نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه روان شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان رشت ایران

2 دانشکده علوم تربیتی و مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.

3 دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.

4 دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران.

چکیده

چ
مقدمه: شناخت اجتماعی، به فرآیند تشخیص، پردازش و استفاده از داده‌های اجتماعی برای نظم‌دهی عملکرد میان‌فردی و رفتاراثربخش اجتماعی می‌پردازد و از نظرگاه روان‌شناسی اجتماعی در روابط اجتماعی وکارآمد، دارای اهمیت به‌سزایی است. پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی شناخت اجتماعی براساس تمایزیافتگی خود وانعطاف‌پذیری روان‌شناختی در دانشجویان انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از بین آنها 221 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی، کمری وجعفری (1397)، تمایزیافتگی خود (دریک، 2011) و پرسشنامه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی دنیس وواندرال (2010) گردآوری و با استفاده از نرم‌افزار  SPSS-24و روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که تمایز یافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، شناخت اجتماعی را با اطمینان پیش‌بینی می‌کند. نتایج ضریب رگرسیونی استانداردشده نیزنشان داد که مؤلفه‌های تمایزیافتگی خود با 6/44 درصد از سهم پیش‌بینی‌کنندگی بیشتری در شناخت اجتماعی برخوردارند.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضراهمیت نقش تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در دانشجویان را مشخص می‌سازد که می‌تواند درطراحی برنامه‌های مشاوره‌ای کارآمد باشد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Predicting social cognition based on self-differentiation and cognitive flexibility in students

نویسندگان [English]

  • navab kazemi 1
  • lida nemati 2
  • seyedeh liba yadegari 3
  • farzaneh abdous 4

1 Department of Psychology, Faculty of Literature and Human Sciences, Guilan University, Rasht, Iran

2 Faculty of Educational sciences and Counselling, islamic azad university, Rudehen. Iran

3 Faculty of Psychology and social sciences, islamic azad university, Rudehen, Iran.

4 Faculty of Psychology and Educational Sciences, islamic azad university, Semnan, Iran.

چکیده [English]

Introduction: Social cognition deals with the process of recognizing, processing, and using social data to regulate interpersonal performance and socially effective behavior. From the point of view of social psychology, it is very important in social and effective relationships. The present research was conducted with the aim of predicting social cognition based on self-differentiation and cognitive flexibility in students.
Method: The present research was conducted with the aim of predicting social cognition based on self-differentiation and cognitive flexibility in students. The study was conducted in the academic year 1401-1400. A sample of 221 students was selected using the multi-stage cluster sampling method.  The research data were collected using Nejati, Kemari, and Jafari's social cognition (2017), self-differentiation (Drake, 2011), and Dennis and Vandrwal’s cognitive flexibility questionnaire (2010). The SPSS version 24 was used for the regression and Multivariate analyses.
Finding: The results showed that self-differentiation and cognitive flexibility reliably predict social cognition. The results of the standardized regression coefficient also showed that the differentiation components have a greater predictive share (44.6%) in social cognition.
Results: The results of the present research show the importance of the role of self-differentiation and psychological flexibility in students, which can be effective in designing counseling programs.
 
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social cognition
  • self-differentiation
  • psychological flexibility
  • students

مقدمه

شناخت اجتماعی[1]، به فرآیند تشخیص، پردازش و استفاده از داده‌های اجتماعی برای نظم‌دهی عملکرد میان‌فردی و رفتار اثربخش اجتماعی می‌پردازد (هورتنگال و هافر[2]، 2014). هم‌چنین شامل مؤلفه‌های مختلفی مانند بازشناسی احساسات، تشخیص حالات چهره‌ای، نظریه ذهن، قضاوت اخلاقی، همدلی، تصمیم‌گیری و آگاهی از بایدها و نبایدهای اجتماعی است (هاگر و همیلتون[3]، 2022). از نظرگاه روان‌شناسی اجتماعی، یک تبادل میان‌فردی اثربخش، به میزان درک افراد از آگاهی وافکار، احساسات و نوع ذهنیت دیگران مرتبط است. بنابراین شناخت اجتماعی یک اصطلاح چترْمانند است که می تواند به دامنه گسترده‌ای از رفتارهای مرتبط با درک هیجانات و وضعیت‌های ذهنی دیگران ارجاع داده شود.

خلأ موجود در زمینه شناخت اجتماعی موجب مختل شدن بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز می‌شود. بنابراین نقص در آن می‌تواند موجب ایجاد چرخه‌ای معیوب شود که در اثر آن افراد با احتمال بسیار کمتری ارتباطات اجتماعی سازنده را تجربه می‌کنند؛ زیرا این افراد معمولاً در شناخت نیازهای درون‌ْفردی خودشان ضعف دارند و در تطابق این نیازها با اهداف زندگی خود و تبادل‌های اجتماعی نیز مشکل دارند (کوتور، گرانهولم و فیش[4]، 2011).

همچنین مطالعات متعدد نیز نشان داده است که فضیلت شناخت اجتماعی، با انواع پیامدهای مثبت بین‌فردی مانند محبوبیت اجتماعی (اسلاگتر، ایموتا، پترسون و هنری[5]، 2015)، رفتار جامعه‌پسند (ایموتا، هنری، اسلاگتر، سلکوک و رافمن[6]، 2016)، شفقت به خود و خوداثرگذاری (تالوار، کاستلانوس و بوساکی[7]، 2022) مرتبط است. همچنین آموزش و دانستن مهارت‌های شناخت اجتماعی بر بهبود اضطراب اجتماعی افراد مؤثر است (آلوی، کومار و تاباک[8]، 2022؛ نوردال، آنیان، همدال و ولز[9]، 2022). با این تفاسیر، داشتن توانمندی شناخت اجتماعی به منظور درک افراد و تعامل میان‌فردی کارآمد ضروری به نظر می‌رسد.

