نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه روان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب ، تهران ، ایران
2 دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی داشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب ،تهران ،ایران
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای درونیسازی آرمانهای اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی انجام گرفت.
روش: برمبنای یک طرح همبستگی 270 زن مراجعهکننده به مراکز زیبایی منطقه 2 شهر تهران در سال 98 با دامنه سنی 20 تا 40 سال به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای روابط چند بعدی بدن – خود (کش، 1997) و بازخوردهای اجتماعی – فرهنگی به ظاهر-3 (تامسون و همکاران، 2000) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی بین متغیرها از برازش قابل قبولی برخوردار است. اثر مستقیم زیرمقیاس-های اهمیت (122/0-=ß، 05/0>P) و فشار (141/0-=ß، 05/0>P) از بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی، و اثر مستقیم زیرمقیاس درونیسازی عمومی (276/0-=ß، 001/0> P) از درونیسازی آرمانهای اجتماعی به صورت منفی بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار هستند. اثر مستقیم درونیسازی ورزشکار (222/0=ß، 001/0>P) به صورت مثبت بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار است. این یافتهها نشان دادند بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی با واسطه درونیسازی آرمانهای اجتماعی بر نارضایتی از ظاهر بدنی زنان اثر غیرمستقیم معنادار دارد. همچنین 17 درصد از واریانس نارضایتی از ظاهر بدنی توسط متغیرهای پیشبین تبیین شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، بررسی عوامل زمینهساز درونیسازی آرمانهای اجتماعی میتواند گامی موثر در جهت پیشگیری از نارضایتی از ظاهر بدنی و مشکلات وابسته به آن باشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Mediating Role of Internalization of Societal Ideals in the Relationship Between Sociocultural Attitudes and Body Appearance Dissatisfaction
نویسندگان [English]
- Roghayeh Payandeh 1
- Mohtaram NematTavousi 2
1 Department of Psychology south Tehran faculty Azad university Tehran iran
2 Department of Clinical Psychology Faculty of Psychology and Education South Tehran Branch Islamic Azad University
چکیده [English]
Introduction: Aim of this research was to determine the mediating role of internalization of societal ideals in the relationship between sociocultural attitudes and body appearance dissatisfaction.
Method: Based on a correlation design, 270 client (women) aged 20- 40 years to beauty centers of Tehran were selected with convenience sampling and complete Multidimensional Body-Self Relations (Cash,1997) and Sociocultural Attitudes Towards Appearance -3 (Thompson et al, 2000) questionnaires. In order to analyze data, path analysis used.
Results: The Findings indicated that the model has an acceptable fit between the variables .Direct effect from importance (ß=0/122, p < 0/05) and pressure (ß=0/141, p < 0/05) sub scales from sociocultural attitudes, and direct effect from general internalization (ß=0/276, p < 0/001) from internalization of societal ideals have negatively significant association with body appearance dissatisfaction. Direct effect from athlete internalization (ß=0/222, p < 0/001) has a positively significant association with body appearance dissatisfaction. This findings showed that sociocultural attitudes through the internalization of societal ideals has a significant indirect effect on body appearance dissatisfaction. Also, Predictive variables can be explained 17% of the variance of body appearance dissatisfaction.
Conclusion: According to the findings of this research, the factors regarding internalization of societal ideals could be beneficial in prevention of body appearance dissatisfaction and related problems.
کلیدواژهها [English]
- "internalization of societal ideals"
- "sociocultural attitudes"
- " body appearance dissatisfaction"
اهمیت ظاهر بدنی در زنان بیش از سایر اقشار جامعه است. زنان در معرض پیامهای بیشتری در مورد ظاهر و اندامشان در مقایسه با مردان قرار میگیرند، و این باعث شکلگیری نارضایتی بدنی بیشتر در زنان میشود (پورشریفی و مبعث زمانی، 1392؛ کویتکت، هارتمن، دسینگ، بولمن و ووکز[1]، 2019). نارضایتی از ظاهر بدنی بهعنوان مهمترین عنصر اختلال تصویر بدنی، ارزیابی منفی از جنبههای ظاهری مثل اندازه، شکل و وزن بدن است (کش[2]، 1990).
