نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه روان شناسی- واحد سنندج-دانشگاه آزاد اسلامی- سنندج - ایران

چکیده

مقدمه: داشتن جامعه سالم در گرو رفتار جامعه‌پسند افراد آن است بنابراین درک عوامل مؤثر بر این رفتارها حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل واریانس محور نقش واسطه‌ای پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه‌پسندی در دانشجویان انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل 7589 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1402 بود که تعداد 341 نفر به روش نمونه‌گیری ترکیبی (مرحله اول تصادفی خوشه‌ای و مرحله دوم دردسترس) در پژوهش شرکت کردند. برای جمع‏آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های خودشیفتگی (راسکین و تری، 1988)، پرخاشگری (زاهدی‌فر، 1379) و مجموعه شخصیت جامعه‌پسند (پنر، 2002) استفاده شد. تحلیل داده‌ها در چارچوب مدل‌سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزار PLS 3 انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مدل کلی پژوهش، به صورت مطلوبی با داده‌ها برازش دارد. در بررسی یافته‌ها مشخص شد اثر مستقیم خودشیفتگی بر پرخاشگری و اثر مستقیم پرخاشگری بر شخصیت جامعه‌پسند (0/01≤P) و اثر غیرمستقیم خودشیفتگی بر جامعه‌پسندی معنی‌دار می‌باشد (0/05≤P).
نتیجه‌گیری: نتایج پیامدهایی برای مفهوم‌سازی خودشیفتگی، اهمیت نقش واسطه‌ای پرخاشگری و بهبود درک شخصیت جامعه-پسند دارد. لذا، با توجه به تأیید نقش واسطه‌ای پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه‌پسندی می‌توان برای کاهش خودشیفتگی و افزایش جامعه‌پسندی در دانشجویان برنامه‌هایی برای آموزش و کاهش پرخاشگری آنان مدنظر قرار داد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The Mediator Role of Aggression In Relationship Between Narcissism and Pro-sociality: A Variance-based Model

نویسنده [English]

  • sattar saidi

Department of psychology- Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran.

چکیده [English]

Introduction: Having a healthy society depends on the prosocial behavior of its people, so it is important to understand the factors that affect these behaviors. The aim of this study was to investigate the variance-based model of the mediating role of aggression in the relationship between narcissism and prosociality in university students.
Method: The research design is descriptive-correlational. The statistical population of the study included 7589 students of Islamic Azad University in 2023, and 341 people participated in the research using combined sampling method (The first stage is cluster random and the second stage is available). The questionnaires of narcissism (Raskin and Terry, 1988), aggression (Zahedifar, 2000), and prosocial personality battery (penner, 2002) were used to collect data. Data analysis in the framework of structural equation modeling using Smart P. L. S 3.2.8 software was done.
Results: The results showed that the general research model fits well with the data. The findings showed that the direct effect of narcissism on aggression and the direct effect of aggression on the prosocial personality (P<0.01) and the indirect effect of narcissism on prosociality is significant (P <0.05).
Conclusion: The results have implications for the conceptualization of narcissism, the importance of the mediating role of aggression, and improving the understanding of prosocial personality. Therefore, considering the confirmation of the mediating role of aggression in the relationship between narcissism and prosocial, programs for training and reducing their aggression can be considered to reduce narcissism and increase prosocial in students.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Aggression
  • Pro-sociality
  • Narcissism

مقدمه

 

موسسات آموزش عالی، بیشتر بر رفتارهای ضد­اجتماعی دانشجویان مانند تخلفات امتحانی، تخریب زیرساخت­ها و . . . تمرکز می­کنند. پیامدهای هزینه­ای برای چنین اقداماتی وجود دارد. اما آیا برای بررسی رفتار مثبت دانشجویان و مزایای احتمالی آن وقت گذاشته­ایم؟ شواهد نشان می­دهد که تعداد کمی از تحقیقات آموزشی به جنبه جامعه­پسند دانشجویان توجه کرده­اند (کواین، یدنا و آمبوتوما[1]، 2016). توسعه جامعه­پسندی ارتباط نزدیکی با پیامدهای رشد مثبت از جمله موفقیت تحصیلی، ارزش خود مثبت، روابط مثبت با دیگران، و شایستگی اجتماعی بالاتر برای جوانان دارد (پنر، دویدیو، پیلیاوین و شرودر[2]، 2005). رفتار جامعه­پسند[3]، اعمالی است که افراد (اغلب بدون هیچ سود فوری برای کمک­کننده) به دیگران کمک می­کنند (بدگانکار[4]، 2023). اعمالی نظیر مسئولیت­پذیری، همکاری، کمک­رسانی، دلداری و معیارهای اخلاقی (چرنیاک و کوشنیر[5]، 2018)، دادن پول به خیریه و اهدای عضو برای پیوند (بارتال، دسیتی و میسون[6]، 2011)، مشارکت، مراقبت و یاری­رسانی (باتسون[7]، 2011)، کمک مالی به نیازمندان، راه انداختن خیریه و حمایت از افرادی که شغل خود را از دست داده­اند (بامشتایگر و سیگل[8]، 2018)، بدون انتظار پاداش یا عمل متقابل (پاگانو، زلتنر، پست، جابر، زیویاک و استات[9]، 2009) است. رفتار جامعه­پسند به عنوان یک مهارت اجتماعی و بخش بسیار رایج زندگی اجتماعی، یکی از بهترین ویژگی­های طبیعت انسان (بدگانکار، 2023)، یک عامل مهم پذیرش اجتماعی و برتری (لافونتانا و سیلسن[10]، 2002؛ هاولی[11]، 2003)، و شاخصی از شایستگی اجتماعی است که با پیامدهای مثبتی از جمله روابط اجتماعی و مثبت با همسالان (ونتزل، فیلیستی و لونی[12]، 2007)، بهزیستی روان­شناختی (مک ماهون، ورنسمن و پارنز[13]، 2006)، و عملکرد تحصیلی (ونتزل، فیلیستی و لونی، 2007) مرتبط شده است. رفتار جامعه­پسند در سطح فردی، با سازگاری در حوزه­های مختلف مثلاً پیشرفت آکادمیک مرتبط شده است (ولز، پارک، ویدامن و اونیل[14]، 2001)، و در سطح اجتماعی، به بهزیستی و سلامت دیگران کمک می­کند (آبو[15]، 2017). رفتار جامعه­پسند در تضاد با رفتار پرخاشگرانه است (یونگ و شرودر-آبه[16]، 2019). رفتارهای جامعه­پسند و پرخاشگرانه موضوعات مهمی هستند و برای فهم اینکه چگونه پیامدهای رشد مثبت را برای جوانان ارتقاء بدهیم بسیار مناسب هستند (بلگریو، نگوین، جانسون و هود[17]، 2011). این دو معمولاً به عنوان رفتارهای اجتماعی دیده می­شوند که پیامدهای سلامتی و اجتماعی مهمی دارند (کارلو، 2006؛ کارلو، مک گینلی، هیز و مارتینز[18]، 2012). همچنین، دارای پیامدهای مهمی برای پیشرفت تحصیلی نوجوانان، بهزیستی و سازگاری هیجانی اجتماعی درازمدت هستند (ونتزل، فیلیستی و لونی، 2007؛ جونز، براون، هوگلند و آبر[19]، 2010).

پرخاشگری که در دهه­های گذشته توجه تحقیقات را به خود جلب کرده است (کالمی[20] و همکاران، 2019)، یک رفتار اجتماعی با انگیزه­های خودخواهانه (مک گینلی و کارلو[21]، 2007)، و اعمالی با هدف وارد آوردن صدمه یا آسیب به موجود زنده دیگری است (بدگانکار، 2023)، که شامل درد و رنج و آسیب جسمانی یا روانی است (آرونسون[22]، 2011)، و بر این اساس رفتارهایی مانند مسخره کردن، طرد کردن و شایعه­پراکنی را نیز شامل می­شود (گرین[23]، 2005). پرخاشگری یک عامل خطر مهم برای پیامدهای رشد منفی شناختی و اجتماعی است (میهان، هیوز و کاول[24]، 2003)، و با روابط اجتماعی ضعیف (بارنو، لوخت و فریبرگر[25]، 2005)، بزهکاری (سالیوان، فارل و کلیور[26]، 2006)، و ناسازگاری روان­شناختی (سالیوان، هلمز، کلیور و گودمن[27]، 2010) همراه است. لذا، آنچه سبب توجه پژوهشگران به موضوع پرخاشگری شده است آثار نامطلوب آن بر رفتار بین­فردی و حالات درونی افراد (اوزدمیر، وازسونی و کوک[28]، 2012)، و آثار مخرب آن بر قابلیت اجتماعی، کارآمدی و روابط بین­فردی (سادوک و سادوک[29]، 2007) است. پرخاشگری و خشونت یکی از مشکلات رایج سلامت عمومی است که به شدت به افراد، خانواده­ها و جامعه آسیب می­رساند (لی­هوا و هی[30]، 2021). نتایج پژوهش­ها نشان می­دهد که اعمال جامعه­پسندانه و پرخاشگرانه رابطه معکوس دارند (اسپاتارو، کالابرو، و لونگوباردی[31]، 2020؛ لیورکا، ریچاد و مالوندا[32]، 2017؛ مالوندا، لیورکا، مشورادو، سامپر و مستر[33]، 2019؛ باگان، تور-پورکار و لیورکا[34]، 2019؛ مک گینلی و کارلو، 2007؛ چونگ هال و چن[35]، 2009)، و این رابطه به طور هم­زمان در مراحل مختلف رشد وجود دارد (ایورز، برندگن، ویتارو و بورگه[36]، 2012؛ کراهه و مولر[37]، 2011). به­طور گسترده این باور در مورد پرخاشگری انسان وجود دارد که رفتار پرخاشگرانه یک ویژگی شخصیتی است و فرض می­شود که افراد پرخاشگر عزت­نفس پایین و دیدگاه منفی نسبت به خود دارند (آنجن[38]، 2010). متغیرهای شخصیتی پیش­بینی­کننده­های مهمی برای رفتار پرخاشگرانه هستند (اندرسون و بوشمن[39]، 2002)، و یکی از این متغیرها خودشیفتگی[40] است (آنگ و یوسف[41]، 2005).

خودشیفتگی مدتهاست که توسط روان­شناسان اجتماعی به عنوان یک ویژگی منفی شخصیتی در نظر گرفته شده است (دوش[42]، 2022) و علاقه به مطالعه آن، در سالهای اخیر افزایش یافته است (میلر، کمپبل و پیلکونیس[43]، 2007). خودشیفتگی به طور گسترده به عنوان یک حس خودبزرگ­بینانه[44] از اهمیت خویشتن[45] تعریف می­شود (جاج، لپین و ریچ[46]، 2006)، و یک ویژگی شخصیتی آزارنده اجتماعی است که با جهت­گیری بین شخصی خود­محورانه، خودبزرگ­بین[47]، سلطه­گر[48] و دستکاری­کننده مشخص می­شود (پائولوس و ویلیامز[49]، 2002). خودشیفتگی اغلب در روان‌شناسی شخصیت برای تعریف تیپ شخصیتی استفاده می‌شود که اغلب از نظر اجتماعی مخل است و با فقدان همدلی، احساس بزرگی خود، خودخواهی و احساس استحقاق مشخص می‌شود. چنین افرادی اغلب درگیر قدرت، اعتبار و غرور هستند (دوش، 2022). ویژگی­های دیگر آن شامل سوء­استفاده از دیگران برای منافع شخصی، عدم­همدلی و نیاز بیش از حد به تحسین دیگران است (میلر، کمپبل و پیلکونیس، 2007)، که معمولاً با پرخاشگری همراه است (سوربا[50]، 2023).

