نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 استادیار گروه روانشناسی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

3 استادیار گروه روانشناسی، دانشکده روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

چکیده

مقدمه: خودشیفته چالش‌های قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود می‌آورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن می‌تواند در تدوین برنامه‌های پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی انجام گردید.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 45-20 ساله شهر تهران بودند که در سال401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره به کلینیک‌های روانشناسی مراجعه کردند. حجم نمونه 350 نفر بودند که با روش نمونه‎گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی، پرسشنامه خودشیفتگی آمز (2008)، پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391)، پرسشنامه عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 2007)، شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده (گرولینگ و همکاران، 1997)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) و مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی (فلت و هویت، 1991) بودند. سپس داده ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و Amos  و با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد، مدل برازش یافته رگه‌های شخصیت خودشیفته 38 درصد توسط متغیرهای درون مدل تبیین شده است و ارتباط مستقیم و معناداری بین تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تروماهای اوایل زندگی، شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده مادر و عملکرد خانواده به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی ارتباط داشتند (05/0<P).
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در ارتباط با تروماهای اوایل کودکی، عملکرد خانواده و شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین خودشیفتگی مورد تأیید قرار داد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Explaining the Model of Narcissism Personality Based on early life traumas, Family Functioning, and Mother's Conceptual Mentality Perceived Parenting Styles with The Mediating Role of Perfectionism and Emotion Regulation Difficulties

نویسندگان [English]

  • sahar kermanian 1
  • fatemeh golshani 2
  • anita baghdasarians 2
  • farhad jomehri 3

1 PhD. student in general psychology. faculty of psychology and educational science. central Tehran branch,Islamic Azad university. Tehran. Iran

2 Assistant professor of psychology group. faculty of psychology and educational science. central Tehran branch, Islamic Azad university. Tehran. Iran

3 Assistant professor of psychology group, Department of Psychology, Allameh Tabataba&#039;i University, Tehran, Iran

چکیده [English]

Introduction: This study aimed to develop a model of narcissism personality based on the early life traumas, family functioning, and perceived parenting style of the mother, considering the mediating role of perfectionism and emotion regulation difficulty.
Method: The method of the present study is descriptive correlation based on structural equation modeling. The statistical population of the present study was people aged 20 to 45 in Tehran in 2020-21 who had been referred to psychological clinics for counseling services, of which 350 people were selected by purposeful sampling. Clinical interview, Ames narcissism personality (Ames, et. al., 2006), child abuse self-report scale (Noorbakhsh, 1391), family functioning (Epstein, et. al., 2007), Difficulties in Emotion Regulation Scale (Gratz & Roemer, 2004), Perception of Parents Scale (Grolnick, Deci, & Ryan, 1997) and perfectionism (Flett & Hewitt, 1991) scale were used to collect data. Then, using SPSS v.23 and Amos v.23 software, the data were analyzed using confirmatory factor analysis and structural equation model.
Results: The results show that early life traumas, family function, perfectionism, and emotion regulation difficulties directly lead to an increased tendency towards narcissism characteristic. Early life traumas, the mother’s perceived parenting styles, and family functioning indirectly and significantly affect the mediating role of emotion regulation difficulties on narcissism.
Conclusion: This research confirmed the mediation role of perfectionism and emotion regulation difficulty, based on the early life traumas, family functioning, and perceived parenting style of the mother

کلیدواژه‌ها [English]

  • narcissism
  • early life traumas
  • parenting styles
  • perfectionism
  • emotion regulation

مقدمه

خودشیفتگی[1] در دو مفهوم نرمال و اختلال شخصیت در سال‌های اخیر توجهات علمی فزاینده‌ای را به خود جلب کرده است و پژوهشهای زیادی درحوزه نظری، تجربی و بالینی در این زمینه شده است (فوریان و مارس[2]،2023؛کرامر[3]،2015). خودشیفتگی با تجربه الگوی خاص هیجانی که نتیجه آن تمرکز بیش از حد فرد بر خود است تعریف می شود که می توان آن را در دو سر یک طیف به صورت خودشیفتگی نرمال و خودشیفتگی به عنوان یک اختلال شخصیت در نظر گرفت (استارلینگر، وراک و ترن[4]،2022؛پینکس، انسل، پیمنتال، کاین، رایت و لوی[5]، 2009) هرگاه ویژگی‌هایی که در بخش بهنجار شخصیت قرار دارند، با نقص‌هایی در توانایی خودتنظیمی همراه شوند می‌توانند به اختلال شخصیت بیمارگون منتهی شود (فوریان، مارچ،203؛ نواک، برزوسکا، پیوتروسکی و زموجتل- پیوتروسکی[6]، 2021؛ صفاری نیا، دهستانی و فطری،1396) .

در شکل گیری خودشیفتگی عوامل متعددی نقش دارند. از این عوامل می توان به تروماهای اوایل کودکی اشاره کرد که در شکل‌گیری، تقویت و تثبیت رگه‌های شخصیت خودشیفته ایفای نقش می‌کنند (ای مونتوری، کوبا، مورنو پادیلا،گالوز- سانچز[7]،2022؛سانچرز رویز، الاحمد،کرم،  عادله سلیبا[8]، 2021؛ هاکسلی، ساتون و گرنیر[9]، 2021). منظور از تروماهای اوایل کودکی، هر نوع سوء استفاده عاطفی، جسمی و جنسی از افراد در سنین زیر 18 سال است (مراد زاده، نجفی،1401). بر همین اساس جیانگ، ژو، ژائو،لوو و لیو[10](2023)، گاین و شاو[11] (2020)، استاربرد و استوری[12] (2020) و تالمن و گینزبورگ[13](2019) در نتایج پژوهش خود گزارش کرده‌اند که تروماهای دوران کودکی منجر به مشکلات شخصیتی همچون شخصیت خودشیفته در بزرگسالی می‌شود. بسیاری از پژوهشگران ریشه اصلی مشکلات رفتاری، روانی و شخصیتی را مشکلات دوران کودکی، نوع رابطه کودک-والد و تجارب ناخوشایند و سوء استفاده در این دوران می‌دانند (لیونز، ایوانز و هیلی[14]، 2019).

عامل دیگری که در ایجاد رگه‌های خودشفیتگی موثر است ، خانواده و عملکرد آن است (غلامی‌پور، رحیمیان بوگر و طالع‌پسند، 1396). خانواده هایی که در آن اعضاء خانواده نسبت به هم گرم و پذیرا نیستند و زمان کیفی مناسبی را با هم نمی گذرانند در مطالعات طولی به احتمال بیشتری کودکانی با رگه های خودشیفته و ابعاد تاریک شخصیت تربیت می کنند(گورتز،کونینگ،ووسن،ون دن ایجندن[15]،2022). در خانواده هایی که نیازهای عاطفی فرزندان برآورده نمی شود و روابط خشم آلودی بین اعضاء آن حاکم است به احتمال بیشتری افراد خودشیفته تربیت می کند(چوی[16]،2023)

در پژوهش فرا تحلیلی کیلیچایا،  اوچار، دنیزیزنازلی گل[17](2023) این نتیجه به دست آمد که بین سبک های فرزندپروری و خودشیفتگی رابطه معناداری وجود دارد و سبک فرزندپروری سهل گیرانه ادراک شده با خودشیفتگی رابطه معنادار مثبتی دارد . همچنین نتایج پژوهش ها نشان می دهد که خودشیفتگی بزرگ‌منشانه با ابعاد مثبت فرزندپروری (تقویت مثبت و درگیری والدین) و ابعاد منفی فرزندپروری (استبداد، نبود حمایت عاطفی و ...) رابطه دار(ضابطی، جعفری،1397؛مکانیک و بری[18]،2015)