تصویر بدنی[3] بازنمائی درونی از ظاهر بیرونی فرد و مجموعهای از سازههای شناختی چندبعدی و پیچیده از ادراک، بازخوردها، عواطف و رفتارهای مرتبط با بدن است (کش، 2002؛ کش و پروزینسکی[4]، 1990). اما این تصورات فاعلی[5] ثابت نیست و براساس عوامل بیرونی، درونی و زمینهای تغییر میکند (کش، 2002). عوامل متعددی مانند بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی (فشار و اهمیت رسانه) و درونیسازی آرمانهای اجتماعی و فرهنگی در تغییر تصویر فرد از بدن خود و شروع و تداوم نارضایتی از ظاهر بدنی مؤثر است (تامسون، هینبرگ، آلتیب و تنلفدان[6]، 1999؛ ملگرو، استلی و تیگمن[7]، 2017).
بیشتر زنان رسانه را منبع مهمی در زمینه آگاهی و تأثیرپذیری از آرمانهای اجتماعی میدانند (فردولی ، پینکوس و وارتانیان[8]، 2017؛ کراوسیک و تامسون[9]، 2015). یک فراتحلیل با بررسی 77پژوهش نشان داد که مواجهه با رسانه میتواند موجب شکلگیری نارضایتی از ظاهر بدنی در زنان شود (گراب، وارد و هاید[10]، 2008). زمانی که نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی بر شکلگیری تصویر بدنی مطرح میشود، منظور انتظاری است که فرد بر مبنای مطلوبهای تعریفشده در جامعه از بدن خود پیدا میکند. این مطلوبها گاه خود را در قامت بازیگران و ستارگان سینما و موسیقی یا ورزشکاران مشهور نمایان میسازند و گاه از طریق جریانهای مد به افراد عرضه میشوند و در مواردی نیز سنتهای ریشهدار یا ارزشهای مذهبی آنها را شکل میدهند (حیدری و کرمانی، 2011؛ فردولی و همکاران، 2017). مباحث اجتماعی ـ فرهنگی درباره ظاهر و بدن، مملو از پیامهایی است که اندام لاغر برای زنان را استاندارد زیبائی میداند و آنرا با محبوب بودن، موفق بودن و باارزش بودن برابر میکند (عباسزاده، علیزادهاقدم، پورمحمد و محمدپور، 1393). چنین دیدگاهی راهنمای زنان در زندگیشان میشود. برخی از آنان صرفا به اهمیت ظاهر و لاغری آگاهند، در حالی که برخی دیگر این آرمانها را به عنوان سیستم باور شخصی خود میپذیرند و درونی میکنند (تامسون، 1990).
بر اساس الگوی اجتماعی ـ فرهنگی تامسون و همکاران (1999)، نارضایتی از ظاهر بدنی ناشی از درونیسازی آرمانهایی است که فرهنگ برای فرد مشخص کرده است. فردی که استانداردهای زیبائی جامعه را درونیمیکند، بیشتر مستعد ایجاد تصویر بدنی منفی است (صادقی، ایزانلو، فلاحتی و افتخاری، 1397؛ ملگرو و همکاران، 2017).
درونیسازی آرمانهای اجتماعی به معنای پذیرش آرمانهای اجتماعی توسط فرد و ارزیابی بدن خودش در رابطه با آنها است که با حد قرارگیری و مواجهه زنان با بازخوردهای اجتماعی رابطه دارد (تامسون و همکاران، 1999)، و بهعنوان عامل خطری در ایجاد نارضایتی از ظاهر بدنی محسوب میشود (فیتزیمونس_کرفت، باردن_کن، کراسبی، انگل، وندرلیچ و بولیک[11]، 2016).تبلیغات گسترده رسانهها در عصر کنونی، بیش از حد بر شرایط مطلوب ظاهری تأکید و اطلاعات و استانداردهای غیر واقعی از ظاهر آرمانی را به جامعه بهویژه زنان تحمیل میکند. در این چنین شرایطی دستیابی به ظاهر بدنی آرمانی در این سطح برای بسیاری از زنان امکانپذیر نیست، با این حال، این شرایط آرمانی از سوی آنان پذیرفته و درونی شده است (.کاظمی کیلهگلان، پارسافر، افشاری و براتی، 1396). زنان همواره در تلاشند تا بتوانند با بالابردن کیفیت ظاهری بدن، خود را با انتظارات اجتماعی و فرهنگی جامعه هماهنگ سازند (تیگمن و اسلاتر[12]، 2004). هراندازه تفاوت بین بدن واقعی و بدن آرمانی بیشتر باشد، به احتمال بیشتری زنان نارضایتی از ظاهر بدنیرا تجربه میکنند (کش،1990؛ گروگان[13]، 2017).
