نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه علامه طباطبائی
2 دانشگاه شهید چمران اهواز
3 دانشگاه کردستان
4 دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرمانشاه
چکیده
مقدمه: صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونهگیری دردسترس از سرای محلههای 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکتکنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبکهای حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوههای صحیح حل تعارض و تمرینات ذهنآگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Predicting Women's Marital Intimacy Based on Mindfulness, Conflict Resolution Patterns, Perceived Social Support, and Social Well-being
نویسندگان [English]
- abdolbaset mahmoudpour 1
- sana dehghanpour 2
- naser yoosefi 3
- Sahar Ejade 4
1 Allameh Tabataba'i University
2 Shahid Chamran University of Ahvaz
3 University of Kurdistan
4 Islamic Azad University
چکیده [English]
Introduction: Intimacy is a relationship in which there is care, mutual trust and acceptance. Regarding the importance of intimacy in the marital relationship, the aim of this study was to predict marital intimacy based on mindfulness, patterns of conflict resolution, perceived social support, and social well-being.
Method: The present research method was correlational. For this purpose, 264 people were selected from the women's community of Tehran using the available sampling. Participants responded to Marital Intimacy Scale (Thompson & Walker, 1983), Conflict Resolution Styles Questionnaire (Rahim, 1983), Short Form of the Freiburg Mindfulness Questionnaire (Wallach et al., 2006), Perceived Social Support Scale (Zimet, 1988) and responded to the social well-being Scale (Keys, 1998). For data analysis, multiple regression were used.
Result: The results showed that the variables of conflict resolution patterns, mindfulness, perceived social support and social well-being are significantly related to marital intimacy. In total, these variables were able to predict 23% of marital intimacy variance.
Conclusion: The findings of this study indicate the importance of conflict resolution, mindfulness, perceived social support and social well-being in explaining women's marital intimacy. Therefore, teaching the correct ways to resolve conflicts and mindfulness exercises, providing adequate support from family and important people in life, and strengthening the motivation to grow the social dimensions of women's personality is recommended.
کلیدواژهها [English]
- Marital Intimacy
- Conflict Resolution Patterns
- Mindfulness
- Perceived Social Support
- Social Well-being
مقدمه
کیفیت رابطه زناشویی ابعاد درونفردی مانند احساس رضایت و خوشبختی و ابعاد بینفردی از قبیل صمیمیت، توافق، روابط جنسی، هماهنگی، تعارضات و اختلافنظرها را در بر میگیرد(نورهایاتی، فاتوروچمان و فادیلاهلمی[1]، 2019). چنانچه رابطه زناشویی کارآمد و با کفایت باشد شرایطی فراهم میگردد که در آن همسران، صمیمیت، حمایت، رشد متقابل و رشد شخصی را تجربه کنند(محمودپور، فرحبخش، حسینی و بلوچ زاده، 1397). هاسبراک و فر[2] و در پژوهش خود دریافتند که صمیمیت در روابط نقش اصلی را دارد. صمیمی بودن شامل گذراندن وقت در کنار هم، گوش دادن به یکدیگر، باز بودن، صادق بودن و اعتماد به یکدیگر میباشد (نورهایاتی و همکاران، 2019).صمیمیت فرآیندی رشدی در رابطه است که از قبل از ازدواج آغاز میشود، بعد از آن ادامه میابد و حتی ابدی است. صمیمت رابطهای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. (صادقی فرد، سماوی و محبی، 2015). مطالعات نشان داده است که زندگی مشترک، سازگاری و ایجاد صمیمیت با یکدیگر، تاثیر قابل توجهی در سلامت زوجین دارد (جونگیونگ، جونگسونگ، سونگسو، جینکیو، سوکجون، سانجین و سامی[3]، 2019). از نظرگاهی میتوان ریشه مفهوم صمیمیت را در تئوری اریکسون(1950) یافت. اریکسون صمیمیت را در مقابل انزوا قرار میدهد و آن را مرحلهای اساسی در رشد شخصیت فرد میداند که چنانچه فرد موفق به ایجاد صمیمیت در رابطهای پایدار نگردد، بحران انزوا و بیزاری از عشق در وی پدید میآید (بروک، واندریکن و ورتومن[4]، 1995). ازین روی اهمیت وجود صمیمیت در رابطه و عوامل ایجادکننده و موثر بر آن ، جلوهگر میگردد. عوامل مختلفی میتواند در وضعیت صمیمیت زوجین تاثیرگذار باشد. یکی از این عوامل ذهنآگاهی است. ذهنآگاهی فنی است که در ترکیب با مراقبه، بر جهتگیریهای ذهنی ویژه نسبت به تجارب، آگاهی نسبت به زمان حال و کنترل مشغلههای فکری و احساسی متمرکز میشود (مککارنی، شولز و گری[5]، 2012). ذهنآگاهی با کاهش دادن افکار منفی، تنشها، دلزدگیها و تعارضات زناشویی را در افراد کاهش میدهد و از این طریق سبب افزایش صمیمیت زناشویی میشود (علیزاده اصلی و جعفرنژاد لنگرودی، 2018). سطح بالای خودمهارگری، سازگاری، نگاه مثبت به همسر و ارتباط موثر در افراد ذهنآگاه، تجربه صمیمیت زناشویی را در آنها افزایش میدهد (بارنس، برون، کروسمارک، کامپبل و روگ[6]، 2007). پن، گو، لی، جو، لیو و ون[7] (2019)، بهشتینژاد (2019)، فرشیدمنش (2019)، فروزشیکتا، یعقوبی، موتابی، روشن، غلامیفشارکی و امیدی (1397)، کیمز، جوروکی، مای، اسریواستاوا و فینچام[8] (2018) و آدیر، بولتون و آلگو[9] (2018) در پژوهشهای خود نشان دادند که ذهنآگاهی، روابط نزدیک و صمیمیت زوجین را افزایش میدهد. همچنین مصلا و همکاران (2016) نشان دادند که درمان مبتنی بر ذهنآگاهی، دلزدگی زناشویی را کاهش و صمیمیت زوجین را افزایش میدهد. زمانی که فرد آزادانه از الگوهای عادتی خود رهایی بیابد، با آرامش پاسخهای خردمندانهتری برای مشکلات ارتباطی خود خواهد یافت و آمادگی رویارویی با حوادث و احساسات ناخوشایند را کسب میکند و رضایت و صمیمیت بیشتری را در رابطه تجربه خواهد کرد (امیدبیکی، خلیلی، غلامعلیلواسانی و قربانی، 2014).