از دیگر سو درسال‌های اخیر مطالعه و پژوهش در حوزۀ خود[10]متخصصان حوزه‌های فلسفه، روان‌شناسی و حتی علوم اعصاب را به میدان کشانیده و موجب شده است که مفهوم «خود» که اساساً عنصری درونْ‌روانی است، نقطه مبدأ درمانگری و ارتقای سلامت روان در بافت فرهنگی و اجتماعی باشد. اساساً به لحاظ تاریخ‌شناختی نیز «خودشناسی» بنیان «دیگرشناسی» و «جهان‌شناسی» تلقی شده است. براین اساس، یکی از عواملی که می‌تواند در شکل‌گیری شناخت اجتماعی نقش داشته باشد، تمایزیافتگی خود است. مفهوم تمایزیافتگی که توانایی حفظ وحدت شخصی در رابطه است و در نظریۀ چندنسلی، ابتدا توسط موری بوئن[11] (1978) مطرح شد، به مرزبندی مشخص، انعطاف‌‌پذیری و استفاده از سازه‌های عقلانی دلالت دارد (هانگ و چان[12]، 2022). تمایزیافتگی دارای دو لایه متضاد بیولوژیک است: لایه درونْ‌فردی و لایه برونْ‌فردی. رویارویی و کشکمش این دو عنصر موجب اضطراب در فرد می‌شود. بنابراین لازم است فرد با شناخت لایه‌های درونْ‌فردی و برونْ‌فردی به تعادل لازم روانی- اجتماعی برسد. لایه درونْ‌فردی به معنای تفکیک سازه‌های عقلی از احساسی و لایه برونْ‌فردی به معنای توانایی تجربه خودمختاری با وجود صمیمیت و روابط بین‌فردی مؤثر است (بوئن، 1978). براین اساس، تمایزیافتگی دارای چهار مؤلفه مهم است: (1) واکنش هیجانی[13]: تمایل شخص به ارائه پاسخ عاطفی خودکار به محرک‌های بیرونی که ممکن است به شکل بی‌تفاوتی یا حساسیت افراطی منعکس شود. این لایه نشانگر غلبه احساسات فرد بر عقل و منطق است. (2) جایگاه من[14]: توصیف آشکار از خود، ارزشمند دانستن باورهای شخصی و اعتقادات و حفظ آن در رویارویی‌های گروهی است. در این لایه فرد خودگویی‌هایی از این‌دست دارد: «این من هستم؛ این جهان‌بینی من است؛ این کاری است که من انجام خواهم داد». (3) گسلش عاطفی[15]: احساس تهدیدشدگی در روابط صمیمانه، ترس از صمیمیت و به دنبال آن آسیب‌پذیری افراطی در روابط نزدیک که با فاصله‌گیری از دیگران مشخص می‌شود. در این لایه فرد هرآنْ درصدد خروج از رابطه و عقب‌نشینی هیجانی است. (4) آمیختگی با دیگران[16]: درگیری هیجانی با «سایرین مهم» زندگی و هویت‌جویی افراطی با آنها. براساس نظریه بوئن، افرادی که دارای تمایزیافتگی بالا هستند، رفتار مستقلی داشته و در روابط میان‌فردی خود کمتر واکنش‌های هیجانی بروز می‌دهند. آنها در حالی که با دیگران روابطی صمیمانه دارند، مرزهای هویتی خویشتن را حفظ می‌کنند و رفتار معطوف به هدف دارند. این گونه افراد توانایی منفک کردن تفکر و احساس را از هم دارند و با توجه به موقعیت‌ها آن را به کار می‌گیرند (بوئن، 1978). همچنین هویت این افراد نیز در روابط اجتماعی دستخوش تغییر نمی‌شود (گلندبرگ و گلدنبرگ[17]، 2016). افراد دارای تمایزیافتگی خود از آمیخته شدن افراطی با دیگران یا بریدگی هیجانی به عنوان مکانیسم مشخصه اضطرابی، اجتناب کرده و خودمختاری، خودتنظیمی، خودکارآمدی و جایگاه من را به صورت منطقی حفظ کنند (داچ‌سبالوس، پیکه و اسکورون[18]، 2020). بین تمایزیافتگی خود بالا و بهزیستی روانی (اسکورون، استانلی و شاپیرو[19]، 2009) و خویشتن‌داری در رفتارهای پرخطر دانشجویی (پورسعید، شریفی و اکرمی، 1401) نیز ارتباط مثبتی وجود دارد. همچنین بین تمایزیافتگی خود پایین و رفتارهای اجتنابی و بی‌اعتمادی اجتماعی (بارتلت هرینگ وگرگوری[20]، 2003)، واکنش‌پذیری هیجانی (میلر، اندرسون و کلز[21]، 2004) و امیدواری و ارتباط اجتماعی (ویلیامسنون، سندیچ و لی[22]، 2005) رابطه وجود دارد.

در همین راستا و در رابطه با تمایزیافتگی خود و شناخت اجتماعی، داچ سبالوس، پیکه و اسکورون (2020) در پژوهشی نشان دادند که تمایزیافتگی خود با خودتنظیمی (یکی از مؤلفه های شناخت اجتماعی) ارتباط دارد. همچنین در پژوهشی که در دوران پاندمی کووید-19 توسط رحیم زادگان و عطادخت (1399) انجام شد، نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، اضطراب کرونا را به صورت منفی پیش بینی می‌کنند. در بین دانشجویان نیز وجود شناخت اجتماعی و تمایزیافتگی خود ضروری به نظر می رسد؛ چراکه شناخت و آموزش رابطه تنگانگی باهم دارند و توانمندی‌های شناختی نقشی محوری در موفقیت تحصیلی دانشجویان ایفا می کند (نجاتی، کمری و جعفری، 1397). از دیگرسو، مطالعات متعدد مفهوم تمایزیافتگی خود را در بافت خانواده بررسی کرده‌اند و پژوهش های معدودی به تمایزیافتگی درجامعه دانشجویی (به عنوان دوران مهم ماقبل ازدواج) و ارتباط آن با شناخت اجتماعی پرداخته‌اند و با توجه به نقشی که تمایزیافتگی خود می‌تواند در کاهش اثرات ناشی از استرس‌های ویران‌گر تحصیلی و افزایش سازگاری دانشجویان داشته باشد (اسکورون، وستر و آزن[23]، 2004) و باتوجه به قلمرو گسترده مطالعاتی این سازه درجهان (بهزیستی، سلامت روان، زوج‌درمانی، خانواده درمانی، حوزه تحصیلی و غیره) خلأ چنین مطالعه‌ای در کشور احساس و ضرورت انجام آن بیش از پیش، مهم به نظر می‌رسد. در پژوهش‌ها رابطه بین تمایزیافتگی با شایستگی اجتماعی دانشجویان (صفری و همکاران،1401)، رابطه تمایزیافتگی با سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان (سرداری و همکاران، 1395) و رابطه بین تمایزیافتگی فردی با هویت اجتماعی (سلگی، 1399) تأییدشده است.

