نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
2 کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
3 دکترای روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
چکیده
مقدمه: با طولانیتر شدن دوره جوانی، بسیاری از دانشجویان با چالشهای زیادی در فرآیند هویتیابی درگیرند که جنبههای مختلف رضایت از زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش با این هدف انجام شد که به تحلیل نیمرخ نهفته ابعاد هویتی دانشجویان کارشناسی و ارتباط آن با رضایت از زندگی آنها بپردازد.
روش: روش مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل طبقات نهفته با استفاده از نرمافزار MPLUS بود. MPLUS یک برنامه مدلسازی متغیرهای نهفته است که متغیرهای پیوسته یا مقولهای را به زیرگروههای محدودی کاهش میدهد. همچنین برای مقایسه رضایت از زندگی دانشجویان در بین خوشههای نهفته از روش تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بودند که 375 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب گردیدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390)، هویت مذهبی بل (2009)، هویت اخلاقی آکینو و رید (2002) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) جمعآوری شد.
یافتهها: نتایج تحلیل طبقات نهفته منجر به شناسایی 6 نیمرخ هویتی شد و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که رضایت از زندگی دانشجویان با توجه به خوشهبندی ابعاد هویتی آنان متفاوت است (01/0>P)، بهنحویکه خوشه هویت کامل، بیشترین و خوشه هویت آشفته، کمترین میزان رضایت از زندگی را دارا بودند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش با استفاده از رویکرد فردمحوری، دیدگاه جدیدی را برای درک ابعاد هویتی دانشجویان ارائه میدهد که برای پیشبینی رضایت از زندگی و ارائه مداخلات متناسب با هر بعد هویتی میتوان از آن بهره جست.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Latent Profile Analysis of Identity Dimensions and Relationship with Satisfaction of Life among Undergraduate Students
نویسندگان [English]
- Shahram Vahedi 1
- Zahra Kazemvand asl 2
- Samira Chenari 3
1 Professor, Department of Educational Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran‎‏.‏
2 MSc. in Educational Psychology, Department of Educational Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran.
3 PhD in Educational Psychology, Department of Educational Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran‎‏.‏
چکیده [English]
Introduction: As the youth period extends, numerous students are involved with various issues in the identity process which affects diverse aspects of their life satisfaction. This research was conducted to analyze the latent profile of undergraduate students' identity dimensions and their relationship with their life satisfaction.
Method: The method of this study was a descriptive-correlation type of latent profiles analysis using MPLUS software. MPLUS is a latent variable modeling program that reduces continuous or categorical variables to limited subgroups. Likewise, the one-way ANOVA method was used to compare students' life satisfaction among latent clusters. The statistical population of the research was all undergraduate students of Tabriz University and 375 of these students were selected as a sample using a multi-stage cluster random sampling method. Data were collected using Scales of Saffarinia and Roshan's Social Identity (2010), Bell's Religious Identity (2009), Aquino and Reed's Moral Identity (2002), and Satisfaction with Life of Diener et al. (1985).
Results: The results of the latent profiles analysis led to the identification of six identity profiles, and the results of the variance analysis revealed that the life satisfaction of students according to the identity dimensions is different (P<0.01), in such a way that the achieved identity cluster had the highest and the diffusion identity cluster, had the lowest level of life satisfaction.
Conclusion: Using the person-centered approach, the results of the research offer a new perspective for understanding the identity dimensions of students, which can predict life satisfaction and provide interventions according to each identity dimension.
کلیدواژهها [English]
- Identity
- Identity dimensions
- Satisfaction of life
- Undergraduate students
مقدمه
یکی از مفاهیم مهم در حوزه روانشناسی مثبتگرا بهزیستی ذهنی است که یکی از شاخصهای آن ارزیابیهای شناختی کلی و اختصاصی است که فرد از رضایت از زندگی[1] خود دارد (کاراتاس، اوزان و تاگی[2]، 2021). درواقع وقتی فرد، شرایط زندگی و کیفیت آن را مثبت، مطلوب و هماهنگ با معیارها و انتظارات خود برآورد میکند به رضایت از زندگی دست پیدا میکند (اهسان و علی[3]، 2023). کسب رضایت از زندگی نقش مهمی در زندگی دانشجویان دارد زیرا بر اساس شواهد پژوهشی، بهرهمندی از آن، همبستگی مثبت و معناداری با سلامت جسمانی و ذهنی دارد (روگوسکا[4] و همکاران، 2021)، احساس شایستگی و عزتنفس را افزایش میدهد و به عملکرد بهتر دانشجویان در زمینههای مختلف تحصیلی و اجتماعی منتهی میشود (شسنیاک، مازور، روزن و اسپونار[5]، 2021؛ آنتارامیان و لی[6]، 2017؛ رضایی و نوغانی دخت بهمنی، 1396). لذا، بررسی عواملی که در ایجاد و گسترش رضایت از زندگی دانشجویان نقش مؤثر دارند درخور توجه است.
