نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری روانشناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران

2 استادیار،گروه روانشناسی تربیتی و شخصیت، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

3 استاد گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

4 استادیار گروه مدیریت رسانه، دانشگاه صدا و سیما، تهران، ایران

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی یک معادله ساختاری برای نوجوانان در رابطه بین هیجان­های منفی، ترس از در حاشیه ماندن و قربانی قلدری سایبری بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 ساله شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بود که از میان آنها 400 نفر از سطح دبیرستان های متوسطه دوم شهر تهران از مناطق شمال، جنوب، غرب و شرق تهران مورد نیاز بود. به منظور جمع آوری داده­ها از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه قلدری سایبری، مقیاس افسردگی/ اضطراب/ تنیدگی و پرسشنامه ترس از در حاشیه ماندن استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد.
یافته­ها: نتایج پژوهش نشان داد که اولین فضای مجازی مورد استفاده نوجوانان مورد مطالعه، اینستاگرام بود، بعد از آن به ترتیب نرم افزارها و پیام رسان های واتساپ، تلگرام، بله، ایتا، سروش، شاد، اسکایپ و فیسبوک در رتبه های بعدی قرار دارند. یافته های این مطالعه بیانگر اثر مستقیم هیجان­های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است و ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می­دهد که اثر مستقیم هیجان­های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است. هیجان­های منفی مستقیما و به طور مستقل نمی­تواند، منجر به قلدری سایبری شود. ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Negative Emotions, Fear of Missing Out,, Victim of Cyberbullying: A Structural Equation Modeling for Adolescents

نویسندگان [English]

  • Motahareh Hosseini Sfidvadjani 1
  • Reza Ghorban Jahromi 2
  • Fariborz Dortaj 3
  • Sayed Bashir Hosseini 4

1 PhD Student of Psychology,Department of psychology, Science and Research Branch, Islamic Azad University.Tehran, Iran

2 Assistant Professor,Department of Educational and Personality Psychology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.

3 Professor ,Department of Educational Psychology, Allameh Tabataba'i University. Tehran,Iran.

4 Assisstant professor,, Department of Media Management , IRIB University, Tehran, Iran

چکیده [English]

Introduction: The aim of this study was to assess the relationship between negative emotions, fear of missing out, and being a victim of cyberbullying.
Method: This research was a descriptive-correlational study using structural equation modeling. The target population of the study was all adolescents aged 15 to 18 years old living in Tehran. The sample size of 400 cases was recruited from all parts of Tehran city. A questionnaire was sent to each participant with an informed consent document. The questionnaire included demographic information, The Depression, Anxiety and Stress Scale - 21 Items (DASS-21), the Fear of Missing Out Scale & Cyber-bullying Questionnaire. Data collection during the pandemic COVID-19 was fulfilled using online questionnaires. Analysis performed using Liesel Software for structural equation modeling.
 
Findings: The results of the research showed that Instagram is the first social network used by the adolescents of the population studied. The next social networks and online messengers used are WhatsApp, Telegram, Domestic Applications (Bale, Eitaa, Soroush, Shad), Skype, and Facebook in order. The direct effect of negative emotions on the fear of missing out and being the victim of bullying is significant. Also, the fear of missing out has a direct effect on being a victim of cyberbullying. On the other hand, the findings showed that negative emotions do not lead to cyberbullying victimization either directly or independently.
   

کلیدواژه‌ها [English]

  • Negative Emotions
  • Depression
  • Anxiety
  • Stress
  • Fear of Missing Out
  • Victim of Cyber-Bullying