از دیگر سو، یکی دیگر از عواملی که می‌تواند در شکل‌گیری شناخت اجتماعی نقش داشته باشد، انعطاف‌پذیری روان‌شناختی[24] است که به صورت توانمندی افراد برای تغییردادن شناخت‌هایشان در راستای سازگارشدن با تغییرات محیطی تعریف می‌شود (دنیس و واندرال[25]، 2010؛ هون- هینسون، ویتنی و وان دونگن[26]، 2019). بنابراین توانایی تغییر آمایه های شناختی[27] به منظور سازگاری با محرک‌های در حال تغییر محیطی، عنصر اصلی در تعاریف عملیاتی انعطاف‌پذیری روان‌شناختی است (فنایی، زارع، رحمانیان و صفاری نیا، 1400). انعطاف‌پذیری روان‌شناختی نقش مهمی در در تعدیل روند شناخت برای روبروشدن با موقعیت‌های جدید و غیرقابل پیش‌بینی دارد. افرادی که تفکر انعطاف‌پذیر دارند، از توجیهات جایگزین استفاده کرده و به صورت مثبت چارچوب فکری خود را بازسازی می‌کنند (برادران و رنجبر، 1400). بنابراین نقش بقاگونه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی جهت تطابق با محیط در حال رشد و دگردیسی مشخص شده است (داربی، کاسترو، واسرمن و اسلوتسکی[28]، 2018). مارتین و اندرسون[29] (2001) بیان می‌کنند، افراد با سطوح بالاتر انعطاف پذیری روان‌شناختی، به احتمال بیشتری از راهبردهای «جستجوی نزدیکی» بهره می‌گیرند که این مقوله در توسعه ارتباطات بین‌فردی و شناخت اجتماعی به آنها کمک می‌کند. پژوهش‌ها از نقش انعطاف‌پذیری شناختی در شناخت اجتماعی دانشجویان (برادران و رنجبر،1400) حکایت دارند. نتایج مطالعات فیزیولوژیک کاپوراسو، بوسوسکی و مارکوویچ[30] (2019) نیز نشان داد که هر سه مؤلفه عملکرد اجرایی- مهار پاسخ، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی- در رشد شایستگی اجتماعی کودکان نقش داشته‌اند. در فراتحلیل یانگ، هانگ، لیو و سو (2020) این سه مولفه کارکرد اجرایی ارتباط زیادی با مهارت همدلی شناختی داشته‌اند. از آنجایی که نظریه ذهن با شناخت اجتماعی مرتبط است و مستلزم نگهداری اطلاعات در حافظه کاری و ره‌گزینی بین دیدگاه‌های خود و دیگران است و باتوجه به اهمیت شناخت اجتماعی دانشجویان و اینکه تاکنون پژوهشی در ایران با موضوع پیش بینی شناخت اجتماعی در دانشجویان براساس تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری روان‌شناختی -در ترکیب این متغیرها باهم که به‌گونه‌ای بدیع، ترکیبی و سیستمی- اجتماعی، انجام نشده است و در این حوزه، خلأ مطالعاتی وجود دارد، این پژوهش به دنبال پیش بینی شناخت اجتماعی براساس تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری روان‌شناختی در دانشجویان دانشگاه گیلان است.

روش

طرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. گروه نمونه شامل 221 نفر (120دختر و 101 پسر) بودند. به منظور انجام پژوهش اطلاع‌رسانی کامل به دانشجویان انجام و درباره اهداف پژوهش شفاف سازی شد. سپس با در نظر گرفتن معیارهای ورود به پژوهش (رضایت کامل دانشجویان و دانشجوی مقطع کارشناسی بودن) و با توجه به فرمول ارائه شده توسط فیدل و تاباکنیک، برای تعیین حجم نمونه (8 برابر تعداد متغیرهای پیش بین به علاوه 50 برای مطالعات همبستگی) تعداد نمونه مدنظر با روش نمونه گیری خوشه‌ای چندمرحله ای انتخاب شدند. معیارهای خروج از پژوهش نیز، عدم همکاری دانشجو و مصرف داروهای روان پزشکی بود. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.

ابزارهای پژوهش

الف) پرسشنامه شناخت اجتماعی (شاد): این پرسشنامه توسط نجاتی، کمری و جعفری (1397) ساخته شده و دارای 19 گویه است که در یک طیف 5 درجه ای لیکرت، نمره گذاری می شود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه‌های اصلی همراه با چرخش واریماکس نشان دهنده وجود 4 مؤلفه بود: شناخت خود (درک حالات ذهنی خود وآگاهی ازنقاط قوت و ضعف و نیز توانایی تشخیص علائق خود)، ذهن‌خوانی (توانایی درک حالات ذهنی دیگران و تشخیص فکر واندیشه دیگران)، تشخیص تهدید آموزشی (شناسایی تهدیدهای آموزشی و ایجادکننده افت تحصیلی) و درک محیط آموزشی (آشنایی و شناخت داشتن نسبت به قوانین و مقررات آموزشی و آیین نامه‌های تحصیلی). ضریب آلفای کرونباخ زیرمقیاس های فوق، به ترتیب 73/0، 72/0، 73/0 و 74/0 و نمره کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد.

ب) پرسشنامه تمایزیافتگی خود: برای اندازه گیری تمایزیافتگی خود در پژوهش حاضر، از فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود (دریک[31]، 2011) استفاده شد. این پرسشنامه شامل 20 گویه است که با مقیاس لیکرت از «اصلاً شبیه خصوصیات من نیست» تا «کاملاً شبیه خصوصیات من است» درجه بندی شده و دارای چهار خرده مقیاس واکنش پذیری، جایگاه من، گسلش عاطفی و آمیختگی با دیگران است. برای نمره گذاری این مقیاس لازم است گویه های 2، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 11، 13، 14، 15، 16، 17، 18 و 19 معکوس شود. بنابراین نمرات بالاتر در این پرسشنامه، نشان‌دهنده سطح تمایز بالاتر است. پایایی بازآزمایی پرسشنامه در تحقیق دریک (2011)، بین 72/0 تا 85/0 گزارش شد. ویژگی‌های روان سنجی این مقیاس در ایران توسط فخاری، لطیفیان و اعتماد (1392) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل پیشنهادی سازنده مقیاس در فرهنگ ایرانی احراز می‌شوند و روی هم رفته بیش از 04/52 از واریانس سازه موردنظر را تبیین می کنند. در خصوص پایایی، ضرایب آلفای کرونباخ برای عامل جایگاه من، 67/0، واکنش پذیری هیجانی 48/0، آمیختگی با دیگران 76/0 و گسلش عاطفی 73/0 گزارش شد.

ج) پرسشنامه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی: این پرسشنامه توسط دنیس و واندرال (2010) برای اندازه گیری انعطاف‌پذیری روان‌شناختی جهت سنجش موفقیت درکشاکش جایگذاری افکار کارآمد با افکار ناکارآمد طراحی شده است. این ابزار دارای 20 گویه است که با استفاده از مقیاس هفت درجه‌ای لیکرت، از یک تا هفت نمره‌گذاری می شود. این مقیاس سه جنبه از انعطاف‌پذیری شناختی را می‌سنجد: (الف) میل به درک موقعیت‌های سخت به عنوان موقعیت‌های قابل کنترل؛ (ب) توانایی درک چندین توجیه جایگزین برای رویدادهای زندگی و رفتار انسان‌ها؛ (ج) توانایی ایجاد چندین راه‌حل جایگزین برای موقعیت‌های سخت. گویه‌های 2، 4، 7، 9، 11 و 17 به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. نمره کل از طریق مجموعه نمره گویه‌های پرسشنامه به دست می‌آید و نمره بالاتر به معنای انعطاف‌پذیری شناختی بیشتر است. دنیس و واندرال (2010) روایی هم‌گرای این ابزار را با مقیاس انعطاف‌پذیری شناختی مارتین و رابین 75/0 و روایی واگرایی آن را با پرسشنامه افسردگی بک 39/0- و پایایی آن را با روش آلفای کرونباخ 91/0 و با روش بازآزمایی 81/0 گزارش کردند. در ایران سلطانی و همکاران (1392)  ضریب بازآزمایی کل مقیاس را 71/0 و خرده مقیاس‌های ادراک کنترل، ادراک گزینه‌های مختلف و ادراک توجیه رفتار را به ترتیب، 55/0، 72/0 و 57/0 گزارش کرده‌اند. این پژوهشگران ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس را 90/0 و برای خرده مقیاس‌ها به ترتیب 87/0، 89/0 و 55/0 گزارش نموده‌اند. این مقیاس از روایی همگرا و همزمان مطلوبی نیز در ایران برخوردار است.

