نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته دکترای روان شناسی، گروه روان شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.

2 دانشیار گروه روان شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.

چکیده

مقدمه: از زمان معرفی شبکه‌های اجتماعی تاکنون، سرعت تحولات در زندگی دچار افزایش تصاعدی گردیده است. وابستگی به شبکه‌های اجتماعی می‌تواند، جریان زندگی انسان را دستخوش تغییرات اساسی نماید. این پژوهش با هدف بررسی رابطۀ سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی با میانجیگری هوش‌هیجانی انجام پذیرفت.
روش: طرح پژوهش همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، دانشجویان استان تهران در سال 1400 بودند که 515 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. در خصوص تحصیلات، 98/13 درصد کمتر از کارشناسی، 74/48 درصد کارشناسی، 08/24 درصد کارشناسی ارشد و 20/13 درصد دکتری شرکت داشتند. برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه وابستگی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی یانگ (1998)، پرسشنامه سبک‌زندگی لعلی و عابدی (1391)، پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی گواردیا و همکاران (2000) و پرسشنامه هوش‌هیجانی اسکات (1998) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه‌های سبک‌زندگی، نیازهای بنیادی روانشناختی و هوش‌هیجانی با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (P<0.01). با توجه به شاخص‌های CFI, GFI, RMSEA به ترتیب با مقادیر 057/0، 949/0 و 967/0 برازش مدل تأئید گردید. همچنین، نقش واسطه‌ای هوش‌هیجانی در ارتباط سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی مشخص گردید.
نتیجه‌گیری: بنابراین از طریق بهبود سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی می‌توان، نسبت به اصلاح وابستگی به شبکه‌های اجتماعی اقدام نمود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Relationship between lifestyle and basic psychological needs with dependence on social networks mediated by emotional intelligence

نویسندگان [English]

  • Javad Shahbazi 1
  • Malek Mirhashemi 2
  • Khadijeh Abolmaali alhoseini 2

1 PhD student of Psychology, Department of Psychology, Roudehen Branch, Islamic Azad University, Roudehen, Iran.

2 Associate Professor, Department of Psychology, Roudehen Branch, Islamic Azad University, Roudehen, Iran.

چکیده [English]

Introduction: Since the introduction of social networks, the pace of change in life has increased exponentially. Dependence on social networks can fundamentally change the course of human life. The aim of this study was to investigate the relationship between lifestyle and basic psychological needs with dependence on social networks mediated by emotional intelligence.
Method: The correlation research design was structural equation modeling. The statistical population is students of Tehran province in 1400, of which 515 people were studied by multi-stage random sampling. Regarding education, 13.98% less than bachelor, 48.74% bachelor, 24.08% master and 13.20% doctorate participated. To measure the research variables, internet and social network addiction questionnaire
(Young, 1998), lifestyle questionnaire (Lali & Abedi, 2012), the basic needs satisfaction in general scale (Guardia et al., 2000) and emotional intelligence questionnaire (Scott, 1998) were used.
Findings: The results showed that there is a significant relationship between lifestyle components, basic psychological needs and emotional intelligence with dependence on social networks (P <0.01). According to RMSEA, GFI and CFI indices, the fit of the model was approved with values ​​of 0.057, 0.994 and 0.967, respectively. Also, the mediating role of emotional intelligence in the relationship between lifestyle and basic psychological needs with dependence on social networks was identified.
Conclusion: Therefore, by improving lifestyle and basic psychological needs, it is possible to correct dependence on social networks.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Dependence on social networks
  • Lifestyle
  • Basic psychological needs
  • Emotional intelligence
  • Students

مقدمه

حجم رو به رشد تحقیقات صورت گرفته تا کنون، پیرامون وابستگی به شبکه‌های اجتماعی، نشان‌دهنده آن است که نوعی اختلال روانشناختی-اجتماعی است و از مشخصه‌های آن تحمل، علایم کناره‌گیری، اختلالات عاطفی و ازهم‌گسیختگی روابط اجتماعی است (فریس[1]، 2011) که سبب شده توجه محققان و درمانگران را به خود جلب نماید. پژوهش اوزلم و الکایاب[2] (2021) در وابستگی به اینترنت در شرایط پاندمی کرونا، هابرلین و آتکین[3] (2021) در حوزه بازی‌های تلفن همراه و وابستگی به شبکه‌های اجتماعی، در کنار تحقیقات بو، چی و کوا[4] (2021)، زو، وو و جنگ[5] (2021) در زمینه وابستگی به اینترنت و سایر پژوهش‌های مشابه، اهمیت و به‌روزبودن مسئله را حکایت می‌کند. در واقع، استفاده از شبکه‌های اجتماعی به جزء لاینفکی از زندگی بشر تبدیل‌شده؛ از یک سو، افراط در استفاده از آن، انسان را به چالش کشیده و از سوی دیگر، فناوری اطلاعات و ارتباطات از اصلی‌ترین سرمایه‌گذاری‌های قرن جدید تلقی می‌گردد (موگ، سیبل و یلیز[6]، 2015). نکته اینجاست که ممکن است وابستگی به اینترنت، آثار و علائم جسمانی نداشته باشد اما عوارض اجتماعی، آن را در زمره دیگر موارد وابستگی قرار می‌دهد (غفاری، 1389).