براساس پیشینه پژوهش، ارزشهای اجتماعی از طریق بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی انتقال مییابد. افراد آن ارزشها را درونی میکنند و چون این ارزشهای آرمانی غالبا با آنچه در واقعیت وجود دارد همخوان نیست، نارضایتی از ظاهر بدنی شکل میگیرد (استیک[14]، 2002؛ تامسون و استیک، 2001)، که نتیجه آن ابتلای زنان به انواع آسیبهای جسمانی، روانی و اجتماعی و انجام انواع جراحیهای زیبایی است (انجمن جراحان پلاستیک امریکا، 2018 نقل از سارور[15]، 2019؛ فیتزیمونس ـ کرفت و همکاران، 2016؛ کاراسیا، مومن و تیلکا[16]، 2017).
اکثر پژوهشهائی که در زمینه بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی و مکانیسمهای واسطهای آن انجام شده در کشورهای غربی صورت گرفته است (شرکا، امیرکافی و گروسی، 2019). با توجه به این مهم که تصویر بدنی سازهای اجتماعی است و بافت فرهنگی هر جامعه ارزشهای خاص خود را میپروراند و بر آنها تأکید میکند، در تعمیم نتایج حاصل از سایر نقاط جهان، باید جانب احتیاط رعایت شود. امید است این پژوهش بتواند یافتههای سودمندی برای پیشگیری از نارضایتی از ظاهر بدنی و مشکلات وابسته به آن را در زنان فراهم کند. در راستای هدفهای مورد بررسی، فرضیه پژوهش به این شرح آزمون شد: نقش واسطهای درونیسازی آرمانهای اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی.
روش
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز زیبایی منطقه دو شهر تهران در سه ماهه نخست سال 1398 بود. حجم نمونه به توصیه کلاین[17] (2011)، مبنی بر 5/2 برابر تعداد مادّههای پرسشنامهها، 290 نفر تعیین شد که 20 پرسشنامه مخدوش و در نهایت 270 پرسشنامه وارد پژوهش شد. از حدود 95 مرکز مهم ارائه دهنده خدمات زیبایی، 10مرکز انتخاب و مراجعانی که ملاکهای ورود به این پژوهش را داشتند بهصورت در دسترس انتخاب شدند. ملاکهای ورود به نمونه، زنان 20 تا 40 سال با حداقل تحصیلات دیپلم، نداشتن معلولیت یا نقص در ظاهر و داشتن رضایت به انجام این پژوهش بود
ابزار پژوهش
الف) پرسشنامه روابط چندبعدی بدن ـ خود: پرسشنامه روابط چند بعدی بدن ـ خود[18] توسط کش، وینستد و جاندا (1986- 1987) با 46 مادّه برای ارزیابی بازخورد فرد درباره ابعاد مختلف ساختار تصویر بدنی طراحی شده است. در این پژوهش از فرم نهایی پرسشنامه روابط چند بعدی بدن ـ خود (کش، 1997) استفاده شد. این پرسشنامه دارای 6 زیرمقیاس ارزیابی ظاهر[19]، گرایش ظاهر[20]، ارزیابی تناسب بدنی[21]، گرایش تناسب بدنی[22]، دلمشغولی اضافه وزن[23](وزن فاعلی) و رضایت بدنی[24] است که بهطور فردی یا گروهی از سن 15 سالگی قابل اجراست و برای ارزیابی کودکان مناسب نیست. هر یک از مادّهها 5 نمره دارد، که براساس مقیاس لیکرت، برای کاملا مخالف، نمره 1 و برای کاملا موافق، نمره 5 در نظرگرفتهشده است. مادّههای 7، 11، 12، 15، 17، 21، 22، 23، 26، 28، 29، 31، 32، بهشکل معکوس نمرهگذاری میشوند. روایی بخشهای اصلی پرسشنامه توسط سازندگان آن به روش تحلیل عاملی بررسی و همسانی درونی زیرمقیاسها 79/0 تا 94/0 و ضریب آلفای کرونباخ آن 81/0 گزارش شد. در فرم فارسی بشارت (1387) به بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه پرداخت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشهای هریک از زیرمقیاسها در یک نمونه 217 نفری از دانشآموزان، بهترتیب 88/0، 85/0، 83/0، 79/0، 91/0 و 94/0 محاسبه شد که نشان از همسانی درونی خوب پرسشنامه است. ضرایب همبستگی بین 67 نفر از نمونه مذکور، در دو نوبت با فاصله دو هفته به ترتیب 78/0= r برای ارزشیابی قیافه، 75/0= r جهتگیری قیافه، 71/0=r ارزشیابی تناسب اندام، 69/0=r جهتگیری تناسب اندام، 84/0=r وزن فاعلی و 89/0=r رضایت بدنی محاسبه شد که نشانه اعتبار بازآزمایی رضایت بخش پرسشنامه است. روایی همزمان پرسشنامه روابط چند بعدی بدن ـ خود، به شیوه اجرای همزمان با پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ[25]، 1988) محاسبه شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره ابعاد ششگانه پرسشنامه روابط چند بعدی بدن ـ خود و نمره کلی سلامت عمومی، همبستگی منفی معنادار از 65/0-=r تا 72/0-=r وجود دارد. دراین پژوهش ضریب آلفای کرونباخ برای نارضایتی از ظاهر بدنی 862/0 برآورد شد. همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه روابط چندبعدی بدن _ خود و مقیاس ظاهر بدن ابراین[26] (ابراین و اپستین[27]، 1988) در این پژوهش 522/0 بود که نشان دهنده همبستگی مثبت و بالای نمرههای دو ابزار و در نتیجه، روایی ملاکی همزمان ابزار مورد استفاده بود.
ب) پرسشنامه بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی نسبت به ظاهر-3 : تامسون و همکاران (2000)، سومین نسخه تجدیدنظرشده پرسشنامه بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی نسبت به ظاهر[28] را ساختند. این ابزار با 30 مادّه برای سنجش بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی و درونیسازی آرمانهای اجتماعیدر افراد است. سومین ویراست این پرسشنامه دارای چهار زیرمقیاس فشار، اهمیت، درونیسازی رسانهها و درونیسازی ورزشکاران است. زیرمقیاس اهمیت با 9 مادّه ارزیابی رسانه به عنوان منبع اطلاعاتی درباره جذاب بودن و زیرمقیاس فشار با 7مادّه احساسات فردی حاصل از مواجهه با تصاویر و پیامهای رسانه در مورد اصلاح و تغییر ظاهر را میسنجد. نمره بالا در این دو زیرمقیاس نشاندهنده این است که فرد رسانه را منبع تأثیرگذاری در زمینه آگاهی از آرمانها میداند. زیرمقیاسهای درونیسازی با 14 مادّه (درونیسازی عمومی 9 مادّه و درونیسازی ورزشکار 5 مادّه) حد پذیرش و تأیید آرمانهای اجتماعی و فرهنگی و تلاش برای رسیدن به این آرمانهای غیر واقعی برای زیبائی زنانه و بدنهای ورزشکاری را میسنجد. هر یک از مادّهها 5 نمره دارد، که براساس مقیاس لیکرت، برای کاملا مخالف، نمره 1 و برای کاملا موافق، نمره 5 در نظرگرفتهشده است. مادّههای 3، 6، 9، 12، 13، 19، 27 و 28 به شکل معکوس نمرهگذاری میشوند. مادّههای زیرمقیاس فشار 2، 6، 10،14، 18، 22 و 26، مادّههای زیرمقیاس اهمیت 1، 5، 9، 13، 17، 21، 25، 28 و 29، مادّههای زیرمقیاس درونیسازی عمومی 3، 4، 7، 8، 11، 12، 15، 16 و 27 و مادّههای زیرمقیاس درونیسازی ورزشکار 19، 20، 23، 24 و 30 