 

 

 

 

 

 

 

یافته‌ها

پیش بینی شناخت اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در دانشجویان

 

متغیرها

میانگین

انحراف معیار

1

2

3

4

5

6

7

۸

۹

۱۰

۱- واکنش پذیری

14.95

2.506

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲- جایگاه من

16.42

3.123

۵۰۵/۰**

1

 

 

 

 

 

 

 

 

۳- گسلش عاطفی

14.90

3.275

۵۷۶/۰**

۴۵۲/۰**

1

 

 

 

 

 

 

 

۴- آمیختگی با دیگران

15.95

3.412

۱۷۴/۰**

۲۰۰/۰**

۳۰۹/۰**

1

 

 

 

 

 

 

۵- تمایزیافتگی خود

61.50

8.897

۷۳۸/۰**

۷۳۶/۰**

۸۰۸/۰**

۶۱۶/۰**

1

 

 

 

 

 

۶- میل به درک موقعیت های سخت

23.84

4.207

۵۲۷/۰**

۵۲۳/۰**

۵۶۲/۰**

۲۲۸/۰**

۶۲۷/۰**

1

 

 

 

 

۷- درک چندین توجیه جایگزین

25.04

2.718

۱۸۸/۰**

۲۱۲/۰**

۲۸۷/۰**

۳۰۲/۰**

۳۴۹/۰**

۲۸۷/۰**

1

 

 

 

۸- توانایی ایجاد چندین راه حل جایگزین

22.78

4.65

۵۱۸/۰**

۳۶۰/۰**

۶۵۷/۰**

۳۱۲/۰**

۶۳۴/۰**

۶۲۳/۰**

۳۲۴/۰**

1

 

 

۹- انعطاف‌پذیری شناختی

71.30

9.118

۵۵۳/۰**

۴۷۸/۰**

۶۷۰/۰**

۳۵۰/۰**

۷۰۵/۰**

۸۴۵/۰**

۵۹۱/۰**

۸۸۲/۰**

۱

 

۱۰- شناخت اجتماعی

58.60

4.907

۵۵۶/۰**

۴۶۲/۰**

۵۸۳/۰**

۳۰۳/۰**

۶۴۹/۰**

۵۱۲/۰**

۳۰۶/۰**

۴۹۱/۰**

۵۶۸/۰**

۱

 

بر اساس نتایج بدست آمده از جدول 1 تمامی ضرایب همبستگی محاسبه‌شده بین تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی با شناخت اجتماعی در سطح آلفای۰۱/0 معنی‌دار بود(۰۱/0>p). نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که همبستگی بین تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی با شناخت اجتماعی مثبت می‌باشد. مثبت بودن ضرایب بدست آمده نشان می‌دهد که بین تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی با شناخت اجتماعی دانشجویان ارتباط مستقیم وجود دارد.

به منظور پیش‌بینی شناخت اجتماعی دانشجویان از طریق تمایزیافتگی خود، از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. برای بررسی استقلال باقیمانده‌ها ازآماره دوربین-واتسون استفاده شد. باتوجه به اینکه مقدارآن (۷۸۷/1) درفاصله 5/1 تا 5/2 قراردارد می‌توان گفت پیش فرض استقلال باقیمانده‌ها رعایت شد. برای بررسی وجود همخطی چندگانه بین متغیرهای پیش‌بین از شاخص‌های تحمل وعامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد، که با توجه به نتایج بدست آمده انحرافی ازمفروضه هم‌خطی چندگانه مشاهده نشد.

 

جدول 2. تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیش‌بینی شناخت اجتماعی از طریق تمایزیافتگی خود

 

ضرایب استاندارد نشده

ضرایب استاندارد شده

t

مقدار احتمال

 

 

 

مدل

B

خطای استاندارد

Beta

R

مجذورR

مقدار F

مقدار احتمال

ثابت

884/36

807/1

 

407/20

001/0

668/0

446/0

486/43

01/0

واکنش پذیری

535/0

129/0

273/0

156/4

001/0

 

 

 

 

جایگاه من

245/0

095/0

156/0

579/2

011/0

 

 

 

 

گسلش عاطفی

473/0

098/0

316/0

817/4

001/0

 

 

 

 

آمیختگی با دیگران

182/0

077/0

126/0

368/2

019/0

 

 

 

 

 

در جدول 2 مقدار F بدست آمده برای بررسی مدل رگرسیونی برابر با ۴۸۶/۴۳ بود که در سطح آلفای کوچکتر از 01/0 معنی‌دار  بود، که نشان داد تمایزیافتگی خود می‌تواند تغییرات مربوط به شناخت اجتماعی را به خوبی تبیین کند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده بود. مقدار مجذور R برابر با ۴۴۶/0 به دست آمد که نشان داد مولفه‌های تمایزیافتگی خود،۶/۴۴درصدازواریانس شناخت اجتماعی راتبیین می­کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده (Beta) برای مولفه واکنش‌پذیری (01/0p<،۲۷۳/0=β)، جایگاه من (۰۵/0p<،۱۵۶/0=β)، گسلش عاطفی(01/0p<،۳۱۶/۰=β) و آمیختگی با دیگران (۰۵/0p<،۱۲۶/۰=β) است. لذا نتیجه گرفته شد که تمایزیافتگی خود به‌ شکل مثبت و معنی‌داری شناخت اجتماعی دانشجویان را پیش‌بینی می‌کند.

به منظور پیش‌بینی شناخت اجتماعی دانشجویان از طریق انعطاف‌پذیری شناختی، از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. برای بررسی استقلال باقیمانده‌ها ازآماره دوربین-واتسون استفاده شد. باتوجه به اینکه مقدارآن (۷۸۲/1) درفاصله 5/1 تا 5/2 قرارداردمی‌توان گفت پیش فرض استقلال باقیمانده‌ ها رعایت شد. برای بررسی وجود همخطی چندگانه بین متغیرهای پیش‌بین ازشاخص‌های تحمل وعامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد، که با توجه به نتایج بدست آمده انحرافی ازمفروضه هم‌خطی چندگانه مشاهده نشد.