نخستین بار آدلر در سال 1992 واژه سبک‌زندگی را برای اشاره به شخصیت اصلی فرد بکار برد و در واقع نظریه سبک‌زندگی آدلر، نظریه شخصیت او نیز محسوب می‌شود (یوسفی و علیزاده، 1389). سبک‌زندگی شیوه‌ای نسبتاً ثابت است که فرد برای رسیدن به اهداف خود به کار می‌برد و حاصل دوران کودکی اوست؛ به عبارت دیگر، سبک‌زندگی بعد عینی و کمیت‌پذیر شخصیت افراد است (شفیع آبادی، 1371). بر این اساس، سبک‌زندگی مجموعۀ عقاید، طرحها و نمونه‌های عادتی رفتار و شیوه‌های تبیین شرایط اجتماعی یا شخصی است که نوع خاص واکنش فرد را تعیین می‌کند و می‌تواند موفقیت را ارزیابی نماید (کوکرهام[7]، 2005).

تحقیق در مورد نیازهای انسان توسط مک دوگال در سال 1908 آغاز شد و سرانجام توسط مازلو در حیطه روانشناسی عملیاتی شد (تورکدوگان[8]، 2010). تاکنون دیدگاه‌های مختلفی از نیازهای اساسی انسانها ارایه شده است و بر اساس این نظریه، سه نیاز ذاتی روانشناختی عبارتند از خودمختاری، شایستگی و توانایی ارتباط (زاهدی و بشارت، 2011). خودمختاری به نیاز فرد به احساس انتخاب و خودآغازگری در انجام اعمال و تکالیف اشاره دارد. شایستگی عبارت است از نیاز به موثربودن در تعامل با محیط، نیاز به ارتباط، به نیاز برای احساس اطمینان هنگام داشتن رابطه با دیگران و نیاز به پذیرش فرد به عنوان شخصی شایسته عشق و احترام توسط دیگران اشاره دارد (تالی[9]، 2012).

هوش‌هیجانی[10]، شیوه استفاده بهتر از هوشبهر و در واقع نوع دیگری از هوشمندی است. افراد باید توانایی لازم جهت به‌کارگیری شیوه‌های متفاوت مدیریت و مواجهه با چالش‌های جدید را داشته باشند. برای فائق‌شدن بر این چالش‌ها باید مؤلفه‌های هوش‌هیجانی را در خود پرورش داد که عبارتند از؛ خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزش، همدلی و مهارت‌های اجتماعی (پارسا،1380). هوش‌هیجانی و مهارت‌های مربوطه طی زمان رشد و تغییر می‌کنند و می‌توان با آموزش و تکنیک‌های درمانی آن را بهبود داد. سارایوا و مارینا[11] (2018)، دانگ، ژانگ و لونگ[12] (2019)، آریویلاگا، ری و اکستریمرا[13] (2020)، رییسی، حاجی‌کرم و تهرانی‌زاده (2020) و یودس و ری[14] (2021) در سال‌های اخیر در خصوص ارتباط هوش‌هیجانی و وابستگی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تحقیقات بروزی را انجام داده اند.

اهمیت این تحقیق از آن جهت است که می‌توان از طریق مدل بدست آمده کمک شایانی به جلوگیری از شیوع این نوع وابستگی نموده و در نهایت به ارتقای سطح بهداشت روانی کمک نمود. با توجه به اینکه کشور ما جزء کشورهایی است که ورود به شبکه‌های اجتماعی با تاخیر صورت گرفته است اما رشد بی‌رویه‌ای در مقایسه با برخی از کشورها داشته که این نشان از کم‌توجهی خانواده‌ها به رفتارهای غلط فرزندان، عدم فرهنگ‌سازی مناسب و به کارگیری آموزش‌های لازم و همچنین تحقیق کارشناسانه در زمینه پیشگیری و درمان وابستگی بیش از حد به شبکه‌های اجتماعی است.

تحقیقات نشان می‌دهد که میزان موفقیت در درمان اعتیاد به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی زیاد بالا نیست (بروکمن[15]، 2011)، بنابراین مهمترین اقدام مقابله‌ای برای عدم وابستگی به شبکه‌های اجتماعی پیشگیری است. اگر چه مطالعات در این حوزه در سایر کشورهای جهان صورت گرفته، اما به منظور برنامه‌ریزی مبتنی بر پژوهش در هر جامعه‌ای، توجه به تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی ضروری است. همچنین سرعت فزاینده نفوذ شبکه‌های اجتماعی در جوامع سبب می‌شود تا تحقیقات در این زمینه مدام بروزرسانی گردد. این پژوهش دارای نتایج کاربردی است و می‌تواند توسط روانشناسان و مشاوران در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی خصوصا برای نسل نو جهت پیشگیری از وابستگی به شبکه‌های اجتماعی استفاده گردد.

با توجه به مطالب ارایه شده در مقدمه، در تحقیق حاضر نقش واسطه‌ای هوش‌هیجانی در رابطه میان سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه انجام شده، این فرضیه که سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با میانجی‌گری هوش‌هیجانی، پیش‌بینی‌کننده وابستگی به شبکه‌های اجتماعی هستند، مورد آزمون قرار گرفت.

