منصور بیرامی؛ تورج هاشمی؛ مجتبی عاشوری
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 1-14
چکیده
مقدمه: دستیابی به هدفهای آموزشی و پرورشی با وجود آشفتگیهای عاطفی ـ سازشی امری مشکل و غیرممکن است، بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بینفردی دانشآموزان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ...
بیشتر
مقدمه: دستیابی به هدفهای آموزشی و پرورشی با وجود آشفتگیهای عاطفی ـ سازشی امری مشکل و غیرممکن است، بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بینفردی دانشآموزان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند و براساس تکمیل پرسشنامه حساسیت بینفردی،30 نفر از دانشآموزان، انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. دانشآموزان هر دو گروه به سیاهه سازگاری اجتماعی برای دانشآموزان مدارس، پاسخ دادند. گروه آزمایش، به مدت دوازده جلسه، در معرض برنامه آموزش تنظیم هیجان قرار گرفت، سپس در مرحله پسآزمون، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، باعث کاهش حساسیت بینفردی، در گروه آزمایش در مراحل پسآزمون شد. همچنین، میزان سازگاری اجتماعی در گروه آزمایش ،در مراحل پسآزمون، افزایش یافت و مقایسه میانگین نمرات پیشآزمون– پسآزمون تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجهگیری: باتوجه به اینکه آموزش تنظیم هیجانی میتواند باعث کاهش حساسیت بینفردی و ارتقای سازگاری اجتماعی دانشآموزان شود، بهتر است که در برنامهریزیهای آموزشی و پرورشی جنبههای عاطفی و هیجانی دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد
مجید قاسمی؛ علی مقدم زاده
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 15-34
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوتهای جنسیتی در استفاده از شبکههای اجتماعی و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی در میان دانشآموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-94 میباشد. روش: این پژوهش به روش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-1394 میباشد. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوتهای جنسیتی در استفاده از شبکههای اجتماعی و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی در میان دانشآموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-94 میباشد. روش: این پژوهش به روش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشآموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-1394 میباشد. نمونه آماری، شامل 372 نفر از دانشآموزان هستند که (172 پسر و 200 دختر) به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. همچنین بهمنظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامه محقق ساخته که دارای ویژگیهای فنی (روایی محتوایی و پایایی، 86/0) مناسبی بوده برای اندازهگیری میزان استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی استفاده گردیده و از نمرات پایان ترم دوم تحصیلی 95-1394 برای عملکرد تحصیلی دانشآموزان استفاده شد، سپس از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان استفاده از شبکههای اجتماعی در بین دانشآموزان زیاد بوده و این مسئله سبب افت تحصیلی دانشآموزان شده است. تفاوت معناداری بین دختران و پسران در میزان استفاده و انگیزه استفاده از اینگونه شبکهها وجود داشت. همچنین، شبکه اجتماعی تلگرام بیشترین محبوبیت را در بین دانشآموزان داشته است.
رضا شباهنگ؛ رضا سلطانی شال؛ منصوره نیکوگفتار؛ منصور حکیم جوادی
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 35-48
چکیده
: القای هیجان، در غیاب آگاهیِ هشیارانه، از محرکهای فراخوان آن هیجانها، موضوعی بوده است که علاقه بسیاری را به خود جلب نموده است. پردازشهای هیجانی، بدون آگاهی هشیارانه، نقش مهمی در تعاملات اجتماعی بشر بازی میکنند. لذا، این مطالعه، با هدف تعیین تأثیر القای زیرآستانه جلوههای هیجانی چهره بر خُلق، انجام شد. روش: در این مطالعهی ...