مطالعات گذشته نشان میدهند که رضایت از زندگی دانشجویان از عوامل فردی، اجتماعی و محیطی متعددی تأثیر میپذیرد (رگوسکا و همکاران، 2022؛ ویلکاگس و نورد استوک[7]، 2019؛ گکالپ و تپال[8]، 2019). احساس هویت بهعنوان یکی از عوامل درون فردی با همه جنبههای کلی، شخصی، بیرونی، آموزشی و پیامدی رضایت از زندگی دانشجویان در ارتباط است (انجی، چن، انجی و انجی[9]، 2021؛ هافتنلر[10]، 2006). هویت، وحدت بین سه سیستم زیستی، اجتماعی و روانی فرد در نظر گرفته میشود که بهوسیله آن فرد میداند کیست؟ چه میخواهد؟ و به چه جامعه و فرهنگی تعلق دارد (اریکسون[11]، 1968). هویت بهواسطه ایجاد احساس معنا و تعلق، نقش مهمی در افزایش بهزیستی و کیفیت زندگی دانشجویان دارد (برزینا، گیل و باوینا[12]، 2020؛ فرشاد و رسولزاده طباطبایی، 1399) و بهطور قابلتوجهی اعتبارات حاصلشده از دانشگاه را افزایش میدهد که نمرات درسی، اعتماد تحصیلی، احساس تعلق دانشگاهی و بهزیستی ذهنی نمونهای از مصادیق آن است (هولمز، بومن، مورفی و کارتر[13]، 2019).
اگرچه دستیابی به هویت از بحرانهای رشدی مربوط به دوره نوجوانی شناخته میشود اما اریکسون (1968)، رشد هویت را منحصر به دوره نوجوانی نمیداند و معتقد است مسیر تکاملی آن در طول چرخه زندگی ادامه دارد. آرنت[14] (2016)، یکی از دورههای رشدی مهم هویتیابی را دوره «بزرگسالی نوظهور[15]» میداند که سنین 18 تا 25 سال را در برمیگیرد و همزمان با ورود دانشجویان به دانشگاه است. برزونسکی[16] (2011) تفاوت در وضعیت هویت افراد را ناشی از فرآیندهایی میداند که افراد در موقعیتها برای تصمیمگیری، حل مشکلات و پردازش اطلاعات مربوط به خود مورداستفاده قرار میدهند که به باور او این فرآیندها منجر به سه به ایجاد سه وضعیت هویتی اطلاعاتی، هنجاری و سردرگمی/اجتنابی منجر میشود. مارسیا[17] نیز هویت را یک ساختار پویا میداند و معتقد است که با در نظر گرفتن عمق نسبی فرآیند جستوجو و تعهد در هر فرد، چهار وضعیت هویتی موفق، ضبطشده، به تعویق افتاده و آشفته شکل میگیرد (کروگر و مارسیا[18]، 2011). در هویت موفق[19]، فرد با جستوجوگری به هویت خاصی متعهد میشود درحالیکه در هویت ضبطشده[20]، فرد بدون گذراندن فرآیند جستوجو به تعهداتی که عمدتاً از افراد مهم زندگی گرفتهشده پایبند میشود. در وضعیت هویت به تعویق افتاده[21]، فرد فعالانه در حال جستوجوی هویت است اما هنوز تعهدی را نپذیرفته درحالیکه در وضعیت هویت آشفته[22] نه گزینههای هویت مورد بررسی قرارگرفته و نه تعهداتی پذیرفتهشدهاند (کروگر و مارسیا، 2011).
مطالعهای که در کشور ما بر روی دانشجویان شهر تهران انجام شده نشان میدهد که تنها 10 درصد از دانشجویان مقطع لیسانس تا دکترا موفق به دستیابی به هویت موفق شدند و این درحالیکه بوده که فراوانی هویت معوق در بین آنها در رتبه اول قرار داشته است (سلگی و پیرخائفی، 1400). مطالعه دیگری که توسط فرشاد و رسولزاده طباطبایی (1399) انجامشده گویای آن است که 19 درصد از دانشجویان موردمطالعه آنها به هویت موفق دست یافتند و هویت ضبطشده بیشترین سبک هویتی دانشجویان بوده است. نتایج مطالعه منرستروم[23] (2016) در فنلاند و زیمرمن، لنگرند ویلمز، سافونت-موتای و کانارد[24] (2013) در فرانسه نیز نشان میدهند که در بین بزرگسالان نوظهور، تنها 20 درصد موفق به کسب هویت موفق شدند و هویتیابی یکی از چالشهای آنها بوده است.