در کنار عوامل خانوادگی، عوامل شخصیتی مختلفی نیز وجود دارند که منجر به تشدید علائم اختلال شخصیت شوند که از جمله آن می‌توان به کمال‌گرایی اشاره کرد (کاسال، فیوروآنتی، راگای، فلت و هویت[19] ،2016) نتایج پژوهش غلامی‌پور معین‌آبادی (1395) نشان داد نظام خانواده و کمال‌گرایی رابطه معنی‌داری با خودشیفتگی بیمارگون و سالم دارند. در یک پژوهش طولی این نتیجه به دست آمد که بین خودشیفتگی و ابعاد کمال گرایی مانند کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی تجویز شده اجتماعی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد(وچیونه و همکاران[20]،2023)

افرادی که رگه های از خودشیفتگی دارند در تنظیم هیجان دچار مشکل هستند (بلاتو،سسو،میلون ،ماشی،کورتس[21]،2023؛گلشنی،دماوندیان،صفاری نیا و باغداساریانس،1401).در پژوهش امیری و جلالی(2019) این نتیجه به دست آمد که بد تنظیمی هیجانی از طریق فقدان همدلی منجر به ایجاد خودشیفتگی در بزرگسالان می شود،.خودشیفتگی از طریق بدتنظیمی هیجان هایی مانند خشم شدت می یابد (ولوتی، روگیر و سارلو[22] ،2022)

با توجه به مطالب گفته شده و با در نظر گرفتن اهمیت بررسی عوامل مرتبط با خودشیفتگی و همچنین ضرورت بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر خودشیفتگیبیشتر می شود.

از آنجایی که افراد دارای رگه‌های شخصیت خود شیفته ناسالم در معرض شکل گیری اختلال شخصیت خودشیفته هستند، هنوز در جهت پیشگیری و درمان این رگه‌های ناسالم شخصیت راه‌های ناپیموده زیادی باقی مانده که مستلزم ارائه مدل های نظری و تبیین های جدید است.

در راستای تحقیق این مهم، نقش عوامل محیطی از یک سو و عوامل شناختی از سوی دیگر حاثز اهمیت است، زیرا افرادی که رگه‌های شخصیت خودشیفته ناسالم دارند، در روابط بین فردی و اجتماعی رفتارهای ناکارآمد دارند(فتفوتا و شوارزینگر[23]،2023)، موجب افزایش پرخاشگری می‌شود (بوشمن و بامیستر[24] 1998)، با کاهش رضایت از زندگی و احتمال آسیب به خود همراه است (گلشنی، دماوندیان،صفاری نیا،باغداساریانس،1401؛ رانینگستم، 2016) ، کاهش مسئولیت پذیری ( ژائو،ژائو،لانگ و وانگ[25]،2023)و موجب کاهش کیفیت زندگی و هزینه‌های بالای اجتماعی می‌شود (مارتین، ولکات، کلارک، بارتون و هیکلینگ[26]، 2013). از آنجایی که مشکلات روان‌شناختی، رفتاری و شخصیتی اغلب دارای علت‌های متفاوتی است، خدمات ارائه شده به آنان نیز باید دارای مؤلفه‌های گوناگونی باشد و توسط گروهی از متخصصان ارائه شود. بنابراین در گام اول، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد مشکلات باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. شناسایی این عوامل علاوه بر اینکه در درمان موثر است می تواند در تدوین بسته های آموزشی پیشگیری هم به کار رودهدف این پژوهش بررسی پیش بینی خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی،عملکرد خانواده،شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجی گری تنظیم هیجان و کمال گرایی است.

 

 

روش

طرح پژوهش از نوع طرح‌های توصیفی همبستگی پیشرفته است و روش تحلیل داده‌ها مدل سازی معادله ساختاری است جامعه آماری پژوهش حاضر را افراد 45-20 ساله ای تشکیل داده است که در سال 401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره ای به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند و با روش نمونه‎گیری هدفمند 350  نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.کلاین (2005) برای مطالعاتی که از روش مدل‎یابی معادلات ساختاری استفاده می‎کنند، راه‎حل ویژه‎ای را جهت تعیین حجم نمونه پیشنهاد کرده است. به عقیده‎ی او حداقل نسبت حجم نمونه برای هر پارامتر برآورد شده، 5 نفر است؛ نسبت 10 به 1 مناسب‎تر و 20 به 1 مطلوب قلمداد می‎شود (استیونس، 1994 به نقل از هومن، 1393). در مدل مفروض پژوهش حاضر، طبق دیدگاه کلاین 23 پارامتر اندازه‎گیری می‌شود. بنابراین برای دستیابی به نتایجی قابل قبول (با استفاده از قاعده 10 به 1) .نمونه‎ای برابر با 250 شرکت‎کننده کافی است که در پژوهش حاضر، جهت ارتقاء اعتبار پژوهش 350 نفر به عنوان نمونه با توجه به معیارهای ورود در نظر گرفته شد. معیارهای ورود به پژوهش سن بین 20 تا 45 سال، دریافت تشخیص رگه های خود شیفتگی و سواد خواندن و نوشتن است و ملاک های خروج داشتن سابقه روان گسستگی و آشفتگی و افسردگی شدید، عدم تمایل به ادامه حضور در پژوهش و پاسخ مخدوش به پرسشنامه ها است.

برای اجرای پژوهش ابتدا از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های روانشناسی شهر تهران ، افرادی که در مصاحبه بالینی اولیه تشخیص رگه های خودشیفتگی را گرفتند انتخاب و از بین آنها افرادی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند غربال شدند. سپس برای شرکت کنندگان شرایط و اهداف اجرای پژوهش توصیف شد و درخواست گردید که پرسشنامه های خودشیفتگی آمز، کودک آزاری، عملکرد خانواده، فرزند پروری ادراک شده ، دشواری در تنظیم هیجان و کمال گرایی را تکمیل کنند . در گام بعدی پریشنامه های مخدوش کنار گذاشته شد و داده های نهایی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS  انجام و در نهایت مدل ساختاری به دست آمد . در این پژوهش حفظ امانت در نگهداری اطلاعات پژوهشگران و عدم اجبار پژوهشگران برای شرکت در پژوهش و گزارش فردی نتایج ارزیابی به شرکت کنندگان به عنوان ملاحظات اخلاقی در نظر گرفته شد.

 

 

ابزارهای پژوهش

 

الف) پرسشنامه خودشیفتگی آمز (NQ)[27]: پرسشنامه خودشیفتگی توسط آمز (2006) ساخته شده است و دارای 16 جفت گویه بوده و هدف آن سنجش ویژگی‌های شخصیت خودشیفته است. طیف پاسخگویی آن بدین صورت است که متشکل از جفت گویه‌هایی است که پاسخ دهنده باید یکی از آنها را انتخاب نماید. از آن جا که خودشیفتگی رویکردی تک بعدی دارد و استفاده از پرسش نامه‌‌‌های طولانی کاربرد بالینی و پژوهشی مناسبی ندارند، بنابراین معرفی پرسشنامه‌های کوتاه الزامی به نظر می‌رسد. پرسشنامه شخصیت خودشیفته ابزار خودسنجی کوتاهی برای سنجش ویژگی‌های خودشیفتگی در گروه‌های غیربالینی است. محمدزاده (1388) این پرسشنامه را در یک مطالعه زمینه‌یابی مقطعی، 342 دانشجو در سال 1387 مورد آزمون قرار داد. ضریب همبستگی بین نمرات پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته NPI-16 و مقیاس خودشیفتگی MCMI-II برابر 77/0 و معنی دار بود. ضریب پایایی بازآزمایی، ضریب همبستگی در تعیین پایایی تنصیفی و ضریب آلفای کرونباخ در سنجش همسانی درونی به ترتیب 84/0، 74/0 و 79/0 محاسبه شده است (محمدزاده، 1388). در پژوهش حاضر ضریب همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه 73/0 به‌ دست­آمد.

