نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه پیام نور مرکز آمل روانشناسی
2 روانشناسی دانشگاه پیام نور آمل. ایران
3 روانشناسی ، دانشگاه پیام نور بوشهر ، ایران
4 روان شناسی، بخش روان شناسی، دانشگاه پیام نور تهران
چکیده
مقدمه: شیوع نسبتاً کم اختلال هویت جنسی سبب شده است که تحقیقات کمی در این مورد انجام گیرد و این امر نیز موجب شده است که مشکلات مبتلایان حل نشده باقی بماند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال بود.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش، افراد ترنس سکشوال(پسر به دختر) شهر تهران بود؛ که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از افرادی که برای عمل تغییر جنسیت به مراکز و کلینیک های منطقه 3 مراجعه کرده بودند و یا در پارک دانشجو واقع در منطقه 11شهر تهران حضور داشتند، به طور داوطلبانه پرسشنامۀ سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را تکمیل کردند و سپس به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در معرض طرحواره درمانی کلاسیک قرار گرفت، سپس در مرحلۀ پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی، باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش و مرحلۀ پس آزمون شد؛ همچنین مقایسۀ میانگین نمرات پیش آزمون- پس آزمون سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به این که طرحواره درمانی می تواند باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال شود، بهتر است که این شیوۀ درمان در برنامه های درمانی این افراد به کار برده شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Study of the Effectiveness of Schema Therapy on Improving Social Adjustment and Psychological Capital in Transsexual Persons
نویسندگان [English]
- fatemeh eisazadeh 1
- shima heidary 2
- Soosan Agajanbaglu 3
- majid saffarinia 4
1 psychology, amol city payam noor univercity
2 psychology, payam noor univercity.amol,iran
4 psychology. associated professor
چکیده [English]
Introduction : The present study sought to investigate the effect of schema therapy on improving social adjustment and psychological capital in transsexual persons.
Method: This was a semi-experimental study with pre-test and post-test of the control and experimental groups. The statistical population of this study was the transsexual persons (boy to girl) in Tehran; Available through sampling 40 people who visited the District 3 clinics and poly clinics for gender changing operation or in Student Park located in the district 11 of Tehran, voluntarily completed the questionnaire on social adjustment and psychological capital and then they were randomly assigned to the test and control group. The experimental group was subjected to schema therapy for 12 sessions, then responded to the questionnaires in both groups in the post-test. Data were analyzed using multivariate covariance analysis (MANCOVA) with repeated measurements.
Results : The results showed that schema therapy improved social adjustment and psychological capital (sig= 0.000) in the experimental group and the post-test phase; Also, the comparison of the mean scores of pre-test-post-test of social adjustment and psychological capital showed a significant difference.
Counclusion:Regarding the fact that schema therapy can improve social adjustment and psychological capital in transsexuals, it is better to use this treatment method in their treatment plans.
کلیدواژهها [English]
- Schema Therapy
- Social Adjustment
- Psychological Capital
- Transsexual
مقدمه
اختلال هویت جنسیتی[1] که در اصطلاح ترنس سکشوالیتی[2] نامیده می شود، شدیدترین درجه ملال جنسی است و به احساس ناراحتی از ساخت آناتومیک جنسی خود و آرزوی خلاصی از اعضای تناسلی خویش و زندگی کردن به صورت فردی از جنس مقابل تعریف میشود (دانافر، جهانبخش و بهیان، 1396). در DSM-5 این اختلال (GID) در زمرۀ اختلالات اینتر سکشوال[3] قرار می گیرد و نوعی ناهمخوانی قابل توجه میان جنسیت تجربه شده و جنسیت تخصص یافتۀ فرد است که حداقل به مدت 6 ماه دوام دارد. به طور کلی افراد مشمول تغییر جنسیت، دارای خصوصیاتی هستند: همانندسازی قوی با جنس مخالف مانند تقلید از لباس و رفتارهای جنس مقابل؛ اصرار به این که متعلق به جنس مقابل هستند؛ میل شدید به شرکت در بازی ها و تفریحات خاص جنس مقابل؛ ترجیح دادن نقش های مقابل در بازی های وانمودی یا تخیلات؛ تمایل به داشتن همبازی از جنس مخالف؛ احساس تنفر از آلت جنسی خود و تلاش برای تغییرجنس؛ تمایل به زندگی کردن مانند اعضای جنس مخالف؛ تمایل به اینکه با او همانند عضوی از جنس مخالف رفتار شود؛ ناتوانی در ایفای نقش جنسی هنگام برقراری رابطه جنسی؛ اختلال در ایفای نقش اجتماعی مورد انتظار (سگلی، 2014). بر اساس تحقیقات انجام شده، عوامل متعددی از جمله نارساییهای هورمونی، ویژگیهای روانی و تربیتی در شکل گیری اختلال ترنس سکشوال تأثیرگذار هستند (فیشر[4] و همکاران، 2016).
