نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه روان شناسی -دانشگاه پیام نور- مهاباد - ایران
چکیده
مقدمه: بیتفاوتی اخلاقی به توجیه رفتارهای آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بیتفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، بیتفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بیتفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بیتفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بیتفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند.
نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بیتفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بیتفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Prediction of moral disengagement based on dark triad of personality and belief in a just world among the Marketers of Urmia city during Corona
نویسنده [English]
- heman mahmodfakhe
Department of Psychology -Payame Noor University-Mahabad - Iran
چکیده [English]
Introduction: Moral disengagement refers to the justification of harmful behavior by a person and freedom from moral standards in a specific context and time. Knowing the predictors of moral disengagement leads to a better understanding of the factors that cause it. The purpose of this research was to predict moral disengagement based on dark personality traits and belief in a just world among Marketers of Urmia city during Corona.
Method: The design of the present study was descriptive and correlational. The statistical population included all the marketers working in the markets of Urmia in 1401, their number was 5000, and 357 people were selected using the Morgan table using the Convenience sampling method. Data collection tools were moral disengagement by Bandura, dark personality traits by Jonason & Webster, and BJW by Sutton & Douglas. Data were analyzed using Pearson's correlation coefficient and regression.
Results: The results showed that: The dark triad of personality has a positive and significant relationship with the moral disengagement of the Marketers, and the belief in a just world has a negative and significant relationship with the moral disengagement. Also, the regression of stepwise results showed all three dark personality traits and belief in a just world are capable of explaining the general belief in a just world of marketers.
Conclusion: According to these results, the dark triad of personality and belief in a just world can explain moral disengagement and can be used to identify the underlying factors of moral disengagement (P= 0/05).
کلیدواژهها [English]
- Moral disengagement
- Dark triad of personality
- Belief in a just world
- Marketers
- during the Corona
مقدمه
یکی از بخشهای مهم و جدایی ناپذیر حیات جامعه معاصر، کسب و کار در بازار می باشد و چون از گستردگی و پراکندگی زیادی برخوردار است، در سطح جامعه بسیار حائز اهمیت است. بدین جهت پایبندی بازاریان به معیارهای اخلاقی اهمیت ویژه ای دارد. اخلاق به جهت تاثیر بر کیفیت اخلاقی تصمیم گیریها و عملکردها در کلیه ی سطوح کسب و کار مطرح می باشد. در ایران نیز نهاد دینی بر پایبندی بازاریان به اخلاق اقتصادی تاثیر گذاشته و این تاثیر را از طریق آموزش و نظارت بر اجرای اخلاق کسب و کار اعمال نموده است (شریفی، 1398). مهارت خرید و فروش و خدمات از تنها اصولی نیستند که برای موفقیت در بازار مورد نیاز اند، بلکه رفتارهای اخلاقی در روابط فردی و سازمانی در اولویت هستند، چون رعایت اخلاق در بین رقبا مزیت بشمار آمده و عامل مهم حسن شهرت می باشد (اسماعیلی کرباسی، حیدری و مقدم، 1399). اما به نظر می رسد که در دهههای اخیر و در اثر تحولاتی که در حوزه پیشرفت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه صورت گرفته است، در تمامی نهادهای جامعه و ارتباط آنها با یکدیگر تغییرات و بهم ریختگیهایی قابل مشاهده است. بدین صورت که پژوهشها نشان دهنده ی افزایش جرم و سوء استفادهها و بیتفاوتیهای اقتصادی در بازار می باشد (شریفی، 1398). در این میان اگر به سیر تکامل تاریخی انسان نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که چرایی و چگونگی پیروی از اصول اخلاقی و یا سرپیچی و بیتفاوتی نسبت به آن، جزو موضوعات مهم و اختلاف برانگیز برای پژوهشگران می باشد و امروزه به دلیل مشکلات مختلف، جوامع بشری بیشتر از هر برهه ای از زمان نیازمند توجه به مسائل اخلاقی هستند (گل پرور و جمشیدیان، 1395).