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۳. تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیش‌بینی شناخت اجتماعی از طریق انعطاف‌پذیری شناختی

 

ضرایب استاندارد نشده

ضرایب استاندارد شده

t

مقدار احتمال

 

 

 

مدل

B

خطای استاندارد

Beta

R

مجذورR

مقدار F

مقدار احتمال

ثابت

440/37

691/2

 

913/13

001/0

571/0

326/0

051/35

01/0

میل به درک موقعیت های سخت

388/0

087/0

319/0

446/4

001/0

 

 

 

 

درک چندین توجیه جایگزین

242/0

107/0

134/0

263/2

025/0

 

 

 

 

توانایی ایجاد چندین راه حل جایگزین

262/0

076/0

249/0

427/3

001/0

 

 

 

 

 

در جدول ۳ مقدار F بدست آمده برای بررسی مدل رگرسیونی برابر با ۰۵۱/۳۵ بود که در سطح آلفای کوچکتر از 01/0 معنی‌دار  بود، که نشان داد انعطاف‌پذیری شناختی می‌تواند تغییرات مربوط به شناخت اجتماعی را به‌خوبی تبیین کند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده بود. مقدار مجذور R برابر با ۳۲۶/0 به دست آمد که نشان داد مولفه‌های انعطاف‌پذیری شناختی،۶/۳۲درصد از واریانس شناخت اجتماعی راتبیین می­کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده (Beta) برای مولفه میل به درک موقعیت های سخت (01/0p<،۳۱۹/0=β)، درک چندین توجیه جایگزین (۰۵/0p<،۱۳۴/۰=β) و توانایی ایجاد چندین راه حل جایگزین (01/0p<،۲۴۹/۰=β) است. لذا نتیجه گرفته شد که انعطاف‌پذیری شناختی به‌ شکل مثبت و معنی‌داری شناخت اجتماعی دانشجویان را پیش‌بینی می‌کند.

به منظور پیش‌بینی شناخت اجتماعی دانشجویان از طریق تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی، از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. برای بررسی استقلال باقی مانده‌ها از آماره دوربین واتسون استفاده شد. با توجه به اینکه مقدار آن (۸۱۰/1) در فاصله 5/1 تا 5/2 قرار دارد می‌توان گفت پیش فرض استقلال باقی مانده‌ها رعایت شد. برای بررسی وجود همخطی چندگانه بین متغیرهای پیش‌بین از شاخص‌های تحمل و عامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد، که با توجه به نتایج بدست آمده انحرافی از مفروضه هم‌خطی چندگانه  مشاهده نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 4.  تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیش‌بینی شناخت اجتماعی از طریق تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی

 

ضرایب استاندارد نشده

ضرایب استاندارد شده

t

مقدار احتمال

 

 

 

مدل

B

خطای استاندارد

Beta

R

مجذورR

مقدار F

مقدار احتمال

ثابت

36.884

1.807

 

20.407

0.001

0.682

0.465

26.482

0.01

واکنش پذیری

0.535

0.129

0.273

4.156

0.001

 

 

 

 

جایگاه من

0.245

0.095

0.156

2.579

0.011

 

 

 

 

گسلش عاطفی

0.473

0.098

0.316

4.817

0.001

 

 

 

 

آمیختگی با دیگران

0.182

0.077

0.126

2.368

0.019

 

 

 

 

میل به درک موقعیت های سخت

0.338

0.087

0.139

4.446

0.001

 

 

 

 

درک چندین توجیه جایگزین

0.242

0.107

0.134

2.263

0.025

 

 

 

 

توانایی ایجاد چندین راه حل جایگزین

0.262

0.076

0.249

3.427

0.001

 

 

 

 

 

در جدول 4. مقدار F بدست آمده برای بررسی مدل رگرسیونی برابر با ۴۸۲/۲۶ بود که در سطح آلفای کوچکتر از 01/0 معنی‌دار  بود، که نشان داد تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی می‌توانند تغییرات مربوط به شناخت اجتماعی را به خوبی تبیین کند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده بود. مقدار مجذور R برابر با ۴۶۵/0 به دست آمد که نشان داد مولفه‌های تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی، ۵/۴۶ درصد از واریانس شناخت اجتماعی را تبیین می­کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده (Beta) برای مولفه واکنش‌پذیری (01/0p<،۲۷۳/0=β)، جایگاه من (۰۵/0p<،۱۵۶/0=β)، گسلش عاطفی (01/0p<،۳۱۶/۰=β)، آمیختگی با دیگران (۰۵/0p<،۱۲۶/۰=β)، میل به درک موقعیت‌های سخت (01/0p<،۳۱۹/0=β)، درک چندین توجیه جایگزین (۰۵/0p<،۱۳۴/۰=β) و توانایی ایجاد چندین راه‌حل جایگزین (01/0p<،۲۴۹/۰=β) است. لذا نتیجه گرفته شد که تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری شناختی به‌ شکل مثبت و معنی‌داری شناخت اجتماعی دانشجویان را پیش‌بینی می‌کند.

بحث و نتیجه گیری

هدف از مطالعه حاضر پیش‌بینی شناخت اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در دانشجویان بود که نتایج به‌دست‌آمده نشان داد همبستگی بین تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی با شناخت اجتماعی مثبت بوده است. مثبت بودن ضرایب به‌دست آمده نشان می‌دهد که بین تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی با شناخت اجتماعی دانشجویان ارتباط مستقیم وجود دارد. در تبیین نتایج فرضیه اول که پیش‌بینی شناخت اجتماعی بر اساس تمایز یافتگی خود است و با نتایج مطالعات اسکورون، استانلی و شاپیرو (2009)؛ پورسعید، شریفی و اکرمی (1401)؛ بارتلت هرینگ وگرگوری (2003) و داچ سبالوس، پیکه و اسکورون (2020) هم‌سو است می‌توان گفت که تمایزیافتگی خود به مرزبندی مشخص، انعطاف‌پذیری و استفاده از سازه‌های عقلانی دلالت دارد (هانگ و چان، 2022) و دارای دو لایه متضاد بیولوژیک است: لایه درونْ‌فردی و لایه برونْ‌فردی؛ رویارویی و کشکمش این دو عنصر موجب اضطراب در فرد می‌شود. بنابراین لازم است فرد با شناخت لایه‌های درونْ‌فردی و برون‌ْفردی به تعادل لازم روانی- اجتماعی برسد. برهمین اساس، به باور بوئن (1978)، تمایزیافتگی خود به توانایی فرد برای باقی ماندن در ارتباط با دیگری، درعین حفظ ادراک خود است. به‌عبارتی یعنی توانایی حفظ استقلال درعین حفظ ارتباط بادیگران. بنابراین تمایزیافتگی خود فرآیندی است که اگر آن را به صورت پیوستاری تصور کنیم در یک قطب آن خودمختاری و در قطب دیگر آن امتزاج است. خودمختاری نشان‌دهنده توانایی تفکر شفاف و روشن در خلال یک موقعیت است و همجوشی بدین معناست که این افراد به لحاظ عاطفی به خانواده مبدأ وابسته هستند، حتی اگر دور از آنها زندگی کنند (بخشایی و آزادی، 1399). البته همان گونه که اشاره کردیم این تمایزیافتگی خود به صورت طیف و پیوستار در نظر گرفته می‌شود و گویی از جایی به بعد، نه خودمختاری محض و نه امتزاج محض کاربستی ندارد؛ به ویژه در جامعۀ دانشجویی که هدف مطالعۀ حاضر است و تئوری بوئن عمدتاً در حال و هوای فاصله‌های روانی – اجتماعی بین اجزای سیستم سیر می‌کند. در جوامع دانشجویی نیز تنهایی، حس مسلط در غالب دانشجویان است که این مقوله فقط به‌معنای صرف نبودن در جمع یا تنها بودن فیزیکی نیست؛ بلکه روابط اجتماعی تجربه شده و سطح پایین رضایت اجتماعی که عمدتاً ناشی از شناخت اجتماعی ضعیف است، می‌تواند پایه احساس تنهایی و مشکلات روان‌شناختی شود (پورمحسنیان، جعفری، صنوبر، 1399). بنابراین، افراد با تمایزیافتگی بالا به هیجان خود واقفند و قادر به سنجش متفکرانه موقعیت‌ها هستند و توانایی رشد شخصی را به صورت مستقلانه دارند. این مهم ابتدا در بافت خانواده ایجاد و تجارب آن در دوران مدرسه، دانشگاه و پسادانشگاه استمرار می‌یابد. بنابراین، دور از انتظار نیست که شناخت اجتماعی دانشجویان براساس تمایزیافتگی بالا در آنان پیش‌بینی شود. علاوه بر تبیین‌های تشریح شده، دانشجویانی که از تراز مناسب تمایزیافتگی بهره مند هستند، خود- تعیین‌گرند و به احساسات و افکار خود واقف هستند. این در حالی است که افراد تمایزنایافته از لحاظ هیجانی به دیگران وابسته اند، به‌سختی برای خود فکر، احساس و عمل می‌کنند و در شناخت اجتماعی دچار مشکلاتی هستند.