بیشتر
: القای هیجان، در غیاب آگاهیِ هشیارانه، از محرکهای فراخوان آن هیجانها، موضوعی بوده است که علاقه بسیاری را به خود جلب نموده است. پردازشهای هیجانی، بدون آگاهی هشیارانه، نقش مهمی در تعاملات اجتماعی بشر بازی میکنند. لذا، این مطالعه، با هدف تعیین تأثیر القای زیرآستانه جلوههای هیجانی چهره بر خُلق، انجام شد. روش: در این مطالعهی نیمه تجربی که روی دانشجویان دانشگاه گیلان انجام شد پس از جلب رضایت مشارکتکنندگان و تکمیل پرسشنامه دموگرافیگ و مقیاس خلق مثبت و منفی، افراد به صورت تصادفی به سه گروه مداخله (15 نفر) تقسیم شدند و در سه گروه مداخله القای زیرآستانه جلوههای هیجانی چهره بر خلق، صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشاندهنده تایید فرضیههای پژوهش بود. چهرههای زیرآستانهای شاد، خلق منفی را کاهش و خلق مثبت را افزایش میدهند، همچنین چهرههای زیرآستانهای غمگین، خلق منفی را افزایش و خلق مثبت را کاهش میدهند. نتیجهگیری: ادراک زیرآستانهای چهرهها، در خلق جاری افراد در آزمایشگاه تأثیرگذار است، لذا میتوان از نتایج این پژوهش در زمینههای درمانی و بالینی اختلالات خلقی در دانشجویان استفاده کرد.
زهرا پاک نهاد؛ محمد ابراهیم مداحی
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 49-66
چکیده
مقدمه: پژوهشهای گذشته نشان میدهد، حمایت اجتماعی به کاهش فشار روانشناختی در دورههای بحران کمک میکند و سلامت روان افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. تابآوری نیز ظرفیت افراد برای سالم ماندن، مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی و رشد اجتماعی با تابآوری در دانشجویان بود. ...
بیشتر
مقدمه: پژوهشهای گذشته نشان میدهد، حمایت اجتماعی به کاهش فشار روانشناختی در دورههای بحران کمک میکند و سلامت روان افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. تابآوری نیز ظرفیت افراد برای سالم ماندن، مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی و رشد اجتماعی با تابآوری در دانشجویان بود. روش: جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع سهگانه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال 1395 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 380 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. افراد مورد پژوهش مقیاسچند بعدی حمایت اجتماعی (زیمیت، دالم، زمیت و فارلی 1998)، مقیاس رشد اجتماعی واینلند (ادگار، 1953) و مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2000) را تکمیل نمودند. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و حمایت اجتماعی با تابآوری دانشجویان در سطح معناداری 01/0>p و با درجه آزادی 378 معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و رشد اجتماعی میتوانند 41/0 از واریانس تاب آوری را در دانشجویان پیش بینی کنند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر بیانکننده اهمیت افزایش تابآوری دانشجویان با بهبود در میزان حمایت اجتماعی و سطح رشد اجتماعی است. میتوان از این یافتهها برای تدوین برنامههایی جهت افزایش تابآوری دانشجویان استفاده کرد.
عبدالزهرا نعامی؛ سمیه پورمیدانی
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 67-78
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش، پیشبینی گرایش به آرایش، براساس طرحوارههای ناسازگار اولیه، در زنان و دختران شهر اصفهان است. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، شامل تمام دختران و زنان اصفهان هستند که تعداد 120 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش، پیشبینی گرایش به آرایش، براساس طرحوارههای ناسازگار اولیه، در زنان و دختران شهر اصفهان است. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، شامل تمام دختران و زنان اصفهان هستند که تعداد 120 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (یانگ، 2005) و گرایش به آرایش (اکبری و همکاران، 1394) است. یافتهها: دادههای پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، از بین حوزههای مختلف طرحوارهها، فقط حوزه بریدگی و طرد، با گرایش به آرایش رابطه معنادار دارد و میتواند آن را پیش بینی کند (01/0>P).