زندگی در کنار یک همسر شاید تجربهای از ادارهی یک جهان کوچک باشد؛ جهان خردی که میتواند فشردهای از تمام طبیعت باشد و به همین خاطر برای پا بر جا ماندن، به عناصر بنیادی چون نظم، عدالت، درآمیختگی زیبای اضداد و البته جریان عشق نیاز دارد. هم اکنون چهل درصد از ارجاعات مراکز بهداشت روان بدلیل تعارضات زناشویی صورت میگیرد(جانسون، 2004). اگرچه در اوایل ازدواج زوجین نسبت به یکدیگر رابطه عاطفی عمیق و تعهد دائمی احساس میکنند اما برخی از زوجها به تدریج با هم دچار تعارض میشوند. تعارض زناشویی نوعی از درگیری مداوم بین زوجین است که حداقل در یکی از آنها ظاهر میشود (ویلسون، آندریج، پنگ، بیلی، مارالکی و کیکولت-گلاسر[10]، 2017). تعارضات زناشویی میتواند صدمات جدی به مؤلفههای روانی و ارتباطی زوجین وارد کند (فینی و کارانتزاس[11]، 2017). تعارضات زناشویی منجر به کاهش شادکامی، رضایت زناشویی و عزت نفس، افزایش علائم پریشانی روانشناختی، و کاهش صمیمیت زناشویی میشود (هاوکینز و بوث[12]، 2005). ناتوانی در حل فصل تعارضات منجر به از بین رفتن صمیمیت زناشویی میشود (زاهدی، 2019). کوردک[13] (1994) سبکهای حل تعارض را در چهار دسته طبقهبندی میکند: مثبت، عقبنشینی، سازش و درگیری. سبک مثبت حل تعارض از راههای سازنده برای حل اختلافات تشکیل شده است ، که در آن افراد قادر به مذاکره و سازش در مورد راه حلهایی هستند که به نفع هر دو همسر باشد. در سبک عقبنشینی مدت سکوت طولانی میشود و همسران از بحث در مورد مشکلات موجود اجتناب میکنند که این موضوع باعث میشود نسبت به اهمیت رابطه و لزوم حل اختلاف بیعلاقه به نظر برسند. در روش سازش به عنوان یکی دیگر از سبکهای حل تعارض، فرد برای اجتناب از بحث و مجادله، بدون اینکه نظر خود را ابراز بدارد یا از دیدگاه خود دفاع کند راهحل و نظر فرد مقابل را میپذیرد و با آن سازش میکند. سرانجام، سبک حل تعارض درگیری شامل حملات شخصی ، توهین و از بین رفتن کنترل هیجانی و یا رفتاری میباشد (واگنر، مسمان، شایرن و لواندووسکی[14]، 2019). تحقیقات نشان دادهاند که توانایی زوجین در حل موثر مسئله و تعارضات ارتباطشان در افزایش صمیمیت روانی، فکری و جسمی آنها موثر است (زارعپور، 2010؛ صادقیفرد، 2015)، اعتمادی جابری، جزایری و احمدی (1393) در پژوهشی نشان دادند که مهارتهای ارتباطی و سبکهای حل تعارض از جمله عوامل پیشبینی کننده صمیمیت زناشویی هستند.
از آنجا که خانواده یک واحد اجتماعی است متغیرهای موثر بر سایر روابط اجتماعی بر رابطه زناشویی نیز تاثیرگذارند. بدون در نظر گرفتن سایر عوامل درون فردی و محیطی، حمایت و پشتیبانی همسر خود به تنهایی نقش تعیینکنندهای در رابطه زناشویی ایفا میکند (کوهن و ویلز[15]، 1985). کوترونا[16] (1996) اثرگذاری حمایت اجتماعی ادراکشده همسران را بر افزایش رضایت و کیفیت رابطه زناشویی آنها در چهار زمینه مشخص میکند: در ابتدا حمایت باعث کاهش احساس تنهایی زوجین در مقابله با تنشها می شود. دوم، افسردگی و اثرات آن را کاهش میدهد. سوم، مانع از درگیری زوجین میشود و در نهایت حمایت اجتماعی صمیمیت عاطفی زوجین را افزایش میدهد. البته تا زمانی که فرد رابطه را منبع مناسب و در دسترس برای رفع نیاز خود ادراک نکند، رابطه حمایت اجتماعی محسوب نمیشود. لذا نه خود حمایت، بلکه ادراک فرد از حمایت اهمیت دارد (آوریده، 1398). در پژوهش ژو[17] (2015) نقش واسطهای تعادل عاطفی در رابطه بین بخشودگی و رضایت از زندگی معنادار گزارش شد. تحقیقات متعددی نشان دادهاند که ادراک حمایت اجتماعی، رضایت زناشویی زوجین و به تبع آن صمیمیت رابطه آنها را افزایش میدهد (مقدمفر،1396؛ عباسی، 2019؛ آی و اوکانلی[18]، 2018؛ مرت[19]، 2018). ترامونتی، جرینی و استامپاکیا[20] (2015) در پژوهش خود بر روی زوجین دارای آسیب نخاعی دریافت که بین حمایت ادراکشده از سوی همسر و کیفیت رابطه زناشویی رابطه مثیت و معناداری وجود دارد. گاماس[21] (2015) و تارهان [22](2012) نیز در پژوهشهای جداگانهای دریافتند که حمایت اجتماعی ادراک شده توسط فرد، بر میزان امید، رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی به طور مثبت تأثیرگذار است. پژوهشها نشان دادهاند که افراد مستقل نسبت به افراد کمتر مستقل، حمایت از همسر را به عنوان فرصتی برای تقویت صمیمیت و ابراز عشق در نظر میگیرند (دان و هاموند[23]، 2017). همچنین سلکه[24](2019) در پژوهش خود نشان داد که همدلی شریک زندگی و حمایت ادراکشده از سوی او پیشبینی کننده رضایت زناشویی در مردان است.