از این رو، یکی از حوزههای مهم پژوهشی، روانشناسی اخلاقی است که اخیرا به جهت درک قضاوتها و تصمیم گیریهای اخلاقی بسیار مورد توجه قرار گرفته است (رسایی کشوک، آهی و منصوری، 1397). حساسیت اخلاقی افراد در عمل از طریق آگاهی نسبت به دستور العملهای اخلاقی برانگیخته می گردد، اما عوامل و متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که بر تعهد اخلاقی نسبت به رعایت و عدم رعایت دستور العملهای اخلاقی تاثیر دارند (قادری، سلیمی و بلند همتیان، 1394). بندورا در نظریه یادگیری شناختی-اجتماعی، مفهوم بیتفاوتی اخلاقی را مورد بررسی قرار داد. طبق این نظریه، بین رفتار، متغیرهای محیطی و عوامل مرتبط با فرد، تقابلی سه جانبه وجود دارد. بنابراین، بر هم کنش متقابل محرکهای بیرونی و محرکهای درونی فرد هستند که رفتار اخلاقی فرد را شکل می دهند. بندورا از طریق سازه بیتفاوتی اخلاقی به فرایندهای شناختی فرد اشاره می کند که فرد از طریق آنها رفتارهای آسیب زا را توجیه می کند و در زمینه و زمانی خاص، خود را از معیارهای اخلاقی می رهاند (محمد عینی، صادقی، درتاج و همایونی، 1399). منظور از بیتفاوتی اخلاقی محموعه ای از فرایندهای شناختی است که از طریق آنها فرد از مسئولیت اخلاقی خود صرف نظر می کند تا به دیگران آسیب برساند، بدون اینکه احساس گناه یا پشیمانی را تجربه کند. این فرایند می تواند هم در سطح گروهی و هم سطح فردی رخ دهد (لوکریکچیو، کارسیاپولی، تبرینک، بیانچی و منسینی[1]، 2021). بیتفاوتی اخلاقی احساس گناه را کاهش می دهد و افراد را قادر می سازد تا با عواقب اعمال غیر اخلاقی خود کنار بیایند و راحت تر درگیر رفتارهای غیر اخلاقی می شوند (کوایی، لیم، سو، اونگ، هو و لیم[2]، 2022). به طور کلی، مکانیسمهای بیتفاوتی اخلاقی در جایگاه رفتاری به این موضوع اشاره دارد که چگونه فرد رفتارهای منفی یا مضر را در نتیجه توجیه اخلاقی (تغییر ساختار اعمال منفی به موضوعی قابل قبول از لحاظ اجتماعی)، مقایسه ایی سودمند(تضاد رفتار منفی با چیزی بدتر) یا یک برچسب گذاری خوشایند (استفاده از زبان برای به نظر رسیدن رفتار به صورتی کمتر منفی) مثبت تر می بیند. جایگاه عاملی نیز شامل مکانیسمهایی است که از طریق آنها فرد نقش عاملی خود را به حداقل رسانده و از طریق جابجایی مسئولیت(درنظر گرفتن رفتار به عنوان نتیجه فشار مافوق) و یا گسترده کردن مسئولیت (به حداقل رساندن مسئولیت خود در میان افراد درگیر) سعی در کمرنگ کردن مسئولیت خود دارند (بجارهید، ثورنبرگ، وانستروم و گینی[3]، 2020). طبق تحقیقات، یکی از متغیرهایی که با بیتفاوتی اخلاقی مرتبط است، سه گانه تاریک شخصیت می باشد (ارزیی[4]، 2020). سه گانه تاریک شخصیت که با فقدان همدلی و عدم حساسیت اجتماعی مشخص می شوند، برای اولین بار توسط پائولوس و ویلیامز (2002) مطرح شد که از ویژگیهای شخصیتی ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی تشکیل شده است. ماکیاولیسم با دروغگویی، تقلب و فریبکاری؛ خودشیفتگی با عزت نفس و بزرگ نمایی اغراق آمیز، خودخواهی، تکبر و بهره کشی در روابط بین فردی؛ و در نهایت جامعه ستیزی با فقدان همدلی، مشکل در برقراری روابط رضایتبخش با دیگران، فقدان پشیمانی و احساس گناه، ناتوانی در یادگیری از تجارب، تکانشگری و وجود رفتار ضد اجتماعی که تمایل به شروع در دوران کودکی دارد، تشخیص داده می شوند(بروگیوس و کاپاروس[5]، 2022). افرادی که ویژگی ماکیاولیسم دارند، می توانند در شرایط خطر دیگران را به استثمار خود درآورده و طوری برنامه ریزی کنند که منافعی را به سود خود کسب کنند. آنها اصلاعات دروغ و نادرستی ارائه داده و در این باره اصلا احساس گناه ندارند و رفتار خود را منطقی می دانند. از طرفی دیگر فردی که ویژگیهای شخصیت خودشیفته را داراست، احساس می کند که همه چیز باید برای او ویژه باشد و همیشه مورد تحسین قرار گیرد، همچنین این افراد فاقد حس همدلی هستند، اما باتوجه به این ویژگیها شخصیت خودشیفته ارتباط مثبتی با بهزیستی دارد، برخلاف شخصیت ماکیاولیسم که ارتباطی منفی با بهزیستی را داراست. معمولا ملاکهای خودشیفتگی در افراد دارای این ویزگی، به طوری نیست که بتوان آنها را دارای اختلال شخصیت خودشیفتگی دانست. تحقیقات نشان می دهد که بی توجهی در دوران کودکی یا توجه بیش از حد والدین با خودشیفتگی مرتبط است. آخرین ویژگی مطرح شده نیز، جامعه ستیزی است که با ویژگی بی پروایی و عدم رعایت قوانین همراه است. افراد دارای این ویژگی مرتکب جرمهایی شده و نرخ تکرار این جرایم نیز در آنها بالا می باشد و بیشترین مقاومت را نسبت به درمان دارند. این ویژگی ثابت نیست زیرا در طول زمان و در تعامل با سن و بافت محیط تغییر می کنند. طبق تحقیقات خشونت خانوادگی افراد را مستعد آن می سازد (چاویز ونتور، سانتا کروز، دومینگوز ورگار و نگریروس مورا، 2022). همچنین طبق پژوهشهای صورت گرفته، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی، می توانند پیش بینی کننده ی بیتفاوتی اخلاقی باشند (رسایی کشکوک و همکاران، 1397).