 

ب) پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391): پرسشنامه کودک آزاری توسط نوربخش در سال 1391 تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 25 سوال بوده و هدف آن ارزیابی خودگزارشی کودک آزاری از ابعاد کودک آزاری جسمی (سوالات 1، 5، 9، 13، 17)، کودک آزاری جنسی (سوالات 2، 6، 10، 14، 18)، غفلت یا بی‌توجهی (سوالات 3، 7، 11، 15، 19)، سوء تغذیه (سوالات 4، 8، 12، 16، 20) و کودک آزاری عاطفی (سوالات 21، 22، 23، 24، 25) است. طیف پاسخگویی به سوالات این پرسشنامه از نوع لیکرت بوده که به گزینه خیلی کم: نمره 1؛ گزینه کم: نمره 2؛ گزینه متوسط: نمره 3؛ گزینه زیاد: نمره 4 و خیلی زیاد: نمره 5 تعلق می‌گیرد. همچنین پایائی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش اندازه­گیری آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای زیرمقیاس‌های کودک آزاری جسمی، کودک آزاری جنسی، غفلت یا بی‌توجهی، سوء تغذیه، کودک آزاری عاطفی و نمره کل پرسشنامه به ترتیب 69/0، 72/0، 70/0، 82/0، 77/0 و 80/0 گزارش شده­است. در پژوهش حاضر نیز مولفه­های پرسشنامه کودک آزاری همسانی درونی خوبی داشتند: کودک آزاری جسمی (82/0)، کودک آزاری جنسی (88/0)، غفلت یا بی‌توجهی (77/0)، سوء تغذیه (77/0) و کودک آزاری عاطفی (83/0). همچنین ضریب آلفا کرونباخ برای نمره کل بسیار بالا بود (94/0).

 

ج) پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD)[28]: برای بررسی سازگاری آزمودنی‌های پژوهش، پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده به کار برده شد. این پرسشنامه بر پایه الگوی عملکرد خانواده مک مستر ساخته شده است و خانواده‌ها را از نظر بالینی مورد بررسی قرار می‌دهد. از آنجا که سازگاری خانواده برآیندی از عملکرد خانواده است، در بررسی سازگاری خانواده می‌توان از آن بهره گرفت (پیترسون و پریلامن، 2000؛ اپستین، بالدویین و بیشاپ، 2007). این پرسشنامه دارای 60 پرسش چهارگزینه‌ای (نمره یک تا چهار) است و7 خرده مقیاس دارد. که خرده مقیاس‌های آن حل مشکل، ارتباط، نقشها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار، عملکرد کلی را بررسی می‌کنند. برای نمره گذاری آزمون، به هر سوال 1 تا 4 نمره با استفاده از کلید واژه‌ها داده می‌شود: کاملاً موافقم: 1، موافق: 2، مخالف: 3 و کاملاً مخالف: 4 به سوالها (یا عباراتی) که توصیف عملکرد ناسالم اند با توجه به کلید پاسخ نامه، نمره گذاری برخی از پرسش‌ها معکوس انجام می‌شود. شک و دانیل (2001) پایایی و روایی مقیاس عملکرد عمومی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج از روایی سازه آن حمایت کرد. روایی این پرسشنامه در بررسی‌های چندی در ایران 91/0 تا 93/0 و ضرایب آلفای خرده مقیاس این ابزار از 72/0 تا 92/0 گزارش شده است (سالاری، 1380). ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای هر یک از مولفه­ها (حل مشکل: 73/0، ارتباط: 78/0، نقشها: 71/0، همراهی عاطفی: 80/0، آمیزش عاطفی: 72/0، کنترل رفتار: 75/0، عملکرد کلی: 81/0) و برای نمره کل (93/0) محاسبه شد.

د) شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده (PPPQ)[29]: شیوه‌های فرزندپروری ادراک شده توسط گرولینگ، دسای و ریان در سال 1997 تدوین شده و دارای 42 سوال و سه خرده مقیاس حمایت مادر از خودمختاری، گرمی و اشتغال مادر به فرزند است. آزمودنی‌ها بر اساس لیکرت هفت درجه‌ای از 1= اصلا در مورد من درست نیست، تا 7= کاملاً در مورد من درست است؛ میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر گویه گزارش می‌کنند. دامنه نمرات این پرسشنامه بین 42 تا 294 است. کسب نمرات بالاتر نشان دهنده سبک فرزندپروری ادراک شده بهنجارتر است. گرولینگ، دسای و ریان (1997) پایایی خرده مقیاس درگیری مادر با آلفای 82/0، حمایت از خودمختاری مادر با آلفای 87/0، خرده مقیاس گرمی‌ مادر با آلفای 84/ را به دست آوردند. آنان همچنین میزان روایی محتوایی پرسشنامه حاضر را 87/0 گزارش کرده‌اند. در ایران نیز پایایی این مقیاس با محاسبه آلفای کرونباخ بین 82/0 تا 93/0 گزارش شده است (کارشکی و همکاران، 1388). در تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده توسط خرازی و کارشکی (1388) دو گویه به علت بار عاملی پایین حذف شد و در نهایت 40 گویه باقی ماند. درپژوهش حاضر مقدار آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 88/0 و برای مقیاس­های گرمی، اشتغال مادر و حمایت از خودمختاری به ترتیب برابر با 87/0، 76/0 و 70/0 بود.

 

هـ) پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (ERDQ)[30]: پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان را گراتز و رومر[31] (2004) ساخته‌اند و 36 گویه و 6 زیرمقیاس دارد که شامل عدم پذیرش پاسخ‌های هیجانی (سوالات 11، 12، 21، 23، 25 و 29)؛ دشواری در انجام رفتار هدفمند (سوالات 13، 18، 20، 26 و 33)؛ دشواری در کنترل تکانه (سوالات 3، 14، 19، 24، 27 و 33)؛ فقدان آگاهی هیجانی (سوالات 2، 6، 8، 10، 17 و 34)؛ دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی (سوالات 15، 16، 22، 28، 30، 31، 35 و 36) و عدم وضوح هیجانی (سوالات 1، 4، 5، 7، 9) است. هر یک از سوالات، بر طیف لیکرت (1= به ندرت تا 5= همیشه) هستند. دامنه نمرات این پرسشنامه بین 36 تا 180 است. کسب نمره بالاتر نشان دهنده دشواری بیشتر در تنظیم هیجانی است. پایایی این آزمون به روش همسانی درونی و آزمون-بازآزمون به ترتیب به میزان 93/0 و 85/0 بوده است. همچنین، روایی سازه به میزان کافی و مناسب گزارش شده است (گراتز و رومر، 2004). در پژوهش علوی، مدرس غروی، امین یزدی و صالحی فدری (1390) همسانی درونی به مقدار 86/0 حاصل شده وضریب تتای ترتیبی نیز 91/0 بوده است. بر پایه یافته­های پژوهش حاضر همسانی­درونی مولفه­های پرسشنامه تنظیم هیجان شامل عدم پذیرش (85/0)، دشواری در انجام رفتار هدفمند (77/0)، دشواری در کنترل تکانه (74/0)، فقدان آگاهی هیجانی (78/0)، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی (85/0) و عدم وضوح هیجانی (68/0) بسیار خوب بود. همچنین همسانی درونی نمره کل پرسشنامه بسیار بالا بود (93/0).