 

روش

پژوهش حاضر بر اساس مفروضه تحقیقات همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری، دانشجویان استان تهران در سال 1400 می‌باشند که 515 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به تحقیقات آماری که نشان می‌دهد حداقل اندازه نمونه برای استفاده از SEM باید بزرگتر از ۱۰ برابر تعداد پارامترهای برآورد شده باشد (ریکاو[16]، 2005)، تعداد 515 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در بررسی نتایج مشخص شد 14/22 درصد دانشجوی مرد و 86/77 درصد دانشجوی زن و همچنین در خصوص تحصیلات، 98/13 درصد کمتر از کارشناسی، 74/48 درصد کارشناسی، 08/24 درصد کارشناسی ارشد و 20/13 درصد دکترا شرکت داشتند. قبل از اجرای پرسشنامه به شرکت کنندگان توضیح داده شد که اطلاعات آنان محرمانه می‌ماند و به سازمان یا شرکت خاصی داده نخواهد شد. برای تحلیل داده‌ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و AMOS 26 استفاده شد.

 

 

ابزارهای پژوهش

الف) پرسشنامه وابستگی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی (IAT)[17]: این پرسشنامه توسط کیمبرلی یانگ (1998) ساخته شد و یکی از معتبرترین پرسشنامه‌ها در این زمینه است (شایق، 1388). در مطالعه یانگ و همکاران پایایی درونی پرسشنامه بالاتر از 92/0 ذکر شده و پایایی به روش بازآزمایی نیز معنادار گزارش شده است (منسالی[18]، 2006). روایی محتوایی آزمون با ارائه به ده نفر متخصص (5 روان‌پزشک و 5 روانشناس) مورد تأیید قرار گرفت. جهت روایی همگرایی، همبستگی نمرات حاصله از پرسشنامه با پرسشنامه YDQ محاسبه و ضریب همبستگی آن برابر با 50/0 به دست آمد که از نظر آماری در سطح P<0.05 معنادار است. ضریب آلفای کرونباخ برابر با 88/0 محاسبه شده است که نشان می‌دهد فقط 12 درصد از واریانس نمرات کل پرسشنامه در اثر خطای اندازه‌گیری به دست آمده است. این پرسشنامه که از متن اصلی ترجمه گردید دارای 21 سؤال در مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت (هرگز، به‌ندرت، گاهی اوقات، اغلب اوقات و تقریباً همیشه) می‌باشد.

ب) پرسشنامه سبک‌زندگی (LSQ)[19]: این پرسشنامه توسط لعلی و عابدی (1391) ساخته شد و دارای 70 سوال می‌باشد و هدف آن ارزیابی ابعاد مختلف سبک‌های زندگی (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری‌ها، سلامت روان شناختی، معنوی و اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر، پیشگیری از حوادث و سلامت محیطی) است. طیف پاسخگویی آن در مقیاس چهار درجه ایمی باشند. با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، روایی سازه پرسشنامه سبک‌زندگی به منزلۀ ابزاری چندبعدی برای ارزیابی و اندازه گیری سبک‌زندگی مورد تأیید قرار داده شد. همچنین پایائی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش اندازه‌گیری آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد.

ج) پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی (BNSG)[20]: این پرسشنامه توسط گواردیا، دسی و رایان[21] (2000) ساخته شده است که میزان احساس حمایت از نیازهای خودمختاری، شایستگی و ارتباط با دیگر آزمودنی‌ها را می‌سنجد. مقیاس مذکور که توسط سدیدی (1392) ترجمه شده، 21 ماده دارد که براساس مقیاس هفت درجه‌ای لیکرت درجه‌بندی شده است. ضرایب پایایی حاصل از اجرای آن روی مادر، پدر، شریک رمانتیک و دوستان آزمودنی‌ها به ترتیب 92%، 92%، 92% و 92 گزارش شده است (قربانی و واتسون[22]،2004).

د) پرسشنامه هوش‌هیجانی اسکات (EIS)[23]: مقیاس هوش‌هیجانی توسط اسکات (1998) ساخته شده و شامل 27 ماده می‌باشد. میزان همسانی درونی (آلفای کرونباخ) آن 87/0 و پایایی به روش بازآزمایی 78/0 گزارش شد. ترجمه و هنجاریابی آن در ایران توسط کرمی (1389) انجام شد.

 

یافته‌ها

جدول 1 ماتریس همبستگی، میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش را نشان می‌دهد. همانطور که در جدول 1 دیده می‌شود، بین اکثر متغیرهای پژوهش در سطح 01/0 رابطه معناداری وجود دارد.

 

 

جدول 1. ماتریس همبستگی، میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش

 

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

M

SD

۱. سلامت جسمانی

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

36/14

370/3

۲. ورزش و تندرستی

579/0**

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

89/9

254/4

۳. کنترل وزن و تغذیه

444/0 **

433/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

76/12

618/3

۴. پیشگیری از بیماری‌ها

502/0 **

464/0 **

632/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

72/16

781/2

۵. سلامت روانی اجتماعی

522/0 **

637/0 **

666/0 **

629/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

83/43

486/8

۶. اجتناب از دارو و مواد

601/0 **

472/0 **

639/0 **

584/0 **

648/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

85/12

856/2

۷. پیشگیری از حوادث

162/0 **

020/0

295/0 **

340/0 **

280/0 **

255/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

 

28/19

449/3

۸. سلامت محیطی

308/0 **

196/0 **

485/0 **

497/0 **

620/0 **

480/0 **

473/0 **

1

 

 

 

 

 

 

 

24/16

253/3

۹. خودمختاری

281/0 **

283/0 **

358/0 **

278/0 **

438/0 **

305/0 **

134/0 **

210/0 **

1

 

 

