نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه روانشناسی بالینی, دانشگاه سمنان, سمنان, ایران
2 گروه روانشناسی. دانشگاه آزاد اسلامی. شهرکرد.ایران
چکیده
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانونهای پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همهگیری کرونا بود.
روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 با تعداد بالغ بر 40000 نفر تشکیل میدادند. گروه نمونه 402 دختر و پسر دانشجو بودند که توسط پرسشنامه حمایت اجتماعی(زیمت و همکاران، 1998)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی(پاتنام، 2000) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی(لوتانز و همکاران، 2007) به شکل اینترنتی و از طریق درگاههای مجازی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بصورت مثبت با حمایت اجتماعی دانشجویان، همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، به ترتیب 24 و 48 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را پیشبینی میکنند(001/0p <).
نتیجه گیری: به نظر میرسد میتوان گفت حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی قابل پیشبینی است و دارای تلویحات کاربردی در تهیه مداخلههای در بحران در زمان شیوع بیماری کرونا و بعد از آن است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The prediction of students’social support based on components of social capital and psychological capital in corona epidemic
نویسنده [English]
- Mahmoud Esmaeilpour Eshkaftaki 2
2 Department of psychology, Islamic Azad University, Shahrekord, Iran
چکیده [English]
Aim: The corona disease epidemic and quarantine have had different effects on the social and psychological aspects of individuals. The aim of this research was to study the relation between social support with components of the social capital and the psychological capital of students in corona epidemic.
Method: This study is descriptive-correlation type and statistical population of all students of Chaharmahal and Bakhtiari province in the second semester of the 2019- 2020 academic year numbered over 40000 people. A sample of 402 men and women students evaluated by Social Support Scale (Zimet, et al, 1998), Putnam social Capital Questionnaire (Putnam, 2000), and Psychological Capital Questionnaire (Luthans, et al, 2007) through online recall and via social network. To analyze the data, Pearson correlation coefficient and regression analysis were used.
Results: The results showed social capital and psychological capital had meaningful correlation with students’ social support. Also, social support and social capital could be predicted 24% and 48%by psychological capital, respectively (P < 0/001).
Conclusion: It seems that the social support of students is predictable with components of social capital and psychological capital and has practical implications at preparation of interventions in crisis at the time of corona outbreak and after it.
کلیدواژهها [English]
- Social support
- Social capital
- Psychological capital
- Student
- Coronavirus
کروناویروسها[1](کووید19) خانواده بزرگی از ویروسها هستند که میتوانند باعث عفونتهای تنفسی مانند سرماخوردگی تا بیماریهای شدیدتر از جمله مرس[2] و سارس[3] شوند. هماکنون این ویروس به نام COVID-19 نامگذاری شده است و همهگیری این ویروس جدید از دسامبر سال 2019 در شهر یوهان چین آغاز شد و تا اواخر آگوست 2020 بالغ بر 25 میلیون نفر را مبتلا کرده است(سازمان بهداشت جهانی، 2020). علائم و نشانههای این بیماری تب، مشکل در تنفس و سرفه و از خفیف تا شدید متغیر است و گفته میشود که در 2 درصد از مبتلایان منجر به مرگ میشود(وو و مک کوگان[4]، 2020). مناطق درگیر با موارد کووید19 مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی(WHO) شامل اکثر مناطق کره زمین از جمله: آفریقا، مدیترانه شرقی، اقیانوس آرام غربی، قاره آمریکا، اروپا و آسیای جنوب شرقی است(سا[5]، 2020). در ایران نیز چندین ماه است که این بیماری به مرحله همهگیری رسیده است و به سرعت بهداشت جسمی و روانی افراد را به خطر انداخته است. با توجه به قدرت همهگیری و انتشار بیماری، سازمان بهداشت جهانی در ماه فوریه وضعیت اضطراری اعلام و توصیه کرد تا جوامع، انتشار فرد به فرد این بیماری را از راه کاهش ارتباط افراد بخصوص افراد مبتلا شده و کارکنان قسمتهای مراقبتی و درمان بیماران، کاهش داده و همهگیری جهانی آن را تحت کنترل بگیرند(بیانیه سازمان بهداشت جهانی، ژانویه 2020). متاسفانه این رویکرد به تنهایی کارساز نبود و تعداد بیشمار بیماران نشان داد که علاوه بر مبتلایان، تعداد بسیاری از ناقلان بدون علامت نیز در جامعه حاضر هستند. این علت موجب شد تا بعضی مناطق به قرنطینه کامل روی آورند؛ از جمله: چین و ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، بریتانیا، هند، امریکا، برزیل و.... یا اتخاذ قوانین پیشگیرانه در سطح کلان و ملی را در شهر، استان یا حتی کشور، در دستور کار قرار دهند؛ از جمله: ایران، ترکیه، امارات، کره جنوبی، کانادا و.... اجرای چنین سیاستهای بهداشتی علاوه بر پیامدهای مثبت، باعث بروز اثرات منفی روانشناختی در سطح جامعه شد. استرس ناشی از بیمار شدن، ترس از مردن، گسترش اخبار غلط و شایعات، تداخل در کارهای روزمره، قوانین منع یا محدودیت سفر و آمد و رفت، کاهش ارتباطات اجتماعی از جمله ارتباط با خانواده، همکاران و دوستان، رخ دادن مشکلات شغلی، مالی و... در این شرایط، بهداشت روان افراد جامعه را تهدید میکند(علیزادهفرد و صفارینیا، 1398). مجموعه این دلایل میتوانند انواعی از نشانهها تا اختلالات بالینی جدی را پیریزی کنند؛ از احساس ترس و نگرانی تا استرس و اضطراب مرضی، وسواس فکری و عملی دارای ارتباط با بیماری(رابین و ویسلی[6]، 2020)، و حتی نشانگانی از استرس پس از سانحه در شرایط همانند(شولتز، بینگانا، و نریا[7]، 2014) تا افزایش احساس تنها بودن، کاهش حمایت اجتماعی[8] و پایین آمدن امید به زندگی(شیگمورا، اورسانو، مورگانساتین، کوراساوا، و بندیک[9]، 2020).
