روانشناسی اجتماعی
سحر کرمانیان؛ فاطمه گلشنی؛ آنیتا باغداساریانس؛ فرهاد جمهری
چکیده
مقدمه: خودشیفته چالشهای قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود میآورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن میتواند در تدوین برنامههای پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری ...
بیشتر
مقدمه: خودشیفته چالشهای قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود میآورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن میتواند در تدوین برنامههای پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی انجام گردید.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 45-20 ساله شهر تهران بودند که در سال401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره به کلینیکهای روانشناسی مراجعه کردند. حجم نمونه 350 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی، پرسشنامه خودشیفتگی آمز (2008)، پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391)، پرسشنامه عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 2007)، شیوههای فرزندپروری ادراک شده (گرولینگ و همکاران، 1997)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) و مقیاس کمالگرایی چند بعدی (فلت و هویت، 1991) بودند. سپس داده ها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Amos و با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان میدهد، مدل برازش یافته رگههای شخصیت خودشیفته 38 درصد توسط متغیرهای درون مدل تبیین شده است و ارتباط مستقیم و معناداری بین تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تروماهای اوایل زندگی، شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر و عملکرد خانواده به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی ارتباط داشتند (05/0<P).نتیجهگیری: پژوهش حاضر نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در ارتباط با تروماهای اوایل کودکی، عملکرد خانواده و شیوههای فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین خودشیفتگی مورد تأیید قرار داد.