پرخاشگری در افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته بسیار بالا است (پینکوس، آنسل، پیمنتل، کاین، رایت و لوی[51]، 2009؛ استاک و اسپورر[52]، 2002؛ ویت و کالاهان[53]، 2002). برای نمونه­های بالینی، محققان همبودی بین اختلالات شخصیتی را در اختلالات شخصیت خودشیفته، ضداجتماعی، مرزی، و هیستریک مشاهده کرده­اند (گریلو، سانیسلو و مک گلاشان[54]، 2002)، و رابطه خودشیفتگی و پرخاشگری در نمونه­های بالینی معنادار بوده است (کیل و لیلینفلد[55]، 2006؛ ویهه[56]، 2003؛ وارن، برنت، ساوث، چاوهان، بیل و فریند[57]، 2002؛ کوید[58]، 2002)، در نمونه­های غیربالینی نیز تحقیقات و نظریه­ها نشان می­دهند که ویژگی­های خودشیفتگی در پرخاشگری بزرگسالان نقش دارد (واشبورن، مک ماهان، کینگ، رینیک و سیلور[59]، 2004). مطالعات متعدد از ارتباط بین سطوح بالای خودشیفتگی و رفتار پرخاشگرانه در بزرگسالان حمایت کرده و نشان داده­اند که بین خودشیفتگی و پرخاشگری ارتباط مثبت وجود دارد (آنجن، 2010؛ لاک[60]، 2009؛ دونلان، ترزنیفسکی، رابینز، موفیت، کاسپی[61]، 2005). ارتباط بین خودشیفتگی و پرخاشگری در بین بزرگسالان در زمینه­های آزمایشگاهی نیز گزارش شده است (بری، چاپلین و گرافمن[62]، 2006؛ ریدی، زایشنر، فاستر و مارتینز[63]، 2008). در مطالعات آزمایشگاهی، خودشیفته­ها خشم و پرخاشگری بیشتری را در پاسخ به توهین[64] (باومیستر، بوشمن و کیمپبل، 2000)، و طرد اجتماعی (تونگ و کمپبل[65]، 2003) نشان داده­اند. خودشیفته­ها به طور پرخاشگرانه­تری نسبت به غیرخودشیفته­ها به طرد بین­شخصی پاسخ می­دهند (باومیستر، بوشمن و کیمپبل، 2000؛ تونگ و کمپبل، 2003؛ بوشمن، بوناچی، ون دایک، باومیستر، 2003؛ کنراث[66]، بوشمن و کمپبل، 2006)، و خصومت و کینه­توزی[67] غیرموقعیتی بیشتری را گزارش می­کنند (براون[68]، 2004).

همچنین، رابطه معنادار خودشیفتگی و پرخاشگری در نمونه­های دانشجویی خارج کشور (مک اینتایر، بارت، مک درموت، جانسون، کاودن و روزن[69]، 2007؛ ترل، هیل و ناگوشی[70]، 2008؛ ریدی، فاستر و زایشنر، 2010؛ مپلس، میلر، ویلسون، سیبرت، فیو، زایشنر[71]، 2010؛ لابستسل، باومیستر، فیبیگ، اکل[72]، 2014)، در مطالعات محدودی انجام و گزارش شده است. اما با توجه به اینکه، خودشیفتگی و رابطه آن با رفتار ضداجتماعی و پرخاشگری به طور وسیعی در بین جوانان دانشگاهی آزمون نشده است (بری، فریک، آدلر و گرافمن[73]، 2007)، و مکانیسم­های اساسی این رابطه نیز هنوز به طور کامل شناخته نشده است (سوربا، 2023). و نتایج در مطالعات مختلف تا حدودی ناسازگار به نظر می­رسد (لی­هوا و هی، 2021). همچنین، خودشیفتگی و جامعه­پسندی موضوعات مهمی در روان­شناسی اجتماعی و شخصیت هستند و روان­شناسان اجتماعی و شخصیت مدت­هاست که به دنبال پیش­بینی­کننده­های جامعه­پسندی بوده­اند (نهرلیچ، گبائور، سدیکیدس و سچویل[74]، 2019)، و اهمیت بررسی جامعه­پسندی دانشجویان، پیشایندها و شناسایی عوامل پیش­بین و متضاد آن در داخل کشور دو چندان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف آزمون الگوی مفهومی طراحی­شده در شکل1، جهت تعیین ارتباط خودشیفتگی و جامعه­پسندی با نقش واسطه­ای پرخاشگری انجام می­شود.

 

 

 

خودشیفتگی

پرخاشگری

جامعه پسندی

 

 

 

 

 

 

 

شکل1. مدل مفهومی ارتباط خودشیفتگی و جامعه­پسندی با نقش واسطه­ای پرخاشگری

 

 

روش

 

طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می­باشد که بر اساس مدل داده محور، ارتباط بین متغیر پیش­بین، ملاک و میانجی را با روش معادلات ساختاری واریانس محور مورد بررسی قرار می­دهد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج ­در سال 1402 است. جهت تعیین حجم نمونه با توجه به اینکه در روش حداقل مربعات جزیی، حجم نمونه پیشنهادی بر اساس خصوصیات رگرسیون OLS پایه­گذاری شده است، بنابراین حجم نمونه براساس تحلیل توان قسمتی از مدل با بزرگترین تعداد متغیر پیش­بین (متغیرهای خودشیفتگی و پرخاشگری به عنوان پیش­بین و شخصیت جامعه­پسند به عنوان ملاک) تعیین شد. بنابراین با در نظر گرفتن دو متغیر پیش­بین، سطح اطمینان 99/0 (01/0 =α)، توان آزمون 90/0(10/0β=) و حداقل اندازه اثر (05/0 ) با استفاده از نرم­افزار G*Power نمونه مورد نیاز 354 نفر می­باشد. روش نمونه­گیری دو مرحله­ای بود که در مرحله اول به صورت تصادفی خوشه­ای چهار دانشکده پرستاری و مامایی، فنی و مهندسی، علوم انسانی و دامپزشکی و از هر دانشکده دو رشته انتخاب گردید سپس به صورت دردسترس از هر رشته بین 44 تا 46 نفر انتخاب شد. بعد از حذف پرسشنامه­های ناقص و نامعتبر، 341 مورد وارد تحلیل نهایی شد و محاسبه مجدد توان آزمون، مقدار 89/0 را نشان می­دهد که حاکی از توان قابل قبولی می­باشد. گردآوری داده­ها به صورت میدانی و با ارائه­ سه پرسشنامۀ مورد نظر به شرکت­کنندگان انجام شد و به آنها اطمینان داده شد که پاسخ های آنان کاملاً محرمانه خواهد ماند و نیازی به نوشتن نام و نام خانوادگی آنان نیست. بنابراین، در این پژوهش تمامی اصول اخلاقی از جمله اصل رازداری و حفظ مشخصات شرکت­کنندگان به صورت محرمانه رعایت شد. همچنین، پس از جمع­آوری پرسشنامه­ها، برای تحلیل داده­ها، از شاخص­های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار بهره گرفته شد و به منظور آزمون مدل مفروض و بررسی برازش آن با مدل تجربی و نیز برآورد ضرایب اثر مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم از مدل­سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی از نرم­افزار smart-PLS 3 استفاده شد.

 

ابزارهای پژوهش

الف) پرسشنامۀ مجموعه شخصیت­جامعه­پسند: این ابزار توسط لوئیس پنر[75] (2002) ساخته شده است. صفاری­نیا و باجلان (1390) نسخة فارسی این پرسشنامة 30 گویه­ای را تهیه و بر روی 850 دانشجو اجرا کردند. این پرسشنامه از هفت خرده­مقیاس تشکیل شده است که در اصل دو عامل همدلی جهت­گیری­شده به سمت دیگران و کمک­رسانی را می­سنجد. روش نمره­گذاری این ابزار که در یک مقیاس پنج درجه­ای براساس طیف لیکرت برای هر سئوال از صفر تا چهار و برای کل پرسشنامه از 0 تا 120 ارزیابی می­شود. در پژوهش صفاری­نیا و باجلان (1390) پایایی پرسشنامه با استفاده از روش بازآزمایی 98/0 و همسانی درونی 79/0 به دست آمد. همچنین روایی همزمان پرسشنامه با پرسشنامة شخصیت پنج عاملی نئو مثبت و معنی­دار بود. همسانی درونی این مقیاس با استفاده از روش آلفا 87/0 به دست آمد. همچنین ضریب آلفا در پژوهش صیدی نیز با حجم نمونه (373n=) محاسبه شد که ضرایب مسئولیت اجتماعی (62/0)، ارتباط همدلانه (42/0)، نگاه از منظر دیگران (34/0)، پریشانی فردی (32/0)، استدلال اخلاقی دو جانبه (74/0)، سایر استدلال­های جهت­گیری­شده (71/0) و نوعدوستی خودگزارش­دهی (65/0) به دست آمد (صیدی و صفاری نیا، 1394). آلفای کرونباخ کل پرسشنامه در پژوهش صیدی، احمدیان و صفاری­نیا (1398) نیز 70/0 به دست آمد.

ب) پرسشنامه شخصیت خودشیفته: نسخۀ 40 ماده­ای (NPI- 40) این پرسشنامۀ خودگزارش­دهی، توسط راسکین و تری (1988) ساخته شده است. این پرسشنامه شامل هفت خرده مقیاس اقتدار[76]، نمایشگری یا خود­نمایی[77]، برتری­جویی[78]، خودبینی[79]، بهره­کشی[80]، محقّ­بودن[81] و خودبسندگی[82] است. در هر ماده، یک جفت عبارت ارائه می­شود. از پاسخ­دهنده خواسته می­شود که در هر ماده، هر جمله­ای که بیشترین مطابقت را با وضعیت وی دارد، انتخاب نماید. سؤالات از صفر تا یک نمره­گذاری می­شود. نمرة صفر نشان­دهندة فقدان نشانه و نمرة یک بیانگر وجود نشانۀ خودشیفتگی است. در نتیجه دامنۀ نمرات از صفر تا 40 است که نمرات بالاتر نشان­دهندة خودشیفتگی بیشتر است. اجرای آن بین 10 تا 15 دقیقه طول می­کشد. میانگین نمره برای جامعۀ کلی 12 الی 15 است. نمرة میانگین برای افراد مشهور  17 الی 18 است و نمرات بالاتر از 20 جنبۀ خودشیفتگی شخصیت فرد را نشان می­دهند. نتایج پژوهش صفاری­نیا، شقاقی و ملکی (1391) نشان داد که پایایی بازآزمایی و همسانی درونی کل پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته به ترتیب برابر با 81/0 و 77/0 بود. همچنین ضرایب همبستگی نمرة کل این پرسشنامه با پرسشنامۀ چند محوری بالینی میلون-3 و خرده­مقیاس برونگرایی و توافق­جویی پرسشنامۀ شخصیت پنج عاملی به ترتیب برابر با 82/0 و 72/0 و 68/0 محاسبه شد که بیانگر روایی همگرای مناسب پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته است.