همانگونه که اشاره گردید یکی از اثرات روانشناختی اجرای چنین سیاستهای بهداشتی در سطح جامعه میتواند افزایش یا کاهش حمایت اجتماعی باشد. حمایت اجتماعی تحت عنوان قویترین فاکتور مقابلهای برای برخورد موفقیت آمیز و آسان در زمان مواجهه فرد در وضعیت تنیدگی و تحمل جوی تنشزا، معرفی شده است؛ بدین صورت که اولاً از مسیر اجرای نقش میانجیگری بین عوامل تنشزای موجود در محیط و بروز مشکلات جسمی-روانی و ثانیاً بهبود شناخت از طریق کاهش دادن تنش تجربه شده، باعث تقویت سلامت جسمانی-روانی و شاخصهای کیفیت زندگی در افراد میشود(ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ[10]، 2020 الف). حمایت اجتماعی شامل حمایت عاطفی، اطلاعاتی و ابزاری است که حمایت عاطفی شامل عشق ورزیدن و دوست داشتن، احترام گذاشتن و پذیرفتن میشود؛ حمایت اطلاعاتی زمانی است که بـه فـرد در رابطه با رویـداد اسـترسزا اطلاعات داده میشود و حمایت مـادی شامل کمـک مالی، کالایی و... است(رمضانلو و درتاج، 1395). حمایت اجتماعی به کنترل تنشهای روانی و تصحیح طرحوارهها کمک کرده، دفعات بیمار شدن را کاهش، نقاهت را در دوران بیماری سرعت، احتمال مرگ و میر را پایین و سلامت روانی را افزایش میدهد(آس، فوسا، دهل و مو[11]، 1997)؛ همچنین با واکنشهای ایمنی و بهداشت عمومی(بوویر، چاموت و پرگر[12]، 2006)؛ تعدیل پاسخ به سوگ(استروب، زچ، استروب و اباکومکین[13]، 2005) و پایین آوردن تنیدگیهای روانشناختی، جلوگیری از رفتارهای خطرآفرین و اعتیاد به مواد مخدر و الکل(شامکوئیان، لطفی کاشانی، وزیری و اکبری، 1392) ارتباط دارد. به طور خلاصه نتایج تحقیقات نشان از آن دارد که حمایت اجتماعی بر ساختار جسمی، روانی، رضایت از زندگی و جنبههای متفاوت کیفیت زندگی افراد اثرات فراوانی دارد و تحت عنوان یک عامل تعدیل کننده مؤثر در سازگاری و مقابله با شرایط تنشزای زندگی شناخته شده است. افراد بهرهمند از حمایت اجتماعی در مقایسه با افراد بیبهره، از نظر سلامتی در شرایط مناسبتری قرار میگیرند و با بالارفتن آن، میزان سلامت روانی نیز افزایش و ابتلا به نشانهها و اختلالات بالینی جدی، کاهش مییابد(میشرا[14]، 2020). اکنون در دوران همهگیری بیماری کرونا، به نظر میرسد که ضعف یا قوت حمایت اجتماعی میتواند با عوامل بسیاری در ارتباط باشد که از مهمترین آنها شاید بتوان به سرمایه اجتماعی[15] و سرمایه روانشناختی[16] اشاره کرد.