تغییر جنسیت چه در حد ذهنی باقی بماند و چه به تغییرجنسیت بیانجامد، در بردارنده پیامدهای آشکاری است؛ لذا این افراد با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند (حاتمی و عیوضی، 2012). هر چند پدیدۀ نارضایتی جنسیتی و اقدام به تغییر جنس در ابتدا امریفردی به نظر میرسد؛ اما هم از نظر زمینه های شکل گیری و هم از حیث ابعاداجتماعی- فرهنگی، پیامدهایی دارد، لذا این پدیده از نظر اجتماعی و فرهنگی به یکموضوع چالش برانگیز تبدیل شده است (جواهری و حسین زاده، 1396). نظام حقوقی ایران عمل تغییر جنسیت را مجاز می داند، اما افراد تغییرجنس خواه در فرآیند تغییر جنس و حتی بعد از آن در زندگی بامحدودیت های زیادی روبه رو هستند. این وضعیت کیفیت روابط اجتماعی وسطح کیفیت زندگی آن ها را کاهش میدهد (مجیری نژاد و همکاران، 1393). حدود 60 درصد از افراد مبتلا به ملال جنسی دارای اختلال شخصیت می باشند (بارسیک و همکاران (2017). همچنین افراد مبتلا به ملال جنسی از لحاظ سوگیری اجتماعی، تبعیض و پیشداوری دچار مشکلاتی هستند؛ لذا ممکن است به اختلالات روانی همبود دچار شوند (لیو[5]، 2018). علل این اختلال به طور قطعی روشن نیست، اما چارچوب نظری در طول 40 سال گذشته در این زمینه گسترش یافته است (زوکر[6]، لارنس[7] و کروکلس[8]، 2016). از دیدگاه سبب شناسی عقیده بر این است که ترکیبی از عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی زمینه ساز پیدایش اختلال ملال جنسی در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان است (لوپز[9]، استیوارت[10] و یاکوبسن –دیکمن،[11]2016).
همچنین شایان ذکر است که با افزایش آگاهی و پذیرش اجتماعی، تعداد بیشتری از افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی برای درمان (هورمون درمانی و تغییر جنسیت) مراجعه میکنند (تاملینز، 2019). نگاه های خاص، الفاظ نامناسب، ترحم، تمسخر، تحقیر، پوزخند و غیره مسائلی هستند که در کنش متقابل روزانة تجربة زیسته افراد تراجنسی شکل میگیرند. ناآگاهی و کلیشه های فرهنگی و برخی تعصبات سبب شده تا افراد جامعه، تراجنسی ها را افراد منحرف و مجرم بدانند و آنان را به عنوان موجودی اضافی و منحرف جنسی بشناسند. مبتلایان به اختلال ملال جنسیتی به این دلیل که از چشمداشتهای متعارف جنسیتی تخلف و در ایفای نقش های اجتماعی ناسازگاری میکنند، در معرض انگ، طرد اجتماعی، کاهش حس روحیه همکاری و همدلی اجتماعی قرار میگیرند (دانافر و همکاران، 1396).
