نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
2 استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
3 استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، بوشهر،ایران.
چکیده
مقدمه: در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام میشد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دستداده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیکهای زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل میشد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیشبینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافتههای مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان بهطور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار میباشد.
نتیجهگیری: تحلیل دادهها نشاندهنده مناسب بودن شاخصها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافتههای این پژوهش میتواند، برای رواندرمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناختهای غیرمنطقی و آموزش سبکهای مقابلهای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Relationship between Tendency to Cosmetic Surgery with Attitudes to Fashion and Negative Body Image of Women Applying for Cosmetic Surgery Based on the Type of Surgery: The Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation
نویسندگان [English]
- Soroor Khabbaz Sabet 1
- Moloud Keykhosrovani 2
- Ali Poladi Rishehri 3
- Mohammad Reza Bahrani 3
1 PhD Student, Department of Psychology. Islamic Azad University. Bushehr. Iran.
2 Assistant Professor, Department of Psychology, Islamic Azad University, Bushehr, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Psychology, Payame Noor University,, Bushehr, Iran.
چکیده [English]
Introduction: In the past, cosmetic surgery was performed to restore the normal function and shape of an organ of the body, but today, cosmetic surgery has lost its original function. The aim of this study was to determine the fit of the structural model of the relationship between the tendency to cosmetic surgery with the attitude to fashion and negative body image mediated by cognitive emotion regulation based on the type of surgery in women applying for cosmetic surgery in Bushehr.
Method: The method of the present study was a correlation model of structural equations. The statistical population of this study included all women applicants for cosmetic surgery who referred to beauty clinics in Bushehr in 2020. The sample size consisted of 400 women who were selected by available random sampling method. Data collection tools included Etemadifar and Amani (2013) Tendency to Cosmetic Surgery Questionnaire, Rezaei Fashion Attitude (2014), Littleton et al. Body Image Concern Inventory (2005), and Garnefski (2001) Cognitive Emotion Regulation.
Findings: The results showed that the attitude to fashion and negative body image mediated by cognitive emotion regulation predicted the tendency to cosmetic surgery in women. The findings of the structural model showed that the direct path of attitude to fashion and negative body image with cognitive emotion regulation, and with the tendency to cosmetic surgery mediated by cognitive emotion regulation is significant.
Conclusion: Data analysis showed the appropriateness of the indicators and the model had a good fit. The results of this study can introduce a protocol for psychotherapists and counselors in providing specialized counseling to women seeking surgery to correct irrational beliefs and cognitions and teach coping styles to reduce negative body image and fashion and increase cognitive emotion regulation.
کلیدواژهها [English]
- Cosmetic Surgery
- Attitude to Fashion
- Body Image
- Cognitive Emotion Regulation
مقدمه
در گذشته، هدف از انجام جراحی زیبایی بازگرداندن شکل و عملکرد طبیعی عضوی از بدن بود، درحالیکه در دهههای اخیر جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را ازدستداده است (سارور[1]، 2019). در میان جراحیهای مختلف معطوف به زیبایی نظیر جراحی افتادگی پلک، گردن، صورت، پیوند مو، لیپوساکشن[2]، کاشت سینه و بینی، حداقل به لحاظ عمل زیبایی بینی، ایران دارای رتبه نخست میباشد (لقمانی، لقمانی، باغی و حقوقی، 2018). به عقیده روانشناسان، انگیزههای شناختی و عاطفی افراد از دلایل اصلی گسترش نامطلوب جراحیهای زیبایی در یک جامعه است بهطوریکه نیازهای عاطفی جوانان بهویژه نیاز به موردتوجه قرار گرفتن بهوسیله جامعه را میتوان از اصلیترین انگیزههای کسب زیبایی تصنعی به شمار آورد. از طرفی گروههای مرجع نتوانستهاند جوانان را در شناخت هویت خود یاری کنند؛ بهاینترتیب ظاهریترین لایه هویت هر فرد چنان برجسته گردیده که دیگر ابعاد وجودی فرد را به حاشیه راندهشده است. میتوان گفت که مهمترین انگیزه فرد برای جراحی زیبایی امید به داشتن ظاهری رضایتبخش و افزایش جایگاه اجتماعی است (دیگشتو، نرینی، پلیکاردو و ماترا[3]، 2022؛ مظفری نیا، کاظمی، اباذری و احمدی، 2019)؛ بنابراین، انگیـزه جستجوی جراحی زیبایی را میتوان در ترکیبی از عوامل روانشـناختی، هیجـانی و شخـصیتی پیدا نمود (جافرانی[4] و همکاران، 2020).
توجه به ظاهر در چهارچوبهای اجتماعی، امری بهنجار، پسندیده و در حد متعادل حتی نشاندهنده سلامت روان است؛ بااینوجود در جوامع امروزی به دلیل تأکید بیشازحد بر زیبایی و کثرت تصاویر ارائهشده در صنعت مد و رسانهها، این توجه خصوصاً در بین زنان شکل افراطی به خود گرفته، بهگونهای که تقریباً همه زنان حداقل یکبار در زندگی دچار احساس شرم و نارضایتی از ظاهر خود بودهاند؛ بایستی گفت که این توجه افراطی تا جایی پیش رفته که فرهنگعامه، زیبایی را برابر با احساس دوستداشتنی بودن و موردتوجه واقعشدن میداند و این امر مختص قشر خاص، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات بخصوصی نیست (مورگان[5]، 2020). افراد زیبا بهطور پنهان یا آشکار پیوسته در روابط اجتماعی مورد تقویت قرار میگیرند (الوتایبی[6]، 2021). بنابراین علاقه به زیباتر شدن میتواند انگیزهای قوی برای اقدام به جراحی زیبایی باشد.
امروزه جراحی زیبایی بهعنوان یکی از شایعترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح بوده و میزان بهرهگیری ازآنرو به فزونی است (هایدکروگر[7] و همکاران، 2017). جراحی زیبایی اکنون تبدیل به عاملی فریبنده و وسیلهای برای تجملگرایی افراد مختلف شده و پایهریزی انتظارات غیرواقعی در افراد و مخدوش شدن حقایق در مورد ماهیت واقعی آن را موجب گردیده است (عباس و کارادوت[8]، 2017). مد یکی از صورتها و جلوههای مدرنیتـه ایرانـی اسـت کـه در صور گوناگون خودنمایی میکند و در حـال تغییـرات سـریع و همهجانبه است. جامعه ایرانى با دارا بـودن 70 درصد جمعیت جوان و با توجه به شرایط متغیـر و تبلیغات گسترده جهـانى، بـا چالشهای مهمى درزمینه نگرش به مد و نوع پوشش مخاطبـان جوان خود روبهرو است. جوانـان داراى علایـق، خواستهها و نیازهایى بوده و در پى پاسخ به آنها در کنـدوکاوند. جوان امروز خواستار نشاط و زیبایى است؛ عناصرى کـه روح و جسم او را به سمت خود میکشاند و هر فرد، هـر فکـر، هر فرهنگ و ایدهای که این عناصر را به وی ارائه دهد او را به سـمت خـود جـذب میکند و در حیطـه اقتـدار خـویش درمیآورد (مظفری نیا و همکاران، 2019).