مقدمه

با گسترش سریع اینترنت و افزایش تعداد کاربران فضای مجازی، بخش قابل توجهی از زندگی افراد در این فضا می گذرد. این روند افزایشی است و به علت امکانات متعدد آموزشی، ارتباطی، تفریحی، سرگرمی و خرید کالا، حضور در آن برای نسل نوجوان و جوان تقریبا اجتناب ناپذیر شده است (اسمیت و همکاران، 2008). با همه گیری بیماری کرونا (کوید-19)، این سیر شتاب بیشتری نیز پیدا کرده است. طبعا هر امکان جدیدی مزایا و معایب خاص خود را داردو این اقزایش روزافزون استفاده از اینترنت در بین نوجوانان، امکان قلدری و یا قربانی قلدری رابین نوجوانان افزایش داده است. سال­های اخیر پژوهش­های زیادی به بررسی تعریف قلدری مجازی[1]، خصیصه­ها و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته­اند اما با وجود این، همچنان در مورد تعریف آن اتفاق نظر وجود ندارد (کوالسکی، گیومتی، شرودر ولاتانر[2]، ۲۰۱۴). گروهی از تعاریف بر پایه شباهت خصیصه­های آن با پرخاشگری و به طور خاص قلدری سنتی بنا شده­اند. اسمیت و همکاران (۲۰۰۸) اظهار می­دارند «قلدری مجازی یک عمل پرخاشگرانه و عمدی است که توسط فرد یا گروهی به وسیله موبایل یا اینترنت، به صورت تکرار شونده و در طول زمان بر علیه یک قربانی که توانایی دفاع از خود را ندارد، انجام می­شود. در این دسته از تحقیقات باور بر آن است که اول، اگر پرخاشگری انجام عملی با نیت آسیب­رسانی تعیین شود، پرخاشگری اینترنتی[3] به معنی ارتکاب عملی با نیت آسیب­رسانی با استفاده از موبایل و اینترنت است (وندباش و ون کلیمپویت[4]، ۲۰۰۸). دوم، قلدری[5] سنتی به عنوان نوع خاصی از عمل پرخاشگرانه، دو ملاک دیگر نیز دارد، تکرار و عدم توازن قدرت (لنگوس[6]، ۲۰۱۲). سوم، به جای در نظر گرفتن سایبربولینگ به عنوان یک پدیده جداگانه، می­توان آن را فرم جدیدی از قلدری سنتی دانست (دولی، پیر السکی و کراس[7] ، ۲۰۰۹). قلدری سایبری یا آنلاین نوعی قلدری است که در فضای اینترنت انجام می شود و تعداد قربانیان آن به سرعت در حال افزایش است. اعظمی و طارمیان (2021) بیان می­کنند که قلدری کردن یا قربانی بودن در فضای مدرسه شانس قربانی بودن سایبری را افزایش می­دهد و همچنین استفاده یک ساعت یا کمتر از اینترنت قربانی بودن سایبری را کاهش می­دهد. البته سایر متغیرها ارتباط معنی داری با قلدری یا قربانی قلدری سایبری نداشتند (اعظمی، 2021). تبعات منفی برای قربانیان نیز یک موضوع مهم و نیازمند توجه جدی است. این رفتار، آگاهانه و تکرار شونده است و می­تواند از طریق ارسال متن، تصویر، فیلم و سایر محتواها اتفاق بیفتد. قلدری مجازی از راه های زیر می تواند رخ دهد: الف) شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، اپلیکیشن‌های پیام‌رسان مثل واتس‌آپ، تلگرام، نامه الکترونیکی (ایمیل)، اتاق های گفتگو و انجمن های اینترنتی، گروه های بازی های رایانه ای متصل به اینترنت (ستیکا[8]، 2013). از طرفی بایرامی و همکاران (1398) بیان می­کنند که یکی از فرایندهای روانی که بر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تاثیر می گذارد ترس از در حاشیه ماندن می باشد. برای افرادی که دچار ترس از از در حاشیه ماندن هستند،  شرکت در شبکه­های اجتماعی بسیار هیجان انگیز است (ابل، باف و بور[9]، 2016).