یکی از ابعاد زندگی انسان، بعد اجتماعی و یکی از شاخصه های مهم این بعد، سازگاری اجتماعی است (پیشرو کلانکش و نعمتی، 1397). سازگاری اجتماعی به معنای سازش شخص با محیط اجتماعی است که این سازگاری میتواند به وسیلۀ وفق دادن خود با محیط و یا تغییر دادن محیط اطراف برای رفع نیازها و رسیدن به مطلوب ایجاد شود(فیروزی فر و آقایی، 1394). سازگاریاجتماعیبهمثابةمهتریننشانةسلامت روانازمباحثیاستکهدردهههایاخیر،توجه بسیاری را جلبکردهاست. شایدبتوانگفتکهرشد اجتماعی،مهمتریننشانةسلامتاست (تریچه، 2016). سازگاری فرآیندی است که طی آن، فرد تمام یا برخی از مکانیسم های انطباقی را برای مقابله با محرک جدید به کار میبرد (مصلحی جویباری و میرهاشمی، 1395).انسانیکهازنظراجتماعیرشدیافتهاست بادیگرانسازگاریبیشتریداردومی فهمدکههرچهروابطشبادیگرانبهتروسالم ترباشد،میزانموفقیت ورضایتشبیشتر است (پارکوچوی[12]، 2014). سازگاری اجتماعی از جمله عواملی است که در اثر اختلالات روانی از جمله ترنس سکشوالیسم تغییر میکند و دستخوش تحول میگردد (همت افزا، سپهریان و سلیمانی، 1397). اتنر و وای[13](2013) بیان میکنند که افراد ترنس سکشوال نسبت به سایرین در ابعاد سازگاری روانی و اجتماعی مشکلات عدیدی دارند. بوکتینگ[14] و همکاران (2016) دریافتند که افراد ترنس سکشوال در حوزۀ سازگاری اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، سرخورده و ضعیف هستند. بنابراین با توجه به اینکه سازگاری اجتماعی ضعیف میتواند، موجب مشکلاتی در سلامت فردی و اجتماعی شود، بررسی این مسئله در میان افراد ترنس سکشوال ضروری به نظر میرسد. به طور کلی هر چه افراد به لحاظ اجتماعی منزویتر باشند، از سلامت روانی پایین تری برخوردارند و برعکس (کولیزی، کاستا و تودرلو[15]، 2014).
سرمایه روانشناختی یکی از شاخصهای روانشناسی مثبتگرا میباشد که با ویژگی هایی از قبیل باور فرد به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت، داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف، ایجاد اسنادهای مثبت دربارۀ خود و تحمل کردن مشکلات، تعریف میشود (رشیدکلویر، حنیفه، ابوالقاسمی و حاجلو، 1397). سرمایه روانشناختی در خلاء شکل نمی گیرد؛ از این رو، فقدان شبکه های اجتماعی حمایت کننده و گسست روابط بین فردی و افول اعتماد بین فردی قادرند در شکل گیری آن خلل ایجاد کنند (صدوقی و همکاران، 1396). تحقیقات نشان داده اند که میتوان از سرمایه روانشناختی برای درمان بیماری های روانی، بالا بردن امید، تلاش و مقاومت روانی، تقویت نیروی دفاعی و افزایش سطح بهزیستی روانشناختی استفاده کرد (رنشاو و همکاران، 2018). سرمایه روانشناختی، چهار مؤلفه ادراکی- شناختی، یعنی خودکارآمدی ، خوش بینی، امیدواری و تاب آوری را در بر میگیرد (برهاندین، آنیزا، رادهین و اسیمیران[16]، 2019). خودکارآمدی، قضاوت فرد در مورد تواناییهایش در مورد انجام یک عمل تعریف میشود و میتوان آن را مترادف با اعتماد به نفس دانست؛ به عبارت دیگر خودکارآمدی عبارت است از باور (اطمینان) فرد به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت در انجام وظیفه ای معین از راه ایجاد انگیزه و تامین منابع شناختی در خود (همان منبع). خوش بینی، به معنای داشتن انتظارات مثبت برای نتایج و پیامدهاست و این پیامدها به عنوان عوامل ثابت، کلی و درونی در نظر گرفته می شوند (علی سلیمانی و همکاران، 1396). امید، یک حالت انگیزش مثبت با در نظر گرفتن اهداف روشن برای زندگی است. در امید، از یک سو، انگیزۀ خواستن به اراده برای حرکت به سوی اهداف و از طرف دیگر بررسی راه های مناسب برای حصول اهداف نهفته است (صدوقی و همکاران، 1396). تاب آوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است. فرد تاب آور، مشارکت کنندۀ فعال و سازندۀ محیط پیرامونی خود است (علی سلیمانی و همکاران، 1396).