ج) پرسشنامۀ پرخاشگری: این پرسشنامه را زاهدی­فر (1375) ساخته است و مشتمل بر 30 ماده است که سه عامل را می­سنجد. چهارده ماده آن عامل «خشم و عصبیت» (سئوالات 1 تا 14) و هشت ماده آن عامل «تهاجم و توهین» (سئوالات 15 تا 22) و هشت ماده، عامل «لجاجت و کینه توزی» (سئوالات 23 تا 30)  را می­سنجد. نمره­گذاری آن به صورت لیکرت در چهار درجه هرگز(0)، بندرت(1)، گاهی اوقات(2) و همیشه(3) است. بنابراین، دامنه نمرات برای کل پرسشنامه بین 0 تا 90 است. ضرایب بازآزمایی به دست آمده بین نمره­های آزمودنی­ها در دو نوبت 70/0 بوده است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ 874/0 بوده است (زاهدی فر، نجاریان و شکرکن، 1379). برای سنجش اعتبار مقیاس از اجرای همزمان چندمقیاس از جمله آزمون چندجنبه­ای شخصیت مینه­سوتا استفاده شد. که ضرایب همبستگی این مقیاس با مقیاس نامبرده معنادار بود. در مجموع می­توان نتیجه گرفت که ضرایب اعتبار این مقیاس رضایت­بخش است (زاهدی فر، نجاریان و شکرکن، 1379). آلفای کرونباخ کل پرسشنامه در پژوهش صیدی و همکاران 88/0 به دست آمد (صیدی، صفاری­نیا و احمدیان، 1398).



یافته­ها

آماره­های توصیفی نشان می­دهد از مجموع 341 نفر شرکت­کننده در پژوهش 174 نفر (02/ 51 درصد) زن و 167 نفر (97/48 درصد) مرد بودند. اکثریت پاسخ­دهندگان دانشجویان مقطع لیسانس و مجرد بودند. جدول1، آماره­های توصیفی متغیرهای پژوهش، همچون میانگین و انحراف معیار را نشان می­دهد.

جدول 1: آماره‌های توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش

 

متغیرها

میانگین

انحراف معیار

حداقل

حداکثر

خودشیفتگی

57/15

04/6

00/3

00/34

پرخاشگری

02/43

95/12

00/6

00/78

جامعه­پسندی

29/69

59/11

00/39

00/112

 

به­منظور تحلیل مدل تدوین شده از نرم­افزار اسمارت پی ال اس3 استفاده شد. در این مدل مجموعاً 61 گویه (خودشیفتگی 40،  پرخاشگری 30 و شخصیت جامعه­پسند 30 گویه)، وارد مدل گردید. خودشیفتگی دارای هفت مؤلفه، پرخاشگری سه مؤلفه و شخصیت جامعه­پسند هفت مؤلفه و همه آن­ها از نوع متغیرهای مکنون انعکاسی می­باشند. ابتدا برای مؤلفه­ها تحلیل عاملی مرتبه اول (گویه­ها به عنوان شاخص)، و سپس برای مؤلفه تحلیل عاملی مرتبه بالاتر (مؤلفه­ها به عنوان شاخص)، انجام شد. تحلیل مدل در سه مرحله انجام گرفت در مرحله اول مدل بیرونی (مدل اندازه­گیری)، و در مرحله دوم مدل درونی (مدل ساختاری)، و در مرحله سوم کل مدل بررسی شد. در شکل1 نمودار مسیر به همراه ضرایب استاندارد ارائه شده است. لازم به­ذکر است با توجه به عدم معنی­داری اثر مستقیم خودشیفتگی به شخصیت جامعه­پسند، در مدل نهایی، این مسیر حذف گردید. همچنین گویه­های پرسش­نامه­ها جهت وضوح بیشتر مدل، با استفاده از امکانات نرم­افزار مخفی شده است، علامت مثبت در دایره متغیرهای مکنون گویای این نکته می­باشد.

 

شکل2. نمودار مسیر به همراه ضرایب

 

مدل اندازه‌گیری

در بررسی مدل­های بیرونی از سه معیار پایایی، روایی همگرا[83]و روایی واگرا[84] استفاده شد. در بخش پایایی لازم است که پایایی در سطح معرف و متغیر مکنون بررسی شود. پایایی معرف از طریق سنجش بارهای عاملی و پایایی متغیرهای مکنون از طریق پایایی ترکیبی[85]، بررسی شد. پایایی در سطح معرف، توان دوم بارهای عاملی گویه­ها می­باشد، که حداقل باید 50/0 باشد که به این معنی است که حداقل نصف واریانس شاخص توسط متغیر مکنون تبیین شده است. بنابراین بارهای عاملی بزرگتر از 708/0 مطلوب می­باشد و بارهای زیر 40/0 لازم است که حذف شوند. بارهای عاملی بین 40/0 تا 70/0 را در صورتی که با حذف آن­ها مقدار روایی همگرا (AVE)، افزایش یابد می­توان حذف کرد (نونالی و برنشتاین[86]، 1994). در این مدل یک گویه شخصیت جامعه پسند جهت افزایش روایی حذف گردید.

جدول 2. شاخص­های پایایی و روایی مدل بیرونی

متغیر مکنون

مؤلفه

پایایی

روایی همگرا

روایی واگرا (فورنل لارکر)

C.R

(AVE)

 

بالاترین همبستگی

با

مقدار همبستگی

خودشیفتگی

اقتدار

77/0

53/0

730/0

برتری جویی

371/0

برتری جویی

76/0

53/0

726/0

خودبسندگی

422/0

بهره کشی

73/0

58/0

763/0

خودبسندگی

249/0

خودبسندگی

74/0

59/0

766/0

محق بودن

296/0

خودبینی

81/0

68/0

825/0

خودنمایی

304/0

خودنمایی

77/0

53/0

728/0

محق بودن

380/0

محق بودن

73/0

58/0

764/0

مسئولیت اجتماعی

-242/0

پرخاشگری

تهاجم

85/0

54/0

734/0

کینه توزی

589/0

خشم

78/0

54/0

737/0

کینه توزی

314/0

کینه توزی

80/0

50/0

709/0

تهاجم

589/0

شخصیت جامعه­پسند

هم­حسی  جهت گیری به سمت دیگران

مسئولیت اجتماعی

74/0

59/0

769/0

نوع دوستی

256/0

نگاه از منظر دیگران

76/0

61/0

783/0

استدلال اخلاقی جهت گیری شده

43/0

ارتباط همدلانه

72/0

57/0

754/0

هم حسی  جهت گیری شده به سمت دیگران

476/0

استدلال اخلاقی دوجانبه

78/0

54/0

737/0

استدلال اخلاقی سمت دیگران

729/0

استدلال اخلاقی جهت گیری شده به سمت دیگران

76/0

52/0

720/0

نگاه از منظر دیگران

43/0

کمک رسانی

پریشانی فردی

75/0

61/0

778/0

کمک رسانی

611/0

نوع دوستی

80/0

58/0

761/0

نگاه از منظر دیگران

256/0

 

 

معیارهای پایایی متغیرهای مکنون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی می­باشند. البته به دلیل محافظ­کار بودن آلفای کرونباخ و یکسان در نظر گرفتن وزن همه معرف­ها، در روش حداقل مربعات جزئی (PLS)، بیشتر از پایایی ترکیبی استفاده می­شود (آذر، غلامزاده، قنواتی، 1391). پایایی ترکیبی بین 7/0 تا 9/0 به عنوان مقادیر رضایت­بخش و مقادیر کمتر از 6/0 و بالای 90/0 به­عنوان مقادیر نامطلوب محسوب می­شوند. مرحله بعد ارزیابی مدل بیرونی، بررسی روایی همگرا می­باشد. میانگین واریانس استخراج شده[87] (AVE)، معیار ارزیابی روایی همگرا به معنی میانگین واریانس مشترک بین متغیر مکنون و معرف­هایش می­باشد و حداقل مقدار قابل قبول50/0 است (داوری و رضازاده، ۱۳۹۲). در این مدل همه متغیرهای مکنون دارای روایی همگرای مناسبی می­باشند.

روایی واگرا، سومین معیار بررسی برازش مدل‌های بیرونی است. روایی واگرا، اندازه­ای است که یک سازه به درستی از سایر سازه‌ها با معیار تجربی متمایز می­شود. این روایی در دو سطح معرف و متغیر مکنون محاسبه می­شود. در سطح معرف برای محاسبه روایی واگرا، از بارهای عرضی استفاده می­شود که لازم است بار یک معرف متناظر سازه، بیشتر از همه بارهای آن معرف روی سایر سازه­ها باشد. این شرط در مورد همه معرف­ها رعایت شده که البته به دلیل طولانی بودن جدول، از ارائه آن خودداری شده است. در سطح متغیر مکنون از معیار فورنل- لارکر[88] استفاده شد که ریشه دوم میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، هر متغیر مکنون باید بیشتر از بالاترین همبستگی آن سازه با سایر سازه­های مدل باشد. منطق این سازه این است که یک سازه باید واریانس بیشتری با معرف­های خود تا سایر سازه­ها داشته باشد (فورنل و لارکر، 1981). نتایج پایایی و روایی همگرا و واگرا در جدول 2 ارائه شده است.

جدول 3. شاخص­های هم­خطی، اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اندازه اثر مدل درونی پژوهش

مسیر

هم خطی

(VIF)

اثر مستقیم

مقادیر

فاصله اطمینان

B

T

Sig

5/2%

5/97%

خودشیفتگی  --->   پرخاشگری

1

26/0

00/5

001/0

154/0

358/0

پرخاشگری  --->  شخصیت جامعه­پسند

1

-215/0

54/3

001/0

-337/0

-098/0

اثرات غیرمستقیم

خودشیفتگی---->پرخاشگری---->جامعه­پسند

-056/0

55/2

011/0

-105/0

-020/0

اثرات کل

پرخاشگری  ---->   شخصیت جامعه­پسند

-215/0

54/3

011/0

-337/0

-098/0

خودشیفتگی  ---->  شخصیت جامعه­پسند

-056/0

55/2

011/0

-105/0

-020/0

 

با توجه به نتایج پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا می­توان اذعان کرد که مدل‌های بیرونی، به نحوی مطلوب، توانایی اندازه‌گیری متغیرهای مکنون پژوهش را دارند. لذا، در ادامه مدل درونی (ساختاری)، پژوهش بررسی می­گردد.

در مدل درونی، ارتباط بین متغیرهای مکنون تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. اولین معیار برای بررسی مدل درونی، بررسی هم­خطی بودن متغیرها بود، که به این منظور از شاخص تحمل و عامل تورم واریانس[89] (VIF)، استفاده می­شود. سطح تحمل کمتر از 2/0 (VIF بالاتر از 5)، نشان­دهنده هم­خطی بین متغیرها می­باشد. همانطور که نتایج جدول­3 نشان می­دهد، شرط عدم هم­خطی بودن رعایت شده است. دومین معیار ارزیابی مدل درونی، ضرائب مسیر می­باشند که به منظور بررسی معناداری آن­ها از رویه خودگردان­سازی استفاده شده، این ضرائب به همراه مقادیر T، سطح معنی­داری و همچنین فاصله اطمینان برای اثرات مستقیم و غیرمستقیم، و کل در جدول 3 ارائه شده است. همانطور که نتایج داخل جدول نشان می­دهد، تمام مسیرها در سطح (01/0 P≤)، معنی­دار می­باشند.