یکى از زمینههای تجلـى نیاز به زیبایی، در نوع پوشش و لباس فرد بروز مییابد. همانطور کـه از محتوای اخبار و گزارشهای درجشده در رسانهها مشخص است، تب لاغری در بین بانوان و دختران جوان کشور تا آنجا پیش رفته که استفاده از شیشه و سایر مواد مخدر بـرای لاغری به شکل امری عادی و روزمره درآمده که نتیجـه آن افزایش دختران و زنان معتاد در جامعه است (بخارایی، 1395). اثرات کوتاهمدت و بلندمدت مد و مدگرایی بر جنبههای مختلف سلامت جسم و روان بر کسی پوشیده نیست و پژوهشهای انجامشده که نشاندهنده تأثیر مدگرایی در اختلالات خوردوخوراک، تصویر بدنی منفی، کاهش عزتنفس و گرایش به جراحی زیبایی است نیز مؤید این مطلب میباشد (استاسیک، دانگ و رن[9]، 2020؛ برانتون و همکاران[10]، 2014). مطالعات صورت گرفته در داخل کشور نیز حاکی از آن هستند که با افزایش نگرش به مد، میزان گرایش به جراحی زیبایی در میان افراد افزایش مییابد (برای مثال ذوقی پایدار، کرمی و نبی زاده، 1397). اعتمادی فر و امانی (1392) و جلالی، عباسی و غفاری (2021) نیز در بررسی انگیزههای گرایش به جراحی زیبایی در زنان، از نگرش به مد بهعنوان عاملی تأثیرگذار در این زمینه نامبردهاند. در پژوهشهای خارج از کشور نیز مطالعه میلر[11]، (2021) و برانتون و همکاران (2014) نشان دادند که نگرش به مد، رسانهها و نگرش افراد نسبت به مدگرایی میتواند در افزایش تمایل به جراحی زیبایی تأثیرگذار باشند؛ بنابراین میتوان گفت که یکی از عوامل مؤثر در تمایل به جراحی زیبایی برای داشتن ظاهری زیباتر، مدگرایی یا نگرش به مد میباشد که در مطالعه حاضر موردبررسی قرارگرفته است.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، هدف اصلی جراحی زیبایی بهبود ظاهر فردی است که دارای ظاهری نابهنجار باشد؛ اما زمانی که انسانهامییابند خصوصیات فیزیکیشان مطابق با آن هنجارها نیست، ممکن است دچار رنجش شده و جراحی را بهعنوان راهحل نهایی در نظر بگیرند (دیگشتو و همکاران، 2022). تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی ایجادشده، نگرانی درباره جذابیت جسمانی و عدم اطمینان در مورد ارتباطات اجتماعی، باعث نگرانی فرد در مورد چگونگی ارزیابی دیگران از ساختار جسمانی وی میگردد (احیایی، لطیفی، بختیاری و حسینپور، 1392). زنان اغلب در جهت رسیدن به استانداردهای زیبایی و کامل بودن بهسختی تلاش میکنند تا جایی که در بسیاری از موارد این استانداردها منجر به اشتغالات ذهنی فزایندهای میشوند؛ درواقع این امر موجب گسترش تصویری تحریفشده از بدن خود شده و حتی بهگونهای پیشرفت میکند که زمینه ابتلا به اختلال بدریختی بدنی[12] و گرایش به تصویر بدنی[13] منفی را فراهم میسازد (پاینده و نعمت طاووسی، 1399). بدین ترتیب در بسیاری موارد انجام جراحیهای زیبایی بهعنوان اولین گزینه در جهت رهایی از این اختلال، موردتوجه قرار میگیرند.
افراد مبتلابه اختلال بدریختی بدن دچار اشتغال فکری نسبت به نقصی خیالی در یک یا بیش از یک بخش از ظاهر فیزیکی خود هستند. (سلطانی، صفاجو، آموزشی و ضامنی، 1395). تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود، همراه با احساسات و افکاری است که میتواند تغییردهنده رفتار او در شرایط گوناگون و در جهات مثبت یا منفی باشد و تحت تأثیر عواملی چون رشد جسمانی، تعاملات فرد با محیط اجتماعی، سوانح، آسیب و جراحات بدنی قرار میگیرد (تیلکا[14]، 2018). یکی از ویژگیهای تصویر بدنی، تصویری است که فرد از خود بهعنوان چاق، لاغر، کوتاهقد و یا بلندقد دارد و این ویژگی را شاخص توده بدنی[15] مینامند. افرادی که شاخص توده بدنی بالایی دارند، از تصویر بدنی خود ناراضی هستند (حاج قربانی، رحمانینیا و محبی، 1397). افراد با تصویر بدنی منفی بر این باور هستند که بعضی از جنبههای ظاهریشان جذاب نیست. اختلال بدشکلی بدنی یک شرایط روانی است که با سه ویژگی وسواس فکری، استرس و اختلالات کارکردی، تعریفشده است (بورسان، بیدی و فیلیپس[16]، 2022).
یکی از عواملی که در تمایل به جراحی زیبایی میتواند تأثیرگذار باشد، نوع تصوری است که فرد از بدن و ظاهر خودش دارد (الاواز[17] و همکاران، 2021). ازآنجاکه انگیزهی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل شناختی، شخصیتی و میان فردی است، با افکار و باورهای افراد در مورد احساس خود ارزشی و ظاهر، ارتباط مستقیم دارد. به این صورت که هرچه میزان نارضایتی از تصویر بدنی در مورد ظاهر بالاتر باشد، احساس کهتری بیشتری نموده و با انجام انواع جراحیهای زیبایی سعی بر سرپوش گذاشتن بر این احساس یا غلبه بر آن ازنظر روانی خواهند بود (مفاخری، اشرفیفرد و خرمی، 1400). پژوهش گیلنا و لوکوویتز[18] (2012) نشان داد در حالیکه زنان با بالا رفتن سن، اندازهی بدن بیشتری را برآورد میکنند اما گزارش آنها از نارضایتی بدن کمتر بوده است. این در حالی است که با افزایش سن انتظارات واقعگرایانهتری در مورد آنچه اکنون هستند را دارا میباشند و یا با کاهش فشارهای اجتماعی همراه با سن از سوی جامعه روبهرو میشوند. تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی ایجادشده در افراد، نگرانی درباره جذابیت جسمانی و عدم اطمینان در مورد ارتباطات اجتماعی، باعث نگرانی فرد در مورد چگونگی ارزیابی دیگران در مورد ساختار جسمانی وی میگردد (الاواز و همکاران، 2021). در این راستا بکر، ورزیل، کیلپلا، ویلفرد و استوارت[19] (2018) دریافتند که تصویر بدنی ادراکشده منفی در زنان با رضایت کم از روابط رمانتیک، جنسی و سازش کلی روانشناختی مرتبط است. گرچه در استفاده فراگیر از جراحی زیبایی، عواملی همچون تنوعطلبی، دارا بودن امکانات مالی، تغییر در اجزای صورت و تمرکز روزافزون رسانههای جمعی به تصویر بدنی نیز مؤثر میباشند؛ اما در این میان آنچه موردتوجه و تأیید اکثر پژوهشگران میباشد، نارضایتی از تصویر بدنی است.
پژوهشها نشاندادهند که افراد متقاضی جراحی زیبایی تصویر بدنی منفی از خود دارند و این عاملی در جهت گرایش بهسوی جراحی زیبایی میشود (سارور، 2019). برای مثال مفاخری و همکاران (1400) در مطالعه خود به نقش پیشبینی کنندگی قوی تصویر بدنی در احتمال اقدام به جراحی زیبایی تأکید نمودند. از سوی دیگر پژوهش کسمایی و همکاران (2020) نشان داد که میانگین نارضایتی از تصویر بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی نسبت به افراد غیر متقاضی بیشتر بوده و این نارضایتی نقش معنیداری در اقدام به جراحی زیبایی بینی دارد. خزیر، دهداری و محمودی (1392) با بررسی نگرش دانشجویان درزمینه تصویر بدنی گزارش نمود که هفتاد درصد دانشجویان موردبررسی در پژوهش تمایل به تغییر ظاهر قسمتهایی از بدن خود دارند و شصت درصد دانشجویان نیز ظاهر خود را با مـدلها مقایسـه میکردند. همچنین یافتههای مطالعه آنها نشان داد که نگرش نسبت به جراحی زیبـایی و تصـور از بـدن با یکدیگر رابطه معنیداری دارند. همچنین گیلن و مارکی[20] (2021)، کوپر مولتون، هاگ و پاور[21] (2021) و دیگشتو و همکاران، (2022) در پژوهشهای خود به نقش مؤثر تصویر بدنی منفی در گرایش به جراحی زیبایی اشاره نمودهاند.
متغیر دیگری که به نظر میرسد در افراد متقاضی جراحی زیبایی میتواند دخیل باشد، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان[22] است که بهعنوان فرایند آغاز، حفظ، تعدیل یا تغییر در بروز، شدت یا استمرار احساس درونی و هیجان مرتبط با فرایندهای اجتماعی روانی، فیزیکی در به انجام رساندن اهداف فرد تعریف میشود (رات، ونستینکیست و رایان[23]، 2019). راهبردهای تنظیم هیجان شامل ایجاد افکار و رفتارهایی است که به افراد آگاهی میدهد چه نوع هیجانی دارند، چه هنگام این هیجانها در آنها پدید میآید و چگونه باید آنها را ابراز نمایند (گراس[24]، 2015). تنظیم هیجان شامل فرایندهای درونی و بیرونی بوده که مسئول نظارت، ارزیابی و تغییر واکنشهای هیجانی بهویژه هیجانهای شدید و منفی، بهمنظور رسیدن به اهداف موردنظر میباشند (گراس، 2015). افراد در مواجهه با شرایط تنیدگی زا از راهبردهای تنظیم هیجانی متنوعی استفاده میکنند. افرادی که تنظیم هیجانی پایینی دارند، در پیشبینی خواستههای دیگران توانایی کمتری دارند. آنها فشارهای محیط را درک ننموده و هیجانهای خود را بهخوبی مهار نمیکنند و درنتیجه در مقابل وقایع مقاومت کمتری نشان میدهند (ویسمن و همکاران[25]، 2019). پژوهشهای بسیاری نشان دادهاند راهبردهای شناختی و رفتاری بهعنوان شکلی از راهبردهای مقابلهای ناسازگارانه که باهدف کاهش استرس به کار گرفته میشوند، در افراد با تجربه آسیب بیشتر یافت میشود (یولمان، پیترهاگن و رلیا[26]، 2014).
