایج آن با پژوهش های کارنس هولت (2012)، رونکن (2012) و صیدی (1390) همخوانی دارد. در تبیین این فرضیه میتوان گفت که کارکرد خانواده به عنوان یک کل است که نقش مهمی در ایجاد و تداوم رفتارهای زورگویانه در نوجوانان ایفا میکند و این صرفاً محدود به نگرش والدین نمیشود. مطالعات، دلالت بر شکلگیری رفتار زورگویی در محیط خانوادگی و رابطه والد-فرزندی در نوجوانان ایفا میکند که مشخصه اصلی آن روابط مبهم و ناهماهنگ میباشد (دوگینس[27]، 2016). خانواده بر بروز رفتار فرزندان تأثیر دارد، ویژگی های شخصیتی و محیط خانواده میتواند، روابط والد-فرزندی را ارتقاء دهند و یا باعث کاهش آن شوند (شهرضا و همکاران، 1396). در واقع میتوان گفت، کارکرد و فراغت خانواده در روابط والد-فرزندی نقش بی بدیلی را بازی میکند و هرچه فراغت خانواده در ارتباط با فرزندان بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت که ارتباط فرزندان با والدین نیز به همان نسبت مثبت و با جنبه گشودگی از ارتباط والد-فرزندی همراه خواهد بود. والدینی که در فراغت خانواده مانند خرید منزل از فرزندان خود نظر خواهی میکنند، این فرزندان در بحث ارتباط والد-فرزندی بدون احساس فشار و مانع صحبت میکنند و بهتر میتوانند احساسات واقعی خود را در ارتباط با والدین ابراز کنند. دانش آموزانی که در فعالیت های فراغتی مذهبی خانواده مشارکت فعالی دارند به همان نسبت در ارتباط والد-فرزندی، صداقت بیشتری بکار میگیرند و از شیوه ای که والدین در ارتباط با آن ها در اوقات فراغت رفتار میکنند، رضایت بیشتری دارند. والدینی که برای ارتباط با فرزندان خود ارزش کافی را قائل نمی شوند در نتیجه با جنبه ارتباط مشکل زا از ارتباط والد-فرزندی روبرو میشوند.
نتایج تحلیل نشان داد که بین رشد اجتماعی و ارتباط با همسالان رابطه معنی داری وجود دارد و این فرضیه با مطالعات بریقتون (2010) و شفیع آبادی (1390) همخوانی دارد. رشد اجتماعی موجب کاهش احساس تنهایی و از طرف دیگر باعث پذیرش همسالان از طرف همسالان در نوجوانان میشود (استوئکلی[28]، 2010). نوجوان اغلب مشکلاتی در معرفی خودشان، دوستانه رفتار کردن، دوست پیدا کردن، عضو گروه شدن، لذت بردن از بازی ها و کنترل اوضاع دارند. شاخصهای کلی رشد اجتماعی نیز معلوم داشته است که احساس تنهایی با نقض هایی در رشد اجتماعی مرتبط است (هنریچ و گالون[29]، 2006). در تبیین و توضیح نتیجه میتوان اشاره نمود که دانش آموزانی که با همسالان خود بهتر سازگار میشوند و احساس میکنند، عضوی از این گروه هستند و از بودن آن ها در کنار خود لذت می برند، خیلی اجتماعی و محبوب هستند و زندگی برای آن ها در کنار دیگران دوست داشتنی و هیجان انگیز خواهد بود. ارتباط با همسالان باعث افزایش علاقه دانش آموزان در درک دوستان و کاهش عصبانیت آن ها در اوقاتی که نسبت به دوستان بدگمان می شوند و در نهایت باعث رشد اجتماعی و روانی آن ها خواهد شد. دانش آموزی که در ارتباط با همسالان احساس کند که او را خیلی دوست دارند و از بودن او در کنار خود رضایت دارند، بیشتر احساس اعتماد به دیگران و از اینکه در ارتباط با دیگران از خود رضایت داشته باشد در او شکل میگیرد و اینگونه به رشد اجتماعی او کمک خواهد شد. وقتی در ارتباط با همسالان، دانش آموز احساس مثبتی دریافت میکند، احساس خود ارزشی خوبی از همسالان خود دریافت کرده که در نهایت به رشد اجتماعی او کمک شایانی خواهد شد و بهتر میتواند با دیگران کنار بیاید و بخاطر وجود این ارزش، با افراد مسن، معلم، خویشاوندان و دوستان به گونه ای که احترام روابط حفظ شود، ارتباط برقرار میکند که این جنبه بسیار مهمی از رشد اجتماعی میشود.