و) مقیاس کمال‌گرایی (PS)[32]: مقیاس کمال‌گرایی چندبعدی (فلت و هویت، 1991) مقیاسی 45 سوالی است که 15 سوال کمال‌گرایی خودمدار، 15 سوال کمال‌گرایی دیگرمدار و 15 سوال نیز کمال‌گرایی جامعه مدار را اندازه گیری می‌کند. پاسخ دهندگان به سوال‌ها بر اساس مقیاس لیکرتی 5 نمره‌ای از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم نمره می‌دهند. نمره خرده مقیاس‌ها بین 15 تا 105 است که نمرات بالا نشان دهنده کمال‌گرایی بیشتر است. ثبات درونی به روش آلفای کرونباخ 79/0 تا 89/0 برای خرده مقیاس‌ها گزارش شده است. همچنین پایایی مقیاس به روش آزمون-بازآزمون برای خرده مقیاس‌ها 88/0 و 75/0 گزارش شده است (فلت و هویت، 1991). نسخه هنجاریابی و اعتباریابی شده این مقیاس در نمونه ایرانی توسط بشارت دارای 30 سوال است که 10 سوال کمالگرایی خودمدار، 10 سوال کمالگرایی دیگرمدار و 10 سوال کمالگرایی جامعه مدار را ارزیابی می‌کند. این نسخه از اعتبار و روایی بالایی در نمونه ایرانی برخوردار است. چنانکه میزان روایی محتوایی آن 86/0 و میزان پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کمالگرایی خودمدار، کمالگرایی دیگرمدار، کمالگرایی جامعه مدار و نمره کل پرسشنامه به ترتیب 86/0، 84/0، 88/0 و 91/0

محاسبه شده است (بشارت، 2002). ضریب آلفای کرونباخ در این پژوهش برای مولفه­های کمال‌گرایی خودمدار (81/0)، کمال‌گرایی دیگرمدار (87/0)، کمال‌گرایی جامعه مدار (87/0) و نمره کل (92/0) موردقبول بود.

 

یافته ها

در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به‌ دست آمده از مدل یابی معادلات رگرسیونی ساختاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ ها از نرم‌ا فزار  SPSS و AMOS استفاده شد. در جدول 1 می توان شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش را مشاهده کرد.

جدول 1. شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش

مولفه

میانگین

انحراف استاندارد

کشیدگی

کجی

خودشیفتگی

39/5

12/3

22/0-

44/0

عدم پذیرش پاسخ های هیجانی

70/13

 

40/5

 

13/0-

 

61/0

 

دشواری در انجام رفتار هدفمند

77/13

22/4

16/0-

34/0

 

دشواری در کنترل تکانه

77/14

82/4

12/0-

 

40/0

 

فقدان آگاهی هیجانی

14/15

77/4

17/0-

 

40/0

دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی

62/18

53/6

06/0

 

56/0

عدم وضوح هیجانی

64/10

55/3

36/0

66/0

خویشتن مدار

09/30

32/7

35/0-

08/0

 

دیگر مدار

 

87/30

71/7

05/0

25/0-

جامعه مدار

63/28

18/8

44/0-

04/0-

جسمی

70/6

93/2

32/1

76/1

جنسی

09/6

61/2

11/1

77/2

بی توجهی

12/23

99/5

38/0-

37/0-

سوء تغذیه

09/7

99/2

63/1

27/1

عاطفی

35/8

08/4

16/1

68/1

اشتغال به فرزند

76/26

54/6

33/0-

16/0-

حمایت از خودمختاری

26/40

62/9

03/0-

43/0-

گرمی

50/31

89/7

20/0-

64/0-

حل مشکل

57/12

14/3

67/0

32/0

ارتباط

59/15

23/3

28/0

14/0-

نقش ها

39/21

71/3

93/0

10/0-

همراهی عاطفی

95/16

09/3

25/0

01/0

آمیزش عاطفی

72/20

25/5

08/0

17/0

کنترل رفتار

84/20

68/3

22/0

08/0

عملکرد کلی

87/28

48/5

66/0

12/0

 

 

 

 

بر اساس شاخص های توزیع متغیرها کجی و کشیدگی توزیع قابل توجه نیست. میزان کجی و کشیدگی باید بین می تواند بین 2- و 2 باشد. در مولفه های ترومای اولیه زندگی توزیع ها تا حدی از حالت نرمال انحراف دارد. با این حال میزان انحراف آنقدر نیست که به لحاظ آماری توزیع ناقرینه بدانیم.

 

در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان به طور جداگانه، این فرض نیز وجود داشت که با قرار دادن این دو متغیر در کنار یکدیگر، تبیین بهتری از فرایند ایجاد خودشیفتگی حاصل می شود.

مدل مفهومی به لحاظ عملیاتی رابطه تروماهای اولیه زندگی، سبک فرزندپروری مادر و عملکرد خانواده با خودشیفتگی از طریق نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی فرض می کند. بر این اساس، ترومای اولیه زندگی، سبک فرزند پروری و عملکرد خانواده (متغیرهای مستقل یا درونزا) منجر به بروز دشواری تنظیم هیجان (متغیر واسطه ای یا میانجی) و کمال گرایی (متغیر واسطه ای یا میانجی) می شوند و افزایش دشواری تنظیم هیجان یا کمال گرایی است که خودشفتگی (متغیر وابسته) را ایجاد می کند.  شکل 1 نمودار برازش یافته مدل چهارم با نقش میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی را نشان می دهد.

 

 

شکل 1. مدل معادلات ساختاری خودشیفتگی براساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر و نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجانی و کمال گرایی در حالت استاندارد شده.

 

مدل ترکیبی نقش واسطه ای کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان نیز برازش بسیار خوبی با داده های تجربی داشت. در جدول زیر می توان شاخص های برازش را مشاهده کرد.

 

جدول 2. شاخص‌های برازش مدل معادلات ساختاری

نام شاخص

براورد شده

حد مجاز

کای دو بر درجه آزادی (CMIN/DF)

94/2

کمتر از 3

نیکویی برازش(GFI)

99/0

بالاتر از 8/0

نیکویی برازش تعدیل شده(AGFI)

94/0

بالاتر از 8/0

ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA)

07/0

کمتر از 1/0

برازندگی تطبیـقی (CFI)

99/0

بالاتر از 9/0

 

همانگونه که می توان دید، کای دو بر درجه آزادی (94/2 =CMIN/DF)، نیکویی برازش(99/0 =GFI)، نیکویی برازش تعدیل شده (94/0 =AGFI)، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (07/0 =RMSEA) و برازندگی تطبیقی (99/0 = CFI) همگی در حد مطلوب بوده و برازش بسیار خوب مدل ترکیبی نقش میانجی گری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با داده های تجربی را نشان می دهند.

جدول 4 ضرایب مدل ساختاری نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در رابطه بین تروماهای اولیه کودکی، سبک فرزندپروری مادر و عملکردخانواده با خودشیفتگی را با ضرایب استاندارد شده و ضریب تبیین را نشان می دهد.

 

جدول 3. نتایج حاصل از ضرایب مسیر، مقدار آماره p-value برای مدل برازش یافته

مسیر              

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

اثر کل

ضریب تعیین (R2)

بر خودشیفتگی از:

 

 

 

38/0

ترومای اولیه زندگی

**16/0

**03/0

**19/0

 

سبک فرزندپروری

-

**12/0-

**12/0-

 

عملکرد خانواده

**38/0-

**11/0-

**49/0-

 

دشواری تنظیم هیجان

**11/0

-

**11/0

 

کمالگرایی

**22/0

 

**22/0

 

بر کمال گرایی از:

 

 

 

23/0

ترومای اولیه زندگی

**12/0

-

**12/0

 

سبک فرزندپروری

**29/0-

-

**29/0-

 

عملکرد خانواده

**21/0-

-

**21/0-

 

بر دشواری کنترل هیجان از:

 

 

 

32/0

ترومای اولیه زندگی

**22/0

-

**22/0

 

سبک فرزندپروری

**18/0-

-

**18/0-

 

عملکرد خانواده

**29/0-

-

**29/0-

 

**: P<01/0

در مدل برازش یافته، میزان تبیین واریانس خودشیفتگی بیش از دیگر مدل ها بود (38/0 = R2). دشواری تنظیم هیجان (32/0 = R2) و کمالگرایی (23/0 = R2) نیز به میزان قابل توجهی تبیین شدند.