در سالهای اخیر روانشناسان و جامعهشناسان از بررسی تکبعدی هویت فاصله گرفتهاند و بررسی هویتهای چندگانه را موردتوجه قرار دادهاند (چیک و چیک[25]، 2020). خصوصاً در محیط دانشگاه که دانشجویان در کنار فرآیند یادگیری، در معرض نقشها، چالشها و تجارب وسیع دیگری قرار میگیرند، زندگی غنیتری پیدا میکنند که خودپنداره و ابعاد هویتشان را تحت تأثیر قرار میدهد (کین و ویلیز[26]، 2022؛ انجی و همکاران، 2021؛ رحیمی، غربا و دهباشی، 1394). ترنر، اوکس، هاسلم و مک گارتی[27] (1992)، در بحث هویت، دو بعد هویت فردی و اجتماعی را بااهمیت میدانند و معتقدند زمانی که فرد خود را بهعنوان شخصی منحصربهفرد بر اساس تفاوتهایی که با سایر افراد دارد تعریف میکند به هویت فردی[28] و زمانی که خود را بر اساس شباهتها و اشتراکاتی که با سایر اعضای یک گروه در مقابل اعضای گروه دیگر دارد توصیف میکند به هویت اجتماعی[29] تمایل دارد. بر اساس یافتههای جدید، این دو بعد هویت نهتنها از یکدیگر مستقل نیستند بلکه بهطور همزمان و طولی درهمتنیدهاند و به تغییرات نسبی یکدیگر منجر میشوند (آلبارلو، کروکتی و روبینی[30]، 2018). مطالعات گذشته روشن میسازند که هویتهای فردی و اجتماعی بهطور قابلتوجهی با درگیری در زندگی و بهزیستی مرتبطاند (برزینا و همکاران، 2020) و بهطور معناداری بر رضایت از زندگی دانشجویان تأثیر میگذارند (لی، تانگ، مینیفیلد، برانتلی و چن[31]، 2021؛ فاطما، الدلائین و امتیاز[32]، 2018؛ غلامرضایی و همکاران، 1394).
آکینو و رید[33] (2002) جنبه منحصربهفرد دیگری از هویت را معرفی میکنند که «هویت اخلاقی[34]» نام دارد و آن را ادراکی از فرد میدانند که متمرکز بر شماری از صفات اخلاقی مانند مهربانی، عدالت، بخشندگی و ... است. هویت اخلاقی، سیستم کنترل ادراکی قوی که همان استانداردهای فرد هستند را راهاندازی میکند که با تمام اعمال اخلاقی مرتبط است (استس و کارتر[35]، 2006) و بر نحوه چگونگی حل تعارضات اخلاقی در موقعیتهای مختلف تأثیر میگذارد (هوهتالا، لامسا و فلت[36]، 2019). مطالعات انجامشده بر روی دانشجویان روشن میسازد که هویت اخلاقی، مؤلفههای بهزیستی روانی و بهزیستی ذهنی مانند عواطف مثبت و رضایت از زندگی را افزایش میدهد و بهطور معناداری عواطف منفی آنها را کاهش میدهد (کوی، مائو، شن و ما[37]، 2021؛ گارسیا، مرادی، آماتو، گرنجارد و کلونینجر[38]، 2018؛ بارانی و یوسفی، 1400).
از دیگر دغدغههای مهم انسان، دین و معنویت است که در سراسر زندگی او حضور دارد و به مرکز یا زمینهای تبدیل میشود که همه افکار، عواطف و اعمال از آن سرچشمه میگیرد؛ بنابراین دین میتواند نقش بسزایی در ساختار هویت داشته باشد (گریفت و گریج[39]، 2001). بل[40] (2009) معتقد است درک فرد از ضمیر خود نسبت به یک نیرو یا موجود متعالی و یا یک گروه اجتماعی و فرهنگی که مشخصه غالب آن، هدف متعالی باشد، جنبهای از هویت را با نام «هویت مذهبی[41]» ایجاد میکند. نتایج فراتحلیل یادن[42] و همکاران (2022) نشان میدهد که تمام ابعاد دین و معنویت با رضایت از زندگی ارتباط مثبت و معنادار دارد. بر اساس دیگر مطالعات، تعلقات مذهبی و دینداری چه بهصورت رسمی از طریق عضویت گروهی باشد چه بهصورت غیررسمی در تنهایی انجام شود، رضایت از زندگی را افزایش میدهد (وانگ، هو و فلدر[43]، 2019)، به همین ترتیب پژوهشهایی که رابطه هویت مذهبی و معنوی را با ابعاد بهزیستی روانی و ذهنی مورد بررسی قراردادند، ارتباط معناداری بین این متغیرها یافتهاند (هاشمی، مرزبان، سبار و هریس، 2020؛ خراسانی دهشتران، بشلیده، حمید، مرعشی و نعامی، 1399).