یکی دیگر از عوامل اجتماعی که تحقیقات اندک صورت گرفته، رابطه آن را با صمیمیت زناشویی تایید کردهاند بهزیستی اجتماعی میباشد. بهزیستی اجتماعی، ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر و گروههای اجتماعی است و نشان میدهد که آیا فرد عملکرد مناسبی در اجتماع خود دارد و این عملکرد چگونه است (سیکوگنانی، پیرینی، کیس[25]، جوشنلو، رستمی و نصرتآبادی، 2008). قرهداغی، مردیپیرسلطان، قادریثانوی و درخشانیا (2014) در پژوهش خود نشان دادند که سرمایه اجتماعی (شامل اعتماد دوطرفه زوجین، احترام متقابل، تعاون، ارزشهای اخلاقی، مسئولیتپذیری، احساس امنیت، احساس مشارکت و مهارتهای ارتباطی) بر رضایت زناشویی تاثیر معناداری دارد. حسینی، محمودی، آرمین و ماردپور (1398) طی پژوهشی نشان دادند که بهزیستی اجتماعی در رابطه بین سلامت معنوی و صمیمیت زناشویی نقش میانجی دارد؛ به این صورت که سلامت مذهبی میتواند از طریق بهزیستی اجتماعی بر صمیمیت زناشویی به طور غیر مستقیم تاثیرگذار باشد. همچنین حسینی و همکاران(1398) نشان دادند که سرمایههای روانشناختی به طور غیر مستقیم از طریق افزایش بهزیستی اجتماعی بر صمیمیت زناشویی به طور مثبت تاثیرگذار است. باتوجه به مبانی نظری و پژوهشی ذکر شدهف شناسایی عوامل تأثیرگذار و مرتبط با صمیمیت زناشویی و برنامهریزی آموزشهای مبتنی بر این یافتهها میتواند در پیشگیری از اختلافات زناشویی و پربارکردن ارتباطات میان زوجین، به ویژه افزایش صمیمیت زناشویی کمک نماید. همچنین توجه به کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن؛ شناخت عوامل مؤثر در روابط زناشویی بالاخص صمیمیت زناشویی، مهار و مدیریت آن بهعنوان عامل پایداری زندگی خانوادگی، یکی از روشهای قابل توجه در حل مشکلات زناشویی است. شناخت این عوامل به زوجین یاری میرساند تا با آشنایی با این عوامل به ایجاد، تقویت و یا اصلاح این متغیرها پرداخته و به صمیمیت زناشویی دست یابند. همچنین هیچ کدام از پژوهشهای صورت گرفته درباره این موضوع، نقش ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زوجین را به صورت جزئی بررسی نکرده و به بررسی سهم هر یک از آنها در صمیمیت زوجین نپرداخته است، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر میرسد. بنابراین یافتن متغیرهای مرتبط و پیشبین صمیمیت و استفاده کاربردی از آنها در درمان زوجها اهمیت بسزایی دارد.از این رو پژوهش حاضر با هدف پیشبینی صمیمیت زناشویی زنان بر اساس مؤلفههای ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی انجام گرفت.
روش
طرح این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل زنان متاهل شهر تهران بود. از این جامعه با توجه به احتمال افت آزمودنیها تعداد 286 نفر با روش نمونهگیری در دسترس از میان زنان مراجعهکننده به سرای محلههای مناطق 1، 2 و 3 تهران انتخاب شدند. در نهایت پس از حذف 22 پرسشنامه ناقص، 264 پرسشنامه باقیمانده مورد مطالعه قرار گرفت. ملاکهای ورود به پژوهش رضایت برای شرکت در پژوهش، دارا بودن حداقل تحصیلات ابتدایی برای درک گویهها و نداشتن سابقه بیماری رانی یا مصرف داروی روانپزشکی(به صورت خود اظهاری) بود همچنین ملاک خروج فقدان هر کدام از ملاک های ورود بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-25 و به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ابزارهای پژوهش
الف) مقیاس صمیمیت زناشویی[26]: این مقیاس که به وسیله تامپسون و والکر[27] (1983) ساخته شده است دارای 17 گویه میباشد و برای سنجیدن میزان صمیمیت زوجها تنظیم شده است. دامنه پاسخها از هرگز(1) تا همیشه (7) در مقیاس لیکرت میباشد. نمرات بالاتر نشاندهنده صمیمیت بیشتر است. این مقیاس توسط ثنایی،هومن و علاقمند (1388) ترجمه شد. این مقیاس با ضریب آلفای 91/0تا 97/0 از همسانی درونی خوبی برخوردار است. نمرات آزمودنی از طریق جمع نمرات گویهها و تقسیم آن بر عدد 17 حاصل میشود. در پؤوهش اعتمادی، نوابینژاد، احمدی و فرزاد، پرسشنامه بر روی 100 زن و شوهر در شهر اصفهان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا و ضریب اعتبار کل مقیاس با روش آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد که حاکی از اعتبار قابل قبول پرسشنامه است. محاسبه ضریب اعتبار با حذف تک تک گویهها نیز نشان داده که حذف هیچ یک از گویهها تأثیر محسوسی در ضریب اعتبار ندارد(حامدی و زارعی، 1389).