از دیگر سو، نتایج دیگر پژوهش نشان داد که انعطاف‌پذیری روان‌شناختی می تواند شناخت اجتماعی دانشجویان را پیش‌بینی کند که این یافته، با نتایج مطالعات کاپوراسو و همکاران (2019)، یانگ و همکاران (2020) و برادران و رنجبر (1400) همسو است. پیش‌تر افرادی که علی رغم فشار روانی بالا دارای توانمندی هیجانی، خلاقیت بالا و سازگاری اجتماعی مستحکم می‌ماندند، کودکان آسیب‌ناپذیر یا شکست‌ناپذیر تلقی می‌شدند، اما بعدها اصطلاح آسیب‌ناپذیر به انعطاف‌پذیر تغییر یافت؛ زیرا آسیب ناپذیربودن به اجتناب از خطر به طور قاطعانه و بدون تغییر اشاره دارد در صورتی که انعطاف‌پذیری یک فرآیند تحولی و پویای روانی- اجتماعی است. نظریه‌های اولیه در انعطاف‌پذیری بیشتر بر فهم ویژگی‌های افراد انعطاف‌پذیر متمرکز بود که به‌واسطه آن افراد می‌توانستند در مواجهه با شرایط ناگوار به سازگاری و پیامدهای مثبت دست یابند. اما نظریات جدیدتر به انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به عنوان ساختاری چندبُعدی نگاه می‌کنند که شامل متغیرهای بنیادین مانند شخصیت، حل مسأله و مؤلفه‌های اجتماعی می‌شود. بنابراین اگرچه موج اول مطالعات در زمینه انعطاف‌پذیری بیشتر بر فهم ویژگی‌های افراد انعطاف‌پذیر متمرکز بود اما موج دوم بر فهم فرآیندهایی تمرکز داشت که از طریق آن افراد می‌توانستند به‌طور موفقیت آمیزی با مسائل اجتماعی سازگار شوند (کیم، 2007).در تبیین یافته‌های مربوط به پیش‌بینی شناخت اجتماعی بر اساس انعطاف‌پذیری روان‌شناختی می توان گفت که انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به عنوان توانایی انطباق کارآمد با تغییرات درونی و بیرونی تعریف می‌شود، زیرا محیط روان‌شناختی و فیزیکی، نیازهای درونْ‌روانی و اجتماعی دائماً در حال تغییرند و از منظر تکاملی نیز، انعطاف‌پذیری روان‌شناختی عامل مهم بقا و سازگاری محسوب می‌شود. بنابراین انعطاف‌پذیری روان‌شناختی موجب انطباق فرد با تغییرات موقعیتی، شکل‌دهی مجدد منابع ذهنی، تغییر چشم‌انداز و برقراری تعادل در رقابت بین خواسته‌ها، نیازها و شرایط زندگی می‌شود (پاکنهام و همکاران، 2020).

ازسویی، دانشجویان دارای انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، مجموعه ای از مهارت‌ها را برای مواجهه با مشکلات ناشی از بحران‌های گوناگون (عمدتاً دوری از خانواده) از طریق گشودگی و پذیرش ارائه می‌دهند تا فرد، در انطباق با مشکل، با دارابودن انعطاف بالا، به اصطلاح «خم شود؛ اما نشکند». بنابراین افرادی که ذهن‌شان به‌راحتی بین موقعیت‌های مختلف سوئیچ می‌کند،‌ انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بالایی دارند که همین تغییر آمایه‌ها در شناخت اجتماعی افراد مؤثر است. از سویی، یکی از اجزای مجموعه توانایی‌های سطح بالای شناختی- اجتماعی، عملکرد اجرایی است که با عملکرد قطعه پیشانی در خودتنظیمی، بازداری، کنترل و هدایت هیجانات، توجه انتخابی، توجه اجتماعی و شناخت اجتماعی مرتبط است (گارون و باریسون، 2018). افرادی که از نظر شناختی منعطف هستند، خودشان را جاه‌طلب معقول، مسئول، بادقت، آگاه و اجتماعی می‌پندارند و خودپنداره و توانایی خودمشاهده گری بهتری نسبت به افراد با انعطاف‌پذیری روان‌شناختی کمتر دارند. مارتین و اندرسون (2001) نیز بیان می‌کنند که افراد با سطوح بالاتر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به احتمال بیشتری از راهبردهای جستجو و نزدیکی اجتماعی بهره می‌گیرند که این خود موجب توسعه روابط بین‌فردی و شناخت اجتماعی می شود.