است. اعتبار این آزمون توسط سازندگان آن برای کل پرسشنامه ضریب کرونباخ 94/0 و برای زیر مقیاسهای درونیسازی عمومی، درونیسازی ورزشکار، فشار و منابع اطلاعاتی به ترتیب 96/0، 95/0، 92/0 و 96/0 گزارش شده است. روائی همگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی بین نمره بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی نسبت به ظاهر آزمودنیها با سیاهه اختلال خوردن (گارنر[29]، 1983) در یک نمونه 859 نفری مناسب گزارش شد. همچنین روائی این ابزار بین نمونههایی از فرهنگهای مختلف مورد آزمون قرار گرفت و ویژگیهای روان سنجی آن مطلوب گزارش شد. محمدپناه اردکان و همکاران (1392) اعتبار این پرسشنامه را به دو شیوه همسانی درونی و دونیمهکردن بهترتیب 77/0 و 55/0 گزارش کردند (ضریب آلفای کرونباخ کل= 81/0) و روایی آن را به روش تحلیل مؤلفههای اصلی ([30]PCA) با چرخش واریماکس بررسی و با نتیجه جهار مؤلفه با ارزشهای بیشتر از 1 نشان دادند که ساختار، تعداد و ترتیب عوامل فرم فارسی پرسشنامه مذکور به فرم اصلی نزدیک بوده و این نشاندهنده معنادار بودن این پرسشنامه در فرهنگ ایران است. این آزمون توسط پژوهشگران زیادی در ایران استفاده و اعتبار و روائی مناسب را گزارش کردهاند در این پژوهش ضرایب آلفای کرونباخ برای متغیرهای فشار، اهمیت، درونیسازی عمومی و درونیسازی ورزشکار به ترتیب 772/0، 793/0، 842/0 و 732/0 اندازهگیری شد.
یافتهها
بر اساس نتایج، میانگین سنی زنان مراجعه کننده به مراکز زیبایی منطقه دو شهر تهران در گروه نمونه برابر85/29 با انحراف استاندارد 038/7 بود که در دامنه سنی20 تا 40 سال قرار داشتند. مشخصات تحصیلات گروه نمونه به تفکیک وضعیت تأهل در جدول1 آمده است.
جدول 1. ویژگیهای جمعیت شناختی گروه نمونه به تفکیک وضعیت تاهل
|
|
مجرد (158=n) |
|
متاهل (112=n) |
|
کل (270=n) |
|||
|
|
فراوانی |
درصد |
|
فراوانی |
درصد |
|
فراوانی |
درصد |
|
دیپلم |
24 |
2/15 |
|
33 |
5/29 |
|
57 |
1/21 |
تحصیلات |
کاردانی |
31 |
6/19 |
|
18 |
1/16 |
|
49 |
1/18 |
|
کارشناسی |
75 |
5/47 |
|
40 |
7/35 |
|
115 |
6/42 |
|
ارشد |
27 |
1/17 |
|
17 |
2/15 |
|
44 |
3/16 |
|
دکتری |
1 |
6/0 |
|
4 |
6/3 |
|
5 |
9/1 |
بهمنظور بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش پس از بررسی شاخصهای میانگین و انحراف استاندارد، از آزمون همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده شد که پیش از اجرای آن، مفروضههای این آزمون که شامل بهنجاری توزیع دادهها و خطیبودن رابطه متغیرها است، بررسی شد. در ابتدا مفروضه بهنجاری که مفروضه اصلی تمامی آزمونهای پارامتریک است مورد بررسی و رابطه خطی بین متغیرهای این پژوهش (نارضایتی از ظاهر بدنی، بازخوردهای اجتماعی-فرهنگی و درونیسازی آرمانهای اجتماعی) با استفاده از نمودار نقطهای بررسی شد که نتایج بیانگر برقراری مفروضه همخطی بین این متغیرها بود، اما به توجه به حجم زیاد نمودارها از گزارش آنها صرفنظر شد. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که مفروضههای آزمون همبستگی پیرسون برقرار و نتایج حاصل از اجرای آن معتبر است.