بهطورکلی، بر اساس مطالعات گذشته میتوان گفت برخورداری از جهتگیریهای هویتی متعدد میتواند نحوه تجربه و تفسیر دنیای اجتماعی را غنیتر کند و انگیزش، هیجان و بهزیستی افراد را تحت تأثیر قرار دهد (چیک و چیک، 2020)؛ اما در عصر حاضر با توجه به طولانیترشدن دوران جوانی، پایگاه اجتماعی بسیاری از جوانها مبهم و وضعیت آنها ازنظر زیستی، روانی و اجتماعی، کموبیش بحرانزا و پرتلاطم است که زمینه ایجاد نارضایتی در این دوران را در آنها ایجاد میکند. همچنین با توجه به اینکه رضایتمندی از زندگی زمینهساز تسری رضایت به حوزههای گوناگون است و کاهش رضایت از زندگی، آثار فراوانی در سطح خرد، میانه و کلان خواهد داشت، لذا لازم است، نیمرخ ابعاد هویتی دانشجویان مورد تحلیل قرار گیرد. در سالهای اخیر برای شناخت نیمرخ ابعاد هویتی از روش فرد محور بهجای روشهای سنتی متغیرمحور استفاده میشود. هدف اصلی در پژوهشهای فرد محور، دستهبندی افراد در گروههایی است که اعضای این گروهها نیمرخهای مشابهی دارند، ولی کانون توجه در روشهای متغیر محور، بررسی تأثیرات ابعاد مختلف یک متغیر بر روی متغیر دیگر است (مگنوسان[44]، 1998). با توجه به اینکه در پژوهشهای محدودی برای مطالعه ابعاد هویت، از روش فردمحور استفادهشده و با توجه به اینکه پژوهشهای پیشین عمدتاً به بررسی رابطه ابعاد هویتی دیدگاههای مارسیا و برزونسکی پرداختهاند، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تعداد و انواع خوشههایی است که میتوانند تغییرات نمرات ابعاد هویتی دانشجویان را به حداکثر میزان پیشبینی کنند و نیمرخهای مختلف ابعاد هویتی دانشجویان را در ارتباط با رضایت از زندگی مورد مقایسه قرار دهند که در این راستا این سؤال پژوهشی مطرح میشود: نیمرخ نهفته ابعاد هویتی دانشجویان کارشناسی چگونه است و چه ارتباطی با رضایت از زندگی آنها دارد؟
اخلاقی |
روش
این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به تحلیل نیمرخ نهفته ابعاد هویتی دانشجویان در رابطه با رضایت از زندگی پرداخت. تحلیل نیمرخ نهفته روشی است که هدف آن بازیابی گروههای نهفته از دادههای مشاهدهشده است و زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که قصد داشته باشیم تعداد زیادی از متغیرهای پیوسته یا مقولهای را به زیرگروههای محدودی کاهش دهیم (اوبرسکی[45]، 2016).
جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل میدادند که تعداد آنها بر اساس آمار موجود در آموزش کل دانشگاه برابر با 15000 نفر بود. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از بین دانشکدههای مختلف دانشگاه تبریز (دانشکدههای علوم انسانی، پایه، فنی و مهندسی و دامپزشکی) تعداد 375 دانشجو بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. اجرای پرسشنامهها بهوسیله محققان صورت گرفت، بدینصورت که پس از مراجعه به دانشکدهها در زمانهای آزاد دانشجویان، اهداف پژوهش و نحوه تکمیل پرسشنامهها برای آنها شرح داده شد و به آنها اطمینان خاطر داده شد که دادهها صرفاً جنبه پژوهشی داشته و نتایج آن محرمانه خواهد ماند. همه دانشجویان در تکمیل پرسشنامهها آزاد بودند و با رضایت خود به سؤالات پاسخ میدادند.
ابزارهای پژوهش
الف) پرسشنامه هویت اجتماعی: این پرسشنامه شامل 20 گویه است که بهوسیله صفاری نیا و روشن (1390) با توجه به دو بعد هویت فردی و جمعی برگرفته از نظریات جنکینز ساخته شده است. 10 گویه آن به بعد فردی و 10 گویه دیگر به بعد جمعی اختصاص دارد. گویهها در مقیاس لیکرت 5 درجهای از (کاملاً موافق= 5) تا (کاملاً مخالف= 1) نمرهگذاری میشود. سازندگان این پرسشنامه، پایایی آن را با روش آلفای کرون باخ برای کل پرسشنامه برابر با 74/0 و برای گویهها بین 51/0 تا 58/0 به دست آوردهاند. همچنین نتایج تحلیلی عامل اکتشافی و تحلیلی اصلی از طریق چرخش واریماکس مؤید وجود یک عامل دارای ارزش ویژه بزرگتر از یک با عنوان هویت اجتماعی بوده است (صفاری نیا، 1391). بوربور و تاجیک اسماعیلی (1400)، در مطالعه خود اعتبار این ابزار را با استفاده از روایی صوری و بررسی دیدگاه اساتید صاحبنظر مورد تأیید قراردادند و پایایی آن را با حاصل شدن ضریب آلفای کرون باخ 83/0، مطلوب گزارش کردند. درستکار و همکاران (1398) نیز در پژوهش خود ضریب پایایی این مقیاس را با ضریب آلفای کرون باخ (82/0) مورد تأیید قراردادند.
ب) پرسشنامه هویت مذهبی: این مقیاس بهوسیله بل (2009) در 28 گویه طراحی شده است. گویهها در یک طیف لیکرت 6 درجهای از (کاملاً موافق= 6) تا (کاملاً مخالف= 1) مورداندازهگیری قرار میگیرد. روایی محتوایی آن از طریق مقایسه بین چهار وضعیت هویت مذهبی دیررس، زودرس، مغشوش و موفق در بین 600 آزمودنی بهدستآمده است. پایایی کل آن با استفاده از روش آلفای کرون باخ در مطالعه بل 80/0 گزارش شده است. عزیز[46] (2018)، در مطالعه خود این پرسشنامه را مورداستفاده قرار داده و پایایی آن را با ضریب آلفای کرون باخ برای ابعاد هویت مذهبی دیررس (84/0)، زودرس (79/0)، مغشوش (79/0) و موفق (77/0) گزارش کرده است. در ایران، خاکشور، غباری بناب و شهابی زاده (1392) در مطالعه خود از این پرسشنامه استفاده کردهاند و همسانی درونی خرده مقیاسها را با روش آلفای کرون باخ از 51/0 تا 64/0 گزارش کردهاند. همچنین نتایج تحلیل عاملی با چرخش ابلیمین، ساختار 4 عاملی هویت مذهبی را تأیید کرده است.