نکته مهم و جالب توجه این است که بسیاری از نظریات مطرح شده در حوزه اخلاق، به صورت ویژه، با عدالت نیز ارتباطی تنگاتنگ دارند. از این رو می توان ادعا کرد که اخلاق و عدالت دو وجه بسیار مرتبط به هم و تاثیرگذار بر عمل و باور انسان هستند و باورهای انسان در مورد عدالت، تاثیری بسیار گسترده بر عمل به اصول اخلاقی دارد (گل پرور و همکاران، 1395). بنابر مواردی که مطرح کردیم، از متغیرهایی که انتظار می رود بر بیتفاوتی اخلاقی در بازرایان تأثیر گذار باشد، باور به دنیای عادل می باشد. واکنشهای انسان هنگام مواجهه با شرایط ناعادلانه از مواردی است که همیشه مورد توجه روانشناسان بوده است و نظریههای روانشناختی متعددی جهت تبیین این واکنشهای عدالت محور مطرح گردیده اند. باور به دنیای عادل، یکی از با نفوذ ترین این موارد است که در سال 1965، لرنر آن را مطرح کرد (بهارلو، صباحی و رفیعی نیا، 1396). پژوهشها نشان می دهند که طبق این باورها، آنچه انسان به دست می آورد و نصیبش می شود، براساس شانس و یا تصادف نیست، بلکه حاصل پشتکار وی است (الوندی و صدیق، 1399). به عبارتی دیگر، باور به دنیای عادلانه، نشان می دهد که افراد تمایل دارند تا باور داشته باشند که مردم آنچه که لیاقتش را دارند، به دست می آورند (دوریوکس، میلر و کیرشنباو[6]، 2021). باور به دنیای عادل، مزایایی مانند باور به زندگی در جهانی منظم، قابل پیش بینی و قابل کنترل را به دنبال دارد. از این رو محققان باور دارند که این باور، کارکردهای روانشناختی مهمی را ایجاد می کند. این باور به افراد کمک می کند تا وقایع زندگی خود را به صورتی معنادار تفسیر کنند و هنگامی که با یک بی عدالتی مواجه شدند، باور خود را از طریق مکانیسم سرزنش قربانی احیا می کنند. همچنین این افراد بیشتر معتقدند که برای تلاشهایشان پاداش دریافت می کنند و دیگران در قبال آنان منصفانه رفتار خواهند کرد. بنابراین، می تواند احساس اطمینان کنند که به آنچه لایقش هستند، می رسند. همچنین این اطمینان موجب ایجاد خوش بیتی، بهزیستی و سلامت روان شده و افراد را قادر می سازد تا بر اهداف بلند مدت سرمایه گذاری کنند (کیرال آکار، دونات، بارثولومایوس، توماس و بوچاور[7]، 2022). در واقع، باور به دنیای عادل می تواند دو کارکرد تطبیقی مکمل را ایفا کند:1- از لحاظ پیشگیری، به افراد کمک می کند تا علایم روانشناختی منفی را کاهش دهند؛ و 2- از لحاظ ارتقا، به افراد کمک می کند تا به یک وضعیت روانشناختی مثبت دست یابند (دسروماوکس، گیلت و نیکولاس[8]، 2018). لازم به ذکر است که درخصوص اینکه آیا بی تفاوتی اخلاقی از طریق سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادلانه قابل پیش بینی است یا خیر، ادبیات پژوهشی محدودی در دسترس است. برای مثال، گاجا، مورون، کرولیک، مالوج و مراکزک (2022)، به بررسی ارتباط بی تفاوتی اخلاقی با سه گانه تاریک شخصیت، قربانی سازی سایبری و آزار و اذیت سایبری پرداختند که در نهایت بدین نتیجه رسیدند که بی تفاوتی اخلاقی ارتباط مستقیمی با ماکیاولیسم دارد. علاوه بر این، برگیوس و کاپاروس (2022) نیز در پژوهش خود به ارتباطی معنادار بین بی تفاوتی اخلاقی و ویژگی ضداجتماعی دست یافتند. همچنین، چاوز وینتور و همکاران (2022) نیز در پژوهش خود دریافتند که افراد دارای صفات سه گانه ی تاریک شخصیت در دوران کرونا بیشترین میزان بی تفاوتی اخلاقی را نسبت به رعایت نکات ایمنی و بهداشتی انجام دادند. همچنین در خصوص ارتباط بین بی تفاوتی اخلاقی و باور به دنیای عادلانه نیز دیورکس و همکاران (2021) بدین نتیجه رسیدند که بی تفاتی اخلاقی با باور به دنیای عادلانه ارتباط دارد. لی، لو، وانگ، ژو و ژانگ (2019) نیز نشان دادند که باور به دنیای عادلانه می تواند رفتار کمک رسانی به دیگران را پیش بینی کند. همچنین دکارولی و ساگون (2014) دریافتند که هرچه افراد بیشتر به یک دنیای عادلانه باور داشته باشند، رفتارهای اخلاقی و جامعه پسند بیشتری خواهند داشت.
لذا با توجه به اهمیت صفات تاریک شخصیت در بروز و عدم بروز رفتارهای غیر اخلاقی و نایهنجار و از سوی دیگر اهمیت پرداختن به باور افراد به جهانی عادل در تقویت ارزشهای اخلاقی، پژوهش حاضر به دنبال حل این مساله می باشد که آیا صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل می توانند در پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی در بازرایان شهر ارومیه نقش داشته باشند؟
روش
روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بازاریان شاغل در مجتمعهای معتبر تجاری شهر ارومیه در سال1400 میباشد که 5000 نفر بودند و از بین آنان 357 نفر از بازاریان شهر ارومیه با بهره گیری از جدول مورگان و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و جهت اعتبار بخشیدن بیشتر به دادههای گرد آوری شده تعداد 380 پرسشنامه در بین بازاریان شهر ارومیه توزیع شد. بعد از جمع آوری و حذف پرسشنامههای ناصحیح در مجموع 357 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای آماری توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و در در سطح آمار استنباطی نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده گردید.
ابزارهای پژوهش
الف) پرسشنامه بیتفاوتی اخلاقی: این مقیاس که توسط بندورا و همکاران (1996) طراحی گردید و بیتفاوتی اخلاقی افراد را در قالب 32 آیتم و 8 مکانیسم/ مولفه(توجیه اخلاقی، مقایسه سودمند، حسن تدبیر، جابجایی مسولیت ، انتشار مسولیت، تحریف پیامدها، انسان زدایی و نسبت دادن سرزنش) را در مقیاس 5 درجه ای مورد سنجش قرار می دهد(بروگیوس و کاپاروس، 2022). سؤالات در یک مقیاس پنج درجه ای از کاملاً موافقم (1امتیاز) تا کاملا مخالفم (5امتیاز) درجه بندی می شود.
نمرات پایین تر در این مقیاس نشان دهندة بیتفاوتی اخلاقی بیشتر است (بابائی، واحدی، ایمان زاده و ادیب، 1399). ضریب اعتبار این پرسشنامه در پژوهش بندورا و همکاران (1996)، با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 و روایی آن نیز مناسب گزارش شده است. همچنین در بین مطالعات داخلی، طبق پژوهش رسایی کشکوک و همکاران (1397)، اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ، 82/0 گزارش شده است. آلفای کرونباخ این مقیاس در پژوهش حاضر، 80/0 بدست آمد.