از آن جا که مؤلفه های سرمایه روانشناختی اکثر ابعاد زندگی را در بر میگیرند؛ لذا پیش بینی میشود که افراد ترنس سکشوال در این زمینه دچار مشکل باشند و نرخ سرمایههای روانشناختیشان بسیار کمتر از افراد عادی باشد. طرحواره[17] یک بسته حافظه ایست که محتوای آن را آموزه های فرد در طول زمان شکل میدهد. در روند پدیدایی طرحواره ها عواملی مثل بنیادهای زیستی فرد و عوامل مربوط به محیط تربیتی او مثل خانواده، فرهنگ، تجارب وی در فرایند رشد، رخدادهای بزرگ و… تأثیر میگذارند (یانگ[18] و کلاسکو، 1390). طرحواره های ناسازگار اولیه[19]، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل میگیرند و در مسیر زندگی تداوم مییابند (مامی و صفرنیا، 1397). طرحواره هایناسازگاراولیه خصوصیات مقابل را دارند: الگوهایادرونمایه هایعمیقوفراگیریهستند؛ازخاطرات،هیجانها،شناختوارههاواحساساتبدنیتشکیلشدهاند؛دردورانکودکییانوجوانیشکلگرفتهاند؛ درسیرزندگیتداومدارند؛دربارۀ خودورابطهبادیگرانهستند و بهشدتناکارآمدند (یانگ و همکاران، 1950؛ هاتفی پور و همکاران، 1392). حاتمی و همکاران (2012) نشان دادند که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقایسه با گروه افراد عادی، طرحواره های ناسازگار اولیه آسیب پذیرتری دارند و بر این اساس با شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه و اندازه گیری شدت آنها میتوان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش شدت این طرحواره ها به کار گرفت.
هدف طرحواره درمانی در پژوهش حاضر، کمک به بیماران دچار به اختلال هویت جنسی برای مواجه شدن با نیازهای هیجانی بنیادیشان است؛ طرحواره درمانی به درمانگر کمک میکند تا مشکلات مزمن و عمیق مبتلایان به اختلال هویت جنسی را تعریف کرده و آن ها را به گونه ای قابل درک سازماندهی کند. از آن جا که طرحواره درمانی، درمانی شناختی است، پیش بینی میشود که این روش درمان بر بهبود کیفیت سازگاری اجتماعی و سرمایه های روانشناختی افراد ترنس سکشوال تأثیر گذار باشد.
روش
روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن تأثیر یک متغیر مستقل یعنی طرحواره درمانی، بر متغیر های وابسته یعنی سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی افراد ترنس سکشوال مورد بررسی قرار گرفت؛ همچنین سن به عنوان متغیر هم تغییر در نظر گرفته شد و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری این پژوهش را افراد ترنس سکشوال (پسر به دختر) شهر تهران تشکیل دادند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر که نمونۀ در دسترس محسوب می شد، شامل افرادی بود که جهت عمل تغییر جنسیت به مراکز و کلینیک های منطقه 3 مراجعه کرده اند و یا در پارک دانشجو واقع در منطقه 11شهر تهران حضور داشتند. 40 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند(20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل)؛ سپس از اعضای هر دو گروه خواسته شد تا پرسشنامۀ های پژوهش را تکمیل کنند. گروه آزمایش 12 جلسه طرحواره را دریافت کرد، سپس در مرحلۀ پس آزمون هر دو گروه مجدداً، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند.