ترس از در حاشیه ماندن غالبا با میل به ارتباط مداوم با فعالیت­هایی که دیگران انجام می­دهند، همراه است (پرزیبیلسکی[10] و همکاران، 2013). وایدیا، یاگانش و کریشمن[11] (2016) نیز ترس از در حاشیه ماندن را به عنوان یک اضطراب اجتماعی تعریف می­کنند و مواقعی که فرد احساس می­کند از وقایع اجتماعی غافل مانده است یک اضطراب اجتماعی وی را فرا می­گیرد (وایدیا و همکاران، 2016). افراد عادی به شنیدن نظر و ارزیابی دیگران علاقه دارند، اما این افرادی که دچار ترس از در حاشیه ماندن هستند، با کوچک‌ترین اشاره منفی از سوی مردم، مستأصل و به شدت متزلزل می‌شوند؛ بنابراین از برقراری ارتباط سالم و صمیمی با دیگران دوری می‌جویند و در ارتباطات محدودی که دارند نیز دائماً منتظرند دیگران آنها را تحقیر و تمسخر کنند. آنها ممکن است با یک یا دو دوست رابطه نزدیک برقرار کنند، اما تداوم این دوستی، بستگی به پذیرش بلاشرط آنان از سوی دوستان دارد (فیوراونتی و همکاران، 2021). این افراد، غالباً افسرده و مضطرب هستند و از عدم کفایت خود در برقراری روابط اجتماعی، خشمگین می‌شوند. علت اصلی ایجاد کننده این مشکل، اختلالاتی است که در دوران کودکی و نوجوانی بین افراد مهم خانواده در رابطه با کودک و همچنین در برقراری روابط اجتماعی و عاطفی او پیش می‌آید. یعنی بی­ارتباطی، تنهایی و نیاموختن روابط اجتماعی در خانواده سبب می‌شود زمینه این نوع اختلال در بزرگسالی ایجاد شود (بلک ویل و همکاران، 2017). در صورت بها دادن بیش از حد افراد به هیجان‌ها و از تنظیم خارج شدن آنها هیجان­های منفی مختلفی از جمله: اضطراب، افسردگی، خجالت (شرم)، احساس گناه، خشم، آزردگی، حسادت و کینه می‌تواند بروز پیدا کند (کوچ، وانزودن، ناویجن، فریجلینگ، ولتمن و همکاران، 2019). بنابراین یکی دیگر از متغیرهایی که می­تواند بر قلدری سایبری نقش داشته باشد، هیجان­های منفی است. هیجان­ها، داده­های درونی هستند که بر انگیزه و کردار فرد موثرند و غالبا مقدم بر شناخت هستند. دامنه هیجانات منفی بسیار گسترده است، اما بر اساس نظریه کنترل-ارزش بکران، هیجان­های منفی که افراد تجربه می­کنند و بر سلامت روان وی اثر منفی می­گذارد، شامل اضطراب، خشم، شرم، ناامیدی و خستگی است (پکران، 2016).  عطادخت و همکاران (1399) اشاره دارند که استرس ادراک شده با میانجی گری وابستگی به شبکه های مجازی با پرخاشگری سایبری ارتباط دارد (عطادخت، 1399). از سویی دیگر، آلوارز-گارسیا و همکاران (2015)، بیان می­کنند که ریسک فاکتورهای قربانی خشونت سایبری شامل: سن پایین، قربانی خشونت در فضای حقیقی،‌ کنترل ضعیف والدین، استفاده زیاد از اینترنت و شبکه­های مجازی می­باشد (آلوارز-گارسیا، 2015). همچنین کوکینوس و همکاران (2014) نشان می­دهند که قلدری سایبری با ویژگی­های شخصیتی بی احساس، تکانه­ای، افسردگی، مهارت پایین ارتباطی، استفاده زیاد از اینترنت ارتباط معناداری را گزارش کرده است (کوکینوس، 2014).

بر اساس مبانی نظری، ترس در حاشیه ماندن منجر به بروز رفتارهایی مانند خشم می گردد که می­تواند قلدری سایبری را تقویت نماید. بنابراین پژوهش حاضر، به دنبال یافتن نقش میانجی ترس در حاشیه ماندن در رابطه بین هیجان­های منفی و قربانی قلدری سایبری است.

 

شکل1.مدل مفهومی پژوهش

روش

 پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بود که از میان آنها 400 نفر از سطح دبیرستان های شهر تهران از مناطق شمال، جنوب، غرب و شرق تهران مورد نیاز بود. با درنظر گرفتن 20 درصد ریزش در نمونه ها (عدم تکمیل کامل پرسشنامه ها)، و بر مبنای جدول مورگان و نیز بر اساس مطالعات مشابه قبلی از نظر جامعه هدف (نوجوان 15 تا 18 شهر تهران)، 480 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به شیوع بیماری کووید-19 و عدم حضور دانش آموزان در مدارس، تنها راه ارتباطی، فضای مجازی مدارس بود. با برقراری ارتباط با مدیریت هشت مدرسه در سطح شهر تهران (از هر منطقه شمال، جنوب، غرب و شرق دو مدرسه) از آنها خواسته شد که اطلاعیه همکاری در این طرح پژوهشی در گروه مجازی دانش آموزان متوسطه دوم آن مدرسه منتشر شود. معرفی نامه ای از طرح به همراه شماره تماس پژوهشگر نیز برای والدین تنظیم گردید و در فضای مجازی ارتباطی هر مدرسه بارگزاری شد تا ابهامات احتمالی رفع گردد. در نهایت، 384 دانش آموز پرسشنامه ها را به صورت کامل و اینترنتی تکمیل کردند.

ابزارهای پژوهش

ابزار پژوهش مورد استفاده شامل پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه قلدری سایبری، مقیاس افسردگی/ اضطراب/ تنیدگی و پرسشنامه ترس از در حاشیه ماندن بود.

الف) پرسشنامه مشخصات فردی: پرسشنامه مشخصات فردی شامل سوالات سال تحصیلی، جنسیت، تعداد فرزندان در خانواده، نوبت فرزندی در خانواده، سرپرست دانش آموز در خانواده، نوع مدرسه، داشتن موبایل شخصی، داشتن لپ تاپ شخصی بود.