ب) پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (DDS): این پرسشنامه توسط جانسون و وبستر (2010) ساخته شد. در مجموع شامل 12 گویه است که سه صفت ماکیاولیسم (سوالات 1 تا 4)، خودشیفتگی (سوالات 5 تا 8) و جامعه ستیزی (سوالات 9 تا 12) را می سنجد. در این مقیاس از آزمودنیها خواسته می شود تا در یک مقیاس لیکرت 7 درجه ای(کاملا موافقم=1 تا کاملا مخالفم= 7) وضعیت خود را بیان کنند. نمرات بالا، نشان دهنده بیشتر بودن آن صفت در فرد می باشد. ضریب پایایی باز آزمایی برای کل مقیاس 89/0، ماکیاولیسم 86/0، خودشیفتگی 87/0 و جامعه ستیزی 76/0 است. پایایی آن نیز به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ 81/0 گزارش شده است(بشرپور، فریور و عبادی، 1400). طبق پژوهش یوسفی و پیری (1395)، این پرسشنامه از ویژگیهای روانسنجی مناسبی جهت استفاده در جامعه ایرانی برخوردار است و همچنین طبق گزارش جانسون و وبستر نیز، این مقیاس از روایی و پایایی بالایی برخوردار است. آلفای کرونباخ این مقیاس در پژوهش حاضر، 8/0 بدست آمد.
ج) پرسشنامه باور به دنیای عادل: این مقیاس توسط ساتون و داگلاس در سال 2005 ساخته شد و دارای 16 آیتم می باشد و دارای دو زیر مقیاس 8 سوالی است که عبارتند از باور به دنیای عادلانه برای خود و باور به دنیای عادلانه برای دیگران. سوالات طبق لیکرت 6 درجه ای (کاملا مخالفم= 1 تا کاملا موافقم= 6) پاسخ داده می شوند. آلفای کرونباخ این مقیاس در ایران به ترتیب برای باور به دنیای عادلانه برای خود و باور به دنیای عادلانه برای دیگران، 75/0 و 80/0 گزارش شده است (اردکانی، اسعدی و دهقانی، 1400). این مقیاس در ایران توسط گل پرور و عریضی ترجمه، روایی یابی و پایایی سنجی شد و بعد از آن نیز مجددا پایایی و روایی آن در پژوهشهایی دیگر مورد بررسی قرار گرفت (گل پرور و واثقی، 1398). ساتون و داگلاس پایایی این ابزار را در دامنه 88/0 تا 82/0 و روایی آن را نیز قابل قبول گزارش کردند. آلفای کرونباخ این مقیاس در پژوهش حاضر، 87/0 بدست آمد.
یافتهها
در بررسی خصوصیات جمعیت شناختی گروه نمونه مشخص شد که از میان 357 نفر شرکت کننده در این پژوهش، 1/96 درصد مرد و 9/3 درصد زن بودند. همچنین 6/70 درصد آنان متاهل و 4/29 درصد آنان مجرد بودند.
در ادامه اطلاعات توصیفی مربوط به متغیرهای اندازه گیری شد که در جدول 1 آورده شده است.
جدول1. شاخصهای توصیفی متغیرهای مورد پژوهش
متغیر |
مؤلفه |
میانگین |
انحراف معیار |
بیتفاوتی اخلاقی |
توجیه اخلاقی |
367/2 |
769/0 |
مقایسه سودمند |
890/2 |
658/0 |
|
حسن تدبیر |
725/2 |
706/0 |
|
جابجایی مسئولین |
363/2 |
826/0 |
|
انتشار مسئولیت |
859/2 |
796/0 |
|
تحریف پیامدها |
396/2 |
878/0 |
|
انسانزادیی |
558/2 |
735/0 |
|
نسبت دادن سرزنش |
626/2 |
873/0 |
|
کل |
598/2 |
552/0 |
|
صفات تاریک شخصیت |
ماکیاولی |
807/1 |
736/0 |
خودشیفتگی |
274/2 |
624/0 |
|
جامعهستیزی |
113/2 |
692/0 |
|
کل |
065/2 |
528/0 |
|
باور به دنیای عادلانه |
باور به دنیای عادل برای خود |
393/3 |
697/0 |
باور به دنیای عادل برای دیگران |
428/3 |
665/0 |
|
کل |
410/3 |
657/0 |
جهت بررسی رابطه بین بیتفاوتی اخلاقی با سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید که خلاصه آن در جدول 2 آورده شده است.
ردیف |
متغیرها |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
||
|
1 |
ماکیاولی |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2 |
خودشیفتگی |
**410/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
3 |
جامعهستیزی |
**364/0 |
**403/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
4 |
صفات تاریک |
**785/0 |
**761/0 |
**765/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
5 |
دنیای عادل برای خود |
**307/0- |
**324/0- |
**365/0- |
**430/0- |
1 |
|
|
|
|
|
6 |
دنیای عادل برای دیگران |
**425/0- |
**319/0- |
**384/0- |
**491/0- |
**858/0 |
1 |
|
|
|
|
7 |
باور بهدنیای عادلانه |
**378/0- |
**334/0- |
**389/0- |
**478/0- |
**965/0 |
**962/0 |
1 |
|
|
|
8 |
بیتفاوتی اخلاقی |
**382/0 |
**333/0 |
**282/0 |
**432/0 |
**615/0- |
**622/0- |
**641/0- |
1 |
|
با توجه به جدول 2 و با تأکید بر میزان ضرایب همبستگیهای پیرسون بهدستآمده میتوان مطرح نمود که بین صفات تاریک شخصیت، ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعهستیزی با بیتفاوتی اخلاقی رابطهی مثبت و مستقیم وجود دارد (05/0P= ).