جدول2. میانگین، انحراف استاندارد و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش (270=n)
متغیرها |
میانگین |
انحراف استاندارد |
1 |
2 |
3 |
4 |
1-اهمیت |
34/30 |
943/4 |
- |
|
|
|
2-فشار |
23/17 |
779/4 |
**31/0 |
- |
|
|
3-درونیسازی عمومی |
84/24 |
551/6 |
**33/0 |
**54/0 |
- |
|
4-درونیسازی ورزشکار |
44/14 |
985/3 |
**21/0 |
**33/0 |
**54/0 |
|
5-نارضایتی از ظاهر بدنی |
37/166 |
019/18 |
**22/0- |
**26/0- |
**28/0- |
01/0- |
05/0>*P 001/0> **
جهت آزمون فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. پیش از اجرای این آزمون از برقراری مفروضههای اساسی آن (حجم نمونه، بهنجاری توزیع دادهها، دادههای پرت، آزمون کرویت و همخطی چندگانه) اطمینان حاصل شد. بهنجاری توزیع دادهها و دادههای پرت در مراحل قبلی مورد بررسی قرار گرفتند. برای حجم نمونه اغلب مولفان نمونه بالاتر از 200 نفر را برای معادلات ساختاری مناسب دانستهاند (270=n). افزون بر آن شاخص کیسر-میر -اولکین[31] برابر 760/0 به دست آمد که بیانگر کفایت حجم این نمونه است. نتایج آزمون کرویت بارتلت[32] (971/8526= و 001/0>P) نیز نشاندهنده برقراری مفروضه همانی نبودن ماتریس همبستگی بین مادهها است. همچنین نتایج حاصل از بررسی همخطی چندگانه بین متغیرهای پژوهش نشان میدهد شاخص تحمل و عامل تورم واریانس در دامنه پذیرش قراردارند (دامنه پذیرش شاخص تحمل بزرگتر از 10/0 و عامل تورم واریانس کمتر از 10). بنابراین بین متغیرهای پژوهش همخطی چندگانه وجود ندارد. با تأیید برقراری مفروضههای آزمون تحلیل مسیر، نتایج حاصل از اجرای این آزمون جهت تعیین نقش واسطهای درونیسازی آرمانهای اجتماعی (درونیسازی عمومی و ورزشکار) در ارتباط بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی (اهمیت و فشار) با نارضایتی از ظاهر بدنی، در شکل 1 با مدل استاندارد به نمایش در آمده است.
شکل 1 نمودار مسیرهای برازش یافته با مدل استاندارد (001/0>P** 05/0>P*)
شاخصهای برازش مدل آزمون شده در جدول 3 گزارش شده که بیانگر برازش مطلوب مدل است.
جدول 3. شاخصهای برازندگی مدل پیشنهادی در پژوهش
|
X2 /df |
NFI |
AGFI |
GFI |
CFI |
|
RMSEA |
|
643/2 |
972/0 |
905/0 |
904/0 |
967/0 |
|
039/0 |
با اطمینان از برازش مناسب مدل، ضرایب استاندارد کل مسیر، اثر مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم موجود در مدل مربوط به بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی (اهمیت و فشار) و نارضایتی از ظاهر بدنی با واسطه درونیسازی آرمانهای اجتماعی (درونیسازی عمومی و ورزشکار) در جدول 4 آمده است.
جدول4. ضرایب استاندارد کل، مستقیم و غیر مستقیم در مدل
مسیرها |
اثر کل |
اثر مستقیم |
اثر غیر مستقیم |
واریانس تبیین شده |
بر درونیسازی عمومی از |
|
|
|
277/0 |
اهمیت |
186/0 |
186/0 |
- |
|
فشار |
492/0 |
492/0 |
- |
|
بر درونیسازی ورزشکار از |
|
|
|
102/0 |
اهمیت |
125/0 |
125/0 |
- |
|
فشار |
293/0 |
293/0 |
- |
|
بر نارضایتی از ظاهر بدنی از |
|
|
|
166/0 |
اهمیت |
146/0- |
122/0- |
**024/0- |
|
فشار |
212/0- |
141/0- |
*071/0- |
|
درونیسازی عمومی |
276/0- |
276/0- |
- |
|
درونیسازی ورزشکار |
222/0 |
222/0 |
- |
|
*P05/0> **P001/0>
براساس مسیرهای آزمون شده در مدل و نتایج جدول 4 مشاهده شد اثر مستقیم زیر مقیاس اهمیت بر درونیسازی عمومی (186/0=ß) و درونیسازی ورزشکار (125/0=ß) به صورت مثبت معنادار و اثر مستقیم زیرمقیاس فشار بر درونیسازی عمومی (311/0=ß) و درونیسازی ورزشکار (311/0=ß) به صورت مثبت معنادار است. همچنین اثر مستقیم زیرمقیاسهای اهمیت (122/0-=ß) و فشار (141/0-=ß) از بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی، و اثر مستقیم زیرمقیاس درونیسازی عمومی (276/0-=ß) از درونیسازی آرمانهای اجتماعی به صورت منفی بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار هستند. اثر مستقیم درونیسازی ورزشکار (222/0=ß) نیز به صورت مثبت بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار است. این یافتهها نشان دادند بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی (اهمیت و فشار) با واسطه درونیسازی آرمانهای اجتماعی (درونیسازی عمومی و ورزشکار) بر نارضایتی از ظاهر بدنی زنان اثر غیرمستقیم معنادار دارد که فرضیه پژوهش مبنی بر این که "درونیسازی آرمانهای اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی نقش واسطهای دارد" را تایید میکند. همچنین نتایج نشان میدهد بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی (اهمیت و فشار) 28 درصد از واریانس زیرمقیاس درونیسازی عمومی و 10 درصد از زیرمقیاس درونیسازی ورزشکار را تبیین میکنند. افزون بر آن بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و درونیسازی آرمانهای اجتماعی 17 درصد از واریانس نارضایتی از ظاهر بدنی زنان را تبیین میکنند.