 

 

 

 

76/33

486/6

۱۰. شایستگی

358/0 **

341/0 **

363/0 **

363/0 **

439/0 **

363/0 **

110/0 *

244/0 **

578/0 **

1

 

 

 

 

 

01/29

020/5

۱۱. ارتباط

263/0 **

239/0 **

345/0 **

327/0 **

458/0 **

314/0 **

090/0 *

242/0 **

554/0 **

553/0 **

1

 

 

 

 

22/41

681/5

۱۲. نظم دهی و کاربست هیجانات

306/0 **

257/0 **

414/0 **

389/0 **

451/0 **

381/0 **

268/0 **

370/0 **

298/0 **

421/0 **

384/0 **

1

 

 

 

60/44

534/5

۱۳. خوش بینی و مثبت نگری

336/0 **

309/0 **

434/0 **

404/0 **

477/0 **

379/0 **

259/0 **

317/0 **

359/0**

446/0 **

407/0 **

813/0 **

1

 

 

13/36

669/4

۱۴. ارزیابی هیجانات

156/0 **

101/0 *

217/0 **

190/0 **

254/0 **

200/0 **

192/0 **

162/0 **

160/0 **

264/0 **

228/0 **

646/0 **

618/0 **

1

 

36/26

051/4

۱۵. وابستگی به شبکه‌های اجتماعی

-232/0**

-267/0**

-290/0**

-316/0**

-344/0**

-273/0**

-076/0

-195/0**

-360/**

-420/0**

-311/0**

-109/0*

-139/0**

-010/0

1

73/49

808/16

برای تحلیل داده‌ها از SEM با روش بیشینه درست نمایی[24] استفاده شد. قبل از استفاده از این روش آماری، پیش فرض‌های نرمال بودن تک متغیری یعنی قرار داشتن در محدوده 1+ الی 1- (میرز[25]، 2006)، نرمال بودن چند متغیری با قرار داشتن شاخص استاندارد شده مردیا[26] در مقادیر کوچکتر از ۵ (بنتلر[27]، 2005) بررسی شد. با توجه به بیشتر بودن همه شاخص‌های تحمل[28] بیشتر از 10/0 (بین 28/0 الی 73/0) و کمتر بودن مقدار عامل تورم واریانس[29] از ۱۰ (بین 37/1 الی 19/4) شرط عدم همخطی چندگانه نیز برقرار بود.

با توجه به شاخص‌های برازش مدل اصلاح شده که در جدول ۲ آمده است، می‌توان نتیجه گرفت که برازش مناسبی با داده‌ها وجود دارد.

جدول ۲. شاخص‌های برازش سه مدل

مدل

X2/df

CFI

GFI

AGFI

RMSEA

کامل

667/2

967/0

949/0

923/0

057/0

مستقیم

201/5

913/0

913/0

872/0

090/0

غیرمستقیم

233/4

934/0

921/0

882/0

079/0

شاخص مربوط به کای اسکوئر هرچه کوچکتر باشد بهتر است. برخی صاحبنظران مقادیر کمتر از ۵ را قابل قبول دانسته‌اند. شاخص تطبیقی (CFI) که نشانه موقعیت نسبی مدل بین بدترین و بهترین برازش است نیز بزرگتر از 90/0 بوده و در محدوده قابل قبول قرار دارد. مقادیر شاخص‌های نیکویی برازش (GFI) و نیکویی برازش تعدیل شده (AGFI) نیز بالاتر از 90/0 و قابل قبول می‌باشد. شاخص ریشه میانگین مربعات (RMSEA) نیز در مقادیر کمتر از 08/0 مطلوب در نظر گرفته می‌شود. (کلاین[30]، 2011). همچنین داده‌ها حاکی از این است که مدل کامل از دو مدل دیگر برازش بهتری دارد.

جدول۳. ضرایب مسیر مدل پژوهش

 

B

S.E.

C.R.

P

سبک‌زندگی ← شبکه اجتماعی

232/0-

515/0

764/3-

01/0

نیازهای بنیادی ← شبکه اجتماعی

517/0-

248/0

420/7-

01/0

سبک‌زندگی ← هوش‌هیجانی

356/0

152/0

869/5

01/0

نیازهای بنیادی ← هوش‌هیجانی

343/0

066/0

538/5

01/0

هوش‌هیجانی ← شبکه اجتماعی

296/0

189/0

227/5

01/0

در جدول ۳، ضرایب ساختاری مدل پژوهش ارایه گردیده است. همچنین نرم افزار نشان می‌دهد که مدل توانسته است 31/0 واریانس وابستگی به شبکه‌های اجتماعی را تبیین نماید. در شکل۱ نیز مدل آزمون فرضیه‌ها مشخص شده است. با توجه به نتایج، همه ضرایب مستقیم به وابستگی به شبکه‌های اجتماعی، معنادار هستند، لذا می‌توان نقش میانجی را بررسی کرد. رابطه مستقیم بین متغیرها با متغیر وابسته در مدل میانجی تعیین می‌کند که آیا میانجی‌گری به صورت جزئی[31] است یا به صورت کامل[32]. اگر این رابطه معنادار باشد نشان دهنده میانجی‌گری جزیی خواهد بود اما اگر این رابطه معنادار نباشد نشان می‌دهد که میانجی‌گری کامل اتفاق افتاده است (پهلوان‌شریف و مهدویان، 1394). نتایج حاصله که با استفاده از روش بوت‌استراپینگ بدست آمده، بیانگر این است که هوش‌هیجانی بین متغیرهای پژوهش با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی نقش میانجی به صورت جزیی دارد.