ج) پرسشنامه هویت اخلاقی: این مقیاس بهوسیله آکینو و رید (2002) به روش تحلیل عامل اکتشافی در 10 گویه طراحی شده است که 9 ویژگی اخلاقی را مورد بررسی قرار میدهد. این پرسشنامه از دو خرده مقیاس نمادسازی (5 گویه) و درونی سازی (5 گویه) تشکیل شده که آزمودنیها میزان موافقت یا مخالفت خود با هریک از گویهها را بر روی مقیاس لیکرت 5 درجهای از (کاملاً موافقم= 5) تا (کاملاً مخالفم= 1) تعیین میکنند. تهیهکنندگان آن، پایایی این دو خرده مقیاس را با محاسبه ضریب آلفای کرون باخ به ترتیب 71/0 و 77/0 مورد تأیید قراردادند. پاروزل-کاچورا و بلوکاچ[47] (2021) در مطالعه خود همبستگی خرده مقیاسها را با ضریب (44/0)، معنادار به دست آوردند و برای خرده مقیاسهای درونی سازی و نمادسازی به ترتیب ضریب آلفای کرون باخ 73/0 و 82/0 را گزارش کردند. علاوه بر این، آنها اعتبار سازهای پرسشنامه را با بررسی روایی همگرا مورد تأیید قرار دادند. در ایران، جوکار و حق نگهدار (1395) در پژوهش خود ضریب پایایی این مقیاس را برای بعد نمادسازی، برونیسازی و نمره کل به ترتیب، 62/0، 66/0 و 74/0 گزارش کردند و نتایج تحلیل عاملی آنها از طریق مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس، دو عامل باارزش ویژه بالاتر از یک را تأیید کرد.
پرسشنامه رضایت از زندگی[48]: این مقیاس را داینر و همکاران (1985) با 5 گویه طراحی کردهاند که دامنه نمرات گویهها بر روی مقیاس 7 درجهای از (کاملاً موافقم= 7) تا (کاملاً مخالفم= 1) قرار دارد. در این مقیاس، نمره آیتمها باهم جمع میشود و میزان رضایت از زندگی را مشخص میکند. داینر و همکاران (1985)، پایایی این مقیاس را با روش باز آزمایی در فاصله زمانی دوماهه، 82/0 به دست آوردند و همسانی درونی این مقیاس را با روش آلفای کرون باخ 52/0، مطلوب گزارش کردند. بیانی و همکاران (1386)، اعتبار این مقیاس را با استفاده از روش آلفای کرون باخ 83/0 و پایایی آن را با روش باز آزمایی یکماهه، 69/0 گزارش کردهاند. همچنین روایی سازه این مقیاس را از طریق روایی همگرا با استفاده از فهرست شادکامی آکسفورد و فهرست افسردگی بک مورد بررسی قراردادند که درمجموع آن را یک مقیاس مفید برای پژوهشهای روانشناختی ایرانی معرفی کردند. در پژوهش غلامرضایی و همکاران (1397)، پایایی این مقیاس با استفاده از روش آلفای کرون باخ 73/0 محاسبهشده است.
یافتهها
به منظور تحلیل و تفسیر سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد، بدینصورت که از روش تحلیل طبقات نهفته با استفاده از نرمافزار MPLUS به روش بیشینه احتمال برای تعیین نیمرخهای هویتی دانشجویان و نیز برای مقایسه رضایت از زندگی دانشجویان در بین خوشههای نهفته از تحلیل واریانس تک متغیره در نرمافزار SPSS استفاده شد. با توجه به اینکه تحلیل نیمرخ نهفته (LPA[49]) از چارچوب فرد محور مدلسازی مرکب مشتق شده و هدف آن شناسایی گروههایی از افراد است که ازنظر کیفی و کمی در رابطه با متغیر نهفته بهطور خاصی متفاوت از همدیگر هستند، در مطالعه حاضر تحلیل نیمرخ نهفته نشان داد که طبقهبندی افراد به شش خوشه، بالاترین درجه معنیداری را به همراه دارد که نتایج حاصل از آن و شاخصهای نیکویی برازش در جدول 1 ارائهشده است.
جدول 1. نتایج حاصل از تحلیل نیمرخ نهفته و شاخصهای نیکویی برازش
|
معیارهای سنجش نیکویی برازش |
||
نیمرخها |
AIC |
BIC |
آنتروپی |
نیمرخ 1 |
7/18114 |
8/18126 |
- |
نیمرخ 2 |
7/18114 |
8/18126 |
- |
نیمرخ 3 |
06/17715 |
7/17740 |
757/0 |
نیمرخ 4 |
5/17639 |
01/17672 |
764/0 |
نیمرخ 5 |
1/17590 |
3/17629 |
79/0 |
نیمرخ 6 |
6/17559 |
6/17605 |
788/0 |
بر اساس یافتههای پژوهش بیشترین افراد در خوشه 3 و کمترین آنها در خوشه 4 جای گرفتهاند که ویژگیها و نامگذاریهای هر خوشه بدین شرح است:
اولین خوشه (17=n و 5/4%=P): دانشجویان با هویت آشفته؛ دومین خوشه (117=n و 2/31%=P): دانشجویان با هویت ناکامل؛ سومین خوشه (138=n و 8/36%=P): دانشجویان با هویت ضبطشده؛ چهارمین خوشه (24=n و 4/6%=P): دانشجویان با هویت سردرگم؛ پنجمین خوشه (46=n و 2/12%=P): دانشجویانی با هویت کامل و ششمین خوشه (33=n و 8/8%=P): دانشجویان با هویت نیمهکامل.