ابزارهای پژوهش
الف) پرسشنامهسازگاریاجتماعی SAS: این آزمون دارای 54 سوال کلی است که پاسخ دهندگان بنابر شرایط خود به سوال ها پاسخ می دهند؛ این مقیاس، سازگاری اجتماعی فرد را در یک دورۀ دو هفته ای بررسی می کند. مبنای نظری عبارات به کار رفته در این آزمون، از مصاحبه ساخت دار گرلند برای ارزیابی ناسازگاری و مطالعات تجربی اولیه به وسیله پیکل و ویسمن در سال 1999 گرفته شده است. این مقیاس روابط بین فردی را در نقش های مختلف شامل احساسات، رضایت، اختلاف و عملکرد، ارزیابی می کند. مؤلفه های این آزمون عبارتند از: حوزه کاری، فعالیت های اجتماعی، اوقات فراغت، روابط با خانواده گسترده، نقش های همسری، نقش های والدی و عضو واحد خانواده. همبستگی های کلی مؤلفه های مختلف این آزمون بین 09/0 و 83/0 ارزیابی شده است؛ ضریب آلفای کرونباخ آزمون، 48/0 و متوسط پایایی بازآزمایی نیز 80/0 گزارش شد است (پیکل و ویسمن، 1999؛ به نقل از مظفری پور و همکاران، 1395). کوهسالی و همکاران (1387) در پژوهشی که این پرسشنامه را مورد استفاده قرار دادند، به منظور بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ را 93/0 محاسبه کردند. همچنین برای تعیین روایی از ضریب همبستگی استفاده شد که میزان همبستگی بین 32/0 تا 98/0گزارش شد. محققان پایایی پرسشنامۀ سازگاری اجتماعی را با روش آلفای کرونباخ و تنصیف محاسبه کردند که به ترتیب 81% و 79% به دست آمد (زمستانی و همکاران، 1392).
ب) پرسشنامۀ استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز(2007): این آزمون 4 مؤلفه یا خرده مقیاس را می سنجد که عبارتند از: خودکارآمدی، خوشبینی، امیدواری و تاب آوری. شامل 24 سوال و هر خرده مقیاس شامل 6 گویه است و آزمودنی ها به هر گویه در مقیاس 6 درجه ای لیکرت(کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) پاسخ می دهند. نسبت خی دو این آزمون برابر با 6/24 است و آماره های CFI(شاخص برازش تطبیقی) و RMSEA (شاخص برازش مقتصد) در این مدل به ترتیب 97/0 و 08/0 بودند(لوتانز، 2007). طی پژوهشی که توسط بهادری خسرو شاهی و همکاران (1391)، صورت گرفت میزان پایایی این آزمون بر اساس آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد. در پژوهشی دیگر (لوتانز و همکاران، 2010) برای همۀ خرده مقیاس ها به جز تاب آوری آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 و برای تاب آوری 69/0 را گزارش کرده اند. صرامی فروشانی و همکاران(1393) در پژوهش خود برای سنجش ثبات درونی و تعیین اعتبار پرسشنامۀ سرمایه روانشناختی لوتانز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده کردند و بعد از محاسبه آن عدد 85/0 را به دست آوردند.
شیوۀ اجرا
به منظور اجرای پژوهش حاضر، بعد از انتخاب نمونه و گمارش تصادفی افراد در گروه کنترل و آزمایش، از هر دو گروه خواستیم که دو پرسشنامه سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را کامل کنند. سپس با اعضای گروه آزمایش به مدت 12 جلسۀ(به طور تقریبی 3 ماه) یک ساعته طرحواره درمانی کار شد، اما آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند؛ بعد از پایان دورۀ طرحواره درمانی به طور مجدد از هر دو گروه کنترل و آزمایش خواستیم تا پرسشنامه ها را کامل کنند و به این صورت پس آزمون نیز تکمیل شد. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکوا)، تجزیه و تحلیل شدند.