پاتنام[17] (2000) سرمایه اجتماعی را شامل مؤلفههایی از جمله شبکهها، ارزشهای مشارکت مدنی و اعتماد به سایر افراد جامعه میداند که این سرمایه بر خلاف سرمایههای متعارف دیگر، یک کالای همگانی است و در انحصار بهرهبرداران نیست. سرمایه اجتماعی شبکهای از ارتباطات مبتنی بر اعتماد اجتماعی بین فردی و بین گروهی و پیوندهای افراد بین گروههای اجتماعی، نهادها و سازمانها است که به انسجام و همبستگی اجتماعی و بهرهمندی افراد و گروهها از حمایت اجتماعی و انرژی کافی برای آسان شدن کنشها برای تحقق اهداف فردی و گروهی منجر میشود. به زبان دیگر آدمی در ساختارهای ترسیم شده فرهنگی و اجتماعی به سر میبرد و به شکل مستمر از منابع فرهنگی و اجتماعی، بازخوردهای اطلاعاتی و اصلاحی دریافت میکند. این بازخوردها قادر هستند در ساخت اهداف، معنی زندگی، مقاومت در مقابل فشار و خودسنجیهای مثبت و منفی نقش ماندگار بازی کنند. از این رو، نبود شبکههای اجتماعی حمایت کننده و افول روابط بین فردی و گسست اعتماد بین فردی قادر هستند از نمایان شدن توانمندیهای فردی در موقعیتهای اجتماعی، بازداری کنند. در حقیقت فضاهای بیاعتمادی و فاصلهگیری اجتماعی، فرصت جرأتمندی و خودابرازی را از فرد گرفته و او را از منابع بزرگ بازخوردی محروم میسازند. نبود این منابع، چشمانداز فرایندهای آتی زندگی را برای آدمی در ابهام فرو میبرد و بدبینی، یأس و ناامیدی را در چارچوب ادراکی و روانشناختی فرد جایگزین می کند(گیاوریمیس و نیکولسون[18]، 2020). سرمایه اجتماعی را در مجموع به عنوان درجهای از انسجام اجتماعی، ارتباطات متقابل دوطرفه، اعتماد، تعاملات، احساس و ادراک و تعهد متقابل در بین اعضای یک گروه میدانند(ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ، 2020 ب).
سرمایه روانشناختی نیز سازهای جدای از سرمایه اجتماعی و انسانی است و از آن به عنوان ادراک شخص از خود و داشتن هدف جهت رسیدن به موفقیت و پایداری در مقابل مشکلات یاد میشود. سرمایه روانشناختی ریشه در مکتب روانشناسی مثبت گرا[19] دارد و از چهار گویه امید[20] که پشتکار در پیگیری اهداف و در صورت نیاز، بازنگری در مسیر هدفها جهت رسیدن به موفقیت میباشد، خوشبینی[21] که اسناد مثبت به پیروزی در حال و آینده است، تابآوری [22]که سازگاری مثبت در پاسخ به شرایط ناگوار را شامل میشود و خودکارآمدی[23] که اطمینان به تواناییهای خود جهت انجام تکالیف مشکل و چالشبرانگیز است، تشکیل شده است. سرمایه روانشناختی را باید جزو ویژگیها و مهارتهای مهم و اساسی در نظر گرفت که در صورت بهرهمندی افراد جامعه، میزان آسیبپذیری پایینتری در مقابل رویدادهای استرس آور از خود نشان میدهند و نشاط، رضایت و بهزیستی بالاتری را تجربه میکنند و در نهایت به احتمال کمتری دچار فرسودگی میشوند(سانتیسی، لودی، ماگنانو، زاربو و زامیتی[24]، 2020).
گیاوریمیس و نیکولسون(2020) در پژوهشی تحت عنوان سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشگاه گریک در طول همهگیری کووید19 نشان دادند در بستری که جامعه تحت تأثیر همهگیری این ویروس قرار گرفته است، سرمایه اجتماعی بالا میتواند شرایط مناسبی را برای روابط اجتماعی مثبت و تعاملات دانشجویی ایجاد کند و رشد شناختی به نظر نمیرسد متفاوت از سرمایه اجتماعی باشد. ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ (2020) در پژوهشی به بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر کیفیت خواب کارکنان پزشکی که بیماران مبتلا به کرونا را در ژانویه و فوریه 2020 در چین تحت درمان قرار داده بودند، پرداختند. نتایج نشان داد که سطح حمایت اجتماعی کارکنان پزشکی با خودکارآمدی و کیفیت خواب، رابطه مثبت و با میزان اضطراب و استرس، ارتباط منفی دارد. سطح اضطراب مرتبط با استرس به طور معنیداری تأثیر منفی بر خودکارآمدی و کیفیت خواب داشت و اضطراب، استرس و خودکارآمدی، واسطه متغیرهای مرتبط با حمایت اجتماعی و کیفیت خواب بودند. ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ (2020) در پژوهش دیگری نیز به بررسی سرمایه اجتماعی و کیفیت خواب در افرادی که در پی شیوع ویروس کووید19 در ژانویه سال 2020 در چین خود را 14 روز قرنطینه کرده بودند پرداختند. نتایج نشان داد که سطح پایین سرمایه اجتماعی با افزایش سطح اضطراب و استرس و با کاهش کیفیت خواب ارتباط دارد. اضطراب با استرس و کیفیت کاهشیافته خواب، رابطه دارد و ترکیب اضطراب و استرس، اثرات مثبت سرمایه اجتماعی را بر کیفیت خواب، کاهش میدهد. همچنین ژو، ژئو، آسانته-آنتوی، بوافو-آرتور و مصطفی[25] (2020) به بررسی نقش مداخلهای سرمایه روانشناختی بر بازسازی بهزیستی روانشناختی پزشکان خانواده و انگیزه آنها برای عملکرد مؤثر در کشور چین پرداختهاند. یافتهها نشان داد بهزیستی روانشناختی و درگیری شغلی بر عملکرد پزشکان خانواده تأثیر میگذارد. همچنین سرمایه روانشناختی رابطه بین بهزیستی روانشناختی، درگیری شغلی و عملکرد را میانجیگری میکند. مطالعات نشان دادهاند که این فشارها به طور قابل توجهی بر بهزیستی آنها تأثیر میگذارد. به همین دلیل، یک فرد حرفهای در مراقبتهای بهداشتی که احساسات مثبت را تجربه می کند بر کل رفتارهای وی که به عملکرد، منتهی میشود، تأثیر میگذارد.