ب) پرسشنامه سبکهای حل تعارض[28]: این پرسشنامه که ابزاری برای اندازهگیری پنج شیوهای است که افراد با استفاده از آنها به تعارض پاسخ میدهند و 28 گویه دارد توسط رحیم(1983) ساخته شده است. پنج سبک حل تعارض عبارت از سبکهای یکپارچگی(7 گویه)، مسلط(5 گویه)، ملزمشده(6 گویه)، اجتنابکننده(6 گویه) و مصالحه(4 گویه) هستند. مگویههای این مقیاس به شکل لیکرت 5 درجهای از کاملا مخالفم(1) تا کاملا موافقم (5) نمرهگذاری میشود. رحیم در مطالعهای جامع بر روی یک نمونهی 1219 نفری به تحلیل اعتبار و پایایی این پرسشنامه پرداخت. تحلیل عوامل منعکسکننده پنج سبک حل تعارض بود. محاسبهی ضرایب پایایی با استفاده از بازآمایی و همسانی درونی برای پنج خرده مقیاس این پرسشنامه، رضایتبخش گزارش شد. در مطالعه دیگری که توسط رحیم و مگنر[29] (1995) صورت گرفت، همسانی درونی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای پرسشنامه در دامنهی 72/0 تا 77/0 گزارش شد. رحیم و مگنر در پژوهش بر روی یک نمونه 1474 نفری به بررسی ساختار عاملی پرسشنامهی حل تعارض پرداختند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی، پنج عامل اصلی این مدل را مورد تأیید قرار داد. همچنین نتایج نشان داد که این ابزار از روایی همگرا و افتراقی مطلوبی برخوردار است. همسانی درونی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 76/0 تا 8/0 گزارش شد. در ایران نیز ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه توسط حقیقی، زارعی و قادری (1391) مورد بررسی قرار گرفته است که پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای پرسشنامه در دامنهی 7/0 تا 75/0 و با روش تصنیف 68/0 به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این پرسشنامه از پنج عامل یکپارچگی، ملزمشده، اجتنابی، مسلط و مصالحه تشکیل شده است که در مجموع این عوامل 81/70 درصد واریانس کل را تبیین مینماید.
ج) فرم کوتاه پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ[30]: این پرسشنامه که توسط والاچ، بوچهلد، بوتنمولر،کلینکنچت و اسچیمدت[31] (2006) طراحی شده است، دارای 14 گویه در مقیاس درجه بندی لیکرت از همیشه(4) تا بندرت(1) میباشد. گویه شماره 13 این پرسشنامه به صورت معکوس نمرهگذاری میشود. حداقل و حداکثر نمره در این پرسشنامه به ترتیب 14 و 56 است. نمره بیشتر نمایانگر ذهنآگاهی بالاتر است. قاسمی جوبنه، عربزاده، محمدعلیپور جلیلینیکو و محسنزاده (1394) در پژوهش خود ابتدا فرم کوتاه پوسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ را به فارسی ترجمه و سپس روایی و پایایی آن را مورد بررسی قرار دادند. روایی همزمان با مقیاسهای خودکنترلی (69/0r=) و تنظیم هیجان (68/0r=) در سطح معناداری 01/0 مناسب گزارش شد. نتایج مدل تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با دادهها داشته و از روایی عاملی مطلوبی برخوردار است. همچنین پایایی محاسبه شده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0، بتای ترتیبی 93/0 و پایایی بازآزمایی به فاصله چهار هفته 83/0 به دست آمد.
د) مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده[32]: این مقیاس که توسط زیمت در سال 1988 طراحی شد، متشکل از 12 گویه برای سنجش حمایت اجتماعی ادراک شده از سه منبع خانواده، دوستان و دیگر افراد مهم است که بر اساس یک مقیاس 5 درجهای لیکرت از کاملا مخالف(1) تا کاملا موافق(5) پاسخ داده میشود. گویههای3، 4، 8 و 11 مربوط به حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده، گویههای 7، 6، 9 و 12 مربوط به حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی دوستان و گویههای 1، 2، 5 و 10 مربوط به حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی دیگران میباشد. این مقیاس در ایران توسط اسدی مجره(1390) ترجمه شد. آلفای کرونباخ مقیاس کلی 89/0 گزارش شده است(زیمت و همکاران، 1988). مقدار آلفای کرونباخ این مقیاس در پژوهش اسدیمجره (1390)، 87/0 گزارش شده است. آلفای کرونباخ کل مقیاس در پژوهش آوریده، اسدیمجره، مقتدر، عابدینی و میربلوکبزرگی (1398) 89/0 و برای سه بعد حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی به ترتیب 83/0، 75/0 و 81/0 به دست آمد. نمونهای از سوالات این مقیاس عبارتاند از: فرد خاصی وجود دارد که در هنگام نیاز به او دسترسی داشته باشم، فرد خاصی وجود دارد که میتوانم شادیها و غمهایم را با او در میان بگذارم.