برای گروه آزمایش در این تحقیق، آموزش طرحواره درمانی در 12 جلسه به شرح زیر آموزش داده شد:
جدول 1. راهنمای درمانی رویکرد طرحواره درمانی
جلسات |
عناوین جلسات |
اهداف جلسات |
اول |
آشنایی و معرفی برنامه ها
|
برقراری ارتباط و همدلی و ایجاد انگیزه |
دوم |
اجرای پرسشنامه ها و آموزش اهداف طرحواره درمانی |
ارزیابی وضعیت اولیه گروه و مشخص کردن انتظارات بیمار و درمانگر از درمان و ایجاد یک توافق درمانی |
سوم |
تعریف طرحواره درمانی
|
آشنایی و درک مفاهیم طرحواره درمانی و نحوه کاربرد آن و مهارت های پردازش و کسب اطلاعات |
چهارم |
آموزش و شناخت طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای ناکارآمد و سبک های اسنادی |
فراگیری دقیق و علمی مفاهیم طرحواره های ناسازگار اولیه باورهای ناکارآمد و سبک های اسنادی |
پنجم |
معرفی حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه
|
آشنایی کامل با حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه و تشخیص آن ها
|
ششم |
آموزش و شناخت مفهوم هماهنگی شناختی و پاسخ های مقابله ای ناکارآمد
|
شناخت و انطباق هماهنگی شناختی و پاسخ های مقابله ای ناکارآمد با تجربیات شخصی |
هفتم |
مرحله سنجش و آموزش طرحواره درمانی
|
شناخت و تشخیص طرحواره های ناسازگار اولیه
|
هشتم |
استفاده از راهبرد های شناختی طرحواره درمانی |
اصلاح طرحواره ها و سبک های مقابله ای ناکارآمد
|
نهم |
استفاده از راهبرد های رفتاری طرحواره درمانی |
اصلاح طرحواره ها و سبک های مقابله ای ناکارآمد
|
دهم |
استفاده از راهبرد های تجربی طرحواره درمانی
|
تغییر و بهبود سطح هیجانی و عاطفی طرحواره های ناسازگار |
یازدهم |
آموزش روش های الگو شکنی
|
جایگزین کردن رفتار های سالم و کارآمد به جای رفتارهای مقابله ای و ناسازگار |
دوازدهم |
جمع بندی مطالب جلسات پیشین و اجرای مجدد پرسشنامه
|
ارزیابی اثربخشی طرحواره درمانی |
یافته ها
در این پژوهش، از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(مانکوا) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. جدول 2، داده های توصیفی مربوط به متغیرهای سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را نشان می دهد.
جدول 2. میانگین و انحراف استاندارد پیش آزمون و پس آزمون متغیرهای اصلی پژوهش
ردیف متغیر گروه پیش آزمون پس آزمون
M SD M SD
1 سرمایه روانشناختی کنترل 00/67 929/12 60/66 882/12
آزمایش 00/68 936/17 65/92 174/16
2 سازگاری اجتماعی کنترل 35/92 880/22 95/92 984/21
آزمایش 90/90 990/15 00/62 354/8
با توجه به جدول فوق، میانگین و (انحراف استاندارد) سرمایه روانشناختی در مرحلۀ کنترل، در مرحلۀ پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب 00/67 (929/12) و 60/66 (882/12)، و همچنین در گروه آزمایش، به ترتیب 00/68 (936/17) و 65/92 (174/16) می باشد. این یافته ها بیانگر آن است که میانگین نمره سرمایه روانشناختی در گروه آزمایشی از مرحلۀ پیش آزمون به مرحلۀ پس آزمون افزایش یافته است. علاوه بر این، میانگین و (انحراف استاندارد) سازگاری اجتماعی در گروه کنترل، در مرحلۀ پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب 35/92 (880/22) و 95/92 (984/21)، و همچنین در گروه آزمایش به ترتیب 90/90 (990/15) و 00/62 (354/8) می باشد؛ بر اساس این یافته ها میانگین نمرۀ سازگاری اجتماعی در گروه آزمایش، از مرحلۀ پیش آزمون به پس آزمون کاهش یافته است که این امر بیانگر افزایش میزان سازگاری اجتماعی است.
به منظور بررسی معناداری تفاوت سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه های آزمایش و کنترل، از روش تحلیل مانکوا استفاده شد. ابتدا پیش فرض های تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد بررسی قرار گرفت. به این صورت که نتیجۀ بررسی پیش فرض همگنی واریانس ها با استفاده از آزمون لون نشان داد که، همگنی واریانس ها برای متغیر های سرمایه روانشناختی(772/0=F، 385/0=P) و سازگاری اجتماعی(801/0=F، 376/0=P) برآورده شده است؛ عدم معناداری نشانگر همگنی واریانس ها در متغیر های مختلف است.
جدول 3. آزمون لون جهت بررسی یکسانی(همگنی) واریانس ها
شاخص |
شاخص F |
درجۀ آزادی 1 |
درجۀ آزادی 2 |
سطح معناداری |
سرمایه روانشناختی |
772/0 |
1 |
38 |
385/0 |
سازگاری اجتماعی |
801/0 |
1 |
38 |
376/0 |
نتیجۀ مربوط به پیش فرض همبستگی متعارف بین متغیر های وابسته از طریق بررسی ماتریس همبستگی برآورده شد(متغیر هم تغییر سن با هر دو متغیر اصلی همبستگی معنی داری در حد 01/0P< داشت).