بنابر آنچه گفته شد میتوان چنین نتیجهگیری کرد که موقعیت بحرانی شیوع بیماری کرونا میتواند باعث اثرات مثبت و منفی روانی- اجتماعی، بر بهداشت روان افراد جامعه از جمله دانشجویان شود. حمایت اجتماعی یکی از متغیرهایی است که میتواند به واسطه عوامل اجتماعی، روانشناختی و... از وضعیت موجود، تاثیر پذیرد و شرایط غلبه بر این بیماری را تسهیل یا مشکل نماید؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی دانشجویان در زمان شیوع بیماری کرونا با مؤلفههای سرمایه اجتماعی به عنوان یک عامل اجتماعی و سرمایه روانشناختی به عنوان یک عامل روان شناختی بود که مطالعات هه، آن و لین[26](2016)، لوتانز، یوسف و آولیو[27](2015؛ 2007)، نلسون و کوپر[28](2007)، رومرو و کروتردز [29](2006)، آولیو(2006) و لوتانز و جنسن[30](2001)، قانع سنگ آتش و همکاران(1394) و بهادری خسرونژاد و همکاران(1391) تایید کردهاند که این دو متغیر با یکدیگر رابطه مثبت معنادار دارند. بنابراین در این مطالعه به دنبال پاسخگویی به این سوالهای پژوهشی بودیم که:
آیا مؤلفه سرمایه اجتماعی میتواند حمایت اجتماعی دانشجویان را در زمان شیوع بیماری کرونا پیشبینی نماید؟
آیا مؤلفه سرمایه روانشناختی میتواند حمایت اجتماعی دانشجویان را در زمان شیوع بیماری کرونا پیشبینی نماید؟
روش
پژوهش حاضر، دارای ماهیت کمی است که از جهت هدف، در تحقیقات کاربردی و از جهت نحوه گردآوری دادهها، جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی به شمار میرود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-99 با تعداد بالغ بر 40000 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان[31]351 نفر برآورد شد و به علت شرایط خاص جامعه، محدودیتهای تردد و ارتباطهای اجتماعی، از روش نمونه گیری تصادفی و اجرای اینترنتی استفاده گردید. شیوه کار به این شکل بود که پرسشنامه بصورت آنلاین آماده گردید و از مسیر شبکههای اجتماعی تلگرام، واتساپ و ایتا منتشر شد. بعد از کنترل معیارها و شرایط ورود و خروج از گروه نمونه از جمله حذف موارد کامل نشده، دانشجویان خارج از استان و غیردانشجویان، نهایتا تعداد 402 پاسخنامه بدست آمد. دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS-25 و با روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ابزارهایپژوهش
الف) پرسشنامهحمایتاجتماعی: این پرسشنامه توسط زیمت، داهلم، زیمت و فارلی (1988) ساخته شد و دارای 12 گویه است. پرسشنامه با استفاده از مقیاس پنج درجهای لیکرت(کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم=5) نمرهگذاری میشود و دامنه نمرات بین 12 تا 60 است. نمره کل با میانگین گرفتن از نمره گویهها، به دست میآید و هر چه نمره فرد بیشتر شود، از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای دوستان، خانواده و همسر یا فرد خاص به ترتیب 93/0، 95/0، 93/0 گزارش شد. سعیدی و عاشوری(1395) پایایی ابزار را با روش آلفای کرونباخ ۹۲/. گزارش کردند و تایید کردند که ابزار دارای روایی صوری و محتوایی خوبی است. همچنین عاشوری(1395) پایایی ابزار را با روش آلفای کرونباخ 88/۰ گزارش کرد. در این مطاله نیز روایی ظاهری و محتوایی ابزار مورد تایید 7 فرد متخصص قرار گرفت و پایایی با روش آلفای کرونباخ 90/۰ محاسبه شد.
ب) پرسشنامهسرمایهاجتماعی: این پرسشنامه توسط پاتنام(2000) ساخته شد و دارای 14 سوال است. پرسشنامه به شیوه مقیاس پنج درجهای لیکرت(کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم=5) نمرهگذاری میشود و دامنه نمرات بین 14 تا 70 است. نمره کل با میانگین گرفتن از نمره سوالها به دست میآید و هر چه نمره فرد بیشتر شود، از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار است. در پژوهش قانع سنگ آتش، میرزازاده، عظیم زاده و عبدالملکی(1394)، روایی محتوایی و سازه پرسشنامه با نظر متخصصان علوم اجتماعی مورد تایید قرار گرفته بود و پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 87/. گزارش شد. همچنین در مطالعه کاظمی، یعقوبی و نعیمی(1397) میزان آلفای کرونباخ77 /. گزارش شده است. در این مطالعه نیز روایی صوری و محتوایی ابزار، مورد تایید 7 فرد متخصص قرار گرفت و پایایی با روش آلفای کرونباخ 89/۰ محاسبه گردید.