 

شکل ۱. مدل پژوهش

 

بحث و نتیجه‌گیری

هدف کلی پژوهش این بود تا بتواند بر اساس متغیرهای سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی رونشناختی با میانجی‌گری هوش‌هیجانی و با آخرین تکنیک‌های SEM‌ و با استفاده از جدیدترین نسخه AMOS 26 مدلی برای وابستگی به شبکه‌های اجتماعی ارایه دهد تا در نهایت نقش میانجی متغیر هوش‌هیجانی را بررسی نماید.

بررسی فرضیه‌ها نشان داد که بین سبک‌زندگی و وابستگی به شبکه‌های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. این مساله با نتایج یینگ، آوالودین و کوای[33] (2021)، کایا[34] (2021)، بنر[35] (2019)، عبدی، رفیعی و اسدی (2019)، کامران، آفرین و احمدی (2018)، طالقانی نژاد، داوری و لطفی کاشانی (1398)، حمیدی، جلالی فراهانی و رجبی (1397)، قلی پور (1395) و زارع جلیانی (۱395) همسو می‌باشد. درواقع شبکه‌های اجتماعی مجالی برای جبران خلاهای دنیای حقیقی است که افراد با سبک‌زندگی ناسالم آن را تجربه می‌کنند. دراین‌میان، بازی‌هایی نظیر زندگی‌دوم[36] که جزیی از زندگی حقیقی افراد شده (نیلاکشی[37]، 2017) چنان نمودی یافته‌اند که شرکت‌های بین‌المللی را مجذوب خود کرده و حتی تبادل ارزهای مجازی و حقیقی را فراهم نموده‌اند (هوگ[38]، 2010). اما، فرد پس از خروج از دنیای مجازی، شخصیتی که از خود ساخته بود را دچار تزلزل می‌بیند.

رابطه بین نیازهای بنیادی روانشناختی و وابستگی به شبکه‌های اجتماعی نیز معنادار بود که نتایج آن با تحقیقات اکور و ازکس[39] (2021)، پیری، امیری مجد و بزازیان (2019)، چنگ فو، ژیان و وی[40] (2016)، سلیمانی (1398) و دهقانی (1397) همسو می‌باشد. در واقع یکی از عوامل گرایش به شبکه‌های اجتماعی، تلاش برای به نمایش گذاشتن شایستگی‌هاست. از داب‌اسمش‌هایی[41] که به اشتراک می‌گذارند تا کلیپ‌هایی تعجب‌آور از زندگی شخصی. لذا عدم احساس شایستگی حقیقی، سبب گرایشات افراطی می‌گردد. لذا می‌توان با تقویت احساس شایستگی از گرایش به وابستگی‌های افراط‌گونه فضای سایبر جلوگیری نمود.

رابطه معنادار بین سبک‌زندگی و هوش‌هیجانی نیز از دیگر نتایج بدست آمده بود که با پژوهش‌های موسیوند، زارعان و کابلی (1400)، رضوانی (1396) و رحیمی (1393) همخوان می‌باشد. در تبیین این مسئله باید گفت که سبک‌زندگی می‌تواند در ارتقای هوش‌هیجانی افراد نقش مهمی ایفا نماید. در واقع می‌توان با مهارت‌آموزی، نسبت به ارتقا و افزایش هوش‌هیجانی اقدام نمود.

معناداری رابطه نیازهای بنیادی روانشناختی و هوش‌هیجانی نیز از دیگر یافته‌های پژوهش بود که با تحقیق عصاری (1395) و امیدواری (1393) نیز همسو می‌باشد. عامل ارتباط به عنوان عنصری مهم در نیازهای بنیادی روانشناختی نقش روشنی در این هم‌آوایی دارد. مسئله شایستگی نیز عنصر مهمی است که در افراد با هوش‌هیجانی بالا قابل مشاهده است.

از طرفی معناداری رابطه هوش‌هیجانی و وابستگی به شبکه‌های اجتماعی مشخص گردید که این نتیجه نیز با بررسی‌های سارایوا و مارینا[42] (2018)، غلامی، واحدی و اله‌دادی (1398)، محمدیون (1394)، بهشتیان (1392) و جعفری و فاتحی‌زاده (1391) هم‌آوا می‌باشد. تبیین این مساله بدین صورت است که افراد می‌توانند از طریق هوش‌هیجانی از افتادن در دام بی‌ساختار اینترنت رهایی یابند. این افراد یادگرفته‌اند تا با تامین نیازهای خود در دنیای حقیقی، خلا کمتری در ورود به دنیای مجازی احساس کنند. درواقع کنترل هیجان‌های درمانده کننده، کلید بهزیستی عاطفی است و موارد افراطی، ثبات روحی ما را تحلیل می‌برند (پارسا،1380). هرچند استفاده از شبکه‌های اجتماعی به جزء لاینفکی از زندگی درآمده اما استفاده از آن باید بصورت متعارف صورت گیرد. این مسئله زمانی رنگ بوی مشکل به خود می‌گیرد که فرد شخصیت خاص و متفاوتی در شبکه‌های اجتماعی از خود ساخته اما پس از خروج از اینترنت، به قالب حقیقی خود برمی‌گردد و دوگانگی بوجود آمده در شخصیت سبب آشفتگی بیشتر او می‌گردد (شولر، 2014).