جدول 4. ماتریس همبستگی برای متغیر هم تغییر (سن)
شاخص |
سرمایه روانشناختی |
سازگاری اجتماعی |
متغیر هم تغییر (سن) |
42/0** |
48/0-** |
به منظور بررسی پیش فرض همگنی شیب های خط رگرسیون برای سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه های آزمایش و کنترل، از نمودارهای همگنی شیب رگرسیون برای نمرات پیش آزمون و پس آزمون این متغیرها استفاده شد و از آن جا که عبارت های تعامل در این مدل معنی دار نبودند؛ لذا مفروضۀ شیب رگرسیون برقرار است.
جدول 5. همگنی شیب های رگرسیون
عبارت تعامل |
شاخص |
سطح معناداری |
شاخص F |
میانگین مجذورات |
درجۀ آزادی |
|
سرمایه روانشناختی پیش آزمون |
992/0 |
000/0 |
022/0 |
1 |
گروه* سن |
سرمایه روانشناختی پس آزمون |
669/0 |
186/0 |
048/37 |
1 |
|
سازگاری اجتماعی پیش آزمون |
154/0 |
126/2 |
026/686 |
1 |
|
سازگاری اجتماعی پس آزمون |
081/0 |
229/3 |
440/715 |
1 |
همبستگی متغیر های وابسته در پیش آزمون و پس آزمون در گروه ها همگن نیست، زیرا F مربوط به آزمون ام باکس در سطح 01/0>P معنی دار بود.
جدول 6. آزمون ام باکس جهت بررسی یکسانی ماتریس های واریانس- کوواریانس
ام باکس |
438/153 |
شاخص F |
055/6 |
درجۀ آزادی 1 |
21 |
درجۀ آزادی 2 |
030/5311 |
سطح معناداری |
000/0 |
تحلیل مانکوا با استفاده از آزمون لامبدای ویلکز انجام شد. بر اساس نتیجۀ این آزمون، بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون متغیرهای سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی، با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (000/0=P، 674/13=(31و6)F، 274/0=λ). به عبارت دیگر نتیجۀ آزمون چند متغیری، قبل از تعدیل متغیر هم تغییر(سن) با توجه به نمرۀ کلی سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بین گروه های آزمایش و کنترل معنادار است.
جدول7. نتایج اثر متغیر های سرمایه روانشناختی و سازگاری اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر هم تغییر در پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل
متغیر زمان منبع تغییرات سطح معناداری شاخصF میانگین مجذورات درجه آزادی
سرمایه پیش آزمون گروه 917/0 011/0 323/2 1
روانشناختی
سرمایه پس آزمون گروه 000/0 904/3 128/959 1
روانشناختی
سازگاری پیش آزمون گروه 139/0 284/2 233/737 1
اجتماعی
سازگاری پس آزمون گروه 001/0 220/12 518/2707 1
اجتماعی
با توجه به جدول فوق متغیرهای سرمایه روانشناختی و سازگاری اجتماعی در پیش آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش با هم تفاوت معناداری ندارند، اما در پس آزمون متفاوت هستند؛ به عبارت دیگر متغیر گروه موثر واقع شده است و طرحواره درمانی توانسته در نتایج گروه آزمایش موثر باشد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره درمانی می تواند در بهبود سرمایه روانشناختی و سازگاری اجتماعی افراد ترنس سکشوال اثربخش باشد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی افراد ترنس سکشوال بود. یافته های این پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی افراد ترنس سکشوال تاثیر معناداری دارد.
یافته های پژوهش حاضر، این فرضیه را که طرحواره درمانی تأثیر معناداری در بهبود سازگاری اجتماعی افراد ترنس سکشوال دارد، تأئید کرد؛ به عبارت دیگر یافته های این پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی تأثیر معناداری دارد. این یافته با نتایج مطالعات صورت گرفته در این زمینه همچون پژوهش فیروزی فر و آقایی (1394) همسو است، این محققین نشان دادند که بین طرحواره های ناکارآمد اولیه با سازگاری اجتماعی رابطه منفی و معکوس وجود دارد و وجود طرحواره های ناکارآمد اولیه باعث کاهش سازگاری اجتماعی میگردد. در تبیین یافتۀ حاضر میتوان اشاره کرد که سازگاری اجتماعی، انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای خود و نحوۀ عملکرد در نقشهاست که تحت تأثیر شخصیت قبلی، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد؛ ضعف روابط اجتماعی که در نتیجۀ سازگاری اجتماعی نامطلوب رخ می دهد، میتواند؛ روی انگیزه و سلامت روان فرد تأثیر منفی بگذارد (کولمن[20] و همکاران، 2012). طرحواره درمانی نقش تعیین کنندهای در شکلگیری احساس ما دربارۀ دیگران و محیط دارد؛ لذا رویکرد طرحواره درمانی میتواند بر بهبود سازگاری اجتماعی مؤثر باشد.