ه) مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز[33](1998): پرسشنامه بهزیستی اجتماعی ابتدا توسط صفاری نیا و تبریزی (1391) به زبان فارسی ترجمه و سپس نسخه ترجمهشده فارسی به انگلیسی برگردانده شد.این مقیاس مشتمل بر 33 گویه و 5 خرده مقیاس همبستگی اجتماعی(گویه های 7، 15، 18، 21، 23، 27، 29)، انسجام اجتماعی(گویههای 1، 2، 9، 10، 12)، مشارکت اجتماعی(گویههای 3، 4، 11، 24، 26، 28، 32، 33)، شکوفایی اجتماعی(گویههای 5، 14، 16، 17، 25) و پذیرش اجتماعی(گویههای 6، 8، 13، 19، 20، 22، 30، 31) است. نمره گذاری گویه ها روی مقیاس لیکرت 5 درجهای از کاملا مخالفم(1) تا کاملا موافقم(5) انجام میشود. بنابراین حداقل و حداکثر نمره کسب شده به ترتیب برابر 33 و 165 خواهد بود. کیز(1998) طی دو مطالعه بر روی دو نمونهی 373 و 2887 نفری در آمریکا، جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده کرد که میزان ضریب آلفای کرونباخ را در مطالعه اول برای ابعاد انسجام اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پذیرش اجتماعی به ترتیب 57/0، 69/0، 81/0، 75/0 و 77/0 و برای مطالعه دوم به ترتیب 64/0، 64/0، 73/0، 66/0 و 41/0 به دست آورد. در مطالعه اول و دوم کیز(1998) نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده برازش خوب مدل پنج عاملی بوده است. بررسی روایی همزمان این پرسشنامه برای مقیاس بیهنجاری در مطالعه اول نشان داد که کلیه ابعاد بهزیستی اجتماعی با مقیاس بهنجاری رابطه منفی معنادار دارند و در مطالعه دوم روایی همزمان پرسشنامه بهزیستی اجتماعی با مقیاس بیقراری نشاندهنده رابطه مثبت معنیدار و متوسط ابعاد آن با مقیاس بیقراری بود(حیدری و غنایی،1387). حیدری و غنایی(1387) در ایران پایایی این مقیاس را با اجرای آن بر روی 632 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای استان مرکزی و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه کردند و نتایج تحلیل عاملی مؤید ساختار پنج عاملی این پرسشنامه در جامعه ایرانی بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشاندهنده برازش خوب مدل در تعیین عاملها به شکل اولیه بیان شده توسط کیز (1998) بود.
یافتهها
میانگین سنی شرکتکنندگان 36 سال بود. کمسنترین شرکتکننده 26 سال و مسنترین شرکتکننده 49 سال بود. تعداد 84 نفر دارای مدرک تحصیلی پایینتر از فوقدیپلم، 113نفر دارای مدرک تحصیلی فوقدیپلم و لیسانس و 67 نفر فوقلیسانس و بالاتر بودند.
ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی در این تحقیق به عنوان متغیرهای پیشبین مطرح هستند که رابطه آن ها با صمیمیت زناشویی مورد سنجش واقع شده است. یافتههای توصیفی مقیاسهای پژوهش در جدول 1 آورده شده است.
جدول 1. یافتههای توصیفی خردهمقیاسهای تحقیق
شاخص آماری مقیاس |
میانگین |
انحراف استاندارد |
کجی |
کشیدگی |
یکپارچگی |
94/14 |
84/1 |
-70/0 |
04/0 |
مسلط |
20/17 |
01/3 |
-14/0 |
03/0 |
ملزم شده |
15/17 |
06/3 |
16/0 |
-54/0 |
اجتناب کننده |
29/13 |
64/2 |
-35/0 |
-51/0 |
مصالحه |
19/15 |
85/2 |
54/0 |
-52/0 |
ذهن آگاهی |
10/37 |
26/6 |
32/0 |
-28/0 |
حمایت خانواده |
17/13 |
40/3 |
03/0 |
-51/0 |
حمایت دوستان |
62/12 |
17/3 |
04/0 |
-76/0 |
حمایت افراد مهم |
59/13 |
95/2 |
-24/0 |
-28/0 |
همبستگی اجتماعی |
62/17 |
60/2 |
-12/0 |
-80/0 |
انسجام اجتماعی |
47/18 |
35/2 |
25/0 |
82/1 |
مشارکت اجتماعی |
55/20 |
32/3 |
24/0 |
-66/0 |
شکوفایی اجتماعی |
86/20 |
27/3 |
-58/0 |
-70/0 |
پذیرش اجتماعی |
33/19 |
49/3 |
-38/0 |
-91/0 |
صمیمیت زناشویی |
54/58 |
17/7 |
29/0 |
-80/0 |
نتایج جدول نشان میدهد از بین مؤلفه الگوهای حل تعارض، بیشترین میانگین مربوط به الگوی مسلط است.
براساس دادههای جدول 1 مشخص می شود که شاخص کجی و کشیدگی هیچ یک از مؤلفهها خارج از بازهی (3 ، 3-) نیست و بنابراین میتوان آنها را نرمال یا تقریب نرمال در نظر گرفت.