ترومای اولیه زندگی بر دشواری تنظیم هیجان اثر مثبت دارد (01/0 P< ،22/0 = β). عملکرد خانواده (01/0 P< ،29/0- = β) و سبک فرزندپروری (01/0 P< ،18/0- = β) نیز به طور مستقیم بر دشواری تنظیم هیجانی اثر منفی داشتند. ترومای اولیه زندگی بر کمال گرایی نیز مثبت دارد (01/0 P< ،12/0 = β). اثر عملکرد خانواده (01/0 P< ،21/0- = β) و سبک فرزندپروری (01/0 P< ،29/0- = β) نیز به طور مستقیم بر دشواری تنظیم هیجانی منفی بود.

دشواری تنظیم هیجانی بر خودشیفتگی اثر مثبت مستقیم داشت (01/0 P< ،11/0 = β). کمال گرایی نیز بر خودشیفتگی اثر مستقیم و مثبت داشت (01/0 P< ،22/0 = β). خودشیفتگی همچنین به طور مستقیم از ترومای اولیه زندگی اثر مثبت (01/0 P< ،16/0 = β) و از عملکرد خانواده اثر منفی (01/0 P< ،38/0- = β) معنی دار پذیرفت.

همانگونه که انتظار می رفت، اثر غیرمستقیم ترومای اولیه زندگی، عملکرد خانواده و سبک فرزندپروری بر خودشیفتگی از طریق نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی قابل توجه بود. همانگونه که می توان دید اثر غیر مستقیم ترومای اولیه زندگی (01/0 P< ،03/0 = β) معنی دار بود. این اثر کمتر از اثر غیر مستقیم فرزندپروری مادر و عملکرد خانواده بود. اثر غیر مستقیم سبک فرزندپروری (01/0 P< ،12/0- = β) و عملکرد خانواده (01/0 P< ،11/0- = β) نیز بر خودشیفتگی منفی و معنی دار بود. این یافته ها نشان می دهد که اثر مستقیم و غیر مستقمی ترومای اولیه زندگی بر خودشیفتگی معنی دار است. همچین می توان نتیجه گرفت که اثر مستقیم و غیر مستقیم عملکرد خانواده بر خودشیفتگی قابل توجه بوده است. سبک فرزندپروری مادر اثر مستقیمی بر خودشفیتگی نداشت، بلکه تنها از طریق نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی توانست بر خودشیفتگی اثر داشته باشد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

هدف از این پژوهش تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی ،عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجی گری تنظیم هیجانی و کمال گرایی است. یافته های این پژوهش نشان داد کمال­گرایی و دشواری تنظیم­هیجان، میانجی­های رابطه بین ترومای اولیه زندگی، عملکرد خانواده و سبک فرزندپروری با خودشیفتگی برازش دارد. بر اساس مدل برازش یافته، 38 درصد از واریانس نمرات خودشیفتگی تبیین شد. این مقدار بسیار قابل توجه­است. همچنین 23 درصد از واریانس کمال­گرایی و 32 درصد از واریانس نمرات دشواری تنظیم هیجان تبیین شد. این یافته­ها نشان­دهنده این است که متغیرهای خانواده و ترومای اولیه کودکی در تبیین کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان نقش مهمی ایفا کرده اند.

مطابق با فرضیه های پژوهش، اثر غیرمستقیم ترومای اولیه زندگی، عملکرد خانواده و سبک فرزندپروری بر خودشیفتگی از طریق نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی قابل توجه بود. اثر غیر مستقیم ترومای اولیه زندگی بر خودشیفتگی معنی دار بود. این اثر کمتر از اثر غیر مستقیم فرزندپروری مادر و عملکرد خانواده بود. اثر مستقیم و غیر مستقیم ترومای اولیه زندگی و عملکرد خانواده بر خودشیفتگی قابل توجه بود. سبک فرزندپروری مادر اثر مستقیمی بر خودشفیتگی نداشت، بلکه تنها از طریق نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی توانست بر خودشیفتگی اثر داشته باشد.

نکته بسیار مهم تفاوت اثر کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان بر خودشیفتگی است. اثر مستقیم دشواری تنظیم هیجان بر خودشیفتگی کمتر از اثر مستقیم کمال گرایی بود. همچین قابل توجه است که عملکرد خانواده اثر مستقیم مهمی بر خودشیفتگی دارد.

یافته های پژوهش حاضر با نتایج پژوهش گزارش شده توسط ژیانگ،ژو،ژائو،لو و ایوو(2021)، گاین و شاو[33] (2020) و استاربرد و استوری[34] (2020) همسوست. آنها نشان دادند که تجارب آزارنده دوران کودکی و تجارب ناخوشایند آن دوره می تواند با نشانگان اختلال شخصیت خودشیفته مرتبط باشد. همچنین رابطه بین ترومای کودکی و نشانگان شخصیت خودشیفته در پژوهش های ون­شای، جارمن، هاکسلی[35] و همکاران (2020)، اوینگ[36] (2020) و تالمن و گینزبورگ[37] (2019) نشان داده شد.اما در پژوهش گنگ و همکاران(2023) نتایج متضادی به دست آمد که تروماهای اوایل کودکی ارتباطی با خودشیفتگی ندارند.نتایج مشابهی هم در پژوهش هاکسلی، سیتون و گرینر به دست آمد در این پژوهش بین دوران کودکی و سه گانه های تاریک شخصیت هیچ رابطه معناداری را گزارش نکرد(گنگ و همکاران،2023).

در پژوهش حاضر رابطه غیر مستقیم عملکرد خانواده و سبک های فرزندپروری با خودشیفتگی مورد تایید است این نتیجه با پژوهش های چوی(2023)گوتز،کونینگ،ووسن و ون دن ایجندن(2022)،کیلیچایا،اوچار، دنیزیزنازلیگل(2023) همسو است.

با وجود نقش تایید شده تجارب اولیه در شکل گیری رگه‌های خودشیفتگی، در پژوهش حاضر نقش واسطه ای کمال گرایی و ناتوانی در تنظیم هیجان، مد نظر بود. یافته ها نشان داد که نقش واسطه ای کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان تایید می‌شود و این یافته ها با نتایج فجرمستاد-نول، رونینگستام، باچ[38] و همکاران (2020)، کاسالی، فیووارانتی، بالدی[39] و همکاران (2019)، چن، هوویت و فلت[40] (2019)، حسان[41] (2017) و اسمیت، شری، چن[42] و همکاران (2016) همسو است.

نتایج پژوهش حاضر همچنین با نتایج مطالعات حول ارتباط بین دشواری تنظیم هیجان با نشانگان شخصیت خودشیفته همسو است (چشور، زیگلر-هیل، سائولس[43] و همکاران، 2020؛ لئوفلر، هوئبن، رادکی[44] و همکاران، 2020؛ کافارل[45] ، 2019؛ رونینگتام[46]، 2017 و دی­پیرو، دی­سارنو و ماددو[47] ، 2017). همچنین رابطه بین عملکرد خانواده با دشواری تنظیم هیجان  در پژوهش حاضر تایید شد و این یافته با بدنه پژوهشی موجود همسو است (هرد، کینگ-کاساس و کیم-اسپون[48] ، 2017؛ ناسکی، هدلی، تسنگ[49] و همکاران، 2018 گانگ و پوالسون[50]، 2017).