ج) پرسشنامه سرمایهروانشناختی: این پرسشنامه توسط لوتانز، آولیو، اوی و نورمن[32] (2007) ساخته شد. در این مقیاس از مقادیر استاندارد شده که به شکل گستردهای ساختارهایی که امید، خوشبینی و خودکارآمدی و تابآوری را میسنجند بهره گرفته شده است و روایی و پایایی این خردهمقیاسها نیز تایید شده است. هر زیرمقیاس این پرسشنامه شامل 6 سوال است که آزمودنی میبایست به هر سوال در یک مقیاس 6 درجهای لیکرت(کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم=6) پاسخ دهد که جمعا 24 سوال میشود و برای بدست آوردن نمره کل مجموع نمرات زیرمقیاسها محاسبه میشود. حداقل نمره در این پرسشنامه 24 و حداکثر نمره 120 است که نمره بالاتر نشان دهنده سرمایه روانشناختی بهتر است. در پژوهش شمسی و ناستی زایی(1397) میزان پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 89/. و در مطالعه رسولزاده، جعفری و مقدمزاده(1396) 82/. به دست آمده است. در مطالعه حاضر نیز روایی صوری و محتوایی ابزار مورد تایید 7 نفر از کارشناسان و متخصصان قرار گرفت و میزان پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 85/. محاسبه شد.
یافتهها
در این پژوهش، پاسخنامه 402 دانشجو مورد بررسی قرار گرفت که میانگین سنشان 24 سال 07/5 ± بود. تعداد 241 نفر زن(95/59) و 161 نفر مرد(05/40) و همچنین 295 نفر مجرد(38/73) و 107 نفر متأهل(62/26) بودند. شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش در جدول 1 ارائه شده است.
جدول1.میانگین،انحرافمعیار و میزانهمبستگی پیرسونبینمتغیرهایپژوهش
متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
حمایت اجتماعی |
سرمایه اجتماعی |
سرمایه روانشناختی |
حمایت اجتماعی |
71/43 |
62/8 |
1 |
|
|
سرمایه اجتماعی |
13/39 |
33/6 |
499/0* |
1 |
|
سرمایه روانشناختی |
87/68 |
34/9 |
532/0* |
512/0* |
1 |
* P< 0/01
همانطور که در جدول 1 نشان داده شده است، میانگین نمرات حمایت اجتماعی 71/43، سرمایه اجتماعی 13/39 و سرمایه روانشناختی 87/68 بوده است. همبستگی بین این متغیرها از طریق روش همبستگی پیرسون بررسی شد که نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی با حمایت اجتماعی دانشجویان رابطه معنادار مثبت دارند. جهت آزمون فرضیههای پژوهش و بررسی رابطه متغیرهای پیشبین(سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی (با متغیر ملاک)نمرات حمایت اجتماعی) از روش رگرسیون همزمان استفاده شد. قبل از اجرای آزمون، پیش فرض های نرمال بودن متغیر ملاک، مستقل بودن خطاها و خط نبودن بودن متغیرهای پیشبین مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان در جدول 2 ارائه شده است.
جدول2.نتایجتحلیلرگرسیون همزمانمدلپیشبینینمراتحمایت اجتماعی
R |
R2 |
مجموع مربعات |
میانگین مربعات |
F |
سطح معنیداری |
713/0 |
511/0 |
57/3013 |
08/1487 |
27/20 |
001/0 |
جدول 2 نشان می دهد که پیش بینی حمایت اجتماعی بر اساس مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی معنادار بوده و این مدل قادر است تا 51 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را تبیین کند.
جدول3.ضرایبرگرسیونهمزماننمراتسرمایهاجتماعیوسرمایه روانشناختیدرپیشبینینمرات حمایت اجتماعی
متغیر پیش بین |
B |
ß |
P |
VF |
سرمایه اجتماعی |
76/0 |
24/0 |
005/0 |
1 |
سرمایه روانشناختی |
67/0 |
48/0 |
004/0 |
1 |
همچنین ضرایب تأثیر متغیرهای پیشبین در جدول 3 نشان میدهد که سرمایه اجتماعی قادر است تا 24 درصد از واریانس حمایت اجتماعی دانشجویان را تعیین کند به شکلی که به ازای افزایش 1 انحراف استاندارد متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر حمایت اجتماعی به اندازه24/. انحراف استاندارد افزایش مییابد و فرضیه اول پژوهش تایید میشود. به همین ترتیب سرمایه روانشناختی قادر است تا 48 درصد از واریانس حمایت اجتماعی را تعیین کند به شکلی که به ازای افزایش 1 انحراف استاندارد متغیر سرمایه روانشناختی، متغیر حمایت اجتماعی به اندازه 48/. انحراف استاندارد افزایش مییابد و بدین ترتیب فرضیه دوم پژوهش نیز تایید میشود.
