لیلا عبیدی حوریلر؛ وارتوحی پابویان؛ هرند آوانسیان
چکیده
مقدمه: امروز موضوع شایستگی حرفهای کارکنان مورد توجه سازمانها بهویژه نهادهای علمی قرار گرفته است. مطالعه شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام دانشگاهی ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاهها بود. روش: روش تحقیق، توصیفی ...
بیشتر
مقدمه: امروز موضوع شایستگی حرفهای کارکنان مورد توجه سازمانها بهویژه نهادهای علمی قرار گرفته است. مطالعه شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام دانشگاهی ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاهها بود. روش: روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاههای شمال غرب کشور در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 335 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ سرمایه اجتماعی(ناهاپیت و گوشال 1998)، هوش هیجانی(گلمن 1998) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی حرفهای بود که روایی آن از طریق اعتبار صوری و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. دادهها با آزمونهای آماری همبستگی و معادلات ساختاری و در نرمافزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد میانگین متغیرهای شایستگی حرفهای، سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی بر حسب نمرات بین 1 تا 5 به ترتیب (49/3)، (04/3) و (11/3) در حد متوسط بودند. سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی (59/0=r و 01/0 < P) و (57/0=r و 01/0 < P) به ترتیب رابطه معنادار و مستقیمی دارند و میتوانند حدود 53/0 واریانس متغیر ملاک را پیشبینی نمایند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل شده میتوان گفت هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی بر شایستگی اساتید دانشگاه مؤثر هستند و بهتر است در سیاست گذاریهای نظام دانشگاهی بیشتر به آنها توجه کرد.
سجاد بشرپور؛ شیوا رحیم زادگان
چکیده
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر 425 نفر از افراد مراجعه کننده به رمال و فالگیر در شهرستان ارومیه است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های پردازش اطلاعات اپستین و پاسینی(1999)، اعتقاد به خرافات محقق ساخته(1398) و حس عاملیت) وودی و همکاران2013) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک پردازش خرد گرایی و حس عاملیت با باورهای خرافی رابطه منفی معنی دار و سبک پردازش تجربه ای با باورهای خرافی رابطه مثبت دارند و هر سه قادر به پیش بینی باورهای خرافی می باشند(01/0.> p). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت، نتایج این مطالعه دارای کارکردهایی برای کاهش گسترش خرافه گرایی و رمالی در جامعه است.
محمود کمالی زارچ؛ حمیده شکاری
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع فزاینده پرسهزنی اینترنتی کارکنان در محیط کار و پیامدهای منفی این پدیده نظیر کاهش بهرهوری و اتلاف منابع، بررسی این گونه رفتارها و علل بروز آن در محیط کار سودمند است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسهزنی اینترنتی کارکنان در محیط کار با توجه به نقش واسطهای سایش اجتماعی بود. روش: تحقیق ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به شیوع فزاینده پرسهزنی اینترنتی کارکنان در محیط کار و پیامدهای منفی این پدیده نظیر کاهش بهرهوری و اتلاف منابع، بررسی این گونه رفتارها و علل بروز آن در محیط کار سودمند است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسهزنی اینترنتی کارکنان در محیط کار با توجه به نقش واسطهای سایش اجتماعی بود. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، در زمره تحقیقات توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کادر اداری دبیرستانهای شهر یزد بود. نمونه آماری به حجم 120 نفر به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شد. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاسهای پرسهزنی اینترنتی (استودارت،2016)، بار کاری ذهنی (روبیووالدهیتا، لوپزنونز، لوپزهیگز و دیازرامیرو، 2017) و سایش اجتماعی (حمزه، 2018) استفاده شد. جهت بررسی فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرمافزار Smart-PLS نسخه 2 استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد افزایش بار کاری ذهنی در کارکنان، باعث افزایش میزان پرسهزنی اینترنتی میشود و میزان تاثیر 159/0 و مستقیم است. بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنی از طریق متغیر میانجی سایش اجتماعی میزان 515/0 تاثیر غیرمستقیم نیز دارد. میزان تاثیر بار کاری ذهنی بر سایش اجتماعی در محیط کار 723/0 و مستقیم است. همچنین سایش اجتماعی بر پرسهزنی اینترنتی به میزان 712/0 تاثیر مثبت و معنیدار دارد. نتیجهگیری: بار کاری ذهنی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق نقش واسطهای سایش اجتماعی بر پرسه-زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار تاثیر دارد و تاثیر غیرمستقیم آن بیشتر از تاثیر مستقیم است.
نازیلا ابراهیمی؛ امین کرایی؛ ذبیح اله عباس پور؛ مسعود شهبازی
چکیده
ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج میپردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران میباشند. یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفهی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج میشود. مؤلفههای دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند. نتیجهگیری: یافتههای به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همهی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار میباشد.
عبدالباسط محمودپور؛ ثنا دهقانپور؛ ناصر یوسفی؛ سحر ایجادی
چکیده
مقدمه: صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر ...
بیشتر
مقدمه: صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونهگیری دردسترس از سرای محلههای 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکتکنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبکهای حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوههای صحیح حل تعارض و تمرینات ذهنآگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه میشود.