نتایج نشان داد که 5/46 درصد شناخت اجتماعی توسط تمایزیافتگی و انعطاف‌پذیری شناختی تبیین می‌شود. یافته به‌دست‌آمده با نتایج مطالعات پیشین در این زمینه (صفری، وهمکاران،1401؛ سرداری و همکاران، 1395؛ سلگی،1399؛ برادران و رنجبر،1400؛ کاپوراسو و همکاران، 2019؛ یان و همکاران،2020) همسو است. در تبیین یافته فوق می‌توان گفت تمایزیافتگی به توانایی احساس خود- تفکیکی در فرد اشاره دارد به این معنا که وی توانایی تشخیص بین فکر و هیجان را در موقعیت‌های تصمیم‌گیری دارد و بر اساس دلایل منطقی با عواطف شناخته‌شده خود انتخاب می‌کند نه بر اساس واکنش هیجانی، لذا هرچه فرد از تمایزیافتگی بیشتری برخوردار باشد بیشتر می‌تواند در روابط بین فردی خود به تفکیک عوامل عاطفی و منطقی از یکدیگر بپردازد و در مورد نیازهای فردی و بین فردی کارکرد بهتری داشته باشد چنین فردی با حفظ انعطاف‌پذیری عاقلانه عمل می‌کند و دارای توازن و تعادل میان احساسات و شناخت است، در زمان مواجهه با فشارهای محیطی واقع‌بین باقی می‌ماند و ضمن درک درست احساسات منطقی رفتار می‌کند و به‌طور غیرارادی تحت کنترل هیجان‌ها رفتار نمی‌کند (گودرزی، ۱۳۹۸). از سویی می‌تواند گفت شناخت اجتماعی توانایی و امکاناتی را برای فرد فراهم می‌کند که خود را بهتر شناخته و با دنیای خویش و دیگران ارتباط برقرار کند و تصمیماتی سازنده را در این زمینه بگیرد. مثلاً آشر و پاجارس[32] (۲۰۰۶) معتقدند وقتی افراد می‌خواهند باورهای خود را شکل دهند، به نظرات دیگران بیشتر توجه می‌کنند، بر این مبنا شناخت اجتماعی موجب انسجام در اهداف و نگرش‌ها شده و بستری را فراهم می‌کند تا فرد به تحلیل محیط آموزشی پرداخته و در آن دخل و تصرف نماید حال چنانچه تعامل وی با محیط همراه با شناخت اطمینان و کنترل بیشتری باشد رفتارهای او نیز در برخورد با رویدادهای تحصیلی به‌مراتب منطقی‌تر و پخته‌تر خواهد، بود.

در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش می‌توان چنین اظهار داشت که شناخت اجتماعی دانشجویان براساس تمایزیافتگی خود و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در آنان قابل پیش‌‌بینی است. البته این پژوهش نیز مانند سایر مطالعات دارای محدودیت‌هایی بود که عبارتند از: عدم استفاده از روش نمونه‌گیری کاملاً تصادفی، اکتفا بر جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای و ضعف روش‌های خودسنجی. در حیطه پژوهشی پیشنهاد می‌شود که در مطالعات آینده محدودیت های مطالعه حاضر پوشش داده شود همچنین در حیطه کاربردی پیشنهاد می‌شود که درمانگران جهت بهبود شناخت اجتماعی در دانش‌آموزان به اهمیت تمایزیافتگی و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی توجه داشته باشند و از مداخلات درمانی و آموزشی متناسب با این عوامل استفاده کنند. هم چنین پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی برای اندازه‌گیری و جمع‌آوری داده‌های پژوهش علاوه بر پرسشنامه از مصاحبه‌های ساختاریافته و نیمه‌ساختاریافته استفاده شود. علاوه بر این موارد انجام پژوهش‌هایی با حجم نمونه بزرگ و اجرایی کردن در بافت‌ها، قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف با دارا بودن شرایط اجتماعی متنوع در قالب کلان‌سیستم پیشنهاد می‌گردد.  

 

تشکر و قدردانی

بدین وسیله از تمامی کسانی که ما را در این مطالعه حمایت کردند (به ویژه شرکت‌کنندگان در این پژوهش و اعتمادشان) کمال تشکر و امتنان به‌عمل می‌آید.

 

 

  1. social cognition
  2. Hoertnagl& Hofer
  3. Hagger& Hamilton
  4. Couture, Granholm& Fish
  5. Slaughter, Imuta, Peterson & Henry
  6. Imuta, Henry, Slaughter, Selcuk&Ruffman
  7. Talwar ,Castellanos&Bosacki
  8. Alvi, Kumar &Tabak
  9. Nordahl, Anyan, Hjemdal& Wells
  10. self
  11. Bowen
  12. Hung & Chan
  13. Emotional Reactivity
  14. I position
  15. Emotional cutoff
  16. Fusion with other
  17. Goldenberg & Goldenberg

8.Duch-Ceballos, Pece & Skowron

  1. Skowron, Stanley & Shapiro
  2. 10. Bartle –Haring & Gregory
  3. 11. Miller, Anderson & Keals
  4. 12. Williamson, Sandage & Lee
  5. Skowron, Wester&Azen
  6. cognitive flexibility
  7. Dennis &VanderWal
  8. Honn, Hinson, Whitney & Van Dongen
  9. Cognitive sets
  10. Darby, Castro, Wasserman &Sloutsky
  11. Martin & Anderson