بحثونتیجهگیری
در مطالعه حاضر رابطه بین حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی با سرمایه اجتماعی همبستگی معنادار دارد به طوری که سرمایه اجتماعی دارای رابطه مثبت معنادار با حمایت اجتماعی است و 24 درصد از واریانس حمایت اجتماعی دانشجویان را تبیین میکند؛ لذا فرضیه اول این پژوهش مورد تائید قرار گرفت که همسو با نتایج پیشین در این رابطه میباشد؛ با نتایج پژوهشهای گیاوریمیس و نیکولسون(2020) مبنی بر اینکه سرمایه اجتماعی بالا میتواند در طول همهگیری کووید19 شرایط مناسبی را برای روابط اجتماعی مثبت و تعاملات دانشجویی ایجاد کند، نتایج ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ (2020) مبنی بر وجود رابطه منفی حمایت اجتماعی با میزان اضطراب و استرس در کارکنان پزشکی که با بیماران مبتلا به کرونا سر و کار دارند و همچنین نتایج پژوهش ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ (2020) مبنی بر وجود رابطه منفی بین سرمایه اجتماعی و سطح اضطراب و استرس افرادی که در پی شیوع ویروس کووید19 خود را قرنطینه کرده بودند.
همچنین یافتهها نشان داد که حمایت اجتماعی با سرمایه روانشناختی نیز همبستگی معنادار دارد به شکلی که سرمایه روانشناختی دارای رابطه مثبت معنادار با حمایت اجتماعی است و 48 درصد از واریانس حمایت اجتماعی دانشجویان را تبیین میکند؛ بنابراین فرضیه دوم پژوهش نیز مورد تائید قرار گرفت که همسو با نتایج گذشته در این رابطه میباشد از جمله یافتههای ژو، ژئو، آسانته-آنتوی، بوافو-آرتور و مصطفی(2020) مبنی بر نقش مداخلهای سرمایه روانشناختی بر بازسازی بهزیستی روانشناختی و درگیری شغلی پزشکان خانواده و انگیزه آنها برای عملکرد مؤثرشان.
اگرچه پیشینه مطالعات روان شناختی ایران در ارتباط با شیوع بیماریهای واگیر به طور عام و بیماری کرونا به شکل خاص، بسیار محدود است، اما میتوان بر نقش مؤثر مؤلفههای سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر حمایت اجتماعی در شرایط کلی و در بحرانهای طبیعی و اجتماعی توجه نموده و در تبیین این یافتهها از آنها استفاده کرد. مطابق با دیدگاههای نوین، میتوان گفت که حمایت خانواده، دوستان و دیگران به عنوان یک فاکتور خنثی کننده تاثیرگذار در مواجهه و سازگاری با وضعیت استرسزای زندگی مورد تایید است. حمایت اجتماعی تحت عنوان حمایت اجتماعی دریافت شده و ادراک شده مورد بررسی قرار میگیرد. حمایت اجتماعی دریافت شده، بر مقدار حمایتهای کسب شده توسط شخص تاکید دارد و در مقابل، حمایت اجتماعی ادراک شده، ارزیابی شخص از در دسترس بودن حمایتها در شرایط لازم و ضروری است. صاحبنظران این حوزه پژوهشی اعتقاد دارند که تمام تعاملاتی که فرد با اطرافیان دارد، حمایت اجتماعی به حساب نمیآید؛ مگر به شرطی که فرد در صورت لزوم، کمک آنها را تحت عنوان یک منبع در دسترس و مفید برای برطرف کردن نیازهایش ارزیابی کند(پن، فنگ و شن[33]، 2020) که در این صورت، شخص احساس توفیق فردی بیشتری خواهد داشت، در هنگام کار، با استرس کمتری روبرو می شود، میزان استرس موقعیتها را کمتر و توانایی خود را در مقابله با چالش مثبتتر و کارآمدتر ارزیابی میکند که نتیجه این شرایط سبک زندگی سالم تری خواهد بود(عاشوری، 1395). بنابراین لازم است تا تغییرات ادراک حمایت اجتماعی با توجه به عوامل روانشناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و تبیین شود.