بین باور به دنیال عادلانه و مؤلفههای آن شامل باور به دنیای عادلانه برای خود و باور به دنیای عادلانه برای دیگران با بیتفاوتی اخلاقی و مؤلفههای آنها رابطهی منفی و معکوس وجود دارد (05/0P= ).
در ادامه جهت بررسی قدرت پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی توسط سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل از روش تحلیل رگرسیون استفاده گردید. ابتدا فرض نرمال بودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بررسی گردید که نمره Z این آزمون در هیچ یک از متغیرها معنادار نشد (05/0P= )، این بدین معناست که توزیع این گروهها با توزیع نرمال تفاوت معناداری ندارد. همچنین استقلال خطاها توسط آماره دوربین واتسون بدست آمد و مقدار آن 66/1 بود و نشان از مستقل بودن خطاها داشت. در ادامه نتایج تحلیل دادهها، با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3. نتایج مربوط به ضرایب تاثیر رگرسیونی متغیرهای پیش بین برای متغیر بیتفاوتی اخلاقی
متغیر پیش بین |
R |
R2 |
F |
Beta |
T |
P |
خودشیفتگی |
333/0 |
111/0 |
588/47 |
333/0 |
898/6 |
0001/0 |
ماکیاولیسم |
382/0 |
146/0 |
443/65 |
382/0 |
090/8 |
0001/0 |
جامعه ستیزی |
282/0 |
080/0 |
047/33 |
082/0 |
749/5 |
0001/0 |
باور به دنیای عادل برای خود |
615/0 |
378/0 |
267/232 |
615/0- |
240/15- |
0001/0 |
باور به دنیای عادل برای دیگران |
622/0 |
387/0 |
752/240 |
622/0- |
516/15- |
0001/0 |
با توجه به جدول فوق، خود شیفتگی تا 11 درصد، ماکیاولیسم تا 14 درصد، جامعه ستیزی تا 8 درصد، باور به دنیای عادل برای خود تا 37 درصد و باور به دنیای عادل برای دیگران تا 38 درصد قادر به پیش بینی متغییر ملاک هستند. طبق نتایج ضریب رگرسیونی نیز، ماکیاولیسم با بتای 38/0 بیشترین قدرت پیش بینی را دارا است.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان ارومیه انجام شد. توان پیشبینی بیتفاوتی اخلاقی از طریق صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل وجود دارد. نتایج بیانگر این بود که با افزایش میزان شاخص صفات تاریک شخصیت، میزان بیتفاوتی اخلاقی افزایش مییابد و با کاهش آنها میزان بیتفاوتی اخلاقی کاهش مییاید. این یافته با نتایج پژوهشهای رسایی کشکوک و همکاران (1397)، بشر پور و میری (1397) و بابایی و همکاران (1398)، ریزر و اکرت (2016)، سیتسیما و همکاران (2019)، ارزیی (2020) و بروگس و کاپاروس (2022) همسو می باشد.
در تبیین این یافتهها می توان گفت که یکی از ابعادی که در مسئله کسب و کار و بازار از اهمیت ویژه برخوردار است، بحث تعهد اخلاقی می باشد.در هر سه مولفه ی سه گانه تاریک شخصیت، وجدان اخلاقی و احترام به حقوق دیگران ضعیف است و در افراد دارای این ویژگیها، تعهد اخلاقی پایین است. اما عواملی وجود دارند که می توانند باعث کاهش میزان تعهدات اخلاقی و تمایل جهت رعایت اصول اخلاقی در حوزه معاملات و کسب و کار در بازار گردند، که با توجه به تحقیق حاضر، ویژگیهای شخصیتی مانند صفات تاریک شخصیت می توانند از این عوامل دخیل باشند. افرادی که صفات تاریک شخصیت در آنها بروز می کند، به سبب ویژگیهایشان مهار دورنی در آنها کاهش می یابد و این موضوع سبب می شود که این افراد سازگاری کمتری با هنجارهای اجتماعی داشته باشند و فرایندهای خودتنظیمی ناسازگارانه ایی در آنها شکل گرفته و در نهایت زمینه ی بیتفاوتی اخلاقی در آنها ایجاد شود. همچنین بنابر گفتههای بندورا، افراد مورد نظر از سازوکارهای مرتبط با بیتفاوتی اخلاقی جهت توجیه رفتار و اعمالشان استفاده می کنند (عباسی، فاتحی زاده و قمرانی، 1392). طبق پژوهشها هر سه مولفه ی صفات تاریک می توانند پیش بینی کننده بیتفاوتی اخلاقی در افراد گردند که در ادامه به تبیین هر کدام از مولفهها می پردازیم.