1.Caporaso, Boseovski&Marcovitch

  1. Drake

1 . Usher & Pajares

برادران، مجید و رنجبر، فرزانه (1400). نقش انعطاف پذیری شناختی وسبک های دلبستگی درشناخت اجتماعی دانشجویان. شناخت اجتماعی، 10 (1)، 135-148.
بخشایی، محبوبه و آزادی، مهران (1399). نقش واسطه ای تعارض والد- فرزند در ارتباط تمایز یافتگی خود با اضطراب اجتماعی. خانواده درمانی کاربردی. 1 (2). 86-104.
پورسعید اصفهانی، مهرنوش؛ شریفی، حمیده و اکرم، ناهید (1400).پیش‌بینی رفتارپرخطربراساس تمایزیافتگی‌خود و مشکلات بین‌فردی دردانشجویان دختر. رویش روانشناسی، ۱۰ (۳)، ۶۴-۵۵.
پورمحسنی کلوری، فرشته؛ جعفریان، سمیرا؛ جعفری، عیسی و صنوبر، لاله (1399). بررسی نقش ویژگی های شخصیتی وتنهایی در پیش بینی نوموفوبیا. پژوهش های کاربردی روان شناختی. 11 (3). 69-82.
سلطانی، اسماعیل؛ شاره، حسین؛ بحرینیان، سیدعبدالمجید و فرمانی، اعظم (1392). نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین سبک های مقابله ای وتاب آوری باافسردگی. پژوهنده، (2) 18. 96-88.
سرداری، آزاده؛ مومنی، خدامراد و محمدزاده، سروه (1395). رابطه تفکر انتقادی، تمایز یافتگی و ترس از ارزیابی منفی با سازگاری اجتماعی در دانش‌آموزان، پژوهش های رواشناسی اجتماعی، 6(22)،12-1.
سلگی، محمد (1399). مطالعه‌ی رابطه بین ابعاد هویت اجتماعی با میزان تمایز یافتگی فردی، مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت، ۷ (۳)،111-101.
فنایی، سعیه؛ زارع،حسین؛ رحمانیان، مهدیه و صفاری‌نیا، مجید (1400). اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انعطاف پذیری شناختی، استرس ادراک شده،کیفیت زندگی، تبعیت از درمان و شاخص‌های زیستی ( A1C) دربیماران مبتلابه دیابت نوع دو. شناخت اجتماعی، 2 (10)، 77-98.
صفری، معصومه؛ رضاخانی، سیمین دخت و دو کانه‌ای فرد، فریده (1401). نقش واسطه‌ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان، رویش روان‌شناسی، ۱۱ (۳)،68-59.
فخاری، نرگس؛ لطیفیان، مرتضی و اعتماد، جلیل (1392). بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود در دانشجویان  ایرانی. فصلنامه اندازه گیری تربیتی، 15 (4)، 35-58.
نجاتی، وحید؛ کمری، سامان و جعفری، صدیقه (1397). ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه شناخت اجتماعی دانشجویان (شاد). شناخت اجتماعی، (2) 7. 123-144.
Alvi, T., Kumar, D., &Tabak, B.A . (2022). Social anxiety and behavioral assessments of social cognition: A systematic review. Journal of Affective Disorders, 311, 17-30.
Bartle -Haring, S., & Gregory, P. (2003). Relationship Between Differentiation of Self and the Stress and Distress Associated With Predictive Cancer Genetic Counseling and Testing: Preliminary Evidence. Families, Systems, & Health, 21(4), 357 – 381.
Bowen. M. (1978).Family Systems Theory and Practice.Illustration and Critique. J FamTher.
Caporaso, J. S. Boseovski, J. J. & Marcovitch, S. (2019). The individual contributions of three executive function components to preschool social competence. Infant and Child Development, 28(4), 1-17.
Caporaso, J. S., Boseovski, J. J. &Marcovitch, S. (2019). The individual contributions of three executive function components to preschool social competence.Infant and Child Development, 28(4), 1-17.
Couture, S. M., Granholm, E. L., & Fish, S. C. (2011).A path model investigation of neurocognition, theory of mind, social competence, negative symptoms and real-world functioning in schizophrenia.Schizophrenia research, 125(2), 152-160.
Darby, K. P., Castro, L., Wasserman, E. A., &Sloutsky, V. M. (2018).Cognitive flexibility and memory in pigeons, human children, and adults. Cognition, 177, 30-40.
Dennis, J. P., &VanderWal, J. S. (2010). The cognitive flexibility inventory: Instrument development and estimates of reliability and validity. Cognitive Therapy Research, 34(3), 241- 53.
Drake, J. R. (2011). Differentiation of Self Inventory –Short Form: Creation &InitialEvidence of Construct Validity.DoctoralThesis.University of Missouri-Kansas City.
Duch-Ceballos, C., Pece, P.C., &Skowron, E (2020).Differentiation of Self and Its Relationship with Emotional Self-Regulation and Anxiety in a Spanish Sample.The American Journal of Family Therapy, 49 (5).272-289.
Fidell L.S, Tabachnick B.G. (2003). Preparatory data analysis.Handbook of psychology.Apr 15:115- 41.
Forster, K., Jorgens, S., Air, T. M., Bürger, C., Enneking, V. &Redlich, R. (2018).The relationship between social cognition and executive function in Major Depressive Disorder in highfunctioning adolescents and young adults.Psychiatry Research, 263, 139- 146.
Goldenberg, H., & Goldenberg, I. (2016). Family therapy: An overview. Cengage learning .
Garon, N., Bryson, S. E., & Smith, I. M. (2018). Executive function in preschoolers: A review using an integrative framework. Psychological Bulletin, 134(1), 31-60.
Honn, K. A., Hinson, J. M., Whitney, P., & Van Dongen, H. P. A. (2019). Cognitive flexibility: A distinct element of performance impairment due to sleep deprivation. Accident
Analysis & Prevention،126، 191-197.
 
Hung, F. N., & Chan, R. C. H. (2022). Differentiation of self, proximal minority stress, and life satisfaction among sexual minorities: Intrapersonal and interpersonal pathways to life satisfaction. American Journal of Orthopsychiatry, 122, 201-220.
Hoertnagl, C. M., & Hofer, A. (2014).Social cognition in serious mental illness.Current opinion in psychiatry , 27(3), 197 - 202.
Hagger, M. S., Hamilton, K. Social cognition theories and behavior change in COVID-19: (A conceptual review). Behaviour Research and Therapy. 154: 104095, 2022 07.
Imuta, K., Henry, J. D., Slaughter, V., Selcuk, B. &Ruffman, T. (2016). Theory of mind and prosocial behavior in childhood: a meta-analytic review. Developmental Psychology, 52(8), 1192-1205.
Jacques, S &Zelazo, P.D (2019).“Language and the development of cognitive flexibility: implications for theory of mind,” in Why Language Matters for Theory of Mind.Oxford University Press. 12 (4), 144–162.
Kim-Cohen, j. (2007).Resilience and Developmental Psychopathology.Child and adolescent psychiatric clinics of North America, 16(2), 271–283.
Martin, M. M., &Anderson, C. M. (2001).The relationship between cognitive flexibility and affinity-seeking strategies.Advances in Psychological Research, 4, 69–76
Nordahl, H., Anyan, F., Hjemdal, O.,& Wells, A. (2022). Metacognition, cognition and social anxiety: A test of temporal and reciprocal relationships. Journal of Anxiety Disorders, Volume 86, March 2022, 102516.
Martin, M. M., &Anderson, C. M. (2001).The relationship between cognitive flexibility and affinity-seeking strategies.Advances in Psychological Research, 4, 69–76.
Miller, R. B., Anderson, S., &Keals, D. K. (2004). Is Bowen theory valid? A review of basic research.Journal of marital and family therapy , 30(4), 453 -466.
Pakenham, K. I., Landi, G., Boccolini, G., Furlani, A., Grandi, S., &Tossani, E. (2020).The moderating roles of psychological flexibility and inflexibility on the mental health impacts of COVID-19 pandemic and lockdown in Italy.Journal of Contextual Behavioral Science, 17, 109-118.
Skowron, E. A., Stanley, K. L., & Shapiro, M. D. (2009).A longitudinal perspective on differentiation of self, interpersonal and psychological well-being in young adulthood.Contemporary Family Therapy: An International Journal, 31(1), 3–18.
Skowron, E. A., Wester, S.R., &Azen, R. (2004). ). Differentiation of self mediates college stress and adjustment. Journal of Counseling and Development, 82, 69–78.
Slaughter, V., Imuta, K., Peterson, C. C. & Henry, J. D. (2015). Meta-analysis of theory of mind and peer popularity in the preschool and early school years. Child Development, 86(4), 1159-1174.
Talwar , A.,Castellanos , M., &Bosacki. S. (2022). Self-compassion, social cognition, and self-affect in adolescence: A longitudinal study. self and identity, 17 (4). 1-19.
Usher, E. L. & Pajares, F. (2006). Sourrces of academic and self – regulatory efficacy beliefs of entering middle school students. Contemporary Educational Psychology, 31(2), 41-64
Williamson, I., Sandage, S. J., & Lee, R. M. (2007). How social connectedness affects guilt and shame: Mediation by hope and differentiation of self. Personality & Individual differences, 43(8), 2159-2170.
Yan, Z. Hong, S. Liu, F. & Su, Y. (2020). A meta‐analysis of the relationship between empathy and executive function. PsyCh journal, 9(1), 34-43.