در شرایط بحران چارچوبهای شخصی و اجتماعی زندگی دچار بدکارکردی میشود. بدکارکردی ساختارهای شخصی، به معنای پایین آمدن قدرت کنترل شخص و پایین آمدن پیشبینیپذیری فرایند زندگی است)رابین و ویسلی، 2020). برای مثال در دوران کاهش تردد و آمد و رفت اجتماعی، جریان زندگی شخص، مختل شده و در نتیجه پیشبینیپذیری آینده و برنامهریزی برای آن کمتر خواهد شد. اشخاص احساس میکنند که از میزان سلطه آنها بر روال زندگی کاسته شده و این شرایط باعث احساس عدم امنیت میگردد. مزلو، امنیت را یکی از نیازهای بنیادی انسان دانسته و آن را پایه پیشبینی آینده تعریف میکند)تنگ، ابراهیم و وست[34]، 2002 (. این نبود امنیت، باعث اضطراب خواهد شد که مهمترین خصوصیت شرایط بحران است و در شکلگیری آن، قابل پیشبینی نبودن آینده سهم بسزایی دارد)علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده، 1398؛ منک، چیپرفیلد و پری[35]، 2009). همچنین اختلال در چهارچوبهای اجتماعی، موجب نوعی سردرگمی اجتماعی میگردد. اگرچه در ظاهر، حوادث طبیعی موضوع مباحث جامعهشناختی نیست، اما باید در نظر داشت که نتایج اجتماعی چنین رخدادهایی، ایجاد آشفتگی و بدکارکردی اجتماعی است. این رخدادها با جریانهای مرسوم زندگی اجتماعی و ساختارهای تکرارشونده فعالیتهای انسان، در تقابل هستند. در واقع ساختارهای معمول و متعارف زندگی اجتماعی مردم دچار گسست شده و الگوهای جدیدی جایگزین آنها میشود؛ الگوهایی که بر پایه شرایط بحرانی، ارزشها و هدفهای اجتماعی وابسته به آن، شکل میگیرند)علیزادهفرد و صفارینیا، 1398).
تاثیر این وضعیت بر اجتماع، نتایج و آثاری مختلف و دوگانه را نشان میدهد و ممکن است ساختارهای جدید ناسازگار و یا سازگار با سلامت روان باشند. از سویی موجب آشفتگی اجتماعی و ضعیف شدن قواعد اجتماعی شده، و بی تفاوتی اجتماعی و خودخواهی و نفعطلبی فردی را افزایش میدهند)وحیدا و سلطان نژاد، 1391). مثلا ممکن است کاهش روابط اجتماعی، موجب افزایش احساس تنهایی گردد و یا ادراک فرد از حمایت اجتماعی را کم کند(ژنگ، یو، اونگاواری، کورل و چیو[36]، 2014)؛ زیرا حمایت اجتماعی، اثرات مثبت بر سرسختی روانی و کیفیت زندگی میگذارد(قربانپور، یاقوتی، رضایی، 1398). همچنین ممکن است در این وضعیتهای بحرانی، شبکههای سازگار نیز شکل گیرند. مثلاً موقعیت بحرانی موجب شود تا عموم جامعه در یک حرکت متحد، هدفی مشترک را انتخاب و ارزشهایی یکسان را دنبال کنند: پیشگیری، کنترل و از بین بردن بیماری. به سخن دیگر وضعیت بحرانی باعث گردد تا معنای نوظهوری در زندگی اجتماعی اشخاص به وجود آید که پیش از این مشابه آن یا وجود نداشته و یا بسیار بیاثر بوده است. در این معنای نوظهور، عملکرد همه افراد جامعه دارای عملکردی مشابه و بخصوص وابسته به یکدیگر میشود. این احساس که رفتار شخص بر کل جامعه به شدت تأثیر میگذارد، احساسی مثبت است که شاید پیش از این بدینگونه در زندگی افراد حضور نداشته است. در این وضعیت حتی قطع تعاملات اجتماعی، یک واکنش اجتماعی با ارزشگذاری کاملا رضایت بخش تلقی میشود. این مهم باعث تقویت و بهبود انسجام اجتماعی، همیاری مردمی، افزایش فعالیتهای خیریه و سازمانهای مردمنهاد، تقویت ارتباطات و تعاملات عاطفی، تحکیم خانواده و بالا رفتن انگیزه کار و تلاش، همکاری و مشارکت با دیگران و به طور کلی تقویت سرمایه اجتماعی و روانشناختی منجر شود و در نتیجه ادراک حمایت اجتماعی را افزایش دهد. در جامعه ایرانی، با توجه به فرهنگ جمعگرایانه، ارزش و هنجارهای ملی و دینی مبتنی بر انسجام و اتحاد، همواره در موقعیتهای بحرانی شاهد آن بودهایم که، شبکههای جدیدی بر پایه این ارزش و هنجارها شکل گرفتهاند که باعث افزایش و بهبود سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی شده است)علیزادهفرد و صفارینیا، 1398). نتایج پژوهش حاضر نیز تایید نمود که بخشی از تغییرات حمایت اجتماعی تحت تاثیر همین سرمایه اجتماعی و روانشناختی بوده و موجب مقاومت در برابر اختلالات و آسیبهای روانی شده است.