نتایج تحلیل مدل نشان داد که بین رشد اجتماعی و رابطه والد –فرزندی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این نتیجه را میتوان با پژوهش های بریمن، میلکی و اسکمن[30] (2008) و بری و ارین (2010) که در این زمینه انجام شده است همسو دانست. نفوذ والدین در کودکان تنها جنبه ارثی و وراثتی ندارد، بلکه در آشنایی کودک با زندگی اجتماعی و فرهنگ پذیری وی، نقش مؤثرتری دارد. ساختار و شکل خانواده ها، نحوه ارتباط والدین با فرزندان بیشترین تأثیر را اولاً بر چگونگی شخصیت روانی، اجتماعی و فرهنگی آن ها داشته و ثانیاً به طور غیر مستقیم جامعه را متأثر میکند (شفیع آبادی و ناصری، 1390).
در واقع میتوان گفت که هرچه والدین وقت بیشتری از وقت خود را در اختیار فرزندان خود قرار دهند، فرزندانشان نیز بهتر به سطح رشدی که مدرسه و جامعه از آن ها انتظار دارند، میرسند. والدینی که با روابط مثبت خود با فرزندان اجازه میدهند، فرزندانشان بدون احساس فشار و مانع صحبت کنند و برای فرزندان خود شنونده خوبی هستند؛ اینگونه باعث میشوند که فرزندانشان یاد بگیرند در ارتباط های اجتماعی خود اهل مراوده باشند، کارهای خلاقی انجام دهند و کمتر عصبانی شوند و این منجر به رشد اجتماعی فرزندان آن ها خواهد شد. والدینی که در روابط والد-فرزندی به فرزندان خود جواب های صادقانه میدهند و بدون هیچ مشکلی با آن ها مشورت میکنند و برای آن ها ارزش قائل میشوند، با این روش باعث میشوند که فرزندان آن ها بدون هیچ مشکلی با پیشرفت دوستانشان کنار بیایند و وظایفی که جامعه از آن ها انتظار دارد را به نحو احسن انجام دهند که این خود رشد اجتماعی است. دانش آموزانی که احساس راحتی با والدین خود دارند و میتوانند آشکارا عواطف خود را در ارتباط با والدین نشان دهند به همان نسبت در روابط خود با دیگران در جامعه و مدرسه در موقعیت های مشکل زا بهتر میتوانند خود را کنترل کرده و سازگار شوند و این به رشد اجتماعی دانش آموز به طور مفید و مناسبی کمک میکند.