بحثو نتیجهگیری
این پژوهش با هدف تعیین نقش درونیسازی آرمانهای اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی فرهنگی و نارضایتی از ظاهربدنی بر زنان انجام شد. نتایج نشان داد فشار و اهمیت رسانه با واسطه درونیسازی آرمانهای اجتماعی نارضایتی از ظاهر بدنی در زنان را پیشبینی میکند. به بیان دیگر زنان رسانه را منبع تأثیرگذاری در زمینه آگاهی از آرمانها میدانند و از آن تأثیر میپذیرند. این یافته به لحاظ رابطه بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی با نتایج پژوهشهای فردولی و همکاران (2017)،کراوسیک و همکاران (2015)، کاظمی و همکاران (1394)، وارتانیان و همکاران (2016) و به لحاظ رابطه بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی و درونیسازی عمومی و درونیسازی ورزشکار با نتایج پژوهشهای صادقیوهمکاران (1397)، فردولی و همکاران (2017)، وارتانیان و همکاران (2016) همسو بود.
در تبییین این یافته میتوان گفت تأثیر مهم رسانه در شکلدهی نارضایتی از ظاهر بدنی از طریق ارائه استانداردهای زیبایی مشخص به زنان است (عباسزاده و همکاران، 1393). زنانی که با بسیاری از این استانداردها احاطه میشوند، این آرمانها را بهعنوان هنجار میپذیرند و آن را درونی میکنند(تامسون و همکاران، 2001؛ کاظمی کیلهگلان و همکاران، 1396؛ وارتانیان و همکاران، 2016). و نارضایتی از ظاهر بدنی زمانی ایجاد میشود که زنان این استانداردها را واقعی و دست یافتنی میپندارند (استیک،2002؛ صادقی و همکاران، 1397؛ وارتانیان و همکاران، 2016). البته نتایج برخی پژوهشها در ایران نشان میدهد برخی زنان با نقش برنامههای تلویزیون به عنوان منابع مهم مد و جذابشدن موافق نبودند. شاید بهتر است به این نکته هم توجه داشت که در تلویزیون داخلی توجه زیادی به قوانین اسلامی میشود و چندان به مسئله بدن و آرمانهای بدنی پرداخته نمیشود (عباسزاده و همکاران، 1393).
همچنین نتایج این پژوهش نشان داد درونیسازی عمومی بهصورت غیر مستقیم و درونیسازی ورزشکار بهصورت مستقیم با نارضایتی از ظاهر بدنی رابطه داشته و آن را پیشبینی میکنند. این یافته با نتایج پژوهشهای کنعانی و همکاران(1396)، فردولی و همکاران(2017)، فیتزیمونسـ کرفت و همکاران(2016)، کوهینصرآبادی و همکاران(1394)، ملگرو و همکاران(2017) همسو و عکس نتایج پژوهش پورشریفی و همکاران(1392) بود.