یافته دیگر مطالعه حاضر این است که نوسانات و تغییرات در وضعیت سرمایه روانشناختی با تغییر در میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان رابطه و همخوانی دارد و از این جهت با نتایج تحقیقات هه، آن و لین(2016)، لوتانز، یوسف و آولیو(2015؛ 2007)، نلسون و کوپر(2007)، رومرو و کروتردز(2006)، آولیو(2006) و لوتانز و جنسن(2001)، قانع سنگ آتش و همکاران(1394) و بهادری خسرونژاد و همکاران(1391) همسو است. طبق مطالعه آدلر و کوان[37](2002) سرمایه اجتماعی، با موقعیت مناسبتر سلامت شخصی و عمومی، افزایش خوشبینی، افزایش میزان رفتارهای مثبت بهداشتی، بالا رفتن تابآوری در مقابل مشکلات و پایین آمدن اختلالات روانی رابطه دارد. از سوی دیگر، با بالا رفتن سرمایه روانشناختی در افراد، توانایی ارتباطات گروهی و مشارکتهای اجتماعی افزایش مییابد؛ بنابراین متغیری که افراد را به همدیگر متصل میکند و علت تکرار، تداوم و افزایش ارتباطات میشود، سرمایه روانشناختی است. اینطور تصور میشود که افراد برخوردارتر از سرمایه روانشناختی، روابط اجتماعی بلندمدت و بیشتری داشته و از زندگی اجتماعی مفیدتری بهرهمند میشوند. لیکن با تغییر دیدگاه تبیینی از روانشناختی به جامعهشناختی میتوان نشان داد که سرمایه اجتماعی نسبت به سرمایه روانشناختی اهمیت بیشتری دارد و نبودن یا ضعیف بودن سرمایه اجتماعی به کنارهگیری شخص و انزوای منفی منتهی میشود که در نهایت به تضعیف سرمایه روانشناختی منجر خواهد شد(نلسون و کوپر، 2007). لینچ و کاپلان[38](1997) نیز اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی از طریق شکلدهی شبکههای اجتماعی، مشارکت و تعهد اجتماعی ایجاد کرده و بدین طریق عزت نفس و سرمایه روانشناختی فرد را افزایش میدهد. میتوان گفت با عضویت افراد در شبکههای اجتماعی، توانایی تعاملات اجتماعی آنها بالا رفته و افراد بیش از گذشته در خود احساس امید و رشد را احساس میکنند. به طور واضحتر، عدم وجود شبکههای اجتماعی حمایتکننده تعاملات صحیح بین افراد، گسیختگی روابط بینفردی و پایین آمدن میزان اعتماد بین فردی، قادر هستند از نشان دادن توانمندیهای فردی در میدانهای اجتماعی جلوگیری کنند. در حقیقت، وجود چنین جو نامطلوبی میتواند مجال جرأتورزی و خودابرازی را از فرد بگیرد و او را از منابع بزرگ بازخوردی بی نصیب سازد و ناامیدی و بدبینی را در ساختار ادراکی شخص، جایگزین کند و در نتیجه سرمایه روانشناختی فرد را پایین بیاورد(ژیائو، ژنگ، کونگ، لی و یانگ، 2020 ب).
در پایان، نتیجهگیری میشود که بحران شیوع بیماری کرونا اگر چه باعث افزایش عوامل منفی از قبیل تولید اضطراب، ترس از مرگ خود یا عزیزان، از دست دادن فرصتهای تحصیلی، شغلی و... شده است، اما موجب ایجاد و بهبود عوامل مثبت از قبیل سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی نیز شده است که به شکل مثبت بر حمایت اجتماعی دانشجویان تاثیرگذار هستند. از همین رو، پیشنهاد میشود تا از این ظرفیت مهم اجتماعی جهت حفظ و ارتقاء حمایت اجتماعی و در نهایت سلامت روان دانشجویان با هدف تقویت و بهبود انسجام اجتماعی، همیاری مردمی، افزایش فعالیتهای خیریه و سازمانهای مردمنهاد، تقویت ارتباطات و تعاملات عاطفی، تحکیم خانواده و بالا رفتن انگیزه کار و تلاش، همکاری و مشارکت با دیگران در جهت پیروی از دستورالعملهای بهداشتی چه در زمان حال و چه در آینده بهره گرفته شود.
نخستین محدودیت این پژوهش استفاده از مقیاسهای خودگزارشدهی و گزارشهای فردی است؛ زیرا پرسشنامهها اصولاً به علت یافتههای ناخودآگاه و تعصب در پاسخدهی، در معرض تحریف هستند و این ممکن است نتایج مطالعه را به مخاطره بیاندازد. همچنین این پژوهش در جامعه دانشجویی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد و توصیه می شود تا در سایر استان ها و گروههای دیگر جامعه نیز چنین بررسی انجام شود تا اولویتهای اجرایی و بهداشتی مربوط به آنها مشخص گردد. با توجه به شرایط شیوع بیماری، اجرای این مطالعه بصورت غیرحضوری و از مسیر شبکههای مجازی انجام شد؛ بسیاری از دانشجویان که دسترسی یا توانایی استفاده از شبکههای مجازی را نداشتند، در این بررسی شرکت نکردند. محدودیت دیگر عدم نظارت کافی پژوهشگر بر نحوه اجرا بوده است و در نهایت ماهیت بیثباتی مؤلفهها، یکی از اساسیترین محدودیتهای نتیجهگیری در این مطالعه بود؛ بنابراین بسیار مهم است که این بی ثباتی در تحقیقات و فاصلههای زمانی مکرر مورد توجه قرار گرفته تا تغییرات سلامت روانی و عوامل اثرگذار بر آن مشخص گردد. همچنین در این مطالعه از روش همبستگی استفاده گردید؛ لیکن نمی توان روابط موجود بین مولفهها را از نوع روابط علت و معلولی دانست و نیاز است در تحقیقاتی آزمایشگاهی و کنترلشده این رابطه نیز بررسی گردد.