تحلیل روابط غیر مستقیم نیز نشان داد که متغیرهای ارتباط با همسالان و ارتباط والد-فرزندی میتوانند، نقش واسطهای در رابطه بین فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند. نتایج بدست آمده از این فرضیه با مطالعات بری و ارین (2010)، کارنس هولت (2015)، لی بونک (2016) و سعدی پور (1393) همخوانی دارد. در تبیین این یافته میتوان بیان کرد که افزایش ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان با افزایش رشد اجتماعی در ارتباط است و دانش آموزان با این وجود میتوانند، بهتر در جامعه رفتار کنند. ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان نقش تعیین کنندهای در رشد اجتماعی و به تبع آن برقراری ارتباط بهتر دارند به طوری که اگر رابطه بهتری با والدین و همسالان خود داشته باشند از روابط اجتماعی و رشد آن احساس رضایت بیشتری خواهند داشت و بهتر میتوانند، پذیرش تفاوت ها و نقصهای خود و دوستانشان را درک کنند و بتوانند در رابطه با آن ها از هیجانات مثبت و مورد قبول جامعه استفاده کنند و به ثبات این روابط کمک کنند. دانش آموزی که در ارتباط با همسالان خود سازگاری دارد و در ارتباط با والدینش هیچ مشکلی ندارد و بدون هیچ ترسی صحبت های خود را با آن ها در میان میگذارد، واضح است که این دانش آموز بهتر میتواند با جامعه سازگار شده و رشد کند. داش آموزان که در ارتباط با همسالان خود علاقه خاصی دارند و مغرور نیستند و از احساس رابطه با والدین احساس رضایت دارند به طور مثبت تری در گروه های بزرگتر واکنش نشان میدهند و انعطافپذیر هستند که این به رشد اجتماعی آن ها به طرز چشمگیری کمک میکند.
به طور کلی میتوان بیان کرد که هرچه دانش آموزان ارتباطشان با همسالان و والدین مثبت باشد، به مشکلات کمتری در ارتباط با دیگران و در نهایت رشد اجتماعی بالاتری را تجربه خواهند کرد. در این پژوهش، مدل اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت ارتباط با والدین و ارتباط با همسالان را بر فراغت خانواده و رشد اجتماعی نشان داده که کیفیت ارتباط با والدین و کیفیت ارتباط با همسالان فراغت خانواده و رشد اجتماعی میانجی است و فراغت خانواده از طریق ارتباط با همسالان و ارتباط با والدین باعث رشد اجتماعی دانش آموزان میشود.
این پژوهش با محدودیت ها و موانعی روبرو بود که شامل: مجوز ندادن و عدم همکاری از طرف آموزش و پرورش (که بعد از طریق نامه نگاری حل شد)، عدم همکاری مدیران مدرسه (که با پیشنهاد همکاری در بحث مشاوره کنکور و تحصیلی حاضر به همکاری شدند)، دسترسی نداشتن مداوم به دانش آموزان در هر روز از ایام هفته، همکاری نکردن بعضی از دانش آموزان در کامل کردن پرسشنامه ها و ناقص تحویل دادن پرسشنامه ها میباشد. در آخر پیشنهاد میشود، پژوهشگران سایر متغیرهای شناختی که روی رشد اجتماعی و فراغت خانواده تأثیر میگذارند را مورد بررسی قرار دهند، تا بتوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش رشد اجتماعی را تشخیص داد؛ همچنین میتوان دو مدل جداگانه بر اساس جنسیت توسط محققان مورد بررسی قرار گیرد.
[1]. Social development
[2]. Peer relation
[3]. Gresham, Berry & Erin
[4]. Parent-child relationship
[5]. Popov & Ilesanimi
[6]. Runcan
[7]. Carnes-holt
[8]. Chuankali
[9] .Telzar, Ichien, Qu, Seiffge, Krenke, Overbeek & Vermulst
[10] .Lee & bonk
[11]. Warts, Cross & Runions
[12] .Family leisure
[13]. Smith, Freeman & Zebriski
[14]. Fayard & Weeks
[15]. Choi
[16].Wilkinson
[17] .Fairlie, Kalil
[18]. Bentler & chu
[19]. Family leisure activity profile
[20] . maximum likelihood
[21]. Social development scale
[22]. Ellis witsman
[23] .Parent Adolescent communication scale
[24] .Barnes & Olson
[25] . Sales
[26] . Index of peer relation
[27]. Duggins
[28]. Stoeeckli
[29]. Heinrich & Gullone
[30] .Brieman, Milkie & Schiman