جدول 2. شاخص تحمل واریانس و عامل تورم واریانس
شاخصهای همخطی چندگانه |
||
متغیرهای پیش بین |
تلورانس |
VIF |
یکپارچگی |
54/0 |
87/1 |
مسلط |
62/0 |
62/1 |
ملزم شده |
34/0 |
94/2 |
اجتناب کننده |
42/0 |
40/2 |
مصالحه |
61/0 |
64/1 |
ذهن آگاهی |
53/0 |
88/1 |
حمایت خانواده |
60/0 |
66/1 |
حمایت دوستان |
48/0 |
09/2 |
حمایت افراد مهم |
52/0 |
93/1 |
همبستگی اجتماعی |
68/0 |
46/1 |
انسجام اجتماعی |
80/0 |
25/1 |
مشارکت اجتماعی |
61/0 |
64/1 |
شکوفایی اجتماعی |
73/0 |
37/1 |
پذیرش اجتماعی |
64/0 |
57/1 |
همانطور که مشاهده میشود تمامی اعداد نشان از عدم وجود اثر هم خطی شدید بین متغیرهای پیشبین میباشد.
جدول 3. نتایج رگرسیون عوامل ذهنآگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بر صمیمیت زناشویی
|
مدل |
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
R |
R2 |
R2adj
|
sig |
|
رگرسیون |
67/3171 |
00/14 |
55/226 |
44/5 |
48/0 |
23/0 |
21/0 |
001/0 |
خطای تصادفی |
87/10361 |
00/249 |
61/41 |
|
|
|
|
|
|
کل |
54/13533 |
00/263 |
|
|
|
|
|
|
همان طور که در جدول مشاهده میشود مقدار sig کمتر از 05/0 شده است و نشان از معنی دار بودن مدل رگرسیون میباشد، یعنی حداقل یکی از متغیرهای پیشبین بر متغیر ملاک تاثیر معنادار دارد.
با توجه به معنادار بودن کل مدل اکنون باید بررسی کرد که کدام یکی از ضرایب صفر نیست و یا به عبارت دیگر کدام متغیر یا متغیرها تأثیر معنادار در مدل دارند. به این منظور از آزمون t استفاده میشود.
جدول4. ضرایب استاندارد، غیراستاندارد و آماره تی متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون
متغیر پیش بین |
ضرایب رگرسیون |
Tآماره |
sig |
|
استاندارد نشده |
استاندارد شده |
|||
مقدار ثابت |
17/23 |
|
39/2 |
02/0 |
یکپارچگی |
15/0 |
04/0 |
51/0 |
61/0 |
مسلط |
-29/0 |
-12/0 |
-69/1 |
09/0 |
ملزم شده |
-45/0 |
-19/0 |
-03/2 |
04/0 |
اجتناب کننده |
-05/0 |
-02/0 |
-22/0 |
83/0 |
مصالحه |
26/0 |
13/0 |
46/2 |
01/0 |
ذهن آگاهی |
20/0 |
17/0 |
72/2 |
007/0 |
حمایت خانواده |
40/0 |
19/0 |
64/2 |
01/0 |
حمایت دوستان |
16/0 |
07/0 |
88/0 |
38/0 |
حمایت افراد مهم |
18/0 |
08/0 |
97/0 |
33/0 |
همبستگی اجتماعی |
59/0 |
21/0 |
16/3 |
001/0 |
انسجام اجتماعی |
76/0 |
25/0 |
00/4 |
001/0 |
مشارکت اجتماعی |
32/0 |
15/0 |
10/2 |
04/0 |
شکوفایی اجتماعی |
39/0 |
18/0 |
76/2 |
006/0 |
پذیرش اجتماعی |
02/0 |
01/0 |
16/0 |
88/0 |
همان طور که نتایج جدول نشان میدهد عوامل سبک مصالحه، ذهنآگاهی، حمایت خانواده، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی و شکوفایی اجتماعی با صمیمیت زناشویی در سطح 5 درصد رابطهی مثبت معنادار دارند و مثبت بودن این ضرایب در واقع نشاندهنده این است که با افزایش این عوامل، میزان صمیمیت زناشویی افزایش مییابد. همچنین بین سبک ملزمشده و صمیمیت زناشویی رابطهی منفی معنادار وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر پیشبینی صمیمیت زناشویی بر اساس الگوهای حل تعارض، ذهنآگاهی، حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهنآگاهی بر صمیمیت زناشویی اثر مستقیم دارد. این نتیجه با سایر مطالعات انجام شده که نشان دادهاند بین ذهنآگاهی با صمیمیت زناشویی، رضایت زناشویی، سازگاری زناشویی، روابط ایمن در زندگی زناشویی و کیفیت زناشویی ارتباط معنادار وجود دارد (بارنس و همکاران، 2007؛ آدیر و همکاران، 2018؛ کیمز و همکاران،2018؛ پن و همکاران، 2019؛ قاسمیجوبنه و همکاران، 1398؛ بهشتینژاد، 2019؛ فرشیدمنش، 2019؛ کریمزاده، 1394؛ مصلا و همکاران، 2016؛) همخوانی دارد. بنابراین افراد دارای ذهنآگاهی نه تنها بهزیستی فردی و سلامت روان مطلوبی دارند (قانع، جوانشیر و درخشانپور، 1397)، بلکه ارتباط زناشویی صمیمانهتری را نیز تجربه میکنند. این یافته را میتوان اینگونه تببین کرد که تنظیم هیجان، تحمل فشار، ناکامی و ناراحتی، رضایت از زندگی فردی، حالات هیجانی و دیدگاه مثبت نسبت به زندگی، انعطافپذیری روانی و احساس آرامش و امنیت که از مشخصههای ذهنآگاهی هستند به ادراک فرد از رابطه و هیجانات تجربهشونده بین فردی وی نیز تعمیم میابند و محیط مطلوبتری را برای رابطهی سازنده و صمیمانه به وجود میآورند. افرادی که ذهنآگاهی بالایی دارند بهتر میتوانند در تجربههای دشوار رابطه، قضاوت نادرست را به تعویق بیندازند و برخورد سازندهای با همسر خود داشته باشند (فروزش و همکاران، 1397). آگاهی از تجربهها، با افزایش احساس مهربانی و شفقت نسبت به خود و دیگران و نیز کاهش اضطراب و استرس درونی، خشم و قضاوت نابجا، احساس پذیرفته شدن را در همسر به وجود میآورد و احساس نزدیکی زوجین را به یکدیگر تقویت میکند. ذهنآگاهی با ایجاد فضایی باز و گشوده توأم با مهربانی نسبت به خود و همسر احساس شادکامی از رابطه را در زوجین تقویت میکند.