ب) ترس از در حاشیه ماندن (فومو): برای سنجش مقیاس ترس از در حاشیه ماندن (FOMO)، از پرسشنامه‌ای که توسط پرزیبلسکی  (2013) طراحی و توسعه یافته است، استفاده شد. شامل ۱۰ سوال با مقیاس لیکرت پنج قسمتی (صدق نمی کند، خیلی کم صدق می کند، به طور متوسط صدق می کند، زیاد صدق می کند و خیلی زیاد صدق می کند) می باشد. نمره دهی از صدق نمی کند= ۱ تا خیلی زیاد صدق می کند= ۵ می باشد. این پرسشنامه توسط بایرامی و همکاران در سال 1398 به فارسی ترجمه و اعتبار یابی لازم انجام شده است که آلفای کرونباخ آن 87/0 به دست آمده است.

ج) مقیاس سنجش قلدری سایبری: برای سنجش قلدری سایبری، پرسشنامه­ای که توسط آنتیاد و و همکاران در سال 2016 به منظور بررسی تجربه قلدری سایبری یا قربانی سایبری[12] در نوجوانان طراحی و اعتباریابی شده است، استفاده شد. این پرسشنامه دارای دو عامل قربانی سایبری  و قلدری سایبری است و هر عامل دارای 12 سؤال است. شیوه نمره گذاری این پرسشنامه، بصورت طیف لیکرت 5 درجه­ای است (1= هرگز، 2= یک یا دوبار، 3= گاهی اوقات، 4= اکثر مواقع، 5= هرروز). همچنین این پرسشنامه رفتار قلدری و قربانی سایبری را از بعد مستقیم و غیرمستقیم می سنجد. در مطالعه بشر پور (1398) جهت بررسی اعتبار پرسشنامه به زبان فارسی و در جمعیت ایرانی تجربه قلدری- قربانی سایبری از دو روش همسانی درونی و بازآزمایی استفاده شده است. همسانی درونی کل پرسشنامه و خرده مقیاسهای آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. یافته­ها نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای عامل قلدری سایبری، قربانی سایبری و برای کل مقیاس به ترتیب 75/0، 78/0، 79/0 به دست آمد.آلفای کرونباخ در این پژوهش 0.83 بدست آمد. شاخص های تحلیل عامل تاییدی نشان داد که این مدل از برازش مناسبی برخوردار است.

د) مقیاس سنجش هیجان­های منفی: برای سنجش هیجان­های منفی از مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS-21) لوی باند و لوی باند (1995) استفاده شده است. شیوه نمره گذاری در این پرسشنامه، به صورت طیف لیکرت 4 درجه­ای است (0-اصلا، 1- کم، 2- زیاد، 3، خیلی زیاد.) در ارزیابی این مورد، از نشانگان (و نه اختلال) افسردگی و اضطراب استفاده می شود. اعتباریابی این مقیاس به زبان فارسی توسط صاحبی و همکاران (1384) انجام و تایید شده است. این مقیاس دارای دو فرم بلند (با 42 سوال) و فرم کوتاه (با 21 سوال) است. در این نسخه همان طور که از عنوان آن مشخص است 21 سوال وجود دارد و زیر مقیاس­های زیر سنجیده می شود:

زیرمقیاس­های افسردگی شامل ملالت، ناامیدی، بی­ارزش شمردن زندگی، ناارزنده­سازی، فقدان علاقه/ مشارکت، بی­لذتی، سکون  می­باشد. زیرمقیاس های اضطراب شامل برپایی خودکار، تاثیرات اسکلتی ماهیچه ای، اضطراب موقعیتی، تجربه فاعلی احساس اضطراب است. در تنیدگی (استرس) نیز زیرمقیاس های دشواری در آرام شدن، برپایی عصبی، سهولت در تحریک شدگی/ ناآرامی، فزون تحریک پذیری/ واکنش پذیری، عدم تحمل می باشند.

قابلیت اعتماد این مقیاس توسط صاحبی و همکاران (1384 ) از طریق همسانی درونی و اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی و اعتبار ملاک با اجرای همزمان آزمون های افسردگی بک، اضطراب زانگ و تنیدگی ادراک شده بررسی شد. در کل ضرایب قابلیت اعتماد و اعتبار به دست آمده بسیار معنادار بود. همبستگی ها بین زیرمقیاس افسردگی با آزمون افسردگی بک 7/0، زیرمقیاس اضطراب با آزمون اضطراب زانگ 67/0 و زیرمقیاس تنیدگی با آزمون تنیدگی ادراک شده 49/0 بوده است.