یکی از مسائل موردبررسی در این پژوهش، بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با گرایش به جراحی زیبایی است که امروزه بهعنوان متغیـر واسطهای، موردتوجه زیـادی اسـت. ادبیات پیشین در این زمینه حاکی از آن است که سطح پایین تنظیم هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجانها و مدیریت آنهاست، بر تصمیمگیری به جراحی زیبایی نقش دارد. پژوهشی که توسط عیسی زادگان، سلیمانی، خسرویان و شیخی در سال 1395 انجام گردید، نشان داد که روان رنجوری و گرایش به تجربه حالات هیجانی منفی با تصویر بدنی منفی و انجام عمل جراحی زیبایی همبستگی مستقیم دارد. همچنین نتایج مطالعات وحید هرندی، انصاری شهیدی، حقایق و رئیسی (1400)، برادران (1399) و عقیق، محمدی، رحیمی و ایمانی (1399) نیز حاکی از آن بود که افراد متقاضی جراحی زیبایی نسبت به افراد غیر متقاضی سطح اضطراب و افسردگی بیشتری داشته و در سایر جنبههای اجتماعی و هیجانی نیز دچار ناسازگاری و اختلال هستند و با مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان میتوان علائم نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی آنها را بهبود بخشید.
با توجه به آنچه گفته شد و از آنجاکه روانشناسی جراحی زیبایی هنوز بهخوبی شناختهنشده است و پژوهشهای صورت گرفته درباره ویژگیهای روانپزشکی مراجعهکنندگان برای جراحی زیبایی بسیار اندک است و بیشتر شامل گزارشهای بالینی میباشد و با توجه به اینکه شمار متقاضیان جراحی زیبایی سالیانه سیر صعودی دارد (بیدخوری، یاسری، اکبری و مجدزاده، 2021) که میتواند پیامدهای روانشناختی وخیمی به همراه داشته باشد انجام مطالعات بیشتر و منسجمتر در این زمینه احساس میشود. بنابراین این پژوهش نیز با هدف اصلی بررسی نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین نگرش به مد و تصویر بدنی با منفی گرایش به جراحی زیبایی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر طراحی شد.
روش
پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری یا مدل یابی علی[27]، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیکهای زیبایی شهر بوشهر مراجعه نمودند را شامل میشد که تعداد آنها در سال 1399 حدوداً 2500 نفر بود. معیارهای ورود شامل نداشتن ظاهر نابهنجاری و انجام جراحی بدون دلایل طبی و ضروری، محدوده سنی 20 الی 50 سال و انجام عمل جراحی زیبایی یا برنامهریزی جهت انجام جراحی در سال 1399 و معیارهای خروج شامل سن زیر 20 سال و نقص در تکمیل پرسشنامه بود. به عقیده گارسون[28] (2007) ازآنجاکه در استفاده از روش معادلات ساختاری رایجترین روش برآورد حداکثر احتمال میباشد، بنابراین، حجم نمونه 400 نفر نتایج قابل قبولی را به همراه دارد. به همین دلیل تعداد 400 نفر خانم 20 الی 50 سال متقاضی جراحیهای زیبایی بینی، پلک، لب، واژن، گونه، سینه و شکم به شیوه نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند پس از کسب رضایت از افراد و در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی مثل محرمانه ماندن اطلاعات و توضیحات مقدماتی در خصوص پژوهش، چگونگی تکمیل پرسشنامهها و هدف پژوهش، اطلاعات جمعیت شناختی مثل سن، تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل و نوع جراحی از آزمودنیها پرسیده شد و سپس پرسشنامهها در اختیار آنها قرارگرفت. در پایان دادههای جمعآوریشده، با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS نسخه 22 و روش مدل معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. مدل ساختاری پژوهش حاضر شامل 4 متغیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی بهعنوان متغیر برونزا[29]؛ گرایش به جراحی بهعنوان متغیر درونزا[30] و تنظیم شناختی هیجان بهعنوان متغیرهای میانجی بود.
ابزار گردآوری دادهها
الف) پرسشنامه گرایش به جراحی زیبایی: این پرسشنامه توسط اعتمادی فرد و امانی (1392) طراحی و ساخته شد. شامل 24 سؤال بر اساس طیف لیکرت پنج گزینهای از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) میباشد. نمره این پرسشنامه از مجموع امتیازات 24 گویه حاصلشده و در بازه 24 الی 120 قرار میگیرد که نمرات بالاتر نشاندهنده گرایش بیشتر به جراحی زیبایی است. میزان پایایی پرسشنامه در پژوهش اعتمادی فر و امانی (1392)، با روش ضریب آلفای کرونباخ 79/0 و روایی آن با روش تحلیل عاملی تائیدی 76/0 بهدستآمده است.
ب) پرسشنامه مدگرایی: برای سنجش میزان نگرش به مد در پژوهش حاضر، از پرسشنامه مدگرایی که توسط رضایی در سال 1393 ساختهشده است استفاده گردید. پرسشنامه مذکور دارای 28 گویه بوده و نگرش افراد را نسبت به گویهها بر اساس طیف لیکرت 5 گزینهای از 1 (بیاهمیت) تا 5 (کاملاً مهم است) اندازه میگیرد. بازه نمرات از 28 تا 140 بوده و نمرات بالاتر گرایش بیشتر به مدگرایی را نشان میدهد. رضایی (1393)، جهت بررسی روایی این پرسشنامه از اعتبار محتوا و صوری استفاده نموده است، بهاینترتیب که پرسشنامهها را در اختیار 15 نفر از اعضای هیئتعلمی رشتههای روانشناسی و جامعهشناسی قرارداد و با توجه به نظرات و پیشنهادات آنها اصلاحات لازم انجام گرفت. همچنین ضریب همبستگی هر گویه با نمره کل پرسشنامه موردبررسی قرار گرفت که ضرایب معنیدار بودند (001/0p <). در پژوهش رضایی (1393)، ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 74/0 محاسبه شد.
ج) پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدنی[31] (BICI): برای سنجش نگرانی درباره تصویر بدنی در این پژوهش، از پرسشنامه لیتلتون، آکسوم و پیوری[32] (2005) استفاده شد. این مقیاس خود گزارشی مشتمل بر 19 گویه است و بر اساس مقیاس 5 نمرهای لیکرت از ۱ (هرگز) تا ۷ (همیشه) ارزشگذاری شده است. نمرهگذاری بهصورت مستقیم بوده و نمرهای که هر آزمودنی میتواند در این مقیاس کسب کند بین ۱۹ تا ۹۵ است. در مطالعه لیتلتون و همکاران (2005) اعتبار این پرسشنامه به روش همسانی درونی بررسیشده و ضریب آلفای 93/0 و ضریب همبستگی هر یک از سؤالات با نمره کل پرسشنامه از 32/0-73/0 با میانگین 62/0 محاسبهشده است. در ایران انتظاری و علویزاده (1390)، همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ این آزمون را 89% گزارش نمودند.
د) پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان[33]: این پرسشنامه بر مبنای پرسشنامه اصلی نظم جویی شناختی هیجانی[34] (CERQ) توسط گارنفسکی، کراجی و اسپینهون[35] (2001) در کشور هلند تدوینشده است و یک ابزار خودگزارشی بوده و دارای 18 گویه و نه خرده مقیاس میباشد. خرده مقیاسهای مذکور 9 راهبرد شناختی ملامت خویش[36]، پذیرش[37]، نشخوارگری[38]، تمرکز مجدد مثبت[39]، تمرکز مجدد بر برنامهریزی[40]، ارزیابی مجدد مثبت[41]، دیدگاهپذیری[42]، فاجعهسازی[43] و ملامت دیگران را ارزیابی میکند. دامنه نمرات مقیاس از 1(تقریباً هرگز) تا 5(تقریباً همیشه) میباشد. نمره هر یک از خرده مقیاسها از طریق جمعکردن نمره گویهها به دست میآید و دامنه نمرات هر خرده مقیاس بین 4 تا 20 خواهد بود. نمرات بالا در هر خرده مقیاس بیانگر میزان استفاده بیشتر راهبرد مذکور در مقابله و مواجهه با وقایع تنیدگیزا و منفی میباشد (حسنی، 1389). در پژوهش گارنفسکی و همکاران (2007)، ضریب آلفای کرونباخ برای نه خردهمقیاس بین 62/0 تا 80/0 گزارش شدهاست. در ایران نیز، حسنی (1390) روایی و اعتبار این مقیاس را موردبررسی قرارداد. جهت تعیین روایی از همبستگی بین خردهمقیاسها استفاده شد که ضرایب همبستگیها از 73/0 تا 88/0 محاسبهگردید، همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ موردسنجش قرار گرفت که این ضرایب برای خرده مقیاسها از 68/0 تا 86/0 بود که میزان قابل قبولی است.
یافتهها
در این پژوهش دادههای مربوط به 400 زن متقاضی عمل جراحی زیبایی مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی شاخصهای جمعیت شناختی نشان داد که 5/42 درصد از شرکتکنندگان متأهل و 5/57 درصد مجرد بودند. 5/32 درصد از زنان شاغل، 15 درصد خانهدار و 5/52 درصد دانشجو و همچنین 5/7 درصد از شرکتکنندگان دارای مدرک تحصیلی دیپلم، 70 درصد لیسانس و 5/22 درصد فوقلیسانس بودند. جراحی زیبایی بینی و لب همزمان بیشترین درصد (5/22%) را به خود اختصاص داده بود. میانگین سن شرکتکنندگان نیز 67/8 ± 25/31 بود.
جدول 1. نوع جراحی، فراوانی و درصد آزمودنیهای تحقیق
گروهها |
طبقات |
فراوانی |
درصد |
نوع جراحی |
بینی |
80 |
20 |
پلک |
10 |
2.5 |
|
لب |
20 |
5 |
|
واژن (لابیاپلاستی) |
10 |
2.5 |
|
بینی، گونه و لب |
70 |
17.5 |
|
بینی و سینه |
30 |
7.5 |
|
بینی و لب |
90 |
22.5 |
|
بینی، پلک و بوتاکس |
10 |
2.5 |
|
سینه و شکم |
20 |
5 |
|
بینی و شکم |
20 |
5 |
|
لب، بوتاکس و واژن |
30 |
7.5 |
|
لب و بوتاکس |
20 |
5 |
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود ازنظر نوع جراحی بیشترین فراوانی مربوط به جراحی بینی (80 نفر برابر با 20 درصد از آزمودنیها) و جراحیهای پلک (10 نفر)، لابیاپلاستی (10 نفر) و بینی، پلک و بوتاکس همزمان (10 نفر) با 2.5 درصد، از کمترین میزان فراوانی برخوردار بودند.
شاخصهای آمار توصیفی در جدول 2 گزارششده است.
جدول 2. شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش
تعداد کل |
حداکثر نمره |
حداقل نمره |
انحراف معیار |
میانگین |
متغیرها |
400 |
108 |
77 |
45/7 |
60/92 |
گرایش به جراحی زیبایی |
400 |
78 |
58 |
61/4 |
60/69 |
تصویر بدنی منفی |
400 |
113 |
87 |
76/5 |
35/100 |
نگرش به مد |
پیش از بهرهگیری از مدل یابی معادلات ساختاری، پیشفرض نرمال بودن توزیع دادهها با آزمون کالموگروف اسمیرنف موردسنجش قرار گرفت که نتایج نشان داد سطوح معنیداری بهدستآمده برای کلیه متغیرها و مؤلفههای آن از 05/0 بیشتر میباشد، بنابراین دادهها از توزیع نرمال تبعیت میکنند. همچنین پیشفرض مدل معادلات ساختاری یعنی عدم همخطی چندگانه متغیرهای پژوهش بررسی شد. چنانچه شاخص تحمل[44] کوچکتر از 1 و بزرگتر از 40/0 و عامل تورم واریانس[45] (VIF) کوچکتر از 10 باشد این مفروضه محقق شده است (کلاین،2010). نتایج نشان داد که شاخص تحمل متغیرهای تصویر بدنی منفی و نگرش به مد به ترتیب 653/0 و 620/0 همچنین عامل تورم واریانس متغیرهای نگرانی از تصویر بدنی منفی و نگرش به مد به ترتیب 528/1 و 613/1 به دست آمد که نشاندهنده محقق شدن مفروضه بود.
برای آزمون فرضیههای پژوهشی از روشهای آماری مدل معادلات ساختاری استفاده شد. جدول 3 شاخصهای برازش مدل پیشنهادی و اصلاحشده تحقیق را نشان میدهد.
جدول 3. شاخصهای برازش مدل پیشنهادی و اصلاحشده پژوهش
شاخص |
|
Df |
/df2χ |
GFI |
AGFI |
NFI |
CFI |
IFI |
TLI |
RMSEA |
P |
مدل پیشنهادی |
08/14350 |
621 |
10/23 |
91/0 |
84/0 |
76/0 |
81/0 |
79/0 |
66/0 |
08/0 |
001/0 ≥ |
اصلاحشده |
40/6121 |
342 |
89/17 |
92/0 |
86/0 |
81/0 |
85/0 |
84/0 |
79/0 |
04/0 |
001/0 ≥ |
مندرجات جدول 3 نشان میدهد که اغلب شاخصهای برازندگی مدل اصلاحشده، شامل مجذور خی (2χ)، نسبت مجذور خی به درجه آزادی (/df2χ)، شاخص نیکویی برازش (GFI)، شاخص نیکویی برازش تعدیلیافته (AGFI)، شاخص برازندگی هنجارشده (NFI)، شاخص برازندگی تطبیقی (CFI)، شاخص برازندگی افزایشی (IFI)، شاخص تاکر-لویس (TLI) جذر میانگین مجذورخطای تقریب (RMSEA) دارای برازش قابلقبول میباشند. با مقایسه پارامترهای مدل پیشنهادی با مدل اصلاحشده به این نتیجه میتوان رسید که مدل اصلاحشده برازش بهتری نسبت به دادهها دارد و به همین دلیل مدل اصلاحشده جایگزین مدل قبلی شد.
ملامت |
پذیرش |
نشخوار |
برنامه ریزی |
دیدگاه گیری |
فاجعه |
10/0 |
14/0 |
23/0 |
19/0 |
10/0 |
20/0 |
22/0 |
ملامت دیگران |
تنظیم شناختی هیجان |
43/0- |
17/0- |
تصویر بدنی منفی |
نگرش به مد |
گرایش به جراحی |
17/0-
|
شکل 1. مدل اصلاحشده و ضرایب استاندارد
جدول 4 ضرایب مسیر روابط مستقیم و سطح معنیداری متغیرهای پژوهش را در مدل اصلاحشده (نهایی) نشان میدهد.
جدول 4. پارامترهای اندازهگیری روابط مستقیم در مدل اصلاحشده
مدل اصلی |
مسیر |
|||
سطح معنی داری (p) |
نسبت بحرانی |
خطای معیار |
برآورد استاندارد |
|
001/0 ≥ |
46/7- |
009/0 |
17/0- |
نگرش به مد به تنظیم شناختی هیجان |
001/0 ≥ |
61/4- |
006/0 |
43/0- |
تصویر بدنی منفی به تنظیم شناختی هیجان |
001/0 ≥ |
68/5- |
66/0 |
17/0- |
تنظیم شناختی هیجان به گرایش به جراحی |
با توجه به نتایج جدول 4 مشاهده میشود که ضریب هر سه مسیر مستقیم نگرش به مد به تنظیم شناختی هیجان (71/0-= )، تصویر بدنی منفی به تنظیم شناختی هیجان (43/0-= ) و تنظیم شناختی هیجان به گرایش به جراحی (17/0-= ) در سطح 001/0 p معنیدار میباشند.
جهت بررسی اثرات میانجیگری از آزمون بوت استراپ استفاده گردید که نتایج در جدول 5 ارائهشده است.