پژوهش های زیادی بر وجود نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان بین الگوهای تربیتی اولیه و خودشیفتگی صحه می گذارند (چشور، زیگلر-هیل، سائولس[51] و همکاران، 2020؛ لئوفلر، هوئبن، رادکی[52] و همکاران، 2020؛ کافارل[53] ، 2019؛ رونینگتام[54] ، 2017 و دی­پیرو، دی­سارنو و ماددو[55]، 2017). مطابق آنچه در مدل پژوهش فعلی مشاهده شد، رابطه سبک فرزندپروری، عملکرد خانواده و تروما، از راه تغییری که در ظرفیت پردازش هیجانات ایجاد می‌کند، منجر به بروز یا کاهش خودشیفتگی می‌شود. تأثیر غیرمستقیم تجارب اولیه بر شکل گیری خودشیفتگی نشان می دهد والدین اولین عامل اجتماعی فراگیری مهارت­های تنظیم هیجان در کودکان هستند (کرونگولا، لراردی، فرو[56] و همکاران، 2016). مهارت­های خود تنظیمی برای مدیریت هیجان در محیط­های حامی فرزندپروری به وجود می آید (کاریر و آکادمیر[57]، 2019).

مدل زیربنایی پژوهش، پیشنهاد می­کند که رگه­های خودشیفتگی، نه به طور مستقیم از منابع تربیتی و دلبستگی اولیه، بلکه به طور غیرمستقیم و از طریق ناتوانی در تنظیم هیجان و فشار بی‌نقص بودن، ناشی شود. بر این اساس انتظار می­رفت که شیوه فرزندپروری، کارکرد خانواده و تروماهای اولیه کودکی شکل­دهنده­های ناتنظیمی هیجان و کمال گرایی (تمایل اجباری به بی­نقص بودن) را ایجاد کنند. افرادی که مستعد ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند در محیط­های خانوادگی بی­اعتبار کننده رشد می­یابند. در یک محیط بی­اعتبار کننده، به احساسات شخص اهمیت داده نمی­شود و به آن بی توجهی می­شود؛ یعنی، تلاش های شخص برای بیان و انتقال احساسات نادیده گرفته می‌شود و یا حتی تنبیه می­شود. بدرفتاری با کودک چه جنسی و چه غیر جنسی شکل افراطی بی­اعتبار سازی است که در آن والدین مرتکب بد رفتاری، مدعی عشق به کودک هستند و در عین حال او را آزار می­دهند (اورث و لاسیانو[58]، 2015). در نتیجه، ترومای اولیه زندگی (از جمله آزارهای دوره کودکی) از عوامل مؤثر بر خودشیفتگی است.

حلقه اتصال پیوندهای تربیتی و خودشیفتگی، بازنمایی است که فرد طی مراحل رشد از خودش پرورش می دهد. به عبارت دیگر، روابط فرد با دیگران مهم، تعیین کننده نیازهای بین فردی در آینده است. شخصیت خودشیفته با خودبزرگ‌بینی، اشتغال ذهنی با تخیلات موفقیت، قدرت، استعداد، زیبایی و اعتقاد به اینکه فردی استثنایی و خاص است، احساس همه توانی، استثمارگر بودن در روابط بین فردی، فقدان همدلی و نیاز به تمجید افراطی شناخته می‌شود.شخصیت خودشیفته به تسلط و برتری گرایش دارد و به طور مستمر احترام می­خواهد . از سوی دیگر، عطش توجه، اطمینان افراطی به خود، فقدان همدلی، پرخاشگری و ناسازگاری اجتماعی برخی از پیامدهای منفی خودشیفتگی را تشکیل می‌دهند(یانگ و پینسکی، 2006). به اعتقاد فروید، خودشیفتگی نوعاً تثبیت در مرحله خودپرستی و عشق به خود است. به عبارت دیگر فرد خودشیفته نمی تواند چیزی فراتر از دیدگاه محدود خود درک کند و به همین علت رابطه با دیگران برایش دشوار است (لنبک، 2014).

از دیدگاه روابط ابژه خودشیفتگی افراد نتیجه روابط اولیه آنها با مادر است. دونالد وینیکات در نظریه «روابط ابژه» ایده‌ای را گسترش داد که کودک از مرحله ابتدایی ذهنیت کلی که در آن همه چیز بیرون از فرد، فقط برای رفع نیازهای خود وجود دارد عبور می‌کند و به توجه بیرونی مجهز میشود. در مرحله اولیه تحول، نوزاد از اینکه چیزهای خارجی موجودیتی غیر از رفع نیازهای او دارند، آگاهی ندارد. از نظر طرفداران این مکتب، این محیط است که با توجه به میزان تسهیل گری شرایط لازم برای تحول ظرفیت رو به رشد جهت ارتباط با دیگران در جهان خارج را فراهم می‌کند. به این ترتیب کودک نه تنها نیازهایش را برطرف می‌کند بلکه نیازمند تجربه جهان اجتماعی امن در رابطه با دیگران است. بدین ترتیب تجربه «ذهنی» کودک و بازنمایی های ذهنی او تعیین کننده شیوه تعامل او با خود و دیگران است.

کودک نیازمند تجاربی است که برای او امکان ادراک چیزی فراتر از خود او را فراهم کند. رابطه با «ابژه» خارجی و تشکیل روابط دوسویه این امکان را به او می دهد. در این مسیر، حس خود در رابطه با دیگران گسترش می‌یابد و یا حس ها متمرکز بر خود و ارزش خود شده و شکننده می‌شود .اگر کودک این فرایند را به درستی طی نکند و امنیت لازم را کسب نکند دچار ادراک های شکننده از خود شده به شیوه های دفاعی پشت ویژگی‌های خود بزرگ بینی پنهان می‌شود. تروما عامل مهمی برای شکننده کردن ادراک کودک از جهان امن است. این شکست برای کسب دیدگاه پایدار از خود، زمانی اتفاق می افتد که والدین (یا جایگزین آنها) به رفتارهای کودک در خصوص قابلیت و شایستگی واکنش مناسب نشان نمی‌دهند. از سوی دیگر اگر امنیت را به شکل افراطی دریافت شود فرصت تجربه خویشتن به عنوان موجودی مستقل پیدا نخواهد شد و برای بقا همیشه تأیید دیگران و گرفتن امنیت از سوی آنها لازم خواهد بود. بدین ترتیب، روابط با والدین به ویژه مادر، و شیوه تامین نیازهای کودک توسط او، عملکرد خانواده در تعادل استقلال/حمایت، تجربه های آسیب و ناامنی، همه در ایجاد توجه افراطی به خود و عدم رهایی از خودمحوری رشدی اهمیت ویژه دارند.

این پژوهش هم مانند سایر پژوهش ها دارای محدودیتهایی به این شرح است،روش گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر به صورت خوداظهاری بود که ممکن است پاسخدهی به سوالات با سوگیری همراه بوده باشد. همچنین برخی از شرکت کنندگان در حین تکمیل پرسشنامه اظهار داشتند که مادرشان فوت شده است که در نتیجه ممکن است پاسخ دهی به سوالات مربوط به فرزندپروری مادر با سوگیری همراه باشد. از آنجا که در این پژوهش تفکیک جنسیتی صورت نگرفته است این عامل هم می تواند یکی از محدودیت های پژوهش باشد.

در پایان لازم است پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی داده شود. پیشنهاد می شود که در پژوهش های آینده به جای پرسشنامه خود اظهاری از مصاحبه یا تکمیل پرسشنامه توسط مصاحبه کننده برای گردآوری اطلاعات استفاده شود. همچنین پیشنهاد می­شود در مطالعات آتی نقش سایر متغیرهای اثرگذار بر روابط بین متغیرهای مدل (همچون سایر اختلالات شخصیتی همبود یا جنسیت) نیز به عنوان متغیر میانجی لحاظ شود.