خودشیفتگی یکی از مولفههای سه گانه تاریک شخصیت می باشد. افرادی که درای این بخش از سه گانه تاریک شخصیت هستند، خصوصیات شخصیتی مانند فقدان احساس گناه، خودبینی، تمایل به کسب قدرت، تکبر و در مرکز توجه بودن را دارا هستند (شریفی نیا وهارون رشیدی، 1398). این افراد به احساسات دیگران اهمیتی نمی دهند و به خود اجازه می دهند تا جهت رسیدن به اهدافشان دست به دروغ و فریب دیگران بزنند. طبق پژوهشها افراد دارای ویژگی خودشیفته حس نیرومندی از حق به جانب بودن را دارا هستند که این موضوع باعث می شود تا این افراد برای به دست آوردن منافع و مزایای بیشتر، خود را صاحب حق دانسته و دست به انجام اعمال غیر اخلاقی بزنند. طبیعی است که این شرایط زمینه لازم برای بیتفاوتی اخلاقی را فراهم می کند. همچنین نتایج نشان داد که علاوه بر مولفه ی خودشیفتگی، مولفه ی ماکیاولیسم نیز می تواند بیتفاوتی اخلاقی را پیش بینی کند. افرادی که ویژگیهای این بعد را دارا هستند، تحت تاثیر راهبردهای سیاسی استثمار از دیگران قرار دارند، نگرش منفی نسبت به جهان داشته و تمرکز بر منافع و علایق شخصی نیز از مشخصات بارز آنها می باشد. در کل، فرد نگرشی بدبینانه، عملگرایانه و غیر اخلاقی نسبت به جهان دارد و رفتارهای آنها با نفع شخصی و فریبکاری همراه است (صدری دمیرچی، اسرافیلی و مصباحی، 1398). این افراد از منابع مالی خودشان جهت سرمایه گذاری و ریسک استفاده نمی کنند، بلکه به دلیل توانایی بالایی که در چاپلوسی، بهره کشی از دیگران و استثمار آنها دارند، از اموال و منابع آنها بهره جویی می کنند. طبق پژوهشها، این افراد در روابط بین فردیشان بیشتر از تاکتیکهای منفی استفاده می کنند که این تاکتیکها شامل موارد بیان شده هستند و واضح است که استفاده از این موارد منجر به ارتکاب این افراد به رفتارهای غیر اخلاقی می شود. با توجه به ویژگیها و صفات این افراد، می توان بدین نتیجه رسید که مولفه ی ماکیاولیسم، رابطه ایی مثبت با بیتفاوتی اخلاقی دارد. مولفه ی آخر سه گانه تاریک شخصیت، جامعه ستیزی می باشد که یافتههای پژوهش حاکی از توان پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی توسط این مولفه است. با توجه به ویژگیهای این بعد نیز می توان این مطلب را تبیین کرد. بعد جامعه ستیزی مخرب ترین بعد سه گانه تاریک شخصیت بشمار می آید. خصوصیات افرادی که این بعد در آنها مشاهده می شود، عبارتند از: تکانشگری بالا، هیجان طلبی، عدم همدلی، اضطراب پایین، عدم توجه به دیگران، عدم احساس گناه و دیدن دیگران به عنوان دشمن و رقیب (کوپکووا و سافار[9]، 2021). این افراد همیشه خود را به عنوان قربانی می بینند و همیشه دیگران را سرزنش می کنند. در این افراد، حس مسئولیت اجتماعی کسب و کار مورد تهدید قرار می گیرد، زیرا هیچ گونه احساس شرمساری و گناه ادر مورد پیامد تصمیمات خود ندارند و در کسب و کارشان بیشتر به فکر پول و منابع قدرت هستند. همچنین ویژگی تکانشگری و خودخواهی آنها باعث می شود تا دست به اعمال غیر اخلاقی بزنند. این افراد در روابط بین فردی به دنبال این هستند که دیگران را زیر نفوذ قرار دهند و دیگران را فریب دهند. از لحاظ عاطفی نیز فاقد احساس همدلی، احساس گناه و پشیمانی هستند و مسئولیت اعمال ضداجتماعی خود را نمی پذیرند (ایمر و گرکز، 1397). در کل به نظر می رسد که رشد اخلاق در افرادی با ویژگی جامعه ستیزی، هراه با نقص و کاستی می باشد و این افراد بیشتر در پی کسب منفعت و اهداف شخصی خود هستند.
یکی از عواملی دیگر که می تواند در پیش بینی بیتفاوتی اخلاقی موثر واقع شود، مبحث باور به دنیای عادل، می باشد. با توجه به نتایج پژوهش کنونی، بین بیتفاوتی اخلاقی و باور به دنیای عادل، ارتباطی معنادار وجود دارد. به عبارتی دیگر، با افزایش باور به دنیای عادل، بیتفاوتی اخلاقی نیز کاهش می یابد. این بخش از یافتههای پژوهش حاضر، با یافتههای پژوهشهای الوندی و صدیق (1399)، گل پرور و جمشیدیان (1395)، لی و همکاران (2018) و درویوکس و همکاران (2021) همسو می باشند.
در تبیین این یافتهها می توان گفت که انسان موجودی ست اهل تفکر و سلامت جسم و روانش تحت تاثیر نوع نگرش و دیدگاهی است که نسبت به اتفاقات و وقایع دارد. جانوف بولمن معتقد است که مفروضات زندگی هر انسانی بر اساس باورهایی شکل می گیرد که آن فرد نسبت به دنیایی که در آن زندگی می کند، دارد. بنابر موضوعات بیان شده، مجموعه شناختهای فرد در مورد عدالت باعث می شود تا باورهای کلی فرد در مورد عادلانه یا ناعادلانه بودن دنیا شکل بگیرند و پایه ریزی شوند (شیرازی، رفیعی پور و ره پرداز، 1394). نظریه باور به دنیای عادل که قبلا به آن پرداخته شد، متشکل از دو مولفه ی باور به دنیای عادل برای خود و باور به دنیای عادل برای دیگران می باشد. افراد طبق باور به دنیای عادل برای خود، معتقدند که جهان نسبت به آنها منصف است و هر آنچه که لیاقتش را دارند، به دست می آورند. طبق باور به دنیای عادل برای دیگران نیز افراد معتقدند که جهان نسبت به دیگران منصف است و دیگران نیز هر چیزی که لایقش هستند را به دست می آورند (وانگ، وانگ، لیو، یانگ، ژنگ و بایی[10]، 2021). در واقع، وقتی افراد باوریی نیرومند به دنیایی عادلانه داشته باشند، در ذهن شان عمیقا پذیرفته اند که اگر به صورت عادلانه رفتار کنند، به مسئولیتهای خود در حوزههای اخلاقی و اجتماعی عمل کنند، دنیایی که عدالت محور است برخوردی عادلانه با آنها خواهد داشت (گل پرور و جمشیدیان، 1395). بدیهی ست که افرادی با این باور، ادراکی مثبت تر نسبت به دیگران خواهند داشت. به عبارتی می توان گفت که چون افراد دنیا را برای خود و دیگران عادل و منصف می بینند، در انجام کارهای خود، بیشتر متمایل به رعایت اخلاق هستند. همچنین می توان عنوان نمود که هر چه فرد بیشتر به وضعیت دیگران توجه کند و به رعایت امور عادلانه بیشتر اهمیت دهد، بیشتر به رعایت اخلاق پرداخته و نسبت به امور اخلاقی کمتر دچار بیتفاوتی می گردد.