جدول 5. آزمون میانجیگری چندگانه روابط غیرمستقیم در مدل اصلاحشده
کران بالا |
کران پایین |
خطا |
سوگیری |
بوت |
داده |
مسیر |
0189/0- |
1444/0- |
0410/0 |
0005/0- |
0580/0- |
0585/0- |
نگرش به مد به گرایش به جراحی از طریق تنظیم شناختی هیجان |
0076/0- |
0905/0- |
0210/0- |
0003/0- |
0396/- |
0393/0- |
تصویر بدنی منفی به گرایش به جراحی از طریق تنظیم شناختی هیجان |
همانطور که در جدول 5 مشاهده میشود حدود بالا و پایین رابطه غیرمستقیم نگرش به مد به گرایش به جراحی بهواسطه تنظیم شناختی هیجان و تصویر بدنی منفی به گرایش به جراحی بهواسطه تنظیم شناختی هیجان، صفر را در برنمیگیرد که به معنی آن است که هر دو مسیر غیرمستقیم معنیدار بوده و تنظیم شناختی هیجان رابطه بین باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی منفی را با گرایش به جراحی در زنان میانجیگری مینماید (001/0p<).
بحث و نتیجهگیری
در پژوهش حاضر، جهت بررسی پیشایندها و پیامدهای تنظیم شناختی هیجان مدلی طراحی شد. فرض بر این بود که نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان رابطه مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی از طریق تنظیم شناختی هیجان رابطه غیرمستقیم دارد. در همین راستا، نتایج پژوهش حاضر را از دو حیث میتوان موردبررسی قرارداد. نخست، یافتههای حاصل از مسیرهای مستقیم درزمینه بررسی نقش نگرش به مد و تصویر بدنی منفی بر تنظیم شناختی هیجان و همچنین نقش تنظیم شناختی هیجان بر گرایش به جراحی زیبایی، قابل گزارش و تبیین است و دوم تأثیری که نگرش به مد و تصویر بدنی منفی بهصورت غیرمستقیم و از طریق تنظیم شناختی هیجان بر گرایش به جراحی زیبایی در زنان دارند. نتایج مدل کلی نشان داد که شاخصهای مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردارند.
بر طبق نتایج ضرایب همبستگی بین نگرش به مد با تنظیم شناختی هیجان منفی و معنیدار بود. بهبیاندیگر، افزایش میزان مدگرایی با کاهش تنظیم شناختی هیجان مرتبط است. این یافته با نتایج پژوهشهای ذوقی پایدار و همکاران (1397) همسو میباشد که نشان دادند افرادی که اختلال تصویر تن، بدریختی بدن و نگرش به مد در آنها دیده میشود، از راهبردهای ناسازگار تنظیم هیجان استفاده بیشتری نموده و بیشتر اقدام به جراحی زیبایی میکنند. بخارایی و رفیع (1395)، کوپر و همکاران (2021) و ماکوکو[46] (2012) نیز به نتایجی همسو با پژوهش حاضر دست یافتند.
بایستی گفت که مد بهصورت الگوهای غیرمنطقی و پایدار رفتاری بوده کـه در جوامعی کـه دارای نمادهـای پایگـاه ثابـت نبـوده و اعضـای آن بـا اسـتفاده از تبلیغهای انتخابی جهتدار در جسـتجوی بـازشناسـی پایگـاه و ابـراز وجـود میباشند بـهطـور مکرر به وجود میآید. تبیینهای روانشناختی بهطورکلی مد را بهعنوان تجلی احساسات طغیانگری برای محدود نمودن اشکال اجتماعی رایج در نظر میگیرند. افراد مدگرا برساختن هویت از طریق مصرف نمادین متمرکز هستند و این در حالی است که تکیهبر دیگران برای تأیید ادعاهای هویتی خود، آسیبپذیری و بیثباتی شناختی و هیجانی ایجاد میکند. مدگرایی بر هویت و شناخت اجتماعی تأثیر منفی برجای میگذارد؛ افراد مدگرا انتظارات غیرواقعبینانهای دارند که زمینه را برای ناامیدی و بروز هیجانات منفی فراهم میکند (شرام و همکاران[47]، 2016)؛ چنین افرادی تلاش میکنند که به این وسیله خود را به فردی بهتر تبدیل نمایند که مورد تحسین و آرزوی دیگران قرار میگیرد. انگیزه آنان نارضایتی از خود است، اما این رضایت کوتاه مدات اغلب موجب تجربه هیجانات منفی در درازمدت و کاهش ظرفیت شناختی افراد برای تنظیم هیجانات منفی خود میشود و از این طریق مدگرایی و نگرش به مد میتواند اثرات پایداری بر اختلال در تنظیم هیجان اعمال نماید (دونلی، زندزوا، هاول، واس و بامیستر[48]، 2016) که در مطالعه حاضر نیز این موضوع مورد تائید واقع شد.
یافته دیگر مطالعه حاکی از آن است که بین تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان رابطه معنیداری وجود دارد، این یافته فرضیه پژوهش را تائید میکند. این یافتهها با نتایج پژوهشهای پیرنیا و همکاران (2020)، لاول، وب، زیمر و فارل[49] (2018)، مفاخری و همکاران (1400) و ذوقی پایدار و همکاران (1397) همخوانی دارد. در تبیین این یافته میتوان گفت که تصویر بدنی منفی یکی از پیشایندهای افراد جهت گرایش به انجام جراحی زیبایی است. عدمتغییر در تصویر بدنی منجر به اضطراب شدید، اجتناب از رویارویی با افراد و نشخوار ذهنی میشود که از مؤلفههای تنظیم شناختی هیجانی است؛ بنابراین تصویر منفی بدنی از این طریق با تنظیم شناختی هیجان مرتبط میشود. شکل ظاهری بدن در تعاملات اجتماعی اهمیت زیادی دارد. دامنه تصویر بدنی و نگرانی از آن تا به آنجا گسترشیافته است که مشغلۀ ذهنی بسیاری از افراد، بخصوص جوانان گردیده است و هزینه زیادی صرف تغییرات ظاهری در بدن میشود (گوپتا، هاین و لونا، 2013). نارضایتی از این تصویر بدنی پیامدهایی چون اضطراب، افسردگی، انزوای اجتماعی، اختلالات روانی، تضعیف خودپنداره و عزتنفس و بورز هیجانات منفی را در پی خواهد داشت (سلطانی، صفاجو، آموزشی و ضامنی، 1395).
تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود همراه با احساسات و افکاری است که میتوانند تغییردهنده رفتار او در شرایط گوناگون و در جهات مثبت یا منفی باشد و این با تنظیم شناختی هیجان ارتباط مییابد (برادران، 1399). ثابتشده است که افراد مبتلا به اختلال بدریختی بدن و ناراضی از تصویر بدنی، در مقایسه با افراد سالم، مشکلات بیشتری در شناسایی هیجانات خود دارند و نشخوارهای ذهنی متمرکز بر علائم جسمانی بیشتری نیز دارند؛ این افراد، اطلاعات مرتبط با بیماری را بهطور منفی تفسیر میکنند و این ارزیابی منفی و خودکار با نقص در تنظیم هیجان در آنان ارتباط معنیداری دارد (جسپر و ویتهاف[50]، 2013). درواقع شخصی که تصویر بدنی منفی از خود دارد با وارسیهای مکرر و مقایسه بدن خود با دیگران دچار هیجانات منفی میشود. چنین فردی به دلیل آنکه کاهش ظرفیت شناختی برای تفسیر واقعبینانه اطلاعات دریافتی برانگیزاننده هیجان دارد در چرخهای معیوب از ضعف در تنظیم هیجانات و هیجانات منفی ناشی ارزیابی بدن خود به دام میافتد و این چرخه دشواری در تنظیم هیجان را شدت میبخشد که نتایج مطالعه حاضر نیز مبین این مطلب میباشد.