 

[1]. narcisim

[2]. Furian & March

[3]. Cramer

[4]. Starlinger,Voracek&Tran

[5] .Pincus,Ansell,Pimentel,Cain,Wright,Levy

[6] .Nowak, Brzóska, Piotrowski, Żemojtel-Piotrowska

[7]. I.Montoro,Coba,Moreno-Padilla,Galvez-Sanchez

[8] .Sanchez-Ruiz,El Ahmad,Karam,Adele Saliba

[9] .Huxley,seaton,Grenyer

[10]. Jiang,Xu,Zhao,LU, Liv

[11]. Nguyen,Shaw

[12] .Starbird,Story

[13]. Talmon, Ginzburg

[14]. Lyons,Evans,Helle

[15].Geurts,Koning,Vossen,Van den Eijnden

[16]. cuie

[17]. Kılıçkaya,Uçar, , Denizci Nazlıgül

[18].  Mechanic, Barry

[19]. Casale, Fioravanti, Rugai, Flett, Hewitt

[20] .Vecchione etal.

[21] .Bellato,Sesso,Milone,Masi,Cortese

[22] .Velotti, Rogier, Sarlo

[23]. Fatfouta,Schwarzinger

[24]. Bushman, & Baumeister

[25] .Gao,Gao,Long,Wang

[26] .Martin, Walcott, Clarke, Barton & Hickling

[27] .Narcissism Questionnaire

[28] .Family Assessment Device (FAD)