 

 

یافته­ها

اطلاعات گزارش شده توسط گروه نمونه نشان داد که از مجموع ۳۸۴ نفر شرکت­کننده در پژوهش حاضر، ۴۶% دختر و ۵۴% پسر بودند. حدود ۲۷% آنان در پایه دهم، ۲۳% در پایه یازدهم و ۵۰% در پایه دوازدهم مشغول به تحصیل بودند. همچنین ۹۰% آنها با هر دو والد، ۶% با مادر، و 5% با پدر زندگی می کردند. بعلاوه، 37% در مدرسه دولتی، ۹% نمونه دولتی، ۴۵% غیرانتفاعی، ۵% شاهد، و ۴% سمپاد در حال تحصیل بودند. ۹۱% آنان تلفن همراه داشتند و ۹% آنها نداشتند. همچنین ۷۱% آنها لپتاپ داشتند و ۲۹% دیگر نداشتند. برای ۶۲% آنان اولین فضای مجازی اینستاگرام بود، برای ۲۲% واتساپ، برای ۷% تلگرام، برای ۳% بله-ایتا-سروش-شاد، و برای ۶% اسکایپ، فیسبوک یا سایر موارد بود. به عبارت دیگر، ۶۲% اولین فضای مجازی خود را اینستاگرام گزارش دادند و ۳۸% سایر فضاهای مجازی را. علاوه بر این، حدود ۱۲% تک فرزند، ۵۲% دو فرزند، ۲۲% سه فرزند، و ۱۴%  آنها چهار، پنج یا شش فرزند بودند. حدود ۶۰% آنان فرزند اول، ۲۵% فرزند دوم، و ۱۵% فرزند سوم تا هفتم بودند. در جدول ۱، شاخص­های توصیفی متغیرهای پژوهش ارائه شده است.

 

جدول 1. شاخص­های توصیفی متغیرها

متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

حداقل نمره

حداکثر نمره

هیجان­های منفی

۵۷/۳۷

۳۸/۱۲

۲۱

۸۱

ترس از در حاشیه ماندن

۰۳/۱۹

۸۹/۶

۱۰

۴۸

قربانی قلدری سایبری

۴۲/۱۰

۰۴/۳

۸

۳۵

 

به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع­آوری شده، از روش مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد. پیش از آن، مفروضه های استفاده از این روش بررسی گردید. در جدول ۲ مقدار فاصله ماهالانوبیس گزارش شده است. ستون ماکزیمم نشان می­دهد که مقدار حداکثری در فایل داده ها از دامنه مقدار بحرانی برای درجه آزادی ۲ (معادل تعداد متغیرهای پیش­بین) خارج نشده است.

جدول 2. میزان فاصله ماهالانوبیس بر اساس متغیرهای پیش­بین

 

مینیمم

ماکزیمم

میانگین

انحراف استاندارد

تعداد

متغیر پیش بین

۱۱۶/۱

۷۱۹/۱۲

۸۹۵/4

۶۶۴/2

۳84

 

 

 

 

از آنجا که پایه و اساس مطالعات تحلیل مسیر، همبستگی بین متغیرها است، در ادامه ماتریس همبستگی متغیرها ارائه شده است.

جدول 3. ماتریس همبستگی متغیرها

متغیرها

1

2

۳

۱. هیجان­های منفی

1

 

 

۲. ترس از در حاشیه ماندن

**۴۷/0

1

 

۳. قربانی قلدری سایبری

**۱۷/0

**۲۴/0

1

کجی

۱۳/۱

۷۸/۰

59/0

کشیدگی

29/۱-

48/0

۳۱/0-

ضریب تحمل (Tolerance)

758/0

827/0

-

تورم واریانس (VIF)

319/1

209/1

-

01/0 P < **     05/0 P < *

جدول ۳ نشان می­دهد که ضرایب همبستگی بین همه متغیرها در سطح ۰۱/۰ معنادار و مثبت است؛ ضریب همبستگی بین هیجان­های منفی و ترس از در حاشیه ماندن (۴۷/۰) قویتر از ضرایب دیگر به دست آمده است. مطابق با جدول، همه متغیرهای پژوهش از کجی و کشیدگی کمتر از ׀2׀ برخوردار هستند که نشان می دهد توزیع نمرات متغیرها نرمال است. نتایج جدول همچنین نشان می دهد که مسئله همخطی بودن در بین متغیرهای تحقیق رخ نداده است. ضریب تحمل بالاتر از 1/0 و تورم واریانس کمتر از 10 است. نمودار مسیر مدل اولیه بروز قربانی قلدری سایبری و شاخص های برازش آن بیانگر برازش مطلوب مدل بود. با این حال، نظر به اینکه مسیر مستقیم هیجان­های منفی بر قربانی قلدری سایبری غیرمعنادار شده، به منظور دستیابی به مدل اصلاحی و برازش­یافته پژوهش، اقدام به حذف این مسیر شد. بر همین اساس در ادامه،‌ نمودار مسیر مدل اصلاح­شده بروز قربانی قلدری سایبری همراه با پارامترهای برآورد شده (مقادیر استاندارد) و اعداد معناداری (t) ارائه شده است.