میانگین خوشههای بهدستآمده برای متغیرهای موردبررسی در جدول 2 و شکل 1 گزارش شده است.
جدول 2. میانگین خوشههای هویتی برای متغیرهای موردمطالعه
جمعی |
فردی |
نمادسازی |
درونی سازی |
دیررس |
زودرس |
موفق |
مغشوش |
خوشههای هویتی |
02/28 |
64/33 |
3/13 |
78/12 |
15/21 |
98/16 |
16/16 |
01/16 |
هویت آشفته |
55/29 |
16/30 |
04/17 |
9/17 |
29/25 |
66/19 |
72/22 |
53/22 |
هویت ناکامل |
91/33 |
01/38 |
85/17 |
04/18 |
86/22 |
23/24 |
66/27 |
48/21 |
ضبط هویت |
98/29 |
43/28 |
22/21 |
02/21 |
91/30 |
21/27 |
77/30 |
35/27 |
هویت سردرگم |
25/38 |
92/42 |
99/22 |
28/19 |
22/19 |
56/28 |
14/32 |
1/18 |
هویت کامل |
63/36 |
93/41 |
98/17 |
84/17 |
32/28 |
59/16 |
26/28 |
49/18 |
هویت نیمهکامل |
شکل 1. میانگین خوشههای هویتی برای ابعاد هویتی موردبررسی
در راستای تحلیل دادههای مربوط به دومین سؤال پژوهشی از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. قبل از انجام آزمون تحلیل واریانس تک متغیره از آزمون لون بهمنظور اطمینان از همگنی واریانس خطاها استفاده شد که نتایج این آزمون در جدول 3 نشان دادهشده است:
جدول 3. نتایج آزمون لون برای بررسی همگنی واریانس خطاهای آزمایش
آماره لون |
درجه آزادی 1 |
درجه آزادی 2 |
سطح معنیداری |
099/1 |
5 |
369 |
361/0 |
بر اساس نتایج جدول 3 به دلیل آنکه سطح معنیداری این آزمون بیشتر از 05/0 است، درنتیجه توزیع واریانس خطاهای این پژوهش همگن هستند و میتوان از آزمون واریانس تک متغیره استفاده نمود. نتایج آزمون تجزیه واریانس تک متغیره در جدول 4 نشان دادهشده است:
جدول 4. نتایج آزمون تجزیه واریانس تک متغیره
متغیرها |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معناداری |
مدل تصحیحشده |
4/3610 |
5 |
08/722 |
453/16 |
001/0* |
عرض از مبدأ |
8/78788 |
1 |
84/78788 |
197/1795 |
001/0* |
خوشهبندی |
4/3610 |
5 |
08/722 |
453/16 |
001/0* |
خطا |
9/16194 |
369 |
889/43 |
|
|
مجموع |
162887 |
375 |
|
|
|
به دلیل معنیدار بودن مدل پژوهش و نیز خوشهبندی بر اساس سطح معنیداری بهدستآمده کمتر از 05/0، درنتیجه میتوان عنوان نمود که رضایت از زندگی دانشجویان با توجه به خوشهبندی ابعاد هویتی آنان متفاوت است؛ بنابراین، نیاز به مقایسه میانگین خوشهها ازلحاظ رضایت از زندگی وجود دارد که نتایج آن در شکل 2 نشان دادهشده است.
شکل 2. میزان رضایت از زندگی در بین خوشههای مختلف
بر اساس میانگین خوشهها، خوشه پنجم یا همان هویت کامل با میانگین 08/25 بیشترین رضایت از زندگی و خوشه اول یا همان هویت آشفته با میانگین 76/12 کمترین رضایت از زندگی را دارند.
بحث و نتیجهگیری
هدف این پژوهش، تحلیل نیمرخ نهفته ابعاد هویتی و ارتباط آن با رضایت از زندگی دانشجویان کارشناسی بود. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این بود که طبقهبندی دانشجویان به شش خوشه هویتی بیشترین معناداری را دارد. این یافته در نگاه اول نتایج مطالعاتی را مورد حمایت قرار میدهد که به اهمیت بررسی ابعاد هویتی چندگانه در رشد روانی-اجتماعی دانشجویان اذعان داشتند (کین و ویلیز، 2022؛ انجی و همکاران، 2021؛ چیک و چیک، 2020؛ رحیمی، غربا و دهباشی، 1394).