 

جدول 4. شاخص­های  ،    و ماتریس اهمیت- عملکرد مدل درونی پژوهش

متغیر

 

 

پرخاشگری

068/0

018/0

شخصیت جامعه­پسند

046/0

009/0

 

معیار بعدی که رایج­ترین معیار ارزیابی مدل درونی می­باشد، ضریب تعیین (  )، می­باشد که نشان­دهنده دقت پیش­بینی مدل است. براساس نتایج بدست آمده به ترتیب مقدار 8/6% و 6/4% واریانس متغیر پرخاشگری و شخصیت جامعه­پسند توسط مدل تبیین می­شود.

آخرین معیار ارزیابی مدل درونی   استون- گیسر[90] می­باشد که نشان­دهنده تناسب پیش­بین مدل است. این معیار به وسیله رویه چشم­پوشی محاسبه می­شود که نقطه داده­هایی در معرف­های متغیرهای درون­زا حذف و پارامترها با استفاده از نقاط باقیمانده برآورد می­شود. مقدار  بیشتر از صفر برای یک متغیر مکنون درون­زای معین نشان­دهنده تناسب پیش­بین مدل مسیری برای این سازه­ی خاص است. نتایج این معیار در جدول4 ارائه شده است و مطلوب می­باشند.

ارزیابی برازش کلی مدل

مدل کلی معادلات ساختاری پژوهش با استفاده از معیار نیکویی برازش (GOF)، ارزیابی شد. این شاخص هر دو مدل درونی و بیرونی را مدنظر قرار می‌دهد و به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد کلی مدل به کار می‌رود. این شاخص برابر با میانگین هندسی متوسط مقادیر اشتراکی و متوسط ضریب تعیین   متغیرهای مکنون درون‌زا است. وتزلس، اُدکرکن و ون آپن[91] (2009) سه مقدار 1/0، 25/0 و 36/0 را به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی نموده‌اند. با توجه به اینکه مقدار به دست آمده برای مدل پژوهش 51/0 است، لذا برازش بسیار مناسب مدل کلی تحقیق تأیید می‌شود.

 

بحث و نتیجه­گیری

این پژوهش با هدف آزمون ارتباط خودشیفتگی و جامعه­پسندی با نقش واسطه­ای پرخاشگری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که:

 اثر متغیر خودشیفتگی بر پرخاشگری مثبت و معنی­دار است و این یافته با نتایج پژوهش­های سوربا (2023)؛ لی­هوا و هی (2021)؛ کالمی و همکاران (2019)؛ لابستیل، باومایستر، فیبیگ، اکل (2014)؛ ریدی، فاستر و زایشنر(2010)؛ میپل، میلر، ویلسون، سیبرت، فیو و زایشنر (2010)؛ آنجن (2010)؛ لاک (2009)؛ ریدی، زایشنر، فاستر و مارتینز (2008)؛ بری، چاپلین و گرافمن (2006)؛ کل و لیلینفیلد (2006)؛ آنگ و یوسف (2005)؛ واشبورن، مک ماهان، کینگ، رینیک و سیلور (2004)؛ استاک و اسپورر  (2002)؛ ویت و کالاهان (2002)؛ وارن، برنت، سوث، چاوهان، بیل و فریند (2002)؛ کوید (2002)؛ همسو و هماهنگ است. چندین تبیین برای توضیح این رابطه ارائه شده است. به این صورت که خودشیفتگی با فهم پرخاشگری و خشونت مرتبط است (لمبه، همیلتون-گیاکریتسیس، گارنر و واکر[92]، 2018)، به همین دلیل، برخی بر ارزش ابزاری پرخاشگری برای خودشیفته‌ها متمرکز شده‌اند و استدلال می‌کنند که پرخاشگری وسیله‌ای برای بازدارندگی و جلوگیری از انتقاد، جهت به دست آوردن مجدد حس تسلط و کنترل بر محیط اجتماعی خود است (باومیستر، اسمارت و بودن، 1996). تبیین­های دیگر مؤلفه خصمانه پرخاشگری را برجسته کرده­اند و استدلال می­کنند که خودشیفته­ها اثرات منفی قوی (مانند شرم و خشم) را به دنبال بازخورد منفی تجربه می­کنند که واکنش­های پرخاشگرانه را تسهیل می کند و این امر ممکن است به دلایلی باشد از جمله اینکه خشم و خصومت ناشی از تهدید خودانگارۀ خودشیفتگی است (کریزان و جوهر[93]، 2015)، و افرادی که دارای ویژگی­های خودشیفتگی هستند اغلب از پرخاشگری به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای حفظ تصور بسیار بیش از حد خود استفاده می کنند (دوش، 2022). علاوه بر این توضیحات، پرخاشگری خودشیفته­ها لزوماً نه با واکنش به یک محرک معین (مثلاً بازخورد منفی)، بلکه با ادراک و تفسیر خود محرک تعیین می­شود. خودشیفته‌ها بازخورد منفی را تهدیدآمیزتر می‌دانند، دقیقاً به این دلیل که نیت خصمانه‌تری را به دیگران نسبت می‌دهند زیرا خودپندارۀ ناپایداری دارند و خودپندارۀ ناپایدار خودشیفته­ها با نیاز به تحسین ثابت می­شود و رابطه آن « با تعارض، هیجان شدید، و نااستواری مشخص می­شود» (رودوالت و سوروو، 2003). همین­طور، در تبیین دیگر، خودشیفتگی آسیب­پذیر با تمایل بیشتری به خشم و خصومت همراه است و روان­رنجورخویی بخش بزرگی از این ارتباط را به خود اختصاص داده است. مدیریت ضعیف هیجان، که به عنوان توانایی تنظیم استراتژیک هیجان شناخته می­شود، همچنین در خصومت مربوط به خودشیفتگی آسیب­پذیر نقش دارد. روان­رنجورخویی بالا و توانایی‌ ضعیف تنظیم­هیجان در میان خودشیفته‌های آسیب‌پذیر به افزایش خشم/خصومت کمک می‌کند، در حالی که ثبات عاطفی احتمالاً از خودشیفته‌های بزرگ در برابر این جنبه‌های درونی پرخاشگری محافظت می‌کند(چارنا، زاجنکوفسکی، ماسیانتوویچ، شیمانیاک[94]، 2021). بنابراین، یک توضیح بالقوه برای ارتباط بین خودشیفتگی و پرخاشگری در ارزیابی شناختی و شاید عاطفی تعاملات اجتماعی نهفته است.

تبیین دیگر این رابطه به عزت­نفس ناپایدار افراد خودشیفته مربوط می­شود (باومیستر، 2001). از مهمترین مدل­های نظری که رابطه بین خودشیفتگی و پرخاشگری را توضیح می­دهد، مدل ماسک روان­پویایی[95] و مدل خودپسندی تهدید­شده[96] هستند. مطابق مدل ماسک روان­پویایی، افراد دارای عزت­نفس پایین خود را در پشت احساس بالا رفته از خود پنهان می­کنند (زیگلر هیل، مایرز، کلارک[97]، 2010). مدل خودپسندی تهدید­شده نیز بیان می­دارد که این وجود عزت­نفس پایین نیست که مستقیماً با پرخاشگری ارتباط دارد بلکه تهدیدی برای عزت­نفس شخص است که می­تواند منجر به پرخاشگری شود (باومیستر، بوشمن و کمپبل، 2000). در خودشیفته­ها، ظاهراً عزت­نفس پایین یکی از دلایل مهم پرخاشگری است. با این حال، برخی از محققان پیشنهاد کرده‌اند که پرخاشگری ممکن است به خودگرایی تهدید شده نسبت داده شود، یعنی دیدگاه متورم و خودشیفته نسبت به خود که در معرض تهدید است، نه خود عزت­نفس پایین (لی­هوا و هی، 2021). بنابراین، حساسیت بیش از حد آنها به موقعیت­هایی که آنها را تهدیدی برای من (ایگوی) خود تلقی می­نمایند، آنها را برمی­انگیزد تا با رفتار پرخاشگرانه، تسلط خود را در موقعیت­های بین­فردی حفظ نمایند (پرز، وهس و جوینر[98]، 2005). به این شکل، پرخاشگری می­تواند در پاسخ به پسخوراند بین شخصی منفی در نتیجه ناتوانی در کنترل تکانه انتقام­گیری باشد وقتی با تهدید ایگو مواجهه می­شوند (وزیر و فاندر[99]، 2006).

علاوه بر موارد گفته شده، عدم همدلی، بهره­کشی و برتری­جویی از جمله ویژگی­های افراد خودشیفته است که در بروز پرخاشگری دخیل است. همدلی اندک، احساس استحقاق و ادراک محرومیت از تحسین، و کامرواسازی[100]، خودشیفتگان را در معرض پرخاشگری و انتقام قرار می­دهد (بوشمن، باومایستر، توماس، ریو، بیگر و وست، 2009؛ بوشمن، بوناچی، ون دایک و باومایستر، 2003؛ براون، 2004). بهره­کشی، نشان­دهندة میزان تمایل فرد به استثمار دیگران برای رسیدن به اهداف و رفع نیازهای خود در زندگی است و برتری­جویی، اشاره به این دارد که یک شخص تا چه حد احساس می­کند بر دیگران غلبه دارد. افراد با ویژگیهای بهره­کشی به احتمال زیاد به منظور تقویت خودانگاره برتری، از پرخاشگری به صورت ابزاری استفاده می­کنند (سالمیوالی[101]، 2001). این تفسیر با مدل پردازش خودتنظیمی مورف و رودوالت (2001) سازگار است. افراد با ویژگی­های خودشیفتگی ممکن است از پرخاشگری واکنشی برای پیش­بُرد سازه برتری خود از طریق تسلط جسمی و روانی بر دیگران استفاده کنند. بر همین اساس، واشبورن و همکاران (2004) دریافتند خودشیفتگی و بهره­کشی خودشیفتگی به طور مثبت پرخاشگری کلی و پرخاشگری واکنشی را پیش­بینی می­کند. آنجن (2010) نیز در پژوهشی بهره­کشی و قدرت را عامل پرخاشگری افراد خودشیفته می­داند و نشان داد که بهره­کشی (عامل ناسازگارانه) پیش­بین مثبت پرخاشگری جسمانی، خشم و خصومت است و قدرت (عامل سازگارانه) پیش­بین مثبت پرخاشگری جسمانی، کلامی و خشم است.