در نهایت، نقش جزیی میانجیگری هوش‌هیجانی در رابطه سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه‌های اجتماعی تایید شد. در تبیین این مسئله باید توجه نمود که با بهبود سبک‌زندگی می‌توان سبب افزایش هوش‌هیجانی گردید. این مسئله تا حدی موثر است که بهبود سلامت محیطی، گرایش به ورزش، بهبود وضعیت روانی و حتی تغذیه می‌تواند موجب افزایش تعاملات موثر فرد، خوش‌بینی و مثبت‌نگری گردد. این خود مقدمه‌ای است تا به شبکه‌های اجتماعی به دید ابزاری برای ارتقا نگاه شود و از وابستگی‌های افراط‌گونه به آن اجتناب گردد. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های فضای مجازی، هویت جعلی کابران آن است  که از دلایل موثر آن فقدان خوش‌بینی و مثبت‌نگری افراد در زندگی حقیقی است (شهبازی، 1396). از طرفی، خودمختاری و قابلیت اجتناب‌ورزیدن از جمله عواملی است که سبب افزایش هوش‌هیجانی می‌گردد. این امر خود موجب می‌شود تا فرد از افراط در استفاده از شبکه‌های اجتماعی مصون بماند. همچنین افزایش شایستگی‌ها و ارتباط سبب بهبود وضعیت هوش‌هیجانی می‌گردد تا جایی که فرد به جای جبران خلا آن در شبکه‌های اجتماعی، در پی دست‌یابی به این عوامل در دنیای حقیقی و ارتباطات نزدیک می‌گردد.

با توجه به اینکه این پژوهش در تهران صورت گرفته باید در تعمیم‌پذیری آن با احتیاط عمل نمود و می‌توان با گسترش چنین پژوهش‌هایی در سطوح ملی، قابلیت تعمیم‌پذیری آن را افزایش داد. همچنین متغیرهای جمعیتی از جمله جنسیت و سن نیز می‌توانند در مدل نقشی موثر داشته باشند که در تحقیقات بعدی می‌توان به آنها توجه نمود. در عین حال با توجه به یافته‌های این تحقیق، نقش متغیرهای سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی در تبیین وابستگی به شبکه‌های اجتماعی مدنظر قرار گیرد و از طریق بهبود سبک‌زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی، نسبت به اصلاح وابستگی به شبکه‌های اجتماعی اقدام گردد.

 

[1]. Ferris

[2]. Ozlem & Alkayab

[3]. Haberlin & Atkin

[4]. Bu, Chi & Qua

[5]. Xu, Wu & Geng

[6]. Muge, Sibel & Yeliz

[7]. Cockerham

[8]. Turkdogan

[9]. Talley

[10]. Emotional Intelligence

[11]. Saraiva & Marina

[12]. Dang, Zhang & Leong

[13]. Arrivillaga, Rey & Extremera

[14]. Yudes & Rey

[15]. Brockman

[16]. Reykov

[17]. Internet and social network addiction questionnaire

[18]. Mansally

[19]. Lifestyle questionnaire

[20]. The basic needs satisfaction in general scale

[21]. Guardia, Deci & Ryan

[22]. Ghorbani & Watson

[23]. Scott’s emotional intelligence questionnaire

[24]. maximum likelihood

[25]. Meyers

[26]. Mardia value

[27]. Bentler

[28]. tolerance

[29]. Variance Inflation Factor (VIF)