بهرام ملکی؛ سید عدنان حسینی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانهای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندیها بر عزتنفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوستۀ دانشگاه فرهنگیان کردستان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانهای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندیها بر عزتنفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوستۀ دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 956 نفر بود. از میان آنها به روش نمونهگیری تصادفی منظم 90 نفر (45 مرد و 45 زن) از فهرست کل دانشجویان دانشگاه که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به روش تصادفی و به نسبت یکسان در دو گروه آزمایش دستکاری مثبت و دستکاری منفی و یک گروه کنترل گمارده شدند. پس از سنجش عزتنفس ناآشکار توسط آزمون ترجیح حروف الفبای نام، بهعنوان پیشآزمون، از نرمافزار رایانهای ساخته شده برای دستکاری مثبت و منفی عزتنفس ناآشکار استفاده شد. پس از اجرای مداخله بر روی گروههای آزمایش، مجدداً از شرکتکنندگان سنجش عزتنفس ناآشکار بهعنوان پسآزمون به عمل آمد. یافتهها: یافتههای حاصل تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، دستکاری مثبت باعث افزایش معنادار (001/0P=) عزتنفس ناآشکار و دستکاری منفی باعث کاهش معنادار (001/0P=) عزتنفس ناآشکار شد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزتنفس ناآشکار از تجارب دوران کودکی ناشی میشود، بعدها میتواند از طریق بهکارگیری اصول یادگیری اولیه شرطیسازی پاسخگر افزایش و یا کاهش یابد.
سارا محمدی؛ مهدی نداف؛ سارا روشن
چکیده
چکیده مقدمه: تغییر تنها عنصر دائمی در زندگی و کسب و کار تلقی می شود، اما در جریان پیاده سازی فرآیند تغییر، یکسری چالشها پیش روی سازمانها بهویژه سازمانهای دولتی قرار می-گیرد که یکی از مهمترین آنها مقاومت کارکنان سازمان در برابر تغییر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر ...
بیشتر
چکیده مقدمه: تغییر تنها عنصر دائمی در زندگی و کسب و کار تلقی می شود، اما در جریان پیاده سازی فرآیند تغییر، یکسری چالشها پیش روی سازمانها بهویژه سازمانهای دولتی قرار می-گیرد که یکی از مهمترین آنها مقاومت کارکنان سازمان در برابر تغییر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر با تاکید بر نقش میانجیگری سرمایه روانشناختی میباشد. روش: این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی 300 نفره از کارکنان دانشگاههای دولتی شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری دادهها، توصیفی- همبستگی میباشد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد- هوش فرهنگی انگ و همکاران (2007)، هوش هیجانی گلمن (1997)، مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003) و سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)- گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که هوش هیجانی و هوش فرهنگی هم بهطور مستقیم (37/0- ، 32/0-) و هم بهواسطه سرمایه روانشناختی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی اثر منفی و معنادار (69/0- ، 63/0-) دارد. نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش، تقویت هوش هیجانی و فرهنگی کارکنان، مقاومت آنها در برابر اجرای تغییرات را کاهش خواهد داد. همچنین بهبود سرمایه روانشناختی باعث میشود که اثر هوش هیجانی و فرهنگی بر مقاومت در برابر تغییر با میانجی گری سرمایه روان شناختی تقویت گردد.
محبوبه موسیوند؛ محمدجواد بگیان
چکیده
چکیده هدف: بررسی مسئولیتپذیری اجتماعی و خود انضباطی نسل جوان به دلیل اهمیت آنها در تعیین نیروی فعال و آینده سازان جامعه، ضروری است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر نقش ادراک نابرابری جنسیتی خود انضباطی و مسئولیتپذیری اجتماعی در پیشبینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاههای تهران بود. روش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس ...
بیشتر
چکیده هدف: بررسی مسئولیتپذیری اجتماعی و خود انضباطی نسل جوان به دلیل اهمیت آنها در تعیین نیروی فعال و آینده سازان جامعه، ضروری است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر نقش ادراک نابرابری جنسیتی خود انضباطی و مسئولیتپذیری اجتماعی در پیشبینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاههای تهران بود. روش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 384 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که بهصورت خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسش نامه ادراک نابرابری جنسیتی خوشرو و همکاران، پرسشنامة خود انضباطی زند کریمی و پرسشنامه مسئولیتپذیری سروش استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیتپذیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد (001≥P). نتایج رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام نشان داد که 35 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر توسط ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیتپذیری تبیین میشود. نتیجهگیری: نتیجه پژوهش رابطه بین ادارک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیتپذیری دانشجویان دختر با پیشرفت تحصیلی تایید میکند. بنابراین طرحریزی مطالعات کمی و کیفی بیشتر جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر، با توجه به نقش جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی- آموزشی، سیاسی و اقتصادی آنان در جامعه، توصیه میشود.
مهدی امیدیان؛ محمود اسماعیل پور اشکفتکی
چکیده
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانونهای پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همهگیری کرونا بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال ...
بیشتر
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانونهای پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همهگیری کرونا بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 با تعداد بالغ بر 40000 نفر تشکیل میدادند. گروه نمونه 402 دختر و پسر دانشجو بودند که توسط پرسشنامه حمایت اجتماعی(زیمت و همکاران، 1998)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی(پاتنام، 2000) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی(لوتانز و همکاران، 2007) به شکل اینترنتی و از طریق درگاههای مجازی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بصورت مثبت با حمایت اجتماعی دانشجویان، همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، به ترتیب 24 و 48 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را پیشبینی میکنند(001/0p <). نتیجه گیری: به نظر میرسد میتوان گفت حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی قابل پیشبینی است و دارای تلویحات کاربردی در تهیه مداخلههای در بحران در زمان شیوع بیماری کرونا و بعد از آن است.