آنچه از تبیین­های مختلف در مورد رابطه خودشیفتگی و پرخاشگری برمی­آید علاوه بر رابطه کلی این دو متغیر توجه به ابعاد آنها حائز اهمیت است زیرا اگرچه در مطالعات متعدد خودشیفتگی را به انواع خودشیفتگی خودبزرگ­بینانه و آسیب­پذیر[102](چارنا، زاجنکوفسکی، ماسیانتوویچ، شیمانیاک، 2021)، خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه (بری، فریک، آدلر و گرافمن، 2007) تقسیم­بندی کرده­اند. همچنین، تمایزهای مهمی بین پرخاشگری جسمانی/ رابطه­ای و کنشی/ واکنشی انجام شده است (رنوف، برندگن، والد، ویتارو، زلازو، بویوین، . . . سگوین[103]، 2010)، با این حال، مطالعات قبلی ارتباط معنی­داری بین خودشیفتگی و پرخاشگری کنشی و واکنشی نشان داده­اند (کیلی، اوگرودنیچوک، رایس و اولیف[104]، 2017؛ فوساتی، بورونی، آیزنبرگ و مافی[105]، 2010؛ آنگ، و راین، 2009؛ سیه، و آنگ، 2008؛ واشبورن، مک ماهان، کینگ، راینکه، و سیلور[106]، 2004)، و از آنجایی که پرخاشگرها، به ویژه افراد قلدر (سالمیوالی و نیمینن[107]، 2002)، تمایل به استفاده از سطوح بالای پرخاشگری کنشی و واکنشی دارند، ممکن است که افراد با ویژگی­های خودشیفتگی در زمینه­های مختلف هم از پرخاشگری کنشی و هم واکنشی، هردو، استفاده کنند. برخی مطالعات نیز خاطرنشان ساخته­اند که پرخاشگری واکنشی ممکن است بیشتر با خودشیفتگی ارتباط داشته باشد زیرا این شکل از پرخاشگری بیشتر به آسیب­شناسی مربوط می­شود (راین، دوج، لوبر، رینولدز و لوبر[108]، 2006). همچنین، در مورد خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه بَری و همکاران (2007) دریافتند که خودشیفتگی ناسازگارانه به طور معناداری با بزهکاری، پرخاشگری آشکار و رابطه­ای ارتباط دارد. در نهایت، با توجه به آنچه که در مورد رابطه خودشیفتگی و پرخاشگری گفته شد به نظر می رسد توجه دقیق به ابعاد و زیرمقیاس های این دو متغیر و شاید استخراج ویژگیهای مشترک زیربنایی این دو بتواند به فهم بهتر این رابطه کمک کند.

نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد که اثر متغیر پرخاشگری بر رفتار جامعه­پسند همسو و هماهنگ با پژوهش­های بدگانکار (2023)؛ اسپاتارو، کالابرو و لونگوباردی (2020)؛ مالوندا، لیورکا، مسورادو، سامپر، مستره (2019)؛ باگان، تور-پورکار، و لیورکا (2019)؛ لیورکا، ریچاد و مالوندا (2017)؛ چونگ هال و چن (2009)؛ ایورز، برندگن، ویتارو و بورگه (2012)؛ کراهه و مولر (2011)؛ مک گینلی و کارلو (2007)؛ صیدی، صفاری­نیا، احمدیان (1398)؛ زی، چن، لی، زینگ، ژانگ (2016)؛ نانتل-ویور، پیل، کاته و ترمبلی (2014)؛ رومانو، ترمبلی، بولریس و سویشر (2005)؛ بوکسر، تیساک و گلدشتاین (2004) منفی و معنادار است. برای تبیین این رابطه به دلایل متعددی از جمله به نقش هنجارها و باورهای اخلاقی، برنامه پرورش مهارت­های اجتماعی و سبک­های فرزندپروری والدین می­توان اشاره کرد. در تبیین اول از این یافته، فهم رفتارهای جامعه­پسند و پرخاشگرانه و بینش در روابط پویای بین رفتار پرخاشگرانه و رفتارهای جامعه­پسند از نظر دلایل مفهومی و عملی از اهمیت برخوردار است. نخست، از لحاظ مفهومی، هر دو رفتار از نظر اخلاقی دارای اهمیت هستند، زیرا هر دو مربوط به رعایت یا نقض هنجارهای اخلاقی هستند، مانند نگرانی برای رفاه دیگران، عدالت و انصاف و یا حذف آسیب­های جسمی و روانی (مالتی و کرتناور[109]، 2013؛ آیزنر و مالتی[110]، 2015). یک تبیین برای این اثر تضاد رفتاری این است که افراد جامعه­پسند به دلیل همدلی و باورهای اخلاقی بالاتری که در برابر پرخاشگری دارند، ممکن است در حضور پرخاشگری دیگران واکنش بیشتری نشان دهند و فعالانه در رفتارهای غیرپرخاشگرانه شرکت کنند (یونگ و شرودر-آبه، 2019).

تبیین دیگر، به پرورش مهارت­های اجتماعی مربوط می­شود.بنابراین، پرخاشگری را می­توان با استفاده از مهارت­های اجتماعی که فرد دارد کاهش داد یا در طول زمان آن را توسعه داد. رفتار جامعه­پسند یکی از مهارت­های اجتماعی است که در صورت توسعه، می­تواند به کاهش پرخاشگری کمک کند (بدگانکار، 2023). برنامه­هایی که همدلی، مدیریت خشم، هویت قومی و باورهای هنجاری را ارتقاء می­بخشند ممکن است برای کاهش پرخاشگری و افزایش رفتار جامعه­پسند در بین جوانان نیازمند سازگاری، مفید باشد (بلگریو، نگوین، جانسون و هود[111]، 2011). مثلاً در مورد همدلی، همدلی رفتار جامعه­پسند را ارتقاء می­بخشد و پیش­بین قوی جامعه­پسندی است (صیدی، احمدیان، صفاری­نیا، ۱۳۹۸)، همدلی و همدردی تغییر توجه از خود به دیگری هستند و این تغییر در تمرکز از خود به دیگری با پرخاشگری کمتر مرتبط شده است (منینگ و بیر[112]، 2002). در نتیجه، به لحاظ عملی، فهم روابط پویای بین رفتار پرخاشگرانه و رفتارهای جامعه­پسند در شناسایی مداخلاتی که رفتار جامعه­پسند را افزایش و رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش می­دهند به ما کمک می­کنند. درک اینکه آیا می­توان انتظار داشت که تغییر مطلوب در یک نوع رفتار با تغییر بعدی در نوع دیگر مرتبط باشد، ممکن است پیامدهایی برای استراتژی­های مداخله موجود و همچنین برای طراحی برنامه­های جدید داشته باشد. به عنوان مثال، اگر افزایش رفتارهای جامعه­پسند منجر به کاهش رفتار پرخاشگرانه شود، مداخلات ممکن است بر افزایش اولی برای دستیابی به نتایج در مورد دومی متمرکز شود.

تبیین دیگر این رابطه به نقش والدین و شیوه­های تربیتی آنان برمی­گردد. رفتارهای جامعه­پسند در اوایل زندگی باعث افزایش رفتارهای جامعه­پسند بعدی می­شود (کارلو، مستره، سمپر، تور و آرمنتا[113]، 2010). پس نقش والدین و شیوه­های تربیتی آنان حائز اهمیت خواهد بود زیرا سبک­های فرزندپروری والدین با رفتارهای فرزندانشان ارتباط دارد (پادیلا- واکر، کارلو، کریستنسن و یورگاسون[114]، 2012)، رفتار جامعه­پسند بازدارنده پرخاشگری در دوران کودکی و نوجوانی است (کارلو، هاسمن، کریستینسن، رندال، 2003). و حتی حمایت اجتماعی ادراک­شده از خانواده می­تواند بیشترین نقش را در پیش­بینی همدلی جهت­گیری­شده به سمت دیگران، کمک­رسانی و رفتارهای جامعه­پسند داشته باشد (صیدی و صفاری نیا، 1394). در عوض، فقدان رابطه خانوادگی مثبت یا تربیتی که با کنترل پاتولوژیک مشخص می­شود، با رفتار پرخاشگرانه در دوران نوجوانی مرتبط است (ون در گراف، برانژه، دی وید و میوس[115]، 2012؛ باتانوا و لوکاس[116]، 2014).

 

نتیجه دیگر، با توجه به عدم­معنی­داری اثر مستقیم خودشیفتگی به جامعه­پسندی، در مدل نهایی، این مسیر حذف گردید. با این حال، این عدم­معنی­داری مغایر با نتایج پژوهش کوفتچی (2022) است که همبستگی منفی بین خودشیفتگی و رفتار جامعه‌پسند را نشان داد و موافق با پژوهش کاوتن و بری (2016) است که نشان دادند خودشیفتگی آسیب­پذیر با هیچ یک از انواع رفتارهای جامعه‌پسند رابطه معنی­داری نشان نداد.

 در تبیین این عدم­معنی­داری می­توان گفت خودشیفتگی به عنوان یک ویژگی شخصیتی شناخته می­شود که شامل مراقبت از دیگران نمی­شود. در نتیجه، خودشیفته‌ها اگر در نهایت چیزی به نفعشان باشد، می‌توانند جامعه‌پسند باشند (کوفتچی، 2022). خودشیفتگی با همدلی کم، عدم­حساسیت به نیازهای دیگران و تمایل به استفاده از دیگران برای منافع خود مرتبط است. یعنی، خودشیفته‌ها ممکن است بیشتر بر ارزش‌های خودخواهانه تأکید کنند تا ارزش‌های اجتماعی. بنابراین، آنها ممکن است داوطلبانه به فعالیت­های اجتماعی کمک نکنند، مگر اینکه برای افزایش ارزش خود یا خودانگاره آنها مفید باشد (رویی، هوی، بائو و شیائو، 2016). همچنین، خودشیفته‌ها تمایل نسبتاً بیشتری برای نشان دادن رفتارهای ضداجتماعی دارند تا جامعه‌پسند، چون آن­ها تفاوت کمتری بین ضداجتماعی/ اجتماعی بودن دیگران قائل هستند، و نسبت به رفتارهای اجتماعی دیگران واکنش نشان نمی­دهند که نشان­دهنده تمایل نسبتاً بالاتری برای تأثیر نامطلوب بر جوامع است (چن، نویکا، هومن و ون کلیف، 2022). یا شاید لازم باشد خودشیفتگی را از طریق موقعیت‌ها (حضور توجه، پاداش‌ها) و انگیزه‌هایی (تمرکز کم بر نیازهای دیگران) که باعث برانگیختن رفتارهای جامعه‌پسند می‌شوند، شناسایی کرد (کنراث، هو و زرینز، 2016). همچنین، به نظر می­رسد که رابطه بین خودشیفتگی و رفتار جامعه‌پسند بر اساس بعد خودشیفتگی و روش ارزیابی رفتار جامعه‌پسند، متفاوت باشد (کاوتن و بری، 2016). بنابراین، توجه به این ابعاد و روش­ها مهم خواهد بود که امید است در پژوهش­های آتی مورد توجه قرار گیرد.

بنا به آنچه که گفته شد و با توجه به اثر منفی خودشیفتگی و پرخاشگری بر رفتار جامعه­پسند نتایج این پژوهش می­تواند دارای تلویحات کاربردی در حوزه­های تربیتی و درمانی باشد. این پژوهش نیز همانند سایر مطالعات در حوزه علوم انسانی دارای محدودیت­هایی بود. از جمله، جامعۀ مورد مطالعه پژوهش تنها شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج بود که می­تواند بر تعمیم­پذیری نتایج تأثیر بگذارد. دوم، استفاده از پرسشنامه­های خودگزارش­دهی همراه با مسائل قابل­توجه، از جمله نیاز به مقبولیت اجتماعی و سوگیری­های گزارش­دهی است. همچنین، از آنجایی که نمی‌توانیم مکانیسم‌ها و مسیرهای جایگزین یا اثرات متغیر سوم را رد کنیم، با احتیاط نتیجه‌گیری می‌کنیم. مهمتر از همه، ماهیت همبستگی و مقطعی پژوهش اجازه نمی­دهد تا در مورد علیت (و میانجیگری) به نتیجه­گیری قوی بپردازیم یا تغییر تفاوت‌های فردی را در نظر بگیریم بنابراین بخش بزرگی از تفسیر نتایج ما حدس و گمان است.