علاوه بر آن، بین تنظیم شناختی هیجان با گرایش به جراحی زیبایی رابطه مستقیم و معنیداری و منفی وجود دارد، بنابراین فرضیه دیگر این پژوهش نیز تائید گردید. این یافته نیز با نتایج پژوهشهای عیسی زادگان و همکاران (1395)، کوپر و همکاران (2021)، وحید هرندی و همکاران (1400)، برادران (1399) و عقیق و همکاران (1399) مطابقت دارد. سطح پایین تنظیم هیجانی ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجانها و مدیریت آنها است، ناتوانی در مدیریت هیجانها باعث میشود که فرد در موقعیتهای استرسزا از راهبردهای مقابلهای نامناسب استفاده کند. شواهد زیادی نشان میدهد که تنظیم یا عدم تنظیم هیجانی با موفقیت یا عدم موفقیت در حوزههای مختلف زندگی مرتبط است (مینا و امینی منش، 1400). انسانها پس از تجربه وقایع تنشزا، از طریق افکار و شناخت، هیجانهایشان را تنظیم مینمایند و این موضوع بهطور تفکیکناپذیری با زندگی درهمآمیخته است (گارنفسکی و همکاران، 2017). درواقع، توانایی فهم و مدیریت و تنظیم هیجانها، یکی از اصول موفقیت در زندگی تلقی میشود و عدم موفقیت در تنظیم هیجانها میتواند پیامدهای منفی ازجمله اقدام برای جراحی زیبایی را به دنبال داشته باشد. مدیریت هیجانهای خود و دیگران سبب قدرت سازماندهی و سازگاری فرد در موقعیتهای تحریککننده میشود. فردی که توانایی مدیریت هیجانی رشد یافتهای دارد، آزاد از هرگونه اجبار بیرونی و درونی میتواند هیجانها را تجربه کند و یا از بروز آنها جلوگیری نماید (عیسی زادگان و همکاران، 1395). توجه به اینکه میزان عمل جراحی زیبایی در بعضی اختلالات شخصیت مانند اختلال شخصیت وابسته، نمایشی و مرزی که در تنظیم هیجانات خود مشکل دارند نسبت به سایر اختلالات شخصیتی بیشتر است (جافرانی و همکاران، 2020)، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عدم مدیریت هیجانی مناسب میتواند منجر به اقدام برای عمل جراحی زیبایی شود. درواقع عدم توانایی تنظیم هیجانها باعث میشود که احساسات فرد بر عقل و منطقش غلبه داشته باشد و فرد در موقعیتهای مختلف تنها با تکیهبر جو احساسی محیط و بدون توجه به راهحلهای منطقی ممکن تصمیمگیری کند که یکی از این انتخابها میتواند انجام جراحی زیبایی برای فائق آمدن بر هیجانات و احساسات خود باشد.
نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که نگرش به مد با گرایش به جراحی بهصورت غیرمستقیم، از طریق تنظیم شناختی هیجان رابطه دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای ذوقی پایدار و همکاران (1397) و میلر (2021)، برانتون و همکاران (2014) و جلالی، عباسی و غفاری (2021) مطابقت دارد. نگرش به مد را میتوان به کمک انگیزشهای اجتماعی رفتار رقابتآمیز تبیین کرد (مورگان، 2020). درک افراد از خودشان و درک دیگران از آنها ناشی از تأثیر ارزشهای فرهنگی است. برای مثال، هنگامیکه ارزش در جامعه بر جذابیت فیزیکی قرار گرفت، فرد نیز تحت تأثیر فرهنگ اجتماع خویش ارزشمندی را در داشتن فیزیک بدنی و ظاهری جذاب خواهد دید (قطبی و خلیلی، 2017). ازنظر الوتایبی (2021) مهمترین ویژگی انسان اجتماعی، تلاش در جهت نفوذ اجتماعی است. اساساً کسب وجهه در جامعه نتایج کاربردی زیادی برای افراد دارد و افراد بهواسطه آن بهتر میتوانند اهداف خود را پیش ببرند. در این میان با توجه به ویژگی تمدن اجتماعی امروز که در آن بهظاهر افراد ارزش بیشتری داده میشود، الگوهای خاصی از عملکرد دراینباره به وجود آمده است که یکی از آنها تصمیم به جراحی زیبایی است. این جراحیها بیشتر برای احساس رضایت از ظاهر خود و به تعبیری افزایش اعتمادبهنفس انجام میشود.
افراد مدگرا انتظار دارند که از طرف دیگران تأیید شوند، وقتیکه از دیگران پسخوراند مثبت دریافت نمیکنند در مورد عملکردهایشان مضطرب شده و ترس از دست دادن کنترل روی هیجانها نیز افزایش مییابد (میلر، 2021) اما این افراد از راهبردهای شناختی هیجانی نامناسب استفاده میکنند. یکی از راهبردهای تنظیم هیجانی این افراد سرکوبی است. فرد مدگرا بیشتر از افراد عادی هیجانهای مثبت و منفیشان را سرکوب میکنند زیرا از طرد شدن و موردقبول و محبوب واقع نشدن میترسند و از این روش جهت اجتناب از ناراحتی بهره میگیرند (استاسیک، دانگ و رن[51]، 2020). چنین روشی در کوتاهمدت آرمش بخش است اما ازآنجاکه اجتناب و سرکوبی مانع فراگیری مهارتهای مناسب تنظیم هیجانی مثل ارزیابی شناختی و واقعیت آزمایی میشود سبب تقویت و تداوم شناختهای معیوب فرد میگردد. درنتیجه، این شناختها تقویتشده و کاستی در تنظیم هیجان، تداومیافته و تشدید اضطراب را به دنبال خواهد داشت (بک[52]، 1991). در چنین افرادی به دلیل عدم حلوفصل مناسب و سازگارانه هیجانات و پریشانیهای ناشی از طرد شدن به دلیل ظاهر و مقبول نبودن آن تمایل به بهکارگیری راهبردهای نامناسب کنار آمدن با این پریشانیها همچون عمل زیبایی فزونی مییابد و فرد در تلاش برای حفظ مقبولیت اجتماعی تمایل شدیدی به جراحی زیبایی پیدا میکند تا اشکالات موجود که غالبا غیرمنطقی و ناشی از شناختهای نادرست است را از بین ببرند؛ (جلالی و همکاران، 2021).
درنهایت یافته دیگر پژوهش نشان داد که رابطه غیرمستقیم و معناداری بین تصویر بدنی منفی با گرایش به جراحی از طریق تنظیم شناختی هیجان وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای مفاخری و همکاران (1400)، کسمایی و همکاران (2020) و گیلن و مارکی (2021) همخوانی دارد. در تبیین این یافته میتوان گفت که نارضایتی از تصویر بدن از طریق برخی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی منجر به جراحی زیبایی میشود. پژوهشها نشان دادهاند هنگامیکه افراد از ظاهر خود ناراضی باشند و از طرف دیگر قادر به استفاده صحیح از راهبردهای حل مسئله و مقابلهای نباشند و از راهبردهای ناسازگارانه مانند سرزنش خود و سرزنش دیگران، پذیرش و کنارهگیری و نشخوار ذهنی استفاده نمایند، تمایل آنها به جراحی زیبایی بیشتر میگردد (برادران، 1399)؛ درواقع افراد برخوردار از تصویر بدنی منفی معتقدند نیازشان به ثبات، امنیت، محبت، عشق و تعلقخاطر برآورده نخواهد شد. این افراد خود را ناقص، بد و حقیر میدانند و همیشه انتظار طرد از طرف اطرافیان رادارند. بهنوعی خودشان را متفاوت از دیگران و وصله ناجور اجتماع احساس میکنند. نتیجه اینکه چنین فردی سبکهای تفکر مخربی درباره خود و دیگران دارد که این باورها به دنبال خود، آشفتگیهایی هیجانی و عاطفی در پی خواهد داشت (بک، 1991).
ازآنجاییکه افراد دارای تصویر بدنی منفی از طرد شدن میترسند و بر این باورند که اگر امیال و خواستههای درونی و هیجانهای خود را ابراز کنند بهاحتمالزیاد از طرف دیگران پذیرفته نخواهند شد درنتیجه، واکنشهای هیجانیشان را سرکوب کرده و تلاش میکنند تا احتمال طرد شدن از طرف دیگران را به حداقل برسانند (قدرتی میرکوهی، بامدادی سیبنی و شیرمحمدی، 1395) و این امر ندانسته موجب افزایش اضطراب و هیجانهای منفی میشود. تمایل به تمرکز بر خود یا ارزیابی خود با توجه به جنبههای ظاهری ممکن است آسیبپذیری را در برابر تجربه هیجانات منفی مانند شرم، گناه و خجالت افزایش دهد (آلدی و رایس، 2006). درواقع استفاده از راهبردهای ناسازگار که منجر به عدم تمرکز بر هیجانات و ناتوانی در افشای خود بهمنظور جلوگیری از آشکار شدن حالات عاطفی درونی میشود بهصورت چرخهای جریان یافته و موجب تداوم احساس ناخوشایند و تصویر بدنی منفیتر میگردد و فرد ممکن است از جراحی زیبایی بهعنوان وسیلهای برای بهبود ظاهر برای حل مشکلات تصویر بدنی و هیجانات منفی ناشی از آن استفاده نماید (کوپر و همکاران، 2021). پس درواقع چنین ارتباطی میتواند نشاندهنده یک رابطه غیرمستقیم بین تصویر بدنی منفی و گرایش به جراحی زیبایی بهوسیله راهبردهای تنظیم ناسازگار هیجان که ممکن است در ارتباط با پریشانی عاطفی و هیجانی باشد را آشکار سازد.
درمجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل ارائهشده از برازش مطلوبی برخوردار بوده و برای تبیین روابط مؤلفههای پژوهش مناسب و کارآمد میباشد. همچنین از محدودیتهای مطالعه حاضر نمونهگیری دردسترس و محدود بودن مطالعه به زنان و یک شهر میباشد که تعمیم نتایج به مناطق دیگر و مردان را محدود میسازد. ازآنجاکه هم نگرش به مد و تصویر بدنی منفی بهصورت غیرمستقیم و تنظیم شناختی هیجان بهصورت مستقیم با گرایش به جراحی زیبایی مرتبطاند لذا پیشنهاد میشود افراد با راهبردهای حل مسئله و سبکهای مقابلهای کارآمد آشنا شوند و مهارتهای لازم کسب نمایند تا گرایش به جراحی غیرضروری زیبایی نیز کاهش یابد.
سپاسگزاری
در پایان از تمامی مراجعان متقاضی جراحی زیبایی و همچنین کارکنان محترم کلینیکهای جراحی زیبایی شهر بوشهر تشکر و قدردانی مینمایم.
شایانذکر است، مقاله حاضر برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول است.
- Sarwer
- Liposuction
- Di Gesto, Nerini, Policardo & Matera
- Jafferany
- Morgan
- Alotaibi
- Heidekrueger
- Abbas & Karadavut
- Stojcic, Dong & Ren
- Brunton et al.
- Miller
- 4. Body dysmorphic disorder (BDD)
- Body image
- Tylka
- Body mass
- 3. Bjornsson, Didie & Phillips
- Gillena & lefkovitz
- Becker, Verzijl, Kilpela, Wilfred & Stewart
- Gillen & Markey
- Couper, Moulton, Hogg & Power
- Cognitive emotion regulation
- Roth, Vansteenkiste & Ryan
- Gross
- Weissman et al.
- Ullman, Peter-Hagene & Relyea
- 1. Causal modelling
- 2. Garson
- Exogenous
- Endogenous
- Body Image Concern Inventory
- Littelton, Axsom & Pury
- Cognitive emotion regulation questionare
- Cognitive emotion regulation questionare
- Garnefski, Kraaij & Spinhoven
- Self-blame
- Acceptance
- Rumination
- Positive Refocusing
- Refocus on planning
- Positive Reappraisal
- Putting into perspective
- Catastrophizing
- Tolerance
- Variance inflation factor
- Mukoko
- 2. Shrum et al.
- Donnelly, Ksendzova, Howell, Vohs & Baumeister
- Lavell, Webb, Zimmer & Farrell
- Jasper & Witthöft
- Stojcic, Dong & Ren
- Beck
- احیایی، فرید علی؛ لطیفی، آرمان؛ بختیاری، محمود؛ و حسین پور، سید اسماعیل. (1392). بررسی اپیدمیولوژیک علل گرایش به جراحی زیبایی بینی در شهر تهران. فصلنامه علمی پژوهشی طب و تزکیه، 22(3)،10-19.
- اعتمادی فر، سید مهدی؛ و امانی، ملیحه. (1392). مطالعۀ جامعهشناختی انگیزة زنان از گرایش به جراحیهای زیبایی. پژوهشنامۀ زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 4(2)، 1-22.
- انتظاری، سمیه؛ و علوی زاده، محمدرضا. (1391). رابطه بین ترس از بدریختی بدن و انگارهپردازی خودکشی در بین زنان و مردان مراجعهکننده به کلینیکهای پوست، مو و وزن شهر تهران. مجله علمی پزشکی جندی شاپور، 1(76)، 15-28.
- بخارایی، احمد؛ و رفیعی، ملکه. (1395). زنان و نگرش به مد. زن در توسعه و سیاست، 14(3)، 309-328.
- برادران، مجید. (1399). نقش واسطهای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان و مکانیسمهای دفاعی در رابطه کمالگرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی.فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی سلامت، 9(34)،57-74.
- پاینده، رقیه؛ و نعمت طاوسی، محترم. (1399). نقش واسطهای درونی سازی آرمانهای اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی. پژوهش های روانشناسی اجتماعی، 10(40)، 59-74.
- حاج قربانی، پرستو؛ رحمانی نیا، فرهاد؛ و محبی، حمید. (1397). رابطة شاخص تودة بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانشآموز ورزشکار شهر رشت. فیزیولوژی ورزشی، 10(40)، 117-132.
- حسنی، جعفر. (1390). بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان. مجله پژوهش در علوم رفتاری، 9(6)، 229-240.
- خزیر، زهرا؛ دهداری، طاهره؛ و محمودی، محمود. (1392). بررسی نگرش دانشجویان دختر علوم پزشکی نسبت به انجام جراحی زیبایی و رابطه آن با تصور از بدن. مجله علوم پزشکی رازی، 117 (2)، 1-9
- ذوقی پایدار، محمدرضا؛ کرمی، افسانه؛ و نبی زاده، صفدر. (1397). مقایسه اختلال تصویرتن، اختلال بدشکلی بدنی و نگرش به مد در افراد متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی سلامت. 7(26)، 7-
- رضایی، حمیدرضا. (1393). طراحی و ساخت پرسشنامهی سنجش میزان مدگرایی در بین افراد جامعه. طرح پژوهشی ارائهشده به باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان، ارسنجان، ایران.
- سلطانی، نرگس؛ صفاجو، فرزانه؛ آموزشی، زهرا؛ و ضامنی، الهام. (1396). بررسی ارتباط تصویر بدنی با سلامت روان دانشجویان بیرجند در سال تحصیلی ۱۳۹۵: یک گزارشکوتاه. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، 16(5)، 479-486.
- عقیقی، آرش؛ محمدی، نوراله؛ رحیمی، چنگیز؛ و ایمانی، مهدی. (1399). اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علائم و کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری. فصلنامه پژوهشهای نوین روانشناختی. 15(58)، 59-79.
- عیسی زادگان، علی؛ سلیمانی، اسماعیل؛ خسرویان، بهروز؛ و شیخی، سیامک. (1395). مقایسه شایستگی اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در افراد متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی بینی. مجله پزشکی ارومیه، 27(9)، 735-743.
- قدرتی میرکوهی، مهدی؛ بامدادی سیبنی، محمد؛ و شیرمحمدی، فاطمه. (1395). مقایسهی تصویر بدن و عزتنفس دانشآموزان دارای پذیرش اجتماعی بالا و پایین. پژوهش های روانشناسی اجتماعی، 6(22).
- مفاخری، عبدالله؛ اشرفی فرد، سمیه؛ و خرمی، محمد. (1400). مدل ساختاری رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی. فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی سلامت، 10(38)، 121-140.
- مینا، فاطمه؛ و امینیمنش، سجاد. (1400). پیشبینی کنندههای گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر: نقش بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود. پژوهش های روانشناسی اجتماعی، 11(44)، 183-197.
- وحید هرندی، سپیده؛ انصاری شهیدی، مجتبی؛ حقایق، سید عباس؛ و رئیسی، زهره. (1400). رابطه تنظیم هیجان بین شخصی و حمایت اجتماعی با گرایش به عمل جراحی زیبایی. مجله علوم پزشکی رازی، 2۸ (۸).
- Abbas, O. L., & Karadavut, U. (2017). Analysis of the Factors Affecting Men's Attitudes toward Cosmetic Surgery: Body Image, Media Exposure, Social Network Use, Masculine Gender Role Stress and Religious Attitudes. Aesthetic plastic surgery, 41(6), 1454–1462.
- AlAwadh, I., Bogari, A., Azhar, T., AlTaylouni, N., AlSughier, N., AlKarzae, M., ... & AlDosari, B. (2021). Prevalence of Body Dysmorphic Disorder among Rhinoplasty Candidates: A Systematic Review. Ear, Nose & Throat Journal, 01455613211056543.
- Aldea, M. A., & Rice, K. G. (2006). The role of emotional dysregulation in perfectionism and psychological distress. Journal of counseling psychology, 53(4), 498.