 

شکل 1. مدل ساختاری اصلاح­شده بروز قربانی قلدری سایبری در حالت ضرایب استاندارد

شکل 2. مدل ساختاری اصلاح­شده بروز قربانی قلدری سایبری در حالت اعداد معناداری (t)

 

در ادامه، جدول ۴ مربوط به اثرات مستقیم ارائه شده است.

جدول 4. برآوردهای ضرایب اثر مستقیم

 

برآوردها

متغیرها

پارامتر استاندارد شده

خطای استاندارد برآورد

t

 

 

مدل نهایی

اثر مستقیم هیجان­های منفی بر:

 

 

 

ترس از در حاشیه ماندن

**۴۷/0

۰۷/0

۷۱/۶

اثر مستقیم ترس از در حاشیه ماندن بر:

 

 

 

قربانی قلدری سایبری

**۳۵/0

۰۵/0

۲۹/۵

اثر غیرمستقیم هیجان­های منفی بر:

 

 

 

قربانی قلدری سایبری

**۱۶/0

۰۳/0

۸۸/۴

 

01/0 P < **     05/0 P < *

ضرایب مسیر مدل پس از اصلاح (جدول ۴) نشان می دهد که اثر مستقیم هیجان­های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن برابر با ۴۷/0 و با توجه به مقدار (۷۱/۶ t=) در سطح 01/0 معنادار است. اثر مستقیم ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری نیز برابر با ۳۵/0 بود که با توجه به مقدار (۲۹/۵ t=) در سطح 01/0 معنادار است. همچنین مطابق با جدول ۵، اثر غیرمستقیم هیجان­های منفی بر قربانی قلدری سایبری برابر با ۱۶/0 (۸۸/۴ t=) به دست آمد که در سطح 01/0 معنادار است.

 

 

 

بحث و نتیجه گیری

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی ترس از در حاشیه ماندن در رابطه بین هیجان­های منفی و قربانی قلدری سایبری بود. نتایج نشان می­دهد که اثر مستقیم هیجان­های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن و قربانی قلدری معنادار است. به این معنا که دانش آموزان دارای هیجانات منفی، احتمالا دچار ترس در حاشیه ماندن و قربانی قلدری می­­شوند. نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر با نتایج فیوراوتتنی (2021) و کوچ و همکاران (2019) همسو و با نتایج پژوهش­های کوکینوس (2014) و اعظمی و طارمیان (2021) در تعارض است.

کوچ و همکاران (2019) بیان می­کنند که هیجانات منفی زمانی بروز می­کنند که افراد به هیجان­های خود بیش از حد بها دهند. از طرفی پژوهش حاضر نشان داد که هیجانات منفی بر قربانی قلدری تاثیر می­گذارد. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که دانش آموزانی که دچار قربانی قلدری می­شوند، یکی از عوامل اصلی آن عدم توانایی در کنترل هیجانات خود است که در نهایت منجر به ایجاد هیجانات منفی می­گردد و دانش آموزان دارای هیجانات منفی نیز، احتمال قربانی قلدری شدن آن­ها بالا است. از طرفی یکی دیگر از نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر، اینست که هیجان­های منفی بر ترس از در حاشیه ماندن اثر دارد. به این معنا که دانش آموزانی که دچار هیجان­های منفی هستند، احتمالا ترس در حاشیه ماندن و طرد شدن را نیز دارند. فیوراوتنی (2021) بیان می­کند که علت این امر، آن است که افرادی که دارای هیجانات منفی هستند، غالبا نمی­توانند ارتباط موثری با دیگران پیدا کنند و همین امر موجب می­گردد که  در ارتباط اجتماعی خود، غالبا ترس از تمسخر شدن توسط دیگران و یا پذیرفته نشدن در یک اجتماع دوستانه را داشته باشند. این یافته، با یافته­های پژوهش حاضر هم راستاست.