پژوهش­های آتی می­توانند بر متغیرهایی که نقش تعدیل­کننده و یا میانجی در رابطه بین خودشیفتگی و پرخاشگری، و در رابطه بین پرخاشگری و جامعه­پسندی ایفا می­کنند (به عنوان نمونه؛ جنسیت، اسنادهای خصمانه، دیدگاه­گیری، هوش هیجانی، عزت­نفس، ادراک از خود، عوامل اجتماعی و جمعیت­شناختی، بدرفتاری دوران کودکی) متمرکز شوند یا بر استخراج ویژگی­های مشترک شخصیتی در افراد خودشیفته و پرخاشگر که برای اهداف تحقیقاتی و درمانی مهم است اهتمام ورزند. برای به­دست آوردن بینش و آگاهی کامل در مورد احتمال سوگیری خودگزارشی­ها و به­دست آوردن اطلاعات دقیق و کامل در مورد خودشیفتگی و جامعه­پسندی، شاید لازم باشد محققان آینده رفتارهای واقعی را بررسی و اندازه گیری کنند شاید به این شکل تفاوت بین رفتارهای خودگزارشی و رفتارهای واقعی اجتماعی مشهودتر گردد و­یا علاوه بر خودگزارشی‌ها، از گزارش‌های والدین، خواهر و برادران، همکاران یا همسالان درباره رفتارهای جامعه‌پسند افراد خودشیفته استفاده کنند چون ممکن است افراد رفتارهای جامعه‌پسندانه‌تری را گزارش ‌کنند، اما دیگران آن‌ها را این­طور درک نکنند. خودشیفتگی آشکار و خودشیفتگی پنهان ساختارهای متمایزی هستند، تحقیقات آینده می­توانند رابطه این ابعاد را با پرخاشگری و جامعه­پسندی کاوش کنند. پژوهش­های آتی با طرح­های آزمایشی و بررسی مداخلات (مانند روان­درمانی، مشاوره یا آموزش)، می­توانند کاهش خصومت در خودشیفتگی و بهبود جامعه­پسندی را آزمون کنند. لازم است کاوش در مکانیسم‌های مهم در رابطه بین خودشیفتگی و جامعه­پسندی ادامه یابد، شاید برخی از متغیرهای دیگر احتمالی (مثلاً ماکیاولیسم)، این ارتباط را توضیح دهند. همچنین، در نظر گرفتن این ارتباط با توجه به سن، فشار یا انتظارات اجتماعی بالا و پایین، محیط (دانشگاه یا خانه) شاید کمک­کننده باشد. یا شاید بررسی فرآیند استدلال اخلاقی در افراد خودشیفته برای کمک به دیگران بتواند روابط خودشیفتگی و جامعه­پسندی را بهتر توضیح دهد. تحقیقات آینده ضروری است رفتارها و انگیزه‌های جامعه‌پسند را در میان انواع و اشکال مختلف خودشیفتگی بررسی کنند، زیرا پژوهش کنونی فقط بر خودشیفتگی کلی و غیرآسیب­شناختی متمرکز بود.

در کل، نتایج پیامدهایی برای مفهوم­سازی خودشیفتگی، اهمیت نقش واسطه­ای پرخاشگری و بهبود درک شخصیت جامعه­پسند دارد. لذا، با توجه به اینکه پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه­پسندی نقش واسطه­ای دارد لازم است برای کاهش خودشیفتگی و افزایش جامعه­پسندی در دانشجویان برنامه­هایی برای کاهش پرخاشگری و آموزش آنان مدنظر قرار گیرد. زیرا فهم و ارتقاء پیامدهای رشد مثبت دانشجویان و توجه به وضعیت سلامت آنان به عنوان آینده­سازان فردای جامعه بسیار حائز اهمیت است. بنابراین پیشنهاد می­شود که با برگزاری دوره­ها و کارگاه­هایی برای دانشجویان نسبت به ضرورت آموزش مهارت­های کنترل و مدیریت خشم و پرخاشگری در آنان همت گماشته شود تا زیربنایی صحیح برای سلامت روانی و اجتماعی افراد و به تبع آن سلامت اجتماعی جامعه داشته باشیم.

 

 

[1]. Quain, Yidana & Ambotumah

[2] . Penner, Dovidio, Piliavin & Schroeder

[3]. Prosocial behavior

[4] . Bhadgaonkar

[5]. Chernyak & Kushnir

[6] . Bartal, Decety & Mason

[7]. Batson

[8] . Baumsteiger & Siegel

[9] . Pagano, Zeltner, Post, Jaber, Zywiak & Stout

[10]. LaFontana & Cillessen

[11] . Hawley

[12]. Wentzel, Filisetti & Looney

[13]. McMahon, Wernsman & Parnes

[14] . Welsh, Parke, Widaman & O’Neil

[15]. Abo

[16]. Jung & Schröder-Abé

[17] . Belgrave, Nguyen, Johnson & Hood

[18] . Carlo, McGinley, Hayes and Martinez

[19]. Jones, Brown, Hoglund & Aber

[20] . Kalemi

[21] . McGinley & Carlo

[22]. Aronson

[23]. Greene

[24]. Meehan, Hughes & Cavell

[25]. Barnow, Lucht & Freyberger

[26] . Sullivan, Farrell & Kliewer

[27]. Sullivan, Helms, Kliewer & Goodman

[28]. Ozdemir, Vazsonyi & Cok

[29]. Sadock & Sadock

[30].  Lihua & He

[31]. Spataro, Calabrò & Longobardi

[32]. Llorca, Richaud & Malonda

[33]. Malonda, Llorca, Mesurado, Samper & Mestre

[34]. Bagán, Tur-Porcar and Llorca

[35]. Chung-Hall & Chen

[36]. Eivers, Brendgen, Vitaro & Borge

[37] . Krahé & Möller

[38]. Öngen

[39] . Anderson & Bushman

[40]. Narcissism

[41]. Ang & Yusof

[42]. Dosh

[43]. Miller, Campbell & Pilkonis

[44] . Grandiose sense

[45] . Self-importance

[46] . Judge, LePine & Rich

[47] . Self-aggrandizing

[48] . Dominance

[49] . Paulhus & Williams

[50] . Subra

[51]. Pincus, Ansell, Pimentel, Cain, Wright & Levy

[52]. Stucke & Sporer

[53]. Witte & Callahan

[54] . Grilo, Sanislow & McGlashan

[55]. Cale & Lilienfeld

[56] . Wiehe

[57] . Warren, Burnette, South, Chauhan, Bale & Friend

[58]. Coid

[59]. Washburn, McMahon, King, Reinecke & Silver

[60]. Locke

[61]. Donellan, Trzesniewski, Robins, Moffitt, Caspi

[62]. Barry, Chaplin & Grafeman

[63] . Reidy, Zeichner, Foster & Martinez

[64]. Insult

[65] . Twenge & Campbell

[66]. Konrath

[67]. Vengeance

[68] . Brown

[69] . McIntyre, Barrett, McDermott, Johnson, Cowden & Rosen

[70]. Terrell, Hill, & Nagoshi

[71]. Maples, Miller, Wilson, Seibert, Few & Zeichner

[72]. Lobbestael, Baumeister, Fiebig & Eckel

[73] . Barry, Frick, Adler & Grafeman

[74]. Nehrlich, Gebauer, Sedikides, Schoel

[75]. Penner

[76]. Authority

[77]. Exhibitionism

[78]. Superiority

[79]. Vanity

[80]. Exploitativeness

[81]. Entitlement

[82]. Self-Sufficiency

[83]. Convergent Validity

[84]. Divergent Validity

[85]. Composite Reliability

[86]. Nunnally & Bernstein

[87]. Average Variance Extracted

[88]. Fornell-Larcker

[89] . Variance Inflation Factor

[90] . Stone-Geisser

[91]. Wetzels, Odekerken-Schroder & Van Oppen

[92] . Lambe, Hamilton-Giachritsis, Garner and Walker

[93] . Krizan & Johar

[94] . Czarna, Zajenkowski, Maciantowicz & Szymaniak

[95] . Psychodynamic mask model

[96] . Threatened Egotism model

[97]. Zeigler-Hill, Myers, Clark

[98]. Perez, Vohs & Joiner

[99] . Vazire & Funder

[100] . gratification

[101] . Salmivalli

[102] . grandiose and vulnerable narcissism

[103] . Renouf, Brendgen, Parent, Vitaro, Zelazo, Boivin, . . . Séguin

[104] . Kealy, Ogrodniczuk, Rice & Oliffe

[105]. Fossati, Borroni, Eisenberg & Maffei

[106]. Washburn, McMahon, King, Reinecke & Silver

[107]. Nieminen

[108]. Raine, Dodge, Loeber, Reynolds & Loeber

[109] . Malti & Krettenauer

[110] . Eisner & Malti

[111]. Belgrave, Nguyen, Johnson & Hood

[112]. Manning & Bear

[113]. Carlo, Mestre, Samper, Tur, and Armenta

[114] . Padilla-Walker, Carlo, Christensen and Yorgason

[115] . Van der Graaff, Branje, DeWied and Meeus

[116]. Batanova & Loukas

  • آذر، عــادل؛ غلامــزاده، رســول؛ قنــواتی، مهــدی. (1391). مدلسازی مسیری ساختاری در مـدیریت، کاربرد نـرم­افـزار - PLS Smart. تهـران: نگاه دانش.
  • داوری، علی؛ و رضازاده، آرش. (1393). مدل­سازی معادلات ساختاری با نرم­افزار PLS 5. تهران: جهاد دانشگاهی.
  • زاهدی­فر، شهین؛ نجاریان، بهمن؛ و شکرکن، حسین. (1379). ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش پرخاشگری. مجله علوم تربیتی و روان­شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، 3(7)، 102-73.
  • صیدی، ستار؛ احمدیان، حمزه؛ و صفاری­نیا، مجید. (1398). مدل ارتباط پرخاشگری و دیدگاه­گیری اجتماعی با رفتار جامعه­پسند با نقش واسطه­ای اعتماد اجتماعی. پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی، (4)9، 36، 20-1.
  • صیدی، ستار؛ احمدیان، حمزه؛ صفاری­نیا، مجید. (1398). مدل ارتباط دیدگاه­گیری اجتماعی و خودکنترلی با شخصیت جامعه­پسند با نقش واسطه­ای همدلی عاطفی. شناخت اجتماعی. (2)8، 16، 140-123.
  • صیدی، ستار؛ صفاری­نیا، مجید. (1394). حمایت اجتماعی ادراک­شده از خانواده، دوستان و معلمان و ابعاد مختلف شخصیت جامعه­پسند. فصلنامه پژوهش­های روان­شناسی اجتماعی. (17)5، 15-1.
  • صفاری­نیا، مجید؛ و باجلان، فاطمه. (1390). اعتباریابی و هنجارسازی پرسشنامه شخصیت جامعه­پسند. پایان­نامه(منتشر نشده). کارشناسی ارشد. دانشگاه پیام­نور تهران جنوب.
  • صفاری­نیا، مجید؛ شقاقی، فرهاد؛ و ملکی، بهرام. (1391). بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ شخصیت خودشیفته (NPI-40). فصلنامه مطالعات روانشناسی بالینی، (2)8، 92-71.