[30]. Kline

[31]. partial

[32]. full

[33]. Ying, Awaluddin & Kuay

[34]. Kaya

[35]. Bener

[36]. Second Life

[37]. Nilakshi

[38]. Hoge

[39]. Okur & Ozekes

[40]. Chengfu, Xian & Wei

[41]. dubsmash

[42]. Saraiva & Marina

  • امیدواری، لیلا (1393). رابطه نیازهای روانشناختی و هوش‌هیجانی با سازگاری زناشویی. پایانامه ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد مرودشت.
  • بهشتیان، سیدمحمد (1392). رابطة هوش‌هیجانی و اعتیاد به اینترنت در بین دانش آموزان دبیرستان‌های شهر تهران. جامعه پژوهی فرهنگی، 4 (2)، 19-1.
  • پارسا، نسرین (1380). هوش‌هیجانی. تهران: رشد.
  • پهلوان شریف، سعید و مهدویان، وحید (1394). مدلسازی معادلات ساختاری. تهران: بیشه.
  • جعفری، نسیم و فاتحی‌زاده، مریم السادات (1391). بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با افسردگی، اضطراب، فشار روانی و هراس اجتماعی در دانشجویان دانشگاه اصفهان. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، 4(۱۷)، ۱-۹.
  • حمیدی، مهرزاد؛ جلالی فراهانی، مجید و رجبی، حسین (1397). تبیین رابطه بین مهارت‌های اجتماعی، خودکارآمدی، سبک‌زندگی و اعتیاد اینترنتی در دانش‌آموزان ورزشکار مقطع متوسطه استان ایلام. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 26 (1)، 30-21.
  • دهقانی، یوسف (۱۳۹۷). نقش تعدیلگری تحقق نیازهای روانی در رابطه بین رویدادهای استرس‌زای زندگی و اعتیاد به اینترنت. یازدهمین کنفرانس بین المللی روانشناسی و علوم اجتماعی، تهران، شرکت همایشگران مهر اشراق.
  • رحیمی، علی اصغر (1393). بررسی رابطه هوش‌هیجانی و سبک‌زندگی با شادکامی در دانشجویان. پایانامه ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی ‌واحد شاهرود.
  • رضوانی، نیلوفرسادات (1396). اثر منابع تصمیم‌گیری خرید بر شکاکیت مشتری با توجه به هوش‌هیجانی و سبک‌زندگی. پایانامه ارشد. دانشگاه یزد.
  • زارع جلیانی، محسن (1395). رابطه سبک‌زندگی و وابستگی به اینترنت در دانشجویان. سومین کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک‌زندگی، دانشگاه تربت حیدریه.
  • سدیدی، ملیحه(1392). بررسی نقش عوامل پیش‌بینی کننده حمایت استقلال‌طلبانه والدین در نیازهای اساسی و شاخص‌های بهزیستی در دانشجویان، دانشگاه هرمزگان.
  • سلیمانی، مریم (۱۳۹۸). نقش نیازهای روانشناختی دانشجویان در اعتیاد به اینترنت با واسطه گری سبک‌های مقابله ای. سومین کنفرانس دانش و فناوری روانشناسی،علوم تربیتی و جامعه شناسی ایران، تهران، موسسه سام ایرانیان.
  • شایق، سمیه (1388). بررسی اعتیاد به اینترنت و رابطه آن با ویژگی‌های شخصیتی در نوجوانان تهران. مجله اصول بهداشت روانی، 11 (2)، 53-42.
  • شفیع آبادی، عبداله (1371). تاثیر آموزش مولفه‌های هوش‌هیجانی بر سلامت روان، مجله روانشناسی ایرانیان، 10 (2)، 39-20.
  • شهبازی، جواد (1396). رابطه هوش‌هیجانی و سبک‌های دلبستگی با وابستگی به اینترنت در دانشجویان. پایانامه ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.
  • طالقانی نژاد، محمدعلی؛ داوری، رحیم و لطفی کاشانی، فرح (1398). پیش‌بینی گرایش به سوء‌مصرف مواد و اعتیاد به اینترنت بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک‌های کنار آمدن با استرس با میانجیگری هوش‌هیجانی در دانش آموزان، پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، 9(35)، 107-125.
  • عبدالملکی، فاطمه (1393). بررسی اثربخشی هوش‌هیجانی در کاهش وابستگی به اینترنت دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران. پایانامه ارشد، دانشگاه اهواز.
  • عصاری، فاطمه (1395). بررسی ارتباط بین سرمایه روان شناختی و هوش‌هیجانی و تاثیر آنها بر رضایت شغلی. پایانامه ارشد، دانشگاه یزد.
  • غفاری، مسعود (1389). بررسی تاثیر آموزشی خودآگاهی و کنترل‌تکانه در کاهش کناره‌گیری اجتماعی و کاربری اجباری اینترنت. رساله دکترا، دانشگاه علامه طباطبایی.
  • غلامی، سمیه؛ واحدی، شهرام و اله‌دادی، مژده (1398). اعتیاد به اینترنت و ارتباط آن بااحساس تنهایی هیجانی و اجتماعی در بین دانشجویان: کاربرد تحلیل خوشه‌ای، پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، 11(35)، 33-52.
  • قلی پور، مهتاب (1395). رابطه سبک‌زندگی و تفکر با اعتیاد اینترنتی در دانشجویان. پایانامه ارشد، دانشگاه آزاد شهرقدس.
  • کرمی، ابوالفضل (1389). مقیاس هوش‌هیجانی اسکات. تهران: روان سنجی.
  • لعلی، محسن و عابدی، احمد (1391). ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سبک‌زندگی. پژوهش‌های روانشناختی، 15 (1)، 49-38.
  • محمدیون، اختر (1394). بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت با هوش‌هیجانی و ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی. پایانامه ارشد، دانشگاه شاهرود.
  • موسیوند، محبوبه؛ زارعان، منصوره و کابلی، مریم (1400). مدل‌یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک‌های هویت و عملکرد تحصیلی: نقش واسطه‌ای افسردگی، پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، 11(44)، 73-92.
  • یوسفی، محسن و علیزاده، حمید (1389). ارزیابی و درمان سبک‌زندگی: رویکرد روان‌شناسی فردی آدلر. تهران: رسش.

 