در مجموع باتوجه به نتایج این پژوهش می توان چنین استنباط کرد که صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادلانه می توانند بیتفاوتی اخلاقی را در بازاریان تبیین و توجیه نمایند.
از محدودیتهای این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: استفاده از ابزارهای خودگزارشی جهت سنجش متغیرها، این پژوهش از نوع مطالعه ی همبستگی بود که در این نوع از مطالعات، امکان تبیین روابط علت و معلولی وجود ندارد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ محدوده ی مکانی به شهر ارومیه و از نظر زمانی به سال 1401محدود بود، بنابراین تحقیقات جدید جهت بررسی شهرها، مشاغل و سنین مختلف پیشنهاد می گردد. عدم کنترل جنسیت نیز از محدودیتهای این پژوهش بشمار می آید، لذا پیشنهاد می گردد که حتما زنان و مردان به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرند تا نقش جنسیت نیز مشخص گردد. همچنین پیشنهاد می گردد که پژوهشهای آتی بر مفهوم سازی بیتفاوتی اخلاقی و تلاش مجدد برای شناسایی عوامل زمینه ساز آن به جهت جلوگیری از شکل گیری این ویژگی در افراد تمرکز یابند. همچنین پیشنهاد می گردد که در پژوهشهای آتی به بررسی درمانهای مختلف جهت اصلاح بیتفاوتی اخلاقی پرداخته شود. لازم به ذکر است که رضایت همه ی افراد شرکت کننده به جهت شرکت در پژوهش کسب شد و به آنان اطمینان داده شد که اطلاعات آنان به صورت محرمانه حفظ خواهد گردید. علاوه بر این موارد، نتایج پژوهش کنونی با منافع هیچ فرد حقیقی یا حقوقی در تعارض نیست و هیچگونه حمایت مالی نسبت به آن صورت نگرفته است.
[1] . Lo Cricchio, Garcia-Poole, te Brinke, Bianchi & Menesini,
[2] .Koay, Lim, Soh, Ong, Ho & Lim
[3] . Bjärehed, Thornberg, Wänström & Gini
[4] . Erzi
[5]. Brugués & Caparrós
[6]. Devereux, Miller & Kirshenbaum
[7] .Kiral Ucar, Donat, Bartholomaeus, Thomas & Bochaver
[8] . Desrumaux, Gillet & Nicolas
[9] .Čopková & Šafár
[10] . Wang, Wang, Liu, Yang, Zheng & Bai
- اردکانی، فائزه، اسعدی، سمانه و دهقانی، فهیمه (1400). تحولباورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران از نوجوانی تا بزرگسالی در حال ظهور. فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، 17(67)، 270-259.
- اسماعیلی، مرجان، حیدری، محمدرضا، مقدم، وحید. (1399). فرایند شکل گیری رفتار غیراخلاقی درکسب وکار: مطالعه موردی بر مبنای نظریۀ دادهبنیاد در بازار اصفهان. فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق، 16(40)، 144-127.
- الوندی، حمیرا و صدیق، هلن. (1399). پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه در مراجعین به مراکز مشاوره. پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، 10(37)، 12-1.
- ایمر، فرشید و گرکز، منصور. (1397). بررسی رابطهی بین سه گانهی تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانهی مدیران مالی در حسابداری.پیشرفتهای حسابداری, 18(10), 265-293.
- بابایی، ابوالفضل، واحدی، شهرام، ایمان زاده، علی و ادیب، یوسف (1399). اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بیتفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نوجوانان.پژوهشهای روانشناسی اجتماعی، 10(37)، 123-139.
- بشرپور سجاد، فریور مهران و عبادی متینه. (1400). مدل یابی علی طلاق عاطفی در زنان بر اساس صفات تاریک شخصیت: با نقش میانجی عزت نفس جنسی. مطالعات زن و خانواد، 9(1)، 58-37.
- بشر پور، سجاد و میری، میرنادر(1397). نقش واسطه ای بی اشتیاقی اخلاقی در رابطة بین صفات تاریک شخصیت و استعداد خیانت زناشویی، مجله روانشناسی، 22(3)، 271.-286
- بهارلو، حوریه، صباحی، پرویز و رفیعی نیا، پروین (1396). مقایسۀ سبکهای اسناد و باور به دنیای عادلانه بین افراد روانرنجورگرا، برونگرا و عادی.پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، 7(1)، 35-50.
- رسایی کشوک، زهره، آهی، قاسم و منصوری، احمد (1397). نقش سه گانههای تاریک شخصیت در ریسکپذیری رفتاری و بیتفاوتی اخلاقی دانشآموزان پسر.روانشناسی بالینی و شخصیت، 16(1)، 83-91.
- شریفی، نیره (1398). دینداری و اخلاق کسب و کار در بازار (مورد مطالعه شهر بابل).جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، 6(13)، 175-201.
- شیرازی، محمود، رفیعیپور، امین و رهپرداز، فاطمه.(1394). پیشبینی جهتگیری زندگی با توجه به باور به دنیای عادلانه در دانشجویان دختر.پژوهشهای روان شناسی اجتماعی، 20(5)، 25-38.
- صدری دمیرچی، اسماعیل, اسرافیلی تازه کند محمدیه،هاجر و مصباحی، سیدفرید.(1398) الگوی آمادگی به اعتیاد براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و ذهنیتهای طرحواره ای. اعتیاد پژوهی، 53(13)، 138-119.