- Alotaibi, A. S. (2021). Demographic and Cultural Differences in the Acceptance and Pursuit of Cosmetic Surgery: A Systematic Literature Review. Plastic and reconstructive surgery. Global open, 9(3), e3501.
- Beck, A. T. (1991). Cognitive therapy: A 30-year retrospective. American Psychologist, 46(3), 368 - 375.
- Becker, C. B., Verzijl, C. L., Kilpela, L. S., Wilfred, S. A., & Stewart, T. (2019). Body image in adult women: Associations with health behaviors, quality of life, and functional impairment. Journal of health psychology, 24(11), 1536–1547.
- Bidkhori, M., Yaseri, M., Akbari Sari, A., & Majdzadeh, R. (2021). Relationship between Socioeconomic Factors and Incidence of Cosmetic Surgery in Tehran, Iran. Iranian journal of public health, 50(2), 360–368.
- Bjornsson, A. S., Didie, E. R., & Phillips, K. A. (2022). Body dysmorphic disorder. Dialogues in clinical neuroscience., K. A. (2022). Body dysmorphic disorder. Dialogues in clinical neuroscience.
- Brunton, G., Paraskeva, N., Caird, J., Bird, K. S., Kavanagh, J., Kwan, I. ... & Thomas, J. (2014). Psychosocial predictors, assessment, and outcomes of cosmetic procedures: A systematic rapid evidence assessment. Aesthetic plastic surgery, 38(5), 1030-1040.
- Couper, S. L., Moulton, S. J., Hogg, F. J., & Power, K. G. (2021). Interpersonal functioning and body image dissatisfaction in patients referred for NHS aesthetic surgery: A mediating role between emotion regulation and perfectionism? Journal of Plastic, Reconstructive & Aesthetic Surgery, 42(3).
- Di Gesto, C., Nerini, A., Policardo, G. R., & Matera, C. (2022). Predictors of acceptance of cosmetic surgery: Instagram images-based activities, appearance comparison and body dissatisfaction among women. Aesthetic Plastic Surgery, 46(1), 502-512.
- Donnelly, G. E., Ksendzova, M., Howell, R. T., Vohs, K. D., & Baumeister, R. F. (2016). Buying to blunt negative feelings: Materialistic escape from the self. Review of General Psychology, 20(3), 272-316.
- Garnefski, N., Kraaij, V., Spinhoven,P.(2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and emotion problems. Personality and Individual Differences, 30, 1311-1327.
- Garnefski, N., Rieffe, C., Jellesma, F., Terwogt, M. M, Kraaij, V. (2007). Cognitive emotion regulation strategies and emotional problems in 9-11-year-old children: the development of an instrument. European Child Adolescence Psychiatry. 16, 1-9.
- Garnefski, N., van Rood, Y., de Roos, C., & Kraaij, V. (2017). Relationships between Traumatic Life Events, Cognitive Emotion Regulation Strategies, and Somatic Complaints. Journal of clinical psychology in medical settings, 24(2), 144–151.
- Gillen, M. M., & Markey, C. H. (2021). Body image, weight management behavior, and women’s interest in cosmetic surgery. Psychology, Health & Medicine, 26(5), 621-630.
- Gillena, M. M., & lefkovitz, E. L. (2012). Gender and racial /ethnic differences in body image development among college student. Journal of body image, 9, 126-130.
- Gross, J. J. (2015). Emotion regulation: Current status and future prospects. Psychological Inquiry, 26(1), 1–26.
- Gross, J. J. (2015). Emotion regulation: Current status and future prospects. Psychological Inquiry, 26(1), 1–26.
- Gupta, R., Huynh, M., & Lona, H. (2013). Body dimorphic Disorder. Semi Cutan Med Surg, 32(2), 82–78.
- Heidekrueger, P. I., Juran, S., Ehrl, D., Aung, T., Tanna, N., & Broer, P. N. (2017). Global aesthetic surgery statistics: a closer look. Journal of plastic surgery and hand surgery, 51(4), 270-274.
- Jafferany, M., Salimi, S., Mkhoyan, R., Kalashnikova, N., Sadoughifar, R., & Jorgaqi, E. (2020). Psychological aspects of aesthetic and cosmetic surgery: Clinical and therapeutic implications. Dermatologic Therapy, 33(4), e13727.
- Jalali, A., Abasi, P., & Ghaffari, Z. (2021). Factors involved in the decision of Iranian men to undergo rhinoplasty: A grounded theory study. Plastic Surgical Nursing, 41(2), 86-94.
- Jasper, F., & Witthöft, M. (2013). Automatic evaluative processes in health anxiety and their relations to emotion regulation. Cognitive therapy and research, 37(3), 521-533
- Kasmaei, P., Farhadi Hassankiade, R., Karimy, M., Kazemi, S., Morsali, F., & Nasollahzadeh, S. (2020). Role of Attitude, Body Image, Satisfaction and Socio-Demographic Variables in Cosmetic Surgeries of Iranian Students. World journal of plastic surgery, 9(2), 186–193.
- Kline, R. B. (2010). Principles and practice of structural equation modeling (Third Edition). New York: Guilford Press.
- Lavell, C. H., Webb, H. J., Zimmer-Gembeck, M. J., & Farrell, L. J. (2018). A prospective study of adolescents’ body dysmorphic symptoms: Peer victimization and the direct and protective roles of emotion regulation and mindfulness. Body image, 24, 17-25.
- Littelton, H. L.; Axsom, D. & Pury, C. L.S. (2005). "Development of the Body Image Concern Inventory", Behavio Research & Therapy, 43(2), 229- 241.
- Loghmani, S., Loghmani, S., Baghi, H., Hoghoughi, M. A., & Dalvi, F. (2017). Demographic Characteristics of Patients Undergoing Rhinoplasty: A Single Center Two-Time-Period Comparison. World journal of plastic surgery, 6(3), 275–279.
- Miller, L. (2021). Deracialisation or body fashion? Cosmetic surgery and body modification in Japan. Asian Studies Review, 45(2), 217-237.
- Morgan, K. P. (2020). Women and the knife: Cosmetic surgery and the colonization of women’s bodies(pp. 343-371). Routledge.
- Mozaffari Niya, N. M., Kazemi, M., Abazari, F., & Ahmadi, F. (2019). Iranians’ perspective to cosmetic surgery: a thematic content analysis for the reasons. World journal of plastic surgery, 8(1), 69.
- Mukoko, A. (2012), “Fashion Awareness and Interest among Female Students at a College in Gweru, Zimbabwe”. International Journal of Asian Social Science, 2, 1956–1966.
- Pirnia, B., Homayounfar, N., Hosseini, N., Ebrahimi, F., Haj Sadeghi, Z., & Malekanmehr, P. (2020). The predictive role of body image and sexual function in quality of life after modified radical mastectomy regarding the mediating role of emotion; a cross sectional study. International Journal of Cancer Management, 13(11).
- Roth, G., Vansteenkiste, M., & Ryan, R. M. (2019). Integrative emotion regulation: Process and development from a self-determination theory perspective. Development and psychopathology, 31(3), 945–956.
- Sarwer D. B. (2019). Body image, cosmetic surgery, and minimally invasive treatments. Body image, 31, 302–308.
- Shrum, L. J., Wong, N., Arif, F., Chugani, S. K., Gunz, A., Lowrey, T. M., Nairn, A., Pandelaere, M., Ross, S. M., Ruvio, A., Scott, K., & Sundie, J. (2016). Reconceptualizing materialism as identity goal pursuits: Functions, processes, and consequences. Journal of Business Research, 66(8), 1179-1185.
- Stojcic, I., Dong, X., & Ren, X. (2020). Body image and sociocultural predictors of body image dissatisfaction in Croatian and Chinese women. Frontiers in psychology, 11, 731.
- Tylka, T. L. (2018). Overview of the field of positive body image. Body positive: Understanding and improving body image in science and practice, 6-33.
- Ullman, S. E., Peter-Hagene, L. C., & Relyea, M. (2014). Coping, emotion regulation, and self-blame as mediators of sexual abuse and psychological symptoms in adult sexual assault. Journal of child sexual abuse, 23(1), 74–93.
- Weissman, D. G., Bitran, D., Miller, A. B., Schaefer, J. D., Sheridan, M. A., & McLaughlin, K. A. (2019). Difficulties with emotion regulation as a transdiagnostic mechanism linking child maltreatment with the emergence of psychopathology. Development and psychopathology, 31(3), 899-915.