[29] .Perceived Parenting Practices Questionnair

[30] .Emotion Regulation and Dysregulation Questionnaire

[31] .Gratz & Roemer

[32] .Perfectionism Scale

  1. Nguyen & Shaw

[34]. Starbird & Story

[35]. van Schie, Jarman & Huxley

[36] . Ewing

[37] . Talmon & Ginzburg

[38] . Fjermestad-Noll, Ronningstam & Bach

[39]. Casale, Fioravanti, Baldi

[40]. Chen, Hewitt & Flett

[41] . Hassan

[42]. Smith, Sherry & Chen

[43] .Cheshure, A., Zeigler-Hill, V., Sauls, D

[44]. Loeffler, Huebben & Radke

[45]. Caffarel

[46] Ronningstam

[47]. Di Pierro, Di Sarno & Madeddu

[48] . Herd, King-Casas & Kim-Spoon

[49] . Nuske, Hedley & Tseng

[50]. Gong & Paulson

[51]. Cheshure, Zeigler-Hill & Sauls

[52]. Loeffler, Huebben &Radke

[53]. Caffarel

[54]. Ronningstam

[55]. Di Pierro, Di Sarno & Madeddu

[56]. Crugnola, Ierardi & Ferro

[57]. Karaer & Akdemir

[58] .Orth & Luciano

  • ابراهیمی، حجت الله.، دژکام، محمود.، و ثقه الاسلام، طاهره. (1392). تروماهای دوران کودکی و اقدام به خودکشی در بزرگسالی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، 19(4)، 282-275.
  • بشارت، محمدعلی. (1395). پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان : روش اجرا و نمره گذاری. روانشناسی تحولی، 13(50)، 223-221. 
  • صفاری نیا، مجید.،دهستانی،مهدی.،فطری ،اعظم.(1396).اثر میانجی همدلی،نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی. دوفصلنامه شناخت اجتماعی،12.
  • ضابطی،عطیه سادات،جعفری،صدیقه(1397).الگوی ساختاری سبک های والدگری، طرحواره های ناسازگار اولیه . خودشیفتگی نوجوانان،فصلنامه روانشناسی کاربردی،(46)12.
  • غلامی پور، فاطمه.، رحیمیان بوگر، اسحق.، و طالع پسند، سیاوش. (1396). پیش بینی خودشیفتگی بیمارگونه مبتنی بر نظام خانواده: نقش میانجی خودبزرگ بینی کاذب و کمال گرایی. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران 15(1)، 129-117.
  • غلامی پور، فاطمه. (1395). پیش بینی خودشیفتگی بیمارگونه و سالم براساس عوامل جمعیت شناختی، نظام خانواده و عوامل بوم شناختی: نقش میانجی زخم های خودشیفتگی و کمال گرایی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه سمنان.
  • گلشنی،فاطمه.، دماوندیان،ارمغان.،صفاری نیا،مجید.،باغداساریانس، آنیتا.،(1401).بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری،رفتارهای خودآسیب رسان و بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان بزهکار.علوم روانشناختی(112)21.  
  • مرادزاده،شیدا.،نجفی،محمود.(1401).پیش بینی افسردگی براساس تروماهای کودکی، تکانشگریو تنطیم هیجان در افراد وابسته به مواد.فصلنامه اعتیادپژوهی.(64)16.
  • هومن، حیدرعلی. (1393). مدل یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل. تهران: سمت.
  • Amiri S, Jamali Y. [The Mediating Role of Empathy and Emotion Regulation in Attachment Styles and Dark Personality Traits in Adolescents (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2019; 25(3):292-307.
  • Auchincloss, E. L., & Cooper, A. M. (2004). The quiet revolution in American psychoanalysis: Selected papers of Arnold M. Cooper. Routledge.
  • Bellato, A., Sesso, g., Milone, A., Masi, G., Cortese,s(2023) Systematic Review and Meta-analysis: Altered Autonomic Functioning in Youths With Emotional Dysregulation. Am Acad Child Adolesc Psychiatry.
  • Caffarel, S. E. (2019). Vulnerable Narcissism, Difficulties in Emotion Regulation, and Relational Aggression in College Students.
  • Casale, S., Fioravanti, G., Baldi, V., Flett, G. L., & Hewitt, P. L. (2020). Narcissism, perfectionistic self-presentation, and relationship satisfaction from a dyadic perspective: narcissism and relationship satisfaction. Self and Identity19(8), 948-966.
  • Casale, S., Fioravanti, G., Rugai, L., Flett, G. L., & Hewitt, P. L. (2016). The interpersonal expression of perfectionism among grandiose and vulnerable narcissists: Perfectionistic self-presentation, effortless perfection, and the ability to seem perfect. Personality and Individual Differences99, 320-324.
  • Chen, C., Hewitt, P. L., & Flett, G. L. (2019). Adverse childhood experiences and multidimensional perfectionism in young adults. Personality and Individual Differences146, 53-57.
  • Cheshure, A., Zeigler-Hill, V., Sauls, D., Vrabel, J. K., & Lehtman, M. J. (2020). Narcissism and emotion dysregulation: Narcissistic admiration and narcissistic rivalry have divergent associations with emotion regulation difficulties. Personality and Individual Differences154, 109679.
  • Cramer, P. (2015). Adolescent parenting, identification, and maladaptive narcissism. Psychoanalytic psychology32(4), 559.
  • Crugnola, C. R., Ierardi, E., Ferro, V., Gallucci, M., Parodi, C., & Astengo, M. (2016). Mother-infant emotion regulation at three months: the role of maternal anxiety, depression and parenting stress. Psychopathology49(4), 285-294.
  • Cui,X,.(2023).The impact of parenting on later development of the Narcissistic trait:Social Science:8.
  • Di Pierro, R., Di Sarno, M., & Madeddu, F. (2017). Investigating the relationship between narcissism and emotion regulation difficulties: the role of grandiose and vulnerable traits. Clinical Neuropsychiatry14(3).
  • Ewing, H. (2020). A retrospective study: Investigating the role of childhood experience and parenting style in the development of narcissism.
  • Fatfouta, R., & Schwarzinger, D.(2023). A toxic mix: Explicit and implicit narcissism and counterproductive work behavior. Applied Psychology, 1– 14.
  • Fjermestad-Noll, J., Ronningstam, E., Bach, B. S., Rosenbaum, B., & Simonsen, E. (2020). Perfectionism, shame, and aggression in depressive patients with narcissistic personality disorder. Journal of personality disorders34(Supplement), 25-41.
  • Furian, L., March.E.(2023) Trolling, the Dark Tetrad, and the four-facet spectrum of narcissism. Personality and Individual Differences 208.
  • Gao, Q.; Gao, L.; Long, D.; Wang, Y. Chairman Narcissism and Social Responsibility Choices: The Moderating Role of Analyst Coverage.  Sci.202313, 245.
  • Geng, Y., Sai, xu., Jonason, P., Yang.m, (2021). Childhood adversity is associated with adulthood white blood cell count through narcissism.Personality and Individual Differences,129.
  • Jiang, ZH., Xu, X, Zhao, Y, LV, CH. Liu,L, (2023). Childhood maltreatment and the attribution of humanizing traits to self and others: The mediating role of the dark personality traits. Personality and Individual Differences 177
  • Gong, X., & Paulson, S. E. (2017). Effect of family affective environment on individuals' emotion regulation. Personality and individual differences117, 144-149.
  • Gratz, K. L., & Roemer, L. (2004). Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the difficulties in emotion regulation scale. Journal of psychopathology and behavioral assessment26, 41-54.
  • Hassan, S. (2017). Perfectionism and Distress Tolerance as Psychological Vulnerabilities to Traumatic Impact and Psychological Distress in Persons with Psychotic Illness.
  • Herd, T., King-Casas, B., & Kim-Spoon, J. (2020). Developmental changes in emotion regulation during adolescence: Associations with socioeconomic risk and family emotional context. Journal of youth and adolescence49, 1545-1557.
  • Huxley, E., Seaton, D. C., & Grenyer, B. F. (2021). Remembered childhood invalidation as a predictor of narcissism, personality functioning, and wellbeing. Personality and Individual Differences175, 110686.
  • Montoro, C., Coba, P, Moreno-Padilla,M,.Galvez-Sanchez,C.(2022).Narcissistic personality and its relationship with post-trumatic symptomsand emotionak factors.results of a mediational analysis aimed at personalizing mental health treatment.Behavioral science,12(4):91.
  • Jiang, ZH., Xu b., Zhao a, Lv ,CH.,, Liu,J.(2023). Childhood maltreatment and the attribution of humanizing traits to self and others: The mediating role of the dark personality traits. Personality and Individual Differences 177.
  • Karaer, Y., & Akdemir, D. (2019). Parenting styles, perceived social support and emotion regulation in adolescents with internet addiction. Comprehensive psychiatry92, 22-27.
  • Kılıçkaya, S., Uçar, N., & Denizci Nazlıgül, M. (2023). A Systematic Review of the Association between Parenting Styles and Narcissism in Young Adults: From Baumrind’s Perspective. Psychological Reports, 126(2), 620–640.
  • Krizan, Z., & Bushman, B. J. (2011). Better than my loved ones: Social comparison tendencies among narcissists. Personality and Individual Differences50(2), 212-216.
  • Loeffler, L. A., Huebben, A. K., Radke, S., Habel, U., & Derntl, B. (2020). The association between vulnerable/grandiose narcissism and emotion regulation. Frontiers in psychology, 11, 519330.
  • Lyons, M., Evans, K., & Helle, S. (2019). Do “dark” personality features buffer against adversity? The associations between cumulative life stress, the dark triad, and mental distress. Sage open, 9(1), 2158244018822383.
  • Martin, J., Walcott, G., Clarke, T. R., Barton, E. N., & Hickling, F. W. (2013). The prevalence of personality disorder in a general medical hospital population in Jamaica. West Indian Medical Journal, 62(5), 463-467.
  • Matejevic, M., Jovanovic, D., & Ilic, M. (2015). Patterns of family functioning and parenting style of adolescents with depressive reactions. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 185, 234-239.
  • Mechanic, K. L., & Barry, C. T. (2015). Adolescent grandiose and vulnerable narcissism: Associations with perceived parenting practices. Journal of Child and Family Studies, 24(5), 1510-1518.
  • Miller, J. D., Widiger, T. A., & Campbell, W. K. (2010). Narcissistic personality disorder and the DSM-V. Journal of abnormal psychology, 119(4), 640.
  • Nguyen, K. T., & Shaw, L. (2020). The aetiology of non-clinical narcissism: Clarifying the role of adverse childhood experiences and parental overvaluation. Personality and Individual Differences, 154, 109615.
  • Nowak, B., Brzóska, P., Piotrowski, J., & Żemojtel-Piotrowska, M. (2022). Narcissism and personal values: Investigation into agentic, antagonistic, communal and neurotic facets of narcissism. Personality and Individual Differences, 184, 111167.
  • Nuske, H. J., Hedley, D., Tseng, C. H., Begeer, S., & Dissanayake, C. (2018). Emotion regulation strategies in preschoolers with autism: Associations with parent quality of life and family functioning. Journal of autism and developmental disorders48(4), 1287-1300.
  • Pincus, A. L., Ansell, E. B., Pimentel, C. A., Cain, N. M., Wright, A. G., & Levy, K. N. (2009). Initial construction and validation of the Pathological Narcissism Inventory. Psychological assessment, 21(3), 365.
  • Ronningstam, E. (2016). Pathological narcissism and narcissistic personality disorder: Recent research and clinical implications. Current Behavioral Neuroscience Reports, 3, 34-42.
  • Ronningstam, E. (2017). Intersect between self-esteem and emotion regulation in narcissistic personality disorder-implications for alliance building and treatment. Borderline personality disorder and emotion dysregulation, 4(1), 1-13.
  • Smith, M. M., Sherry, S. B., Chen, S., Saklofske, D. H., Flett, G. L., & Hewitt, P. L. (2016). Perfectionism and narcissism: A meta-analytic review. Journal of Research in Personality, 64, 90-101.
  • Sanchez-Ruiz,M., El Ahmad,P., Karam,M., Adele Saliba,M.(2021). Rape myth acceptance in Lebanon: The role of sexual assault experience/familiarity, sexism, honor beliefs, and the Dark Triad. Personality and Individual Differences. (170).
  • Starbird, A. D., & Story, P. A. (2020). Consequences of childhood memories: Narcissism, malevolent, and benevolent childhood experiences. Child Abuse & Neglect, 108, 104656.
  • Starlinger,A,. Voracek, M., Tran.,U.(2022) . Vulnerable narcissism and the dark factor of personality: Insights from a cross-validated item-level and scale-level factor-analytic approach. Personality and Individual Differences. 185.
  • Talmon, A., & Ginzburg, K. (2019). The intricate role of dissociation in the relations between childhood maltreatment, self-objectification, and narcissism. Psychological trauma: theory, research, practice, and policy11(8), 909.
  • van Schie, C. C., Jarman, H. L., Huxley, E., & Grenyer, B. F. (2020). Narcissistic traits in young people: understanding the role of parenting and maltreatment. Borderline personality disorder and emotion dysregulation, 7, 1-10.
  • Vecchione, M., Vacca, M., Dentale, F., Spagnolo, G., Lombardo, C., Geukes, K., & Back, M. D.(2023). Prospective associations between grandiose narcissism and perfectionism: A longitudinal study in adolescence. British Journal of Developmental Psychology, 00, 1– 12.
  • Velotti, P., Rogier, G., & Sarlo, A. (2020). Pathological narcissism and aggression: The mediating effect of difficulties in the regulation of negative emotions. Personality and individual differences.
  • Watson, P. J. (2005). Complexity of narcissism and a continuum of self-esteem regulation. Personality disorders, 336-338.