در تبیین این یافته میتوان گفت زنانی که معیارهای جذابیت جامعه را درونی میکنند بیشتر مستعد نارضایتی از شکل و ظاهر بدنی هستند (فیتزیمونس ـ کرفت و همکاران ، 2016 و ملگروو همکاران، 2017). درونیسازی موجب میشود زنان استانداردهایی را برای خود بهعنوان ملاک و ارزش قرار میدهند که در بیشتر موارد کسب آنها برایشان بسیار مشکل و گاه غیرممکن است، این عدم دستیابی به آرمانها و عدم هماهنگی بین ادراک آن چیزی که هستند و آن چیزی که دوست دارند به آن برسند، منجر به نارضایتی از ظاهر بدنی میشود (تامسون و همکاران، 1990؛ گروگان، 2017).
در نهایت نتایج نشان داد بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی با واسطه درونیسازی آرمانهای اجتماعی بر نارضایتی از ظاهر بدنی زنان اثر غیرمستقیم معنادار دارد. بین بازخوردهای اجتماعی ـ فرهنگی (اهمیت و فشار) و نارضایتی از ظاهر بدنی رابطه معنیدار در حدود 36 درصد وجود دارد که بهصورت معکوس بر متغیر وابسته پژوهش اثر میگذارد. میزان این اثر بهشکل مستقیم 26 درصد بود که این نشان میدهد اهمیت و فشار رسانهها در این پژوهش توانسته 26 درصد از نارضایتی از ظاهر بدنی را بهشکل مستقیم و 10 درصد از نارضایتی از ظاهر بدنی را بهشکل غیر مستقیم تبیین کند. تأثیر غیر مستغیم متغیر بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی را میتوان اینطور تبیین کرد که هرچقدر افراد زمان بیشتری از وقت خود را به استفاده از رسانه اختصاص دهند، آرمانهای فرهنگی مربوط به اهمیت زیبایی ظاهر و تناسب اندام و آرمانهای لاغری برای کسب تأیید اجتماعی را بیشتر درونیسازی میکنند و در نتیجه تصور افراد نسبت به ظاهرشان تغییر میکند و سطح نارضایتی از ظاهربدنی بالا میرود (تامسون و همکاران، 1999).
این پژوهش نشان داد که در جامعه ایرانی نیز متغیرهای اجتماعی ـ فرهنگی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر نارضایتی بدنی محسوب میشود. از اینرو لازم است در برنامههای آموزشی، مشاورهای و درمانی برای مقابله با نارضایتی بدنی و پیامدهای آن به برنامههایی جهت ارتقا سطح سلامت روانی افراد توجه ویزه مبذول شود. شناخت متغیرهای روانی و اجتماعی بر نارضایتی از ظاهر بدنی در پرتو یافتههای این پژوهش میتواند باعث گسترش و غنای بیشتر نظریههای موجود در زمینه روابط بدن ـ خود شود. محدودیتهای مربوط به جامعه آماری پژوهش (زنان) و نوع پژوهش (همبستگی)، محدودیتهایی را در زمینه تعمیم یافتهها، تفسیرها و اسنادهای علتشناختی متغیرهای مورد بررسی مطرح میکنند که باید در نظر گرفته شوند.
[1]-Quittkat, Hartmann, Duesing, Buhlmann & Vocks,
[2]-Cash
[3]-body image
[4]-pruzinsky
[5]-subjective
[6]-Thompson, Heinberg,, Altabe & Tantleff-Dann
[7]- Mulgrew, Stalley & Tiggmann,
[8]-Fardouly, Pinkus & Vartanian
[9]-Krawczyk & Thompson
[10]-Grabe, Ward & Hyde
[11]-Fitzsimmons-Craft, Barden-Cone, Crosby, Engel, Wonderlich & Bulik,
[12]-Tiggemann & Slater
[13]- Grogan
[14]-Stice
[15]-Sarwer
[16]-Karazsia, Mumen & Tylka
[17]-Kline
[18]- Multidimensional Body-Self Relations Questionnaire
[19]-appearance evaluation(AE)
[20]-appearance orientation(AO)
[21]-fitness evaluation(FE)
[22]-fitness orientation (FO)
[23]-subjective weight(SW)
[24]-Body Areas Satisfaction Scale(BASS)
[25]-Goldberg
[26]-O”Brien
[27]-Epstein
[28]-Sociocultural Attitudes Towards Appearance
[29]-Garner
[30]-Principal Component Analysis
[31]. Kaiser- Meyer- Olkin (KMO)
[32]. Bartlett's test of sphericity