یکی دیگر از نتایج این پژوهش، نشان داد که هیجان­های منفی مستقیما و به طور مستقل نمی­تواند منجر به قلدری سایبری شود. این یافته پژوهش حاضر، با یافته­های پژوهش کوکینوس (2014) در تعارض است. وی بیان می­کند که قلدری سایبری با ویژگی­های شخصیتی بی احساس، تکانه­ای و افسردگی که از نشانه­ها و آثار اصلی هیجانات منفی هستند، همبستگی دارد. اما نتایج پژوهش حاضر، خلاف این امر را نشان می­دهد. به زعم پژوهشگر، عدم معناداری ارتباط مستقیم میان هیجان­های منفی و قلدری سایبری در این پژوهش، می­تواند ناشی از نتیجه به دست آمده در بخش دیگر این پژوهش باشد که نشان می­دهد هیجان­های منفی بر ترس از درحاشیه ماندن اثر گذار است و این رابطه می­تواند منجر به این امر شود که افراد دارای هیجانات منفی، به دلیل اینکه ترس از در حاشیه ماندن دارند، اصولا ارتباطی با دیگران برقرار نمی­کنند که منجر به بروز قلدری و یا قربانی قلدری شدن شود.

یافته دیگر پژوهش حاضر، نشان داد که ترس از درحاشیه ماندن بر قربانی قلدری سایبری اثر مستقیم دارد. به این معنا که دانش آموزانی که غالبا ترس از طرد شدن و یا تمسخر شدن توسط افراد را دارند، احتمال اینکه قربانی قلدری سایبری شوند را افزایش می­دهد. اعظمی و طارمیان (2021) در پژوهش خود که به بررسی «بررسی رابطه عزت نفس، تعارضات خانوادگی، استفاده از اینترنت، ویژگی­های منفی شخصیت (خودشیفتگی، روان­پریشی، ماکیاولیست)، قلدری و قربانی شدن در مدرسه (قلدری سنتی) و محیط مدرسه با قلدری و قربانی قلدری سایبری» پرداخته اند، بیان می­کنند که میان نداشتن عزت نفس که یکی از مولفه­های ترس از در حاشیه ماندن است و قربانی قلدری سایبری، رابطه معناداری وجود ندارد که این یافته، با یافته­های پژوهش حاضر در تعارض است. به زعم پژوهشگر، همانطور که نتایج پژوهش حاضر نشان می­دهد، ترس از در حاشیه ماندن می­تواند از عوامل اصلی قربانی قلدری سایبری باشد. زیرا این افراد، ممکن است به منظور جلوگیری از طرد شدن و نداشتن عزت نفس، به قربانی شدن قلدری تن دهند.

در مجموع، قربانی قلدری سایبری، با توجه به افزایش رسانه­های اجتماعی و عوامل مختلف دیگری که زمینه این امر را برای دانش آموزان فراهم کرده، از موضوعات مهم نوجوانان و جوانان در جهان امروز است. همانطور که پژوهش حاضر نشان داد، داشتن هیجانات منفی با نقش واسطه­ای ترس از در حاشیه ماندن، بر قربانی قلدری سایبری اثرگذار است. بنابراین با توجه به این یافته، پیشنهاد می­گردد که دانش آموزان دارای علائم هیجانات منفی، در بدو ورود به مدارس، از طریق مشاوره­های تخصصی و آگاهی بخشی نسبت به خطرات آن، شناسایی و تحت درمان قرار گیرند. همچنین لازمه جلوگیری از شیوع قربانی قلدری شدن دانش آموزان، نیازمند آگاه سازی آن­ها در ارتباط با خطرات و روش­های  صحیح مقابله با آن است که پیشنهاد می­گردد توسط مشاورین مدرسه مورد توجه جدی قرار گیرد.

از محدودیت های این مطالعه روش نمونه گیری آن می باشد. روش نمونه گیری در دسترس (هرچند با حجم نمونه ی نزدیک به 400 نفر) لزوما نماینده ی قابل اطمینانی از دانش آموزان شهر تهران نمی باشد. از سوی دیگر برای انجام مطالعه ای با روش نمونه گیری سیستماتیک که متناسب با جمعیت دانش آموزان هر منطقه باشد، نیازمند ورود اداره ی آموزش و پرورش بصورت مستقیم و همکاری بین بخشی و پشتیبانی مالی مشخص در این زمینه می باشد. تلاش برای برقراری ارتباط با آموزش و پرورش قبل از انجام این مطالعه صورت گرفت که موفقیت آمیز نبود. همچنین کسب اطلاع از وضعیت هر دانش آموز از طریق والدین و معلمین وی به ارزیابی دقیق تر و بهتر وی کمک می کند و در آنالیز نهایی به متغیرهای پیش بینی کننده بیشتر می توان اعتماد کرد.  