- عباسی مولید، حسین، فاتحی زاده، مریم، قمرانی، امیر(1392). تأثیر زوج درمانی گلاسر بر افزایش تعهد
اخلاقی زوجین، مجله بصیرت و تربیت اسلامی، 10(25)، 59-80. - قادری، مصطفی، سلیمی، مریم و بلند همتان، کیوان (1394). آگاهی و توجه اساتید و دانشجویان نسبت به استانداردهای اخلاق در پژوهش.فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، 10(4)، 85-7.
- گل پرور، محسن و جمشیدیان، محمد حسین. (1395). رابطة مسئولیت پذیری اخلاقی و اجتماعی با باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه در دانشجویان. فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق، 12(44)، 99-13.
- گل پرور، محسن و واثقی، زهرا. (1389). اسناد تعدیل کنندة رابطه باور به دنیای عادلانه با واکنش پرخاشگرانه دانش آموزان دختر. نشریه تازههای علوم شناختی، 12(4)، 12-1.
- محمدعینی، زهره، صادقی، جمال، درتاج، فریبرز و همایونی، علی رضا (1399). مدل یابی روابط ساختاری تعارضات والدین و دانش آموزان با پرخاشگری: نقش میانجی بیتفاوتی اخلاقی.فصلنامه سلامت روان کودک، 7(2)، 41-54.
- شریفی نیا، محمد علی وهارون رشیدی, همایون (1398). رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان.فصلنامه روانشناسی نظامی، 11(41)، 41-49.
- یوسفی رحیم، پیری فائزه. (1395). ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه دوجین کثیف. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ۲۲ (۱)، ۷۶-۶۷
- Bandura, A., Barabranelli, C., Carpara, G. V., & Pastorelli, C. (1996). Mechanisms of moral engagement in the exercise of moral agency. Journal of Personality and Social Psychology, 71(2), 364-374.
- Bjärehed, M., Thornberg, R., Wänström, L., & Gini, G. (2020). Mechanisms of moral disengagement and their associations with indirect bullying, direct bullying, and pro-aggressive bystander behavior. The Journal of Early Adolescence, 40(1), 28-55.
- Brugués, G., & Caparrós, B. (2022). Dysfunctional personality, Dark Triad and moral disengagement in incarcerated offenders: implications for recidivism and violence. Psychiatry, psychology and law, 29(3), 431-455.
- Chávez-Ventura, G., Santa-Cruz-Espinoza, H., Domínguez-Vergara, J., & Negreiros-Mora, N. (2022). Moral Disengagement, Dark Triad and Face Mask Wearing during the COVID-19 Pandemic. European Journal of Investigation in Health, Psychology and Education, 12(9), 1300-1310.
- Čopková, R., & Šafár, L. (2021). Psychometric Properties of the Slovak Version of Short Dark Triad. European Journal of Investigation in Health, Psychology and Education, 11(3), 649-666.
- De Caroli, M. E., & Sagone, E. (2014). Belief in a just world, prosocial behavior, and moral disengagement in adolescence. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 116, 596-600.
- Devereux, P. G., Miller, M. K., & Kirshenbaum, J. M. (2021). Moral disengagement, locus of control, and belief in a just world: Individual differences relate to adherence to COVID-19 guidelines. Personality and individual differences, 182, 111069.
- Desrumaux, P., Gillet, N., & Nicolas, C. (2018). Direct and indirect effects of belief in a just world and supervisor support on burnout via bullying. International journal of environmental research and public health, 15(11), 2330.
- Erzi, S. (2020). Dark Triad and schadenfreude: Mediating role of moral disengagement and relational aggression. Personality and Individual Differences, 157, 109827.
- Jonason, P. K., & Webster, G. D. (2010). The dirty dozen: a concise measure of the dark triad. Psychological assessment, 22(2), 420.
- Gajda, A., Moroń, M., Królik, M., Małuch, M., & Mraczek, M. (2022). The Dark Tetrad, cybervictimization, and cyberbullying: The role of moral disengagement. Current Psychology, 1-9.
- Kiral Ucar, G., Donat, M., Bartholomaeus, J., Thomas, K., & Nartova-Bochaver, S. (2022). Belief in a just world, perceived control, perceived risk, and hopelessness during the COVID-19 pandemic: Findings from a globally diverse sample. Current Psychology, 1-10.
- Koay, K. Y., Lim, V. K., Soh, P. C. H., Ong, D. L. T., Ho, J. S. Y., & Lim, P. K. (2022). Abusive supervision and cyberloafing: A moderated moderation model of moral disengagement and negative reciprocity beliefs. Information & Management, 59(2), 103600.
- Li, X., Lu, H., Wang, H., Zhu, P., & Zhang, J. (2018). General belief in a just world, moral disengagement, and helping propensity in emergencies. Social Behavior and Personality: an international journal, 46(11), 1923-1936.
- Lo Cricchio, M. G., Garcia-Poole, C., te Brinke, L. W., Bianchi, D., & Menesini, E. (2021). Moral disengagement and cyberbullying involvement: A systematic review. European Journal of Developmental Psychology, 18(2), 271-311.
- Sijtsema, J. J., Garofalo, C., Jansen, K., & Klimstra, T. A. (2019). Disengaging from evil: Longitudinal associations between the dark triad, moral disengagement, and antisocial behavior in adolescence. Journal of abnormal child psychology, 47(8), 1351-1365.
- Risser, S., & Eckert, K. (2016). Investigating the relationships between antisocial behaviors, psychopathic traits, and moral disengagement. International journal of law and psychiatry, 45, 70-74.
- Wang, J., Wang, Z., Liu, X., Yang, X., Zheng, M., & Bai, X. (2021). The impacts of a COVID-19 epidemic focus and general belief in a just world on individual emotions. Personality and Individual Differences, 168, 110349.