همچنین در این مطالعه بین صمیمیت زناشویی و سبکهای حل تعارض همبستگی معناداری مشاهده شد. این همبستگی بین صمیمیت و سبک حل تعارض مصالحه دارای بیشترین میزان است. به این شکل که زوجین دارای سبک حل تعارض مصالحه، صمیمیت زناشویی بیشتری را گزارش کردند. این نتایج با نتایج حاصل از پژوهشهای پیشین (فینی و کارانتزاس، 2017؛ هاوکینز و بوث، 2005؛ زارعپور، 2010؛ صادقیفرد، 2015واعتمادی جابری، جزایری و احمدی،1393) همسو است. بر اساس مبانی نظری وجود تعارض در روابط نزدیک، تهدیدی برای کیفیت روابط محسوب میشود. از سویی تعارض، بخش جدایی ناپذیر روابط بشری است و از آن گریزی نیست. با این حال، از آنجا که بشر موجودی هوشمند است میتواند با خلق شیوههای سازنده برای حل تعارضات و مسائل بین فردی، تجربه روابط لذت بخش و صمیمانه را برای خود ممکن سازد. همانگونه که از نتایج پژوهش حاضر و پژوهشهای پیشین(کمپاینن، جانسون و فیلیپس[34]، 2013؛ زاهدی، 2019) برمیآید، رابطه صمیمیت زناشویی و توانایی زوجین در حل تعارضات، رابطهای دو سویه است. به این معنا که هرچه زوجین صمیمیتر باشند در حل تعارضات تواناترند و نیز هر چه زوجین در حل تعارضات کارآمدتر عمل نمایند رابطهی صمیمانهتری را تجربه میکنند. در تبیین این یافتهها میتوان چنین گفت که در هر تعاملی کنش و واکنش وجود دارد و هر دو به یک میزان دارای اهمیت است. هنگام بروز تعارض چنانچه زوجین مهارت لازم را در حلمسئله و تعارض دارا باشند، عمل و عکسالعملی متناسب با موقعیت و در جهت حل تعارض نشان خواهند داد. تجربههای موفقیت در حل تعارض به مرور زمان احساس امنیتخاطر نسبت به واکنشهای همسر و امید به یافتن راهحلی مفید را در فرد ایجاد و دیدگاه زوجین را به یکدیگر نزدیک مینماید. این احساس امنیت، دیدگاه فهمی و تعامل سازنده، بستری از صمیمیت برای رابطه ایجاد میکند.
یافته دیگر پژوهش حاکی از وجود رابطه معنادار مستقیم میان صمیمیت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراکشده (به طور کلی) و حمایت اجتماعی ادراکشده خانواده (به طور اخص) میباشد. این یافته با نتایج پژوهشهای ژو(2015)، ترامونتی و همکاران(2015)، دان و همکاران (2017)،آی و همکاران (2018)، سلکه (2019)، مقدم فر (1396) و عباسی (2019) همسو بود. ادراک نکردن حمایت از جانب همسر احساس ناخشنودی از زندگی و رابطه را در فرد ایجاد میکند. حمایت زوجین از یکدیگر و ادراک این حمایت از سوی آنها کیفیت روابط عاشقانه آنها را افزایش میدهد(کرامر[35]، 2006). از آنجا که رابطه با همسر نزدیک ترین ارتباط اجتماعی است، ادراک همدلی و حمایت از سوی همسر میتواند القاکنندهی احساس آرامش درونی توأم با صمیمیت در فرد باشد. تاثیر و اهمیت حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی همسر فراتر از حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی هر منبع دیگری است (هالت-لانستد، بیرمینگهام . جونز[36]، 2008).گرچه گوش دادن به ابراز احساسات و افکار همسر زمانی که به حمایت نیاز دارد گاهی اوقات بار و مسئولیت سنگینی احساس میشود، با این وجود برخی افراد از این فرصت برای شناخت بیشتر شریک زندگی، تقویت مهارتهای ارتباطی و رشد، استفاده میکنند (دان و همکاران ،2017). از دیگر سو، خانواده به عنوان اولین منبع دلبستگی و امنیت و نیز نخستین واحد اجتماعی که فرد در آن شکل میگیرد نقش مهمی در سلامت روان فرد ایفا میکند. پژوهشها نشان داده است که حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی خانواده و دوستان نقش مثبتی در سازگاری زناشویی دارد (مرت،2018؛ لارسون[37]، 2002). ازدواج یک نظام بسته نیست که هیچ تعاملی با محیط اجتماعی نداشته باشد. بنابر این طبیعی است که تعامل با جامعه و به ویژه خانواده و دوستان نقش مهمی در رضایت و سازگاری زناشویی افراد داشته باشد. در فرهنگهای خانوادهمحور و جمعگرایانه مانند جامعه ایرانی، خانوادهها نسبت به مشکلات اعضا خود بیتفاوت نیستند و حمایت اجتماعی در خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. خانوادهها با ارائه حمایت به اعضا خود به بهبود کیفیت زندگی فردی و زناشویی اعضا کمک میکنند و از اعضا انتظار رفتار سازگارانه دارند. ادراک فرد از حمایت اجتماعی خانواده میتواند در اعتماد به نفس، سازگاری و صمیمیت زناشویی نقش موثری ایفا نماید. همچنین حمایت اجتماعی خانواده و دوستان میتواند در از بین بردن اثرات منفی ازدواج، راهنمایی در خصوص مهارتهای ارتباط مؤثر زناشویی، یادگیری روشهای ایجاد و حفظ صمیمیت و غنای رابطه موثر باشد.