 

[1] .Virtual bullying

[2] .Kowalski, Giumetti, Schroeder, Lattanner

[3] .Cyber-aggression

[4] .Vandebosch & Van Cleemput

[5] .Bullying

[6] .Langos

[7] .Dooley, Pyzalski, Cross

[8] .Sticca

[9]. Abel, Buff, Burr

[10] .Przybylski

[11] .Vaidya , Jaiganesh , Krishnan

[12] .Cyber-Bullying/Victimization Experiences Questionnaire

  • بشرپور, سجاد, زردی, بهمن. (1398). خصوصیات روان‌‌سنجی مقیاس تجربه قلدری- قربانی سایبری در دانش-آموزان. روان شناسی مدرسه و آموزشگاه, 8(1), 43-57.
  • عطادخت، اکبر؛ احمدی، شیرین؛ فلاحی، وحید. (1398). بررسی الگوی روابط ساختاری پرخاشگری سایبری بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی وابستگی به شبکه های مجازی در دانش جویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398: یک مطالعه توصیفی. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 19 (3): 251 -264 .
  • Abel, J. P., Buff, C. L., & Burr, S. A. (2016). Social media and the fear of missing out: Scale development and assessment. Journal of Business & Economics Research (JBER)14(1), 33-44.
  • Álvarez-García, D., Pérez, J. C. N., González, A. D., & Pérez, C. R. (2015). Risk factors associated with cybervictimization in adolescence. International Journal of Clinical and Health Psychology, 15(3), 226-235.
  • Antoniadou N, et al. Development, construct validation and measurement invariance of the Greek cyber-bullying/victimization experience questionnaire (CBVEQ-G). Computers in Human Behavior 65 (2016) 380-390
    - Azami M S, Taremian F. (2021) The prevalence of Cyberbullying and demographic characteristics of bullies, victims and cyber bullies-victims. rph 2021; 14 (4) :19-35
  • Blackwell, D., Leaman, C., Tramposch, R., Osborne, C., & Liss, M. (2017). Extraversion, neuroticism, attachment style and fear of missing out as predictors of social media use and addiction. Personality and Individual Differences, 116, 69-72.
  • Kowalski, R. M., Giumetti, G. W., Schroeder, A. N., & Lattanner, M. R. (2014). Bullying in the digital age: A critical review and meta-analysis of cyberbullying research among youth. Psychological bulletin, 140(4), 1073.
  • Fioravanti, G., Casale, S., Benucci, S. B., Prostamo, A., Falone, A., Ricca, V., & Rotella, F. (2021). Fear of missing out and social networking sites use and abuse: A meta-analysis. Computers in Human Behavior122, 106839.
  • Koch, S. B., van Zuiden, M., Nawijn, L., Frijling, J. L., Veltman, D. J., & Olff, M. (2019). Effects of intranasal oxytocin on distraction as emotion regulation strategy in patients with post-traumatic stress disorder. European Neuropsychopharmacology, 29(2), 266-277.
  • Kokkinos, C. M., Antoniadou, N., & Markos, A. (2014). Cyber-bullying: An investigation of the psychological profile of university student participants. Journal of Applied Developmental Psychology, 35(3), 204-214
  • Langos, C. (2012). Cyberbullying: The challenge to define. Cyberpsychology, behavior, and social networking15(6), 285-289.
  • Przybylski, A. K., Murayama, K., DeHaan, C. R., & Gladwell, V. (2013). Motivational, emotional, and behavioral correlates of fear of missing out. Computers in human behavior, 29(4), 1841-1848.
  • Smith, P. K.,Mahdavi, J., Carvalho, M., Fisher, S., Russell, S., & Tippett, N. (2008). Cyberbullying: Its nature and impact in secondary school pupils. Journal of child psychology and psychiatry, 49(4), 376-385.
  • Sticca, F., & Perren, S. (2013). Is cyberbullying worse than traditional bullying? Examining the differential roles of medium, publicity, and anonymity for the perceived severity of bullying. Journal of youth and adolescence, 42(5), 739-750.
  • Vaidya, N., Jaiganesh, S., & Krishnan, J. (1970). Prevalence of Internet addiction and its impact on the physiological balance of mental health. National Journal of Physiology, Pharmacy and Pharmacology6(1), 97-97.
  • Vandebosch, H., & Van Cleemput, K. (2008). Defining cyberbullying: A qualitative research into the perceptions of youngsters.CyberPsychology & Behavior, 11(4), 499-503.10.