  • Abdi, M., Rafiee, S., & Asadi, E. (2019). The Relationship between Internet Addiction and Lifestyle among Nursing and Midwifery Students. Depiction of Health. 2019;9(4): 252-258.
  • Arrivillaga, C., Rey, L., & Extremera, N. (2020). Adolescents’ problematic internet and smartphone use is related to suicide ideation: Does emotional intelligence make a difference? Computers in Human Behavior, Volume 110, September 2020, 106375.
  • Bener, A. (2019). Internet Addiction, Fatigue, and Sleep Problems Among Adolescent Students: A Large-Scale Study. International Journal of Mental Health and Addiction volume 17, pages 959–969.
  • Bentler, P. (2005). EQS 6 Structural equations program manual. Encino, CA: Multivariate Software.
  • Brockman, J. (2011). Is the Internet changing the way you think? The Net's impact on our minds and future. New York: Harper Perennial.
  • Bu, H., Chi, X., & Qua, D. (2021). Prevalence and predictors of the persistence and incidence of adolescent internet addiction in Mainland China: A two-year longitudinal study. Addictive Behaviors, Volume 122, November, 107039.
  • Chengfu, Y., Xian L., & Wei ,Zh. (2016). Published Online:16 Apr 015 https://doi.org/10.1089/cyber.2014.0385.
  • Cockerham, W. (2005). Health lifestyle theory and the convergence of agency and structure. Journal of Health and Social Behavior, 46, 51- 67.
  • Dang, D., Zhang, M., & Leong, K. (2019). The Predictive Value of Emotional Intelligence for Internet Gaming Disorder: A 1-Year Longitudinal Study. Int. J. Environ. Res. Public Health 2019, 16(15), 2762.
  • Ferris, R. (2011). Internet addiction disorder: Causes, symptoms and consequences. Psychology of Virginia Technology; 26-9.
  • Ghorbani, N., & Watson, P. (2004). Two facets of self-knowledge, big five and promotion among Iranian managers. Journal of social behavior and personality: An International Journal.2004;6(8):769-77.
  • Guardia, G., Deci, E., & Ryan, R. (2000). Withinperson variation in security of attachment: A self- theory perspective on attachment, Need Fulfillment and wellbeing. Journal of personality and social psychology. 2000;79(8):367-384.
  • Haberlin, K., & Atkin, D. (2021). Mobile gaming and Internet addiction: When is playing no longer just fun and games? Computers in Human Behavior, Volume 126, January, 106989.
  • Hoge, P. (2010). Interim Linden Lab CEO steps down.
  • Kamran, H., Afreen, A., & Ahmedi, Z. (2018). Effect of Internet Addiction on Dietary Behavior and Lifestyle Characteristics Among University Students. Annals of King Edward Medical University Lahore Pakistan 24(S):836-841.
  • Kaya, A. (2021). How does Internet Addiction Affect Adolescent Lifestyles? Results from a School-Based Study in the Mediterranean Region of Turkey. Journal of Pediatric Nursing, Volume 59, July–August 2021, Pages e38-e43.
  • Kline, R. (2011). Principles and practice of structural equation modeling. New York: The Guilford Press.
  • Mansally, L. (2006). Prediction of internet addiction for undergraduateds in Hong Kong, Hong Kong Baptist University.
  • Meyers, L. (2006). Applied multivariate research: De-sign and interpretation. Thousand Oaks: Sage Publications.
  • Muge, B., Sibel, D., & Yeliz. A. (2015). The opinions of school counselors on the use of information and communication technologies in school counseling practices: North Cyprus schools. Comput Hum Behav; 52: 466-71.
  • Nilakshi, P. (2017). Second Life – Create your Virtual World with your Imagined Stories. New York.
  • Okur, S., & Ozekes, M. (2021). Relationship between Basic Psychological Needs and Problematic Internet Use of Adolescents: The Mediating Role of Life Satisfaction. The Turkish journal on addiction. Volume 10, Nov, Pages 18-22.
  • Ozlem, F., & Alkayab, A. (2021). Internet addiction and psychosocial problems among adolescents during the COVID-19 pandemic: A cross-sectional study. Archives of Psychiatric Nursing, Volume 35, Issue 6, December, Pages 595-601.
  • Piri, Z., Amiri Majd, M., & Bazzazian, S. (2019). The Mediating Role of Coping Strategies in Relation with Psychological Needs and Internet Addiction among College Student. International Journal of Applied Behavioral Sciences, Vol. 5 No. 3 (2019), Page 9-17.
  • Raiisi, F., Hajikaram, A., & Tehrani Zadeh, M. (2020). The role of social skills & emotional intelligence in predicting internet addiction among university students. Shenakht Journal of Psychology and Psychiatry, 7(4): 93-104
  • Reykov, T. (2005). Analysis of longitudinal studies. Structural equation modeling, 12, 493-505.
  • Saraiva, J., & Marina, R. (2018). The Relationship Between Emotional Intelligence and Internet Addiction Among Youth and Adults. Journal of Addictions Nursing &Volume 29 &Number 1, 13Y22.
  • Schweller, L. (2014).The Age of Entropy: Why the New World Order Won't Be Orderly.The Foreign Affairs. 16 Jun, 2014
  • Scott, G. (1998). Relations between social and emotional competence and mental health: A construct validation study. Personality and Individual Differences.
  • Talley, A. (2012). Social Roles, Basic Need Satisfaction, and Psychological Health: The Central Role of Competence.PersSocPsychol Bull. 2012; 38(2):155-173.
  • Turkdogan, T. (2010). The role of fulfillment level of basic needs in predicting level of subjective wellbeing in university students. Pamukkale University.
  • Xu, L., Wu, L., & Geng, X. (2021). A review of psychological interventions for internet addiction. Psychiatry Research, Volume 302, August, 114016.
  • Ying, Ch., Awaluddin, S., & Kuay, L. (2021). Association of Internet Addiction with Adolescents’ Lifestyle: A National School-Based Survey. Int. J. Environ. Res. Public Health 2021, 18(1), 168.
  • Yudes, C., & Rey, L. (2021). The Moderating Effect of Emotional Intelligence on Problematic Internet Use and Cyberbullying Perpetration Among Adolescents: Gender Differences. Psychological Reports, First Published July 9, 2021
  • Zahedi, K., & Besharat, M. (2011). Psychometric properties of a Farsi version of the Basic Needs.Satisfaction in General Scale in a sample of Iranian population. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 2011; 30:221–225