همچنین نتایج مطالعه ما نشان داد که در زمینۀ ابعاد هویتی درنظرگرفته شده (هویت اجتماعی، مذهبی و اخلاقی)، تنها 2/12 درصد از دانشجویان به هویت کامل دست یافتند و 2/31 درصد دارای هویت ناکامل، 8/8 درصد از هویت نیمهکامل و 4/6 درصد از هویت سردرگم برخوردار بودند. این یافته در راستای نتایج مطالعه سلگی و پیرخائفی (1400)، فرشاد و رسولزاده طباطبایی (1399)، منرستروم (2016) و زیمرمن و همکاران (2015) قرار دارد که در مطالعه خود نشان دادند، تقریباً نیمی از افراد در سنین بزرگسالی نوظهور در فرآیند هویتیابی با مشکل مواجهاند و در شناخت خود و برنامههای آتی خود نامطمئن هستند. همچنین این یافته دیدگاه نظریهپردازانی را مورد حمایت قرار میدهد که بخش زیادی از فرآیندهای جستوجوگری و تعهد به آن را به دوره بعد از نوجوانی گسترش دادند و معتقد بودند افراد کمی هستند که تا پایان دوره دبیرستان به هویت کامل دستیافته باشند (آرنت، 2016؛ کروگر و مارسیا، 2011؛ اریکسون، 1968). در این راستا اریکسون (1968)، گسترش صنعتی شدن جوامع را دلیلی بر طولانی شدن دوره نوجوانی و به تأخیر افتادن فرآیند هویتیابی میداند. همچنین، تحصیلات دانشگاهی دلیلی بر قرارگرفتن در معرض انواع جهانبینیهای مختلف است که باعث میشود دانشجویان اعتقادات خود را زیر سؤال ببرند، بهنحویکه حتی در پایان سالهای دانشگاهی، اغلب آنها خود را متعهد به جهانبینی متفاوت از زمان ورود به دانشگاه میبینند.
نتایج دیگر پژوهش نشان داد که رضایت از زندگی دانشجویان با توجه به خوشهبندی ابعاد هویتی آنان متفاوت است. بهنحویکه خوشه هویت کامل، بیشترین رضایت از زندگی و خوشه هویت آشفته، کمترین رضایت از زندگی را دارا بودند. با توجه به اینکه خوشه هویت کامل، بالاترین نمرات را در دو بعد هویت فردی و اجتماعی کسب کردند میتوان این یافته را هماهنگ با نتایج مطالعاتی دانست که برخورداری از ابعاد هویت فردی و اجتماعی را برای داشتن احساس بهتر در زندگی و رضایت از آن معنادار به دست آوردند (لی و همکاران، 2021؛ برزینا و همکاران، 2020؛ فاطما و همکاران، 2018؛ غلامرضایی و همکاران، 1394). ادبیات پژوهشی گذشته تأیید میکند که دو بعد هویت فردی و اجتماعی در تعامل با یکدیگر قرار دارند و بهرهمندی از آنها نقش مهمی در افزایش سازگاری شخصی ایفا میکند زیرا این دو بعد، مانند دو قطب پیوستاری در نظر گرفته میشوند که افراد، بسته به الزامات محیطی و شرایط خود، در امتداد آنها خود را تعریف میکنند و متناسب با آنها رفتار میکنند (آلبارلو و همکاران، 2018)؛ بنابراین دانشجویان با هویت کامل چون ازنظر شناختی، هر دو نوع هویت فردی و اجتماعی را قابلدسترس میبینند در موقعیتهای متفاوت، انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند و به لحاظ ذهنی و عملکردی هماهنگی سریعتری پیدا میکنند که این سطح از سازگاری میتواند رضایت بیشتری را برای آنها در زندگی به ارمغان داشته باشد.
نقش مؤثر ابعاد هویت مذهبی در افزایش رضایت از زندگی و عواطف مثبت نیز از دیگر نتایج مطالعه ماست که با نتایج مطالعه هاشمی و همکاران (2020)، وانگ و همکاران (2019) و خراسانی دهشتران و همکاران (1399) در یک راستا قرار دارد. مبتنی بر دیدگاه گریفت و گریجز (2001) میتوان گفت که افراد با هویت موفق، برای زندگی و رویدادهای آن ارزش و تقدس معنوی بالایی قائلاند و برای آرمانهایی بهغیراز محافظت از خود و جلب تأیید دیگران تلاش میکنند. درحالیکه گروه با هویت آشفته یا علاقهای به دین ندارند یا صرفاً دارای دینداری بیرونی و خودخواهانه هستند که این جهتگیریها بر نحوه تفسیر رویدادها و واکنشهای افراد اثر متفاوت دارند. همچنین از دیدگاه این دو پژوهشگر افراد با هویت موفق، در چرخهای از هویت معوق-موفق قرار میگیرند که ارزشها، باورها و رفتارهای خودشان را بهطور مداوم مورد تردید، بازبینی و خودآزمایی قرار میدهند که این چرخه، امکان رشد و پیشرفت مداوم روانی و معنوی را فراهم میسازد و امکان سازگاری بیشتر با رویدادهای سخت زندگی و افزایش هیجانهای مثبت را فراهم میکند.