فرانک امیدیان؛ ندا علیپور
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 79-100
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطهای هوش فرهنگی در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاههای شمال خوزستان پرداخته است. روش: روش پژوهش نیز توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 375 نفر بودند که از ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطهای هوش فرهنگی در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاههای شمال خوزستان پرداخته است. روش: روش پژوهش نیز توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 375 نفر بودند که از بین جامعه دانشجویان دانشگاههای شمال خوزستان با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. برای سنجش متغییرهای مورد مطالعه از پرسشنامههای هوش فرهنگی (انگ و همکاران، 2004)، ویژگیهای شخصیتیNEO (کاستا و مک کری، 1985) مهارتهای اجتماعی ماگر (1972) و معدل کل برای پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل دادهها توسط روش آماری معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای مستقیم، یک الگوی پیشنهادی ارائه شد که با حذف مسیرهای غیر معنیدار و ارائه الگوی نهایی برازش خوبی حاصل گردید. همچنین جهت آزمودن اثرهای واسطهای نیز روش بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: یافتهها بیانگر این بود که ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، گشودگی و وجدانی بودن به جز توافق پذیری از طریق هوش فرهنگی بر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم مثبت داشتند. ویژگی شخصیتی روانرنجوری به واسطه هوش فرهنگی بر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم منفی داشت. نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش، ویژگیهای شخصیتی به واسطه هوش فرهنگی بر پیشرفت تحصیلی و مهارتهای اجتماعی دانشجویان، اثرگذار هستند. بنابراین پیشنهاد میشود که نظامهای آموزشی مانند دانشگاهها به منظور طراحی و برنامهریزی جهت پیشرفت تحصیلی و ارتقای مهارتهای اجتماعی دانشجویان، ابعاد روانی شخصیت و هوش فرهنگی فراگیران را سنجش کنند. در این راستا برگزاری همایشها، سمینارها، کارگاهها و برنامههایی همچون بازدید و گردش علمی و فرهنگی، پژوهش، و مسابقات و ارائه فعالیتهای گروهی پیشنهاد میشود.
فاطمه عربیارمحمدی؛ طاهره الهی
دوره 7، شماره 27 ، آبان 1396، صفحه 101-121
چکیده
مقدمه: فرار از منزل نوجوانان یکی از معضلات گریبانگیر خانوادهها و جوامع امروزی است. نوجوان بدون توجه به عواقب آتی این عمل و صرفاً برای خلاصی از مشکلات درون خانواده اقدام به فرار از منزل میکند و با این عمل، مشکلات بیشتری را هم برای خود و هم برای جامعه ایجاد میکند. از اینرو لازم است عوامل مؤثر در پیشگیری از آن شناسایی شود. ...
بیشتر
مقدمه: فرار از منزل نوجوانان یکی از معضلات گریبانگیر خانوادهها و جوامع امروزی است. نوجوان بدون توجه به عواقب آتی این عمل و صرفاً برای خلاصی از مشکلات درون خانواده اقدام به فرار از منزل میکند و با این عمل، مشکلات بیشتری را هم برای خود و هم برای جامعه ایجاد میکند. از اینرو لازم است عوامل مؤثر در پیشگیری از آن شناسایی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی، در گرایش به فرار از منزل دختران دبیرستانی، با مدنظر قرار دادن نقش واسطهای متغیرهای روانشناختیِ امیدواری و خوشبینی، انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش همبستگی بر روی 350 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران، انجام شد. آزمودنیها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامههای سرمایه اجتماعی دلاویز (1384)، گرایش به فرار از منزل افراسیابی (1390)، خوشبینی شایر و کارور (1985) و امیدواری اسنایدر (1991) پاسخ دادند. تحلیل عاملی ابزارهای تحقیق انجام شد و بعد از حذف گویههای با بار عاملی غیرمعنیدار، مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از نرمافزار LISREL و روش تحلیل مسیر بررسی شد. یافتهها: نتایج نشان داد که اثر مستقیم سرمایه اجتماعی بر امیدواری، خوشبینی و گرایش به فرار از منزل ( به ترتیب 50/0، 52/0 و 26/0-) و اثر خوشبینی و امیدواری بر گرایش به فرار از منزل (به ترتیب 25/0- و 19/0-) معنادار میباشد. همچنین نتایج، نقش واسطهای معنادار خوشبینی و امیدواری را، در رابطه بین سرمایه اجتماعی و گرایش به فرار از منزل، نشان دادند و مدل پیشنهادی پژوهش، از برازندگی مطلوب برخوردار بود. نتیجهگیری: براساس یافتههای حاضر میتوان نتیجه گرفت که با افزایش سرمایه اجتماعی میتوان گرایش به فرار از خانه را در دختران کاهش داد و نیز با تقویت امیدواری و خوشبینی، هم به صورت مستقیم میتوان از گرایش به فرار دختران کاست، و هم به صورت غیرمستقیم، تأثیر سرمایه اجتماعی را در پیشگیری از فرار، افزایش داد.