یکی دیگر از یافتههای پژوهش نشاندهنده رابطه مستقیم و معنادار بین صمیمیت و بهزیستی اجتماعی (به طور کلی) و همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی و شکوفایی اجتماعی( به طور اخص) بود. این یافته با نتایج پژوهشهای پیشین (آرمین و همکاران، 1398؛ حسینی و همکاران، 1398) همخوانی دارد. همچنین این یافته را میتوان با نتایج پژوهش قرهداغی و همکاران(2014) که نشان دادند سرمایه اجتماعی که شامل اعتماد دو طرفه زوجین، احترام متقابل، تعاون، ارزشهای اخلاقی، مسئولیتپذیری، احساس امنیت، مشارکت اجتماعی و مهارتهای ارتباطی بر رضایت زناشویی تأثیر معنادار دارد، همسو دانست. از این نتایج اینگونه میتوان استنباط کرد که فردی با بهزیستی اجتماعی بالا که در ایجاد و حفظ روابط گرم و رضایت بخش اجتماعی، حساسیت نسبت به رفاه حال دیگران و مسئولیتپذیری عملکرد بالایی نشان میدهد، توانایی همدلی و صمیمیت در رابطه زناشویی را دارا میباشد. بهزیستی اجتماعی یکی از عواملی است که به واسطه آن زوجین وارد تعاملات بینفردی و فرآیند ارتباط میشوند؛ فرآیندی که طی آن زوجین اطلاعات، افکار و احساسات خود را از طریق مبادله کلامی و غیرکلامی با یکدیگر در میان میگذارند و صمیمیت بیشتری را تجربه میکنند (حسینی،98). بنابراین بهبود ابعاد گوناگون بهزیستی اجتماعی در زوجین، ازدواج را غنی میسازد و به صمیمیت رابطهی زناشویی عمق میبخشد.
از محدودیتهای پژوهش عدم دسترسی به طیف متنوعی از جامعه مورد مطالعه و اکتفا به نمونه در دسترس زنان مراجعهکننده به سرای محلهها بود که این محدودیت میتواند در پژوهشهای آینده مرتفع گردد. این پژوهش در شهر تهران انجام شده است و پیشنهاد میشود برای اطمینان بیشتر از قابلیت تعمیم نتایج آن به زنان سایر مناطق کشور، پژوهشهای مشابهی در شهرهای دیگر نیز انجام شود. همچنین پژوهشگران علاقمند میتوانند مطالعه مشابهی را بر زوی جمعیت مردان انجام دهند تا از این طریق به طور گستردهتری امکان شناخت و مطالعه تشابهات، تفاوتها، تاثیرو تأثرات و تعاملات رفتاری، شناختی و هیجانی زنان و مردان فراهم گردد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود که کارگاههایی با اهداف آموزش مهارتهای حل مسئله، مهارتهای ارتباطی، ذهنآگاهی، تقویت عزتنفس و علاقهی اجتماعی زنان برگزار گردد.
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از کلیه شرکتکنندگان در فرآیند پژوهش، صمیمانه تقدیر و تشکر به عمل میآید.
[1] -Nurhayati, Faturochman & Fadilla Helmi
[2]- Hassebrauck & Fehr
[3]- Jung-Yoon, Jong-Sung, , Sung-Soo, Jin-Kyu, Seok-Jun, Sun-Jin & Sa-Mi
[4]- Brouck, Vandereyken, Vertommen
[5]- Mc Carney, Schulz & Grey
[6]- Barnes, Brown, Kruse Mark, Campbell & Rogge
[7]- Pan, Gau, Lee, Jou, Liu & Wen
[8]- Kimmes, Jaurequi, May, Srivastava & Fincham
[9]- Adair, Boulton & Algoe
[10]- Wilson, Andridge, Peng, Bailey, Malarkey & Kiecolt-Glaser
[11]- Feeney & Karantzas
[12]- Hawkins & Booth
[13]- Kurdek
[14]- Wagner, Mosmann, Scheeren & Levandowski
[15]- Cohen & Wills
[16]- Cutrona
[17]- Zhu
[18]- Ay&Okanli
[19]-Mert
[20]-Tramonti, Gerini&Stampacchia
[21]- Gümüş
[22]- Tarhan
[23]- Don & Hammond
[24]- Selke
[25]- Cicognani, Pirini, Keyes
[26]- Marital Intimacy Scale
[27]- Thompson & Walker
[28]- conflict resolution styles Scale
[29]- Rahim & Magner
[30]- Freiburg Mindfulness Inventory- Short Form
[31]- Wallach, Buchheld, Buttenmuller, Kleinknecht & Schmidt
[32]- Perceived Social Support Scale
[33]- Keyses Social Well-being Scale
[34]- Kemppainen, Johnson & Phillips
[35] -Cramer
[36] -Holt-Lunstad, Birmingham & Jones
[37]- Larson