نتایج مطالعه ما نشان داد که افراد با هویت کامل از هویت اخلاقی موفقی نیز برخوردارند که این ویژگی میتواند در افزایش میزان رضایت از زندگی و تجربه هیجانهای مثبتتر تأثیرگذار باشد، همانگونه که کوی و همکاران (2021)، گارسیا و همکاران (2018) و بارانی و یوسفی (1400) در مطالعه خود بین هویت اخلاقی بالاتر و متغیرهای مرتبط با بهزیستی و رضایتمندی دانشجویان ارتباط معنادار به دست آوردند. در تبیین این یافته مطابق با نتایج مطالعه هوهتالا و همکاران (2019) میتوان اشاره کرد، افرادی که هویت اخلاقی موفق دارند، بیشتر از دیگران مبتنی بر اصول اخلاقی تقوا و پرهیزگاری فعالیت میکنند. آنها چون از طریق کاوش، آزمایش و تغییر ارزشها به اصول اخلاقی موردنظر خود دست مییابند، تمایل به انعطافپذیری و انطباق بیشتری در راهحلهای خود دارند و درنتیجه عملکرد روانی- اجتماعی پختهتری در برابر چالشها به نمایش میگذارند که بهزیستی پایدارتری برای آنها به همراه دارد. از طرفی استس و کارتر (2006)، هویت اخلاقی را بیشتر شبیه به یک اصل زندگی، ارزش و هدفی میبینند که باید در مرحله عمل آشکار، نمود پیدا کند و به رفتار اخلاقی منطبق با الگو منجر شود. ازاینرو، درصورتیکه انسان، رفتاری را انجام دهد که با معانی موجود در استاندارد هویت اخلاقیاش سازگار باشد، نشان از کنترل قوی او بر خود دارد که به افزایش اعتمادبهنفس و هیجانهای خشنودکنندهتر از خود و محیط پیرامونش منجر میشود.
در انجام این پژوهش محدودیتهایی وجود داشت که در ذکر آنها باید گفت این مطالعه بر روی دانشجویان کارشناسی صورت گرفته که تعمیم آن به دانشجویان سایر مقاطع روا نیست. با توجه به اینکه ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه بوده بنابراین، امکان کنترل تمام متغیرهای تحقیق مانند میزان دقت پاسخدهی و سوگیری در هنگام پاسخ به سؤالات وجود نداشت. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی -پیمایشی بود و نمیتوان استنباط علی از نتایج آن داشت. پیشنهاد میشود مطالعه مشابه در مقطع تحصیلات تکمیلی بر روی دانشجویان نیز صورت گیرد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای مشابه بعدی سایر متغیرها مانند جنس، وضعیت تأهل و ... در نظر گرفته شوند. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش نشان داد درصد قابلتوجهی از دانشجویان کارشناسی در یک نوع حالت عدم رضایت از زندگی به سر میبرند، ازاینرو به مسئولین و متصدیان امر جوانان توصیه میشود به فراهم آوری امکانات برای پیشرفت این قشر از جامعه کمک کنند و با توجه به اینکه دانشجویان در دورههای تحصیلی قبل، تعلیم میبینند و تحویل دانشگاه داده میشوند، جای خالی دروس تربیتی در مدارس احساس میشود؛ بنابراین، به مسئولین این امر نیز پیشنهاد میگردد اقدامات لازم برای تربیت صحیحتر دانشآموزان را فراهم آورند.
سپاسگزاری
از همه دانشجویانی که در این پژوهش همکاری داشتند، صمیمانه تشکر و قدردانی میشود.
[1]. life satisfuction
[2]. Karataş, Uzun & Tagay
[3]. Ahsan & Ali
[4]. Rogowska
[5]. Szcześniak, Mazur, Rodzeń & Szpunar
[6]. Antaramian & Lee
[7]. Wilcox
[8]. Gökalp & Topal
[9]. Ng, Chen, Ng & Ng
[10]. Huffstetler
[11]. Erikson
[12]. Berezina, Gill & Bovina
[13]. Holmes, Bowman, Murphy & Carter
[14]. Arnett
[15]. emerging adulthood
[16]. Berzonsky & Kuk
[17]. Marcia
[18]. Kroger & Marcia
[19]. identity achieved
[20]. identity foreclousure
[21]. identity diffusion
[22]. identity diffusion
[23]. Mannerström
[24]. Zimmermann, Lannegrand-Willems, Safont-Mottay & Cannard
[25]. Cheek & Cheek
[26]. Cain & Willis
[27]. Turner, Oakes, Haslam & McGarty
[28]. personal identity
[29]. social identity
[30] .Albarello, Crocetti & Rubini
[31]. Lee, Tang, Minneyfield, Brantley & Chen
[32]. Fatma, Al-Dalaeen & Imtiaz
[33]. Aquino & Reed
[34]. moral itentity
[35]. Stets & Carter
[36]. Huhtala, Lämsä & Feldt
[37]. Cui, Mao, Shen & Ma
[38]. Garcia, Moradi, Amato, Granjard & Cloninger
[39]. Grift & Griggs
[40]. Bell
[41]. religious identity
[42]. Yaden
[43]. Vang, Hou & Elder
[44]. Magnusson
[45]. Oberski
[46]. Aziz
[47]. Paruzel-Czachura & Blukacz
[48]. Satisfaction with Life Scale (SWLS)
[49]. latent profile analysis