 

  • Abo, M. M. (2017), Persuading the General Public to Engage in Altruistic Behaviors: The Use of Exemplars and Injustice Salience in Appeals Regarding Food Allergies and Type One Diabetes, PhD Dissertation, The Ohio State University.
  • Anderson, C. , & Bushman, B. J. (2002). Human aggression. Annual Review of Psychology, 53(1), 27-51.
  • Ang, R. P. & Raine, A. (2009). Reliability, Validity and Invariance of the Narcissistic Personality Questionnaire for Children-Revised (NPQC-R). Journal of Psychopathological Behavior Assessment, 31, 143–151.
  • Ang, R., P. & Yusof, N. (2005). The Relationship between Aggression, Narcissism, and Self-Esteem in Asian Children and Adolescents. Current Psychology, 24(2), 113-122.
  • Aronson, M. S. (2011). Early Adolescents Conceptions of Parental and Friend Authority Over Relational Aggression. The Journal of Early Adolescence, 26 (3), 344-364.
  • Bagán, G., Tur-Porcar, A. M., and Llorca, A. (2019). Learning and Parenting in Spanish Environments: Prosocial Behavior, Aggression, and Self-Concept. Sustainability, 11, 5193; doi:10.3390/su11195193
  • Barnow, S., Lucht, M., & Freyberger, H. J. (2005). Correlates of aggressive and delinquent conduct problems in adolescence. Aggressive Behavior, 31, 24–39.
  • Barry, C. T., Chaplin, W. F., & Grafeman, S. J. (2006). Aggression following performance feedback: The influence of narcissism, feedback valence, and comparative standard. Personality and Individual Differences, 41, 177-187.
  • Barry, C. T., Frick P. J., Adler, K. K. & Grafeman, S. J. (2007). The predictive utility of narcissism among children and adolescents: Evidence for a distinction between adaptive and maladaptive narcissism, Journal of Child and Family Studies, 16, 508-521.
  • Bartal, I. B. A., Decety, J., & Mason, P. (2011). Empathy and prosocial behavior in rats. Science Magazine, 334, 1427-1430.
  • Batanova, M., and Loukas, A. (2014). Unique and interactive effects of empathy, family, and school factors on early adolescents’ aggression. Journal of Youth Adolescence, 43, 1890–1902.
  • Batson, C. D. (2011). Altruism in Humans. New York, NY: Oxford University Press.
  • Baumeister, R. F. (2001). Violent pride: Do people turn violent because of self-hate or self-love? Scientific American, April 96–101.
  • Baumeister, R. F., Bushman, B. J., & Campbell, W. K. (2000). Self-esteem, narcissism, and aggression: Does violence result from low self-esteem or from threatened egotism. Current Directions in Psychological Science, 9, 26–29.
  • Baumeister, R. F., Smart, L., & Boden, J. M. (1996). Relation of threatened egotism to violence and aggression: The dark side of high self-esteem. Psychological Review, 103, 5–33.
  • Baumsteiger, R. & Siegel, J. T. (2018). Measuring Prosociality: The Development of a Prosocial Behavioral Intentions Scale. Journal of Personality Assessment, 101(3), 305-314.
  • Belgrave, F. Z., Nguyen, A. B., Johnson, J. L., & Hood, K. (2011). Who is Likely to Help and Hurt? Profiles of African American Adolescents with Prosocial and Aggressive Behavior. Journal of Youth Adolescence, 40, 1012–1024.
  • Bhadgaonkar, P. (2023). Relationship between Prosocial behaviour and Aggression among College Students. International Journal of Interdisciplinary Research and Innovations. 11(1), 5-10.
  • Boxer, P., Tisak, M. S., and Goldstein, S. E. (2004). Is it Bad to be Good? An Exploration of Aggressive and Prosocial Behavior Subtypes in Adolescence. Journal of Youth and Adolescence, 33(2), 91–100.
  • Brown, R. P. (2004). Vengeance is mine: Narcissism, vengeance, and the tendency to forgive. Journal of Research in Personality, 38, 576–584.
  • Bushman, B. J., & Baumeister, R. F. (2002). Does self-love or self-hate lead to violence? Journal of Research in Personality, 36, 543-545.
  • Bushman, B. J., Baumeister, R. F., Thomaes, S., Ryu, E., Begeer, S., & West, S. G. (2009). Looking again, and harder, for a link between low self-esteem and aggression. Journal of Personality, 77, 427–446.
  • Bushman, B. J., Bonacci, A. M., van Dijk, M., & Baumeister, R. F. (2003). Narcissism, sexual refusal, and aggression: Testing a narcissistic reactance model of sexual coercion. Journal of Personality and Social Psychology, 84, 1027–1040.
  • Cale, E. M., & Lilienfeld, S. O. (2006). Psychopathy factors and risk for aggressive behavior: A test of the ‘‘threatened egotism’’ Law and Human Behavior, 30, 51–74.
  • Carlo, G. (2006). “Care-based and altruistically-based morality,” in Handbook of Moral Development, eds M. Killen, and J. G. Smetana, (Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates), 551–579.
  • Carlo, G., Hausmann, A., Christiansen, S., Randall, B. A. (2003). Sociocognitive and Behavioral Correlates of a Measure of Prosocial Tendencies for Adolescents. The Journal of Early Adolescence. 23(1), 107–134.
  • Carlo, G., McGinley, M., Hayes, R. C., and Martinez, M. M. (2012). Empathy as a mediator of the relations between parent and peer attachment and prosocial and physically aggressive behaviours in Mexican American college students. Journal of Social and Personal Relationships. 29(3), 337-357.
  • Carlo, G., Mestre, M. V., Samper, P., Tur, A. M., and Armenta, B. (2010). The longitudinal relations among dimensions of parenting styles, sympathy, prosocial moral reasoning, and prosocial behaviors. International Journal of Behavioral Development, 35(2), 116–124.
  • Chen, J., Nevicka, B., Homan, A. C., and van Kleef, G. A. (2022). How Narcissism Shapes Responses to Antisocial and Prosocial Behavior: Hypo-Responsiveness or Hyper-Responsiveness? Personality and Social Psychology Bulletin, 48(3), 363–381.
  • Chernyak, N., & Kushnir, T. (2018). The influence of understanding and having choice on children's prosocial behavior. Current Opinion in Psychology, 20, 107-110.
  • Chung-Hall, J., & Chen, X. (2009). Aggressive and Prosocial Peer Group Functioning: Effects on Children’s Social, School, and Psychological Adjustment. Social Development, 19(4), 659-680.
  • Coid, J. W. (2002). Personality disorders in prisoners and their motivation for dangerous and disruptive behaviour. Criminal Behaviour and Mental Health, 12, 209–226.
  • Czarna, A. Z. Zajenkowski, M., Maciantowicz, O., & Szymaniak, K. (2021). The relationship of narcissism with tendency to react with anger and hostility: The roles of neuroticism and emotion regulation ability. Current Psychology, 40, 5499–5514.
  • Donellan, M. B., Trzesniewski, K H., Robins, R. W., Moffitt, T. E., Caspi, A. (2005). Low self-esteem is related to aggression, Antisocial behavior, and delinquency. Psychological Science, 16, 328-335.
  • Dosh, S. (2022). Narcissism, Aggression and Personality Traits among Individual. The International Journal of Indian Psychology. 10(4), 378-388.
  • Eisner, MP, & Malti, T. (2015). Aggressive and violent behavior. In ME Lamb & RM Lerner (Eds.), Handbook of Child Psychology and Developmental Science, Vol. 3: Social, Emotional and Personality Development (Vol. 7, pp. 795–884). New York:
  • Eivers, AR, Brendgen, M, Vitaro, F, & Borge, AIH. (2012). Concurrent and longitudinal links between children’s and their friends' antisocial and prosocial behaviour in preschool. Early Childhood Research Quarterly, 27(1), 137–146.
  • Fornell, C., & Larcker, D. F. (1981). Structural equation models with unobservable variables and measurement error: Algebra and statistics.Journal of Marketing Research, 18(3), 328–388.
  • Fossati, A., Borroni, S., Eisenberg, N., & Maffei, C. (2010). Relations of proactive and reactive dimensions of aggression to overt and covert narcissism in nonclinical adolescents. Aggressive Behavior, 36, 21–27.
  • Greene, M. B. (2005). Reducing Violence and Aggression in Schools, Trauma, Violence& Abuse, 6(18), 3-10.
  • Grilo, C. M., Sanislow, C. A., & McGlashan, T. H. (2002). Cooccurrence of DSM-IV personality disorders with borderline personality disorder. Journal of Nervous and Mental Diseases, 190, 552–554.
  • Hawley, P. H. (2003). Prosocial and coercive configurations of resources control in early adolescence: A case for the well-adapted Machiavellian. Merrill-Palmer Quarterly, 49, 279 – 309.
  • Jones, S. M., Brown, J. L., Hoglund, W. L. G., & Aber, J. L. (2010). A school-randomized clinical trial of an integrated social-emotional learning and literacy intervention: Impacts after 1 school year. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 78, 829-842.
  • Judge, T., LePine, J. and Rich, B. (2006). Loving Yourself Abundantly: Relationship of the Narcissistic Personality to Self- and Other Perceptions of Workplace Deviance, Leadership, and Task and Contextual Performance’, Journal of Applied Psychology, 91(4), 762–776.
  • Jung, J., & Schröder-Abé, M. (2019). Prosocial behavior as a protective factor against peers' acceptance of aggression in the development of aggressive behavior in childhood and adolescence. Journal of Adolescence, 74, 146-153.
  • Kalemi G, Michopoulos I, Efstathiou V, Konstantopoulou F, Tsaklakidou D, Gournellis R and Douzenis A (2019). Narcissism but Not Criminality Is Associated With Aggression in Women: A Study Among Female Prisoners and Women Without a Criminal Record. Frontiers in Psychiatry 10, 1-11.
  • Kauten, R. L., & Barry, C. T.(2016). Adolescent narcissism and its association with different indices of prosocial behavior. Journal of Research in Personality, 60, 36-45.
  • Kealy, D., Ogrodniczuk, J. S., Rice, S. M., & Oliffe, L. (2017). Pathological narcissism and maladaptive self-regulatory behaviors in a nationally representative sample of Canadian men. Psychiatry Research, 256, 156–161.
  • Köfteci, E. D. (2022). Do narcissists act more prosocial with the presence of an incentive? Master's Thesis Work & Organization Psychology. Department of Social Psychology, Tilburg University.
  • Konrath, S., Bushman, B. J., & Campbell, W. K. (2006). Attenuating the link between threatened egotism and aggression. Psychological Science, 17, 995–1001.
  • Konrath, S., Ho, M.-H., & Zarins, S. (2016). The Strategic Helper: Narcissism and Prosocial Motives and Behaviors. Current Psychology, 35 (2), 182–194.
  • Krahé, B, & Möller, I. (2011). Links between self-reported media violence exposure and teacher ratings of aggression and prosocial behaviour among German Journal of Adolescence, 34, 279–287.
  • Krizan, Z., & Johar, O. (2015). Narcissistic rage Journal of Personality and Social Psychology, 108, 784–801.
  • LaFontana, K. M., & Cillessen, A. H. N. (2002). Children’s perceptions of popular and unpopular peers: A multimethod Developmental Psychology, 38, 635–647.
  • Lambe, S., Hamilton-Giachritsis, C., Garner, E., and Walker. J. (2018). The Role of Narcissism in Aggression and Violence: A Systematic Review. Trauma, Violence, & Abuse, 19(2):209-230.
  • Lihua, ZH & He, ZHU. (2021). Relationship between narcissism and aggression: A meta-analysis. Chinese Psychological Society. 53(11), 1228-1243.