همچنین یافتههای پژوهش حاضر در خصوص اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود سرمایه روانشناختی با تحقیقات علی سلیمانی و همکاران (1396) مبنی بر این که رویکرد طرحواره درمانی، بر بهبود سرمایه های روانشناختی موثر بوده است، همخوان است. در تبیین یافتۀ حاضر میتوان اشاره کرد که بر اساس رویکرد طرحواره درمانی که رویکردی شناختی است، انسان ها بر اساس روشی که خود، محیط و آیندهشان را میشناسند، با دیگران رابطه برقرار میسازند. طرحواره درمانی بر روی تغییر این شناخت تحریف شده کار میکند، تا شناخت فرد از خود و محیط و آینده را متناسب با واقعیت سازد؛ به عبارت دیگر ما از طریق طرحواره درمانی میتوانیم شناخت خود را تغییر داده و در بهبود سرمایه روانشناختی که به طور کاملاً آشکار با شناخت های ما از خود، محیط و آینده در ارتباط است، پیشرفت حاصل کنیم. سنجش سرمایه روانشناختی افراد و اجرای برنامه های آموزشی بهبود دهنده، سطح بهزیستی ذهنی افراد را بهبود بخشیده و انگیزۀ یک زندگی شادتر را در آن ها به وجود می آورد (قدیمی نوران و یونسی، 1395).
با توجه به پیشینۀ پژوهشی و یافته های حاصل از پژوهش حاضر که نشان داد، طرحواره درمانی تأثیر معناداری در بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی افراد ترنس سکشوال دارد، میتوان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با هدف قرار دادن طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای بنیادین، احساسات، عواطف، خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و روابط فرد با دیگران باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی میشود.
شناخت طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای ناکارآمد و سبک های اسنادی در رویکرد طرحواره درمانی حائز اهمیت است؛ بدین صورت که فرد ابتدا با کمک درمانگر طرحواره های ناسازگار و باورهای ناکارآمد خود را و حوزههای آن ها را شناسایی کرده و سپس میکوشد تا شواهد تأئید کننده و یا تکذیب کننده برای هر یک ارائه دهد. فرد در این رویکرد با بهره بردن از تکنیک های شناختی، رفتاری و تجربی، طرحواره های ناسازگار اولیه خود را که در کودکی و نوجوانی ایجاد شده اند و بسیار مقاوم هستند به چالش میکشد. به طور کلی به کا بردن طرحواره درمانی میتواند در ابعاد مختلف زندگی مبتلایان به اختلال هویت جنسی تأثیر گذار باشد.
مهم ترین محدودیت پژوهش حاضر، دشواری دسترسی به جامعه و گروه نمونه بود؛ لذا پیشنهاد میشود که نتایج با احتیاط تفسیر شود. همچنین با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی افراد ترنس سکشوال پیشنهاد میشود، جلسات طرحواره درمانی برای مبتلایان به اختلال هویت جنسی و خانواده هایشان جهت کاهش معضلات روانی و اجتماعی آنان اجرا شود.
[1]. Gender Identity Disorder
[2] . Transsexuality
[3] . Intersexual
[4] . Fisher
[5] . Lev
[6]. Zucker
[7] . Lawrence
[8] . Kreukels
[9] . Lopez
[10]. Stewart
[11] . Jacobson-Dickman
[12] . Park & Choi
[13] -Ettner & Wylie
[14] . Bockting
[15] . Colizzi, Costa & Todarello
[16] .Burhanuddin, Aniza, Radhin & Asimiran
[17] . Schema
[18]. Young
[19] . Early Maladaptive Schemas (EMS)
[20] . Coleman