  • Liorca, A., Richaud M. C., and Malonda, E. (2017). Parenting Styles, Prosocial, and Aggressive Behavior: The Role of Emotions in Offender and Non-offender Adolescents. Frontiers in Psychology, 8, 1-11.
  • Lobbestael, J., Baumeister, R. F., Fiebig, T., & Eckel, L. A. (2014). The role of grandiose and vulnerable narcissism in self-reported and laboratory aggression and testosterone reactivity. Personality and Individual Differences, 69, 22–27.
  • Locke, K. D. (2009). Aggerssion, narcissism, self-esteem, and the attribution of desirable and humanizing traits to self versus others. Journal of Research in Personality, 43, 99-102.
  • Malonda, E., Llorca, A., Mesurado, B., Samper, P., and Mestre, M. V. (2019). Parents or Peers? Predictors of Prosocial Behavior and Aggression: A Longitudinal Study. Frontiers in Psychology, 10, 2379, 1-12.
  • Malti, T, & Krettenauer, T. (2013). The relation of moral emotion attributions to prosocial and antisocial behaviour: A meta-analysis. Child Development, 84(2), 397–412.
  • Manning, M. A., Bear, G. G. (2002). Are children’s concerns about punishment related to their aggression? Journal of School Psychology, 40(6), 523–539.
  • Maples, J. L., Miller, J. D., Wilson, L. F., Seibert, L. A., Few, L. R., & Zeichner, A. (2010). Narcissistic personality disorder and selfesteem: An examination of differential relations with self-report and laboratory-based aggression. Journal of Research in Personality, 44, 559–563.
  • McGinley M., & Carlo, G. (2007). Two Sides of the Same Coin? The Relations between Prosocial and Physically Aggressive Behaviors. Journal of Youth Adolescence, 36, 337–349.
  • McIntyre, M. H., Barrett, E. S., McDermott, R., Johnson, D. D. P., Cowden, J., & Rosen, S. P. (2007). Finger length ratio (2D:4D) and sex differences in aggression during a simulated war game. Personality and Individual Differences, 42, 755–764.
  • McMahon, S. D., Wernsman, J., & Parnes, A. L. (2006). Understanding prosocial behavior: The impact of empathy and gender among African American adolescents. Journal of Adolescent Health, 39, 135–137.
  • Meehan, B. T., Hughes, J., & Cavell, T. (2003). Teacher–student relationships as compensatory resources for aggressive children. Child Development, 74, 1145–1157.
  • Miller, J. D., Campbell, W. K., & Pilkonis, P. A. (2007). Narcissistic personality disorder: relations with distress and functional Comprehensive psychiatry, 48, 170–177.
  • Morf, C. C., and Rhodewalt, F. (2001). Unraveling the paradoxes of narcissism: A dynamic self-regulatory processing model. Psychological Inquiry, 12(4), 177–196.
  • Nantel-Vivier, A., Pihl, R. O., Cot’e, S., and Tremblay, R. E. (2014). Developmental association of prosocial behavior with aggression, anxiety and depression from infancy to preadolescence. Journal of Child Psychology and Psychiatry. 55(10), 1135–1144.
  • Nehrlich, A. D., Gebauer, J. E., Sedikides, C., Schoel, C. (2019). Agentic Narcissism, Communal Narcissism, and Prosociality. Journal of Personality and Social Psychology. 17(1), 142–165.
  • Nunnally, J. C., & Bernstein, I. H. (1994). Psychometric theory (3rd ed.). New York, NY: McGraw-Hill.
  • Öngen, D. E. (2010). Relationships between narcissism and aggression among non-referred Turkish university students. Procedia Social and Behavioral Sciences, 5, 301–305.
  • Ozdemir, Y., Vazsonyi, A. T., & Cok, F. (2012). Parenting processes and aggression: the role of self-control among Turkish adolescent. Journal of Adolescence, 36(1), 65-77.
  • Padilla-Walker, L. M., Carlo, G., Christensen, K. J., and Yorgason, J. B. (2012). Bidirectional relations between authoritative parenting and adolescents’. Prosocial behaviours. Journal of Research on Adolescence, 22(3), 400–408.
  • Pagano, M.E., Zeltner, B., Post S., Jaber, J., Zywiak, W.H., & Stout, R.L. (2009). Who should I help to stay sober? Helping behaviors among alcoholics who maintain long-term sobriety. Journal of Studies on Alcohol and Drugs, 27, 38-50.
  • Paulhus, D. L., & Williams, K. M. (2002). The dark triad of personality: Narcissism, Machiavellianism, and psychopathy. Journal of Research in Personality, 36, 556–563.
  • Penner, J. F., Dovidio, J. A., Piliavin, & Schroeder D. A. (2005), Pro-social behavior: multilevel perspectives. Annual Review of Psychology, 56, 365–392.
  • Perez, M. Vohs, K. D. & Joiner T. E. (2005). Discrepancies between self and other esteem as correlates of aggression. Journal of Social and Clinical Psychology, 24, 607-620.
  • Pincus, A. L., Ansell, E. B., Pimentel, C. A., Cain, M., Wright, A. G. C., & Levy, K. N. (2009). Initial construction and validation of the Pathological Narcissism Inventory. Psychological Assessment, 21, 365–379.
  • Quain, S., Yidana, X. D., Ambotumah, B. B. (2016). Prosocial Behavior amongst Students of Tertiary Institutions: An Explorative and a Quantitative approach. Journal of Education and Practice. 7(9), 26-33.
  • Raine, A., Dodge, K., Loeber, R., Reynolds, C., & Loeber, M. (2006). Proactive and reactive aggression in adolescents: development of a self-report scale and initial construct validity. Aggressive Behavior, 32, 159–171.
  • Reidy, D. E., Foster, J. D., & Zeichner, A. (2010). Narcissism and unprovoked aggression. Aggressive Behavior, 36, 414–422.
  • Reidy, D. E., Zeichner, A., Foster, J. D., & Martinez, M. A. (2008). Effects of narcissistic entitlement and exploitativeness on humanphysical Personality and Individual Differences, 44, 865-875.
  • Renouf, A., Brendgen, M., Parent, S., Vitaro, F., Zelazo, P. D., Boivin, M., . . . Séguin, J. R. (2010). Relations between theory of mind and indirect and physical aggression in kindergarten: Evidence of the moderating role of prosocial behaviors. Social Development, 19(3), 535–555.
  • Rhodewalt, F., & Sorrow, D. L. (2003). Interpersonal self-regulation: lessons from the study of narcissism. In M. R. Leary, & J. P. Tangney (Eds.) Handbook of self and identity (pp. 519–535). New York: Guilford.
  • Romano, E., Tremblay, R. E., Boulerice, B., and Swisher, R. (2005). Multilevel Correlates of Childhood Physical Aggression and Prosocial Behavior. Journal of Abnormal Child Psychology, 33(5), 565–578.
  • Ruyi, D., Hui, Z., Bao, Z., Xiao. C. (2016). Narcissism and Adolescents' Prosocial Behaviors: The Role of Public and Private Situations[J], Acta Psychologica Sinica, 8, 981-988.
  • Sadock, B.J. & Sadock, V.A. (2007). Synopsis of Psychiatry Bahavioural Science (10th ed.). Lippincott Williams &
  • Salmivalli, C. (2001). Feeling good about oneself, being bad to others? Remarks on self-esteem, hostility, and aggressive behavior. Aggression and Violent Behavior, 6, 375–393.
  • Salmivalli, C., and Nieminen, E. (2002). Proactive and reactive aggression among school bullies, victims, and bully-victims. Aggressive Behavior, 28, 30–44.
  • Seah, S. L., & Ang, R. P. (2008). Differential correlates of reactive and proactive aggression in Asian adolescents: relations to narcissism, anxiety, schizotypal traits, and peer relations. Aggressive Behavior, 54, 890–902.
  • Spataro, P., Calabrò, M. & Longobardi, E. (2020). Prosocial behaviour mediates the relation between empathy and aggression in primary school children, European Journal of Developmental Psychology, 17(5), 727–745.
  • Stucke, T. S., & Sporer, S. (2002). When a grandiose self-image is threatened: Narcissism and selfconcept clarity as predictors of negative emotions and aggression following ego-threat. Journal of Personality, 70, 509–532.
  • Subra, B. (2023). Why narcissists are more likely to be aggressive? The role of hostile attribution bias. International Journal of Psychology, 58(6), 518–525.
  • Sullivan, T. N., Farrell, A. D., & Kliewer, W. (2006). Peer victimization in early adolescence: Association between physical and relational victimization and drug use, aggression, and delinquent behaviors among urban middle school students. Development and Psychopathology, 18, 119–137.
  • Sullivan, T. N., Helms, S. W., Kliewer, W., & Goodman, K. L. (2010). Associations between sadness and anger regulation coping, emotional expression, and physical and relational aggression among urban adolescents. Social Development, 19, 30–51.
  • Terrell, H. K., Hill, E. D., & Nagoshi, C. T. (2008). Gender differences in aggression: The role of status and personality in competitive Sex Roles, 59, 814–826.
  • Twenge, J. M., & Campbell, W. K. (2003). Isn’t it fun to get the respect that we’re going to deserve? Narcissism, social rejection, and aggression. Personality and Social Psychology Bulletin, 29, 261–272.
  • Van der Graaff, J., Branje, S., DeWied, M., and Meeus, W. (2012). The moderatingrole of empathy in the association between parental support and adolescent aggressive and delinquent behaviour. Aggressive Behavior, 38, 368–377.
  • Vazire, S., & Funder, D. C. (2006). Impulsivity and the self-defeating behavior of narcissists. Personality and Social Psychology Review, 10, 154–165.
  • Warren, J. I., Burnette, M., South, S. C., Chauhan, P., Bale, R., & Friend, R. (2002). Personality disorders and violence among female prison inmates. Journal of the American Academy of Psychiatry and the Law, 30, 502–509.
  • Washburn, J. J., McMahon, S. D., King, C. A., Reinecke, M. A., & Silver, C. (2004). Narcissistic features in young adolescents: Relations to aggression and internalizing symptoms. Journal of Youth and Adolescence, 33(3), 247-260.
  • Washburn, J. J., McMahon, S. D., King, C. A., Reinecke, M. A., and Silver, C. (2004). Narcissistic Features in Young Adolescents: Relations to Aggression and Internalizing Symptoms. Journal of Youth and Adolescence, 33(3), 247–260.
  • Welsh, M., Parke, R. D., Widaman, K., & O’Neil, R. (2001). Linkages between children’s social and academic competence: A longitudinal analysis. Journal of School Psychology, 39, 463–481.
  • Wentzel, K. R., Filisetti, L., & Looney, L. (2007). Adolescent prosocial behavior: The role of self-processes and contextual cues. Child Development, 78, 895-910.
  • Wetzels, M., Odekerken-Schroder, G., & Van Oppen, C. (2009). Using PLS path modeling for assessing hierarchical construct models: Guidelines and empirical illustration. MIS Quarterly, 33, 177-195.
  • Wiehe, V. R. (2003). Empathy and narcissism in a sample of child abuse perpetrators and a comparison sample of foster parents. Child Abuse and Neglect, 27, 541–555.
  • Witte, T. H., & Callahan, K. L. (2002). Narcissism and anger: An exploration of underlying correlates. Psychological Reports, 90(3, Pt. 1), 871–875.
  • Xie, X., Chen, W., Lei, L., Xing, C., Zhang, Y. (2016). The relationship between personality types and prosocial behavior and aggression in Chinese adolescents. Personality and Individual Differences, 95, 56–61.
  • Zeigler-Hill, V., Myers, E. M., Clark, C. B. (2010). Narcissism and self-esteem reactivity: the role of negative achievement events. Journal of Research in Personality, 44(2), 285–292.